Cyrix

چگونه یک بازی به‌تنهایی ناقوس مرگ یک تراشه‌ساز بزرگ را به صدا درآورد؟

دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۰مطالعه 17 دقیقه
تاریخچه‌ی توسعه پردازنده‌ها معمولاً با اینتل و AMD پیوند خورده است؛ اما در دهه‌ی ۹۰، تیم سومی بود که به‌خاطر یک بازی ویدیویی از میدان به در شد.
تبلیغات

در تاریخچه‌ی صنعت پردازنده‌ها، نام‌های اینتل و AMD همیشه به‌عنوان دو رقیب اصلی به چشم می‌خورند، اما یک بازیگر سوم هم در رقابت حضور داشت. این رقیب تا زمانی در میدان باقی ماند که بازی Quake از شرکت id Software عرضه شد و از آن لحظه به بعد، سرنوشتش به‌کلی تغییر کرد.

در نیمه‌ی اول دهه‌ی ۱۹۹۰، به نظر می‌رسید که اینتل در رقابت نفسگیر پردازنده‌ها پیروز است؛ در حالی که تراشه‌های 68K موتورولا به آرامی کامپیوترهای Amiga از شرکت کومودور را به سمت زوال سوق می‌دادند، اپل به معماری PowerPC آی‌بی‌ام روی آورده بود و آرم تنها شعله‌ای کوچک بود که به‌کمک اپل و چند شرکت دیگر روشن شده بود و تقریباً به‌طور کامل بر توسعه‌ی پردازنده‌ای برای Newton تمرکز داشت.

اپل نیوتن Apple Newton
کامپیوتر جیبی اپل که در سال ۱۹۹۲ معرفی شد.

در این دوره، AMD نیز در حال رهایی پردازنده‌های خود از وابستگی به اینتل بود. پس از تقلید از چندین نسل از پردازنده‌های اینتل، معماری جدیدی توسط AMD توسعه داده شد که تا پایان دهه‌ی ۹۰، به خاطر قیمت و عملکردش به خوبی از آن یاد شد.

در ابتدای دهه‌ی ۹۰ استفاده از کامپیوترها دشوار بود، زیرا گزینه‌های سخت‌افزاری کمی برای کاربران وجود داشت

در آن زمان که کامپیوترها تنها مورد توجه دانشگاهیان و علاقه‌مندان حرفه‌ای بودند، مشکلات زیادی در نحوه‌ی کار با نرم‌افزارها و سخت‌افزارها وجود داشت. حتی تفاوت در یک قطعه‌ی کوچک نیز استفاده از یک کامپیوتر را به شدت دشوار و مشکلات زیادی برای کاربر ایجاد می‌کرد. گزینه‌های زیادی نیز برای انتخاب وجود نداشت و چنین محدودیتی، تأثیر زیادی بر روی انتخاب کاربران و سرنوشت شرکت‌ها می‌گذاشت.

این وضعیت در مقایسه با امروز بسیار متفاوت است. این روزها، در هر جایی به‌راحتی درباره‌ی کامپیوترها صحبت می‌شود و هر کسی حتی بدون داشتن تجربه‌ی عملی می‌تواند به فکر اسمبل کردن کامپیوتر باشد؛ این موضوع نشان‌دهنده‌ی گسترش دانش در این حوزه است.

در این مطلب قرار است داستان شکست بزرگ شرکتی را تعریف کنیم که به‌خاطر ناهماهنگی و محدودیت‌های انتخاب باعث شد از صحنه‌ی رقابت کنار برود و در نهایت به فراموشی سپرده شود.

کپی لینک

طراحان پردازنده: تیم آبی، تیم قرمز... و تیم سبز

«سایریکس» (Cyrix)، همان شرکتی است که از ابتدای مقاله به نام آن اشاره نشد، اما شخصیت اصلی ماجرا است. این شرکت در سال ۱۹۸۸ توسط تام برایتمن و جری راجرز تأسیس شد و در ابتدا به عنوان تأمین‌کننده‌ای اختصاصی برای کمک‌پردازنده‌های ریاضی فعالیت خود را آغاز کرد. کمک‌‌پردازنده‌ها قطعاتی بودند که به منظور انجام وظایف خاصی در کنار پردازنده‌های معمولی، استفاده می‌شدند؛ مانند اینتل ۴۰۰۳.

سایریکس در سال ۱۹۹۲ اولین پردازنده‌ی خود را با نام Cx486 معرفی کرد و نخستین گام را به سمت تولید پردازنده‌های اصلی برداشت. اما این نام کمی گمراه‌کننده بود؛ این پردازنده در واقع یک پردازنده‌ی ۴۸۶ واقعی نبود، بلکه از سری قدیمی‌تر ۳۸۶ با برخی بهبودهای عملکردی نسبت به قبل بود. گفتنی است که اعداد ۳۸۶ و ۴۸۶ به ترتیب به نسل‌های سوم و چهارم تراشه‌های سری 80x86 اینتل اشاره دارند.

پردازنده‌ی Cx486 به دلیل نام‌گذاری نادرست، با استقبال خوبی از سوی منتقدان روبرو نشد. شرکت سایریکس در واکنش به این انتقادها، نسخه‌های بعدی این پردازنده را با بهبودهایی نسبت به طراحی اصلی و تحت عنوان بسته‌های «ارتقاء از ۳۸۶ به ۴۸۶» به بازار عرضه کرد؛ همان‌طور که این ادعا به وضوح بر روی بسته‌بندی محصولاتش درج شده بود.

Cyrix package advertisement
متن روی جعبه سایریکس، به وضوح افزایش سرعت را وعده می‌داد.
worthpoint

هدف سایریکس جذب کاربرانی بود که بودجه‌ی کافی برای خرید پردازنده‌های جدید اینتل نداشتند. این نوع پردازنده‌ها، با اینکه در زمان عرضه پرچمدار پردازش نبودند، توسط گروهی از شرکت‌های دارای مجوز اینتل تولید می‌شدند. در بازار آن زمان که تولید تراشه یک صنعت نوظهور بود، وجود تولیدکننده‌های مختلف سبب می‌شد تا اختلالات در عرضه‌ی پردازنده‌ها مدیریت شود. دو تا از برجسته‌ترین این شرکت‌های دارای مجوز اینتل، AMD و سایریکس بودند.

سایریکس بعد از چند به‌روزرسانی در قالب محصول جدید، خط تولید پردازنده‌های ۴۸۶ خود را با تراشه‌هایی که واقعاً با ۴۸۶ سازگار بودند، به پایان رساند تا با محصولات AMD و اینتل رقابت کند. اما به دلیل ورود دیرهنگام و کاهش عملکرد در بنچمارک‌ها، این شرکت تنها توانست بخش خاصی از بازار را که مربوط به مشتریان با بودجه‌ای محدود بود، به دست آورد.

سایریکس با اقدام دیرهنگام در به دست گرفتن بازار کامپیوترهای آماده، از AMD جا ماند

از طرفی دیگر، AMD تا آن زمان موفق شده بود که تراشه‌های خود را در سیستم‌های آماده‌ی از پیش ساخته‌ شده توسط شرکت‌هایی مانند کامپک و ایسر عرضه کند، اما سایریکس با اقدام دیرهنگام، در این بازار نیز ناکام ماند. اهمیت یافتن مشتری قبل از عرضه‌ی محصول به حدی است که برخی قراردادهای ثبت‌شده در آن زمان تا به امروز برای تولیدکنندگان پردازنده همچنان سودآور هستند.

از نظر سازندگان تراشه، این بخش از بازار اهمیت و خریداران بیشتری نسبت به بازار علاقه‌مندان به کامپیوتر دارد. می‌توان به این شکل به آن نگاه کرد: اکثر کاربران به‌دنبال خرید کامپیوترهایی هستند که نیازی به اسمبل‌کردن نداشته باشند. تنها مورد استثنا، کاربران فوق‌العاده علاقه‌مند به کامپیوتر هستند که از دیدگاه تراشه‌سازها، جزو خریداران خرد طبقه‌بندی می‌شوند.

به همین دلیل است که جلب حمایت تولیدکنندگان کامپیوتر، همیشه برای سازندگان تراشه‌ها کلیدی بوده است. صحبت از موفقیت مطلق AMD در این زمینه کمی طعنه‌آمیز به نظر می‌رسد، زیرا در سال‌های بعد، خود AMD نیز به این مشکل دچار شد. به هر روی در آن زمان، سایریکس با ارائه‌ی تراشه‌های ارزان‌تر برای کسانی که به ارتقاء سیستم‌های موجود خود تمایل داشتند، به عنوان تولیدکننده‌ای برای بازار خاص شناخته می‌شد.

کپی لینک

پ مثل پنجمین نسل، مثل پنتیوم

در آن زمان، اینتل در نام‌گذاری‌ پردازنده‌های خود دقت چندانی نداشت، هرچند که این مسئله را کمی بعدتر تصحیح کرد. نسل پنجم پردازنده‌های اینتل، پنتیوم نامیده شد. پنتیوم آغازگر دوران جدیدی در دنیای کامپیوترهای شخصی بود. برای اولین بار، به جای استفاده از اعداد پیچیده برای تمایز بین نسل‌های مختلف از پردازنده‌های x86، از یک نام تجاری استفاده شد.

این اقدام اینتل برای برجسته شدن در میان سایر رقبا بود، چرا که پیش از این، نسخه‌های مشابه پردازنده‌های ۴۸۶ توسط تولیدکنندگان مختلف به طور نامنظم و با نام‌های مختلفی مانند Cx486 توسط سایریکس و Am486 توسط AMD عرضه می‌شدند. با این نام تجاری، پنتیوم محصول اختصاصی اینتل بود و از سایر رقبا جدا می‌شد. نام پنتیوم به نوعی مترادف با اینتل بود و به عنوان نماد اصلی این برند شناخته می‌شد.

پردازنده اینتل intel pentium mmx
نام پنتیوم با اینتل و مفهوم پردازش گره خورد.

این تغییر بزرگ در نام‌گذاری، معادلات سایر شرکت‌ها را دستخوش تغییر خاصی نکرد، اما تأثیر زیادی بر سرنوشت سایریکس داشت. سایریکس، بدون تعییر نام، همان کاری را انجام داد که پیش از این نیز انجام داده بود: تراشه‌ی Cx586 را قبل از اینکه پنتیوم آماده‌ی عرضه شود، روانه بازار کرد و آن را به عنوان ارتقایی برای سیستم‌های قدیمی‌تر ۴۸۶ معرفی کرد. AMD نیز با نامی شامل عدد پنج، پردازنده K5 خود را تولید کرد که رقیبی برای پنتیوم بود، اما همچنان کفه‌ی ترازوی پردازش قوی‌تر به نفع اینتل سنگینی می‌کرد.

سایریکس و AMD نتوانستند نام جدیدی برای نسل پنجم x86 برگزینند

با ارائه Cx586، سایریکس موفقیت قبلی خود تکرار کرد و توانست برخی از ویژگی‌های شبیه به پنتیوم را در این تراشه‌ها قرار دهد. این یک گام کوچک برای سایریکس در اوایل سال ۱۹۹۵ بود تا جایگاه خود را در رقابت حفط کند، اما همچنان وعده می‌داد که بهترین محصولش هنوز در راه است؛ محصولی که کمی بعدتر در همان سال معرفی شد.

پردازنده قدیمی سایریکس 5x86 روی مادربرد
عکاس: Peter Nusser / CPU Galaxy
کپی لینک

پردازنده 6x86 و لرزه‌ای که بازی Quake به جان آن انداخت

سایریکس تراشه‌ی 6x86 را در سال ۱۹۹۵ به بازار معرفی کرد که قرار بود یکی از برجسته‌ترین تراشه‌های این شرکت باشد. در آن زمان، رقابت بین پردازنده‌ی پنتیوم و 6x86 به‌شدت نزدیک بود و بسیاری از منتقدان و بنچمارک‌ها نشان می‌دادند که این دو پردازنده در موارد مختلف عملکرد مشابهی دارند.

انتظار می‌رفت که این پردازنده جایگزین مناسبی برای پردازنده‌های قدیمی‌تر اینتل در مادربردهای سوکت ۵ و سوکت ۷ با عملکردی قابل‌قبول باشد. این تراشه با پردازنده‌ی اینتل P54C نیز سازگاری داشت و در شش نسخه مختلف با نام‌گذاری‌هایی گیج‌کننده، به بازار عرضه شد. این نامگذاری‌ها قرار بود سطح عملکرد مورد انتظار را نشان دهد و در واقع نشان‌دهنده‌ی سرعت کلاک نبود.

Cyrix 6x86 ad
آگهی تبلیغاتی سایریکس که در آن با بنچمارک قرار دادن Norton SI، پردازنده‌ی جدیدش را با پنتیوم اینتل مقایسه کرده بود.
The product Information Magazine

پردازنده‌ی 6x86 تنها یک ارتقاء مقرون‌به‌صرفه برای سیستم‌های موجود نبود؛ بلکه در طراحی پردازنده یک معجزه کوچک محسوب می‌شد؛ چون کار غیرممکنی را به واقعیت تبدیل کرده بود: ترکیب یک هسته‌ی RISC با بسیاری از ویژگی‌های طراحی CISC. پردازنده‌ی 6x86 همچنان از اجرای بومی x86 و میکروکدهای معمول استفاده می‌کرد، در حالی که پردازنده‌های پنتیوم پرو و AMD K5 به ترجمه‌ی پویا به میکروعملیات‌ها وابسته بودند.

نسخه‌ی بهبودیافته‌ی 6x86 سایریکس به راحتی از پنتیوم مشابه خود پیشی می‌گرفت، مشکلی با اجرای کدهای ۱۶ بیتی نداشت و از سریع‌ترین گذرگاه ورودی و خروجی در صنعت برخوردار بود. با این حال، سایریکس نمی‌توانست به سرعت‌های بالای هسته‌ی پردازنده‌های اینتل برسد و 6x86 از فناوری MMX پشتیبانی نمی‌کرد.
- بخشی از مقاله‌ی «x86 با گذر زمان سریع‌تر می‌شود»، مجله BYTE، نوامبر ۱۹۹۶ (آبان ۱۳۷۵ شمسی)

بزرگ‌ترین مزیت پردازنده‌ی 6x86 این بود که عملکرد آن در عملیات اعداد صحیح به‌طور قابل‌توجهی بهتر از پردازنده‌ی پنتیوم بود. این مزیت زمانی که اکثر برنامه‌ها و بازی‌ها به عملیات اعداد صحیح متکی بودند، بسیار مفید بود؛ تا آنجا که شرکت سایریکس حتی تلاش کردبه‌خاطر این عملکرد بهتر، قیمت بالاتری برای این پردازنده در نظر بگیرد؛ هرچند درنهایت این استراتژی با شکست روبه‌رو شد.

با این حال، داستان اصلی مرتبط با پردازنده‌ی 6x86 به شدت به بازی Quake گره خورده است. شرکت id Software که این روزها آن را بیشتر به‌خاطر تولید عناوینی چون Doom و Wolfenstein می‌شناسیم، بازی موردانتظار Quake را در ژوئن ۱۹۹۶ عرضه کرد. قرار بود این بازی به محبوبیت زیادی دست پیدا کند؛‌ اما واکنش گیمرها به‌شدت منفی بود.

Quake 2 game play in 1997
صحنه‌ای از بازی 2 Quake
id sofware

کاربران از تجربه‌ی ضعیف Quake در کامپیوترهای خود متعجب بودند و می‌پرسیدند که چرا بازی تنها با نرخ نوسازی ۱۵ فریم‌برثانیه اجرا می‌شود. این کاربران با اینکه پردازنده‌های سازگار با پنتیوم و دیگر قطعات جانبی از جمله کارت‌های گرافیک را نیز در اختیار داشتند، نمی‌توانستند بازی را بدون مشکل و با نرخ فریم قابل‌قبول اجرا کنند. وجه اشتراک تمام این گیمرها، یک چیز بود: استفاده از پردازنده‌ی سایریکس 6x86.

متاسفانه بازی Quake به دلیل نرخ فریم پایین در هر وضوح تصویری به هیچ وجه قابل بازی نبود. دلیل این مشکل چه بود؟ آیا بازی Quake نسبت به تراشه‌های سایریکس مغرضانه عمل می‌کرد؟ در واقع، بله، به نوعی همین‌طور بود.

رزولوشن

نرخ تازه‌سازی در پردازنده‌ی

Cyrix 6x86-PR2/166 (150/75)

نرخ تازه‌سازی در پردازنده‌ی

Cyrix 6x86-PR2/200 (166/66)

۲۰۰ × ۳۲۰

۲۶٫۷

۲۹٫۷

۳۸۴ × ۵۱۲

۱۴٫۷

۱۵٫۴

۴۰۰ × ۶۴۰

۱۴٫۱

۱۴٫۷

۴۸۰ × ۶۴۰

۱۲٫۴

۱۲٫۹

در این آزمون، بازی Quake بر روی ویندوز اجرا شده بود. توجه داشته باشید که بالاترین نرخ فریم به‌دست آمده، تنها به سختی قابل بازی بر روی تراشه‌ی 200 مگاهرتزی نرخ بالاتر (29.7 فریم در ثانیه) بود و هنوز هم کمتر از تراشه 166 مگاهرتزی بود. این نرخ فریم همچنین در وضوح تصویر ۲۰۰ × ۳۲۰ بود که برای تجربه روان بازی بسیار پایین به‌نظر می‌رسید. در ضمن، به نام‌گذاری گیج‌کننده پردازنده‌ها نگاه کنید که نشانگر سرعت کلاک نیست!

کپی لینک

خ مثل خط لوله، مثل خطای طراحی

در اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰، مسیر آینده‌ی طراحی تراشه به‌اندازه‌ی امروز، واضح نبود. این مسیر قرار بود با توجه به کدی که بر روی این تراشه‌ها اجرا می‌شد، برنامه‌هایی که اجرا می‌کرد و نحوه‌ی پردازش این وظایف تعیین شود. رابطه‌ی بین سخت‌افزار سیستم و نرم‌افزاری که بر روی آن اجرا می‌شود، اساس معماری کامپیوتر است و هدف آن مطالعه‌ی همین موضوع است. بنابراین، پیش‌بینی اینکه کدام جنبه‌های طراحی تراشه باید در اولویت قرار گیرند، چالش‌برانگیز بود.

در این وضعیت نامشخص، طراحان سایریکس تصمیم گرفتند که عملکرد اعداد صحیح را در اولویت بالاتری از محاسبات ممیز شناور قرار دهند. به همین دلیل، مدارهای مربوط به بخش ممیز شناور، تغییر چندانی نسبت به نسل قبلی پیدا نکرد. سایریکیس می‌گفت پردازنده‌ی آن‌ها با قیمت پایین‌تر، عملکرد یکسانی با پنتیوم دارد؛ اما در حقیقت، عملکرد تراشه‌ی 6x86 اختلاف فاحشی با پنتیوم داشت.

نقطه قوت سایریکس 6x86 عملکرد آن در عملیات اعداد صحیح بود و نقطه ضعف آن، نبود خط لوله در پردازش اعداد ممیز شناور

اینجا دوباره به سوال اول مقاله بازمی‌گردیم. این پردازنده قرار بود بیشتر برای برنامه‌هایی مورد استفاده قرار گیرد که از محاسبات اعداد صحیح استفاده می‌کنند. اما خریدارها که از جزییات عملکردی آن اطلاعی نداشتند، این پردازنده را جایگزینی بدون نقص و البته ارزان به جای پنتیوم دیدند. این ناهماهنگی و محدودیت‌ها در انتخاب پردازنده، مدتی بعد گریبان سایریکس را گرفت.

در آن زمان، بررسی‌ها نشان داد که در تمامی آزمایش‌ها و بنچمارک‌های مربوط به اعداد صحیح، پردازنده‌ی 6x86 بین ۳۰ تا ۴۰ درصد از پنتیوم پیشی می‌گرفت. در حالی که سایریکس از موفقیت‌های اولیه در عملکرد بهتر تراشه‌هایش لذت می‌برد، در سایر ویژگی‌ها به‌طور قابل‌توجهی از پنتیوم عقب ماند.

بنچمارک سایریکس 6x86 در مقایسه با پنتیوم
سمت راست: مقایسه نرخ فریم در زمان پردازش اعداد ممیز شناور؛ چپ: رکورد سرعت پردازش اعداد صحیح. همانطور که پیداست، سایریکس سرعت بیشتری نسبت به رقیب‌ها در پردازش اعداد صحیح داشت.
intelligentfirm

ویژگی غایب، یا به عبارتی درست‌تر، نقص طراحی در محصول سایریکس، غیبت خط لوله یا پایپلاینینگ (Pipelining) بود. این اصطلاح به فرایند تقسیم عملیات پردازنده به چندین مرحله متوالی و اجرای همزمان آنها اشاره دارد که به افزایش کارایی پردازنده کمک می‌کند.

پایپلاینینگ باعث می‌شود که کل عملیات‌های پردازنده سریع‌تر انجام شوند، چرا که هیچ بخشی از پردازنده بیکار نمی‌ماند. در حالی که هر بخشی، وظیفه کوچک مختص خود را انجام می‌دهد، سایر بخش‌ها درگیر انجام وظایف خود هستند و این‌گونه همگی به‌طور همزمان در حال انجام دستورات قبلی یا بعدی خواهند بود. نبود این ویژگی به‌عنوان یک غفلت جدی از طرف سایریکس در نظر گرفته می‌شود.

بازی Quake از واحد محاسبات شناور پردازنده پنتیوم برای رندر بافت اشیاء استفاده می‌کرد

بازی Quake از واحد محاسبات شناور پردازنده پنتیوم برای محاسبه و رندر بافت اشیاء درون بازی استفاده می‌کرد. این واحد محاسبات شناور در پردازنده‌های پنتیوم دارای تکنیک خط لوله بود. پردازنده‌ی 6x86 به دلیل فقدان این تکنیک نمی‌توانست این محاسبات را به همان روش و سرعت پردازنده‌ی پنتیوم انجام دهد.

کلید حل این مشکل در دستان id Software بود که می‌توانست مانند بازی Descent، راه‌حلی برای آن در تنظیمات بازی ارائه دهد. این راه‌حل می‌توانست نه‌تنها به کاربران پردازنده‌های سایریکس کمک کند، بلکه برای کاربران پردازنده‌های AMD K5 و به‌ویژه پردازنده‌های سری ۴۸۶ اینتل نیز مفید باشد. اما شرکت id Software برخلاف سایر توسعه‌دهندگان، به‌طور کامل از ارائه‌ی این راه‌حل چشم‌پوشی کرد، زیرا مدعی بود که Quake به‌طور خاص برای سیستم‌های پنتیوم طراحی شده است.

بهینه‌سازی‌های Quake برای پردازنده‌های پنتیوم فراتر از استفاده از واحد ممیز شناور بود و شامل تعدادی از ویژگی‌های معماری خاص پنتیوم می‌شد که عملکرد سایر پردازنده‌ها را تحت‌تأثیر قرار می‌داد. خودداری id Software به ارائه‌ی راه‌حل سبب شد که سایر بهینه‌سازی‌هایی که می‌توانست به نفع پردازنده‌های رقیب باشد، در آن بازی لحاظ نشود.

به دلیل ناتوانی واحد محاسبات شناور 6x86 در رندر بافت اشیاء، بازی Quake روی سیستم‌های دارای این پردازنده ناممکن بود و عملا اجرای آن را غیرممکن می‌کرد. مهم‌تر از همه، این مشکل در بازی محبوب Quake بروز کرد و نه در بازی دیگری.

id software logo in black and white
id Software از ارائه راه حل به‌ طور کامل چشم‌پوشی کرد.
id software

اما این تمام ماجرا نبود. با افزایش محبوبیت پردازنده‌های پنتیوم، توسعه‌دهندگان نرم‌افزار، به‌ویژه کسانی که نرم‌افزارهای سه‌بعدی می‌ساختند، تصمیم گرفتند کدهای خود را به زبانی نزدیک به زبان اسمبلی به‌گونه‌ای بهینه‌سازی کنند که از مزایای واحد پردازش شناور پنتیوم بهره‌مند شوند. نتیجه بسیار واضح بود؛ پردازنده‌های سایریکس دیگر خریداری نداشتند.

کپی لینک

سقوط تیم سبز

پس از ماجرای Quake، اعتبار سایریکس به عنوان تولیدکننده‌ی محصولات ارزان برای جامعه گیمینگ به طور کامل از بین رفت. این موضوع کاملاً قابل درک است، زیرا پردازنده‌ی آن‌ها به هیچ وجه قادر به انجام وظایف مورد نظر نبود. سایریکس پیش‌بینی کرده بود که توسعه‌ی نرم‌افزار به سمتی خواهد رفت که عملکرد به مراتب بهتری نسبت به محصولات اینتل ارائه دهد، اما بازی Quake نشان داد که این استراتژی شکست خورده بود.

موضوعی که در این مقاله به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته، سلسله دعاوی حقوقی است که بین اینتل و سایریکس پیش آمد. خلاصه‌ی مطلب این است که اینتل از نظر ظرفیت، سهم بازار و بودجه به طور چشمگیری بزرگتر از سایریکس بود.

بسیاری از دعاوی مطرح ‌شده، به طور مکرر سایریکس را مجبور می‌کرد تا به منظور جلوگیری از کاهش قدرت مالی خود به دلیل هزینه‌های قانونی، به درخواست‌های اینتل تن دهد. دعاوی حقوقی به شدت به شرکتی که با کمبود نقدینگی مواجه بود، آسیب زد.

cyrix and intel processors on Shelves
سایریکس بعد از شکست در مقابل اینتل، سهم بازار را کاملا از دست داد.
techspot

مجموعه‌ای از محصولات موفق می‌توانست سایریکس را از توفان مشکلات نجات دهد، اما پردازنده‌ی 6x86 به‌طور مؤثر مانع از وقوع این امر شد. با مواجهه با احتمال ورشکستگی، سایریکس موافقت کرد که با National Semiconductor ادغام شود.

این تصمیم البته به نفع سایرکس بود، زیرا در نهایت به کارخانجات تولید مناسب و تیم بازاریابی قوی که قادر به عقد قراردادهای بزرگ بود، دسترسی پیدا می‌کرد. توافق‌های تولید با IBM برای مدتی بعد از واگذاری نیز ادامه یافت. در نهایت، سایریکس مجبور شد نگاهش را به تولید محصول دیگری معطوف کند. مجله‌ی دنیای کامپیوتر در ۴ اوت ۱۹۹۷، در مقاله‌ای نوشت:

تصمیم شرکت National Semiconductor Corp برای خرید سایریکس نشانه‌ای از رشد تجمیع در میان تولیدکنندگان تراشه‌ها است که شاید به معنای رقابت بیشتر برای اینتل باشد.
- Computer World، ۱۳ مرداد ۱۳۷۶

گذر زمان نشان داد که پیش‌بینی مجله‌ی دنیای کامپیوتر نادرست بود

محصولات پایانی سایریکس قبل از ادغام آن با شرکت National Semiconductor در سال ۱۹۹۷، MediaGX و نسخه‌های مختلف آن بودند. این محصولات نه تنها با پردازنده‌های پنتیوم رقابت نمی‌کردند، بلکه حتی پردازنده‌های مستقل هم نبودند. هدف این شرکت این بود که مشابه به سیستم‌های روی تراشه (SoC) امروزی، جایگزین چندین قطعه جداگانه کامپیوتر بر روی یک تراشه شوند.

با تغییر هدف شرکت، سایریکس در برخی زمینه‌ها موفقیت‌هایی کسب کرد، به‌طوری‌که شرکت کامپک از پردازنده‌های جدید سایریکس در کامپیوترهای کم‌هزینه Presario خود استفاده کرد. جالب است که این موفقیت باعث شد برخی تولیدکنندگان دوباره پردازنده‌های 6x86 را از سایریکس خریداری کنند، اما زمان زیادی نگذشت که این پردازنده‌ها دیگر خریداری نداشتند.

زمان زیادی نگذشت که پردازنده‌های سایریکس دیگر خریداری نداشتند

پس از ادغام با National Semiconductor، سایریکس نتوانست موفقیتی در بازار پردازنده‌ها تجربه کند و تنها بر تولید تراشه‌های MediaGX تمرکز کرد. این تغییر هدف، با ارزش‌ترین دارایی سایریکس را از آن‌ها گرفت: تیم طراحی‌شان. شرکت National Semiconductor به شدت در مدیریت این ادغام ناتوان بود و نه تنها نتوانست به بازگشت سایریکس کمک کند، بلکه حفظ موقعیت در بازار را نیز برای آن‌ها به یک مأموریت ناممکن تبدیل کرد.

MediaGX processor on board
پردازنده MediaGX
عکاس: Phil / PhilsComputerLab

در نهایت، زمانی که سایریکس در حال توسعه‌ی آخرین محصول x86 خود با نام هسته‌ی «Geode» بود، به تصاحب شرکت VIA Technologies درآمد. حق طراحی Geode هم در سال ۲۰۰۳ به AMD فروخته شد. طراحی این هسته که در سال ۲۰۰۶ توسط AMD به نمایش درآمد، به گونه‌ای بود که مبنای کم‌مصرف‌ترین پردازنده‌ی x86 دنیا شد. طول عمر Geode و دستاوردهای فنی آن، مانند تطبیق‌پذیری بسیار بالای، نمونه‌ای از خلاقیت سایریکس حتی در بدترین دوران عمرش است. هسته‌ی Geode تا سال ۲۰۱۹ همچنان تولید می‌شد.

کپی لینک

ق مثل قضاوت، مثل قیمت

جهت‌گیری عجیب id Software در داستان سقوط سایریکس موضوعی است که نیازمند قضاوت بیشتری است. با وجود مشکلات متعدد سایریکس قبل از شکست نهایی، مشکل Quake همچنان به‌عنوان یک مسئله‌ی منحصربه‌فرد در صنعت بازی‌های ویدیویی باقی مانده است. این مشکل به دلیل استراتژی خاصی بود که توسعه‌دهنده‌ی بازی در زمانی نامناسب به سایریکس تحمیل کرد؛ زمانی که سایریکس به دلیل شکایات قانونی و درگیری در رقابت سهم بازار با غول‌هایی نظیر اینتل و AMD، تحت فشار بود.

درست است که تلاقی همزمان تمامی این عوامل منجر به سقوط سایریکس شد، اما مشکل id Software همچنان به‌عنوان مسئله‌ای بی‌سابقه در این صنعت به شمار می‌آید؛ شرکتی که با یک بازی، غول در حال ظهور سخت‌افزاری را از رقابت کنار زد. از آن زمان تاکنون نرم‌افزارهایی بودند که به نفع یک برند خاص جهت‌گیری کرده باشند، اما یا کاربران کمتری داشته‌اند یا شکاف بین رقبا برای طرف ضعیف‌تر چندان آسیب‌زننده نبوده است. متأسفانه، Quake هیچ‌یک از این ویژگی‌ها را نداشت.

رقابت سایریکس با اینتل باعث ایجاد بازار پردازنده‌های مقرون‌به‌صرفه شد

با وجود اینکه شرکت سایریکس عمر کوتاهی داشت و نام تجاری آن دیگر توسط مالک فعلی به‌طور فعال استفاده نمی‌شود، رقابت این شرکت با اینتل باعث ایجاد بازار پردازنده‌های مقرون‌به‌صرفه شد. این رقابت موجب کاهش قیمت متوسط کامپیوترهای شخصی شد و در نهایت، اینتل را وادار کرد تا سری پردازنده‌های سلرون را عرضه کند و قیمت پردازنده‌های سریع‌تر خود را کاهش دهد تا در بازار رقابتی باقی بماند.

کپی لینک

رقابت اینتل و AMD، دو قطبی آبی و قرمز

زمانی که سایریکس از میدان رقابت‌ کنار رفت، اینتل و AMD درگیر «جنگ گیگاهرتز» شدند؛ نامی که به رقابت فشرده‌ای گفته شد که طی آن، تیم‌های آبی و قرمز به‌طور مداوم محصولات جدیدی را معرفی می‌کردند که سرعت کلاک پردازنده‌ی رقیب را پشت سر می‌گذاشت. AMD با تراشه‌ی آتلون خود در سال ۲۰۰۰، در این رقابت پیروز شد.

از آن زمان، این دو شرکت دوره‌های مختلفی از سلطه بر دیگری را تجربه کرده‌اند؛ اینتل معمولاً در موقعیت برتری قرار دارد و در مرکز پرونده‌های حقوقی یا مشکلات امنیتی است، در حالی که AMD برای دوره‌های نسبتاً کوتاه‌تری در موقعیت برتر پردازشی قرار می‌گیرد. هر دو شرکت، با استفاده از توافق‌نامه‌های واگذاری متقابل، سهم بزرگی از بازار را که تنها به آن‌ها اختصاص دارد، اشغال کرده‌اند؛ توافق‌نامه‌هایی که بازار پردازنده‌های x86 را برای ورود سایر تولیدکنندگان جدید مسدود می‌کند.

امروزه بعید است که پردازنده‌های سایریکس را خارج از عملیات بازیابی طلا و مجموعه‌های کامپیوترهای قدیمی علاقه‌مندان پیدا کرد. شواهد آنلاین نشان می‌دهد که کامپیوترهای رومیزی مبتنی بر سایریکس تا حداقل سال ۲۰۱۰، یعنی یک دهه پس از واگذاری به شرکت VIA Technology، مورد استفاده قرار می‌گرفتند. عمر سایریکس اگرچه کوتاه بود، اما میراث آن همچنان باقی است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات