بزرگترین پیشبینیهای نادرست دنیای تکنولوژی
شنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۰مطالعه 17 دقیقهدر دنیای فناوری، همهچیز با سرعت سرسامآوری تغییر میکند؛ طوری که نوآوریهای امروز بهسرعت جای خود را به ایدههای بزرگتر و انقلابیتر میدهند. مثلاً تا همین چند سال پیش صحبت از هوش مصنوعی بیشتر شبیه به رؤیاپردازی در فیلمهای علمیتخیلی بود؛ اما بعد از معرفی ChatGPT در سال ۲۰۲۲، حالا نهتنها نسل جدید در بسیاری از امور شخصی و شغلی خود با آن سروکار دارند، بلکه حتی والدین ما هم در گفتوگوهای روزمرهشان به آن اشاره میکنند و شاید خودشان هم گاهی با این چتباتها سرگرم شوند.
هنوز هیاهو و بحثهای داغی را که پیرامون پتانسیلهای ارزهای دیجیتال و بلاکچین وجود داشت، فراموش نکردهایم. گویا هرکس دست به پیشبینی آینده میزند، یک گوی بلورین روی میزش گذاشته است و خودش را برای مسابقهای پرشور آماده میکند: چه کسی ایدهی بهتری درمورد آینده دارد؟
اما این بحثها فقط مختص امروز نیست. پیشرفت تکنولوژی همیشه ما را غافلگیر میکند و انتظاراتمان را به چالش میکشد: اگر امروز هوش مصنوعی همهچیز را به تسخیر خود درآورده است، دیروز متاورس بود که ذهن علاقهمندان دنیای فناوری را به خود مشغول کرده بود و قبل از آن رایانش ابری، گوشیهای هوشمند و اینترنت.
مسئله این است که همهی پیشبینیها به واقعیت نمیپیوندند و برخی از آنها به طرز شگفتانگیزی از مسیر درست منحرف میشوند. بله، انسانهایی بودهاند که با جسارت تمام آینده را بهدرستی تصور کردهاند، اما در کنار آنها همیشه پیشبینیهای عجیبوغریبی هم دیده میشود که در ابعاد علم و دانش امروزی، به داستانهای طنز شباهت دارند.
مثلاً کن السون، رئیس شرکت Digital Equipment در سال ۱۹۷۷ گفته بود: «هیچ دلیلی وجود ندارد که هر کسی بخواهد یک کامپیوتر در خانهاش داشته باشد.» حالا به این حرف میخندیم، اما باید بپذیریم که در زمان خودش، السون یکی از بزرگان صنعت بود. این قبیل پیشبینیها نشان میدهند که حتی متخصصین بزرگ هم نمیتوانند همیشه آینده را بهدرستی ببینند.
در ادامه مروری خواهیم داشت بر برخی از خندهدارترین، اشتباهترین و عجیبترین پیشبینیهای تاریخ فناوری.
اپل هرگز گوشی موبایل تولید نمیکند
امروز وقتی نام اپل را میشنویم، پیش از هر فناوری دیگری گوشیهای آیفون در ذهنمان تداعی میشود. اما در سال ۲۰۰۶ این ایده که اپل گوشی همراه تولید کند، حداقل برای دیوید پوگ نویسندهی نیویورکتایمز مضحک به نظر میرسید.
او در مقالهای با عنوان «شایعههای آیفون» که ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۶ منتشر شد، استدلال کرد که به دلیل حق وتویی که شرکتهایی نظیر ورایزن و AT&T بر شرکتهای فناوری دارند، اصلاً امکان ندارد اپل روزی تلفن همراه به بازار عرضه کند. پوگ در این مقاله نوشته بود:
همیشه از من میپرسند پس چه زمانی اپل گوشیهای خودش را وارد بازار میکند. پاسخ من این است: «احتمالاً هیچوقت.» نمیتوانم تصور کنم اپل در زمینهی طراحی نرمافزارهایش به کسی حق وتو بدهد. نه، این اتفاق نمیافتد.
اپل کمتر از یک سال بعد از این مقاله، آیفون را معرفی و عرضه کرد و اتفاقاً گوشیهای همراه این شرکت به یکی از محبوبترین گوشیهای جهان تبدیل شدند.
البته بگذارید این نکته را هم یادآوری کنیم که پوگ تنها کسی نبود که چنین ادعایی داشت. در آن زمان بسیاری از کارشناسان فناوری تصور نمیکردند که اپل به اپراتورهای موبایل اجازه دهد طراحی خاصی برای فناوری گوشی به او دیکته کند یا با محصولی انقلابی به نام آیفون دل کاربران زیادی را به دست آورد.
اینترنت در سال ۱۹۹۶ از هم فرو میپاشد
رابرت متکالف مخترع اترنت، در سال ۱۹۹۵ پیشبینی بسیار خندهداری در مورد ظرفیت اینترنت داشت. او در مقالهای که با تیتر بزرگ ««پیشبینی فروپاشی فاجعهبار اینترنت و سایتهای متروکه در سال ۱۹۹۶»» در ژورنال InfoWorld منتشر کرد، مدعی شد که رشد سریع اینترنت باعث اضافه بار سیستمها میشود و در سال ۱۹۹۶ فروپاشی عظیمی به دنبال خواهد داشت.
متکالف همچنین نگرانی خود را درخصوص مقیاسپذیری، وجودنداشتن معیارهای لازم برای تبلیغات و مشکلات امنیتی وب ابراز کرده بود.
تقریباً تمام پیشبینیهای امروز به ادامهی رشد سریع و مستمر اینترنت بستگی دارد. ولی من فکر میکنم اینترنت (که InfoWorld اخیراً موضوعات مربوط به آن را پوشش میدهد) بهزودی رشدی انفجاری را تجربه خواهد کرد و در سال ۱۹۹۶ بهطرز فاجعهباری نابود میشود.
البته اینترنت نه در این تاریخ مقرر و نه چند دهه بعد از بین نرفت. متکالف شخصیت برجستهای در توسعهی دسترسی به اینترنت بود، ولی نبوغ مهندسانی را که بهطور مداوم زیرساختهای اینترنت را بهبود میدادند تا آن را فعال نگه دارند، دستکم گرفت.
او بعدها حرفش را پس گرفت و حتی بخشهایی از مقالهی خود را به طنز کنار هم قرار داد و سال ۹۷ منتشر کرد، تا ثابت کند چقدر در برآوردهایش به بیراهه رفته است.
ماشینهایی که سنگینتر از هوا هستند، از نظر فیزیکی نمیتوانند پرواز کنند
در آستانهی اولین پرواز برادران رایت، مهندسان و متخصصان زیادی مصرانه تکرار میکردند که امکان پرواز اجسام سنگینتر از هوا وجود ندارد. در این بین اس لرد کلوین فیزیکدان و متخصص ترمودینامیک، احتمالاً مشهورترین چهرهای بود که میگفت ساخت هواپیما بهخاطر وزنش، با شکست مواجه میشود.
البته جریان ماشینهای سنگینتر از هوا، اولینبار در سال ۱۷۱۶ توسط امانوئل سوئدنبورگ دانشمند و استاد الهیات مطرح شد. او در مقالهای نوشته بود:
بهنظر میرسد حرفزدن در مورد ماشینهای پرنده خیلی آسانتر از عملیکردن چنین ایدهای است، چراکه این دستگاه به نیروی بیشتر و وزن کمتری نسبت به بدن انسان نیاز دارد.
ولی مردم اواخر قرن ۱۸ با بالن پرواز میکردند و تا یک دهه بعد، بالنها قابل کنترل بودند. کلوین بیانیهی مشهور خود را در سال ۱۸۹۵ یعنی زمانی منتشر کرد که دانشمندان و مهندسان در زمینهی محاسبات و فناوریهای «ماشینهای پرندهی سنگینتر از هوا» پیشرفتهای چشمگیری داشتند.
تنها چهار سال بعد از این پیشبینی، اولین پرواز موفق برداران رایت به مخالفتهای پرسروصدای کارشناسانی نظیر کلوین پایان داد.
مدلهای پولی و اشتراکی موسیقی ورشکسته میشوند
هنگامی که تیم کوک، مدیرعامل اپل، سرویس Apple Music را معرفی کرد، گفت: «تاریخ تکامل موسیقی بسیار غنی و شگفتانگیز است و ما بخشی از این تکامل هستیم.»
اما سال ۲۰۰۳ استیو جابز عقیدهی مشابهی درمورد سرویسهای اشتراک موسیقی نداشت. ایدهای که او بهعنوان جایگزین چنین خدماتی مطرح کرد، فروش آهنگهای دانلودشده، به بهای ۹۹ سنت بود.
استیو جایز باور داشت که مردم نمیخواهند موسیقی را «اجاره کنند»، زیرا برخلاف فیلم و سریالهای تلویزیونی، آنها موسیقی را دائماً گوش میدهند:
مدل اشتراک موسیقی شکست خواهد خورد. فکر میکنم شما میتوانید این مدل را در فهرست خدمات اشتراکی که بهزودی ارائه میشوند لحاظ کنید، اما احتمالاً موفقیتآمیز نیست. اگر شما برای موسیقی مورد علاقهی خود ۱۰ دلار در ماه یا صد دلار در سال هزینه کنید، یعنی در طول ده سال برای شنیدن یک سری آهنگ «هزار دلار» حق اشتراک پرداخت کردهاید. مشتریان چنین چیزی را نمیخواهند، آنها از اشتراک استقبال نمیکنند.
جابز هم اشتباه میکرد. اتفاقاً سرویس اشتراکی پخش موسیقی اپل، به یکی از محبوبترین پلتفرمهای موسیقی جهان تبدیل شد که در حال حاضر هواداران زیادی دارد.
آیفون هیچ شانسی برای تسخیر سهم بالایی از بازار گوشیهای موبایل ندارد
چهارده سال پیش وقتی استیو جابز اولین مدل آیفون را معرفی کرد، بسیاری از مردم شگفتزده شدند، اما همهی اهالی دنیای فناوری روی موفقیت آن شرط نمیبستند.
استیو بالمر مدیرعامل سابق مایکروسافت یکی از این افراد بود. او در سال ۲۰۰۷ صراحتاٌ گفت که آیفون بهخاطر نداشتن صفحهکلید و قیمت بالا، آیندهای ندارد و هرگز نمیتواند سهم قابلتوجهی از بازار را به خود اختصاص دهد؛ اما اوضاع دقیقاٌ برخلاف پیشبینی بالمر پیش رفت. آیفون نهتنها یکی از موفقترین گوشیهای هوشمند تاریخ فناوری شد، بلکه صنعت موبایل را متحول کرد.
البته اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، موفقیت آیفون زمانی حتمی شد که اپل قیمت یارانهای آیفون را به ۳۰۰ دلار کاهش داد؛ اما محصولاتی که اپل را تا سالها در فهرست ۳ شرکت ارزشمند دنیا نگه داشتهاند، همین گوشیهای هوشمندی هستند که از نظر بالمر جایی در دل مشتریان پیدا نمیکردند.
اینترنت از بین خواهد رفت؛ زیرا اغلب مردم چیزی ندارند که به یکدیگر بگویند
پل کروگمن، نوبلیست اقتصاد، در طول دوران حباب داتکام متقاعد شده بود که اینترنت بهسادگی و صرفاً به این دلیل که مردم دلیلی برای صحبتکردن آنلاین با یکدیگر ندارند، از بین خواهد رفت.
البته باید یادآوری کنیم که در آن سالها برخی از مردم تصور میکردند اوضاع طوری تغییر کرده است که بهزودی ۹۰ درصد از GNP کشورها از وبسایتها تأمین میشود. به همین دلیل هم برخی استدلال میکنند که اظهارات کروگمن به این معنی بود که اینترنت درگیر یک حباب بود، نه انقلابی که اقتصاد را تا این حد دگرگون کند. او در سال ۱۹۹۸ نوشت:
رشد اینترنت در سالهای آینده شدیداً کاهش خواهد یافت؛ زیرا ایراد قانون متکالف (Metcalfe's law) که تعداد اتصالات بالقوه در یک شبکه را متناسب با مجذور تعداد شرکتکنندگان میداند، آشکار میشود: اکثر مردم حرفی برای گفتن به یکدیگر ندارند! تا سال ۲۰۰۵ یا همین حوالی، مشخص میشود که تأثیر اینترنت بر اقتصاد چیزی بیشتر از تأثیر دستگاه فکس نیست.
در هر صورت این پیشبینی بسیار نادرست بود. رشد اینترنت از اواخر دههی ۹۰ به بعد باعث رونق اقتصادی شد.
اگرچه دستگاه فکس بهعنوان یک نوآوری حیاتی در زمانهی خودش شناخته میشد که ارتباطات بین سازمانی را سریعتر و مقرونبهصرفهتر کرد، اما بههیچوجه شباهتی به تأثیرات شگرف اقتصادی اینترنت نداشت: اینترنت تقریباً تمامی زوایای زندگی انسانها و درعینحال اقتصاد کشورهای توسعهیافته را متحول کرد.
خرید از راه دور هرگز جایگزین خردهفروشی سنتی نخواهد شد
قابل انکار نیست که هنوز مردم دوست دارند شخصاً به فروشگاهها سر بزنند و محصولات و اجناس مورد نظرشان را از نزدیک برانداز کنند؛ اما خرید آنلاین برای همه به امری بدیهی تبدیل شده است و حرف اول را در اغلب بازارهای امروزی میزند.
جالب است که حتی قبل از اینکه ایدهی تجارت الکترونیک مطرح شود، فروش غیرحضوری مخالفان سرسختی داشت. ۵۰ سال پیش، تعداد افرادی که فکر میکردند خرید از راه دور مورد اقبال عمومی قرار میگیرد، زیاد نبود. نه فقط به این دلیل که هنوز زیرساختهای لازم برای آن فراهم نشده بود، بلکه کارشناسان تصور میکردند مردم اصولاً به چنین روالی اهمیت نمیدهند.
مجلهی تایم یکی از منتقدان کلیدی فرهنگ خرید ریموت بود و سال ۱۹۶۶ در مقالهی مشهور «The Futurists» پیشبینی جسورانهای در این مورد منتشر کرد:
اگرچه خرید از راه دور کاملاً امکانپذیر است، ولی با شکست مواجه میشود؛ زیرا «زنها» دوست دارند از خانه بیرون بروند، دوست دارند اجناس را مدیریت کنند و دوست دارند گاهی نظرشان را تغییر دهند.
پیشبینی مجله تایم به ادعایی تاریخمصرف گذشته تبدیل شد. نویسندگان مقاله، جذابیت معیارهایی مانند راحتی و البته تنوع انتخابهایی را که فروش آنلاین در اختیار مردم میگذارد، نادیده گرفته بودند. سال ۲۰۱۱ این مجله در مقالهای دیگر موفقیت مداوم خرید آنلاین را تحسین کرد و به اشتباه سالیان قبل خود اقرار کرد.
نامهها و مرسولات پستی طی چند ساعت با موشکهای هدایتشونده تحویل داده میشوند
شاید امروز بخش عمدهی روابطمان را با ارسال پیام در پلتفرمهایی مانند تلگرام و واتساپ مدیریت کنیم، اما در دههی ۱۹۵۰ میلیاردها نفر برای ارتباط با یکدیگر به سیستمهای پست جهانی متکی بودند.
یکی از مهمترین معضلات این سیستمهای سنتی سرعت پایین رسیدن نامهها و مرسولات بود و طبیعتاً افراد نوآور دنیای فناوری سعی داشتند راهکارهایی برای سرعتبخشیدن به این سیستمها بیابند.
یکی از ایدههای حیرتآور این حوزه را آرتور سامرفیلد، رئیسکل پست ایالات متحده در سال ۱۹۵۹ مطرح کرد:
قبل از اینکه انسان قدم به ماه بگذارد، نامهی شما از آمریکا به استرالیا تنها در مدت چند ساعت با موشکهای هدایتشونده تحویل داده میشود. ما در آستانهی پست موشکی قرار داریم.
این حرف حالا کمی دیوانهوار و افراطی بهنظر میرسد، ولی در آن دوران مردم به پیشرفت فناوری بهویژه در حوزهی موشکها و پرتابهها، بسیار خوشبین بودند. رقابت فضایی بین کشورهای مختلف رونق گرفته بود و سامرفیلد تصور میکرد میتوان از این فناوریها برای بهینهسازی سیستمهای پستی استفاده کرد.
اگر پیشبینی او به واقعیت میپیوست، شاید امروز وقتی از خانه خارج میشدیم، صحنههایی تماشایی را در آسمان مشاهده میکردیم. خوشبختانه یا متأسفانه بهجای سیستمهای موشکی نامهرسان، از فناوریهای دیجیتالی استفاده میکنیم!
تلویزیون نمیتواند بازار پررونقش را حفظ کند
سالها پیش، قبل از اینکه تلویزیونها جای ثابتی در اتاق نشیمن خانههای سراسر جهان پیدا کنند، خیلیها فکر میکردند این فناوری بقای زیادی نخواهد یافت.
داریل اف زانوک، غول هالیوود و رئیس فاکس قرن بیستم، یکی از افراد سرشناسی بود که دستگاههای تلویزیون را که هنوز در ابتدای راه بودند، دستکم گرفت. البته در آن زمان، هم برنامههای تلویزیونی معدودی ساخته میشد و هم قیمت دستگاهها برای عموم مردم بالا بود.
زانوک سال ۱۹۴۶ گفته بود:
تلویزیون بیشتر از ۶ ماه نمیتواند بازاری را که فعلاً تصاحب کرده است، حفظ کند. مردم از اینکه هر شب به جعبهای چوبی خیره شوند، خسته میشوند.
مشخصاً زانوک هیچ تصوری از پیشرفتهای فناوری که قرار بود تلویزیون را به اسباب سرگرمی محبوب مردم تبدیل کند، نداشت. او نمیدانست پخش رنگی و کیفیت بهتر تصاویر، گزینههای متنوع برنامهها و ظهور کابل و ماهواره، جایگاه تلویزیون را بین مردم چقدر تغییر میدهد.
خودرو چیزی بیشتر از یک مد زودگذر نیست
چه خوب و چه بد، امروز خودروها وسیلهی اصلی حملونقل مردم در سراسر جهان محسوب میشوند. سالهای اولیهی قرن بیستم و قبل از فرارسیدن عصر خودرو، برای بسیاری از مردم قابل تصور نبود که روزی با «کالسکههای بدون اسب» رفتوآمد کنند.
برای مثال رئیس بانک میشیگان در سال ۱۹۰۳ به هوریس راکهام، وکیل هنری فورد توصیه کرد روی شرکت خودروسازی فورد سرمایهگذاری نکند:
همهی این افراد را میبینید که در طول بلوار دوچرخهسواری میکنند؟ میدانید تعدادشان نسبت به سال قبل چقدر کمتر شده؟ چیزهایی که مد میشوند خیلی زود محبوبیتشان را از دست میدهند و این موضوع در مورد اتومبیل هم صادق است. مردم با دیدن ماشینها هیجانزده میشوند و تب خرید مدتی فراگیر میشود. بعد همین مردم ماشین خودشان را رها میکنند. به شما توصیه میکنم سهام کارخانه را نخرید. شاید یکی دو سال پول در بیاورید، اما نهایتاً همهی سرمایهای را که روی این کار گذاشتهاید از دست میدهید. اسبها ماندگارند، ولی اتومبیلها فقط دستگاههای نوظهور و تب زودگذری هستند.
واقعیت این است که در آن سالها، اسبها وسیلهی حملونقل عمومی بودند و خودرو به تازگی وارد بازار شده بود و بیشتر نقش ابزار لوکس ثروتمندان را ایفا میکرد، نه وسیلهی نقلیهی عموم مردم.
خوشبختانه راکهام توصیهی این بانکدار را نادیده گرفت و روی فورد سرمایهگذاری کرد و سپس اتومبیل صنعت حملونقل را برای همیشه متحول کرد و نقش اسبها در تردد عمومی کمرنگتر شد.
سوخت ماشینها بهجای بنزین با آب تأمین میشود
«دیوانه»، «نابغه»، «فردی که با توطئهی سیاستمداران از دور خارج شد»؛ اینها توصیفاتی هستند که در مورد استنلی میر به کار میروند: مردی که مدعی بود خودرویی را اختراع کرده است که بهجای بنزین، با آب کار میکند.
ایدهای که میر مطرح میکرد ساده اما شاید غیرممکن بود: او مدعی بود باتری جدیدی ساخته است که آب را به سوخت هیدروژنی تبدیل میکند و به خودرو اجازه میدهد تنها با ۴ لیتر آب ۱۸۰ کیلومتر مسافت را طی کند!
از دههی ۹۰ میلادی تا به امروز، عدهای همچنان عقیده دارند که قدرتمندان صنعت نفت استنلی میر را از میدان خارج کردند؛ اما نهتنها دانشمندان علوم فیزیک روی ادعای او خط کشیدند، بلکه کار این «انقلاب فنی» به دادگاه نیز کشیده شد: ایدهی میر واقعاً قوانین فیزیک را نقض میکرد و از لحاظ عملی غیرقابل اجرا بود.
البته خودروهایی که با سوخت آب حرکت میکنند، تأثیر خاصی در دنیای فناوری نداشتند؛ اما اگر ایدهی میر واقعاً محقق میشد صنعت تریلیون دلاری نفت را با چالشی جدی مواجه میکرد، ژئوپلیتیک را دگرگون میساخت و زمین را به مکانی سبزتر تبدیل میکرد.
امروز نزدیکترین فناوری به ماشین آبسوز میر را (لااقل در بخش پشتسر گذاشتن سوختهای نفتی) میتوانیم خودروهای برقی بدانیم که حتی در کشورهای توسعهیافته نیز راه زیادی تا فراگیرشدن دارند.
ساخت ماشین سفر در زمان با ترانسفورماتورهای برق صنعتی
بیشتر پیشبینیها و ادعاهای جدی درمورد سفر در زمان، ریشه در نظریهی نسبیت اینشتین دارند که در سال ۱۹۱۵ منتشر شد و جهان را شگفتزده کرد. اگر زمان ثابت نباشد و با عواملی مانند سرعت و گرانش بتوان بر آن غلبه کرد، پس برای افرادی که میتوانند حرکت با سرعت فوقالعاده بالایی را تجربه کنند یا در میدان گرانشی بسیار قوی (مانند سیاهچالههای فضایی) قرار بگیرند، زمان آهستهتر و کندتر از انسانهای روی زمین میگذرد.
سال ۱۹۹۵ مارک مدمن مارکوم، به برنامهی محبوب رادیویی Coast to Coast AM زنگ زد و مدعی شد با استفاده از دستگاههای ولتاژ بالا (Jacob’s ladder) و ترانسفورماتورهای برق صنعتی، یک ماشین زمان ساخته است.
مارکوم میگفت با این دستگاه برخی اشیاء و حیوانات را با موفقیت به زمانهای دیگر فرستاده و حتی خودش هم یکبار وارد ماشین زمان شده و دو سال بعد در فاصلهی چندکیلومتری مبدأ، بیدار شده است. او پیشبینی میکرد اختراعش بسیاری از مشکلات جهان را حل میکند.
داستان مارکوم هرگز اثبات نشد و خیلی زود دانشمندان با اثبات تناقضاتی که در حرفهای او بود، ادعایش را رد کردند. هیچ شواهدی وجود نداشت که نشان دهد واقعاً کسی به گذشته یا آینده سفر کرده باشد.
تا به امروز هنوز هم اما فیزیکدانان و دانشمندان ایدهی سفر در زمان را زیر سؤال میبرند. ما هنوز هم برای اولین پارادوکسی که در این زمینه مطرح میشود، پاسخ متقاعدکنندهای نیافتهایم: برای مثال اگر کسی به گذشته سفر کند و چیزی را تغییر دهد، بهطور بالقوه زنجیرهای از اتفاقات متفاوت را رقم میزند که انگیزهی اولیهی سفر شخص را برای بازگشت به گذشته و اصل سفر در زمان از بین میبرد.
بدینترتیب امکان سفر در زمان آنطور که در فیلمهای علمی-تخیلی میبینیم یا حتی طبق داستان مارک مارکوم، میتواند به هرجومرجی مطلق و غیرقابل کنترل در جهان تبدیل شود.
گرافیک بازیهای ویدیویی بیش از این پیشرفت نمیکند
سال ۲۰۰۱، یعنی در دورانی که پلیاستیشن ۲، ایکسباکس و گیمکیوب بهعنوان مدرنترین کنسولهای وقت شناخته میشدند، بیل گیتس در مصاحبهای با بیبیسی بهطور غیرمنتظره اظهار کرد که بازیهای ویدیویی به نقطهی اوج گرافیکی خود رسیدهاند؛ اما کیفیت گرافیک بازیهای ویدیویی نهتنها متوقف نشد، بلکه مدام پیشرفت کرد و بازیهای امروزی چنان رندرینگ فوقالعاده و گرافیک واقعگرایانهتری دارند که زمانی غیرممکن به نظر میرسید.
بیل گیتس در سال ۲۰۰۱ معتقد بود گرافیک بازیهای ویدیویی دیگر بیشتر از این، پیشرفت نمیکند
طبق آمارهای رسمی جدید، ارزش بازار پیسی و کنسولهای بازی در سال ۲۰۲۴، با ۲٫۱ درصد افزایش نسبت به سال گذشته به حدود ۱۸۷٫۷ میلیارد دلار رسیده است و ارزش بازار کنسولهای دیجیتال بهتنهایی رقمی معادل ۶۰ میلیارد دلار برآورد میشود. همچنین طبق پیشبینی کارشناسان این نرخ صعودی در سال ۲۰۲۵ هم ادامه خواهد یافت.
گرافیک و جذابیت بصری بازیها به لطف کارتهای گرافیکیِ همیشه در حال تکامل، افزایش وضوح صفحهنمایش، پشتیبانی بهتر از HDR و طیف رنگهای گستردهتر، دائماً بهتر میشود و حالا کمتر کسی زمان خاصی را برای توقف این روند پیشبینی میکند.
تلویزیونهای 3D فراگیر میشوند
طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۲ پیشبینی میشد که تلویزیونهای سهبعدی به دستگاه سرگرمی همگانی خانوادهها تبدیل میشوند؛ اما این فناوری مورد استقبال عامهی مردم قرار نگرفت و دلیل آن قیمت بالای این دستگاهها، کمبود برنامههای جذاب و راحت نبودن عینکهای 3D بود.
در عوض اغلب مردم ترجیح میدادند از تلویزیونهایی با وضوح بالاتر لذت ببرند. فناوریهای مستقل واقعیت مجازی نیز در اختیار علاقهمندان بودند و هواداران خاص خود را پیدا کردند.
کاهش فروش تلویزیونهای 3D باعث شد تولیدکنندگان بهتدریج عرضهی این محصولات را متوقف کنند. این امر ضربهی ناگواری برای سرمایهگذاران و تولیدکنندگان محتوای سهبعدی محسوب میشد، زیرا استودیوهای فیلمسازی مطابق سلیقهی مشتریان خود حرکت میکردند.
پس از آن تولیدکنندگان تمرکز خود را به سایر فناوریهای نوظهور مانند 4K، 8K، HDR و ویژگیهای تلویزیون هوشمند معطوف کردند تا رضایت مصرفکنندگان را حفظ کنند.
نقلقولهای مشهور و پیشبینیهای خطا
۱) نشریهی Business Week سال ۱۹۶۸ :
اگرچه در حال حاضر ۱۵ مدل اتومبیل خارجی در جهان به فروش میرسد، صنعت خودروسازی ژاپن سهم زیادی از بازار را به خود اختصاص نخواهد داد.
۲) یکی از دادستانهای ایالتی آمریکا هنگامی که میخواست لی دیفارست مخترع مشهور را بهدلیل فروش متقلبانهی سهام شرکت رادیو تلفن خود در سال ۱۹۱۳ تحت تعقیب قرار دهد:
لی دیفارست در بسیاری از روزنامهها گفته است که در آیندهای نزدیک میتوان صدای انسانها را از این سو به آن سوی اقیانوس رساند. مردم بر اساس ادعاهای پوچ و گمراهکنندهی او متقاعد شدهاند سهام شرکتش را بخرند.
۳) لی دیفارست، پیشگام آمریکایی رادیو و مخترع لولهی خلأ، سال ۱۹۲۶:
امکان ندارد انسانی را در موشک چندمرحلهای قرار دهیم و او را به میدان گرانشی کنترلکنندهی ماه بفرستیم، بعد آنها زنده فرود بیایند و مشاهدات و تحقیقات علمی انجام دهند و سپس به زمین برگردند. اینها رؤیاهای سوداگرانهای در حد کتابهای ژولورن هستند. من بهقدر کافی جسارت دارم که بگویم چنین سفری صرفنظر از هر پیشرفتی که در آینده رخ دهد، هرگز امکانپذیر نخواهد بود.
۴) الکس لویت، رئیس شرکت جاروبرقی Lewyt Corp. در گفتوگو با نیویورکتایمز؛ سال ۱۹۵۵:
تا ۱۰ سال آینده جاروبرقیهایی خواهیم ساخت که با انرژی هستهای کار میکنند.
۵) آلبرت اینشتین، سال ۱۹۳۲:
کوچکترین نشانهای وجود ندارد که انرژی هستهای هرگز قابل دستیابی باشد.
۶) چارلیچاپلین، بازیگر، تهیهکننده و کارگردان، سال ۱۹۱۶:
سینما بیشتر شبیه مد و روندی زودگذر است؛ مثل نمایشی کنسروشده، زیرا از قبل ضبط و آماده میشود. تماشاگران نهایتاً ترجیح میدهند بازیگران واقعی را روی صحنهی زندهی تئاتر ببینند.
۷) سر ویلیام پریس، مهندس ارشد ادارهی پست بریتانیا، سال ۱۸۷۸:
آمریکاییها به تلفن نیاز دارند، ولی ما نیاز نداریم. ما تعداد زیادی پسر پیامرسان داریم!
۸) شرکت IBM خطاب به بنیانگذاران نهایی زیراکس، سال ۱۹۵۹:
بازار بالقوهی جهانی برای دستگاههای کپی حداکثر ۵ هزار دستگاه خواهد بود.
۹) ناپلئون بناپارت، وقتی ماجرای قایق بخار رابرت فولتون را شنید:
مگر میشود کشتی را با افروختن آتشی بزرگ زیر عرشه به حرکت درآورد و از بادهای و موجهای عظیم گذر داد؟
آیا هوش مصنوعی بهزودی بسیاری از شغلها را تصرف میکند، یا در چند سال آینده باید منتظر قیام رباتها علیه انسان باشیم؟ با نگاهی به گذشته بهتر درک میکنیم که شاید بهتر باشد قبل از هیجانزده یا دلسرد شدن از آینده، اظهارات بحثبرانگیز امروز را وقایعی بدیهی ندانیم.