مهاجرت کاربران از ایکس به بلواسکای

«فرار بزرگ» از ایکس (توییتر)؛ آیا بلواسکای جای بهتری است؟

شنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۰مطالعه 12 دقیقه
شبکه‌ی اجتماعی غیرمتمرکز بلواسکای در دو ماه اخیر ورود بی‌سابقه‌‌ی کاربرانی را تجربه می‌کند که از سیاست‌های ایلان ماسک در X خسته و ناراضی‌اند.
تبلیغات

طی دو سال گذشته، یعنی از زمانی که ایلان ماسک توییتر را خرید و نامش را به X تغییر داد، کاربران زیادی تصمیم گرفتند این شبکه‌ی اجتماعی را به مقصد پلتفرم‌های دیگر ترک کنند. ماستودون، پُست، Spill و چندین رسانه‌ی دیگر به‌عنوان جایگزین‌های ایکس، خدمات مشابهی را ارائه می‌دادند؛ اما صرف‌نظر از تردز که عمده‌ی موفقیت خود را مدیون جامعه‌ی کاربری اینستاگرام بود، هیچ‌کدام در جذب کاربر به موفقیت بلواسکای نرسیدند.

در دو ماه گذشته بار دیگر نرخ کاربرانی که معتقدند ایکس به فضایی مملؤ از تبلیغات و اطلاعات نادرست افسارگسیخته تبدیل شده، سیری صعودی داشته است. کاربران بسیاری هم از استفاده‌ی گسترده‌ی ایکس از داده‌های آن‌ها برای آموزش مدل‌های هوش مصنوعی به ستوه آمده‌اند. به گزارش VOX تنها در هفته‌ی اول نوامبر، ۲٫۵ میلیون کاربر جدید به بلو‌اسکای پیوسته‌اند و هنوز نشانه‌ای از کاهش سرعت این مهاجرت دیده نمی‌شود.

بلواسکای شباهت زیادی به همان نسخه‌ی توییتر قدیمی دارد که با آن آشنا بودید و احتمالاً به برخی از ویژگی‌های آن علاقه داشتید. در این پلتفرم یک فید زمانی معکوس از پست‌ها را می‌بینیم که می‌تواند شامل تصاویر، ویدیوها و لینک‌هایی باشد که قابل لایک یا بازنشر کردن هستند.

همچنین درست مثل توییتر قدیم، فید شما تحت کنترل الگوریتم نیست. در همین حال ساختار متن‌باز و غیرمتمرکز بلواسکای به شما امکان می‌دهد برخلاف ایکس یا تردز، کنترل بسیار بیشتری بر نحوه‌ی عملکرد فید خود داشته باشید.

اما با ورود بیش از یک میلیون کاربر جدید در ماه گذشته، بلواسکای هم به‌سرعت رشد می‌کند و برای نوعی تحول بزرگ آماده می‌شود. تا به اینجا به‌نظر می‌رسد کاربرانی که از ایکس مهاجرت کرده‌اند، تجربه‌ی خوشایندی در بلواسکای داشته‌اند.

مدل بلواسکای می‌تواند زمینه را برای حضور آنلاین کاربران خارج از فیدهای الگوریتمی و پر از تبلیغات هدفمند و فارغ از سلطه‌ی شرکت‌های بزرگ تکنولوژی فراهم کند. اگر این حال‌وهوای مثبت ادامه پیدا کند، شاید بلواسکای بتواند آینده‌ای روشن‌تر را برای رسانه‌های اجتماعی رقم بزند: آینده‌ای که کاربران بتوانند کنترل بیشتری بر محتوا و تجربه‌ی خود داشته باشند.

کپی لینک

چرا کاربران درحال ترک ایکس هستند؟

این اولین باری نیست که سیل کاربران به سمت بلواسکای روانه می‌شود. آوریل ۲۰۲۲ هنگامی‌ که توییتر پیشنهاد ۴۴ میلیارددلاری ایلان ماسک را برای خرید پذیرفت، بسیاری از مردم نگران بودند که این پلتفرم به فضایی تبدیل شود که ترول‌ها و فرصت‌طلبان، به نام آزادی بیان در آن به‌راحتی جولان دهند.

از برخی جهات این نگرانی‌های اولیه به واقعیت پیوست. پس از اینکه ماسک نام پلتفرم را به X تغییر داد، میزان محتوای آزاردهنده، اطلاعات نادرست و پست‌های بی‌کیفیتی که توسط هوش مصنوعی تولید می‌شد، تا حد زیادی افزایش یافت.

پس از اینکه ماسک توییتر را خرید، بسیاری از کاربران از حذف ابزارهای نظارتی این پلتفرم نگران شدند

این تغییرات فرصتی بی‌نظیر برای شبکه‌های اجتماعی متن‌محور مانند ماستودون و بلواسکای ایجاد کرد. اوایل به‌نظر می‌رسید ماستودون با ساختار کاملاً غیرمتمرکز خود، به جایگزین اصلی توییتر تبدیل شود؛ اما پس از موج اول مهاجرت علاقه‌مندان، کم نبودند افرادی که حس می‌کردند ماستودون بیش‌ازحد سردرگم‌کننده است.

ماستودون به کاربران اجازه می‌دهد سرورهای خودشان را راه‌اندازی کنند. سپس سرورها به‌عنوان جوامعی مستقل اما متصل به شبکه‌ای بزرگ‌تر امکان معاشرت کاربران با یکدیگر را فراهم می‌آورند.

کار با ماستودون به‌عنوان جایگزین اصلی توییتر، برای کاربران سردرگم‌کننده بود

این رویکرد زیرمجموعه‌ی مفهوم گسترده‌تری به نام «فدیورس» قرار می‌گیرد: جایی که یک پروتکل واحد امکان تبادل اطلاعات بین انواع پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی را فراهم می‌کند؛ اما درک مفهوم فدیورس هم مثل کار با ماستودون، گیج‌کننده به‌نظر می‌رسید.

بلواسکای ایده‌ی «شبکه‌ی اجتماعی فدرال» را برداشت و استفاده از آن را ساده‌تر کرد. پروژه‌ی اصلی از سال ۲۰۱۹ آغاز شد، هنگامی‌ که جک دورسی مدیرعامل و هم‌بنیان‌گذار توییتر اعلام کرد این شرکت بودجه‌ی تیمی کوچک را برای توسعه‌ی یک «استانداردی باز و غیرمتمرکز برای شبکه‌های اجتماعی» تأمین می‌کند.

هدف این پروژه که نهایتاً به بلواسکای ختم شد، ایجاد اکوسیستمی باز برای رسانه‌های اجتماعی بود: جایی که کاربران نحوه‌ی نمایش محتوا را در فیدهای خود انتخاب و کنترل کنند و هنگامی‌ که از پلتفرمی به پلتفرم دیگر می‌روند، داده‌ها و دنبال‌کنندگان را هم به‌همراه خود ببرند.

بلو اسکای فوریه‌ی ۲۰۲۲، چند ماه قبل از اینکه ایلان ماسک پیشنهاد خرید توییتر را بدهد، به‌عنوان شرکتی عام‌المنفعه (PBC) ثبت شد.

هدف پروژه‌‌ی بلو اسکای این بود که کنترل محتوا و داده‌های کاربران را به خود آن‌ها واگذار کند

اولین اپلیکیشن بلواسکای یک سال بعد به‌صورت نسخه‌ی بتا منتشر شد و کاملاً شبیه توییتر بود، حتی لوگوی آبی‌رنگ آن که به‌جای پرنده، این‌بار در ظاهر پروانه‌ای نقش بسته بود. برخلاف ماستودون که از کاربران می‌خواست سروری را برای پیوستن به‌ آن انتخاب کنند، بلواسکای ابتدا تجربه‌ی کاربری را روی یک سرور متمرکز کرد تا کاربران بتوانند فیدی مشابه فید توییتر را مشاهده کنند.

ظرف چند ماه برخی از کاربران شناخته‌شده‌ی توییتر، حساب‌های کاربری خود را در بلواسکای راه‌اندازی کردند. از آن زمان تا امروز، استفاده از بلواسکای ساده‌تر شده است. این شرکت اوایل سال جاری برنامه‌ی خود را برای غیرمتمرکزسازی پیاده کرد و به کاربران اجازه می‌داد داده‌هایشان را روی سرورهای خودشان ذخیره کنند.

بااین‌حال تجربه‌ی کاربری پلتفرم همچنان بسیار ساده باقی ماند، حتی از نظر ظاهر و حس‌وحال اپلیکیشن و وب‌سایت. گاهی هنگام اسکرول‌کردن بین پست‌های بلواسکای ممکن است فکر کنید در حال استفاده از توییتر سال ۲۰۲۱ هستید.

بااین‌حال آینده‌ی بلواسکای می‌تواند تحول‌آفرین باشد. درحالی‌که پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک همواره با مشکلات مدیریت محتوا مواجه بوده‌اند، بلواسکای قصد دارد کنترل این سیاست‌ها را به کاربران و کامیونیتی‌ها بسپارد. همین موضوع درمورد محتوایی که در فیدها نمایش داده می‌شود نیز صدق می‌کند.

بلواسکای می‌خواهد سیاست‌های مدیریت محتوا را به کاربران و کامیونیتی‌ها بسپارد

بلواسکای می‌گوید به‌جای استفاده از یک الگوریتم واحد که بر همه‌ی کاربران حکمرانی کند، به توسعه‌دهندگان اجازه می‌دهد انواع مختلفی از الگوریتم‌ها را توسعه دهند؛ بدین ترتیب کاربران قادر خواهند بود تجربه‌ی شخصی‌سازی‌شده‌ی خودشان را روی این پلتفرم انتخاب کنند.

روی میر یکی از مدیران مؤسسه‌ی دفاع از آزادی‌های دیجیتال و حریم خصوصی Electronic Frontier Foundation که بر سازماندهی جوامع تمرکز دارد می‌گوید:

خیلی خوشحالم که مردم می‌توانند شبکه‌ی اجتماعی مناسب خود را انتخاب کنند. مثلاً خود من شخصاً شبکه‌ی کوچکی را می‌پسندم که در آن با ده، بیست کاربر دیگر معاشرت کنم. اگر افرادی دیگری دوست دارند گروه مخاطبان بزرگی داشته باشند و واقعاً معروف شوند، آن‌ها هم از این امکان برخوردارند.

البته بلواسکای هنوز برای همه‌ی کاربران این تجربه‌ی ایدئال را فراهم نکرده است. شما می‌توانید به‌راحتی یک حساب کاربری بسازید، افراد مختلف را دنبال کنید و پست‌های آن‌ها را ببینید؛ اما نگاهی به آینده نشان می‌دهد این پلتفرم چشم‌انداز روشن و امیدوارکننده‌ای دارد، آینده‌ای که در آن شبکه‌های اجتماعی دیگر باعث ناراحتی و بداحوالی مردم نمی‌شوند.

کپی لینک

کاربران جدید جذابیت بلواسکای را فرهنگ آن می‌دانند

زمان‌بندی، نقشی حیاتی در موفقیت کنونی بلواسکای به‌عنوان محبوب‌ترین جایگزین X داشت.

۱۸ ماه پیش وقتی پلتفرم بلواسکای راه‌اندازی شد، فضایی محدود بود که افراد فقط با دعوت‌نامه می‌توانستند در آن ثبت‌نام کنند. این امر باعث شد افراد فعال در فضای مجازی و برخی چهره‌های عمومی برای عضویت در آن تلاش کنند. حضور تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران در میان کاربران اولیه نیز به هیجان موجود دامن زد.

این دوران طولانی ورود محدود، حس ترس از جاماندن را در کاربران شبکه‌های اجتماعی برانگیخت؛ اما درعین‌حال فرصتی برای گروه اولیه‌ی کاربران فراهم کرد تا شیوه‌های اصلی ارتباطات، مدیریت و آداب پلتفرم را شکل دهند.

امیلی لیو، سخنگوی بلواسکای ایمنی و جو سالم را مهم‌ترین اولویت تمامی تیم‌های این شرکت توصیف می‌کند:

جو سالم و مثبت جامعه‌ی بلواسکای برای ما بسیار مهم بود و به‌همین‌دلیل سرمایه‌گذاری زیادی روی اعتمادسازی و ایمنی انجام داده‌ایم. سال گذشته بلواسکای برای ثبت‌نام به کد دعوت نیاز داشت، ولی این جریان به‌خاطر ایجاد انحصار یا افرایش هیجان مردم نبود. ما به زمان نیاز داشتیم تا شبکه را مسئولانه توسعه دهیم و تیم اعتبار و ایمنی‌مان را روی اهداف اصلی متمرکز کنیم.

وقتی پلتفرم سرانجام در فوریه‌ی ۲۰۲۴ برای عموم باز شد، این فرهنگ کاملاً جاافتاده بود: پست‌های طنز زیادی که از دوران قدیمی توییتر به ارث رسیده بود، زیرمجموعه‌ای از کاربران با محتوای مخصوص بزرگسالان و شاید مهم‌تر از همه، تأکید بر مدیریت شخصی تجربه‌ی کاربری با استفاده از ابزارهای مخصوص بلواسکای.

محوریت این ابزارها ویژگی متمایزکننده‌ی بلواسکای محسوب می‌شود، به‌خصوص در مقایسه با توییتر که همیشه برای مقابله با کاربران مشکل‌ساز تقلا می‌کرد (تا اینکه ماسک کم‌وبیش از این تلاش دست کشید).

بلواسکای نه‌تنها به کاربران اجازه می‌دهد اشخاص، واژه‌ها و برچسب‌های مورد نظر خود را میوت کنند؛ بلکه امکان پنهان‌کردن هر پست را در فید شخصی فراهم می‌کند. به‌علاوه کاربران می‌توانند مستقیماً در این پلتفرم به لیست‌های مسدودسازی گروهی دسترسی داشته باشند و از این طریق تعداد زیادی از اکانت‌ها را به‌صورت هم‌زمان بلاک کنند.

مایلز کلی روزنامه‌نگار و یکی از کاربران قدیمی بلواسکای می‌گوید:

به‌نظر من بزرگ‌ترین تفاوت بلواسکای با سایر پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی که تابه‌حال در آن‌ها بوده‌ام، رابطه‌ی نزدیک و مستقیمی است که اینجا بین کاربران و تیم نسبتاً کوچک توسعه‌دهندگان وجود دارد.

وقتی اولین گروه کاربران به بلواسکای پیوستند؛ این پلتفرم بسیار ابتدایی و خام بود و توسعه‌دهندگان ویژگی‌های جدید را بر اساس آنچه کاربران می‌خواستند آماده می‌کردند. ازآنجاکه بسیاری از کاربران به‌دنبال فرار از فضای سمی ایکس بودند، توسعه‌دهندگان تمرکز خود را روی امنیت و دسترسی‌پذیری گذاشتند.

حالا در این پلتفرم اغلب کاربران حس می‌کنند در حال ساختن چیز جدیدی با همدیگر هستند و همین امر به آن‌ها احساس مالکیت، کنترل و تعلق به کامیونیتی را القا می‌کند.

دبی ریدپث اوهی، نویسنده می‌گوید:

من عاشق بلواسکای هستم. در همان زمانی که بیشتر پلتفرم‌های جدید صرفاً به دنبال جذب تعداد زیادی کاربر بودند؛ بلواسکای ایمنی کاربران را در اولویت قرار داد و همین انتخاب فرهنگ متفاوت و چشمگیری را پایه‌گذاری کرد. حالا دوباره از شبکه‌های اجتماعی لذت می‌برم.

البته بلواسکای نقطه‌ضعفی اساسی دارد که باید از آن باخبر باشید: ازآنجاکه ماهیت پلتفرم فدرال و غیرمتمرکز توسعه‌ یافته است، نمی‌توان اکانت را به حالت پرایوت درآورد و از دید عموم مردم پنهان کرد.

برخی معتقدند این موضوع یکی ویژگی مثبت به‌شمار می‌رود نه یک نقص: در توییتر سابق محتوای کاربران به‌راحتی در دسترس و قابل‌ جست‌وجو بود و روزنامه‌نگاران می‌توانستند از این قابلیت برای پیداکردن محتوای مورد نظر و به‌اشتراک‌گذاری آن در مقیاس بزرگ استفاده کنند. بلواسکای نیز همین قابلیت را ارائه می‌دهد، البته بدون حضور گسترده‌ی ترول‌هایی که در X مزاحمت ایجاد می‌کنند.

کپی لینک

ترک توییتر برای کاربران چه احساسی خواهد داشت؟

برای افرادی که سال‌ها از توییتر استفاده کرده‌اند، تصور ترک این اپلیکیشن آسان نیست: توییتر پلتفرمی بود که در سال ۲۰۰۶ راه‌اندازی شد و به‌مرور زمان مثل نوجوانی سرکش، ویژگی‌های غیرقابل‌ پیش‌بینی، چالش‌برانگیز و پیچیده‌ای پیدا کرد. اما حالا نسبت به یک سال پیش، برای قشر عظیمی از کاربران، فکر مهاجرت از X عملی‌تر و محتمل‌تر و واقع‌بینانه‌تر به نظر می‌رسد. البته مسئله این نیست که X در آستانه‌ی سقوط قرار دارد.

پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی به‌صورت ناگهانی خاموش نمی‌شوند و کاربرانشان را سرگردان نمی‌گذارند. چنین اتفاقی فقط در شرایطی خاص و حاد رخ می‌دهد: مثلاً وقتی سیستم پلتفرم به دلایل فنی از کار بیفتد، یا دولت‌ها آن را توقیف کنند، یا مالک شرکت تصمیم بگیرد سایت را به‌طور کامل تعطیل کند.

استقبال کاربران از بلواسکای به معنای سقوط X نیست

احتمال رخ‌دادن چنین اتفاقی در شبکه‌های اجتماعی مدرن امروزی که از زیرساخت‌های پیچیده‌ای برخوردارند، دور از ذهن به‌نظر می‌رسد. همچنین سناریویی که در آن همه‌ی کاربران یک پلتفرم به‌سادگی و یک شبه آن را رها کنند، عملاً هرگز اتفاق نمی‌افتد.

در عوض همان‌طور که در سایر پلتفرم‌های اینترنتی مشاهده کرده‌ایم، از مهاجرت‌های گسترده لایوژورنال و تامبلر گرفته تا فیسبوک و حالا ایکس، خروج کاربران معمولاً سال‌ها طول می‌کشد. دلیل آن هم مجموعه‌ای از اتفاقات بزرگ و کوچک است که افراد را از منطقه‌ی امنشان خارج می‌کند تا به‌تدریج از یک پلتفرم خاص فاصله بگیرند.

رویدادهای محرکی نظیر تغییرات نامطلوب پلتفرم، مشکلات اجتماعی و فرهنگی، گزینه‌های جایگزین بهتر و اقدامات بحث‌برانگیزی که در بطن اجتماعات شبکه‌های اجتماعی رخ می‌دهد، باعث می‌شود کاربران به‌آرامی اعتمادشان را از دست بدهند و از پلتفرم فاصله بگیرند. گاهی حتی کاربران متوجه نمی‌شوند چه زمانی این تصمیم را گرفته‌اند.

مائورا کوینت، از کاربران اولیه‌ی بلواسکای می‌گوید:

رسانه‌ی اجتماعی، بنا به تعریف، اجتماعی است. مردم می‌خواهند جایی باشند که تعامل با دیگران برایشان ارزشمند باشد، جایی که ابزارهای سایت به آن‌ها کمک کند تجربه‌ی مطلوب و خوشایندی به‌دست آورند. اگر کاربران در فضایی احساس ناراحتی و عذاب داشته باشند، آنجا را ترک می‌کنند؛ مخصوصاً وقتی جایگزینی وجود دارد که افراد جذاب در آن حضور دارند، جوک می‌گویند، داستان‌های بامزه خلق می‌کنند و در مورد موضوعات مورد علاقه‌شان حرف می‌زنند.

هنگامی‌ که یک پلتفرم رو به افول می‌رود، این رویدادهای محرک بیشتر و بیشتر و به هم نزدیک‌تر می‌شوند. ایکس در سال ۲۰۲۴ چندین رویداد مشابه را تجربه کرد، مانند مسدودشدن در برزیل که فقط در یک آخر هفته، ۵۰۰ هزار نفر را به سمت بلواسکای سوق داد. این اتفاق گامی کلیدی بود که جامعه‌ی بزرگ هواداران بین‌المللی ایکس را از انفعال خارج کرد و به تفکر واداشت.

دو اقدام شرکت X نقش زیادی در نارضایتی کاربران داشت: جمع‌آوری داده‌های کاربران برای شرکت‌های هوش مصنوعی و بی‌اثر کردن قابلیت بلاک

پس از آن در ماه اکتبر دو اعلامیه‌ی مهم منتشر شد: اول اینکه این شرکت به‌ تمامی شرکت‌های هوش مصنوعی اجازه می‌دهد داده‌های کاربران را جمع‌آوری کنند و دوم اینکه حتی اگر کسی را بلاک کنید، او همچنان محتوای شما را خواهد دید؛ تغییری که عملاً هدف بلاک کردن را بی‌معنی می‌کند.

در نهایت انتخابات اخیر آمریکا استفاده‌ی آشکار ماسک از این پلتفرم برای حمایت از ترامپ و جناح به‌اصطلاح راست افراطی برای گروهی از کاربران این کشور نقش تیر خلاص را داشت، درحالی‌که کاربران سایر کشورها اصولاً از اینکه جو شبکه‌ی اجتماعی تا این حد درگیر سیاست شود، خسته شدند.

مجموع این اتفاق‌ها باعث شد بیش از دو میلیون کاربر به سمت بلواسکای حرکت کنند، درحالی‌که بسیاری از آن‌ها حتی پست‌های خود را از شبکه‌ی X پاک کردند. هرچند در حال حاضر افزونه‌های وجود دارد که به کاربران اجازه می‌دهد قبل از حذف کامل اکانت، محتوای خود را از X به بلواسکای منتقل کنند.

بلواسکای زیرساخت‌های خود را برای پذیرش میلیون‌ها کاربر جدید آماده کرده است

اما بلواسکای پس از پذیرش سیل کاربران جدید، احتمالاً با دو چالش مواجه می‌شود: از یک‌ طرف کاربران جدید و قدیم باید با هم سازگار شوند و از طرف دیگر خود سایت با فشار مدیریت میلیون‌ها کاربر جدید دست‌وپنجه نرم می‌کند. لیو، سخنگوی بلواسکای تضمین می‌دهد که از سمت شرکت هیچ مشکلی برای پذیرش موج‌های جدید مردم وجود ندارد:

زیرساخت ما دوام می‌آورد! ما زیرساخت‌هایمان را آماده کرده‌ایم تا بتوانیم این تقاضا را مدیریت کنیم، هرچند بدون شک کاربران جدید زیادی در حال ثبت‌نام هستند.

او همچنین به این نکته اشاره می‌کند که بلو اسکای به‌زودی مدل اشتراکی خود را ارائه می‌کند تا کمکی به تأمین مالی پایدار شرکت باشد، ولی استفاده از این سایت همیشه رایگان خواهد بود.

با وجود رشد سریع بلواسکای، کاربران جدید و قدیم این شبکه‌‌ی اجتماعی نسبت به آینده خوش‌بین هستند. مورا کوئینت می‌گوید:

هر موج جدید کاربران، صداهای بیشتری را با خود به همراه می‌آورد، برخی نیت خوبی دارند و برخی نه. اما بلواسکای به شیوه‌ای به کاربران خود پاسخ می‌دهد که باعث می‌شود آن‌ها در این پلتفرم بمانند.
وقتی این موضوع را با پلتفرم‌هایی مقایسه می‌کنید که در آن‌ها افراد نژادپرست حملات گروهی ترتیب می‌دهند، پول باعث می‌شود بحث‌های واقعی نادیده گرفته شوند و اطلاعات نادرست توسط میلیاردرها گسترش پیدا کند و مشخصاً بلواسکای را گزینه‌ی بهتری می‌یابید.

اگرچه جک دورسی نقش غیرقابل‌ انکاری در توسعه‌ی بلو اسکای داشت، به‌نظر می‌رسد با رفتن او از این شرکت، پلتفرم اعتبار بیشتری بین کاربران پیدا کرده است. به‌ویژه برای کاربرانی که به ماهیت غیرمتمرکز شبکه‌های اجتماعی اعتقاد دارند و نمی‌خواهند با ماسک، زاکربرگ (و اپلیکیشن تردز) یا هر میلیاردر دیگری در ارتباط باشند.

با جدایی جک دورسی از هیئت‌مدیره بلواسکای، اعتبار این پلتفرم بین کاربران افزایش یافته است

جی گرابر مدیرعامل بلواسکای نیز اخیراً در مصاحبه‌ای با CNBC گفت:

ماهیت غیرمتمرکز و متن‌باز بلواسکای باعث می‌شود این اپلیکیشن در برابر میلیاردرها ایمن باشد، چرا که کاربران هر زمان که بخواهند می‌توانند داده‌های خود را به پلتفرمی دیگر منتقل کنند.

آیا بلواسکای هم روزی به سرنوشت توییتر دچار می‌شود؟ گرابر توضیح می‌دهد چرا پاسخ این سؤال منفی است:

«اگر کسی بلواسکای را بخرد یا اگر این شرکت تعطیل شود، همه‌چیز به‌صورت متن‌باز در دسترس مردم خواهد بود. آنچه برای توییتر اتفاق افتاد، نمی‌تواند به همان شکل برای ما رخ دهد. زیرا شما همیشه و در هر لحظه این امکان را دارید که به پلتفرم دیگری بروید، بدون اینکه مجبور شوید همه‌چیز را دوباره از ابتدا شروع کنید.»

در نهایت ما از شبکه‌های اجتماعی برای یافتن ارتباطات معنادار (چه به لحاظ شخصی و چه شغلی) و فضایی برای ابراز خودمان استفاده می‌کنیم و ترک یک پلتفرم یا باقی‌ماندن در آن به اهداف شخصی هر کاربر بستگی دارد.

دنیای دیجیتال امروز گزینه‌های متنوعی را در اختیار ما می‌گذارد تا ابزارهایی را به‌عنوان بخشی از زندگی آنلاینمان انتخاب کنیم که با ارزش‌ها و نیازهای ما سازگاری بیشتری دارند.

اگر ایکس، فیسبوک، اینستاگرام یا هر شبکه‌ی اجتماعی دیگری انتظارات شما را برآورده می‌کند، شاید نیازی به تغییر احساس نکنید. در غیر این صورت جایگزین‌هایی مانند بلواسکای آماده‌اند فضا و تجربه‌ی جدیدی پیش روی شما قرار دهند که صرفاً دنباله‌ای از روندهای غالب و الگوریتم‌ها نیست.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات