از براونباکس تا دوالسنس؛ سفر هیجانانگیز کنترلرهای بازی
چشمانتان را ببندید و تصور کنید مشغول بازی ویدیویی مورد علاقهی خود هستید. آیا میتوانید تصویری را که روبهروی شما است، توصیف کنید؟ میتوانید بگویید که با دستانتان چه دکمههایی را فشار میدهید؟ شاید بازی آنقدر طبیعی بهنظر برسد که فراموش کنید از یک دسته برای کنترل بازی استفاده میکنید.
شرکتهای فناوری مانند نینتندو، سونی و آتاری سالها تلاش کردند تا دستههای بازی را مانند اکستنشنی برای بدن انسان بسازند؛ اما اولین کنترلرها چندان ارگونومیک و راحت نبودند. بیایید با هم وارد ماشین زمان شویم و نگاهی به تاریخچهی دستههای بازی و تکامل آنها بیندازیم.
دههی شصت و هفتاد میلادی: طلوع بازیهای ویدیویی
دردههی ۶۰ میلادی شرکتهای آمریکایی به این فکر افتاده بودند که راهی برای اجرای بازیها در تلویزیون خانهها بیابند. آنها نمیدانستند این آزمایشهای اولیه روندی را رقم خواهد زد که نهایتاً یکی از پولسازترین صنایع جهان را شکل میدهد.
براون باکس و مگناوکس ادیسه (Magnavox Odyssey)
اولین کنسول بازی سال ۱۹۶۷ توسط مهندس آمریکایی به نام رالفاچ بائر طراحی و ساخته شد. ظاهر این دستگاه شبیه یک جعبهی چوبی قهوهای رنگ با یک پنل کنترل بود و به همین دلیل BrownBox نام گرفت. روی پنل کنترل دکمههایی برای حرکت و شلیک قرار داشت.
براون باکس از مدارهای آنالوگ برای تولید سیگنالهای تصویری استفاده میکرد و بازیها روی نوار مغناطیسی ذخیره میشدند. درواقع، بائر با استفاده از یک اسکیلوسکوپ و یک مدار سیگنال توانسته بود صفحهنمایش متحرکی با اشکال هندسی ساده ایجاد کند. این پروژه بعداً به مگناوکس فروخته شد که نمونهی اولیه را ارتقا داد و اولین کنسول بازی خانگی تجاری جهان را تولید کرد.
مگناوکس ادیسه ۱۰۰ در سال ۱۹۷۲ وارد بازار شد. هرجعبهی مگناوکس دو دستهی پلاستیکی داشت که با سیم به کنسول وصل میشد. یک دکمه تنظیم مجدد در بالای کنترلر و دو دکمهی پیچی در سمت چپ و راست آن برای کنترل حرکات افقی و عمودی درنظر گرفته شده بود.
این کنسولهای اولیه در عین سادگی برای بازیهایی مانند تنیس رویمیز عالی بودند و و دکمههای کناری نیز بهعنوان اولین «جوی استیک»ها شناخته میشدند. نکتهی جالب اینکه در آن زمان بازیهای ویدیویی سیاهوسفید و بیصدا بودند.
آتاری هوم پونگ (Atari Home Pong)
در دههی هفتاد میلادی بازی پینگپنگ بهقدری محبوب بود که آتاری سال ۱۹۷۵ یک کنسول برای این بازی ساخت: کنسول Atari Home Pong حاوی یکی از قدرتمندترین تراشههای کامپیوتری آن دوران (MOS ۶۵۰۷) در یک محصول مصرفی بود. کنترلرها روی خود کنسول تعبیه شده بودند و علاقهمندان میتوانستند از طریق آنها راکت تنیس خود را به اطراف بچرخانند یا حرکت دهند.
آتاری هوم پونگ برای اولین بار صدا و سیستم امتیازدهی را به بازیهای ویدیویی آورد
این نسخههای اولیه با آداپتور AC کار میکردند و از سیستم امتیازدهی و صدا نیز بهره میبردند. بااینحال دستهها فقط برای پینگپنگ مناسب بودند و اگر مردم میخواستند بازی دیگری انجام دهند، با مشکل مواجه میشدند. آتاری برای حل این مشکل دو سال بعد جویاستیک را به سیستم خود اضافه کرد.
کولکو تلاستار (Coleco Telstar)
شرکت کولکو در سال ۱۹۷۶ باتوجهبه تجربههای قبلی کاربران از بازیهای پینگپنگ، دستگاه جدیدی تولید کرد که گزینههای متنوعی مانند صفحهی تنیس، تفنگی برای بازیهای تیراندازی و فرمانی برای مسابقات رانندگی داشت.
تولید این کنسول دو سال بعد متوقف شد، زیرا هنوز بازیهای کافی برای هر سه نوع دسته طراحی نشده بود. بااینحال در همینمدت بیش از یک میلیون دستگاه کولکو تلاستار فروخته شد.
جویاستیکها ونسل دوم دستههای بازی
دستههای نسل دوم دیگر با دستگیره و دکمههای فشاری عرضه نمیشدند، بلکه به جویاستیکهایی مجهز بودند که ابتدا به هشت و سپس به ۱۶ جهت دیجیتال حرکت میکردند. اغلب این دستههای بازی حجیم و سنگین، اهرم یا استیکی داشتند که کاربران آن را در مشت خود میگرفتند.
چنل اف (Channel F)
کنسول چنل اف فرچایلد (Fairchild) اولین کنسول بازی خانگی مبتنی بر کارتریج رام قابلبرنامهریزی بود که در سال ۱۹۷۶ وارد بازار شد. این کنسول دارای جوی استیکی خلاقانه بود که به کاربران اجازه میداد درپوش آن را با انگشت شست خود فشار دهند، بکشند یا بچرخانند.
خود جویاستیک هم به ۸ جهت حرکت میکرد و کاربران از همین طریق با جلو یا عقبکشیدن آن میتوانستند در بازیهای تیراندازی شلیک کنند.
برای اولینبار دستهها سیمهای بلندی داشتند که به گیمرها اجازه میداد در حین بازی دور از کنسول بنشینند.
آتاری ۲۶۰۰
سال ۱۹۷۷ آتاری محصول جدید خود را با برچسب قیمت ۱۹۹ دلاری عرضه کرد. این کنسول محصول نوآورانهای محسوب میشد، زیرا گرافیک بهتری داشت و همچنین با صدا و کارتریجهای قابلجابهجایی ارائه میشد.
آتاری ۲۶۰۰ باوجود قیمت نسبتاً بالا به موفقیت جهانی رسید
آتاری با این محصول محبوبیت جویاستیکها را رواج داد. گرچه جویاستیکها بهراحتی شکسته میشدند، به مچ دست فشار میآوردند و بهلحاظ ارگونومی با دست انسان سازگار نبودند، ولی اولین دستههای جداشدنی از دستگاه بهشمار میرفتند.
قیمت آتاری ۲۶۰۰ برای عموم مردم بالا بود؛ ولی به موفقیت غیرقابل انتظاری رسید و با فروش بیش از ۳۰ میلیون سیستم، به یکی از پرفروشترین کنسولهای خانگی تاریخ بازیهای ویدیویی تا بهامروز تبدیل شد.
بالی آستروکید (Bally Astrocade)
بالی نسخهای اصلاح شده از کنسول آتاری ۱۶۰۰ را با قابلیتهایی ارائه میداد که از زمان خود جلوتر بود. دستهی تپانچهمانند این دستگاه دارای جوی استیکی کوچک، یک دکمهی اکشن ماشهمانند و یک دستگیرهی چرخان بود که آن را با انواع بازیها سازگار میکرد. شرکت آستروکید در این محصول برای اولینبار قابلیتهای آنالوگ و دیجیتال را ترکیب کرده بود.
متل اینتلیویژن (Mattel Intellivision)
شرکت متل، کنسول اینتلیویژن را با گرافیک قوی و قابلیتهای صوتی پیشرفته بهعنوان رقیب اصل آتاری ۲۶۰۰ عرضه کرد. دستههای این دستگاه برای اولینبار امکان حرکت در ۸ جهت و توانایی تشخیص ۱۶ جهت را فراهم کردند.
این دستهها از ۴ دکمهی اکشن و کیپد تنظیمات برخوردار بودند که باعث میشد کاربران کنترل همهی دستگاه را در دست داشته باشند و به تنظیمات دیگر کنسول نیازی نباشد.
عرضهی اینتلیویژن حدود یک دهه ادامه داشت و در این مدت ۳ میلیون دستگاه در سراسر جهان فروخته شد.
آتاری ۵۲۰۰ (Atari 5200)
سیستم بازی ویدیویی آتاری ۵۲۰۰ با قیمت ۲۶۹ دلار (معادل ۸۰۰ دلار امروزی) وارد بازار شد و قرار بود موفقیت دیگری برای شرکت آتاری به ارمغان بیاورد، اما بهطرز بدی شکست خورد. دلیل آن هم دستههای دستگاه بود.
دستههای بازی آتاری ۵۲۰۰ با هدف شکست اینتلیویژن از جویاستیک ۳۶۰ درجه، صفحهکلید داخلی، اولین دکمههای اکشن کناری و همچنین دکمههای شروع و مکث بهره میبرد.
آتاری ۵۲۰۰ بدون آزمایشهای اولیه به بازار عرضه شد و شکست خورد
درواقع آتاری برای طراحی این محصول تلاش زیادی نکرده بود و صرفاً تمام قابلیتهای کنسولهای موجود در بازار را بدون تست اولیه کنار هم قرار داده بود. در نتیجه کنترلر دستگاه فاجعه از آب درآمد. مواد اولیهی ارزانقیمت، سختافزار دستگاه را در جای خود نگه نمیداشتند و باعث میشدند دسته در طول بازی، جای ثابتی و متعادلی نداشته باشد. به همین دلیل گیمرها وقتی دسته را به یک سمت حرکت میدادند، روی همان خط و در همان جهت حرکت میکردند!
نکتهی جالب اینکه شرکت کاسیو نیز سال ۱۹۸۳ کنسولی را به تقلید از آتاری ۵۲۰۰ با نام PV1000 روانهی بازار ژاپن کرد. این دستگاه هرگز به بازار جهانی راه نیافت و دستهی آن که بهترین قسمت کنسول بود تاحد زیادی از محصول شکستخوردهی آتاری کپیبرداری شده بود.
تقابل سگا و نینتندو یا جنگ کنسولها
بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۳ فصل جدیدی برای تولیدکنندگان بازیهای ویدیویی بود. اغلب برندهایی که وارد بازار میشدند میخواستند با تولید دستگاههای باکیفیتتر و جذاب حضور خود را تثبیت کنند و همین امر به رقابت شدیدی منجر شد که جنگ کنسولها لقب گرفت.
نینتندو و سگا بهعنوان بازیگران کلیدی این دوره، بیشترین سهم را بازار را به خود اختصاص دادند. نبرد این دو شرکت، پرهیجان و شدید بود و هر دو کمپینهای بازاریابی موفقی را برای فروش بیشتر محصولات خود راهاندازی میکردند. در بخش دستهی کنسول، نینتندو فناوری پیشروتری داشت، درحالیکه سگا پادشاه طراحی و ارگونومی بود.
نینتندو NES
سال ۱۹۸۵، قطعهی جانبی فامیکام دیسک سیستمِ شرکت نینتندو (Famicom Disk System) از ژاپن به بازار ایالاتمتحده راه یافت و نسل سوم بازیهای کنسولی را آغاز کرد.
کنسول NES با مشخصات چشمگیر، پورتهای آرکید کلاسیک و کتابخانهی وسیعی از بازیها مانند سوپر ماریو، افسانهی زلدا و دانکی کونگ خیلی زود به موفقیت خیرهکنندهای رسید. بااینحال، ستارهی واقعی این پیروزی دستهی NES بود: یک قطعهی تکنولوژی انقلابی که صنعت کنسولها را برای همیشه تغییر داد.
دستهی نینتندو NES استاندارد جدیدی را برای ظاهر و عملکرد کنترلرهای بازی تعیین کرد
این کنترلر طراحی ساده اما منحصربهفرد، چیدمان بصری و حس ارگونومیکی داشت و از یک دیپد عالی برای حرکات جهتدار بهره میبرد که امکان حرکت دقیق را در بازیها فراهم میکرد. دو دکمهی اکشن A و B و همچنین دو دکمهی «Start» و «Select» نیز در این دسته دیده میشد.
گیمرها بهسرعت عاشق این دسته شدند، گرچه با مشکلاتی همراه بود: دکمههای A و B خیلی بههم نزدیک بودند و سیم آن خیلی کوتاه بود. به طور خلاصه، NES استاندارد جدیدی را برای ظاهر، احساس و عملکرد دستههای بازی تعیین کرد و یک آیتم کلاسیک جاودانه باقی ماند.
سگا مستر سیستم (SEGA Master System)
در بین تمام رقبای نینتندو NES، سگا تنها شرکتی بود که سال ۱۹۸۶ با عرضهی کنسول Mark III (که بعداً به مسترسیستم تغییرنام داد) سهم مهمی از بازار بازی را از آن خود کرد.
پد کنترل مستر سیستم کاملاً شبیه انایاس بود و یک دیپد و دو دکمه با برچسبهای ۱ و ۲ (بهجای دکمههای Start و Select) را در برمیگرفت. گیمرها با فشاردادن دکمهی ۱ میتوانستند بازی را متوقف کنند ولی برای از سرگرفتن مجدد بازی لزوماً باید به دکمهی Pause خود کنسول مراجعه میکردند.
سگا برای اجتناب از مشکلات قانونی پتنت، دیپد دسته را بهجای مربعی با گوشههای تیز به شکل مربعی با گوشههای هلالی طراحی کرده بود. به همین دلیل هم بسیاری از مردم حس میکردند دیپد سگا به اندازهی نینتندو دقیق نیست.
مزیت دستهی این دستگاه را میتوانیم سایز کوچکتر، وزن کمتر و سیم بلندتر آن نسبت به کنترلر نینتندو بدانیم، هرچند در این محصول از تمام دکمههایی که کار با اناسای را برای کاربران بسیار راحت میکرد، خبری نبود.
NEC PC Engine
گرچه نینتندو و سگا از اواسط دهه ۱۹۸۰ در بازارهای جهانی حضور داشتند، جنگ واقعی کنسولها زمانی شعلهور شد که شرکت NEC در سال ۱۹۸۷ پیسیانجین را عرضه کرد.
پیسی انجین که با نام TurboGrafx-16 نیز شناخته میشود، کنسولی ۸ بیتی بود که با مشخصات فنی ردهبالا و به واسطهی کنترلر عالی وارد رقابت کنسولها شد. دستهی این دستگاه در آن زمان بهقدری پیشرفته و ارگونومیک بود که بازیگران کلیدی صنعت ویدیوگیمها تا سالها تلاش میکردند ویژگیهای آن را تکرار کنند.
NEC اولین کنترلری بود که به سوئیچ توربو مجهز میشد و به کاربر اجازه میداد دکمهای را بهسرعت برای مدتزمان مشخصی فشار دهد. بهعلاوه، این دستهی بازی اولین محصولی بود که از دو دکمهی شولدر بهره میبرد و امکان برنامههای پیچیدهتر کنترل بازی را برای کاربران فراهم میکرد.
NEC اولین کنترلری بود که به سوئیچ توربو مجهز شد
بهطورکلی، طراحی این محصول نسبت به سایر کنترلرها کاربرپسندتر بود. همچنین پد جهتدار گرد و دو دکمه اضافی Select و Run امکان دسترسی سریع به بسیاری از عملکردهای مختلف را فراهم میکرد.
بزرگترین نقص این دسته سیم کوتاه آن ۱٫۲ متری آن بود که انتخابی عجیب از سوی توسعهدهندگان بهنظر میرسید. باوجود قابلیتهای چشمگیر محصول و کتابخانهی قدرتمند بازیهایی که پوشش میداد (مانند Bonk's Adventure، Dungeon Explorer و Street Fighter II) انایسی نتوانست بازار بلندمدت خود را حفظ کند.
نینتندو NES Advantage
نینتندو در سال ۱۹۸۷ اولین دستهی توربوی خود را با نام انایاس ادونتج با قیمت ۱۹٫۹۵ دلار عرضه کرد تا ظاهر و احساس کنترلرهای بازیهای آرکید کلاسیک را تکرار کند.
این دسته دارای دو دسته و یک جویاستیک مرکزی بود و از دکمههای توربو A و B و دکمههای اسلوموشن نیز بهره میبرد. دکمههای توربو به بازیکنان اجازه میدادند تا بهسرعت یک دکمه را چندینبار فشار دهند که برای مثال برای بازیهای مبارزهای عالی بود.
دکمههای اسلوموشن نیز به گیمرها اجازه میدادند سرعت عمل را در برخی بازیهای خاص کاهش دهند؛ مثلاً مواقعی که کاربر باید شرایط دشوار بازی را پشت سر میگذاشت یا یک حرکت خاص را تمرین میکرد.
سایز بزرگ و ناسازگاری دسته با برخی بازیها، معایب انایاس ادونتج محسوب میشدند. این محصول در سال ۱۹۹۰ از خط تولید خارج شد؛ اما سال ۲۰۱۷ در تعداد محدودی برای کلکسیونهای خصوصی ارائه شد.
سگا مگا درایو و کنترلر Genesis
سگا در سال ۱۹۸۸ با عرضهی کنسول ۱۶ بیتی مگا درایو، دوران کنسولهای ۸ بیتی خود را پشت سر گذاشت. این سیستم از قدرتمندترین پردازنده آن زمان و یک دستهی ارگونومیک درجه یک بهره میبرد و در همان هفتهی اولی که وارد بازار شد به سلطهی NES خاتمه داد.
دستهی سگا مگا درایو طی فقط یک هفته کنترلر NES نینتندو را شکست داد
اولین دستهی جنسیس دارای سه دکمه اکشن B ،A و C بود که امکان فشاردادن سریع در طول بازیهای سریع را فراهم میکردند. یک دکمهی استارت فرورفته و گریپ بزرگ و راحت نیز برای اجتناب از فشارهای تصادفی در طول جلسات بازی درنظر گرفته شده بود.
مهمترین نقاط ضعف جنسیس را میتوانیم نبود توربو و استیک آنالوگ بدانیم.
سوپر نینتندو (SNES)
نینتندو کنسول ۱۶ بیتی خود را در سال ۱۹۹۰ روانهی بازار کرد. هرچند سگا جنسیس سریعتر عمل میکرد ولی SNES قدرتمندتر بود و رنگهای بیشتر، اسپرایتهای بزرگتر و وضوح بالاتری داشت.
دستهی SNES یک گام فراتر از دستهی NES بود و کنارههای منحنی آن باعث میشد بهراحتی در دستهای کوچک قرار بگیرد. به همیندلیل این محصول به یکی از بهترین کنترلرهایی تبدیل شد که برای تمام سنین مناسب بود.
دستهی سوپر نینتندو SNES برای تمام سنین مناسب بود
چهار دکمهی اکشن بهصورت صلیبی طراحی شده بودند و ازآنجاکه دسترسی شست دست به آنها راحت بود، کار را برای بازیهای اکشن محور عالی میکرد. این دکمهها برای پریدن یا حمله یا عملکردهایی مشابه مورداستفاده قرار میگرفتند.
SNES همچنین دو دکمهی شولدر داشت که برای انگشت اشاره طراحی شده بودند و توانایی بازیکن را برای کنترل افزایش میدادند. دستهی SNES یکی از اولین کنترلرهای بازی بود که از کنترل آنالوگ بهره میبرد. بازیکنان با فشار دیپد در یکجهت و سپس کج کردن دسته میتوانستند شخصیتها و عناصر بازی را با دقت بیشتری نسبت به قبل کنترل کنند.
سگا جنسیس ۶
کنترلپد ۶ دکمهای جنسیس مدل بعدی دستهی سگا بود که سال ۱۹۹۳ در سایز کوچکتر و قابلیت در دستگیری راحتتر و با سه دکمهی اضافی عرضه شد.
دکمههای جدید دستهی بازی X، Y و Z نام داشتند و از دکمههای اصلی A و B و C کوچکتر بودند. این دکمهها برای عملکردهای مختلفی مانند پریدن، خمیدن و مکثکردن درنظر گرفته شده بودند و امکان بازیهای پیچیدهتری را فراهم میکردند.
دکمهی Mode را روی شانهی سمت راست دسته به کاربر اجازه میداد عادات خود را در کنترلرهای قدیمی ۳ دکمهای تکرار کند. همچنین کابلهای طولانی دستگاه نیز آزادی حرکت گیمرها را افزایش میداد. نقطهضعف این دستگاه همچنان نبود ویژگی توربو و استیکهای آنالوگ بود.
عصر پلیاستیشن و پایان جنگ کنسولها
رقابت شدید نینتندو و سگا که با کمپینهای بازاریابی تهاجمی تقویت میشد، در سال ۱۹۹۴ به پایان رسید. در این سال سونی با تولید اولین پلیاستیشن که از گرافیک پیشرفته، پردازنده سریع و سیستم مبتنی بر دیسک برای نصب آسان بازی بهره میبرد، دنیای بازی را متحول کرد.
در آن زمان هیچ کنسول دیگری از ویژگیهایی نظیر قابلیت پخش سیدی و دیویدی، امکان دسترسی به اینترنت و چنین کتابخانهی گستردهای از بازیها برخوردار نبود.
دستهی سونی پلیاستیشن (Sony Playstation Controller)
بیشک اولین دستهی PS رهبر بازار این دوران بود. برخی میگویند سونی برای تولید این کنترلر همان اندازه تحقیق و تلاش کرده بود که برای کل دستگاه پلیاستیشن.
این دسته ارگونومی فوقالعادهای داشت و راحت در دست کاربران قرار میگرفت. بهلحاظ ظاهری، دستهی PS از زوایای تیزی برخوردار بود و وزن سبک آن باعث میشد گیمرها صرفنظر از نوع بازی، بهراحتی و بدون خستگی ساعتها آن را در دست بگیرند.
بسیاری از عناصر دستهی پلیاستیشن از کنترلر SNES تقلید شده بود، از جمله طرح چهار دکمه و ایدهی دکمههای شولدر. ولی این دستهی سونی بود که چیدمان افسانهای مربع، مثلث، دایره و ضربدر دکمهها را به دنیای گیمرها آورد.
چیدمان دکمههای اولین دستهی سونی پلیاستیشن در تمام نسلهای بعد تکرار شد
مجموعهای از دکمههای اضافی شولدر، چیزی بود که بازی ارگونومی را بیشتر تغییر داد. این کنترلر دارای چهار دکمه R1، L1، R2 و L2 بود که به بازیکنان اجازه میداد عمق جهت دو طرفه را کنترل کنند.
نمای بیرونی و چیدمان دکمههای این دسته، بهصورت نمادین در این صنعت ماندگار شد و فاز همهی کنترلرهای آیندهی سونی (و البته شرکتهای دیگر) را تعیین کرد.
سگا ساترن (Sega Saturn)
سگا سال ۱۹۹۵ با عرضهی کنسول ساترن آخرین تلاشهایش را برای جذب کاربران و حفظ سهم بازار کنسولها انجام داد. کنترلر اصلی این کنسول به لحاظ فنی پیشرفتهترین محصولی بود که در آن زمان ارائه میشد.
دستهی سگا ساترن دارای ۱۲ دکمه و پد جهتدار بود و گریپ خوشدست و حس ارگونومیک فوقالعادهای داشت. دو اسلات کارت حافظه قرار بود با ذخیرهسازی و بارگیری دادهها، امکان سازگاری دستگاه را با طیف وسیعی از بازیها فراهم کنند. اما متأسفانه این محصول شکست خورد.
واقعیت این بود که سگا بهمنظور حفظ قدرت خود در بازار کنسول ساترن را چهار ماه زودتر از موعد مقرر عرضه کرد و نتیجهی معکوس گرفت: در آن زمان هنوز بازیهای سازگار با این کنسول منتشر نشده بودند و البته قیمت ساترن ۱۰۰ دلار بیشتر از پلیاستیشن بود.
نینتندو ۶۴ (Nintendo N 64)
سال ۱۹۹۶ نینتندو اولین کنسول خانگی با گرافیک سهبعدی را به بازار عرضه کرد. طراحی دستهی این محصول به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات گیمپدهای دههی نود تبدیل شد. نینتندو میخواست مطمئن شود گیمرهایش بهراحتی دوران گذار به بازیهای سهبعدی را سپری میکنند. بههمین منظور دستهی کنسول را به شکلی منحصربهفرد طراحی کرد:
طراحی کنترلر نینتندو ۶۴ به یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات گیمپدهای دههی نود تبدیل شد
این کنترلر دارای ده دکمه، استیک آنالوگ و پد جهتگیر بود که همگی روی سطح نمادین Mمانند دسته قرار گرفته بودند. گیمرها میتوانستند این دسته را به سه روش مختلف در دست بگیرند و به دکمههای سطحی سمت راست، دکمههای L و R، استیک کنترل وسط و ماشهی عقبی Z دسترسی داشته باشند. استیک آنالوگ، امکان حرکت ۳۶۰ درجه و کارهایی مانند سینهخیز رفتن، راهرفتن و دویدن را بر اساس میزان فشار اعمال شده فراهم میکرد.
نینتندو بهروزرسانیهایی را ارائه داد تا کاربرانش بتوانند ویژگیهای Rumble یا Force Feedback را به دستگاه خود اضافه کنند. همچنین امکان ذخیرهسازی بازیها و دادهها و انتقال آنها به دستگاه N64 دیگر نیز وجود داشت.
دستهی آنالوگ دوال پلیاستیشن (PlayStation Dual Analog Controller)
سونی درحالیکه شدیداً روی توسعهی فناوری پلیاستیشن خود متمرکز بود، در سال ۱۹۹۷ اولین دستهی آنالوگ دوگانهاش را عرضه کرد.
برای درک نوآوری این محصول، توجه داشته باشید که در آن زمان، ایدهی دو استیک در یک کنترلر بسیار عجیب بود. برخی از بازیها حتی با دستههای آنالوگ قابلاجرا نبودند، بنابراین سونی دکمهای را اضافه کرد که به کاربر اجازه میداد کنترلهای آنالوگ را تغییر دهد.
این گیمپد علاوه بر استیکهای آنالوگ مشهور که امکان کنترل دقیقتر حرکات و هدفگیری شخصیتها را فراهم میکرد؛ دارای چهار دکمه عقب، چهار دکمه جلو و یک دیپد بود. دکمههای عقب دسترسی کاربر را به بیش از چهار ورودی آسان میکردند و دکمههای اکشن هم عملکرد فوقالعادهای داشتند.
بزرگترین نقص دستهی آنالوگ سونی را میتوانیم نبود اتصال بیسیم و هپتیک فیدبک بدانیم. بعدها سونی گفت که در آن زمان نمیتوانست این فناوریها را به پد اضافه کند و درعینحال عملکردی ثابت و بدون باگ داشته باشد.
دوالشاک (DualShock Controller)
دستهی Dualshock کنترلر پیشفرضی بود که بههمراه سونی پلیاستیشن ۲، یکی از موفقترین کنسولهای بازی تاریخ عرضه شد.
دوالشاک انتخابی عالی برای گیمرهایی بود که هم به بازیهای جدید و هم به بازیهای کلاسیک علاقه داشتند
PS2 که در سال ۲۰۰۰ عرضه و در سال ۲۰۱۳ از خط تولید خارج شد، یک غول بازی با کتابخانهای از چهارهزار عنوان و قابلیتهای چشمگیر سختافزاری بود. این کنسول انتخاب فوقالعادهای برای گیمرهایی بود که میخواستند از جدیدترین نسخههای پرفروش بازی عقب نمانند و همزمان گزینههای کلاسیک پلیاستیشن را هم دنبال کنند و به دیویدیها نیز در همان کنسول دسترسی داشته باشند.
دستههای کنترلر دوالشاک کشیدهتر از کنترلر استاندارد آنالوگ بود و موتورهای ویبرهی مشهوری را که درصورت بروز رویدادهای خاص در طول بازی صدا ایجاد میکردند، درخود جای میداد. بالای قسمت بازخورد ارتعاشی هم دو دکمهی اضافی وجود داشت که گیمرها با فشار آنها عملکردهای چپ و راست L3 و R3 را فعال میکردند.
تقابل سونی و مایکروسافت: بازی به سبک زندگی
دههی اول قرن بیستویک، مهمترین دههی تغییرات انقلابی صنعت بازیهای ویدیویی بود: کارتریجها با دیسکها و دانلودهای دیجیتال جایگزین شدند، گیمپدهای دو استیکی جای خود را به موشنکنترلها داد و صنعت فناوریهای بازی محور به دنیای به سرگرمیهای چندوجهی تبدیل شد.
این دوران عصر دسترسی به اینترنت پرسرعت بود و به توسعهدهندگان کنسول فرصت داد تا ویژگیها و قابلیتهای سیستم خود را گسترش دهند. حالا بازیها بهگونهای تکامل مییافتند که مرز بین کامپیوترهای شخصی، آرکیدها و کنسولها را محو کنند و طیف گستردهای از عناوین گیم و توزیع دیجیتال را ارائه دهند.
جنگ کنسولها بار دیگر ازسرگرفته شد و این بار سونی و مایکروسافت دو بازیگر اصلی این رقابت بودند.
ایکسباکس دوک (Duke)
شرکت مایکروسافت سال ۲۰۰۱ با ایکسباکس ۱ وارد بازار کنسولهای بازی شد و اولین دستهای که همراه این دستگاه عرضه شد دوک نام داشت. متأسفانه سایز این کنترلر کمی بزرگ بود و چندان مورد استقبال قرار نگرفت.
سایز بزرگ دستهی دوک ایکسباکس ۱ مورد انتقاد گیمرها قرار گرفت
دوک تقریباً بیضیشکل بود و مهمترین امکانات آن عبارت بود از: دو موتور لرزش، دو تریگر آنالوگ، دو استیک آنالوگ (که بهعنوان دکمههای دیجیتال نیز عمل میکردند)، یک پد جهت دیجیتال، یک دکمهی برگشت، یک دکمهی استارت، دو اسلات برای لوازم جانبی و مجموعه کاملی از شش دکمهی اکشن آنالوگ ۸ بیتی رنگی.
یکی از مزیتهای قابلی توجه این دسته، سیم بسیار بلند تقریباً ۳ متری آن بود که به همراه کانکتور چند پینی، کنسول را از کشیدهشدن محافظت میکرد.
نینتندو گیمکیوب (Nintendo GameCube)
دستهی چشمگیر بعدی این دوره توسط نینتندو و بهطور خاص برای کنسول گیمکیوب عرضه شد. این کنترلر بهسرعت بین گیمرها محبوب شد؛ زیرا راهی بینظیر و شهودی برای بازیهایی نظیر Super Smash Bros به کاربران ارائه میکرد.
این شرکت با توسعهی کنترلر گیمکیوب سرانجام با طراحی Mشکل کنترلر قبلی خود خداحافظی کرد و وارد دوران دستههای فرمانمانند شد. این کنترلر با اضافهشدن دومین استیک آنالوگ و معرفی مجدد دکمههای فیس X و Y درواقع ارتقایی عالی از دستهی نینتندو ۶۴ محسوب میشد. دکمههای شولدر نیز به تریگرهای آنالوگ هیبریدی تغییر یافتند و در سال ۲۰۰۲ دستهی بیسیم ویوبرد (WaveBird) عرضه شد.
دستهی گیمکیوب موتور Gumble فوقالعادهای داشت و تجربهای شهودی برای کاربران فراهم میکرد
روی شانههای کنترلر دو ماشهی L و R قرار داشت و دکمهی دیجیتال Z نیز جلوی R جای گرفته بود. استیک خاکستری سمت چپ برای کنترل کاراکترها و استیک زرد معمولاً برای کنترل دوربین مورداستفاده قرار میگرفت.
دستهی گیمکیوب از یک موتور Rumble فوقالعاده بهره میبرد، اما نبود پشتیبانی از بازیهای ساخت توسعهدهندگان دیگر باعث شکست این محصول شد. گیمکیوب مجموعهی بسیار محدودی از بازیها را پشتیبانی میکرد و تقریباً آفلاین بود، به همیندلیل در مقایسه با ایکسباکس و پلیاستیشن محصولی پیشرو محسوب نمیشد.
ایکس باکس ۳۶۰
مایکروسافت با کنسول ایکس باکس ۳۶۰ وارد نسل هفتم کنسولهای بازی شد. این سیستم از دستگاههای موسیقی قابلحمل، دوربینهای دیجیتال و رایانههای شخصی پشتیبانی میکرد و به کاربران اجازه میداد پلیلیستهای خود را برای هر بازی شخصیسازی کنند.
فناوری دستهی ایکسباکس ۳۶۰ مانند خود این کنسول درخشان بود
فناوری دستهی ایکسباکس ۳۶۰ مانند خود کنسول، هوشمند و درخشان بود. این محصول با همان چیدمان دوستداشتنی دکمهها، تامباستیکها، تریگرها و فورس فیدبکهای کنترلر کلاسیک Xbox S ارائه میشد. بهعلاوه از یک دکمهی اضافی برای دسترسی مستقیم به Xbox Live و یک جک هدست برای ارتباطات درون بازی نیز بهره میبرد.
دستهی ایکسباکس ۳۶۰ با دو کانفیگ بیسیم و سیمدار عرضه شد و هرچند خط تولید کنسول در سال ۲۰۱۶ متوقف شد، اما عرضهی کنترلر آن تا سال ۲۰۲۰ ادامه یافت.
سونی PS3
سال ۲۰۰۶، یک سال پس از عرضهی ایکسباکس ۳۶۰، شرکت سونی با کنسول PS3 مجهز به قابلیتهای جذابی مانند اتصال بلوتوث، توانایی جفتشدن حداکثر ۷ کنترلر بهصورت بیسیم به یک کنسول و باتری بادوام، بازار ویدیوگیمها را دگرگون کرد.
طی چند سال اول دستهی پلیاستیشن ۳ از نوع «Sixaxis» بود که نسبت به نسل قبل پیشرفتهای کمی داشت: دکمههای L2 و R2 در عمق بیشتری قرار گرفته بودند، استیکهای آنالوگ زوایای بازتری داشتند و قدرت تشخیص اطلاعات از ۸ بیت به ۱۰ بیت افزایشیافته بود.
Sixaxis اولین دستهی پیاس۳ نسبت به نسل قبلی خود پیشرفتهای کمی داشت
دکمهی PS برای دسترسی به منوها و روشن یا خاموشکردن سیستم و چراغهای LED نیز برای نشاندادن میزان شارژ و شناسایی هر گیمر درنظر گرفته شده بودند. بزرگترین ارتقای کنترلر را میتوانیم فناوری سنجش حرکت یا motion-sensing بدانیم که امکان شش درجه حرکت از جمله چرخش، گام و انحراف از مسیر و همچنین اطلاعات شتاب سهبعدی را فراهم میکرد. متأسفانه این دسته ویژگی محبوب بازخورد سریع و Rumble را نداشت.
دستهی دوالشاک ۳ نیز مشابه گیمپد Sixaxis از یک پورت mini-USB در پشت دستگاه بهره میبرد که هم برای شارژ و هم برای بازیکردن در طول شارژ شدن مورداستفاده قرار میگرفت.
نینتندو وی (Wii)
سال ۲۰۰۶ نینتندو کنسول نسل هفتم خود را با فناوری بسیار متفاوت نسبت به پلیاستیشن و ایکسباکس عرضه کرد. این محصول اولین کنسول نینتندو بود که از اینترنت پشتیبانی میکرد و به کاربران فرصت میداد بازیهای آنلاین را با سیستم خود تجربه کنند. دستهی وی شبیه به کنترلهای رایج تلویزیون بود و بهراحتی توسط یکدست قابلحمل و کنترل بود.
دستههای نینتندو وی حرکات ظریف دست گیمرها را به درستی به صفحهنمایش منتقل نمیکردند
دکمههای مثبت و منفی جایگزین دکمههای شروع و انتخاب و دکمههای ۱ و ۲ جایگزین Y و Z شده بودند. چراغهای LED آبی روشن شمارهی بازیکنان و میزان شارژ را نشان میدادند. کنترلر وی بهصورت بیسیم کار میکرد و کاربر میتوانست با حرکت سادهی مچ دست خود بازیها را بهطور مستقیم کنترل کند؛ تجربهای که پیشازاین هیچ شرکتی به گیمرها ارائه نکرده بود.
دستههای وی سبکوزن بودند و ارگونومی مناسبی داشتند، اما حرکات ظریف دست گیمرها را به صفحهنمایش منتقل نمیکردند. بههمیندلیل نینتندو در سال ۲۰۰۹ حسگر MotionPlus را برای رفع این شکل مشکل عرضه کرد. پس از آن نیز در سال ۲۰۱۰ دستهی Wii Remote Plus عرضه شد که حسگر موشنپلاس را درخود داشت.
پلیاستیشن موو و مایکروسافت کینکت
موفقیت چشمگیر نینتندو وی شرکتهای سونی و مایکروسافت را ترغیب کرد با تولید محصولات مشابه بخشی از این بازار را در دست بگیرند. سونی دستهی Move را برای کنسول PS3 عرضه کرد. موو ظاهری شبیه به میکروفون داشت و یک چراغ الایدی بالای آن به ردیابی حرکت و مکان کنترلر کمک میکرد. این دسته همچنین دارای تعدادی حسگر داخلی و یک کتابخانه تشخیصی بود که صحت و دقت حرکت را در فضای سهبعدی بهبود میداد. دستهی موو بعداً با PS4، PS VR و نهایتاً PS5 سازگار شد.
مایکروسافت با عرضهی کینکت تلاش کرد تجربهی کاربری ایکسباکس ۳۶۰ را تغییر دهد. کینکت از فناوریهایی نظیر قابلیت ضبط موشن پیشرفته، تشخیص چهره و تشخیص ژست و یک آرایه چهار میکروفونی بهره میبرد که مکان صدا را ردیابی میکرد.
نسل جدید کنترلرها: تجربهی سفارشیسازی
Scuf Gaming
اسکاف گیمینگ از اولین برندهایی بود که دستههای قابل شخصیسازی و حرفهای را برای کنسولهای ایکسباکس و پلیاستیشن به بازار عرضه کرد. از مزایای کنترلرهای استاندارد این برند میتوان به دکمههای پشتی اضافی، دکمههای مکانیکی شولدر و پدالها اشاره کرد.
اسکاف گیمینگ دو نوآوری کلیدی را به محصولات خود افزود: قفل ماشه و ماشههای هوشمند. دکمههای مکانیکی شولدر این کنترلها که از سوئیچهای مکانیکی استفاده میکنند، با بازخورد لمسی و سطوح دقت بالاتر زمان واکنش گیمرها را بهبود میدهند.
Xbox Design Lab
محبوبیت دستههای قابل سفارشیسازی باعث شد مایکروسافت در سال ۲۰۱۶ لابراتوار طراحی ایکسباکس خود را راهاندازی کند و به گیمرها امکان سفارشیسازی یک دستهی ایکسباکس را به بیش از ۸ میلیون روش مختلف ارائه دهد.
Oculus Touch
محبوبیت دستههای موشن منجر به توسعهی انواع جدیدی از کنترلرها مانند آکیولس تاچ شد که برای استفاده با هدستهای واقعیت مجازی طراحی شدهاند. این دستهها دارای کنترلهای سنتی بازی؛ مانند استیکها، دکمهها و تریگرها هستند از طریق مجموعهای از سنسورها بههمراه بازخورد لمسی، حرکات را ردیابی میکنند.
کنترلهای متفرقه پلیاستیشن: Nacon Revolution Pro و Razer Raiju
سونی با همکاری شرکتهای Razer و Nacon دستههای بسیار حرفهای و پیشرفتهای در اختیار مخاطبانش گذاشت
برخلاف مایکروسافت، سونی راه متفاوتی را برای جذب کاربران بیشتر در پیش گرفت و برای توسعهی دستههای حرفهای سازگار با PS4 با غولهای جهانی تکنولوژی همکاری کرد. از کنترلر Razer که توسط یک برند سنگاپوری تولید شد تا پد Nacon Pro Revolution فرانسوی، سونی مجوز تولید کنترلرهایی را که برای کمک به گیمرها در بازیهای تیراندازی اولشخص، بازیهای ورزشی یا بازیهای مبارزهای حرفهای طراحی شدهاند، صادر کرد.
دستههایی که از دل این همکاریها بیرون آمدند طرفداران خود را پیدا کردند و مدلهای جدیدتر آنها همچنان در راهند.
ایکس باکس وان (Xbox One)
مایکروسافت با ایکسباکس وان وارد بازار کنسولهای نسل بعدی شد. این محصول اولین کنسولی بود که از پخشکنندهی Blu-Ray بهره میبرد. دستهی این دستگاه نسبت به نسل قبل طراحی جدید، شیک و سادهای داشت که دارای روکش مات با دکمههای برجسته روی شانه بود.
دستهی ایکسباکس وان ارگونومیکتر و راحتتر از کنترلر ایکسباکس ۳۶۰ بود و همچنین از دستگیرههای لاستیکی در پشت، تریگرها، سطحی بافتدار برای گریپ بهتر، دیپد باز طراحیشده و استیکهای آنالوگ برای دقت و کنترل بالاتر بهره میبرد.
کنترلر Xbox S که مدت کوتاهی پس از آن عرضه شد، به لحاظ ظاهری کمی باریکتر بود و بورد جدیدی داشت. تولید هر دو نسخه با رسیدن به چرخهی عمر هفتسالهی محصول متوقف شد.
دوالشاک ۴ (DualShock 4)
همزمان با عرضهی ایکسباکس وان، سونی نیز پلیاستیشن ۴ را عرضه کرد که فاقد پخشکننده بلو-ری بود اما به پردازنده قدرتمندتری مجهز شده بود که به معنای زمان بارگذاری سریعتر و بازی روانتر بود.
دوالشاک۴ به پردازنده قدرتمندتری مجهز شده بود
دوالشاک۴ در مقایسه با دستهی پیاس۳ طراحی ارگونومیکتری داشت و استیکهای آنالوگ و دکمههای ماشهی آن بهبودیافته بود که در دستگرفتن و استفاده از کنترلر را راحتتر میکرد. دوالشاک۴ یک صفحه لمسی قابل کلیک دو نقطهای داشت که درهای دنیایی از امکانات گیمپلی را به روی کاربران باز میکرد. پد لمسی و حسگرهای حرکتی نیز امکان تجربهی بازی دقیقتر و همهجانبهتری را فراهم آورد که دستهی PS3 فاقد آن بود.
دوالشاک۴ دقیقاً مانند ایکسباکس وان، از یک دکمهی بهاشتراکگذاری بهره میبرد که به گیمرها اجازه میداد مهارتهای خود را در بازی بهصورت زنده به اشتراک بگذارند یا ویدیوها را ضبط و آپلود کنند.
ایکسباکس الیت (Xbox Elite)
مایکروسافت سال ۲۰۱۵ کنترلر ایکسباکس الیت را برای رقابت با کنترلرهای قابلسفارشیسازی ارائه کرد. این دسته با ویژگیهایی مانند قفل تریگر حساس پدلهای قابل نقشهبندی، استیکهای آنالوگ قابلتعویض و پدهای جهتدار به کاربران اجازه میداد کنترلر را مطابق با سبک بازی دلخواه خود تنظیم کنند.
الیت نسبت به دستهی استاندارد ایکسباکسوان طراحی مستحکمتری داشت و از گریپ بافتدار و تریگر و بامپرهای بهبودیافته و تامبنیلهایی با کشش قابلتنظیم بهره میبرد.
نینتندو جویکان (Nintendo Joy-Cons)
مارس ۲۰۱۷ زمان هیجانانگیز عرضهی کنسول سوئیچ نینتندو و دستههای دوتایی جویکان فرارسید. این کنترلرها بهلحاظ تطبیقپذیری قابلیتهای کنترل حرکت و نهایتاً قابلحمل بودن محصولات پیشرو و متفاوتی بودند.
دستههای نینتندو جویکان بهلحاظ تطبیقپذیری قابلیتهای کنترل حرکت پیشرو بودند
جویکانها برای استفاده در طیف وسیعی از پیکربندیهای مختلف (بسته به نوع بازی) طراحی شدند. برای مثال گیمرها میتوانستند برای بازیهای دستی کنترلر را به کنارههای کنسول نینتندو سوئیچ متصل کنند، یا از آنها بهعنوان دو دستهی جداگانه برای بازیهای دونفره استفاده کنند.
در همین سال نینتندو دستههای سوئیچ پرو را برای گیمرهایی که کنترلرهای سنتیتر را ترجیح میدادند، به خط تولید خود اضافه کرد.
ایکسباکس سری ایکس (Xbox Series X)
سال ۲۰۲۰ مایکروسافت جدیدترین کنسول ایکسباکس را با نام سری X وارد بازار کرد. دستههای X نسبت به نسل قبلی خود پیشرفتهایی داشتند، ولی نمیتوان آنها را نوآورانه خواند.
مهمترین تفاوت این دو کنترلر طراحی آنها بود: دستهی سری X با طراحی سادهتر و ارگونومیکتر و همچنین گریپ بافتدار و دیپد هیبریدی ارائه شد. تفاوت دیگر این دو نسل گنجاندن محرکهای تطبیقی و بازخورد لمسی در سری ایکس بود که تجربهی فراگیرتر و پاسخگوتری در پی داشت.
پیاس ۵ دوال سنس (PS5 DualSense)
پلیاستیشن ۵ و کنترلر دوال سنس در سال ۲۰۲۰ تولید شدند. دوال سنس بهواسطهی قابلیتهایی مانند بازخورد لمسی و فناوری تریگر تطبیقی بهعنوان مدرنترین و پیشرفتهترین دستهی بازی شناخته شد.
بازخورد لمسی احساسات متفاوتی را مانند حس رانندگی در زمینهای ناهموار یا پسزدن تفنگ القا میکند و تریگرهای تطبیقی بسته به اکشن داخل بازی، سطوح مختلفی از مقاومت را ارائه میدهند. بنابراین گیمرها تنش ناشی از عقبکشیدن بند کمان یا مقاومت فشار روی پدال گاز را بهصورت فیزیکی احساس میکنند.
دوالسنس از نظر شکل ظاهری و سایز، با دوالشاک متفاوت است. این دسته با طراحی سادهتر و ارگونومیکتر، به دستگیره بافتدار و دیپد هیبریدی و میکروفون داخلی مجهز است و دکمهی اختصاصی Create به گیمرها اجازه میدهد بهراحتی تجربیات بازی خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.
پس از آن سونی، دستهی دوالسنس اج (DualSense Edge) برای رقابت با دستهی الیت عرضه کرد. این کنترلر جدید از تمامی امکانات دوالسنس برخوردار است، اما گزینهی سفارشیسازی دلخواه را نیز برای گیمرها فعال کرده است. حالا کاربران میتوانند با ماژولهای استیک قابلتعویض، ماشهها و دکمههای برگشت سبک بازی منحصربهفرد خود را خلق کنند.
شما تجربهی بازی با کدام دستهها را دارید؟ انتظار دارید محصولاتی که در آینده عرضه میشوند، چه ویژگیهایی داشته باشند و چه تغییراتی را در دستههای فعلی لازم میدانید؟
نظرات