تلاش زلزله شناسان پس از زلزله ایران و عراق برای تشریح نقشه گسل این ناحیه
ساعت ۲۱:۴۸ شامگاه ۲۱ آبان ۱۳۹۶، زمینلرزهای به بزرگی ۷.۳ ریشتر، ناحیه مرزی دو کشور ایران و عراق را به لرزه درآورد. مرکز این زمینلرزه، شهر ازگله از توابع شهرستان ثلاث باباجانی استان کرمانشاه بود. این زمینلرزه، جزو بزرگترین زمینلرزههایی است که در این ناحیه رخ داده و به دلیل وقوع در عمق ۱۱ کیلومتری زمین، در بسیاری از شهرها و کشورهای اطراف نیز احساس شد. زلزلهشناسان میدانند که این اتفاق، بهدلیل فشار حاصل از برخورد صفحههای عربی و اوراسیایی پوسته زمین به وقوع پیوست. پژوهشگران میگویند هنوز هم موارد زیادی در مورد فعالیتهای لرزهای در این ناحیه وجود دارند که باید پرده از اسرار آنها برداشته شود.
امیر سالاری، دانشجوی دکترا در رشتهی علوم زمینشناسی و سیارهای دانشگاه نورتوسترن شیکاگو، یکی از زلزلهشناسانی است که روی این موضوع کار میکند. وی در خصوص زمینلرزه، سونامی و رانش زمین مطالعه میکند. وی از جمله افرادی است که در مورد فعالیتهای لرزهای بالقوه در ناحیهی مرزی ایران و عراق و خطرات ناشی از این موضوع، پژوهشهای بسیاری انجام داده است. وی به همراه همکاران خود در بخش علوم زمینشناسی دانشگاه نورتوسترن، گسلهای این ناحیه را برای چند سال مورد بررسی و آزمایش قرار دادهاند تا چگونگی فعالیت سیستمهای گسلی این ناحیه را بهتر درک کنند. متأسفانه زمین مطابق میل ما عمل نمیکند و اینبار نیز گسیختگی در گسل اصلی که از پیش شناخته شده بود، رخ نداد.
متأسفانه تمرکز زلزلهشناسان روی گسلهایی که عمدتاً باعث زمینلرزه میشوند، باعث شد روی این گسل خاص و کمتر شناختهشده که باعث وقوع زمینلرزهای به این بزرگی شد، تمرکزی نداشته باشند و دانش آنها در مورد آن، اندک باشد. پس از وقوع زمینلرزههای جدید، این افراد میتوانند نقشههای گسل را کامل کنند. یادگیری در مورد زمینلرزههای پیشین باعث میشود که زلزلهشناسان بتوانند فعالیتهای لرزهای را بهتر درک کنند و خود را برای اتفاقات مشابه که در آینده رخ میدهند، آماده کنند.
صفحات تکتونیکی در حرکت
بخش سخت و محکم سطح زمین، به بخشهای مختلفی که با نام «صفحات تکتونیکی» شناخته میشوند، تقسیم شده است. این صفحات با نرخ چند سانتیمتر در سال، دائماً در حال حرکت به طرفین هستند. دانشمندان نرخ حرکت این صفحات را با نرخ رشد ناخن انگشتان دست مقایسه میکنند؛ هرچه در طول سال یک ناخن رشد میکند، صفحات تکتونیکی به همان اندازه به طرفین حرکت میکنند. شبه جزیرهی عربستان و ایران، دو کشور همسایه هستند؛ اما روی دو صفحه متفاوت و مجاور قرار گرفتهاند.
برخوردهای متعددی که بین دو صفحه عربی و اوراسیایی (ایران روی این صفحه قرار دارد) صورت گرفته، بیشتر به سمت شمال بودهاند و همین باعث شکلگیری کوههای زاگرس شده است. در این ناحیه، صفحات با سرعت بسیار کمی به یکدیگر برخورد میکنند. انرژی حاصل از این برخورد، به شکل زمینلرزههای متعدد در خطوطی به نام گسل و نواحی مرزی آن، آزاد میشود. بسیاری از پژوهشگران در تلاش هستند تا پی ببرند چه مقداری از این انرژی حاصل از برخورد، به زمینلرزه تبدیل میشود و چه مقداری از آن، به شکلگیری کوهها میانجامد. زلزلهشناسان میدانند که کوههای زاگرس، میزبان خطوط گسل بسیاری هستند و جنبش صفحات تکتونیکی در نواحی این خطوط گسل، باعث وقوع زمینلرزههای بسیاری در ایران و عراق شده و میشود. باید بدانید که تنها در طول ۱۱ سال گذشته، حدود ۲۵ هزار زمینلرزه در نواحی کوههای زاگرس ثبت شده است. این زمینلرزهها معمولاً کوچک هستند و احساس نمیشوند؛ اما دادهها نشان میدهند که هم اکنون در دورهی رویدادهای متوسط و بزرگ هستیم که میتوانند تخریبهای قابل توجهی به همراه داشته باشند.
گسل اصلی که باعث وقوع زمینلرزه ۲۱ آبان ۹۶ شد، هنوز هم ناشناخته باقی مانده است؛ اما آنطوری که مرکز لرزهنگاری ایران میگوید، این زمینلرزه در ناحیهای بین دو گسل زاگرس مرتفع (HZF) و گسل پیشانی کوهستان (MFF) که از گسلهای اصلی و شناختهشده هستند، رخ داده است. یکی از ویژگیهای زمینلرزههای بزرگ این است که دادههای بیشتری در خصوص ساختار صفحات تکتونیکی آن ناحیه در اختیار دانشمندان قرار میدهند و بنابراین پتانسیل وقوع زمینلرزه در آن ناحیه مشخص میشود. پژوهشگران میتوانند از این اطلاعات استفاده کنند و برای رویدادهای آینده آماده شوند. البته اشتباه نکنید، ما همچنان نمیتوانیم وقوع زلزله را پیشبینی کنیم؛ اما میتوانیم یک گام جلوتر از آن باشیم.
چه چیزی این زمینلرزه را متفاوت کرد؟
زمینلرزههای بزرگ در ایران، همواره تلفات جانی بسیاری داشتهاند. بهعنوان مثال، زمینلرزه رودبار با بزرگی ۷.۴ ریشتر در سال ۱۳۶۹ و زمینلرزه بم با بزرگی ۶.۶ ریشتر در سال ۱۳۸۲، در مجموع ۵۵ هزار کشته و ۹ میلیارد دلار خسارت مالی بر جای گذاشتند. طبق آمار اعلامشده از سوی رسانههای دولتی ایران، زمینلرزه ۲۱ آبان ۹۶، در مجموع بیش از ۵۰۰ کشته و هزاران زخمی بر جای گذاشته که بخش بزرگی از این آمار، مربوط به شهرستان سرپل ذهاب و روستاهای اطراف آن است. همانطوری که پیشتر گفته شد، بزرگی این زمینلرزه ۷.۳ ریشتر بوده است که آن را در کنار زمینلرزههای سال ۱۳۶۹ رودبار و ۱۳۸۲ بم قرار میدهد؛ با این تفاوت که آمار کشتهها در مقایسه با آن دو، بهمراتب پایینتر است. چندین عامل وجود دارند که در کاهش آمار کشتههای حادثه نقش داشتهاند.
نخستین عامل، پیشلرزهای به بزرگی ۴.۴ ریشتر بود که چند دقیقه قبل از زمینلرزه اصلی به وقوع پیوست. بارها دیده شده است که پیشلرزههای کوچک، خبر از زمینلرزههای بزرگ میدهند و ما این را در نقاط مختلف دنیا مشاهده کردهایم. این پیشلرزه باعث شد بسیاری از مردم خانههای خود را ترک کنند و از نواحی سرپوشیده خارج شوند. امیر سالاری بهعنوان یک زلزلهشناس، میگوید زمینلرزهها باعث مرگ انسانها نمیشوند؛ بلکه این ساختمانها هستند که انسانهای زیادی را به کام مرگ میکشانند.
دومین عاملی که در کاهش خسارات جانی نقش داشت این بود که زمینلرزه اخیر، در قسمت بسیار محکمی از پوستهی زمین رخ داد. در ناحیه دشت ذهاب بر خلاف رودبار و بم، زمین به جای آنکه از لایههای خاک تشکیل شده باشد، از جنس سنگهای بسیار محکم است. وجود لایههای سنگی باعث میشود که امواج زمینلرزه تقویت نشوند و لرزش کمتری روی سطح زمین احساس شود. همچنین به دنبال زمینلرزههای بزرگی که در ایران رخ دادند، دولت ایران قوانین جدید ساخت و ساز را تصویب کرد. بر اساس این قوانین، در ساختمانهای جدید بهمنظور افزایش مقاومت، باید از قابهای بتنی و فلزی با خلوص بالا استفاده شود و پیش از آغاز فرآیند ساخت و ساز، باید خاک مورد مطالعه قرار گیرد. متأسفانه به دلیل پایین بودن جمعیت این ناحیه (در مقایسه با رودبار و بم) و همچنین تنوع ساختاری ساختمانهای منطقه، نمیتوان دقیقاً مشخص کرد عدم رعایت این قوانین تا چه اندازهای تلفات را افزایش داده است؛ چه بسا در ساختمانهایی که بر پایهی این قوانین ساخته شدند نیز شاهد تلفات جانی بودیم.
زلزلهشناسان برای آنکه بتوانند تصویر بهتری از این واقعه داشته باشند، باید دادههای بیشتری که توسط مطالعات میدانی و تجهیزات لرزهنگار منطقه و جهان ثبت و مستند شدهاند، مورد بررسی قرار دهند و بر آنها بیافزایند. زلزلهشناسان بهدنبال شواهد بیشتری در مورد چگونگی انتشار گسیختگی حاصل از زمینلرزه هستند تا بتوانند در مورد ویژگیهای داخلی گسل و همچنین تقارب بین صفحات عربی و اوراسیایی اطلاعات بیشتری کسب و دانش خود را کاملتر کنند. همچنین آنها میخواهند با استفاده از امواج لرزهای ثبتشده، ساختار پوستهی زمین را در این ناحیه مشاهده کنند؛ مانند امواج فراصوتی که در علم پزشکی برای مشاهده اندامهای داخلی بدن استفاده میشود.
عواقب چنین زمینلرزههای بزرگی، این فرصت را فراهم میکند که ما دانش خود را در مورد زمینلرزهها در ایران و عراق یا هر نقطهی دیگری از جهان محک بزنیم.
نظرات