نگاهی به مهمترین کشفهای باستانشناسی سال ۲۰۱۸
در ۱۲ ماه گذشته، اخبار زیادی از کشفهای مهم باستانشناسی منتشر شدهاند. اکتشافات مهمی که دانشمندان را به حل برخی از بزرگترین معماهای تاریخی جهان نزدیکتر کردهاند.
کشف ارابهای متعلق به عصر آهن با اسب و ارابهران در انگلستان
اولین کشف مهم سال ۲۰۱۸، این کشف عجیب بود. کارکنان یک شرکت ساختمانی در پوکلینگتون انگلستان درحالیکه مشغول احداث ساختمانی جدید بودند، در عین شگفتی به ارابهای باستانی که در همان محل مدفون بود برخورد کردند. البته این تمام ماجرا نبود، نهتنها خود ارابه، بلکه بقایای ارابهران و اسبهایی که ارابه را میکشیدند هم در این محل کشف شدند.
عصر آهن بسته به محل و پایان عصر برنز در حدود سده دوازدهم تا ششم پیش از میلاد شروع شد. مشخصه این عصر، کشف و به کارگیری آهن و فولاد بهعنوان موادی پراهمیت برای ساخت سلاح و ابزار در سراسر اروپا، آسیا و بخشهایی از آفریقا است. با این وجود، این اولینبار نیست که یک ارابه مدفون در این منطقه از انگلستان پیدا میشود. در سال ۲۰۱۷ هم ارابه دیگری به همراه یک اسب پیدا شد. اما در کشف اخیر، سوار هم با ارابه و اسب بود.
بقایای ارابهای مشابه در یک محل ساختوساز در انگلستان
در جریان کشف سال ۲۰۱۷ گزارش شد، این ارابه بهعنوان بخشی از مراسم تدفین عصر آهن به خاک سپرده شده است. بااینحال، حضور اسبها تا حد زیادی شگفتانگیز بودند. به نظر میرسد، باتوجهبه کشف دو ارابه در این منطقه طی ۱۸ ماه، باستانشناسان دلایل خوبی برای توجه هرچه بیشتر به این ناحیه در انگلستان داشته باشند.
کشف دو نوجوان بههمراه زیورآلاتی از عصر آهن در قزاقستان
خبر این کشف هم در رسانههای باستانشناسی سروصدای زیادی به پا کرد. گورهای دو نوجوان عصر آهن در حفاریهای باستانشناسی در قزاقستان کشف شد که حاوی گنجینهای آثار باستانی دستنخورده از آن دوران بود. تیم پژوهشی که موفق به انجام این حفاری شد عقیده دارد که این دو نوجوان، یک پسر و یک دختر، حدود ۲ هزار و هفتصد سال قبل زندگی میکردند. گورهای این دو نوجوان عصر آهن در جبال تارباگاتای در بخش شرقی قزاقستان، مرز این کشور با شمال چین کشف شدند. قبر زن ۱۶ ساله احتمالا غارت شده است. بااینحال، بقایای اسکلت نوجوان پسر که عقیده بر این است که هنگام مرگ بیش از ۱۹ سال نداشته، دستنخورده باقی مانده است.
برخی از جواهراتی که به همراه پسر نوجوان عصر آهن در قزاقستان دفن شدهاند
به همراه این پسر، یک گردنبند طلایی، خنجرهای طلایی و برنزی، تیردان چوبی با روکش طلا که تیرهایی با نوکهای برنزی را در خود داشت نیز پیدا شد. هر دوی این نوجوانان زیورآلاتی پوشیده بودند که با مهرههای طلا تزئین شده و دارای تکهدوزیهای مرکب به همراه سرِ گوزنهای مینیاتوری با شاخهای بزرگ بودند.
کشف جدید دانشمندان را به حل معمای چند صد ساله نزدیکتر کرد
پژوهشگران تیمی که این کشف مهم را انجام دادند، به سرپرستی، زینولا ساماشف، مدیر مؤسسه باستانشناسی مارگولان در قزاقزستان، معتقدند که نوجوانان هر دو متعلق به اقوام ساکا هستند، قبایلی از ایرانیان شرقی بیابانگرد که از قرن هشتم تا دوم پیش از میلاد در نواحی بزرگی از آسیای مرکزی پراکنده شده بودند. مردمان قبایل ساکا سوارکارانی ماهر بودند که تا قبل از شکست از ترکان، برای صدها سال آزادانه به نواحی مختلف این ناحیه نقل مکان میکردند. اما کشف گورهای شگفتانگیز این دو نوجوان، تنها بخشی از اکتشافات باورنکردنی است که تا بهحال در جبال تارباگاتای قزاقستان انجام شده است.
کشف اسکلتهای خانوادهای در پناهگاهی در پمپئی
حتی پس از گذشت تقریبا ۲ هزار، خرابههای شهر بزرگ پمپئی همچنان حکم گنجینهای ارزشمند را برای باستانشناسان دارد و هر کشفی که در ویرانههای این شهر باستانی انجام میگیرد، به صدر اخبار باستانشناسی دنیا راه پیدا میکند. آخرین کشف در این محل باستانشناسی مربوطبه بقایای خانوادهای است که در هنگام وقوع فوران مرگبار آتشفشان وزوویوس در سال ۷۹ میلادی به محلی امن پناه برده بودند. به گزارش خبرگزاری ANSA ایتالیا، با حفاریهای جدید در این محل باستانشناسی، بقایای اسکلت پنج نفر، دو زن و سه کودک از زیر خاک بیرون کشیده شد که در زمان فوران وزوویوس در این محل پناه گرفته بودند.
ماسیمو اوسانا، مدیر محل باستانشناسی پمپئی به دیلیتلگراف گفت که اعضای این خانواده در یک اتاق کوچک درکنار هم جمع شده بودند و برخی از اثاثیه خانه را در مقابل در اتاق گذاشته بودند تا از خودشان محافظت کنند.
اوسانا توضیح داد:
جایی که آنها پناهگاه گرفته بودند، باید به نظر امن رسیده باشد. اما وقتی که اتاقک فرو ریخته آنها زیر سقف خُرد شدند یا در اثر جریان آذرآواری سوختهاند یا شاید هم با ترکیبی از هر دو، جان خود را از دست دادهاند.
تمامی اسکلتها که در اتاقک پیدا شدند، دستنخورده بودند که باعث شگفتی باستانشناسان شد، چرا که در سالهای گذشته، قبل از اینکه حفاریهای رسمی در منطقه شروع شود، این ناحیه توسط تعدادی از غارتگران ویران شده بود.
بقایای این خانواده در ناحیه باستانشناسی پمپئی کشف شدند
به گزارش دیلیتلگراف، این تیم همچنین یک سکه قرن هفدهمی را در فاصلهای نه چندان دور از اتاق کوچکی که اسکلتها در آن بودند پیدا کردهاند. این موضوع نشان میدهد، درحالیکه اجساد این خانواده نگونبخت از دستبرد غارتگران به دور باقی ماندهاند، اما باقی ویلا توسط مهاجمان مقبره، غارت شده است.
اوسانا گفت:
این کشف، کشفی شگفتانگیز و بسیار مهم برای مطالعات تاریخی بود.
هماکنون پروژه عظیمی در پمپئی در حال انجام است که بزرگترین پروژه حفاری از دهه ۱۹۵۰ تاکنون محسوب میشود. با وجودی که از سال ۱۷۴۸ تاکنون حفاریهای زیادی در محل باستانشناسی پمپئی انجام گرفته، اما هنوز هم یک سوم شهر مدفون باقی مانده است. به همین جهت انتظار میرود که در سال ۲۰۱۹ هم اخباری از کشفیاتی دیگر در این شهر زمانی باشکوه امپراتوری روم باستان بهگوش برسد.
نزدیکی دانشمندان به حل معمای مستعمره گمشده رونوک
باستانشناسان موفق به کشف یک سنگ حکاکیشده ۸ کیلوگرمی شدهاند که ممکن است، به آنها در حل معمای مستعمره گمشده رونوک کمک کند، معمایی که قرنهاست ذهن مورخان را به خود مشغول کرده است. در سال ۱۵۹۰، مستعمره رونوک کاملا خالی از سکنه شد. تنها سرنخ از آنچه اتفاق افتاده بود، پلاکی آویخته به حصارهای خانهای بود که در آن کلمه «Croatoan»، نام یکی از قبایل مجاور بومی آمریکایی حک شده بود.
تا سال ۱۹۳۷، هیچ سرنخ دیگری پیدا نشد، تا اینکه شخصی از کالیفرنیا با سنگ عظیم حکاکیشدهای وارد بخش تاریخ دانشگاه اموری در آتالانتا شد. تیم دانشگاه اموری در ابتدا از اصل بودن این سنگ خودداری کرد. به هر حال، پس از چند سال، یک سنگتراش از جورجیا بیش از ۳۰ عدد از این سنگها را پیدا کرد که ادعا میشدند که توسط یک نفر نوشته شدهاند و به همین جهت، این سنگها معتبر شناخته شدند.
این سنگ شاید مهمترین اثر بهجا مانده از دوران اولین بومیان آمریکا باشد
سپس در سال ۱۹۴۱، نشریه ستردی ایونینگ پست در گزارشی مفصل اعتبار این سنگها را زیر سؤال برد و افشا کرد که تمامی سنگها جعلی هستند و سنگتراش متقلب جورجیایی خود این سنگها را تراشیده است. اما پس از آن در سال ۲۰۱۶، اِد شرودر، زمینشناس و رئیس دانشگاه برنو در جورجیا تصمیم گرفت که سنگ اصلی را که در سال ۱۹۳۷ کشف شده بود، برای تجزیه و تحلیل به دانشگاه کارولینای شمالی ببرد.
یکی از سنگها در دستان اد شرودر
شرودر میخواست با انجام بررسیهای جامع زمینشناختی شیمیایی، اعتبار این سنگ را به اثبات برساند. و حالا، دانشمندان اکنون فکر میکنند که این سنگ ممکن است مهمترین اثر بهجا مانده از دوران اولین بومیان آمریکا باشد. هنگامی که گروهی از پژوهشگران دانشگاه اموری، پیام این سنگ را رمزگشایی کردند و داستانی که روی آن نوشته شده بود را کشف کردند، شوکه شدند. داستانی که یکی از دو سال درد و رنج ناشی از بیماری و جنگ با بومیان آمریکایی که منجر به مرگ تقریبا تمام ساکنان مستعمره، از جمله شوهر نویسنده سنگ و فرزندش شد را بازگو میکرد. پژوهشگران هماکنون تصمیم دارند، با بررسی کامل نوشتههای روی این سنگ به لحاظ زبانی، اعتبار آن را تأیید کنند و امیدوارند که با این کار، بالاخره معمای مستعمره گمشده رونوک را حل کنند.
کشف بقایای دو رگه ۹۰ هزار سالهای از دو گونه منقرضشده انسان
در پژوهشی که روز ۲۲ اوت (۳۱ مرداد) در ژورنال علمی Nature منتشر شد، پژوهشگران نتایج تجزیه و تحلیل قطعه استخوانی به اندازه یک سکه را گزارش دادند که نشان میداد، استخوان مورد بحث متعلق به دختر باستانی دو رگهی از یک زوج باستانی منقرضشده؛ یک نئاندرتال و دنیسووان است که پیش از این دانشمندان در کشف آن ناکام مانده بودند. براساس گزارشی که از سوی این پژوهشگران منتشر شد، باستانشناسان روسی در ابتدا در سال ۲۰۱۲، این قطعه استخوانی را در غار دنیسووا در سیبری کشف کرده بودند. پژوهشگران در تجزیه و تحلیلهای خود دریافتند، این استخوان متعلق به دختری حدودا ۱۳ ساله است که تقریبا ۹۰ هزار سال قبل درگذشته بود.
باستانشناسان این قطعه استخوانی را سال ۲۰۱۲ در غار دنیسووا در سیبری پیدا کردند
این قطعه استخوان برای گروهی از پژوهشگران در مرکز انسانشناسی تکاملی در مؤسسه ماکس پلانک در لایپزیگ، آلمان فرستاده شد. آنها ژنوم قطعه استخوانی را توالییابی کردند و در عین شگفتی دریافتند که مادر این دختر، یک نئاندرتال و پدرش یک دنیسووان بوده است. خود گونهی دنیسووانها نسبتا کشف جدیدی محسوب میشود. اینگونه انسان در سال ۲۰۱۰ هنگامی کشف شد که گروهی از پژوهشگران متوجه DNA غیرعادی یک انسانتبار در استخوانهایی شدند که در غار دنیسووا پیدا شده بودند. اینگونه انسان هم از روی همین غار به دنیسووان نامگذاری شد. نئاندرتالها و دنیسووانها نزدیکترین نمونه از بستگان منقرضشده ما انسانهای مدرن هستند که بیش از ۳۹۰ هزار سال قبل از همدیگر منشعب شدهاند.
ویویان اسلون، پژوهشگری از مؤسسه ماکس پلانک، در هنگام اعلام این کشف گفت:
ما از پژوهشهای قبلی میدانستیم که نئاندرتالها و دنیسووانها گاهبهگاه با هم آمیزش داشتهاند و باید با هم کودکانی میداشتهاند. اما هرگز فکر نمیکردیم آنقدر خوششانس باشیم که فرزندان واقعی این دو گونه را پیدا کنیم.
پژوهشگران علاوهبر این کشف باستانشناسی شگفتانگیز، دریافتند که پدر دنیسووان این کودک ۱۳ساله باستانی، دارای حداقل یک نیای نئاندرتال در شجره خانوادهاش بوده است، یافتهای که نظریهی قبلی پژوهشگران را ثابت میکرد که نئاندرتالها و دنیسووانها اغلب با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند. این استخوان ۹۰ هزار ساله، نهتنها درک دانشمندان در خصوص جفتگیری اجداد انسانی را بیشتر کرد، بلکه بینش آنها از تعاملات انسانتبارها را هم بهطور کلی تغییر داد.
درخواست بیش از ۲۲ هزار نفر برای نوشیدن عصاره مومیایی
۹ ژوئیه (۱۸ تیر) بود که اخباری از کشف باستانشناسی مهم در مصر به صدر اخبار رسانههای مختلف راه یافت. مقامات وزارت آثار تاریخی مصر اعلام کردند که باستانشناسان مصری موفق به کشف یک تابوت سنگی شدند که برای مدت ۲ هزار سال دستنخورده باقی مانده است. این تابوت سنگ بسیار بزرگ با وزنی بیش از ۳ تن، از جنس گرانیت سیاه ساخته شده بود و گفته شد که بزرگترین تابوت سنگی است که تاکنون در اسکندریه مصر پیدا شده است.
برخی امیدواریها به وجود آمد که بالاخره جسد اسکندر مقدونی کشف شود
باستانشناسان مصری، محل باستانشناسی که تابوت سنگی در آن کشف شده بود را متعلق به دودمان بطلمیوسی، بین سدههای سوم تا اول پیش از میلاد دانستند. موضوع جالبتوجه دربارهی این تابوت سنگی، دستنخورده مانده بودن آن بود. این تابوت برخلاف دیگر مقبرههای مصر باستان که در هنگام کشف معمولا باز شده و غارت شده بود، کاملا دستنخورده باقی مانده بود. به همین جهت، حتی برخی امیدواریها به وجود آمد که بالاخره جسد اسکندر مقدونی کشف شود. محل دفن اسکندر مقدونی که در سال ۳۲۳ سال پیش از میلاد در بابل درگذشته، هنوز هم یکی از مهمترین معماهای دنیای باستان محسوب میشود.
تابوت سنگی قبل از بازگشایی
و درنهایت روز ۱۹ ژوئیه، باستانشناسان مصری تابوت سنگی اسرارآمیز را بازگشایی کردند. درون این تابوت، بقایای اسکلت سه نفر در مایع قرمز رنگ ۲ هزار سالهای شناور بود. بهزودی با انتشار اخبار مربوطبه بازگشایی تابوت، بحثهای اینترنتی زیادی دربارهی ماهیت این مایع باستانی در گرفت.
برخی معتقد بودند که این مایع ممکن است نوعی قدرت ویژه داشته باشد که فرد با نوشیدنش به آن دست پیدا میکند. حتی یک کمپین هم در وبسایت Change.org راهاندازی شد که از مقامات مصری درخواست میکرد، به کسانی که میخواهند اجازه نوشیدن از این عصاره مومیایی داده شود.
انیس مککندریک، کاربر وبسایت Change.org که این کمپین را شروع کرد، در توضیح درخواست خود نوشت که لازم است که این مایع قرمز به دست آمده از تابوت سیاهِ طلسمشده را به شکل نوعی نوشیدنی انرژیزا بنوشیم تا قدرتهای آن به دست آوریم و نهایتا بمیریم.
در این کمپین در آن زمان، بیش از ۲۲ هزار درخواست خود را ثبت کردند، یعنی تنها چند هزار کمتر از هدف اولیه جمعآوری ۲۵ هزار امضا. بااینحال، وقتی پژوهشگران ماهیت واقعی این مایع اسرارآمیز را کشف کردند، به نظر باید بسیاری از این افراد در تصمیم خود تجدید نظر میکردند. درواقع این عصاره جادویی، چیزی جزء آب فاضلاب نبود. اما حتی این واقعیت هم نتوانست تغییر خاصی در باور علاقهمندان به اکسیر زندگی بهوجود بیاورد، چرا که هر لحظه به تعداد متقاضایان نوشیدن معجون باستانی افزوده میشد.
کشف قدیمیترین ویروس در اسکلت یک انسان ۴۵۰۰ ساله
ویروس هپاتیت بی (HBV)، علت اصلی هپاتیت است که بیش از ۲۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان به آن مبتلا هستند. و حالا میدانیم که این ویروس برای حداقل ۴ هزار و پانصد سال است که انسانها را مبتلا میکند. پژوهشی که روز ۹ مه (۱۹ اردیبهشت) در ژورنال Nature منتشر شد، نشان داد، ویروس هپاتیت بی که در اسکلتهای متعلق به عصر برنز کشف شد، قدیمیترین ویروس انسانی است که تا بهحال کشف شده است.
پژوهشگران دریافتند مادر این دختر، یک نئاندرتال و پدرش یک دنیسووان است
گروهی از متخصصان ژنتیک از حدود ۳۰۰ اسکلت نمونهبرداری DNA کردند. این اسکلتها از نواحی مختلف آسیا و اروپا بودند و بین ۲۰۰ تا ۷ هزار سال قدمت داشتند. پژوهشگران ۱۲ ژنوم هپاتیت بی را در بدن ۱۲ انسان باستانی یافتند که نشان میداد، همین نوع ویروس هیپاتیت بی که امروز در آسیا و آفریقا رایج است، هزاران سال پیش هم وجود داشته است. پژوهشگران همچنین موفق به کشف انواعی از ویروسهای منقرض شده هم شدند. تا پیش از این دانشمندان نمیدانستند، ویروسها هم میتوانند منقرض شوند.
باقیمانده اسکلتی فردی با ویروس هپاتیت بی از محل باستانشناسی مربوطبه عصر سنگ در کارستورف، آلمان
این انسان باستانی ۴۵۰۰ ساله متعلق به فرهنگ پیاله ناقوسی در شهر استرهاوفن آلمان است. نامگذاری این فرهنگ از روی مشخصه جامهای ناقوسی شکل قبایل این فرهنگ بوده است. پیش از اعلام خبر این کشف مهم در دنیای باستانشناسی، قدیمیترین ویروس شناسایی شده در انسانها فقط ۴۵۰ سال قدمت داشت.
یوهانس کراس، دانشمند ژنتیک تکاملی از مرکز علوم تاریخ بشر در مؤسسه ماکس پلانک در لایپزیگ، آلمان گفت:
از اینکه واقعا توانستیم با ویروس هپاتیت بی اینچنین به عقب برگردیم، بسیار هیجانزدهایم.
ظهور سنگهای گرسنگی، هشدارهایی که ساکنان جمهوری چک را به وحشت میاندازد
آژانس خبری آسوشیتد پرس روز ۲۳ اوت (۱ شهریور) گزارش داد که تختهسنگهای مشهور به هانگر استون (Hunger Stone) یا سنگهای گرسنگی در رودخانه البه با پایین آمدن سطح آب دوباره دیده شدهاند. این تختهسنگها در شهر دیکین در بخش شمالی جمهوری چک قرار دارند. به علت خشکسالی طولانی مدتی که در سالهای اخیر در اروپای مرکزی اتفاق افتاده، دهها عدد از این سنگها با کاسته شدن از آب رودخانه دوباره ظاهر شدند.
در یکی از سنگها پیامی تاریکتر خوانده میشود: هرگاه مرا دیدی، گریه کن
در گذشته، هر زمان که سطح آب بهقدری پائین میآمد که این سنگها دیده شوند، ساکنان شهر روی سنگهای گرسنگی تاریخ خشکسالی را حکاکی میکردند. اما تاریخها تنها مواردی نبودند که مردم محلی در حکاکیهای خود نسبت به آن هشدار میدادند. سنگهای گرسنگی برای صدها سال، بهعنوان وسیلهای برای هشدار دادن به مردم از سختیهایی که بهدلیل خشکسالی اتفاق میافتد استفاده میشدند. براساس پژوهشی در سال ۲۰۱۳ دربارهی خشکسالی جمهوری چک منتشر شد، در یکی از این سنگها نوشته شده که خشکسالی با خود برداشت بد، کمبود مواد غذایی، قیمتهای بالا و گرسنگی را برای مردم فقیر به همراه میآورد.
یکی از سنگهای گرسنگی که رودخانه البه در شهر دیکین، جمهوری چک دیده شد
در یکی دیگر از سنگهای گرسنگی که به زبان آلمانی نوشته شده، پیامی تاریکتر خوانده میشود: «هرگاه مرا دیدی، گریه کن.» این سنگها یکی از قدیمیترین نشانههای آبشناختی در تمام اروپا هستند که باعث شده گردشگران به شهر دیکن هجوم بیاورند. این سنگهای گرسنگی، یادگاری از خشکسالیهایی مانند خشکسالی که ساکنان اروپای مرکزی حالا با آن مواجهاند است و نشان میدهد که خشکسالی در این ناحیه اتفاق غیرمعمولی نیست. بااینحال، اینکه دیدن شدن دوباره این پیامهای هشدارآمیز بازهم نشانه فرا رسیدن دورهای تاریک است یا خیر خود مسئلهی دیگری است.
کشف شهری در کانزاس که برای قرنها گم شده بود
باستانشناسان در مکانی بعید، کشف بزرگی انجام دادند. آنها موفق شدند در دشت بزرگ کانزاس، شهری را کشف کنند که برای قرنها گم شده بود. چند سال پیش، دونالد بلیکسلی، استاد انسانشناسی و باستانشناسی در دانشگاه ایالتی ویچیتا در ایالت کانزاس، شهر گمشده اتزانوا (Etzanoa) را که در شهر آرکانزاس کنونی واقع است کشف کرد.
شهروندان این شهر کوچک در جنوب غربی کانزاس، دهها سال بود که نوک پیکان، سفال و دیگر آثار باستانی را در مراتع، دشتها و رودخانههای این منطقه پیدا میکردند، اما هیچکس تا قبل از کشف اخیر نمیدانست که چه معدن طلای باستانشناسی در زیر این شهر مدفون است.
به گزارش لسآنجلس تایمز، بلیکسلی از اسناد تازه ترجمه شدهای که توسط کشورگشایان اسپانیایی نوشته شده بودند بهره برد تا نشان دهد، این آثار باستانی متعلق به شهر گمشده اتزانوا از شهرهای بومیان آمریکا هستند.
پروفسور بلیکسلی دربارهی این اسناد تاریخی به لسآنجلس تایمز گفت:
توصیفات دست اول این اسناد، بهقدری روشن است که حس میکنید خود آنجا هستید. میخواستم ببینم که آیا توصیفات آنها با آثار باستانی مطابقت دارد. و درنهایت، دریافتم که هر کدام از جزئیاتی که شرح داده شدهاند، بهخوبی با این مکان مطابقت دارند.
اعتقاد بر این است که شهر اتزانوا در حدود سالهای ۱۴۵۰ تا ۱۷۰۰ برپا بوده و حدود ۲۰ هزار نفر هم جمعیت داشته است. بلیکسلی میگوید که این شهر دومین شهر بزرگ در منطقه ایالات متحده کنونی در زمان خود بوده است. گفته میشود که ۲۰ هزار ساکن شهر اتزانوا در خانههای کاهاندودی به شکل کندوهای زنبور عسل زندگی میکردند.
راسل بیشاپ، یکی از ساکنین سابق آرکانزاس سیتی، نوک پیکانهایی را که در کودکی از منطقه پیدا کرده بود نشان میدهد
ساکنین محلی در طی دههها آثاری بازمانده از این شهر گمشده را کشف میکردند؛ اما تا قبل از اینکه شواهد قطعی از این شهر توسط بلیکسلی و همکارانش کشف شود، دلیل وجود این مصنوعات در محل زندگی خود را نمیدانستند.
وارن مکلئود، یکی از ساکنان آرکانزاس به لسآنجلس تایمز، گفت:
آثار باستانی زیادی در اینجا پیدا شدند، حالا دلیلش را میدانیم، برای اینکه حدود ۲۰ هزار نفر برای مدتی بیش از ۲۰۰ سال در اینجا زندگی میکردند.
کشف یک شمشیر سامورایی کمیاب متعلق به قرن دوازدهم
چند دهه قبل، شمشیری از اتاق زیر شیروانی یک زیارتگاه در ژاپن پیدا شد، اما مقامات این زیارتگاه، تا همین اواخر از ارزش واقعی این میراث سامورایی چیزی نمیدانستند. گفته میشود که این شمشیر که متعلق به قرن دوازدهم میلادی است، یکی از قدیمیترین شمشیرهای سامورایی در ژاپن است. متصدیان زیارتگاه کسوگا تاشیا در ژاپن در سال ۱۹۳۹، متوجه شمشیر زنگ زدهای در اتاق زیر شیروانی یکی از معابد خود شدند. اما باید نزدیک ۸۰ سال میگذشت تا متوجه ارزش واقعی آن شوند.
درواقع، مقامات زیارتگاه تنها در جریان مراسمی که هر بیست سال یک بار برگزار میشود، شمشیر را تیز کردند تا ادای دینی نسبت به مراسم سنتی ساخت زیارتگاه کرده باشند، اما با تمیز کردن شمشیر متوجه شدند که آنچه پیش از این فاقد ارزش تلقی میشد، درواقع شمشیری متعلق به قرن ۱۲ میلادی است که یکی از قدیمیترین شمشیرهای سامورایی موجود است.
هیچکس نمیدانست چه گنج باستانشناسی در زیر این شهر مدفون است
این شمشیر ۸۲.۴ سانتیمتری که کوهوکی (Kohoki) نام دارد، احتمالا یک شمشیر موروثی است که زمانی برای یک سامورایی ساخته شده و در خانوادهاش از نسلی به نسل دیگر رسیده است. کارشناسان معتقدند که این شمشیر سامورایی در دوره هیآن (۷۹۴-۱۱۸۵) ساخته شده و بهعنوان یک هدیه در زمانی بین دورههای نانبوکوچو (۱۳۳۶-۱۳۹۲) و موروماچی (۱۳۳۸-۱۵۷۳) به زیارتگاه اهدا شده است. درکنار کوهوکی، ۱۲ شمشیر دیگر هم در اتاق زیر شیروانی زیارتگاه کسوگا تاشیا پیدا شدند، اما هیچکدام به ارزشمندی و قدمت این شمشیر نبودند. شمشیر کوهوکی پس از تمیز شدن در موزه کاسوگاتایشا در زیارتگاه کاسوگا تاشیا قرار گرفت تا عموم مردم امکان بازدید از این میراث سامورایی را داشته باشند.
یک مومیایی ۵۶۰۰ ساله، راز قدیمیترین دستورالعمل مومیایی مصریان را آشکار کرد
یک مومیایی ۵۶۰۰ ساله که به خوبی حفظ شده، اطلاعات ارزشمندی دربارهی نحوه مومیایی کردن مردگان در مصر باستان در اختیار دانشمندان قرار داد. پژوهش جدیدی که در ژورنال علمی Archaeological Science منتشر شد، شواهد قوی را گزارش کرد که نشان میدهد، مومیایی کردن اجساد در مصر باستان، قدمتی۱۵۰۰ سال بیشتر از تصور پیشین دارد.
براساس گزارش نشنال جئوگرافیک، گروهی از پژوهشگران پس از بررسی فِرد (Fred)، مومیایی که در وضعیت خیلی خوبی حفظشده به این نتیجه رسیدند. فِرد که بیش از ۱۰۰ سال قبل در سال ۱۹۰۱ کشف شده بود و از آن زمان تاکنون، در موزه مصرشناسی تورین در ایتالیا نگهداری میشد. پس از انتقال این مومیایی به موزه، هیچگونه روش نگهداری دیگری روی آن مورد استفاده قرار نگرفت، به همین دلیل، نمونهی بسیاری عالی برای بررسی نحوه حفظ مومیاییهای مصری بود.
مومیایی کردن اجساد در مصر باستان، قدمتی ۱۵۰۰ سال بیش از تصورات پیشین دارد
این مومیایی که تصور میشود، حدود ۵ هزار و ۶۰۰ سال قدمت دارد، در ابتدا تصور میشد که تصادفا بهخوبی حفظ شده است. اعتقاد بر این بود که فِرد، بهطور طبیعی بر اثر گرمای شدید بیابان حفظ شده است. بااینحال، پژوهشگران در این پژوهش با بررسی دقیق مومیایی دریافتند که نهتنها دلیل بهخوبی حفظ شدن این مومیایی روشهای باستانی بوده، بلکه در آن از دستورالعملی مشابه به آنچه ۲۵۰۰ سال بعد برای فراعنه و نجیبزادگانی مانند توتعنخآمون در اوج دوره مومیایی مصر استفاده شده است.
پژوهشگران از آزمونهای مختلفی برای بررسی قطعات پارچه کتانی ناحیه لگن و مچ دست فِرد و همچنین سبد پشمی که جسد دفن شده بود استفاده کردند تا ترکیبات دقیق مواد مورد در استفاده در مومیایی را شناسایی کنند. این ترکیبات بسیار شبیه ضمادهایی بودند که هزاران سال بعد استفاده شدند، موضوعی که نشان میدهد، شیوههای مومیایی کردن مصریان باستانی قدمتی بیش از تصورات پیشین دارد.
جوراب ۱۷۰۰ سالهای که پوشاک مُد آن زمان مصر باستان را نشان میدهد
جورابی که زمانی در اوایل دهه ۱۹۰۰ به سطل زباله انداخته شده بود، یکی از آثار ارزشمند مصر باستان بوده است. این جوراب ۱۷۰۰ ساله برای اولینبار در حفاری سال ۱۹۱۳-۱۹۱۴ از یک محل دفن زباله در شهر آنتیپولیس مصر کشف شده بود. این جوراب حالا در اختیار پژوهشگران موزه بریتانیا در لندن قرار گرفته تا به کمک تکنولوژیای پیشرفته بدون آسیب رساندن درک بهتری از تاریخچه جوراب داشته باشند. از آنجایی که جوراب تنها با چند رنگ بافته شده، دانشمندان میتوانند درک بهتری از ابتکار مصریان باستان با منابع کمیاب و روشهای بافندگیشان بهدست بیاورند.
این جوراب علاوهبر فراهم کردن بینشی دربارهی پوشاک مصریان باستان، اطلاعات ارزشمندی را دربارهی دوران باستان متأخر که از سال ۲۵۰ تا ۸۰۰ میلادی به طول انجامید و رویدادهایی مانند حمله فتح اسلامی مصر در اختیار دانشمندان قرار داد.
دکتر جوآن دایر از موزه بریتانیا در این خصوص گفت:
این وقایع بر اقتصاد، تجارت، دسترسی به مواد تاثیر میگذارد که همه آنها در آرایش فنی پوشاکی که مردم میپوشیدند و چگونگی ساختشان خود را نشان میدهد.
به نظر میرسد که انتخابهای مُد قدیم، علاوهبر سلیقه فردی مصرفکنندگان آن دوره زمانی، میتواند به ما درک بهتری از زندگی روزمره تمدنهای باستانی هم بدهد.
کشف یک شمشیر ۱۵۰۰ ساله در سوئد توسط دختر بچهای هشت ساله
یک دختر هشت ساله درحالیکه در دریاچه ویدوسترن در نزدیکی خانه تابستانی خانوادگیاش شنا میکرد، شمشیر ۱۵۰۰ سالهای را کشف کرد. ساگا نوسیک آمریکایی سوئدی در ابتدا سعی داشت، اشیائی که به نظرش تنها چند تکه چوب و سنگ بودند را به دریاچه پرت کند، اما ناگهان متوجه شیء دیگری شد که ابتدا گمان کرده بود تنها یک چوب است.
نوسیک در مصاحبه با یکی از رسانههای محلی گفت:
برداشتمش و میخواستم داخل آب بیاندازمش، اما متوجه شدم که یک دسته دارد و انتهایش هم نوک تیز است و تماما زنگ زده است. پس در هوا نگه داشتم و گفتم:«بابا، یک شمشیر پیدا کردم!»
پدر ساگا، اندی نوسیک، در ابتدا این شمشیر باستانی را به همسایگان و همکارانش که احساس میکرد اطلاعاتی بیشتری دربارهی این دست آثار تاریخی دارند نشان داد. آنها هم به او گفتند که شیء که پیدا کرده احتمالا ارزشمند است و بهتر است که به متخصصان نشانش بدهد. و همینطور هم بود. مایکل نوردستروم، کارشناس اشیاء باستانی از موزه محلی در منطقه یونکووپینگ، این شمشیر را ۱۵۰۰ سال تاریخگذاری کرده و ادعا کرد که بهخوبی حفظ شده است. اگرچه، او بعدا گفت:
بسیار مشتاقیم کار کارکنان مرمت و نگهداری را ببینیم و جزییات بیشتری از شمشیر بدانیم.
نوردستروم میگوید، تا زمانیکه کارشناسان مرمت و نگهداری بتوانند سرنخهای بیشتری از این شمشیر بهدست بیاورند، احتمالا حداقل یک سالی طول میکشد. اما حتی قبل از این هویت این شمشیر باستانی کشف شود، ساگا، دختربچهای که این کشف را انجام داد، بهعنوان «ملکه سوئد» یاد میشود. موضوعی که اشارهای به داستان شاه آرتور دارد. شاه آرتور پس از بازپس گرفتن شمشیر افسانهای اکس کالیبور از بانوی دریاچه، همان شمشیر جادویی که مرلین جادوگر درون سنگ قرار داده بود؛ به پادشاهی رسید.
کشف اجساد غیرعادی در استونهنج ممکن است سرانجام معمای سازندگانش را فاش کند
معمولا در پژوهشهایی که در خصوص استونهنج انجام میگیرد، بیشتر تمرکز روی ساختار بنا است نه افرادی که در این محل باستانشناسی دفن شدهاند، اما پژوهش جدیدی که روز ۲ اوت (۱۱ مرداد) در ژورنال علمی Scientific Reports منتشر شد، نتایج شگفتانگیزی را نشان داد. پژوهشگران پس از بررسی بقایای استخوانی که در این محل دفن شده بودند به این نتایج دست یافتند. آنها دریافتند که حداقل ۱۰ نفر از افرادی که آنجا دفن شده بودند، از نواحی دیگر گاه از نواحی تا ۲۹۰ کیلومتری دورتر به اینجا آمده بودند. به همین جهت، حالا این سؤال مطرح میشود که این افراد چرا و چگونه سر از استونهنج درآمده بودند.
پژوهشگران در بررسیها، قطعات استخوانی ۲۵ نفر را که سوزانده شده بودند، ازطریق ایزوتوپهای استرانسیم استخوانهایشان تجزیه و تحلیل کردند. استخوانها استرانسیم را از مواد غذایی و آبی که فرد مصرف میکند جذب میکنند. خود استرانسیم هم آهنی است که در سنگهای بستر تهنشین میشود. بنابراین پژوهشگران ایزوتوپهای استرانسیم باستانی را با گیاهان، آب و دندان انگلستانیهای کنونی مقایسه کردند و دریافتند که این ۱۰ نفر اهل غرب ولز بودهاند.
این کشف ارتباط دیگری بین استونهنج و این بخش از ولز را نشان میدهد. پژوهشگران پیش از این، دریافته بودند که سنگهای این بنای یادبود در ابتدا از یک معدن در ولز به اینجا آورده شده بودند. استونهنج یکی از بزرگترین اسرار دنیای باستان است که معمای آن همچنان حل نشده باقی مانده است. به همین جهت هر کشف اینچنینی میتواند ما را به کشف اسرار این بنای یابود نزدیکتر کند.
نظرات