گذار به آینده؛ کشاورزی در دل بیابان و با آب شور

چهارشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۰
مطالعه 13 دقیقه
در دل بیابانی لم‌‌یزرع و خشک در کشور اردن، گلخانه‌‌ای مدرن احداث شده که قرار است بخشی از پروژه‌‌ی ۲۰ هکتاری مزارع سرپوشیده‌‌ی این کشور برای کشت و صادرات محصولات غذایی با استفاده از آب ‌‌شور و انرژی خورشیدی باشد.
تبلیغات

در گلخانه که قدم می‌‌زنید، بی‌اختیار چشمتان به برگ‌های ریز شابانک وحشی، کاهو سالادی و پک‌‌چوی می‌افتد که اندازه‌‌ی آن‌‌ها به‌‌سختی به یک ناخن انگشت هم می‌‌رسد. آن‌‌طرف، چند نفر از گل‌کاران شاخه‌‌هایی زیبا از نیلوفر کَلا، میوه‌‌ی اژدها، رازیانه‌ی آبی و ژربرا به‌‌دست گرفته‌‌اند. آن‌‌سوتر، بوته‌‌های زیبای توت‌فرنگی با برگ‌‌هایی به‌‌رنگ سبز روغنی و خال‌‌دار خودنمایی می‌کنند. پشت سر، تاکستانی انبوه از درختان انگور دیده می‌‌شود که ردیف‌‌به‌‌ردیف روی سیم‌‌های داربست بسته شده‌‌اند؛ تاکستانی سرسبز که برگ‌‌های آن‌‌ بعضا به‌‌بزرگی یک بشقاب نیز می‌‌رسد. در سرتاسر فضا عطر دل‌‌انگیز برگ‌‌های معطر ریحان، بوته‌‌های خیار درختی و انواع مختلفی از گوجه‌‌فرنگی پیچیده است.

بلیز جُوِت، یکی از پرورش‌‌دهندگان ارشد گیاه در این گلخانه است که باخنده می‌‌گوید قصد دارد از محصول بوته‌‌های ریحانش برای تهیه‌‌ی سس پستو استفاده کند.

بیرون از گلخانه، شتری در صحرا بی‌اعتنا مشغول چرا است، شنی صورتی‌‌رنگ زمین را پوشانده که تا دامنه‌‌ی کوه‌‌های دور گسترده شده، تنها مقاوم‌‌ترین گونه‌‌های گیاهی در این خاک دوام می‌‌آورند؛ تا دوردست‌‌ها، بیابان عظمتش را تمام‌‌قد به‌‌رخ می‌کشد؛ نه آبی به‌‌چشم می‌‌خورد، نه درختی و نه کوچک‌ترین نشانی از طراوت و زندگی.

کشاورزی در بیابان با آب شور

شترهای درحال چرا معمول‌‌ترین منظره‌‌ای است که در منطقه‌‌ی پیاده‌‌سازی پروژه‌‌ی جنگل صحرا با آن مواجه خواهید شد

اگرچه باورش دشوار به‌نظر می‌رسد؛ اینجا نقطه‌‌ای از صحرای اردن است که تنها یک کیلومتر از مرز اسرائیل و ۱۵ کیلومتر از ساحل دریای سرخ فاصله دارد. اینجا شاید آخرین مکانی در زمین باشد که شرایطش برای احداث یک مزرعه مناسب به‌نظر می‌رسد؛ اما پیاده‌‌سازی چنین ایده‌‌ای احتمالا چندان هم غیرمنطقی نباشد.

سازمان غذا و کشاورزی (FAO) اعلام کرده است که تا سال ۲۰۵۰، میزان تولید مواد غذایی باید تا ۵۰ درصد افزایش یابد تا بتواند جوابگوی نیاز جمعیت روبه‌‌رشد ما باشد؛ اما قضیه به‌‌این سادگی‌‌ها هم نیست. سیلوی وابس، مامور بخش احیا و اضطرار در فائو می‌گوید:

مشکل از آنجا ناشی می‌‌شود که بخواهیم این مقدار غذا را باتوجه به محدودیت‌‌های سیاره تولید کنیم، آن‌‌هم در شرایطی‌‌که می‌‌دانیم بخش عظیمی از اراضی و خاک ما با معضل فرسایش مواجه است.
کشاورزی در بیابان با آب شور

نمایی داخلی از گلخانه‌‌ای که در میانه‌‌ی بیابان اردن احداث شده است

ما با چالش‌های جهانی دیگری نیز رو‌‌به‌‌رو هستیم که تغییرات اقلیمی تنها یکی از آن‌‌ها است. یکی دیگر از معضل‌‌های پیش‌‌رو برای کشوری همچون اُردن، بحران کم‌‌آبی به‌حساب می‌آید. برای آن‌‌که کمی بیشتر به‌‌عمق فاجعه پی ببرید، بد نیست بدانید که دانشمندان می‌گویند هر یک از این معضلات فعلی اثرات تشدیدکننده‌‌ای روی دیگری خواهد داشت.

صنعت مواد غذایی، مصرف ۷۰ درصد از آب شیرین جهان و انتشار ۲۵ درصد از گازهای گلخانه‌ای در سیاره را به خود اختصاص داده است

در حال حاضر، صنعت تولید غذا حدود ۷۰ درصد از مصرف آب شیرین جهان را به خود اختصاص داده و مسئول انتشار ۲۵ درصد از گازهای گلخانه‌ای در جو زمین است. با حسابی سرانگشتی درمورد میزان مواد غذایی مورد نیاز (فارغ از چندوچون تولید آن)، درخواهیم یافت که وضعیت انتشار گازهای گلخانه‌‌ای و محدودیت دسترسی به منابع آب شیرین بسیار بدتر از آن‌‌چیزی خواهد شد که امروزه به‌‌نظر می‌‌رسد. در همین حال، از آنجا که بحران تغییرات اقلیمی و کمبود آب روبه وخامت گذاشته‌‌اند، به‌وضوح، تهیه‌‌ی غذا در آینده با شیوه‌های منسوخ و سنتی امروز بسیار دشوار خواهد بود.

جوکیم هاوج، مدیر بنیاد پروژه‌‌ی جنگل صحرا (سازمانی که در پس پروژه‌‌ی وادی عرب حضور دارد) می‌گوید:

شما نمی‌توانید تغییرات اقلیمی را به‌‌عنوان یک چالش مستقل درنظر بگیرید. این مسئله با آب و تولید غذا نیز در ارتباط است. شما باید درکنار تغییرات اقلیمی به این مسائل نیز توجه داشته باشید. پاسخ ما به این چالش این‌‌گونه بود که بیاییم از آنچه که به‌‌میزان کافی در اختیار داریم، برای تولید آنچه که نیاز داریم، بهره ببریم.

سه محور اصلی چالش

آب یکی از منابع اصلی مورد نیاز اردن به‌حساب می‌آید. اردن، دومین کشور فقیر از لحاظ منابع آبی جهان محسوب می‌شود، به‌‌گونه‌‌ای که سرانه‌ی آب سالانه‌ی هر نفر در این کشور، تنها ۱۵۰ مترمکعب است (این میزان سرانه در ایالات متحده به بیش‌‌از ۹ هزار مترمکعب می‌‌رسد). بخشی از معضل فعلی به این برمی‌‌گردد که سه‌‌چهارم خاک این کشور را بیابان تشکیل می‌‌دهد. معضل دیگر این کشور، کشاورزی است. کشاورزی، نیمی از منابع آبی این کشور را به‌‌خود اختصاص می‌دهد؛ درحالی‌‌که تنها در ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور نقش دارد.

کشاورزی در بیابان با آب شور

پنل‌‌‌‌‌های خورشیدی روی گلخانه‌‌های اردن می‌توانند تا ۳۳۰ روز در سال، انرژی جذب کنند

چیزی که اردن به‌‌وفور در اختیار دارد، آفتاب است. به‌‌طور متوسط، قابلیت دریافت ۵ الی ۷ کیلووات‌‌ساعت انرژی خورشیدی در هرمترمربع از خاک این کشور وجود دارد. این میزان انرژی به‌‌خوبی برای روشن‌‌نگاه‌‌داشتن ۱۴ عدد لامپ‌ رشته‌‌ای به‌‌مدت ۸ ساعت کافی خواهد بود. همچنین از این مقدار انرژی می‌‌توان برای به‌‌کارانداختن ۱۴ ماشین لباس‌‌شویی یا روشن‌‌کردن یک دستگاه تهویه‌‌ی مطبوع برای مدت ۴ ساعت استفاده کرد. پس بیهوده نیست که اداره‌‌ی تجارت بین‌‌المللی دولت آمریکا، انرژی‌‌های تجدیدپذیر را به‌‌عنوان یکی از درخشان‌‌ترین صنایع آینده‌‌ی اردن قلمداد می‌‌کند.

پروژه‌ی جنگل صحرا همزمان سه چالش اصلی کشور اردن را هدف گرفته است: مواد غذایی، کم‌آبی و انرژی‌های تجدیدپذیر

اردن همچنین دسترسی مناسبی به آب دریا دارد. هر چند بخش اعظم این کشور به‌‌واسطه‌‌ی وجود کشورهای لبنان و اسرائیل از دسترسی به دریای مدیترانه محروم مانده، با‌‌این‌‌حال، این کشور ۲۶ کیلومتر خط ساحلی با دریای سرخ دارد. این خط ساحلی زیادی نیست؛ اما با رویکرد اتخاذشده ازسوی پروژه‌‌ی جنگل صحرا، همین میزان نیز ممکن است کاملا برای پیشبرد پروژه کافی باشد.

کشاورزی در بیابان با آب شور

این پروژه همزمان به‌‌مصاف سه چالش تولید مواد غذایی، کمبود آب و انرژی تجدیدپذیر رفته است

تمام زیبایی پروژه‌ی جنگل صحرا در سادگی آن خلاصه می‌‌شود: انرژی بی‌پایان خورشیدی، آب دریا را شیرین می‌‌کند؛ آب شیرین‌‌شده برای پرورش محصولات به‌‌کار می‌‌رود (و میزان مازاد آن برای خنک‌‌سازی فضای گلخانه استفاده می‌‌شود) و این محصولات، حجم عظیمی از دی‌‌اکسید کربن را به‌‌دام می‌‌اندازند. بدین‌‌ترتیب، هر سه ستون اصلی چالش‌‌های پیش‌‌رو همزمان هدف قرار می‌گیرند.

پروژه‌ی جنگل صحرا علاوه‌‌بر اینکه امکان بهره‌‌گیری از منابع را به‌‌شیوه‌‌ای پایدار فراهم کرده است، می‌‌تواند درصورت تجاری‌‌سازی در مقیاس‌‌های بزرگ‌‌تر، یک مورد دیگر را به فهرست اقلام صادراتی ارزشمند اردن بیفزاید: مواد غذایی.

هم‌‌اکنون اردن ۹۸ درصد از کل مواد غذایی موردنیاز خود را وارد می‌‌کند. پس درصورت استقبال کشاورزان این کشور از شیوه‌‌ی جدید کشت پایدار، انقلابی بزرگ در عرصه‌‌ی امنیت غذایی و اقتصاد مبتنی‌‌بر صادرات اردن روی خواهد داد. وایز کندوتی، یکی از افراد مشغول‌ در منطقه که در پروژه‌‌ی صحرا درگیر نیست، می‌گوید:

اردن به واردات مواد غذایی وابسته است؛  اینجا واقعا با کمبود آب مواجه هستید. درشرایطی که نمی‌‌توان به بارندگی‌‌ها تکیه کرد، اگر به چنین منبع آب شیرینی دسترسی داشته باشید و بودجه‌‌ی کافی و دانش لازم نیز در اختیار شما قرار گیرد، می‌توانید تولید مواد غذایی را آغاز کنید و حتی صادرات آن را نیز مدنظر قرار دهید.
کشاورزی در بیابان با آب شور

این پروژه که در سال ۲۰۱۷ کلید خورده است، هم‌‌اکنون در فاز آزمایشی قرار دارد

یکی از اهداف بلندپروازانه‌ی جنگل صحرا، گذار از وابستگی به واردات مواد غذایی و نیل به صادرات آن در آینده است

رسیدن به نقطه‌‌هدف دوم کمی پیچیده‌تر به‌‌نظر می‌‌رسد. باتوجه به‌‌زمان آغاز پروژه‌ی جنگل صحرا در سپتامبر ۲۰۱۷، می‌بینیم که تنها کمی بیش‌‌از یک سال از عمر آن می‌گذرد. هم‌‌اکنون وسعت فضای گلخانه و اراضی اطراف آن که جوت در حال آزمایش کشت گونه‌‌های مختلف گیاهی در آن‌‌ها است، به‌‌ابعادی معادل‌با چهار زمین فوتبال می‌‌رسد. این تنها مرحله‌‌ی آزمایشی کار محسوب می‌شود. مساحت کل زمین‌‌هایی که در اختیار آنان قرار گرفته به ۲۰۰ هکتار می‌رسد. زمانی‌‌که عملی‌‌بودن این ایده به‌‌اتبات برسد، مساحت تحت کشت این پروژه تا سال ۲۰۲۰ به ۱۰ هکتار افزایش یافته و سپس به ۲۰ هکتار خواهد رسید.

کشاورزی در بیابان با آب شور

بلیز جوت سرپرست گلخانه، رشد گوجه‌فرنگی‌‌های خود را در نزدیکی دیواره‌‌ی گلخانه نشان می‌دهد

کسی شک ندارد که در این مسیر چندین و چند چالش ریزودرشت وجود خواهد داشت؛ اما همین حالا نیز این تیم توانسته به‌‌مصاف مشکلاتی کمرشکن برود؛ مشکلاتی نظیر نحوه‌‌ی تولید و به‌‌کارگیری آب شیرین در پرورش محصولات در دل بیابان‌‌های لم‌‌یزرع.

سرزمینی در آتش

در یک صبح بهاری دمای هوای بیرون حدود به ۳۰ درجه می‌‌رسد. مدیریت این گرما یکی از جنبه‌های مهم پروژه‌‌ی جاری است که تسلط بر آن اهمیتی حیاتی در ادامه‌‌ی کار خواهد داشت. همزمان در فضای داخل گلخانه درجه‌‌ی حرارت در حدود ۲۵ درجه‌‌ی سانتی‌‌گراد نوسان می‌کند. جوت با اشاره به گیاهان نزدیک دیواره‌ای گلخانه، می‌‌گوید آن‌هایی که خیلی نزدیک دیواره هستند، بیش از حد داغ می‌‌شوند و دوام نخواهند آورد. ازاین‌‌رو ردیف بعدی گیاهان باید به فاصله‌‌ی بیشتری انتقال داده شوند.

کشاورزی در بیابان با آب شور

سه کارگر که درحال کشت بذر خیار در فضای خنک‌‌شده‌‌ی داخل گلخانه هستند

با پرسه در فضای اطراف گلخانه، متوجه وجود یک اتاق سرمایش جداگانه می‌‌شوید که درست در پشت گلخانه واقع شده، سیستم سرمایش روشن است و هوا به‌‌طور قابل‌توجهی مطبوع‌‌تر به‌‌نظر می‌‌رسد. این سیستم می‌تواند دمای گلخانه را تا حدود ۱۵ درجه‌‌ی سانتی‌‌گراد کاهش دهد. در منطقه‌ای که آفتاب گرم تابستان می‌تواند دما را به مرز ۴۵ درجه‌‌ی سانتی‌‌گراد برساند که حتی مقاوم‌‌ترین گیاهان هم یارای تحمل آن را ندارند، وجود چنین سیستمی، بخشی کاملا کلیدی محسوب می‌‌شود. فرانک آتسولا، مدیر تأسیسات مجموعه چنین می‌‌گوید:

توضیح‌‌دادن نحوه‌‌ی کار سیستم بسیار آسان است. آب شور به‌‌درون لوله‌‌هایی پمپاژ می‌شود که در امتداد دیواره‌‌‌‌ای بادگیر کشیده شده‌‌اند. پوششی پتومانند این دیوار را دربرمی‌گیرد که آب در بافت آن به‌‌جریان درمی‌‌آید؛ وقتی باد می‌وزد، آب بخار می‌شود و هوا را خنک می‌کند. (این یک روش تاحدودی مشابه‌‌با آویزان‌‌کردن یک حوله‌‌ی مرطوب در فضای خانه در یک روز داغ است). در همین حال، نمک با جرم بیشتر، در بستر به‌‌جای می‌‌ماند.
کشاورزی در بیابان با آب شور

در اتاق سرمایش، پوشش پتومانند در سمت راست تصویر، آب شور را به‌‌درون بافت خود می‌‌کشد و همزمان با تبخیر آب، هوا را سرد می‌کند

آن‌ها می‌توانستند به‌جای اتکا به باد، به‌‌استفاده از انرژی خورشیدی نیز متوسل شوند، اما درحال‌حاضر، نیازی به این کار نمی‌‌دیدند. چراکه بیشتر اوقات، باد از شمال منطقه می‌‌وزد؛ برای همین هم اتاق سرمایش نیز به‌‌گونه‌‌ای ساخته شده است که بتواند حداکثر بهره را از این وزش باد ببرد.

اعضای گروه صادقانه به این موضوع اقرار می‌‌کنند که هیچ‌‌یک از اقدامات صورت‌گرفته، حاصل ابداع شخصی خود آن‌‌ها نبوده است. آتسولا درحالی‌‌که به پوشش استفاده‌‌شده در اتاق سرمایش اشاره می‌‌کند، می‌‌گوید بادیه‌نشین‌ها برای قرن‌‌های متوالی از فرش‌‌هایی مانند این برای خنک‌‌کردن چادرهای خود استفاده کرده‌‌اند؛ البته، انرژی خورشیدی و تکنیک‌های شیرین‌‌سازی نیز جدید نیستند. هاوج سخن او را ادامه می‌دهد:

بسیاری از این‌‌ها، فناوری‌‌های زیست‌‌محیطی آزموده‌ای هستند و تنها نکته‌‌ی جدید در این پروژه، روشی است که طی آن ما این فناوری‌ها را باهم ترکیب کرده‌‌ایم.

گرما تنها تهدیدی نیست که گیاهان باید با آن مقابله کنند. دمای هوا طی شب می‌‌تواند به ۷ درجه‌‌ی سانتی‌‌گراد برسد. زمانی‌که چنین اتفاق می‌افتد، در لوله‌های جای‌‌گذاری‌‌شده درون سقف، آبی جریان می‌‌یابد که طی روز توسط خورشید گرم شده است. وقتی این آب طی شب به گیاهان می‌‌رسد، می‌‌تواند در حکم یک حمام گرم عمل کند.

کشاورزی در بیابان با آب شور

گیاهان با آبی بیشتر از آن‌‌چه که بتوانند جذب کنند، آبیاری می‌‌شوند. این آب اضافی برای انجام آزمایش‌‌های دیگر روی گیاهان بیرون گلخانه استفاده می‌‌شود

سیستم سرمایشی جالب گلخانه از تجربه‌ی چند صدساله‌ی بادیه‌نشینان عرب به‌عاریه گرفته شده است

گیاهان داخل گلخانه با آبی بیشتر از نیاز واقعی خود آبیاری می‌‌شوند و آب مازاد درنهایت توسط مخازنی در انتهای گلخانه جمع‌‌آوری می‌‌شود. جوت از این آب مازاد برای آزمایش روی گیاهان خارج گلخانه استفاده می‌کند. او در آنجا باغچه‌‌های متنوعی از خاک ایجاد کرده تا ببیند چه میزان از شوری خاک برای کشت مناسب خواهد بود. این بخش از پروژه هنوز در مرحله‌‌ی پیشرفت است. درمیان بیش از ۸۶۴ گیاه کاشته‌‌شده در محوطه‌‌ی خارجی، ۴۹ بوته تاکنون از بین رفته‌‌اند. برخی از این‌گونه‌‌ها تنها باهدف افزایش باروری خاک کاشته شده‌‌اند. او چنین توضیح می‌دهد:

من درحال آزمایش کشت گونه‌‌هایی نظیر لوبیا سبز و شبدر هستم که خود نوعی کود سبز محسوب می‌‌شود. تنها می‌‌خواهم بگذارم این‌گونه‌‌ها رشد کنند. آن‌ها نوعی حبوبات هستند که قابلیت تثبیت نیتروژن را در خاک دارا هستند. علاوه‌‌بر این، ما زمین را حفر می‌کنیم و  آن‌ها را با ماسه مخلوط می‌‌کنیم. آن‌‌ها پس از تجزیه، کیفیت خاک را بهبود می‌دهند و  ظرفیت نگه‌داری آب را بالا می‌‌برند و درکنار آن، مقداری مواد مغذی نیز به خاک می‌‌افزایند.
کشاورزی در بیابان با آب شور

جوت تاکنون ۸۶۴ گیاه ازجمله شابانک را در فضای خارجی گلخانه کاشته است

او چند برگ از شابانک وحشی را می‌‌چیند و توضیح می‌دهد که طعم آن‌‌ها به‌‌شدت فلفلی است؛ اما آنچه بیش از طعم تند این گیاه شگفت‌‌انگیز جلوه می‌‌کند، محیط خشنی است که این گیاهان در آن پرورش یافته‌‌اند: بیابان.

در رؤیای انتقال آب

حتی اگر گروه بتواند به نحوه‌‌ی پرورش محصولات در بیابان نیز تسلط یابد، هنوز هم یک مانع بزرگ بر سر راه آن‌ها وجود دارد که هنوز بر آن چیره نشده‌اند: «چگونه باید آب دریا را از ۱۵ کیلومتر دورتر در ساحل دریای سرخ به این محل حمل کنند؟» در حال حاضر، این آب هر دو روز یکبار توسط کامیون‌‌ به آنجا آورده می‌‌شود. این روش حمل چندان از لحاظ زیست‌‌محیطی و انتشار کربن، خنثی محسوب نمی‌‌شود و مسلما نمی‌‌توان آن را به‌عنوان روشی پایدار در توسعه‌‌ی آتی پروژه قلمداد کرد. هاوج می‌‌گوید:

در زمان افزایش مقیاس کار، به یک خط لوله برای پمپاژ آب دریا به محل نیاز خواهیم داشت. این همان موردی است که ما اکنون برای تأمین بودجه‌‌ی آن درحال رایزنی هستیم.

مشکل تنها انجام عملیات حفاری یک گودال نیست. مسئله‌ی دسترسی‌‌به زمین نیز وجود دارد. یک گزینه این است که لوله در همان مسیری جای‌‌گذاری شود که قرار بود در آن با حفر یک کانال با بودجه‌‌ی ۱۰ میلیارد دلار، آب دریای سیاه به دریای مرده منتقل شود (پروژه‌‌ای که سال‌‌ها درگیر مشکلات متعدد بوده است) یا به‌‌عنوان گزینه‌‌ی دوم می‌‌توان کانال‌‌کشی را در زیر جاده‌ی اصلی نزدیک به گلخانه (یعنی بزرگراه دره‌‌ی اردن) مدنظر قرار داد؛ اما این کانال از اراضی تحت مالکیت افراد مختلفی (از دولت گرفته تا شهروندان عادی) عبور می‌کند.

کشاورزی در بیابان با آب شور

در حال حاضر، آب موردنیاز گلخانه توسط کامیون‌ ازدریای سرخ به اینجا آورده می‌‌شود؛ اما این راهکار موقتی است

بااین‌حال، گروه همچنان خوشبین است. هم‌‌اکنون آن‌ها مشغول آماده‌سازی مطالعاتی هستند که نشان می‌‌دهد چگونه احداث یک خط لوله‌‌‌‌ی آب با کاربرد تجاری برای پروژه‌‌ی جنگل صحرا می‌‌تواند در ایجاد فرصت‌های شغلی و کسب‌وکارهای جدید در منطقه مفید واقع شود. سطح حمایت به‌‌عمل آمده از پروژه (‌‌به‌‌خصوص درمورد تأییدیه‌‌های اخذشده با تلاش خانواده‌‌ی سلطنتی و دادگاه‌های سلطنتی اردن) بدان معنی است که احتمالا دلایل محکمی برای امکان تصور پیشبرد سریع‌تر این پروژه وجود دارد.

حتی درصورت چشم‌‌پوشی از چالش‌های سیاسی و بوروکراتیک مربوط‌به احداث یک خط لوله‌‌ی انتقال، ایده‌‌ی تبدیل این باریکه از بیابان به یک مجموعه‌‌ی ۲۰ هکتاری از انواع باغچه‌‌ و گلخانه،‌‌ کمی بیش‌‌از‌‌اندازه آرمان‌‌گرایانه به‌‌نظر می‌‌رسد؛ اما همان‌طور که اعضای گروه فعال در این پروژه می‌‌گویند، تمامی فناوری‌‌های موجود در اینجا پیش‌‌تر امتحان خود را پس داده‌‌اند و همین حالا هم در چادرهای برپاشده در دل بیابان‌‌های اردن در حال کار هستند. در هر حال، طعم دلچسب و واقعی خیارهای درختی به‌‌عمل‌‌آمده در همین گلخانه‌‌ی خورشیدی نیز گواه آن است که تحقق هر رؤیای بزرگی به‌پشتوانه‌ی عزم و اراده‌‌ی افراد میسر خواهد شد؛ حتی اگر این رؤیا، صادرات محصولات زراعی از دل خشک‌‌ترین بیابان‌‌های جهان باشد.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات