مهندسی بینهایت: امپایر استیت؛ بلندترین ساختمان جهان در میانه قرن بیستم
امپایر استیت (Empire State Building) آسمانخراش ۱۰۲ طبقهی منطقهی منهتن نیویورکسیتی است که تاریخ ساخت آن به دههی ۱۹۳۰ بازمیگردد؛ ساختمانی با معماری آرتدکو که در رقابتی برای تصاحب لقب بلندترین آسمانخراش ساخته شد. ارتفاع بخش ساختمانی امپایر استیت به ۳۸۰ متر میرسد و با درنظرگرفتن آنتن آن، ارتفاع نهایی ۴۴۳.۲ متر میشود. این آسمانخراش از سال اتمام ساخت، یعنی ۱۹۳۱، تا سال ۱۹۷۰ بهعنوان بلندترین برج جهان شناخته میشد تا اینکه برج مرکز تجارت جهانی جایگزین آن شد. امپایر استیت اکنون پنجمین برج بلند آمریکا محسوب میشود و در رتبهی بیستوهشتم بلندترین ساختمانهای جهان قرار دارد.
نامگذاری امپایر استیت بهمعنای ایالت یا محدودهی سلطنتی، از نام مستعاری بود که در قرن نوزدهم به نیویورک داده شد. زمین محل ساخت امپایر استیت در بلوار پنجم نیویورک بین خیابانهای سیوسوم و سیوچهارم قرار دارد. این زمین در قرن نوزدهم به خانوادهای بهنام آستور تعلق داشت که هتل والدورف آستوریا را در آن ساختند. در دههی ۱۹۲۰، شرکت مهندسی بثلم زمین را از خانواده خرید و سپس، شرکت امپایر استیت برای ساخت آسمانخراش تاریخی خود مالکیت آن را در دست گرفت. شرکت امپایر استیت از مدیران شناختهشدهی آن سالهای آمریکا تشکیل شده بود و افرادی همچون جانی جیکوب راسکوب، مدیر اجرایی سابق جنرالموتورز و ال اسمیث، فرماندار نیویورک، در آن حضور داشتند.
نقشهی ابتدایی برج ساختمانی ۵۰ طبقه را ترسیم میکرد که پس از ۱۵ بار بازبینی، به ۸۶ طبقه افزایش یافت و قرار بود دکلی برای ارتباط با کشتی هوایی هم در آن لحاظ شود. بههرحال، طراحی جدید مالکان را مطمئن میکرد درحالساختن بلندترین برج جهان هستند. آنها در سال ۱۹۲۹، تخریب هتل قدیمی را شروع کردند. فرایند ساخت در سال ۱۹۳۰ شروع شد و با ثبت رکوردی از سرعت ساختوساز، در ۱۱آوریل۱۹۳۱ بهپایان رسید.
امپایر استیت امروزه بهعنوان یکی از نمادهای تاریخی آمریکاییها شناخته میشود. از سال ۱۹۳۳ که در فیلم کینگگونگ تصویری از برج بهنمایش درآمد، تاکنون ۲۵۰ فیلم و سریال با حضور آن ساخته شده است؛ برجی که تا سالها نماد نیویورک بود و جامعهی مهندسان سازهی آمریکا لقب یکی از عجایب هفتگانهی دنیای مدرن را به آن داده بودند. آمارها نشان میدهد این سازهی تاریخی سالانه چهارمیلیون بازدیدکننده دارد که از فضاهای بازدید طبقههای هشتادوششم و صدودوم آن بازدید میکنند. آنها میتوانند در هوای صاف، چشماندازی تا ۱۲۸ کیلومتر از نیوجرسی، کنتیکت، پنسیلوانیا و ماساچوست داشته باشند.
تاریخچهی ساخت
وقتی فرانسویها در سال ۱۸۸۹ برج ایفل را به ارتفاع نزدیک به ۳۰۰ متر به جهانیان معرفی کردند، معماران آمریکایی تشویق شدند سازهای بلندتر بسازند. با شروع قرن بیستم، رقابت برای ساخت بلندترین ساختمانهای جهان بهاوج رسید. در دهههای ابتدایی، چند ساختمان بلند در آمریکا ساخته شدند که هیچکدام نتوانستند به رکورد برج ایفل دست پیدا کنند.
هتل والدورف آستوریا
در دهههای ابتدایی قرن بیستم، فناوریهای جدیدی به صنعت ساختمانسازی اضافه شدند که رقابت برای ساختن بلندترینها را افزایش میدادند. چهارچوبهای فلزی اجزای جدیدی بودند که قابلیت تحمل وزن بیشتر را به ساختمانها میدادند. درکنار آنها، اختراع آسانسور اهمیت زیادی داشت که سکونت در ساختمانهای بلند را توجیهپذیر میکرد.
اسم امپایر استیت یکی از القاب قدیمی ایالت نیویورک است
جانی جیکوب راسکوب زمانی بهعنوان معاون ارشد جنرالموتورز مشغولبهکار بود. او تصمیم گرفت به رقابت ساخت برجهای بلند وارد شود. در همان زمان، بنیانگذار کرایسلر، یعنی والتر کرایسلر، هم مشغول ساخت برجی بلند بود که ارتفاع نهایی آن تا زمان پایان ساخت، مخفی باقی ماند. بههرحال، راسکوب با اینکه نمیدانست با چه ارتفاعی رقابت میکند، تصمیم گرفت برج خودش را بسازد. درنهایت، او زمین مدنظرش را به قیمت ۱۶ میلیون دلار از خانوادهی آستور خرید.
پس از خرید زمین، نوبت به استخدام طراحان مناسب برای برج رسید. راسکوب شرکت Shreve, Lamb & Harmon را برای معماری برجش انتخاب و در اولین جلسه، درخواست بلندپروازانهی خود را با آنها مطرح کرد. او مدادی از کشوی میزش خارج کرد و درمقابل ویلیام لَمب نگه داشت. راسکوب از ویلیام پرسید: «تا چه ارتفاعی میتوان ساختمانی ساخت که سقوط نکند؟» ویلیام طراحی را از همان جلسه شروع کرد و طرحی هرمی پیشنهاد داد.
ویلیام طراحی ساختمان امپایر استیت را براساس دو برج موجود در آن سالها انجام داد: ۱. ساختمان رینولدز در کارولینایشمالی با طراحی خودش؛ ۲. برج کارو در سینسیناتی. امروزه، این برجها بهعنوان اجداد معماری امپایر استیت شناخته میشوند. حتی در جشن ۵۰ سالگی ساختمان رینولدز در سال ۱۹۷۹، مدیر امپایر استیت کارت تبریکی با این عبارت ارسال کرد: «تولدت مبارک پدر».
هدف اصلی از ساخت چنین برجی، رسیدن به رکورد بلندترین ساختمان جهان بود. ازآنجاکه هیچکس از برنامههای کرایسلر برای برجش خبر نداشت، مسئلهی اصلی انتخاب ارتفاع نهایی بود. همیلتون وبر که در آن سالها یکی از مدیران اجرایی پروژه بود، دربارهی مسئلهی انتخاب ارتفاع میگوید:
تصور میکردیم با برجی ۸۰ طبقه، لقب بلندترین ساختمان را تصاحب کنیم. سپس، کرایسلر ساختمان خود را بلندتر کرد و ما نیز ۸۵ طبقه را بهعنوان طرح انتخاب کردیم که تنها ۱.۲ متر بلندتر از برج کرایسلر بود. راسکوب نگران بود که کرایسلر طرحی مخفی بهصورت یک آنتن در برج خود داشته باشد و در روز پایانی، آن را نصب کند. بههمیندلیل، باید برجی بسیار بلندتر میساختیم.
راسکوب با شدت زیادی به رقابت با کرایسلر میاندیشید. او میخواست به هر قیمتی بلندترین ساختمان آمریکا و جهان را بسازد. مدیر سابق جنرالموتورز درنهایت، خودش راهحلی برای بلندترساختن برج ارائه کرد. او بخشی بهنام «کلاه» برای آسمانخراش در نظر گرفت و با نگاهی بلندپروازانه، ایستگاهی برای کشتیهای هوایی هم در آن متصور شد. طرح جدید راسکوب باعث میشد ساختمان امپایر استیت به ارتفاع ۳۸۰ متری برسد؛ درحالیکه برج کرایسلر با ۷۷ طبقه، ۳۱۸ متر ارتفاع داشت.
انتخاب مهندسان
طراحی بلندترین برج جهان، تنها نیمی از راه بود و برای ساختن چنین طرحی، باید بهترین تیمهای ساختوساز انتخاب میشدند. فرایند ساخت باید هرچهزودتر شروع و پایان مییافت؛ چراکه درآمدزایی باید بهسرعت هزینههای ساخت را تأمین میکرد. شرکت ساختمانسازی Starrett Bros & Eken اولین پیشنهادها را به راسکوب دادند و ادعا کردند در ۱۸ ماه، ساخت امپایر استیت را بهپایان میرسانند.
مالکان برای انتخاب حداکثر ارتفاع برج، آسمانخراشهای رقیب را در نظر گرفتند
پائول استارت یکی از مدیران شرکت مذکور بود. او در مصاحبه برای اخذ قرارداد ساخت، پاسخهای زیرکانه داد که درنهایت، به موفقیت شرکتش منجر شد. از او پرسیده شد: «چه تجهیزات و نیروهایی برای این پروژه دارد؟» پائول که میدانست رقبایش خیال کارفرما را از تجهیزات و ابزارها راحت کردهاند و ادعای خرید و اجارهی تجهیزات مورد نیاز را هم مطرح کردهاند، پاسخ جالبی داد:
هیچ ابزاری نداریم؛ حتی یک بیل و کلنگ هم نداریم. آقایان، این ساختمان شما قطعا مشکلات پیشبینینشدهای خواهد داشت. تجهیزات عادی ساختمانسازی اصلا برای آن مناسب نخواهند بود. ما تجهیزات جدید و افراد جدید مناسب با این پروژه را تأمین میکنیم. درنهایت، آنها را میفروشیم و تنها تفاوت قیمت را دریافت میکنیم. ما در همهی پروژههای بزرگ همین کار را انجام میدهیم. چنین رویکردی هزینهی کمتری درمقایسهبا اجارهی تجهیزات دستدوم دارد و بازدهی بیشتری هم خواهد داشت.
طرح بلندپروازانه برای کشتی هوایی
دورهی زمانی کوتاه پروژه، شرکت استارت را مجبور کرد طراحی و ساخت را بهسرعت شروع کند. بیش از ۶۰ قرارداد برای اجرای پروژه باید منعقد میشد و خرید مواداولیهی مخصوص، اولین مشکل آنها بود. زمانبندی پروژه نیز با سختگیرانهترین روشها طراحی شد. شرکتهای پیمانکاری باید از میان بهترینها انتخاب میشدند تا کیفیت لازم را در فرایند ساخت به کارفرمایان ارائه دهند.
اولین مرحلهی ساخت به تخریب هتل والدورف آستوریا اختصاص داشت. وقتی خبر تخریب رسانهای شد، مردم درخواستهای متعددی برای دریافت یادگاری از آن ارسال کردند. برخی آنها نشانهای فلزی ساختمان را طلب میکردند و برخی دیگر بهدنبال کلید اتاقها بودند. حتی آجرها، میلهی پرچم، قطعات پنجرهها و بسیاری جزئیات دیگر نیز در فهرست درخواستهای مردم قرار داشت. درنهایت، مدیریت هتل حراجیهایی برای قطعات گوناگون آن برگزار کرد.
فرایند تخریب هتل بهسرعت پیش رفت و بهجز قطعات باارزش، سایر مواد سرنوشت دفن یا سوختن یا فروختهشدن برای کاربردهای مجدد را تجربه کردند. فرایند ساخت همزمان با تخریب شروع شد و ۳۰۰ نفر کارگر در شیفتهای شبانهروزی وظیفهی کندن فونداسیون را برعهده گرفتند.
اسکلت فلزی
در ۱۷مارس۱۹۳۰، ساخت اسکلت فلزی امپایر استیت شروع شد. ۲۱۰ ستون فولادی چهارچوب عمودی را تشکیل دادند که ۱۲ عدد از آنها ارتفاعی بهاندازهی کل برج داشتند. دیگر قطعات به ارتفاع ۶ تا ۸ طبقه ساخته شدند. تیرآهنها هربار حداکثر فاصلهی ۳۰ طبقهای طی میکردند و چندین جرثقیل برای جابهجایی آنها استفاده شد.
فونداسیونی به عمق ۱۷ متر، ستونهای فلزی را پشتیبانی میکرد. لَمب در جریان اجرای فونداسیون و نصب اولین ستونها، کنفرانسی خبری برگزار کرد و از جزئیات پروژه گفت. او صفحههای بزرگ فلزی برج را به پنجرههایی شیشهای تشبیه کرد. بهعلاوه، او دربارهی نمای خارجی هم صحبت کرد که قرار بود از سنگهای خاص منطقهی ایندیانا در آن استفاده شود. البته، از سنگهای سیاه سوئدی و تراکوتا و آجرنما نیز در نمای خارجی برج استفاده شد.
قطعات فلزی اسکلت بهصورت پیشساخته و طبق استانداردهای ساختوساز نیویورک آماده شدند؛ استانداردی که به سازهی فلزی امکان میداد ۱۲۰ هزار پاسکال فشار را تحمل کند. قطعات بهگونهای طراحی شدند که وزن فلز موردنیاز برای ساختمان بهحداقل برسد.
اجرای اسکلت فلزی پیش از موعد مقرر تمام شد
فرایند ساخت اسکلت فلزی برای مردم شهر حکم نمایشگاه را داشت. چندین کارگر شبانهروز مشغول نصب قطعات بزرگ آهنی بودند و بهنوعی زندگی خود را بهخطر میانداختند. اغلب جمعیت زیادی در پایین ساختمان گردهم میآمدند و فعالیت شجاعانهی کارگران را تماشا میکردند. همین فعالیتهای شجاعانه بعدها بهانهای برای عکاسان و روزنامهنگاران بیشمار شد تا داستانهای جذاب از ساختن برج امپایر استیت تعریف کنند.
فرایند اتصال تیرآهنهای امپایر استیت بهتنهایی پروژهای جذاب و درخورتوجه بود. گروههای چهارنفره برای اتصال قطعات فعالیت میکردند که انتقال، جانمایی، جوشدادن و پرچکردن را بهصورت نوبتی انجام میدادند. نفر اول ۱۰ میخپرچ را درون کوره میگذاشت و بهمحض داغشدن، آنها را با انبری یکمتری خارج میکرد و تا ارتقا ۱۵ متر به بالا پرتاب میکرد. نفر دوم از قوطی رنگ قدیمی استفاده میکرد تا پرچهای داغ را دریافت کند. او سپس میخپرچها را با انبر خارج میکرد و برای زدودن هرگونه خاکستر، چندبار آنها را به تیرآهن میکوبید. درنهایت، میخپرچهای داغ داخل سوراخهای مدنظر در تیرآهنها وارد میشدند.
دو نفر دیگر مراحل پایانی اتصال را انجام میدادند: یکی از آنها سمت دیگر میخپرچ را نگه میداشت و دیگری با چکشهای مخصوص، ضربهی نهایی را برای صافکردن انتهای آن انجام میداد. این گروههای چهارنفره تمام روز مشغول کار بودند و فرایند پرچکردن را از پایین سازه تا طبقهی صدودوم انجام دادند. فرایند نصب اسکلت فلزی را مراسمی بهیادماندنی بهپایان رسید و حتی برای پرچ نهایی از قطعهای طلایی استفاده شد.
اجرای اسکلت فلزی اولین رکوردشکنی سرعتی امپایر استیت بود. آنها در هر هفته فعالیت، ۴.۵ طبقه از اسکلت فلزی را اجرا میکردند. چنین سرعتی بهحدی زیاد بود که ۳۰ طبقهی اول پیش از موعد مقرر، یعنی پایانیافتن جزئیات طبقهی همکف، ساخته شد.
سنگ بنای امپایر استیت پس از پایانیافتن نصب اسکلت فلزی در رویدادی مخصوص نصب شد. اسمیث وظیفهی نصب سنگ را برعهده گرفت. در این سنگ بنا، جعبهای متشکل از یادگاریهای ماندگار آن زمان قرار داشت. نسخهای از روزنامهی نیویورکتایمز مجموعهای از همهی پولهای رایج آمریکا و تاریخچهای از زمین پروژه و عکسهایی از افراد درگیر در آن، درون جعبه قرار داشت.
مراسم پایان اسکلت فلزی
کارگران و تکنسینهای حرفهای
با نگاهی به عکسهای فرایند ساخت امپایر استیت، اولین چیزی که توجه شما را جلب میکند، شرایط جالب کاری تکنیسینهای و کارگران است. در آن دوران، استانداردها و تجهیزات ایمنی بهاندازهی امروز پیشرفته نبودند؛ درنتیجه، بهنظر میرسد فعالان در فرایند ساخت امپایر استیت، بیش از هر مهارتی به شجاعت نیاز داشتند. تصاویری که از روند اجرای اسکلت فلزی ثبت شدند، نشاندهندهی هنر و عشق و صنعت خالص قرن بیستمی در یک سازه هستند.
کارگران پروژهی امپایر استیت در سختترین دوران اقتصادی قرن بیستم کار میکردند و شاید بسیاری از آنها، چارهای جز کارکردن در شرایط سخت نداشتند. آنها را میتوان نسل پیشین ورزشکاران هیجانطلب امروزی دانست. آنها روزانه چهار دلار حقوق دریافت میکردند که دوبرابر حقوق کارگری در سال ۱۹۳۰ بود.
استخدام نیروی انسانی برای پروژهی امپایر استیت، از مناطق گوناگون آمریکا و اروپا انجام شد؛ منتهی منطقهی موهاک کاناواکه در نزدیکی مونترال کانادا یکی از مقاصد اصلی برای جستوجوی کارگران با هنر کار در ارتفاع بالا بود. ساکنان این منطقه از سال ۱۸۸۶ در پروژههای ارتفاع بالا دخیل بودند. تصور عمومی بر این بود که آنها ترسی از ارتفاع ندارند؛ هرچند یکی از ساکنان در سال ۲۰۰۲ گفته بود که آنها هم از ارتفاع میترسند؛ اما آن را بهتر مدیریت میکنند. تا سال ۱۹۱۶، این کارگران در بسیاری از پروژههای بلند نیویورک فعال بودند و حتی خانوادههای خود را به منطقهی بروکلین منتقل کردند.
معماری و ساخت مثالزدنی
پروژهی امپایر استیت از هرلحاظ عظیم محسوب میشد. کامیونها روزانه ۱۶ هزار کاشی پارتیشنبندی، ۵ هزار بسته سیمان، ۳۴۰ مترمکعب ماسه و ۳۰۰ بسته آهک را به محل ساخت برج منتقل میکردند. مواداولیه از مبدأهایی دور به نیویورکسیتی آورده میشدند: سنگآهک از ایندیانا، تیرآهنها از پیتسبورگ، ماسه و ملاتهای وابسته از شمال ایالت نیویورک، سنگمرمر از ایتالیا و فرانسه و انگلستان، چوب از جنگلهای مرکزی و ساحلی آمریکا و سختافزار موردنیاز از نیوانگلند به محل ساخت امپایر استیت حمل میشدند.
پس از اجرای اسکلت فلزی، سایر فرایندها نیاز به هماهنگی و بازدهی فراوانی داشت تا پروژه در زمان معین بهپایان برسد. خطآهنی هم برای جابهجایی سریعتر مواداولیه به محل پروژه راهاندازی شد. هر واگن آهنی توانایی جابهجایی موادی هشتبرابر تجهیزات سنّتی را داشت و با وجود جابهجایی بهوسیلهی نیروی انسانی، بازدهی بیشتری داشت.
سازندههای امپایر استیت همانطورکه قول داده بودند، در فرایند ساخت نوآوریهای زیادی بهکار بردند. آنها تجهیزات و ابزارهای جدید را برای جابهجایی و اجرای آسانتر استفاده کردند. بهعنوان مثال، بهجای انبارکردن ۱۰ میلیون آجر موردنیاز برای ساخت برج، مکانیزمی شامل خطوط ناودانی و قیف برای نگهداری آنها استفاده شد که در زمان موردنیاز، آجرها را به میزان مناسب به واگنهای آهنی منتقل میکرد. این روند مرحلهی بستن خیابانها بهدلیل انبارکردن آجر و صرف نیروی بسیار زیاد کارگران را از بین برد.
همزمان با ساخت نمای خارجی، مهندسان برق و تأسیسات درحالنصب قطعات داخلی بودند. زمانبندی شروع کار هریک از پیمانکاران بهدقت انجام شده بود. ریچموند شریو، دربارهی زمانبندی میگوید:
فرایندها با آنچنان دقتی انجام میشد که ۱۴.۵ طبقه را در ۱۰ روز کاری بهصورت کامل ساختیم. برخی اوقات روندها را مانند رژههای منظم دیده بودیم که هر بخش بهعنوان رژهرونده سرعت خود را تنظیم میکرد تا درنهایت، همهی صف از بالای برج خارج شوند. در برخی موارد نیز، پروژه را به چشم خطمونتاژ میدیدیم که تنها خط حرکت میکرد و افراد در موقعیت خود ثابت بودند.
۲۰۰,۵۰۰ مترمربع فضای مسکونی در برج وجود دارد
امپایر استیت ۸۵ طبقهی برای اجارهی تجاری و اداری دارد که درمجموع ۲۰۰,۵۰۰ مترمربع فضای سکونت ارائه میکند. از طبقهی ۸۵ بهبعد، با فضایی خالی روبهرو هستیم که به آنتن منتهی میشود. لابی اصلی ساختمان از بلوار پنجم دردسترس است و نمادهای متعددی در آن بهکار رفته است. سه در ورودی به این بخش وجود دارند که در بالای هرکدام، نمادی برنزی از سه صنعت برق و ساختمانسازی و ریختهگری قرار دارد.
در معماری لابی از دو نوع سنگمرمر تیره و روشن استفاده شد. نوع روشن در سقف و بالای ورودیها نصب شده و نوع تیرهتر بهعنوان سنگفرش بهکار رفت. در کف لابی، موزاییکهای مرمری با الگویی زیگزاگی قرار دارند که از ورودی سمت شرقی تا نماد آلومینیمی سمت غربی کشیده شدهاند.
پلاک آلومینیمی نصبشده در لابی برج، بهعنوان نماد خوشامدگویی شناخته میشود که طرحی از آن بههمراه نقشهی نیویورک دارد. در طراحی این پلاک، خورشیدی از پشت امپایر استیت به آن میتابد و در پسزمینه، نقشهی نیویورک را شاهد هستیم. روی نقشهی مذکور، مکان قرارگیری امپایر استیت بهصورت ستاره مشخص شده است.
آسانسورهای امپایر استیت
آسانسور در برجهای بسیار بلند بهتنهایی پروژهای مهندسی عظیم محسوب میشود. اگر نگاهی به ساختار آسانسور در ساختمانهای کوتاه بیندازیم و به مشکلات متعدد کاربران آنها دقت کنیم، متوجه اهمیت فراوان مهندسی در آسانسورهای عظیم میشویم. امپایر استیت ۱۰۲ طبقه داشت و میزبانی از ۱۵ هزار نفر در آن تخمین زده میشد. در چنین ابعادی، ساعتها منتظرماندن برای بالاوپایینرفتن آسانسور، احتمال وقوع زیادی داشت.
مهندسان برای پیشگیری از مشکل زمان انتظار زیاد، هفت مجموعه آسانسور را در نظر گرفتند که هرکدام بخشی از طبقهها را پوشش میدادند. بهعنوان مثال، بخش A طبقههای سوم تا هفتم را پوشش میداد و بخش B، تنها در طبقههای هفتم تا هجدهم توقف داشت. با چنین طراحی، بهعنوان مثال اگر فردی بخواهد از طبقهی اول به شصتوپنجم برود، از آسانسور بخش F استفاده میکرد و احتمال توقف فقط در طبقههای پنجاهوپنجم تا شصتوهفتم بود.
سریعتر ساختن آسانسورها در پروژهی امپایر استیت، راهکار دیگری برای جلوگیری از مشکلات عمومی حملونقل بود. شرکت آسانسور اوتیس پیمانکار این بخش بود که ۵۸ آسانسور معمولی و هشت آسانسور خدماتی در پروژه راهاندازی کرد. آسانسورهای اوتیس حداکثر سرعت ۳۶۵ متر در دقیقه داشتند؛ اما استانداردهای ساخت مجوز سرعت حداکثر ۲۰۰ متر در دقیقه را صادر کرد.
مهندسان برای هماهنگشدن با قوانین ساختوساز در سرعت آسانسورها، راهکار جالبی اجرا کردند. آنها از سریعترین آسانسورها استفاده و سرعت آنها را تا حدمجاز محدود کردند. اوتیس امیدوار بود قوانین تغییر کنند و بتواند سرعت آسانسورها را افزایش دهد. یک ماه پس از پایان پروژهی امپایر استیت، قوانین ساختمانی اجازهی سرعت تا ۳۶۵ متر بر دقیقه را صادر کرد و آسانسورهای امپایر استیت، آمادهی خدمترسانی در آن سرعت بودند.
تخمین روزانه ۶۰ هزار سفر برای آسانسورها وجود داشت
ابعاد پروژهی امپایر استیت و آسانسورهای آن در زمان ساخت، بهقدری مهم و بزرگ بود که مجلهی پاپیولار ساینس شمارههای ویژهای به آن اختصاص داد. در مقالههای مذکور، از نام اپراتورهای رباتیک برای آسانسورهای پروژه استفاده شد. خودکاربودن آسانسورها یکی از پیشنیازهای اصلی پروژه بود که برای حصول اطمینان از حرکت نرم و سریع و حفظ امنیت اجرا میشد.
تا زمان ساخت امپایر استیت، هیچ پروژهای در این ابعاد به دقت و امنیت در جابهجایی عمودی مردم نیاز نداشت. احتمال اسکان ۲۵ هزار نفر در پروژه، تخمین نزدیک به ۶۰ هزار سفر در طول روز را منطقی جلوه میداد. بهعلاوه، ساعتهای شلوغی و خدمترسانی برابر آسانسورها به همهی طبقات، مشکلات مهندسی شرکت اوتیس محسوب میشدند. محاسبات تخمین میزد در ساعتهای ۵ تا ۵:۳۰ بعدازظهر، نزدیک به ۱۵ هزار نفر از طبقات بهسمت طبقهی همکف حرکت خواهند کرد.
مهندسان و کارگران پروژهی آسانسورها در زمان ساخت پروژه و اجرای اسکلت فلزی هم مشغولبهکار بودند. آنها آسانسورهای باربری موقت طراحی کردند که وظیفهی رساندن مواداولیه و جابهجایی کارگران و نیروهای دیگر را برعهده داشتند. برای اجرای آسانسورهای نهایی پروژه، نوآوریهای متعددی مهندسان اوتیس ارائه دادند. ۱۱ عدد از آسانسورها قرار بود در ارتفاعی بالاتر از تمامی پروژههای قبلی نصب شوند و بههرحال مشکلات جدیدی بههمراه داشتند. موتورهای آسانسورها بزرگتر و دقیقتر از همهی پروژههای پیشین بودند و خطوط راهنمای عمودی دقیق برای هدایت اتاقکها و وزنههای جابهجایی نصب شدند.
جریانهای هوایی یکی از عوامل احتمالی تغییرشکل خطوط راهنما در پروژهی آسانسورها بودند. مهندسان برای مقابله با این تأثیر و موقعیتدهی دقیق میلههای راهنما از روشهای مرسوم در معدنکاوی استفاده کردند. روش محاسبهی مستقیمبودن خطوط راهنمای آسانسورها، همان روشی بود که مهندسان معدن برای محاسبهی مستقیمبودن شافتهای معدنکاوی استفاده میکنند. اوتیس در اجرای چنین پروژهی بزرگی به نیروی انسانی فراوانی نیاز داشت. در مراحلی از پروژه، حتی تا ۳۰۰ نفر بهصورت همزمان مشغول اجرای آسانسورها بودند.
شرکت اوتیس سابقهای چندینساله در راهاندازی آسانسور داشت و فناوری جدیدی بهنام کنترل سیگنالی برای آنها ارائه کرده بود. کنترلهای مذکور برای آسانسورهای با سرعت کُند و نصب در آپارتمانها طراحی شده بودند؛ درحالی که ساختمان امپایر استیت و رقیبش، کرایسلر، به سرعت و دقت بیشتری نیاز داشتند. بههرحال از زمان راهاندازی آخرین کنترل سیگنالی، ۶ سال گذشته بود و اوتیس نوآوریهای جدیدتری برای استفاده در امپایر استیت معرفی کرد. برای درک عظمت پروژهی مذکور در شرکت اوتیس باید بدانید آسانسورها بیش از دوهزار کیلومتر سیمکشی نیاز داشتند.
در بحث امنیت آسانسورهای امپایر استیت، از همان ابتدا بیشترین ضرایب امنیتی در نظر گرفته شد. بهعنوان مثال، برای کنترل اتاقکهای آسانسور، ۶ کابل حامل نصب شد و آسانسورهای ارتفاع بالاتر ۸ کابل داشتند. ضخامت کابلها بهگونهای بود که حتی با پارهشدن همهی آنها و فقط باقیماندن یکی، اتاقک در جای خود نگه داشته میشد. البته، بررسیهای دورهای بهگونهای انجام میشد که حتی با یک کابل قطعشده هم آسانسور هیچ حرکتی کند.
پایان پروژهی امپایر استیت
امپایر استیت در یک سال و ۴۵ روز ساخته و آمادهی بهرهبرداری شد؛ سرعتی که تا آن زمان در کمتر پروژهای دیده شده بود. درنهایت، پروژه در زمان مشخص و با بودجهی برنامهریزیشده پایان یافت که موفقیت بزرگی برای شرکت مالک بود. پروژهی بلندترین ساختمان جهان در دورانی در آمریکا آغاز شد که همه گرفتار رکود بزرگ بودند. البته، زمانبندی اینچنینی بهنفع مالکان هم تمام شد؛ چون در آن سالها، هزینهی نیروی انسانی بهمقدار درخورتوجهی کاهش یافته بود.
درنهایت، پروژه با هزینهی ۴۰ میلیون و ۹۴۸ هزار و ۹۰۰ دلار بهپایان رسید که کمتر از هزینهی ۵۰ میلیون دلاری پیشبینی شده بود. امپایر استیت در یکم مه۱۹۳۱ بهصورت رسمی افتتاح شد و جیمی واکر، شهردار وقت نیویورکسیتی، سخنرانی افتتاحیه را انجام داد و هربرت هوور، رئیسجمهور آمریکا، چراغهای برج را روشن کرد.
بلندترین ساختمانهای جهان در طول تاریخ
ساخت پروژه در دوران رکود اقتصادی، مشکلات زیادی درزمینهی پیداکردن خریدار و مستأجر برای مالکان بههمراه داشت. شرایط اقتصادی در آن زمان بهگونهای نبود که افراد بتوانند در چنین ساختمان عظیمی سکونت داشته باشند. شرکت امپایر استیت در زمان تلاش برای پیداکردن مشتری، تا مرز ورشکستگی هم پیش رفت. در زمان افتتاح پروژه، تنها ۲۵ درصد از ساختمان آن اجاره شده بود. چنین روندی باعث شد لقب Empty State Building به برج داده شود. بسیاری از ساکنان اولیه نیز مهندسانی بودند که با هدف ایجاد توهم شلوغبودن برج در آن سکونت داشتند؛ حتی کارگران در سالهای ابتدایی، چراغهای طبقات خالی را روشن نگه میداشتند تا توهم شلوغبودن افزایش یابد. بههرحال، شرایط اقتصادی تا سالهای پایانی جنگ جهانی دوم ادامه داشت و تنها در آن زمان، درآمدزایی پروژه به مقدار رضایتبخش رسید.
استانداردهای ایمنی ساخت و بهداشت صنعتی پروژهی امپایر استیت، مطابق با استانداردهای روز دههی ۱۹۳۰ بود. البته تا پایان پروژه که ۳,۵۰۰ کارگر در آن مشغول بودند، ۶ نفر جان خود را از دست دادند. سرعت سریع انجام پروژه و ارتفاع آن باعث میشد زمان کافی برای پایینآمدن کارگران در زمان استراحت و نهار نباشد؛ ازاینرو، ذخیرههای غذایی در فاصلهی طبقات آماده میشدند تا کمترین زمان برای استراحت تلف شود.
بخش بالایی امپایر استیت درنهایت نتوانست به هدف اصلی، یعنی تبدیل به ایستگاهی برای کشتیهای هوایی برسد. آزمایشهای متعدد نشان داد شرایط آبوهوا و شدت باد در نیویورک، امکان چنین کاربردی را نمیدهد. درنهایت بخش بالایی مخروط، نقش آنتن تلویزیونی را برای بسیاری از شبکههای تلویزیونی نیویورک ایفا میکند.
پس از اتمام برجهای تجارت جهانی نیویورک، لقب بلندترین ساختمان جهان از امپایر استیت گرفته شد. یکی از معماران شرکت طراح اولیهی برج پیشنهاد داد با ساختن طبقاتی جدید، افتخار برای این سازه حفظ شود. طرح او شامل تخریب ۱۶ طبقهی بالایی برج و ساختن چند طبقهی جدید و درنهایت رسیدن به ارتفاع ۴۵۵ متری بود. درنهایت، مدیران بهدلایل گوناگون همچون هزینهی هنگفت و نگرانی از تخریب ظاهر برج، به این ایده رأی منفی دادند.
جدول مشخصات امپایر استیت
مشخصات | مقدار |
---|---|
هزینهی اجرایی | ۴۰،۹۴۸،۹۰۰ دلار (با احتساب هزینهی خرید زمین) |
هزینهی ساختمان | ۲۴،۷۱۸،۰۰۰ دلار |
مساحت ساختمان | ۷۹،۲۸۸ متر مربع. شرق به غرب، ۱۲۹ متر و شمال به جنوب ۵۶/۹ متر |
ارتفاع لابی | ۱۴/۳ متر از سطح دریا |
ارتفاع | ۴۴۳/۲ متر تا بالای آنتن |
تعداد طبقات | ۱۰۳ |
تعداد پلهها | ۱،۸۷۲ عدد از خیابان تا طبقهی صدوسوم |
وزن | ۳۶۵،۰۰۰ تن |
تعداد پنجرهها | ۶،۵۱۴ عدد |
دسترسی خیابانی | پنج ورودی از خیابانهای سیوسوم و سیوچهارم بلوار پنجم |
حوادث برج امپایر استیت
بلندترین ساختمان جهان در میانهی قرن بیستم، میزبان چندین حادثهی مرگبار نیز بود. در سال ۱۹۴۵، یکی از خطرناکترین رخدادها برای امپایر استیت رخ داد؛ بمبافکن B-25 درحالپرواز بهسمت فرودگاه لاگاردیا بود که در مه غلیظ گم و بهسمت منهتن منحرف شد. خلبان بمبافکن، ویلیام اسمیث، از خلبانان باتجربهی جنگ جهانی دوم بود. او توانست از برخورد با بسیاری از آسمانخراشهای منهتن جلوگیری کند؛ اما درنهایت، با سرعت ۳۲۰ کیلومتربرساعت با طبقههای هفتادوهشتم و هفتادونهم امپایر استیت برخورد کرد.
برخورد بمبافکن ضربهی شدیدی به امپایر استیت وارد کرد. خلبان و کمکخلبان و ۱۱ نفر از داخل ساختمان کشته شدند و آتش شدیدی براثر برخورد ایجاد شد؛ اما آتشنشانان در ۴۰ دقیقه آن را خاموش کردند. مدیریت بحران در این حادثه بسیار حرفهای بود و بخشهای آسیبندیده از برخورد تنها دو روز بعد به محل کار خود بازگشتند.
طبقات تخریب شده بر اثر برخورد بمبافکن
در جریان برخورد بمبافکن، قطعات متعددی از آن وارد ساختمان امپایر استیت شد و خسارتهای شدیدی به بخش داخلی وارد کرد؛ مثلا یکی از قطعات به آسانسوری در طبقهی ۷۵ خسارت زد و موجب سقوط آن شد. یکی از اپراتورها درون آن آسانسور قرار داشت که بهخاطر جمعشدن سیمهای بریدهشده از آسانسور در طبقهی پایین و مهارشدن نیروی سقوط، از آن جان سالم بهدر برد.
از میان بازدیدکنندگان میلیونی که از برج امپایر استیت بازدید کردهاند، برخی بهصورت مخفیانه عملیات دلهرهآور در آن انجام دادهاند. بهعنوان مثال، در سال ۱۹۸۶، دو نفر با پنهانکردن چترهای نجات در لباس خود، به طبقهی ۸۶ ساختمان رفتند و از آنجا پروازی نمایشی انجام دادند پ ۱۲ سال بعد نیز، فرد دیگری این کار را انجام داد. علاوهبر چنین پروازهای موفقی، ۳۰ سقوط به قصد خودکشی هم در تاریخ امپایر استیت ثبت شده است.
تعمیرات و بازسازی
بازسازی عظیم امپایر استیت در دههی ۱۹۹۰ با هزینهای افزونبر ۵۵۰ میلیون دلار انجام شد. بازسازیها شامل بهینهسازی و جایگزینی سیستمهای هشدار، آسانسورها، پنجرهها و سیستم تهویه بود. بهعلاوه، طبقههای میزبانی از بازدیدکنندگان هم برای ورود افراد معلول بهینهسازی شدند. یکی از مهمترین مراحل بازسازی نیز تمیزکردن و شفافسازی نمای خارجی بود.
در طول فرایند ساخت، ۶ نفر کارگر جان خود را از دست دادند
۱۲۰ میلیون از سرمایهی تعمیرات و بازسازی امپایر استیت به بخش انرژی تعلق داشت که با هدف صرفهجویی هرچهبیشتر در هزینهها انجام شد. بهینهسازی مصرف انرژی و کاهش حداکثری هدررفت تا میزان ۳۸ درصد در مدت پنج سال، هدف اصلی بازسازی بخشهای مرتبط بود. بهعنوان مثال، همهی پنجرهها با پوشش مخصوص بهینهسازی شدند که اجازهی ورود نور را میدهد؛ اما از عبور گرما جلوگیری میکند.
در دههی ۲۰۱۰، بهینهسازی مجددی بهویژه در بخش بهینهسازی انرژی انجام شد. بهعلاوه در سال ۲۰۱۸ برای بهبود ورود و خروج بازدیدکنندگان، ورودی اصلی آنها به خیابان ۳۴ منتقل و لابی مخصوص بازدیدکنندگان نیز بازطراحی شد. در طراحی جدید، انواع فناوریهای روز همچون پنلهای LED و کیوسکهای فروش بلیت و یک مدل معماری به ارتفاع دو طبقه بهکار رفتهاند. مرحلهی اول نوسازی تا پایان سال ۲۰۱۹، پایان مییابد که سیستم مدرن نورپردازی خارجی نیز بخشی از آن خواهد بود.
ویژگیهای منحصربهفرد امپایر استیت
امپایر استیت در زمان خود رکوردشکنی محسوب میشد و تا سالها، رکوردها را بهنام خود ثبت کرده بود. برخی از ویژگیها هنوز بهعنوان قابلیتهایی خاص از سازه باقی مانده و این نماد نیویورک را به نمادی زنده و درخورتوجه تبدیل میکنند. ساختار بالایی امپایر استیت در بالای طبقهی صدودوم ویژگیهای خاصی از این برج را نشان میدهد. در آن بخش، راههای ارتباطی با دکل برج را شاهد هستیم که زمانی قرار بود بهعنوان ایستگاه کشتیهای هوایی استفاده شود.
آسانسورهای امپایر استیت بهگونهای طراحی شدند که تا طبقهی ۱۰۱ مسافران کشتیهای هوایی را بالا ببرند. از آنجا پلهها به طبقهی صدودوم میروند که بالکنی دایرهای در آن قرار دارد. اکنون و پس از ناتمامماندن پروژهی ایستگاه کشتیهای هوایی، از این بالکن برای مقاصد تعمیر و نگهداری استفاده میشود. اتاقهای آن طبقه اکنون مملو از تجهیزات برقی هستند؛ اما برخی افراد مشهور میتوانند برای عکسگرفتن به این اتاقها هم وارد شود.
یکی از کاربردهای مهم برج بلندی همچون امپایر استیت، نصب فرستندههای رادیویی و تلویزیونی است. اولینبار در سال ۱۹۳۱ از شبکههای NBC و RCA از امپایر استیت استفاده کردند تا امواج تصویری و صوتی را مخابره کنند. آنها طبقهی هشتادوپنجم را اجاره و آزمایشگاهی در آن راهاندازی کردند. در سال ۱۹۳۴، ادوین هاوارد آرمسترانگ با RCA وارد همکاری شد و اولین فرستندهی FM جهان را در امپایر استیت نصب کرد.
فرستندههای رادیویی تلویزیونی در بالای امپایر استیت
نصب فرستندههای رادیویی و تلویزیونی در امپایر استیت در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و با بالارفتن برجهای دوقلو مشکلاتی برای شبکهها ایجاد کرد. ارتفاع بلندتر برجهای جدید امواج رادیویی از امپایر استیت را بازتاب میداد که اختلالاتی در شبکهها ایجاد میکرد. درنهایت، بسیاری از شبکهها فرستندههای خود را به برج جدید منتقل کردند. پس از حملات ۱۱سپتامبر و فروریختن برجهای دوقلو، باردیگر بسیاری از شبکهها برنامههای خود را از بالای امپایر استیت پخش کردند. درنهایت، با پایانیافتن برج مرکز تجارت جهانی یک در سال ۲۰۱۳، برخی از شبکهها به برج جدید نقلمکان کردند.
بازدید از امپایر استیت
همانطورکه گفته شد، طبقههای هشتادوششم و صدودوم برج امپایر استیت، مخصوص بازدیدکنندگان طراحی شدهاند و سالانه چهارمیلیون نفر از آنها بازدید میکنند. طبقههای بازدیدی امپایر استیت از همان زمان افتتاح، بیش از رقبایی همچون برج راکفلر پلازا ساختمان کرایسلر بودند. حتی برج نوساز تجارت جهانی هم نمیتواند بهاندازهی امپایر استیت بازدیدکننده جذب کند.
گردشگران برای بازدید از امپایر استیت بلیتهای مخصوص طبقهی هشتادوششم را میخرند و برای بازدید از طبقهی صدودوم باید هزینهی جداگانهای بپردازند. بهعلاوه، گزینههای دیگری نیز برای بلیت بازدیدکنندگان وجود دارد. بهعنوان مثال، میتوان به بلیت مشاهدهی طلوع خورشید و تور ویژه با دسترسی VIP و بستهی بازدید صبح و بعدازظهر در یک روز اشاره کرد. در طبقهی هشتادوششم، مناطق بازدید بازوبسته تعبیه شدهاند؛ اما طبقهی صدودوم تنها در منطقهای بسته و کوچکتر میزبان بازدیدکنندگان است. طبقههای مخصوص بازدیدکنندگان در برخی سالها، درآمدی بیشتر از اجاره برای مالکان امپایر استیت بهارمغان آوردهاند.
یکی از جاذبههای گردشگری امپایر استیت بهنام نیویورک اسکایراید در سال ۱۹۹۴ در طبقهی دوم نصب شد. این بخش از شبیهساز حرکتی تشکیل شده که بهعنوان مکملی برای طبقههای بازدیدی در نظر گرفته شد. بازدیدکنندگان علاوهبر مشاهدهی نمایشی از برج بهمدت ۲۵ دقیقه، برنامههای شبیهسازی را نیز بهمدت هشت دقیقه تجربه میکردند.
نسخهی اولیهی شبیهسازی برج امپایر استیت تا سال ۲۰۰۲ پابرجا بود که در آن یکی از بازیگران نقش خلبانی را ایفا کرده بود که از سقوط ساختگی هواپیما جلوگیری میکرد. پس از حملات ۱۱سپتامبر۲۰۰۱، برنامهی شبیهسازی پرواز تغییر کرد و در نسخهی جدید، بیشتر روی بحث اطلاعرسانی بهجای سرگرمی تأکید و اطلاعاتی هم از حادثهی سال ۲۰۰۱ به بازدیدکنندگان داده شد. درنهایت، بخش شبیهساز پرواز در سال ۲۰۱۵ تعطیل شد.
نورپردازی امپایر استیت علاوهبر کاربردهای اختصاصی، بهعنوان جاذبهی گردشگری نیز شناخته میشود. در نوامبر۱۹۳۲، اولینبار از نورافکنهای عظیم بالای برج استفاده شد که پیروزی روزولت در انتخابات آمریکا را اعلام کردند. نورافکنهای فشار قوی جدید در سال ۱۹۶۴ در طبقهی هفتادودوم نصب شدند تا بالای ساختمان را نورپردازی کنند. در سال ۱۹۷۶، پیشنهاد جابهجایی هزار لامپ رشتهای موجود در برج با ۲۰۴ لامپ متالهالید جایگزین شدند. در همان سال، نورپردازیهای ویژهی قرمز و سفید و آبی بهمناسبت جشنی ملی در امپایر استیت نصب شدند.
از سال ۱۹۷۶، نورپردازی ویژهای در بالای برج امپایر استیت اجرا شده که طبق رخدادهای فصلی و تعطیلات، قابلیت تغییر دارد. بهعلاوه، گروهها و سازمانها میتوانند ازطریق وبسایت امپایر استیت برای نورپردازی در مناسبتهای خاص درخواست دهند. رخدادهای متعددی همچون قدردانی از افراد گوناگون، حمایت از تیمهای ورزشی نیویورک، سالروز مرگ افراد مشهور و موارد مشابه، همگی در نورپردازیهای مناسبتی امپایر استیت لحاظ میشوند.
در سال ۲۰۱۲، همهی لامپهای متالهالید امپایر استیت با ۱,۲۰۰ لامپ LED جدید جایگزین شد که رنگهای ارائهشدنی در نورپردازی را از ۹ به ۱۶ میلیون افزایش داد. سیستم جدید کنترل کامپیوتری دارد و جلوههای مدرنتری در نورپردازیها به برج میدهد.
در سال ۱۹۶۵، کمپین تبلیغاتی فورد باعث شد جاذبهای گردشگری در محل بازدید از امپایر استیت ایجاد شود. مهندسان شرکت آمریکایی تصمیم گرفته بودند نمونهای از فورد موستانگ را بهصورت نیمهمونتاژ تا طبقههای بالایی برج جابهجا و باردیگر آن را مونتاژ کنند. این فرایند با موفقیت انجام شد و در سال ۲۰۱۵ نیز، نسخهی جدیدی از فورد موستانگ به بالای امپایر استیت رفت.
علاوهبر جاذبههای معماری امپایر استیت، مسابقات جذابی هم در آن برگزار میشود که حکم جاذبهی گردشگری دارد. مسابقات پلهنوردی امپایر استیت از سال ۱۹۷۸، هرساله از طبقهی همکف تا طبقهی هشتادوششم برگزار میشود. شرکتکنندگان باید ارتفاعی ۳۲۰ متری را از پله بالا بروند که ۱,۵۷۶ پله را شامل میشود. رکورد مسابقات با زمان ۹ دقیقه و ۳۳ ثانیه به پائول کریک، دوچرخهسوار استرالیایی، تعلق دارد.
یکی از نکات مهم دربارهی امپایر استیت این است که این ساختمان اوراق بهادار عرضهپذیر در بورس دارد. درواقع، سهام ساختمان از سال ۲۰۱۳ با نشان ESRT در بورس اوراق بهادار نیویورک معامله میشود.
امپایر استیت شاید امروزه بلندترین ساختمان نیویورک نباشد؛ اما قطعا همچنان مهمترین بنای این شهر محسوب میشود.