کشف خمرههای اسرارآمیز هزارساله در لائوس
باتوجهبه اکتشافات اخیر لائوس، بهنظر میرسد نوع تدفین آیینی که استفاده از نوعی خمرههای عظیم سنگی را شامل میشد، در آسیای جنوبشرقی مرسومتر از تصور قبلی بوده است. گروهی از باستانشناسان به سرپرستی دوگالد اوریلی، از دانشگاه ملی استرالیا، بهکمک مقامهای دولت لائوس موفق شدند محل باستانی مملو از خَرسَنگهای عظیمالجثهی جدیدی در این کشور کشف کنند. درمجموع، تمامی این محلها ۱۳۷ خمرهی سنگی موسوم به خمرههای مردگان کشف شده که قبلا از آنها اطلاعی در دست نبود.
قدمت این خمرههای باستانی هزار سال برآورد میشود و تمامی خمرههای کشفشده در جنگلهای کوهستانی دورافتادهای گذاشته شده بودند. بدینترتیب، با کشفهای جدید پراکنش جغرافیای این نوع تدفین ناشناخته بیشتر شد. نیکلاس اسکوپال، یکی از پژوهشگران این تیم، در بیانیهای اعلام کرد:
پیشتر، تنها برخی از شکارچیان ببر از این محلهای باستانی دیدن کرده بودند. اکنون، این محلها دوباره کشف میشوند و این امیدواری وجود دارد که تصور واضحتری از این فرهنگ و ترتیب انجام مناسک مذهبی آیینی اینجا بهدست بیاوریم.
در طول اکتشافات درمجموع ۱۳۷ خمرهی سنگی موسوم به «خمرههای مردگان» کشف شد.
از قرن نوزدهم، باستانشناسان از خمرههای مردگان اطلاع داشتند؛ اما مادلین کلانی، باستانشناس فرانسوی، در دههی ۱۹۳۰، اولین کسی بود که پژوهشهای علمی دربارهی این آثار باستانی را انجام داد. تاکنون هزاران خمره از این دست در دشتهای «فلات شینگخوانگ» در شمال لائوس کشف شدهاند. قدمت این خمرهها که ارتفاع و قطرشان بین ۱ تا ۳ متر است، به عصر آهن (۵۰۰قم تا ۵۰۰م) بازمیگردد.
کاربرد خمرههای مردگان برای باستانشناسان بهصورت معما باقی مانده است
کلانی و باستانشناسانی که بعدا راه او را ادامه دادند، بر این باورند که این خمرهها برای نوعی مراسم تدفین باستانی بهکار میرفتهاند. حال مشخص نیست مردگان را بهصورت موقت در این خمرهها باقی میگذاشتند یا اینکه بهعنوان نوعی گورستان ثانوی بهکار میرفتند و شاید هم برای هر دو اینها. این خمرهها و خمرههای کشفشدهی دیگر در منطقهی آسام در هندوستان و جزیرهی سولاوسی در اندونزی، نشاندهندهی مجموعهی پیچیدهای از مناسک تدفین هستند که بهنوعی مراحل تجزیهی جسم را تداعی میکنند. این نشان میدهد مردمان باستان ممکن است مراحل مختلف معنوی یا متافیزیکی را برای مرگ متصور بوده باشند.
باستانشناسان از قرن نوزدهم از این خمرههای مردگان اطلاع دارند.
بااینحال، هدف دقیق این خمرهها مدتها است که برای باستانشناسان معمایی نامکشوف باقی ماندهاند. پژوهشگران حتی نمیدانند مردمان کدام فرهنگ این خمرهها را ساختهاند. بهگفتهی اوریلی، بهنظر میرسد این خمرهها که برخی از آنها ۱۴ تن وزن دارند، در معادن تراشیدهاند و از فواصلی بسیار دور تا کیلومترها دورتر به محل فعلی آورده شدهاند. درادامه، وی افزود هنوز توضیحی برای این مسئله نیافته که چرا این محلها بهعنوان محل نهایی استقرار این خمرهها بهکار رفته است. دراینحال، هیچ شواهدی دال بر سکونت انسانها در این منطقه وجود ندارد.
تاکنون هزاران خمره از این دست در دشتهای فلات شینگخوانگ در شمال لائوس کشف شدهاند.
همانطورکه اشاره شد، بهنظر میرسد پراکنش خمرههای مردگان از آنچه قبلا تصور میشد، گستردهتر است. این امر نشان میدهد هرگونه مراسم و آیین تدفینی مرتبط با این خمرهها بسیار مرسوم بوده است.
بهگفتهی پژوهشگران، برخی صفحات حکاکیشده نیز در اطراف خمرهها پیدا شدند که احتمالا بهعنوان سنگ قبر یا یادبود بهکار میرفتهاند. این صفحات که بهدلایل نامعلومی پشتبهرو گذاشته شدهاند، با برخی اشکال هندسی، دوایر، تصاویر حیوانات و شمایل انسانها تزیین شدهاند.
باوجوداین، حکاکیهای تزیینی روی خود خمرههای غولپیکر بسیار نادر است. پژوهشگران مطمئن نیستند چرا برخی خمرهها تزئین شدهاند و برخی همینطور بدون حکاکی رها شدهاند و اینکه چرا برخی طرحهای هندسی و سایر خمرهها تصاویر دارند.
تمامی این خمرههای هزارساله در جنگلهای کوهستانی دورافتادهای گذاشته شده بودند.
درهمینحال، باستانشناسان خمرههای مینیاتوری از جنس خاک رس پیدا کردهاند که شباهت بسیار زیادی به خمرههای سنگی دارند. اوریلی میگوید بسیار دوست دارد بداند چرا این مردمان باستانی خمرههای مینیاتوری اینچنینی ساختهاند. مصنوعات دیگری نیز در نزدیکی خمرهها پیدا شدهاند؛ از جمله برخی سفالهای تزیینی، مهرههای شیشهای، گوشوارهها و دوکهای نخریسی برای پارچهبافی. پژوهشگران امیدوارند تجزیهوتحلیل تطبیقی را از روی DNA بقایای اجساد خمرههای لائوس با خمرههای هندوستان و اندونزی انجام دهند.