رباتهای بوستون داینامیکس در آستانه ترک محیط آزمایشگاهی و ورود به دنیای واقعی
بیشک هیچ یک از شرکتهای رباتیک دنیا تاکنون نتوانستهاند محصولاتی مشابه با بوستون داینامیکس (Boston Dynamics) به دنیا عرضه کنند. ویدئوهای منتشرشده از قابلیتهای رباتهای این شرکت همواره شگفتی مخاطبان را برانگیخته است. چه این فیلم مربوطبه دستهای از رباتها باشد که یک کامیون را یدک میکشند یا یک ربات دوپا که با چابکی یک انسان از تعدادی جعبه بالا میرود.
در این میان، تصورات برخی از ما دربارهی آیندهی پیشرو در حضور رباتها چندان خوشبینانه نیست و بسیاری هنوز از خیزش رباتها علیه انسانها و بروز یک آخرالزمان رباتیک در وحشت بهسر میبرند. اگر بهخاطر داشته باشید یک ماه پیش نیز شاهد انتشار ویدئویی ساختگی از ضربوشتم یک ربات توسط انسانها بودیم. در این ویدئو بااینکه بهوضوح نام شرکت سازنده نیز آشکارا به Bosstown Dynamics تغییر یافته بود، اما هنوز هم بسیاری از کاربران واقعیبودن آن را باور کرده بودند. این خود نشانهای آشکار از این واقعیت بود که طی سالیان گذشته، انتظارات افراد از دستاوردهای این شرکت رباتیک تا چه حد بالا رفته است.
اما در پی همهی آن پیشرفتهای حماسی، بوستون داینامیک هنوز نیز با یک چالش بسیار بزرگ مواجه است و آن، آمادهکردن این رباتهای پایدار برای عرضه به بازار واقعی است. پس از سالها ساخت و تست محصولات آزمایشی، حال این شرکت عزم آن دارد که تا پایان سال جاری میلادی، نمونهای از رباتهای تجاری خود را به بازار عرضه کند. نام این مدل، کوادروپدال اسپات (quadrupedal Spot) است. عرضهی این مدل میتواند محک خوبی برای حاصل چندین و چند سال تحقیق و توسعه ازسوی بوستون داینامیک باشد. مهمتر از آن اینکه موفقیت یا شکست پروژهی اسپات میتواند روایتگر بخشهای مهمی از چشمانداز نهایی آیندهی جهان باشد.
آیا آمادهی حضور رباتها در میان جوامع خود هستیم؟
نمایی از ربات اسپات در کنفرانس Amazon re:MARS
تمامی افرادی که در صنعت رباتیک مشغول هستند روی یک موضوع اتفاق نظر دارند و آن اینکه این صنعت حاصل سالهای سال، آزمون و خطای بیرحمانه است. صنعت رباتیک بهخاطر تعدد استارتاپهایی که طی سالهای اخیر یکی پس از دیگری ورشکست شدند، بسیار بدنام شده است. تنها در سال گذشته، سه شرکت فعال در این حوزه به شکست خود اعتراف کردند. در واکنش به این اتفاقات، جیمز کافنر، از کارشناسان کهنهکار مؤسسهی پژوهشی تویوتا، چالشهای اصلی موجود در عرصهی رباتیک را اینگونه بیان میدارد:
این عرصه نیاز به یک سرمایهگذاری چشمگیر، مدیریتی متعهدانه، نیروی کار، منابع و زیرساختهای قدرتمند و یک استراتژی عالی برای بازار و محصول دارد. بهعلاوه، اهمیت یک عملیات بینقص نیز بر کسی پوشیده نیست.
بوستون داینامیکس رباتهای مخنلفی ازجمله BigDog و LS3 (تصویر بالا) را برای ارتش آمریکا تولید کرده است؛ اما این پروژهها بهخاطر پرسروصدابودن کنار گذاشته شدهاند.
رباتهای بوستون داینامیک، دستکم براساس آنچه تصور میکنیم، کاملا بینقص بهنظر میرسند. واقعیت آن است که این رباتها هنوز در محیطهای شلوغ و برای کاربریهای تجاری تست نشدهاند. این شرکت از زمان تأسیس خود در سال ۱۹۹۲ تاکنون تنها به مشتریان ثروتمندی همچون وزارت دفاع [ایالاتمتحده] و شرکت آلفابت چشم دوخته است. بوستون داینامیک در سالهای نخستین تنها بهواسطهی قراردادهای دولتی سرپا مانده بود؛ تا اینکه در سال ۲۰۱۳ بهمالکیت آلفابت (شرکت مادر گوگل) درآمد. این تصاحب، تلاشی ازسوی غول دنیای فناوری بود تا بتواند شانس خود را در عرصهی رباتیک نیز بیازماید.
صنعت رباتیک بهخاطر تعدد استارتاپهایی که طی سالهای اخیر یکی پس از دیگری ورشکست شدند، بسیار بدنام شده است
مارک ریبرت، مدیرعامل بوستون داینامیک در مصاحبه با سایت ورج میگوید که سالهای اولیهی پژوهشهای قراردادی برای رسیدن شرکت به سطح فعلی ضروری بود. او میافزاید:
ما برای سالهای طولانی تنها یک شرکت تحقیقاتی بهشمار میآمدیم و تنها مشغول آزمودن حد و حدود قابلیتهای رباتهایی بودیم که متناسب با انتظارات مردم باشند. طبیعی است که در حین فرایند تحقیق و توسعه این رباتها، کارایی آنها بیشتر و بیشتر شد؛ تا آنجا که یک روز متوجه شدیم که این ربات، قابلیت عرضهی تجاری را نیز دارد.
قراردادهای پنتاگون این فرصت را در اختیار بوستون داینامیک قرار داد که بتوانند فناوری رباتهای پادار نظیر بیگداگ (BigDog) را توسعه دهد (هرچند که این نسخه بهخاطر سروصدای زیادش ازسوی ارتش رد شد)؛ اما این فعالیتها هنوز به عرضهی یک ربات قابلفروش منجر نشده بود. با این حال، شرکت همواره توانسته حامیان خود را با ارائهی قابلیتی خارقالعاده که سالیان دراز از دسترس بشر دور بود، شگفتزده کند: تحرکپذیری.
هاد لیپسون، یکی از اساتید دانشکدهی مهندسی دانشگاه کلمبیا میگوید تحرکپذیری واقعی، قابلیتی است که عملا خارج از حوزهی توانایی بیشتر رباتها قرار میگیرد. او میافزاید:
ما تصور میکنیم انجام بازی شطرنج موضوع مهمی بهشمار میآید؛ ولی راهرفتن با هماهنگی صدها عضله، موفقیتی باورنکردنی است. رباتها در بسیاری از موارد بسیار دستوپاچلفتی هستند و حتی مواجهه با کوچکترین موانع نیز آنها را سردرگم میکند.
یک ربات صنعتی رایج در کاربریهای امروزی: ایستا و غیرهوشمند
امروزه بیشتر ماشینهای مورداستفادهی ما در کارخانجات و شرکتها عظیمالجثه، ثابت و غیرهوشمند هستند؛ این تجهیزات تنها برای انجام یک سری وظایف محدود در یک مکان مشخص طراحی شدهاند. اما رباتهای آینده منعطف و پویا خواهند بود. آنها قادر خواهند بود دوشادوش مردم کار کنند و نسبتبه تغییر شرایط محیطی و رفتاری واکنش نشان دهند. درواقع علت تمایل بوستون داینامیک برای نمایش قابلیتهای جدید رباتهایش در ویدئوهای منتشرشده نیز همین است. حتی در نمونههایی از این ویدئوها شاهد آن هستیم که طراحان چند لگد محکم به یک ربات چهارپا وارد میکنند تا عمق قابلیت تطبیقپذیری آن را با تغییرات فیزیکی محیط نشان دهند. لیپسون میگوید:
بوستون داینامیک برای دههها سعی کرده این محدودیت حرکتی در رباتها را از میان بردارد. اما در ادامه، نمونههای قابلفروش نیز به اهداف شرکت افزوده شد.
بوستون داینامیکس توانست قابلیت خارقالعادهی «تحرکپذیری» را در رباتها عرضه کند که سالها از دسترس ما خارج بود
این همان سیاستی است که در بسیاری از صنایع دیگر نیز پذیرفته شده است. اریک نیوز، بنیانگذار یکی از شرکتهای فعال در صنعت اتوماسیون با نام پلاس وان رباتیکس (Plus One Robotics) در این رابطه میگوید:
آنها قبل از این، با هزینهی دولت کار میکردند و از این پس، با هزینهی گوگل. آنها هیچ مأموریتی نداشتند و تنها شگفتانگیز بودند و پیشتر نیز این موضوع را اثبات کرده بودند.
اولین گامها جهت تجاریسازی فعالیتهای بوستون داینامیک در سال ۲۰۱۷ و ازسوی یکی از بزرگترین سرمایهگذاران ژاپنی دنیای فناوری، سافتبانک (SoftBank) برداشته شد. ریبرت میگوید تجاریسازی همواره هدف غایی مجموعه بوده است؛ اما دسترسی به منابع سافتبانک عملا به این شرکت اجازه داد بتواند شکل تازهای به خطوط تولید رباتهای خود ببخشد. این موضوع به گفتهی گیلبرت، یکی از عناصر حیاتی کار بود. نیوز میگوید: «بیشک، سافتبانک یک شرکت تجاری است و میخواهد از این سرمایهگذاری خود به سودآوری برسد.»
سرمایهگذاریهای دیگر این شرکت ژاپنی در صنعت رباتیک (شامل Aldebaran ،Pepper robot و Fetch Robotics که درزمینهی اتوماسیون انبارها فعالیت داشند)، منجر به آغاز فروش رباتهایی تجاری برای سالهای متمادی شد.
درکنار روند تجاریسازی ربات اسپات، بوستون داینامیکس یکی از استارتاپهای لاجستیکی بانام کینما سیستمز (Kinema Systems) را خریداری کرد تا عرصه را برای ورود خود به صنعت اتوماسیون انبارها هموار کند. پس از تصرف این شرکت، بوستون داینامیکس شروع به فروش رباتهای صنعتی کرد و توانست جای پای خود را در این صنعت جدید باز کند. با این رویکرد جدید، ریبرت نیز بهمرور به چهرهای نامآشنا در کنفرانسهای فناوری بدل شد. او بهدفعات روی صحنه رفت و قابلیتهای خیرهکنندهی ربات اسپات را در پرش، دویدن و حتی رقصیدن در معرض نمایش گذاشت.
ریبرت وعده میدهد که اسپات روزی به «اندروید دنیای رباتیک» تبدیل خواهد شد؛ یک پلتفرم قابل سفارشیسازی که شرکتهای دیگر نیز میتوانند از آن برای برآوردهکردن نیازهایشان بهره ببرند. ریبرت میگوید:
ما (اسپات) را بهگونه ای طراحی کردهایم که بتواند برای بسیاری از کاربران مختلف قابل سفارشیسازی باشد. بهزودی ما متعلقاتی را عرضه خواهیم کرد که میتوانند برای سفارشیسازی این رباتها مورد استفاده قرار گیرند.
با این حال، زمان آغاز فروش و قیمت نهایی محصول هنوز تعیین نشده است. بهنظر میرسد تجهیزات پیشنهادی شامل بازوهای رباتیک برای برداشتن اجسام، حسگرهای گرمایی، دوربینهای ۳۶۰ درجه و تجهیزات ارتباط رادیویی شود. این متعلقات متنوع خود نشانگر آن است که بوستون داینامیکس قصد دارد رباتهای اسپات را برای حجم وسیعی از کاربریهای مختلف به فروش یا اجاره بگذارد؛ از نقشهبرداری سایتهای ساختوساز و تولید صنعتی گرفته تا خدمات تحویل کالا و کاربریهای امنیتی.
قرار است پلتفرم اسپات، در حکم اندروید دنیای رباتیک باشد
یکی از پرسشها این است که آیا برای نوع مشتریان محصولی مانند اسپات، محدودیتی نیز وجود خواهد داشت؟ مثلا منع مأموریتهای اجرای قانون یا کاربریهای نظامی؟ ریبرت احتمال وضع چنین محدودیتهایی را رد نمیکند:
ما مشتاق به کاربری مسئولیتپذیر رباتهای خود هستیم. من فکر میکنم پاسخ به این پرسش آسان نیست؛ چراکه چالشهای متعددی در این زمینه وجود دارد.
بهیقین، تقاضا برای چنین کاربریهایی نیز در بازار وجود دارد. شرکتهایی نظیر Knightscope پیش از این نیز اقدام به عرضهی رباتهای نگهبانی کردهاند که وظیفهی حراست از مکانهایی نظیر پارکینگها و بازارهای خرید را برعهده دارند. با اینکه رباتهای نگهبان با هزینهی تقریبی هفت دلار در هر ساعت، بسیار ارزانتر از نمونههای انسانی هستند؛ ولی هنوز بهخاطر استفاده از چرخ بهجای پا از محدودیتهایی رنج میبرند. عبور از جداول حاشیهی پیادهرو برای این رباتها چالشساز است و بالارفتن از پلهها نیز تقریبا برایشان غیرممکن است. نمونهای از این تجارب ناموفق را میتوان در واقعهی سال ۲۰۱۷ مشاهده کرد؛ وقتی یکی از رباتهای امنیتی Knightscope حین انجام وظیفه، با سر در یک آبنما فرود آمد. حال که قابلیت خیرهکنندهی اسپات را در بالا رفتن از پلهها را میبینیم، باید اقرار کرد شاید تکرار چنین وقایعی در آیندهی نزدیک کاملا غیرمحتمل بهنظر برسد.
قابلیت اصلی اسپات در ماژولاربودن آن نهفته است؛ مشتریان مینوانند تغییرات مختلفی را روی آن اعمال کنند؛ مانند اتصال یک دست گیرنده روی سر ربات (در تصویر بالا).
در مقطع فعلی، رباتهای بوستون داینامیکس تنها به یک محصول ساده شباهت ندارند؛ بلکه چشماندازی از آیندهی این صنعت را نشان میدهند. ساخت رباتهای پادار برای دههها تنها یک رؤیا بود؛ اما پیشرفتهای اخیر در زمینههای مختلف شامل حسگرها، موتورها، نرمافزارهای کنترلی و بینایی ماشین توانست رنگ واقعیت به آن ببخشد.
ریبرت میگوید تفاوت میان اسپات با نسل قدیم رباتهای پادار از زمین تا آسمان است. او میافزاید سالهای سال تلاش برای تشخیص زمین، بالانسکردن ربات و کنترل آن انجام گرفته است. برای رسیدن به این سطح، شرکت بوستون داینامیک به دانشی تکیه داشته که ریبرت آن را «هوش مصنوعی سطح پایین» مینامد. ریبرت به هوش مصنوعی مورداستفاده در آن دسته از سیستمهای کنترلی ربات اشاره دارد که مسئولیت سرپا نگاهداشتن و بالانسکردن ربات را در تمامی شرایط بهعهده دارد. درواقع فرماندادن به ربات برای حرکت بهسوی یک مقصد خاص و انجام امور مختلف تنها بهعهدهی اپراتورهایی است که ازطریق نوعی تبلتهای گیمینگ بهینهشده، حرکات ربات را کنترل میکنند.
لیپسون میگوید رباتهای پادار از بسیاری جهات دارای برتریهایی نسبتبه نمونههای پیشین هستند. آنها از بالانس بالایی برخوردار هستند و مقاومت بالایی دربرابر واژگونشدن از خود نشان میدهند. آنها توانایی کار در محیطهای متنوعی را دارند و سازگاری خوبی از خود نشان میدهند. لیپسون میافزاید:
برای همین است که در طبیعت نیز شاهد نمونههای زیستی چندپای زیادی هستیم. این یک پلتفرم تطبیقپذیر است و من باور دارم که این پلتفرم آینده خواهد بود.
بوستون داینامیکس تنها شرکتی نیست که این ظرفیت بالقوه را درک کرده است. در خلال سالهایی که این شرکت تلاش داشته طراحیهای خود را بهینهتر کند، شرکتهای نوپای دیگری نیز از نقاط دیگر جهان با محصولاتی مشابه سر برآوردهاند. یکی از این محصولات لایکاگو (Laikago) است؛ رباتی چهارپا که توسط شرکت چینی Unitree Robotics طراحی و تولید شد. بهعنوان نمونهی دیگر نیز میتوان به محصولات سری Vision و Wraith ساخت شرکت آمریکایی Ghost Robotics و نیز ربات ANYmal ساخت شرکت انیبوتیکس (ANYbotics) وابستهبه دانشگاه علم و فناوری ETH زوریخ در سوئیس اشاره کرد.
ANYmal از برخی جهات به ربات اسپات شباهت دارد. این ربات چهارپا نیز قادر به انجام وظایف مخنلفی در فضای داخلی و خارجی است و متعلقات متنوعی را میتوان برای آن درنظر گرفت. پیتر فرانکهاسر، از همبنیانگذاران شرکت انیبوتیکس میگوید که این شرکت پیشتر فروش رباتهای خود را آغاز کرده است و حتی نمونهای آزمایشی از ماشینهای خود را در یک سکوی نفتی فراساحلی در دریای شمالی در معرض نمایش گذاشته است. با این حال، او درمورد میزان فروش فعلی محصولات شرکت خود اظهارنظری نکرد.
ANYmal برای نقشهبرداری از یک سکوی نفتی در دریای شمال مورد استفاده قرار گرفت.
عرضهی ربات هندل بهمعنای معرفی علنی رباتها بهعنوان جایگزین نیروی کار انسانی در محیط انبارها و کارخانجات بود
فرانکهاسر میگوید این بهمنزلهی یک ویترین کامل از فناوری است. ماشینهای پادار نهتنها میتوانند از پس حرکت در در دالانهای باریک و پلکان این نوع از محیطهای صنعتی برآیند؛ بلکه اعزام یک ربات به مأموریتی در نقاط دورازدسترس، بهمعنای عدم نیاز به حضور یک انسان در محیطهای خطرناک است. او میافزاید که این سری از مشاغل خطرناک، دور از دسترس و پرهزینه هستند. از دیدگاه فرانکهاسر، عرضهی رباتهای پادار ازسوی شرکتهای مختلف خبر خوبی محسوب میشود. او میگوید این امر باعث ایجاد یک بازار متنوعتر میشود و اعتماد بیشتری در مشتریان ایجاد میکند. درصورت وجود تنها یک تأمینکننده، شرکتها در خرید این نوع محصولات تردید خواهند کرد.
جف برنشتاین، رئیس اتحادیهی اتوماسیون پیشرفته نیز با این قضیه موافق است و ورود شرکتهای دیگری غیر از بوستون داینامیکس را در این عرصه نشانهی خوبی قلمداد میکند. با این حال او معتقد است که با توجه به جدیدبودن این صنعت، اعلام زمان فراگیر شدن آن امری بس دشوار خواهد بود. او میافزاید: «ما تاکنون شاهد وجود محصولات چندانی از این دست در بازار نبودهایم.»
با اینکه امید زیادی برای موفقیت محصولی مانند اسپات در بازار احساس میشود؛ اما هنوز چالشهای زیادی در مسیر ترویج کاربری این رباتها در محیطهای سطحپایینتر (ولی پردرآمدتری) نظیر انبارها دیده میشود.
پس از آنکه بوستون داینامیکس شرکت کینما سیستمز را به مالکیت خود درآورد، فروش ربات پیک (Pick) را آغاز کرد. این ربات نمونهای از بازوهای رباتیک ایستایی بود که در کنار استفادهاز مکندههای پنوماتیک، از قابلیت یادگیری عمیق برای دیدن محیط اطراف بهره میبرد. امسال نیز این شرکت اقدام به رونمایی یک ربات چرخدار با نام هندل (Handle) کرد که باکمک یک وزنهی تعادلی میتوانست اجسام مختلف را توسط بازوی خود بردارد. این ربات برای انجام وظایفی نظیر تخلیهی اجناس از روی پالتها و چیدن جعبهها کاربرد دارد.
بازار فروش ربات پیک بسیار ساده بهنظر میرسید. شرکت کینما سیستمز توانسته بود پیش از ادغام با بوستون داینامیکس، کاربردیبودن این نوع فناوری را اثبات کند. اما معرفی محصولی چرخدار مانند هندل به صنعت بسیار بلندپروازانهتر بود؛ حتی بسیار بلندپروازانهتر از محصولی مانند اسپات. بوستون داینامیکس عملا رباتی را معرفی کرده بود که میتوانست جایگزینی برای کارگرهای انسانی باشد؛ رباتی که حتی میتوانست بهخوبی یک انسان در محیط انبارها مسیریابی کند. این حرکت بیشتر بهمعنای ورود علنی رباتها در جریان گردش کار شرکتها بود تا صرفا یک سازماندهی ساده در فعالیت کارخانجات و انبارها.
هندل (Handle) مجهزبه انواعی از مکندههای پنوماتیک است که میتواند برای برداشتن جعبهها بهکار روند؛ با این حال هنوز برای برداشتن قطعات دیگر چندان بهینه نیستند.
نیوز نیز بر این باور است که این کار حتی برای شرکت او که در زمینهی اتوماسیون لجستیک و انبارها فعال است، با دشواریهای زیادی همراه است. او میگوید طراحی هندل عمیقا هنر بوستون داینامیکس را نشان میدهد؛ یعنی یک محصول ظریف و انعطافپذیر یا یک اثر زیبای مهندسی. با این حال، این ایده نسبتبه روشهای دیگر نظیر نیروی انسانی و مکانیکی بسیار پرهزینهتر است. او هشدار میدهد که نوع طراحی این محصول، محدودیتهایی را برای کاربریهایش ایجاد کرده است.
در وهلهی اول، این محصول بدون سیم کار میکند و این بهمعنای وابستگی کارکرد آن به باتری خواهد بود. شرکتها مجبور هستند تعداد بیشتری از این محصول را بخرند تا در زمان شارژ یک گروه، بتوانند از سایر رباتها برای امور جاری خود استفاده کنند. بهعلاوه، چنگک پنوماتیک این ربات تنها میتواند انواع خاصی از کالاها را بردارد که میتواند برای انجام بسیاری از وظایف رایج در انبارها نظیر بارگیری و تخلیهی کامیونها مشکلساز باشد. نیوز میگوید:
امروزه هیچروشی برای انجام این نوع کارها توسط رباتها وجود ندارد. مانند آن است که بخواهید در فضایی سهبعدی Tetris بازی کنید؛ آن هم در شرایطی که نیمی از قطعاتی که با آنها سروکار دارید اصلا شکل مشخصی ندارند. من مطمئن هستم که ربات هندل با شکل و شمایل فعلی هرگز رنگ یک انبار واقعی را به خود نخواهد دید. آنها باید هنوز کارهای زیادی را برای عرضهی چنین محصولی به بازار انجام دهند.
ریبرت نیز میگوید این فناوری هنوز در دست توسعه است و شرکت هنوز برنامهی زمانی مشخصی برای آغاز فروش هندل در بازار ندارد. اما همچنان معتقد است که اتوماسیون انبارها یک فرصت عظیم است. او میافزاید:
وقتی به فعالیتهای لجستیکی در گوشهوکنار جهان نگاه میکنید، میبینید که این امور عموما اتوماسیون نشدهاند. امروزه ذهن افراد درگیر این واقعیت است که آمازون انبارهای خود را تماما اتوماسیون کرده؛ اما آنها هنوز حداکثر یک یا دو وظیفه را در محیط کار خود اتوماسیون کردهاند. داشتن رباتهایی مانند هندل که بهمعنای واقعی کلمه، متحرک و داینامیک هستند، میتواند بسیار تعیینکننده باشد. این فرصتی کاملا دردسترس برای ما محسوب میشود.
ربات دوپای Atlas محصولی از بوستون داینامیکس که تنها درمرحلهی تحقیق و توسعه است.
همانگونه که از نظرات کاربران در زیر پستهای ویدئویی بوستون داینامیکس نیز برمیآید، سخن گزافی نیست اگر بگوییم این شرکت معیاری حقیقی از آیندهی صنعت اتوماسیون جهان بهشمار میآید؛ آیندهای که قطیعیتی در آن دیده نمیشود.
برخی اقتصاددانان بیم آن دارند که جایگزینی انسان با ماشین نتواند هیچگونه مزیتی برای اقتصاد جهان بههمراه خود بیاورد
رباتها روزبهروز بیشتر در محیطهای زندگی ما دیده خواهند شد؛ اما کارشناسان بیم آن دارند که این حضور نتیجهی مطلوبی در پی نداشته باشد. در مقالهای که اخیرا منتشر شد، دو اقتصاددان شناختهشده با نامهای دارون آسموگلو و پاسکوال رسترپو نسبتبه وقوع پدیدهای هشدار دادهاند که آن را اتوماسیون «نسبی» نامیدهاند. این پدیده به وضعیتی اشاره دارد که در آن فناوری ضمن جایگزینکردن انسانها، هیچگونه مزیتی برای اقتصاد به همراه نیاورد. بدین ترتیب، کارخانجات اتوماسیونشده سریعتر یا پربازدهتر نمیشوند. تنها انسانها با ماشینها جایگزین میشوند تا کسانی که در این رویه ذینفع هستند، به منافع شخصی خود دست یابند.
ما همین حالا نیز شاهد بروز چنین سازوکاری در نیروی کاری جهان هستیم. برای مثال، کارمندان فروشگاههای والمارت (Walmart) میگویند با اینکه رباتها اموری مانند اسکن قفسهها را بهعهده گرفتهاند؛ اما این قضیه کمکی به بهبود شرایط کاری آنها نکرده است. در حقیقت، کار آنها سختتر نیز شده؛ چراکه اکنون وظیفهی مدیریت رباتها نیز به آنها تحمیل شده است. همانطور که ریبرت نیز میگوید در انبارهای آمازون، رباتها مشاغل بیشتری را تصدی میکنند؛ اما این روند بهصورت جزئی و موقتی انجام میشود و از این رو، رفتار با انسانها نیز ماشینیتر میشود.
آسموگلو و رسترپو هشداد میدهند چنانچه این روند تدوام یابد و فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد نشود، زندگی تنها برای قشر کارگر سختتر خواهد شد. چیزی که نتیجهی آن را پیشتر درقالب افزایش مشاغل خطرناک و کاهش دستمزد دیده شده است.
همین چشمانداز ناامیدکننده است که رباتهای بوستون داینامیکس را برای ما جذابتر کرده است. بهجای ساختن رباتهایی با چرخهای غلطان که با عبور از کوچکترین دستاندازی، فورا نقش زمین میشوند و منتظر میمانند تا یک انسان آنها را دوباره سرپا کند، بوستون داینامیک قصد دارد یک جهش کوچک بهسوی اتوماسیون نسبی را با یک جهش انقلابی بزرگتر جایگزین کند. دستکم این چیزی است که ما در ویدئوهای تبلیغاتی این شرکت میبینیم. گویا زمان آن رسیده که رباتهای بوستون داینامیکس نیز از محیطهای بستهی آزمایشگاهی خود قدم بهسوی دنیای خارج بگذارند. ریبرت میگوید:
من فکر میکنم که رباتها قرار است زندگی مردم را دستخوش تغییراتی مثبت کنند. بهنظر من، آنها بهرهوری را افزایش خواهند داد. آنها افراد را از شر مشاغلی خطرناک، آلوده و کسالتبار نجات خواهند داد. من احساس انزجار میکنم از اینکه میبینم فرصتهای عالی نهفته در پس چنین فناوریهایی بهخاطر ترس از عواقب منفی آن نادیده گرفته میشوند.