در سخنرانی ژانویهی ۲۰۱۸ شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، نکتهای غیرعادی بهنظر میرسید. پشت سر شی جین پینگ، دو کتاب در رابطه با هوش مصنوعی (AI) وجود داشت. اما چرا چنین کتابهایی در آن مکان قرار داشتند؟ شبیه به سال ۲۰۱۵، زمانیکه روسیه «بهصورت تصادفی» طراحیهایی را از سلاحی جدید بهنمایش گذاشت، قرارگرفتن کتابها در آن مکان نباید تصادفی باشد. آیا چین با این کار پیامی میفرستاد؟
اگر واقعا چین درحال ارسال پیغامی بوده باشد، شاید مضمون آن بدین شرح است: تا دههها، چین در یک جهان آمریکاییشده زندگی کرده است؛ اما این کشور اکنون برای فرار از این شرایط به هوش مصنوعی (AI) روی آورده است.
پیامدهای پیشرفت چین در هوش مصنوعی
چین قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ با صنعت ۱۵۰ میلیارد دلاری هوش مصنوعی، به ابرقدرت هوش مصنوعی جهان تبدیل شود؛ اما این کشور چگونه میخواهد به چنین جایگاهی دست پیدا کند؟
بهعنوان مثالی از پیامدهای پیشرفت هوش مصنوعی در چین، مراقبتهای بهداشتی و سلامت را درنظربگیرید: پینگ ان (Ping An)، یکی از تولیدکنندگان بزرگ چینی، از هوش مصنوعی پزشک رونمایی کرده است. چینیها کلینیکهایی را با عنوان «کلینیک یک دقیقهای» راهاندازی کردهاند که در آنها، پزشک هوش مصنوعی نشانههای بیماریها را تشخیص میدهد و اقدام به تجویز دارو میکند. پینگ ان قصد دارد ظرف مدت سه سال چند صدهزار از این کلینیکها را در سراسر چین راهاندازی کند.
آیا چین میتواند ۱۰ هزار پزشک هوش مصنوعی به روسیه صادر کند؟ چنین حرکتی موجب تغییر معادلههای ژئوپولیتیک خواهد شد.
بزرگترین تأثیر اقدام یادشده این است که روابط چین و روسیه در زمینهی انرژی و گردش مالی، یعنی زمینههایی که آمریکا میتواند در آنها تأثیرگذار باشد، دگرگون خواهد شد. با این کار، روابط چین و روسیه از زمینههای انرژی و ارز فراتر خواهد رفت و به عرصهی هوش مصنوعی کشیده خواهد شد. ایالات متحدهی آمریکا بر روابط مبتنی بر ارز و انرژی تسلط دارد؛ اما کنترل روابط مبتنی بر هوش مصنوعی چینی از دست این کشور خارج است. با ورود پزشکان هوش مصنوعی چینی به روسیه، جامعهی روسیه بیشتر چینمحور میشود و آشنایی نسل جدید مردم روسیه با پینگ ان، بیش از آیبیام و اینتل آمریکایی خواهد بود. بااینحال، دیگر پیامدهای ژئوپولیتیکی دیگر نیز میتوان برشمرد.
اول، جنبشهای کارگری که از مدتها پیش یک متغیر ژئوپولیتیکی مهم بودهاند (نظیر تنشهای مربوط به ویزای H1B بین ایالات متحده و هند یا درمان خدمتکارهای فیلیپینی در خاورمیانه)، از این پس حور محور تحرکات (و محدودیتهای) هوش مصنوعی چینی خواهند چرخید.
دوم، چین ممکن است بتواند برای اولینبار اکوسیستمی طراحیکند که سایر جهان به آن وابسته باشند. ممکن است لازم باشد پزشک هوش مصنوعی با قوانین و مقررات سلامت محلی روسیه برنامهریزی شود و در این مورد، بهنظر میرسد استارتاپهایی از روسیه میتوانند برای پرکردن این شکاف ظهور کنند یا حتی نقشی را که این پزشکان هوش مصنوعی ایفا میکنند، گسترش دهند. درست همانند وابستگی شرکتهای آمریکایی نظیر اوبر و لیفت به اکوسیستمهای آمریکایی نظیر فروشگاههای نرمافزاری، شرکتهای روسی یادشده نیز به اکوسیستمهای چینی وابسته خواهندبود.
درنهایت، حجم کلان دادههایی که پزشکان هوش مصنوعی جمعآوری خواهند کرد، میتواند توسط چین برای کمک به کسبوکارهای این کشور مورد استفاده قرار گیرد. بهعنوان مثال، شرکتهای دارویی چینی میتوانند در مورد ویروسی که در سنپترزبورگ در حال ظهور است، اطلاع پیداکنند و بهسرعت دست به ساخت داروهایی برای مقابله با آن بزنند. در آن صورت، چین چنان احاطهای بر روسیه پیدا خواهد کرد که هیچ کشور دیگری حتی آمریکا تابهحال نداشته است.
آمریکا چگونه میتواند به عرصه بازگردد
آمریکا نباید تلاش کند از گسترش هوش مصنوعی چینی به سرتاسر جهان ممانعت کند؛ زیرا برای انجام چنین کاری دیگر دیر است. درعوض این کشور باید روی کنترل نحوهی رفتار هوش مصنوعی چینی تمرکز کند. بهمنظور انجام این کار، آمریکا باید درست همانطور که در قرن بیستم برای حکمرانی بر تجارت سنتی، سازمان تجاری جهانی (WTO) را پایهریزی کرد، نخستین «سازمان تجارت هوش مصنوعی (AITO)» جهان را پایهگذاری کند. این سازمان همانند همتای نخستینش بر داد و ستد هوش مصنوعی حکمرانی خواهد کرد.
سازمان تجارت هوش مصنوعی (AITO) میتواند قوانین بینالمللی، اخلاقی و استانداردها را برای هوش مصنوعی وضع کند. البته به دلایل روشن، ممکن است چین و دیگران از عضویت در AITO سرباز بزنند. بااینحال، هدف از بنیانگذاری AITO کشورهای صاحب فناوری هوش مصنوعی نیستند، بلکه هدف کشورهایی هستند که چین هوش مصنوعیاش را در آینده در اختیار آنها قرار خواهد داد.
بهعنوان مثال، چین ممکن است تصمیم بگیرد هوش مصنوعی خود را به هند منتقل کند. هندیها هماکنون تا حد گستردهای به گوشیهای هوشمند چینی وابسته هستند و چین از این طریق میتواند دستیارهای هوش مصنوعی ساخت خود را در این دستگاههای هوشمند ارائه دهد. در آن زمان، صدها میلیون نفر از مردم هند به هوش مصنوعی چینی وابسته خواهند بود. همچنین احتمال دارد چین بخواهد از این دستیارها برای منفعترسانی به کسبوکارهای خود بهره بگیرد. اگر کسی در هند از هوش مصنوعی بخواهد که یک فرش را بهصورت آنلاین یا یک بانک جدید را برای ذخیرهی رمزارزها پیدا کند، هوش مصنوعی ممکن است تبلیغ شرکتهای چینی را نسبت به شرکتهای هندی و آمریکایی بیشتر نمایش دهد.
علاوه بر این، هند ممکن است عضوی از AITO شود. آنوقت احتمال دارد این سازمان قانونی وضع کرده باشد که طبق آن، اعضا ملزم به نصب کدی در تمام سرویسهای درحال فعالیت هوش مصنوعی در کشورشان باشند تا از هرگونه رفتار جانبدارانه و جهتگیری از سوی هوش مصنوعی جلوگیری شود. در این وضعیت ممکن است هوش مصنوعی چینی دیگر قادر به تبلیغ جانبدارانهی کسبوکارهای چینی در هند نباشد.
همچنان که کشورهای بیشتر و بیشتری به AITO ملحق میشوند، دولتهای بیشتر و بیشتری از چین میخواهند تا قبل از فروش هوشهای مصنوعیاش، کد منبع مربوط به آنها را تحویل دهد. قوانین وضعشده در واشنگتن میتواند بهآرامی عملکرد هوش مصنوعی چینی را در سراسر جهان محدود و کنترل کند.
مواجهه با موانع
برای هر دو کشور چین و آمریکا موانع بزرگی وجود دارد. بزرگترین مانع برای چین، اطمینان است. برای مثال، در ژوئن ۲۰۱۸، جزایر سلیمان واقع در اقیانوس آرام، پیشنهاد شرکت چینی هواوی را برای ساخت کابلهای ارتباطی زیردریایی رد کرد. این کشور پیشنهاد هواوی را پس از آن رد کرد که استرالیا نسبت به این مسئله اعتراض کرد و خود پیشنهاد تأمین سرمایه و ساخت کابل را ارائه داد. استرالیا همانند بسیاری از کشورها نگران فناوریهای چینی و دسترسی آنها به دادههای ملی است.
آیا با تشدید نگرانی دولتها نسبت به جاسوسی هوش مصنوعی از شهروندان یا ارسال دادههای حساسشان به چین، این کشور با بدبیاریهای مشابه مواجه خواهد شد؟ اگر شرکتهای چینی به لوکزامبورگ و بلژیک نزدیک شوند و معلمهای هوشهای مصنوعی خود را به آنها ارائه دهند، این اقدام ممکن است هراس انگلیس، فرانسه و آلمان را بهدنبال داشته باشد و آنها را وادار کند تا هوشهای مصنوعی جایگزین خود را ارائه دهند.
بزرگترین مانع بر سر راه ایالات متحده، قوانین حریم خصوصی است که شرکتهای چینی از آن بهره میبرند. برای مثال، در ژانویهی ۲۰۱۸، علیبابا قراردادی را با کوالالامپور امضا کرد تا City Brain، نوعی سامانهی هوش مصنوعی که شهرها را هوشمند میسازد، در اختیار این کشور قرار دهد.
بهدلیل نگرانیهایی که ممکن است مالزی از دسترسی سامانهی هوش مصنوعی یادشده به دادههای ملیاش داشته باشد، کسبوکارهای چینی احتمالا هماکنون مشغول لابیگری با قانونگذاران هستند تا قوانینی وضع شوند که بیش از همه به نفع چینیها باشند.
آیا مالزی میتواند قانونی را معرفی کند که تمام سرویسهای هوش مصنوعی در شهرهای این کشور را به انتقال دادههایشان از طریق سیتی برین ملزم کند؟ وضع چنین قانونی بدین معنی است که اگر آمازون فناوری تشخیص چهرهاش را دراختیار کوالالامپور قرار دهد، تمام دادههای این فناوری به دست چین خواهد رسید. آیا آمازون و آمریکا با این وضعیت کنار خواهند آمد؟ باتوجه به اینکه عدم پیروی آمازون از این قانون میتواند باعث ازدستدادن دسترسی به بازار کوالالامپور شود، آیا این شرکت انتخاب دیگری خواهد داشت؟
همانطور که کشورها حول محور هوش مصنوعی با یکدیگر رقابت میکنند، درگیر بزرگترین نبرد بر سر قدرت جهانی از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون هستند؛ با این تفاوت که منازعهی کنونی بر سر زمین یا منابع نیست، بلکه بر سر داده، پدافند و اقتصاد و درنهایت این مسئله است که چگونه متغیرهای یادشده به یک کشور قدرت بیشتری برای سلطه بر جهان خواهند داد.
جنگ فعلی، نه یک جنگ سرد، بلکه جنگی الگوریتمی است. همچنین این جنگ صرفا بین ایالات متحده و چین درجریان نیست و بازیگران دیگری نظیر هند، روسیه و ژاپن نیز در آن درگیر هستند و هرکدام بلندپروازیها و چشماندازهای خودشان را دارند.
هرچند، چین و آمریکا احتمالا بیش از همه بهرهمند یا متضرر خواهند شد. برای ایالات متحده، هوش مصنوعی میتواند مسیری برای تبدیل جهان به دنیایی آمریکازداییشده باشد. برای چین، هوش مصنوعی واقعا میتواند قرن حاضر را بهنام این کشور ثبت کند. شاید هماکنون اهمیت سخنان ولادمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه بیش از همیشه نمایان باشد؛ هنگامی که وی هشدار داد کشوری که هوش مصنوعی را کنترل کند، کنترل جهان را بهدست خواهد گرفت.
بااینحال، سؤال اینجا است که آیا سخنان پوتین صرفا بیانیهای معمولی بود یا اینکه مانند کتابهای هوش مصنوعی پشت سر رئیس جمهور چین، رئیس جمهور روسیه نیز در حال ارسال یک پیغام مهم بود؟