کشف جمجمه یکی از کمیابترین اجداد انسان اولیه
پژوهشگران جمجمهای با قدمت ۳.۸ میلیون سال در اتیوپی کشف کردند که متعلق به اجداد انسان است و به میمون شباهت دارد. بررسی این نمونهی کشفشده تمام باورهای دانشمندان دربارهی چگونگی تکامل انسانهای اولیه از اجداد شبهمیمون را دچار تردید کرده است. این کشف که شرح آن در نشریهی Nature منتشر شده، باور امروزی دانشمندان مبنیبر تکامل انسانهای اولیه از دل گونهای از میمونها را زیر سؤال برده است؛ باوری که با یافتن اسکلت میمونی با نام «لوسی» شکل گرفت.
جمجمهی مذکور را پروفسور یوهانس هایلیسیلاسی در مکانی بهنام میرو دورا در منطقهی میل واقع در آفار اتیوپی پیدا کرده است. البته در ابتدا یکی از ساکنان منطقه بهمنظور ساختن مکانی برای بزهایش مشغول کندن زمین بوده که بخشی از این جمجمه را مییابد. در گذشته، عمدتا فقط بخشهایی از جمجمه نظیر دندان، تکهای از استخوان جمجمه یا استخوانهای بدن کشف میشدند. با کاوش در اطراف جمجمهی پیداشده به مساحت ۲۵ مترمربع، پژوهشگران تکههای کوچک دیگر شامل جمجمه و دو قطعه استخوان زایگوماتیک سمت چپ و قطعات دیگر را یافتند. با سرهمسازی این قطعات، نمایی از استخوانهای سر و صورت ایجاد شد که دانشمندان تاکنون نمونهی آن را ندیده بودند. بهگفتهی پژوهشگران، این جمجمه متعلق به نمونهی بزرگسال نر است.
یکی از دانشمندان فعال در موزهی تاریخ طبیعی کلیولند در اوهایو واقع در ایالات متحده گفت با دیدن این سنگواره، بلافاصله به ارزش فراوان آن پی برده است. وی واکنش خود را هنگام روبهروشدن با این فسیل چنین توصیف میکند:
وای خدای من! باورم نمیشود دارم این فسیل را میبینم! آیا واقعا دارم آن را میبینم؟ لحظاتی بعد شروع کردم به بالا و پایین پریدن و آنجا بود که فهمیدم من قبلا دربارهی چنین فسیلی رؤیابافی کرده بودم.
پروفسور یوهانس هایلیسیلاسی میگوید فسیل کشفشده، بهترین نمونهای است که تابهحال از اجداد شبهمیمون انسان (سردهای منقرضشده از انسانتباران) یافت شده و متعلق به گونهی جنوبیکپی انامی بوده که درحدود ۴.۲ میلیون سال پیش میزیسته است. گفته میشود گونهی پیشرفتهتری بهنام جنوبیکپی عفاری بعدها از همین گونه بهطور مستقیم تکامل یافته است. هریک از این گونهها بهترتیب بهعنوان اجداد انسان شناخته میشوند و انسانهای اولیه که تبارشان هومونینی و سردهی (جنس) آنها هومو نام دارد، از این گونهها تکامل یافتهاند.
تصویر بالا نمایی از اکتشاف اولین اسکلت متعلق به گونهی جنوبیکپی عفاری در سال ۱۹۷۴ را نشان میدهد که شور و هیجان زیادی بهوجود آورد. دانشمندان برای این اسکلت لقب «لوسی» را انتخاب کردند که برگرفته از آهنگ «لوسی با الماسها در آسمان» ساخت گروه بیتلز بود که گویا در غروب نخستین روز اکتشاف بارها به صدای بلند در محل کمپ گروه اکتشاف پخش میشده است.
لوسی بهعنوان «اولین میمونی که روی دو پا راه میرود» با استقبال مواجه شد و توجه مردم را به خود جلب کرد. پروفسور فرد اسپور، از موزهی تاریخ طبیعی لندن، با نوشتن تفسیری در نشریهی Nature گفت به نظر میرسد جنوبیکپی انامی به نمادی مشهور در تکامل بشر تبدیل خواهد شد. این گونه حدود سه تا چهارمیلیون سال قبل میزیسته است. این امری مهم برای درک مسیر تکاملی سردهی انسان یعنی هومو است که حدود ۲.۸ میلیون سال قبل تکامل یافته است. پژوهشگران فسیلهای زیادی متعلق به جنوبیکپی و سردهی منقرضشدهی انسانتباران در کنیا و اتیوپی یافتهاند که قدمتی معادل دو تا چهارمیلیون سال دارند. دانشمندان بر این باورند که این فسیلها به گونهی قدیمیتر جنوبیکپی عفاری تعلق دارند. درواقع، این گونه با گذشت زمان از تکامل گونهی جنوبیکپی انامی بهوجود آمده است؛ بدانمعنا که هر دو گونه همزمان باهم زندگی نمیکردهاند.
دو گونهی جنوبیکپی انامی و جنوبیکپی عفاری در طول صدهزار سال باهم در زمانی یکسان میزیستهاند
اکنون، برخی از دانشمندان با استناد به جمجمهی تازه کشفشده میگویند دو گونهی جنوبیکپی انامی و جنوبیکپی عفاری در محور زمان با یکدیگر همپوشانی داشتهاند؛ یعنی یکی پس از دیگری بهطور مشخص در محور زمان تکامل نیافتهاند. این تکه از فسیل که قدمتی ۳.۹ میلیون ساله دارد، به گونهی جنوبیکپی انامی نسبت داده شده بود؛ اما حالا دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که این تکه بقایایی از گونهی جنوبیکپی عفاری است که در این سنگواره، نشانی از اجدادش را با خود حمل کرده است. حالا دیگر برای این دسته از دانشمندان پذیرفتنی است که هر دو گونهی یادشده در طول صدهزار سال باهم در زمانی یکسان میزیستهاند.
پدیدهای که احتمالا این مسئلهی همپوشانی در محور زمان را توجیه میکند، این است که در آن زمان عدهی کمی از اعضای گونهی جنوبیکپی انامی در جایی دور از سایرین زندگی میکردند و با گذشت زمان، برای سازگاری با شرایط خاص محیط، به گونهی جنوبیکپی عفاری تکامل پیدا کردند. بنابراین، هر دو گونه بهطور همزمان برای مدتی زیستهاند تا اینکه باقی اعضای گونهی جنوبیکپی انامی از بین رفتهاند.
اکتشاف تازهی دانشمندان از اهمیت زیادی برخوردار است؛ زیرا ثابت میکند ممکن است همین پدیده، یعنی همزمانی زندگی گونهها، برای سایر گونههای پیشرفتهتر شبهمیمون هم اتفاق افتاده باشد. این امر به تعداد گونههای احتمالیای میافزاید که ممکن است اجداد انسانهای اولیه از آنها تکامل یافته باشد. به زبان سادهتر، اگرچه این اکتشاف نظریهی تکامل انسانهای اولیه از نوع «لوسی» را رد نمیکند، اسامی سایر گونههای یادشده را هم به این مبحث اضافه میکند. پروفسور یوهانس هایلیسیلاسی گفته است فعلا نمیتوان بهطور دقیق دربارهی این موضوع نظر داد که انسانهای اولیه بهطور مستقیم از کدام گونه تکامل یافتهاند.
وی بیان کرد:
برای مدت طولانی، گونهی جنوبیکپی عفاری بهترین گزینه برای نسبتدادن به اجداد انسان بود؛ اما حالا داستان فرق کرده است. اکنون باید تمامی گونههایی را بررسی کنیم که احتمالا همزمان با این گونه میزیستهاند و سپس بهترین و شبیهترین گزینه به انسانهای اولیه را از میان آنان انتخاب کنیم.
استفانی ملیلو، دیرینهشناس مؤسسهی انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک در لایپزیگ آلمان، در پروژهی اکتشاف جمجمه مذکور شرکت کرده بود. وی نیز دربارهی این موضوع گفت:
این جمجمه عمدتا بهشکل دو تکهی بزرگ کشف شده است و باور اینکه در این سالهای بسیار طولانی سالم مانده، بسیار دشوار است. ما در این مورد بسیار خوشاقبال بودیم. دو مورد دربارهی این جمجمه بهنظرم جالب توجه است: اول فرورفتگی بخش میانی صورت و دوم تغییراتی در ساختار صورت که آن را قدرتمند و برای خوردن غذاهای سخت مناسب ساخته است. نکتهی بسیار جالب دربارهی این اکتشاف، پرکردن شکاف ساختاری (مورفولوژیکی) است که میان اکتشافات متعلق به اجداد انسانها با قدمت حدود ۶ میلیون سال تا کشف «لوسی» با قدمت حدود دو تا سهمیلیون سال وجود دارد.
وی همچنین دربارهی نظریهی همزمانی حیات دو گونه و دورافتادن عدهای از گونهی جنوبیکپی انامی و تکامل آنان به گونهی پیشرفتهتر عفاری گفته است:
این نظریه درست مانند این است که بخواهیم یک موی سر را از میان سایر موها بیابیم و جدا کنیم؛ اما بههرحال پیبردن به واقعیت دربارهی تکامل انسانهای اولیه، امری مهم در درک چگونگی و روند این مسیر است.
شنیدن عبارت «گمشدن یک حلقه از زنجیر» برای توصیف فسیلی که نیمی میمون و نیمی انسان است، بهویژه از زبان خبرنگاران، برای باستانشناسان منزجرکننده است. درواقع، دکتر هنری جی، سردبیر ارشد Nature، گزارشگری که چنین عبارتی را بهکار برده بود، بهطور جدی تهدید کرد. عصبانیت وی دلایل زیادی دارد؛ اما از مهمترین علل آن میتوان به سادهانگاشتن موضوع اشاره کرد؛ چراکه در فسیلهای کشفشده، همواره با کمبود تعداد زیادی از حلقههای زنجیر در یافتن چگونگی تکامل انسانها مواجه هستیم و اگر تمام زنجیر بر ما پوشیده نباشد، دستکم بخش زیادی از آن مفقود شده است.
جنوبیکپی انامی آخرین سرنخی است که نشان میدهد مسیر تکاملی انسانها مسیری پرپیچوخم بوده و به پازلی میماند که تکمیل آن کاری دشوار است. رسیدن به این واقعیت درعین پیچیدگی، جذابتر شده است. مسیر تکاملی انسان داستانی از اجداد ما را روایت میکند که در زمان و مکان و شرایط متفاوتی میزیسته و عدهای از آنان بهقدر کافی باهوش بودند و در شرایط سختی که طبیعت با تغییر وضعیت اقلیم و کمبود غذا به آنان تحمیل میکرد، تاب آوردند و در آخر به انسانهای مدرن تکامل یافتند.
پروفسور هایلیسیلاسی از معدود کسانی است که در آفریقا روی تکامل انسان تحقیق میکند. وی شخصیت برجستهای محسوب میشود؛ اما میگوید برای پژوهشگران شایستهی آفریقایی دریافت حمایتهای مالی از سازمانهای بودجهی تحقیقاتی مستقر در غرب امری دشوار است. هایلیسیلاسی درادامه افزود:
بیشتر اکتشافات سنگوارهها که به گونهی انسانها مربوط است، در آفریقا اتفاق میافتد. فکر میکنم پژوهشگران آفریقایی باید بتوانند از منابع موجود در این قاره استفاده کنند و بیش از گذشته، به پیشرفت در دیرینهشناسی دامن بزنند. محدودیت اصلی این پژوهشگران در این رشته منابع مالی است.
نظرات