چگونه انسان مدتها پیش از قرن بیستم، چهره زمین را دگرگون کرد؟
نمونههای بیشماری درزمینهی اینکه چگونه جوامع بشری در حال تغییر سیارهی زمین است، وجود دارد: ساخت جادهها و خانهها، پاکسازی جنگلها برای کشاورزی، حفر تونلهای قطار، تخریب لایهی ازن، تسریع انقراض گونهها، تغییر اقلیم و اسیدیکردن اقیانوسها. تأثیرات انسانی در همهجا دیده میشود. جوامع انسانی بهحدی زمین را تغییر دادهاند که دیگر معکوسکردن بسیاری از این اثرها غیرممکن است. برخی پژوهشگران بر این باورند که این تغییرات چنان عظیماند که نشانهی آغاز عصر فعالیت انسان در تاریخ زمین، یعنی دوران آنتروپوسن هستند.
کمیتهای از زمینشناسان براساس شاخصی برجسته پیشنهاد کرده است زمان آغاز عصر آنتروپوسن اواسط قرن بیستم باشد. این شاخص انتشار گستردهی غبار رادیواکتیو حاصل از آزمایشهای هستهای در اوایل دههی ۱۹۵۰ است؛ اما این کلام آخر نیست. کسی از این موضوع اطمینان ندارد که جوامع صنعتی و جهانی امروزه به آن اندازه ماندگار باشند که عصر زمینشناسی جدیدی تعریف کنند. شاید ما بهجای دورهای طولانی و ماندگار، تنها رویدادی کوچک در این مسیر باشیم.
برخی از پژوهشگران نیز دربارهی انتخاب یک خط نازک روی سابقهی زمینشناسی زمین برای نشاندادن آغاز تأثیرات انسانی مخالفاند. شاید آنتروپوسن در مناطق مختلف جهان در زمانهای متفاوتی آغاز شده باشد. بهعنوان مثال، نخستین نمونههای کشاورزی در مناطق مختلف جهان در زمانهای مختلفی پدیدار و به تأثیرات عظیمی روی محیط منجر شد. این تأثیرات طی پاکسازی زمین، تخریب زیستگاه، انقراض، فرسایش و انتشارات کربنی اتفاق افتاد که برای همیشه اقلیم زمین را تغییر داد.
فعالیتهای انسانی نظیر سوزاندن مناظر، مدتها پیش از عصر اتمی چهرهی زمین را دگرگون کرد
اگر چندین نقطهی شروع وجود داشته باشد، دانشمندان باید به سوالات پیچیدهتری پاسخ دهند؛ مانند اینکه در بخشهای مختلف جهان، چه زمانی کشاورزی شروع به تغییر مناظر طبیعی کرده است. این سؤال دشواری است؛ زیرا باستانشناسان معمولا روی تعداد محدودی از محوطههای باستانشناسی و مناطق جهان تمرکز میکنند و مکانهایی را در اولویت قرار میدهند که بهنظر میرسد در آنجا کشاورزی زودتر از همه آغاز شده است. تابهامروز، برای باستانشناسان غیرممکن بوده است که بتوانند تصویری سیارهای از تغییرات استفاده از زمین طی زمان ارائه کنند.
پاسخهای جهانی کارشناسان محلی
برای یافتن پاسخ این پرسش حدود ۲۵۰ دانشمند باستانشناس و انسانشناس و جغرافیدان از سرتاسر جهان باهم همکاری کردند تا دانش خود را درزمینهی این موضوع بهاشتراک بگذارند که چگونه انسانها از ۱۰ هزار سال پیش تا سال ۱۸۵۰، از زمین در ۱۴۶ منطقه از جهان استفاده کردهاند. این پروژه ازنظر شمار دانشمندان مشارکتکننده، بزرگترین پروژهی باستانشناسی است که تاکنون انجام شده است. در این پژوهش، از رویکرد جمعسپاری استفاده شد و دانشمندان مختلف اطلاعات باستانشناسی خود را بهویژه در مناطقی باهم بهاشتراک گذاشتند که بهندرت در مطالعات گذشته به آنها توجه کرده بودند. دلیل استفاده از این رویکرد آن بود که انتشارات علمی همیشه شامل دادههای اصلی موردنیاز برای مقایسههای جهانی نمیشود. علاوهبراین، پژوهشگران مختلف از فرمتهای متفاوتی برای پروژههای خود استفاده میکنند و این امر تلفیق و تجزیهوتحلیل این اطلاعات را در مقیاس وسیع دشوار میسازد.
هدف پژوهشگران مطالعهی حاضر این بود که نتایج ساده و مفهومی را ارائه کنند و نیز همهی افراد دیگر بتوانند از دادههای آنها استفاده کنند. آنها این اطلاعات را بهصورت آنلاین دراختیار عموم مردم قرار دادهاند.
انیمیشن نشاندهندهی گسترش کشاورزی متمرکز در سرتاسر جهان در ۱۰ هزار سال گذشته (براساس نتایج پروژهی ArchaeoGLOBE)
تأثیرات اولیه و گسترده بشر
در مطالعهی مذکور اطلاعات باستانشناسی از سرتاسر زمین جمعآوری شد؛ اما از برخی مناطق دادههای بیشتری دردسترس بود. این مناطق عبارت بودند از: جنوبغربی آسیا، اروپا، شمال چین، استرالیا و آمریکایشمالی. دلیل این امر احتمالا آن است که باستانشناسان در این مناطق بیش از مناطق دیگری مانند بخشهایی از آفریقا و جنوبشرق آسیا و آمریکایجنوبی کاوش کردهاند.
براساس گزارش باستانشناسان، تقریبا نیمی از مناطق بررسیشده تا ۶ هزار سال پیش شکلی از کشاورزی داشتهاند. این امر نشاندهندهی رواج اقتصاد کشاورزی در سرتاسر زمین است. علاوهبراین، نشان میدهد آغاز کشاورزی زودتر و گستردهتر از چیزی است که در مدلهای رایج تاریخ استفاده از زمین پیشنهاد میشود (یعنی HYDE). توجه به این امر مهم است؛ زیرا دانشمندان اقلیمشناس اغلب از این پایگاه داده برای برآورد تغییرات اقلیمی آینده استفاده میکنند. براساس پژوهش جدید، این موضوع میتواند موجب کمتر از حد برآوردشدن اثرهای مرتبط با استفاده از زمین و تغییرات اقلیمی شود. نتایج این بررسی همچنین نشان داد بهطور کلی، دامداری (پرورش حیواناتی مانند گاو و گوسفند برای غذا و دیگر منابع) جایگزین شکار و چرا شد و در بیشتر مناطق، کشاورزی جایگزین فعالیتهای پیشین شد؛ گرچه استثاناهایی نیز وجود داشت. در چندین منطقه، وارونگیهایی رخ داد و کشاورزی بهسادگی جایگزین چرا نشد؛ بلکه این فعالیتها برای مدتی درکنار هم وجود داشتند.
ریشههای عمیق آنتروپوسن
نمایی از دشت کاپای در بویوتیا یونان که از ۳۳۰۰ سال پیش تاکنون در آن کشاورزی میشود
دادههای جهانی باستانشناسی نشان میدهد تغییر محیط بهوسیلهی انسان در مناطق مختلف جهان در زمانهای متفاوتی آغاز شد و با پیدایش کشاورزی سرعت گرفت. بااینحال، تا سههزار سال پیش بخش اعظم سیارهی زمین بهوسیلهی شکارچیگردآورندگان و کشاورزان و دامداران تغییر یافته بود. برای هدایت این سیاره بهسوی آیندهای بهتر، باید درک کنیم چگونه به اینجا رسیدیم. پیام باستانشناسی کاملا آشکار است: هزاران سال طول کشیده تا سیارهی دستنخوردهی زمین به سیارهی انسانی امروز تبدیل شود و بدون تکیه بر تخصص باستانشناسان، انسانشناسان، جامعهشناسان و دیگر دانشمندان انسانی، هیچ راهی برای درک کامل این سیارهی انسانی وجود ندارد.