بررسیهای تازه از شباهت انگشت انسانتبار دنیسووا و انسان مدرن خبر میدهد
دانشمندان اطلاعات اندکی از دنیسوواها یا انسانتبار دنیسووا دارند. دنیسوواها گروه اسرارآمیزی از انسانتباران بودند که در آخرین عصر یخبندان همراهبا انسانهای مدرن اولیه و نئاندرتالها زندگی میکردند. حال پژوهشی تازه نشان داده انگشت کوچک این انسانتبارها شباهت غیرمنتظرهای به انگشت ما انسانهای مدرن داشته است. این کشف از این نظر شگفتانگیز است که قبلا خویشاوندی نزدیکی بین دنیسوواها و نئاندرتالها متصور میشد و باور بر این بود که انگشتان دست هر دو این انسانتباران با ما انسانهای مدرن متفاوت بوده است.
تابهامروز، تنها پنج فسیل از انسانتبار دنیسووا کشف شده است: سه دندان آسیاب و یک فک پایین و یک انگشت کوچک دست. این شواهد اندک کار را برای دانشمندان دشوار کرده است؛ اما استخوانِ انگشت ۵۰ هزار سالهای که ۱۱ سال قبل در غار دنیسووا در سیبری کشف شد، اطلاعات ژنتیکی بسیار مهمی دراختیار پژوهشگران قرار داده است. باوجوداین، حتی پنج فسیل مذکور و ترکیب آن با اطلاعات ژنتیکی، بازهم اطلاعات اندکی دربارهی این گونهی منقرضشده از انسانهای باستانی دراختیار پژوهشگران قرار میدهد.
پژوهشی که بهتازگی منتشر شده، اولین تجزیهوتحلیل جسمی جامعی است که روی انگشت دنیسووا انجام میگیرد. این پژوهش که به سرپرستی اِوا ماریا گایگل، از دانشگاه دیدرو پاریس انجام شد، نشان داد این انگشت بهلحاظ شکل بیش از نئاندرتالها، به انسانهای مدرن نزدیک است. بااینحال، یافتههای جدید بدینمعنا نیست که انسانهای مدرن شبیه به دنیسوواها هستند. درحقیقت، نتایج پژوهش تازه نشان میدهد نئاندرتالها انگشتان بسیار پهن خود را طی مسیر تکاملی دیگر بهدست آوردهاند. برای درک موضوع کمی به عقب برگردیم. حدود ۸۰۰ هزار سال قبل، انسانهای مدرن و نئاندرتالها با جد مشترک ناشناخته منشعب شدند. حدود ۴۰۰ هزار سال قبل هم، شکافی میان نئاندرتالهای اروپایی رخ داد که دنیسوواها حاصل آن بودند. پس از این شکاف، دنیسوواها به مدت صدها هزار سال در آسیا زندگی کردند. شواهد ژنتیکی نشان میدهد انسانهای مدرن با دنیسوواها و همینطور با نئاندرتالها و خود نئاندرتالها هم با دنیسوواها آمیزش کردهاند. حتی امروزه، برخی از مردمان شرق آسیا و ملانزی همچنان علائم ژنی از دنیسوواها را در DNA خود دارند.
انگشت کوچک متعلق به نئاندرتال (سمت چپ)، انسان مدرن (وسط) و دنیسووا (راست)
حال پژوهش جدید تجزیهوتحلیل عمیقتری از این فسیل پیش روی پژوهشگران قرار داد؛ اما خود این قطعه انگشت نیز مانند گونهی اسرارآمیز دنیسووا، زندگی مرموزی داشته است. پس از کشف این انگشت در سال ۲۰۱۰، استخوان نصف و برای آزمایش به دو آزمایشگاه مختلف ارسال شد. متأسفانه عکسهایی که قبل از جداکردن انگشت بهوسیله اعضای تیم علمی روسی گرفته شده بودند، بهطرز عجیبی گم شدند؛ اما این پایان کار نبود و وضع برای پژوهشگران بدتر نیز شد. پس از جداکردن انگشت، بند اولیه (تهانگشتی) برای تجزیهوتحلیل ژنتیکی به بخش انسانشناسی تکاملی مؤسسهی ماکس پلانک در لایپزیگ آلمان فرستاده شد. بند انتهایی (سرانگشتی) هم در سال ۲۰۰۹ به دانشگاه برکلی کالیفرنیا و یک سال بعد، به مؤسسهی ژاک مونو فرانسه فرستاده شد. در این مرکز پژوهشی، سنجشهای دقیق و تصویربرداریها و تجزیهوتحلیلهای ژنتیکی روی قطعه انگشت انجام گرفت. در سال ۲۰۱۱ نیز، قطعه انگشت دنیسووا به دانشگاه برکلی پس فرستاده شد؛ اما در کمال شگفتی در آنجا گم شد.
بنِس ویولا، یکی از نویسندگان پژوهش جدید و استادیار بخش انسانشناسی دانشگاه تورنتو کانادا، در گفتوگو با گیزمودو اظهار کرد هنوز کسی دربارهی محل این قطعه انگشت بسیار ارزشمند اطلاعی ندارد. با اینکه باور این موضوع دشوار است، متأسفانه یکی از مهمترین فسیلهای کشفشده در دهههای اخیر گم شده است. خوشبختانه اطلاعات ژنتیکی استخراجشده از هر دو قطعه انگشت به سرنوشت عکسها دچار نشدند و امکان بازسازی مجازی را برای پژوهشگران فراهم کردند. تجزیهوتحلیلها نشان داد انگشت کوچک متعلق به دختری دنیسووا بوده که هنگام مرگ ۱۳.۵ سال داشته است. پژوهش جدید نشان میدهد انگشت او بهطرز حیرتانگیزی شبیه انسانهای مدرن بوده است.
ویولا در ایمیلی به گیزمودو گفت:
کاملا متعجب شدم. همواره بر این عقیده بودم که بند سرانگشتی این انسانتبار شبیه به نئاندرتالها باشد.
نئاندرتالها در مقایسه با ما، انگشتان کلفتتر با استخوانی نسبتا پهن و گِرد زیر ناخنهای خود داشتند؛ درحالیکه در انسانهای مدرن این بخش دراز و باریک و بیضوی است. اینکه انگشت دنیسووا بیش از نئاندرتالها به انسانهای مدرن شبیه بود، تیم پژوهشی را شگفتزده کرد؛ چراکه نشان میدهد انسانهای مدرن و دنیسوواها انگشتان خود را از جد مشترکی گرفتند و به همان شکل حفظ کردند. گفتنی است نئاندرتالها انگشتان خود را از همان جد مشترک گرفتند؛ اما با گذشت زمان و احتمالا بنا به شرایط محیطی، مسیر تکامی متفاوتی طی کردند که به تغییر ویژگیهای انگشتانشان منجر شد. پژوهش جدید بدینمعنا خواهد بود که اکنون دانشمندان درک درستتری از زمان ظهور شکل متمایز انگشتان دست نئاندرتالها دارند؛ یعنی درست زمانیکه دو گونهی نئاندرتال و دنیسووا از هم جدا شدند. از همه مهمتر این یافته بدان معنی نیست که دنیسوواها بیش از نئاندرتالها به ما نزدیک هستند.
ژانژاک هوبلین، مدیر بخش انسانشناسی تکاملی مؤسسه ماکس پلانک، به گیزمودو گفت:
نکتهی مهمی که باید بدان توجه کنیم، این است که همهی آنچه در انسانهای زنده میبینیم، مدرن یا تکاملیافته نیستند. بهصورت کاملا مستقل، نئاندرتالها توانستند بهشکلی عجیب راه تکامل خاص خود را طی کنند و صاحب انگشتان پهنی شوند.
متأسفانه پژوهش جدید هنوز نمیتواند اطلاعات زیادی دربارهی شکل ظاهری انسانتبارهای دنیسووا دراختیار دانشمندان قرار دهد. ویولا بازسازی کل بدن دنیسوواها صرفا از روی چند دندان و یک استخوان فک و یک انگشت کوچک را «گمانهزنی خطرناکی» وصف کرد. او در این باره گفت:
میتوانیم از دندانهای دنیسوواها بهخوبی متوجه شویم این انسانتباران دندانهای بسیار بزرگتر و مستحکمتری از انسانهای مدرن و همینطور نئاندرتالها داشتند.
نظرات