دهه ایلان ماسک؛ از تسلا تا اسپیس ایکس، نورالینک تا شرکت بورینگ
تا پایان دههی ۲۰۱۰، فعالیتهای ایلان ماسک افزایش یافتند و با نگاهی به دههی گذشته میتوان وی را از پدیدههای این دهه نامید. در ابتدای ۲۰۱۰، تسلا فقط یک خودرو داشت: Roadster. اسپیس ایکس هنوز با ناسا برای خدمهی تجاری به توافق نرسیده بود. Neuralink، شرکتی با هدف واسطههای مغز ماشین تجاری، وجود خارجی نداشت و شرکت Boring هم هنوز تأسیس نشده بود.
ماسک در آن زمان بیشتر بهخاطر اخراج از پی پال بر سر زبانها استفاده بود و با اینکه تسلا در سال ۲۰۰۸، رودستر را تولید کرده بود این خودرو با وجود مزایا و شتاب بالا، هنوز محصولی محدود بود. علاوه بر این، تسلا و اسپیسایکس در سال ۲۰۰۸ تا آستانهی ورشکستگی پیش رفتند.
در سال ۲۰۱۰، سه رویداد قابلتوجه برای ایلان ماسک رخ داد که زمینه را برای اتفاقات بعدی فراهم کرد: در ماه ژوئن، شرکت اسپیس ایکس اولین مدل فالکن ۹ را پرتاب کرد و تسلا عمومی شد. شرکت تسلا در تاریخ اکتبر ۲۰۱۰، در کارخانهی سابق NUMMI در فرمونت کالیفرنیا مستقر شد.
پس از مستقر شدن تسلا، سرعت فعالیتهای ایلان ماسک افزایش یافت. برخی از این فعالیتها عبارتاند از: حل چالشهای کسبوکار در اسپیسایکس و تسلا، عرضهی محصولات جدید (بهویژه در اسپیس ایکس) و افزایش محبوبیت دو شرکت. به این ترتیب، ایلان ماسک اعتبار جدیدی پیدا کرد و رسانهها بیشتر او را پوشش دادند. همچنین ماسک خود را بیشتر مرکز توجه قرار داد؛ زیرا تسلا از تبلیغات پولی استفاده نمیکرد و به همین دلیل ماسک باید خود را در حد یک سلبریتی بالا میبرد.
اسپیس ایکس
پس از اولین پرتاب فالکن ۹ در سال ۲۰۱۰، اسپیس ایکس به اولین شرکت خصوصی تبدیل شد که در مه ۲۰۱۲ موفق به اتصال به ایستگاه فضایی بینالمللی شد. درنتیجه فضاپیمای دراگن اسپیس ایکس، بهواسطهی اصلی انتقال منابع ناسا به ایستگاه فضایی بینالمللی تبدیل شد. تا آوریل ۲۰۱۵، اسپیس ایکس هفت مأموریت به ایستگاه فضایی انجام داد. در سال ۲۰۱۴، ناسا رابطهی خود با اسپیس ایکس را عمیقتر کرد و برای توسعهی کپسول خدمهی سرنشیندار دراگن با این شرکت قرارداد بست.
تحولات اسپیس ایکس از سال ۲۰۱۵ آغاز شدند. در ماه دسامبر آن سال، اسپیس ایکس اولین راکت خود را باموفقیت فرود آورد. قبل از آن شک زیادی نسبت به ایدهی راکت قابل استفادهی مجدد ماسک وجود داشت و بخشی از این شک هم به صرفهی اقتصادی آن بازمیگشت (نوسازی راکت، فرایند پرهزینهای است)؛ اما اسپیس ایکس پس از اولین فرود موفقیتآمیز راکت، بهصورت پیوسته این کار را تکرار کرد و مردم هم از آن استقبال کردند. اسپیسایکس در دسامبر ۲۰۱۷، اولین راکت استفادهشده را پرتاب کرد و باموفقیت فرود آورد. در سال ۲۰۱۸ هم با اولین موشک فالکن هوی، خودروی Tesla Roadster را به مدار فرستاد.
البته تمام پرتابهای اسپیس ایکس موفق نبودهاند. در ژوئن ۲۰۱۵، فالکن ۹ درست چند دقیقه پس از پرتاب بهدلیل نقص پایه در مخزن اکسیژن مایع مرحلهی بالای راکت منفجر شد. دومین راکت در سپتامبر ۲۰۱۶، حین سوخترسانی منفجر شد و این بار بوی رسوایی میآمد و کارشکنی و خرابکاری بهعنوان یکی از دلایل این انفجار عنوان شد. این انفجار درنهایت به مخزنهای هلیوم، ترکیبهای فیبر کربنی و اکسیژن جامد نسبت داده شد. اسپیس ایکس زمان زیادی را صرف یافتن دلیل انفجار کرد و به همین دلیل از دیگر برنامههای پرتاب عقب افتاد. انفجار سوم در سال ۲۰۱۷ رخ داد اما این انفجار پروازهای دیگر را به تعویق نینداخت زیرا صرفا یک تست بود. انفجار چهارم در آوریل ۲۰۱۹ رخ داد؛ کپسول تست کرو دراگن که برای خدمه در نظر گرفته شده بود بهدلیل نشتی دریچهی سوپاپ منفجر شد.
در سپتامبر ۲۰۱۶، ماسک برنامههای خود برای مستعمرهسازی مریخ را پیشنهاد داد و در ارائهای یک ساعته به معرفی سیستم انتقال بین سیارهای پرداخت: یک فضاپیما و راکت (در این ارائه پرسشهای زیادی بیپاسخ ماند). این سیستم در سال ۲۰۱۷ بهروزرسانی شد و ماسک اعلام کرد میخواهد تمام منابع اسپیسایکس را روی مأموریت مریخ سرمایهگذاری کند؛ تصمیمی که حداقل تاکنون عملی نشده است.
با نوآوریهای اسپیسایکس، بازار پرتاب راکت تغییر کرد. بهگفتهی گیون شاتول، رئیس اسپیس ایکس، بازار تجاری پرتاب ماهواره به مدار کلاک (مدار زمین ایست ور) در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ گسترش پیدا کرد. درنتیجه برنامههای اسپیس ایکس تا اندازهای دستخوش بینظمی شد. طبق مقالهی مجلهی والاستریت، در اسناد مالی از سال ۲۰۱۵، اسپیس ایکس بیش از ۴۰ پرتاب را پیشبینی کرده است؛ اما در واقعیت توانست تنها ۲۰ پرتاب را عملی کند. در سال ۲۰۱۹، اسپیس ایکس ۵۲ پرتاب را تخمین زد (هر هفته یک پرتاب) اما تنها ۱۲ پرتاب را تا آخر سال انجام داد.
ماهوارههای تجاری و تعداد اندک راکتهای موردنیاز پرتاب، سرعت فعالیتهای اسپیسایکس را کاهش داده بود و این شرکت نیاز به تغییر برنامههای خود داشت. ازآنجاکه اسپیس ایکس شرکتی خصوصی است و لزوما نباید برنامههای خود را عمومی کند تنها میتوان به حدس و گمان دربارهی آن بسنده کرد.
ایلان ماسک همراهبا یوساکو مایزاوا، میلیاردر ژاپنی که اولین مشتری خصوصی سفر به مدار ماه در فضاپیمای آیندهی اسپیسایکس است
شاید بهدلیل همین مشکلات، اسپیس ایکس به توریسم فضایی روی آورده است. ماسک در سال ۲۰۱۸، یوساکو مائزاوا، میلیاردر ژاپنی و بنیانگذار Zozotown (بزرگترین خردهفروشی آنلاین لباس در ژاپن) را بهعنوان اولین مشتری خصوصی سفر به مدار ماه معرفی کرد که در برندسازی مجدد، طرح آن از سیستم انتقال بین سیارهای به استارشیپ تغییر کرده است؛ اما شرطبندی روی یک میلیارد شاید ایدهی خوبی نبود و ماسک در ماه مه از فسخ قرارداد خبر داد. بعدها شرکت Yahoo Japan از تصاحب شرکت زوزو به مبلغ ۳/۷ میلیارد دلار خبر داد؛ بنابراین این سفر همچنان پابرجا است.
توریسم فضایی تنها استراتژی درآمدزایی اسپیس ایکس نیست. اسپیس ایکس در پروژهی دیگری بهنام استارلینک در زمینهی ارتباطات سرمایهگذاری کرده است. ماهوارههای استارلینک میتوانند سرویسهای گستردهای را ارائه کنند (براساس وعدههای قبلی، ماسک در سال ۲۰۱۱ از فرستادن انسان به فضا در طول سه سال خبر داد، اما این پروژه تا امروز هم عملی نشده است). استارلینک، مجموعهای شامل ۱۲ هزار ماهواره در مدار پائین زمین است. گرچه اسپیس ایکس ارسال ۳۰ هزار ماهوارهی دیگر را هم پیشنهاد داده است، ستارهشناسان نسبت به این پیشنهاد خوشبین نیستند.
اسپیس ایکس از طریق توریسم فضایی و استارلینک بهدنبال افزایش درآمد است
اسپیس ایکس در ماه مه، ۶۰ ماهواره از مجموعهی استارلینک را به فضا فرستاد و تعدادی از آنها موفق نبودند؛ در دومین پرتاب، ۶۰ ماهوارهی دیگر ارسال شد. طبق تخمینهای مالی مجلهی والاستریت در سال ۲۰۱۵، پرتابهای استارلینک، پرتابهای دیگر اسپیس ایکس را به تعویق میاندازند و شرایط موفقیت، شکست را برای شرکت به وجود آورده است (گرچه این فرضیه هم بر پایهی حدسیات است و بهسختی میتوان عملکرد یک شرکت خصوصی را بهصورت دقیق پیشبینی کرد). در ماه اکتبر، ماسک از ارسال توییت خود با سیستم استارلینک خبر داد. او در این توییت نوشته بود: «وای! بالاخره کار کرد!» اگر پروژهی استارلینک موفق باشد، دههی ۲۰۲۰ عصر جدیدی برای اسپیس ایکس خواهد بود و این شرکت به کسبوکاری برای مصرفکنندگان تبدیل خواهد شد.
تسلا
پیشنهاد اولیهی تسلا در ژوئن ۲۰۱۰ ارائه شد؛ این شرکت در اولین IPO (عرضهی اولیهی سهام) خودروساز آمریکایی (از زمان عرضهی عمومی فورد در ۱۹۵۶) موفق به جذب سرمایهی ۲۲۶/۱ میلیون دلار سرمایه شد. تسلا بهشدت نیاز به سرمایه داشت و در بحران مالی ۲۰۰۸ تا مرز ورشکستگی هم پیش رفته بود؛ تنها یک خودرو بهنام Roadster داشت و سودی از آن به دست نیاورده بود. این روند در طول یک دهه تغییر کرد و بهلطف دسترسی به اطلاعات شرکتهای تجاری عمومی، ردیابی معاملههای تسلا از اسپیسایکس آسانتر است.
دههای که گذشت، دههی کارخانهی تسلا در فرمونت کالیفرنیا بود. تمام خودروهای تسلا در این دهه از کارخانهی فرمونت عرضه شدند. تسلا بدون این کارخانه قادر به عرضهی Model S (در نوامبر ۲۰۱۲)، Model X (در سپتامبر ۲۰۱۵) و Model 3 (در ژوئیهی ۲۰۱۷) نبود.
قیمت Model S بین ۵۴،۷۰۰ و۷۷،۴۰۰ دلار بود و قرار بود در سال ۲۰۱۰ تولید شود، اما تولید آن تا سال ۲۰۱۲ به تعویق افتاد. چنین تأخیرهایی معمولا از موانع متداول به شمار میروند: مدل X و شاسیبلند با قیمت پایهی ۱۳۲ هزار دلار از فوریهی ۲۰۱۲ معرفی شدند و زمانبندی تولید آنها تا ۲۰۱۴ عملی شد؛ این خودروها سرانجام در سپتامبر ۲۰۱۵ تحویل داده شدند.
رویداد عرضهی Model 3
ماسک هنگام رونمایی Model 3 در مارس ۲۰۱۶، این خودرو را گزینهای مقرونبهصرفه معرفی کرد که در مقیاس انبوه با قیمت پایهی ۳۵ هزار دلار به بازار عرضه میشود. یک هفته پس از آنکه تسلا فرایند اخذ سفارش را آغاز کرد، ۳۵۰ هزار نفر خودرو را پیشخرید کردند.
کارخانهی فرمونت در سال ۲۰۱۵ تنها موفق به تولید ۵۱ هزار خودرو شده بود، به همین دلیل سؤالهای متعددی دربارهی تولید خودرو در مقیاس انبوه به وجود آمد. بخشی از برنامهی اولیهی ماسک برای تولید Model 3، تبدیل کارخانه به ماشینی خودروساز بود؛ اما این طرح طبق برنامه پیش نرفت. ماسک در سال ۲۰۱۸، وابستگی بیش از حد تسلا به ربات را تأیید کرد. به همین دلیل معرفی تولید را تا ژوئیهی ۲۰۱۷ به تعویق انداخت.
اما حتی پس از آغاز تولید Model 3، موانعی وجود داشت. کارخانهی فرمونت به «جهنم شلوغ تولیدی» تبدیل شد؛ بنابراین ماسک در سال ۲۰۱۸، چادر بزرگی تأسیس کرده و از آن بهعنوان خط تولید دیگری استفاده کرد.
همچنین کارکنان کارخانهی فرمونت از شرایط کاری خود ناراضی بودند. به گزارش گاردین، بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷، بیش از ۱۰۰ بار آمبولانسها به دلایلی مثل غش و ضعف، گیجی، حملهی صرع، تنفس غیرعادی و درد در قفسهی سینه به کارخانهی فرمونت رفتند. در این گزارش به «صدهای مورد جراحت و دیگر مشکلات پزشکی» اشاره شده است. طبق گزارش دیگری در سال ۲۰۱۷، نسبت آسیبهای کارکنان تسلا، دو برابر آمار میانگین است. طبق گزارش چادر در سال ۲۰۱۹، کارکنان برای رسیدن به اهداف تولید و استفاده از میانبرها تحت فشار قرار میگرفتند.
ناآارامی کارکنان منجر به ایجاد یک اتحادیه شد؛ اتحادیهها معمولا در خودروسازی رایجتر هستند. خوزه موران، یکی از کارکنان تسلا در مطلبی از شرایط کاری شکایت کرد و دربارهی علتهای اتحادیهسازی تسلا سخن گفت. ماسک هم مدعی شد، موران در درجهی اول کارمند اتحادیهی کارگران خودرو است (UAW) تا تسلا. در سال ۲۰۱۸، هیئت روابط نیروی کار ملی با بررسی توییتهای ماسک به مداخله در این شکایت پرداخت (ماسک در توییتی گفته بود در صورت پیوستن کارگران کارخانه به اتحادیهها، باید از امکانات سود و پاداش سهام صرفنظر کنند). در سپتامبر ۲۰۱۹، تسلا و ماسک به نقض قانون کار متهم شدند.
با اینکه فرمونت مرکز اصلی تولیدی تسلا بود، بلندپروازیهای ماسک منجر به ساخت کارخانههای جدیدتری شده بود. کارخانهی ناتمام Gigafactory 1 در ژوئیهی ۲۰۱۶ در نوادا افتتاح شد؛ این کارخانه در آن زمان ۱۴ درصد تکمیل شده بود. تصاحب SolarCity در اوت ۲۰۱۶، زمینهساز ساخت Gigafactory 2 شد. تسلا در ژانویهی ۲۰۱۹، ساخت گیگا فکتوری شانگهای را آغاز کرد و در ماه اکتبر مدعی شد، این کارخانه آمادهی تولید است. چهارمین شعبهی گیگافکتوری قرار است در برلین افتتاح شود.
مجموعههای تولیدی گیگافکتوری، بحث و جدلهای زیادی را بهدنبال داشتهاند. به گزارش بیزنس اینسایدر در سال ۲۰۱۸، تسلا از باتریهای مصرفی در گیگافکتوری مجددا استفاده کرده است. مارتین تریپ یکی از کارکنان خط مونتاژ کارخانه بهخاطر انتشار این خبر مورد سرزنش قرار گرفت و ماسک در ایمیلی به کارکنان او را به «کارشکنی مخرب و گسترده» محکوم کرد. دعواهای قانونی بین تریپ و تسلا همچنان ادامه دارد. شان گوترو، یکی از مدیران امنیتی سابق تسلا، عملکرد این شرکت برای جستجوی خرابکار را غیراخلاقی خواند. تسلا مدعی است، گوترو را بهخاطر عملکرد ضعیف او حذف کرده است.
ایالات نیویورک، ۹۵۸/۶ میلیون دلار روی گیگافکتوری ۲ سرمایهگذاری کرد اما مقدار سرمایهگذاری را ۷۵ میلیون دلار اعلام کرد (گرچه این رقم شامل ارزش اقتصادی کارخانه برای مناطق اطراف نیست). بعضی کارکنان، محیط این کارخانه را خشن توصیف کردند.
تصاحب SolarCity توسط تسلا در سال ۲۰۱۶، فراتر از تصاحب یک کارخانه بود؛ سولار سیتی مسیر جدیدی از کسبوکار و احتمالا تعارض منافع بود (شکایت سهامدارها هنوز در جریان است؛ آنها مدعیاند، سولار سیتی قبل از تصاحب در آستانهی ورشکستگی قرار داشته است و مخالفین بر سر قیمت تورم سهام سولار سیتی مذاکره کردهاند. تسلا و ماسک این ادعا را رد کردند). بنیانگذاران سولار سیتی، خواهرزادههای ماسک، لیندون و پیتر رایو هستند. پس از خرید سولار سیتی توسط تسلا، ماسک به ریاست هردو شرکت را برعهده گرفت و همچنین بزرگترین سهامدار سولار سیتی شد.
در آن زمان، سولار سیتی بزرگترین بازیگر انرژی مناطق مسکونی بود؛ اما براساس گزارشها، شرکتهای Sunrun و Vivint Solar از آن سبقت گرفتند. شاید دلیل این مسئله، صرف اغلب منابع تسلا روی تولید Model 3 بود (تسلا گفته بود تأمین باتری از سوی پاناسونیک، محدودیت اصلی آنها است). شاید هم مردم دیگر از انتظار برای محصول Solar Roof (سقف خورشیدی) خسته شده بودند؛ ماسک وعدهی این محصول را درست پس از تصاحب سولار سیتی داد اما تولید و عرضهی بازاری آن تا سه سال بعد هم میسر نشد. جالب اینجا است که امروز شکایتها از طرف والمارت، دربارهی آتشسوزی پنلهای خورشیدی کاهش یافتهاند.
ذخیرهسازی انرژی و پنلهای خورشیدی یکی از تجارتهای تسلا است که در دههی آینده میتوان انتظار رشد آن را داشت. تسلا، پس از ساخت بزرگترین باتری جهان در استرالیا و کمک به انتقال انرژی الکتریکی، بهزودی باتری بزرگتری را در کالیفرنیا خواهد ساخت. این شرکت، همچنین بستهی جدیدی را برای ذخیرهسازی انرژی صنعتی معرفی کرده است. شرکتهای متعدد کالیفرنیا بهدنبال پیشگیری از آتشسوزی هستند و بعید است ساعتهای خاموشی بهزودی به پایان برسند. درنتیجه این چالش فرصتی برای تجارت انرژی تسلا فراهم میکند.
ایلان ماسک در حال ترک دادگاه فدرال پس از شکایت SEC، آوریل ۲۰۱۹
به این ترتیب کنترل فشارهای تسلا برای ماسک آسانتر شد. مهمترین دورهی فشار در اوت ۲۰۱۸ اتفاق افتاد. در تاریخ هفتم اوت، ماسک توییت کرد: «میخواهم به مبلغ ۴۲۰ دلار به ازای هر سهم، تسلا را خصوصیسازی کنم». ماسک در تاریخ ۲۴ اوت، حرف خود را پس گرفت. یک ماه بعد، SEC (کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا) از او بهخاطر توییتش شکایت کرد. دادستانها در متن شکایت نوشته بودند: «در حقیقت ماسک نباید شرایط کلیدی معامله ازجمله قیمت و منبع بالقوهی سرمایهگذاری را شرح میداد. آن هم در شرایطی که هنوز قطعی نیست.» دو روز بعد، پرونده ایجاد شد: تسلا و ماسک بهعنوان مدیر این شرکت، ۲۰ میلیون دلار جریمه شدند. همچنین شروطی برای فعالیتهای توییتری گذاشته شد، زیرا ماسک هرگز دست از توییت نمیکشد!
در هر صورت، تسلا، اولین سود متوالی را در ۶ ماه دوم (دو بازهی سهماهه) سال ۲۰۱۸ به دست آورد. این شرکت در سهماههی دوم سال ۲۰۱۹، بیشترین تعداد خودرو را تحویل داد؛ گرچه در این بازه با ضررهایی هم روبهرو شد. اولین سود تسلا در سال ۲۰۱۹، در سهماههی سوم سال به دست آمد. بسیاری از شکگراها از ابتدای تأسیس تسلا، امیدی به ثبات این شرکت نداشتند. با وجود منفینگرها و ریسکهای زیاد، تسلا هنوز هم در میدان است. این شرکت با Model Y (یک شاسیبلند فشرده) و مدل Cybertruck که دههی آینده معرفی خواهد شد، میتواند خود را به منفینگرها ثابت کند و وارد جهنم تولیدی دیگری بشود.
کسبوکارهای دیگر
در دههای که گذشت، ماسک دو شرکت دیگر هم تأسیس کرد: Neuralink (نورالینک)، شرکتی برای تولید واسطههای ماشین، مغز و شرکت بورینگ برای ساخت تونلهای زیرزمینی. ماسک کمتر میتواند به این دو شرکت رسیدگی کند و طبق توییتی که در دسامبر ۲۰۱۹ منتشر کرد، تسلا و اسپیس ایکس، ۹۵ درصد از وقت او را به خود اختصاص میدهند. این دو شرکت دیدگاههای علمی تخیلی ماسک را توسعه میدهند.
نورالینک در سال ۲۰۱۶ تأسیس شد. تقریبا یک دهه پس از گزارش پزشکی که در آن شخصی از واسطهی مغز، ماشین برای حرکت اشارهگر روی صفحهی نمایش استفاده کرده بود. این شرکت در سال ۲۰۱۷ عمومی شد و ماسک جزئیات بیشتری را دربارهی اهداف بلندپروازانهی خود ارائه داد: فراهم کردن راهی برای انتقال دستورهای افراد معلول به کامپیوتر، فراهم کردن برقراری ارتباط تلهپاتی و پیوند مغز انسان به سیستمهای هوش مصنوعی.
ماسک با تونلهای زیرزمینی بهدنبال بهبود حملونقل و حل مشکل ترافیک است
در سال ۲۰۱۹، جزئیات بیشتری دربارهی طراحی فناوری نورالینک ارائه شد: تعبیهی نخهای انعطافپذیر در مغز. بهگفتهی ماسک، نورالینک موفق شده است به کنترل کامپیوتر با مغز یک میمون بپردازد. این شرکت هنوز در مراحل اولیهی کار خود قرار دارد و بیش از یک دهه طول میکشد تا فناوری زیستی با وجود پژوهشهای متعدد از مرحلهی پژوهش اولیه به فروش بازار برسد. از سوی دیگر، شرکت بورینگ در مسیر سریعتری حرکت میکند. ماسک در ژانویهی ۲۰۱۷، توییتی را دربارهی ترافیک لسآنجلس منتشر کرد: «من را دیوانه میکند». سپس طرح جدید خود را اعلام کرد: شرکت بورینگ.
ماسک شوخی نمیکرد. شرکت بورینگ، بهعنوان حفرهای در محوطهی پارکینگ اسپیس ایکس شروع به کار کرد. شرکت بورینگ برای تبلیغات خود کلاههایی را با لوگوی این شرکت منتشر کرد و در این بازاریابی بسیار موفق ظاهر شد و توانست نظر بسیاری از افراد را در سراسر جهان به خود جلب کند. از تونل تست بورینگ در دسامبر ۲۰۱۸ رونمایی شد. در آن زمان سه پروژهی دیگر در دست اجرا بود: یک تونل برای استادیوم دوجر لسآنجلس، یک تونل در شیکاگو و تونل دیگری در محدودهی دیسی (تونل احتمالی در بخش غربی لسآنجلس بهدلیل شکایت گروههای اجتماعی ساکنین منطقه لغو شد).
شهردار شیکاگو در سال ۲۰۱۹ تغییر کرد و ناگهان اولویت پروژهی شرکت بورینگ کاهش یافت؛ اما لاسوگاس که با پروژههای ترانزیت آرمانگرا غریبه نیست، در این مسیر گام برداشت: مرکز همایشها و بازدیدکنندگان لاسوگاس برای ساخت «انتقالدهندهی مردمی» قراردادی ۴۸/۶ میلیون دلاری با شرکت بورینگ امضا کرد. این پروژه در نوامبر ۲۰۱۹ آغاز شد و انتظار میرود تا نمایشگاه CES ۲۰۲۱ به پایان برسد.
فعالیتهای فردی
توییتهای ماسک پر از ابهام هستند. گاهی توییتهای او بهنظر طنز میرسند درحالیکه هدفی جدی پشت آنها قرار دارد. شرکت بورینگ از نمونههای بارز جاهطلبیهای ماسک است. گاهی هم توییتهای او واقعا شوخی و طنز هستند. دو نمونه از فعالیتهای مهم ایلان ماسک در دههی ۲۰۱۰، OpenAI و هایپرلوپ (حملونقل سریع) هستند.
هایپرلوپ برای اولینبار در سال ۲۰۱۲ بهصورت عمومی معرفی شد و یک سال بعد، جزئیات بیشتری از آن ارائه شد. ماسک اعلام کرده بود هیچ برنامهای برای ساخت طرح خود ندارد، اما افراد دیگری به توسعهی این طرح پرداختند. طرح اولیه، «پاد» برای انتقال سریع افراد از سان فرانسیسکو به لسآنجلس بود که سرعت تقریبی آن به ۱۳۰۰ کیلومتر بر ساعت میرسید. ماسک مسیری با طول تقریبا ۱/۵ کیلومتر خارج از اسپیس ایکس ساخت و در سال ۲۰۱۵ میزبانی رقابت پاد برای دانشجویان را بر عهده گرفت. این رویدادها منابع خوبی برای استخدام استعدادهای مهندسی جوان هستند. سال بعد ماسک اعلام کرد، مسیر تست دارای یک خمیدگی خواهد بود و بالاخره هایپرلوپی واقعی در هند ساخته شد.
از طرفی فعالیتهای هوش مصنوعی ایلان ماسک در دههی ۲۰۱۰ را نباید نادیده گرفت. با اینکه بسیاری از کارشناسان معتقدند هوش مصنوعی عملکرد محدودی خواهد داشت، ماسک دربارهی ابرهوش و هوش مصنوعی متنفر از انسان هشدار داده است. او در سال ۲۰۱۴ گفت: «ما در حال احضار شیطان هستیم». ماسک بهعنوان یکی از بنیانگذاران OpenAI بهدنبال ساخت هوش مصنوعی دوستانه است. این شرکت موفق به جذب سرمایهی یک میلیون دلاری از شرکتهای مختلف فناوری و مدیران اجرایی از جمله ماسک شد. ماسک در فوریهی ۲۰۱۸ بهدلیل تداخل کار تسلا برای ساخت خودروهای خودران و کارهای OpenAI از این شرکت کنارهگیری کرد اما اعلام کرد به حمایت مالی خود از OpenAI ادامه خواهد داد. سم آلتمن، مدیرعامل این بنیاد است که در گذشته ریاست Y Combinator را برعهده داشت.
ایلان ماسک در رقابت Hyperloop Pod، ۲۰۱۹
ماسک همچنین، فرضیهی حقیقت پایه را مطرح کرد؛ فرضیهای که شاید دور از ذهن بهنظر برسد اما بهگفتهی او در سال ۲۰۱۶: «احتمال اینکه ما در حقیقت پایه زندگی کنیم، یک در میلیارد است». ماسک دربارهی احتمال زندگی انسان در شبیهسازی هم سخن گفته است. مفهوم «حقیقت پایه» میتواند به فرضیهی فیلسوفی بهنام نیک بوستروم در سال ۲۰۰۳ اشاره داشته باشد با این تفاوت که قطعیت آن نسبت به فرضیهی بوستروم بیشتر است. این دیدگاه توسط برخی دانشمندان کامپیوتر هم بازتاب داده شد گرچه مخالفین زیادی برای آن وجود دارد.
ماسک همچنین ۲ میلیون دلار روی شرکت رسانهی Thud سرمایهگذاری کرده است. او در مارس ۲۰۱۸، در توییتر از مشارکت اقتصادی جدیدی با کارکنان سابق Onion خبر داد: «باید بپذیریم که چیزی دربارهی گرایشهای شایع در رسانه نمیدانیم به همین دلیل بهدنبال اجرای پروژهی کمدی جدیدی هستیم». گرچه در دسامبر ۲۰۱۸، ایلان ماسک از توقف سرمایهگذاری در این گروه خبر داد؛ به همین دلیل گروه قبل از اتمام سرمایه، تنها ۶ ماه برای درآمدزایی فرصت داشت. پروژههای بلندپروازانهای مثل DNA Friend، رسانهی 23andMe هم بهسرعت به پایان رسیدند. Thud هم در ماه مه بسته شد.
ایلان ماسک در حال خروج از دادگاه فدرال لسآنجلس
ماسک در دسامبر ۲۰۱۹ از اتهام افترا تبرئه شد. این اتهام از سوی ورنون آنسورث به ماسک وارد شد. آنسورث، غارنوردی بریتانیایی است که موفق به نجات تیم فوتبال و مربی آنها شد که در غاری در تایلند گرفتار شده بودند. ماسک هم با ساخت یک زیردریایی کوچک قصد داشت کودکان را از غار نجات دهد. آنسورث در مصاحبهای با CNN، این اقدام ماسک را صرفا نمایشی تبلیغاتی خواند که نتیجهبخش نخواهد بود و به تمسخر طرح ماسک پرداخت (بعدها وکلای ماسک در پروندهی شکایت، آنسورث را تحت فشار قرار دادند تا بهخاطر نظرات خود در مصاحبه عذرخواهی کند). ماسک پس از این اظهارات، در حساب توییتری خود آنسورث را «کودک آزار» خواند.
ایلان ماسک از قدرت شبکههای اجتماعی برای تبلیغات استفاده میکند
ماسک بهخاطر توییت خود عذرخواهی و آن را حذف کرد اما آنسورث عذرخواهیاش را نپذیرفت. به این ترتیب به دادگاه لسآنجلس شکایت برد اما ماسک برنده شد. ماسک نهتنها تاجر و مدیرعامل بلکه اینفلوئنسر هم است. اقداماتی مثل مصرف ماریجوانا در برنامهی جو روگان، اختلاف با رئیس جمهور، مطبوعات و بانک ازلیا، متلکپرانی و طعنه به ضدهواداران، فرستادن رودستر به فضا و پخش زندهی آن، از او یک چهرهای جنجالی ساختند.
ظهور اینفلوئنسر شبکهی اجتماعی بهعنوان نوع جدیدی از سلبریتی در دههی ۲۰۱۰، کاملا متناسب با کارهای ماسک است. او بهشدت به فعالان یوتیوب وابسته است و مانند بسیاری از اینفلوئنسرهای قبل از خود در رویدادهای محبوبی مشارکت میکند. او هم مانند خوانندگان و بازیگرهای مشهور، دارای لشکری از هواداران است، مانند بسیاری از اینفلوئنسرهای دیگر از دیدهشدن لذت میبرد و از شبکههای اجتماعی و شهرت خود بهعنوان شکل ارزشمندی از بازاریابی استفاده میکند. این اقدامها مزایایی زیادی برای تسلا دارد (تسلا برند خودروی محبوب یوتیوبرها است) زیرا تسلا در تبلیغات پولی شرکت نمیکند. قطعا، بخشی از فعالیتهای ایلان ماسک بدون برنامه هستند اما همین کارها هم در جهت بازاریابی و نزدیک شدن هواداران او تأثیرگذارند. برای مثال کدام یک از مدیران عامل بزرگ دنیا مانند ماسک دربارهی ریک اند مورتی توییت میکند یا با دنبالکنندگان بهصورت تصادفی بحث میکند؟ به قول Jay-Z: ایلان ماسک تنها تاجر نیست؛ او خود تجارت است.
نظرات