پاسخ به یک مطالعه: آیا ریش مردان برای کاهش تأثیر ضربه تکامل پیدا کرده است؟
چرا مردان ریش دارند؟ مطالعهای که اخیرا منتشر شده، ادعا میکند تکامل ممکن است به این دلیل موهای صورت مردان را ترجیح داده باشد که ریش دربرابر ضربه به سر محافظت میکند که این امر به چنین عناوینی منجر شد: «مطالعه میگوید ریشهای بلند مردانه تکامل پیدا کرد تا بتوانیم از مشتهایی جلوگیری کنیم که به سر وارد میشود».
من، جی. وی. چمری، در مقام زیستشناس تکاملی، باید با این ارزیابی موافق باشم. این ادعا خصوصا از آنجا تأسفآور است که این ارتباط با تکامل را زیستشناسان عنوان کردهاند. سؤال این است: این مطالعه درواقع چه چیزی را نشان میداد؟
آزمایش شامل ریش یا مشتزدن نمیشد. تیمی به سرپرستی دیوید کریر در دانشگاه یوتا مدلهایی از الیاف و رزین اپوکسی را برای نشاندادن استخوان انسان ساختند که برای تقلید از موهای صورت در پوست گوسفند پوشیده شده بود. ۶۰ مدل مطالعهشده یا خزدار (ریش کامل با موهایی به طول هشت سانتیمتر) یا قیچیشده (ریشهای تراشیده به طول ۰/۵ سانتیمتر) یا کندهشده (صورت اصلاحشده بدون مو) بودند. فولیکولهای موی انسان چهاربرابر فولیکولهای پشم گوسفند ضخامت دارند؛ اما تراکم آنها یکپنجم تراکم پشم گوسفند است؛ بنابراین، پشم تقریبا معادل ریش است. سپس زیستشناسان از ضربهزن مکانیکی استفاده کردند تا بهطورمکرر وزنی معادل ۴/۷ کیلوگرم را به هر مدل وارد کنند تا اثر را اندازهگیری و آسیب واردشده را ثبت کنند.
نتایج نشان میداد مدلهای خزدار درمقایسهبا دو مدل دیگر در گرفتن مشت بهتر عمل میکند. برای مثال، ریش درمقایسهبا صورت اصلاحشده، ۳۷ درصد انرژی بیشتری جذب میکند که تا حدودی به این دلیل است که موهای دارای خاصیت ارتجاعی بهعنوان نوعی فنربندی برای کُند و ملایم کردن ضربه عمل میکنند. همانطورکه پژوهشگران توضیح میدهند: «بزرگترین مزیت مو این است که نیروی ضربه را در بازهی زمانی طولانیتری توزیع میکند».
اولین انتقاد من این است که این آزمایش واقعبینانه نیست. پس از بیست سال سابقهی هنرهای رزمی (ازجمله بوکس بدون دستکش)، مشتهای زیادی زده و خوردهام. انداختن بار روی جسمی سخت مانند ضربهزدن به مجسمه است، نه یک انسان. حتی افرادی که عادات ندارند مشت بخورند، اغلب با یک مشت میچرخند. علاوهبراین، متداولترین ضربه از مبارز آماتور مشت مستقیم نیست؛ بلکه ضربهی چرخشی به سمتی از سر است که به جمجمهی طرف مقابل اجازه میدهد از نقطهی ضربه دور شود. نبود امکان حرکت سر نقص درخورتوجهی از طراحی این آزمایش است.
بااینهمه، مشکل بزرگتر مطالعهی یادشده آن است که نتایج آن بهعنوان شواهدی از تکامل تفسیر میشود. تفاوت در ویژگیهای جسمی میان مادهها و نرهای یک گونه بهعنوان دوشکلی جنسی شناخته میشود و برخی پژوهشگران ازجمله دیوید کریر و دیوید پوتس، روانشناس تکاملی، اظهار کردهاند برخی از ویژگیهای چهره بهعنوان پیامدی از رقابت میان مردان تکامل یافته است. این پیشنهاد با گمانهزنیهای کارولین بوچارد متخصص علوم اعصاب همراه شده است که میپرسد: «آیا ریش انسان عملکرد محافظتی مشابه یال شیر دارد یا نه؟».
ایده این است: دقیقا همانطورکه یال ضخیم مناطق حیاتی مانند زیر گلو را میپوشاند، ریشها به محافظت دربرابر مشتهای کشندهی احتمالی به گلو و آرواره کمک میکنند. این فرضیهی مشتزنی محسوب میشود و مشکل مطالعهی جدید این است که ادعا میکند کاهش وزن روی مدل استخوانمانند، فرضیهی مشتزنی را در ارتباط با دلیل تکامل ریشها آزمایش میکند؛ درحالیکه اینطور نیست. این توجیهی پس از واقعه است که باعث میشود ازنظر شهودی درست بهنظر برسد؛ اما لزوما درست نیست و درواقع داستان جذاب مندرآوردی است. البته معروفترین داستان مندرآوردی، داستان گردن بلند زرافهها است که اغلب بهعنوان داستان کشیدن گردن برای رسیدن به برگهای درختان بلند تعریف میشود.
اگرچه ممکن است معقول بهنظر برسد، این واقعا روشی نیست که در آن، تکامل ازطریق انتخاب طبیعی عمل میکند. اتفاق رخداده این بود که در ابتدا جمعیتی از زرافهها وجود داشتند که در آن، تنوع در طول گردن وجود داشت. بنابراین، وقتی طبیعت فشار انتخابی اعمال کرد (مانند وجود برگهای کمتر در ارتفاعات پایینتر در دوران کمبود غذا) افرادی که با گردنهای بلندتر متولد شده بودند، زنده ماندند و تولیدمثل کردند و ژن گردنبلندی را به فرزندان خود منتقل کردند و بدینترتیب در نسلهای زیاد و بهتدریج، صفت گردنبلندی در زرافهها تکامل یافت.
ارتباط زرافهها با ریش چیست؟ هر دو خطا در استدلال را نشان میدهند. در اینجا، گزینهی دیگری دربارهی فرضیهی درخت و گردن زرافه وجود دارد: این ویژگی مانع از آن میشود که شکارچی بتواند گلوی زرافه را به دندان بگیرد. شما میتوانید آزمایشی انجام دهید که شامل اتصال گوشت به سرهای دو نوع زرافهی ساختگی باشد که یکی گردن کوتاهی دارد. سپس آن دو مدل را نزدیک شیرها قرار دهید و درادامه، تعداد زخمهای روی گردنها را بشمارید. اگر زرافههای بلندتر نسبتا دستنخورده باقی مانده باشند، میتوانید چنین تفسیر کنید که گردنهای بلند برای اجتناب از گازگرفتن شیرها تکاملیافته است.
چنین آزمایشهایی از فرضیهای حمایت میکنند؛ اما تکامل را آزمایش نمیکنند. بهطورمشابه، موهای صورت ممکن است دربرابر مشت محافظت کند؛ اما این مسئله لزوما توضیح نمیدهد چرا ریش تکامل یافته است. دوشکلی جنسی برای ویژگیهایی مانند مو ازطریق نوعی انتخاب طبیعی عمل میکند که در آن یک جنس (معمولا جنس ماده) نقش طبیعت را برای انتخاب میان جفتهای مناسب بازی میکند.
این تئوری انتخاب جنسی است که نخستینبار چارلز داروین پیشنهاد کرد. سال ۱۸۷۱، داروین در کتاب «تبار انسان» دربارهی مو مفصل بحث میکند. نابغهی ریشو درزمینهی یکسان فرضکردن یال شیر با موی انسان اشتباه نکرد. اگرچه او استدلال کرد موی ضخیم پستانداران مختلف ممکن است محافظتی در نبرد میان نرهای رقیب فراهم کند، معتقد بود موهای صورت انسان ویژگی ثانویهی جنسی است که بهعنوان پیامدی از ترجیحات جنس ماده تکامل یافته است. او بهدرستی خاطرنشان کرد جوامع انسانی ازنظر قابلیت رشد ریشهای ضخیم تفاوت دارند؛ موضوعی که اگر موهای صورت عملکرد محافظتی داشت، انتظار نمیرفت؛ مگر اینکه مردان هیچگاه مبارزه نمیکردند.
از زمانیکه داروین نخستینبار تئوری انتخاب جنسی را توصیف کرد، دانشمندان چندین فرضیه برای نحوهی وقوع این انتخاب (مکانیسم دقیق آن) پیشنهاد کردهاند. علاوهبر فرضیهی مشتزنی، موهای صورت ممکن است موجب شود مردان جذابتر، سالمتر، مردانهتر یا بهعنوان والدی بهتر بهنظر برسند. این فرضیههای پیشنهادی ممکن است تاریخچهی تکاملی واقعی را منعکس کنند یا اینکه ربطی به آن نداشته باشند. انتخاب طبیعی میتواند ویژگی یکسانی را بهدلایل مختلفی در طول زمان ترجیح داده باشد؛ بنابراین، توضیحات مختلف برای دلیل تکامل ریشها باهم ناسازگار و جمعنشدنی نیستند. تعیین دلیل تکامل هر خصوصیتی بهشکل موجود امروزی بسیار دشوار است.
جدا از تردیدهای من دربارهی طرح آزمایشی، مطالعهی گروه کریر در دانشگاه یوتا واقعا این فرضیه را تأیید میکند که ریش انسان از مناطق حساس اسکلت صورت دربرابر ضربههای آسیبزننده محافظت میکند. بااینحال، درحالیکه ممکن است کاملا درست باشد که موهای صورت دربرابر مشتها محافظت میکند، درست نیست سریعا چنین نتیجهگیری کنیم که عملکرد محافظتی ریشها ممکن است مزیتی در رقابت بر سر منابع داشته و ازنظر انتخاب مطلوب بوده باشد. این مطالعه فقط نشان داد ریشهای ساختگی دربرابر مشتهای ساختگی محافظت میکنند و از این احتمال حمایت میکند که ریشهای واقعی ممکن است دربرابر مشتهای واقعی محافظت کنند.
آزمایش فرضیهی مشتزنی با مطالعهی بیومکانیک حاصل نمیشود و به مطالعهی تکامل انسان نیاز دارد. برای مثال، علم انسانشناسی ممکن است جمجمههای ماقبل تاریخ را با شکستگیهای کمتری در گروههای باستانی پیدا کند که در حکاکیهای روی غار آنها مردان ریشهای بزرگی داشته باشند.
بهخاطر داشته باشید تمام ویژگیهای بیولوژیکی نتیجهای از انتخاب طبیعی نیست (دیدگاه انطباقگرایانه) و ویژگی خاص میتواند نوعی سازگاری باشد که برای عملکرد خاصی تکامل یافته باشد؛ اما درعینحال میتواند هدف خاصی نداشته باشد. موهای ضخیم در مناطق دیگر بدن انسانها بهجز صورت نیز میرویند و لزوما نقش محافظتی از آن اندامها را ندارند.
نظرات