آیا نیاکان ما انسانها به خواب زمستانی فرو میرفتند؟
شاید برای بسیاری که از سرما و زمستان تنفر دارند، سپری کردن کل زمستان در خواب، فانتزی دلچسبی باشد؛ ولی متأسفانه برخلاف بسیاری از پستانداران، ما انسانها توانایی رفتن به خواب زمستانی نداریم! اما در یک مطالعه جدید احتمال خواب زمستانی نیاکان ما انسانها بررسی شد و محققان در کمال شگفتی دریافتند که احتمالا انسانهای اولیه به نوعی خواب زمستانی فرومیرفتند.
هنگامی که خرس از حالت خفتگی یا خواب زمستانی (وضعیتی که در آن سوختوساز و دمای بدن کاهش مییابد) طولانیمدت بیدار میشوند، کمی به خود کشوقوس میدهد و خود را برای شکار و پیدا کردن غذا آماده میکند، در این وضعیت استخوانها و عضلات این جانور به همان قوت پیش باقی است و از خودخوری بدن (برای تأمین انرژی مورد نیاز) در امان ماندهاند. خرسها سوختوساز مخصوصی دارند تا از آنان در برابر مشکلات مختلف ناشی از خواب زمستانی محافظت کند؛ ولی گاهی اوقات همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود. اگر جانوران پیش از خواب زمستانی، ذخایر غذایی کافی در بدن انباشته نکرده باشند، ممکن است به مشکلات سلامتی عدیدهای دچار شوند.
ظاهرا قضیه برای نیاکان ما از همین قرار بوده است. محققان عنوان کردهاند که خواب زمستانی همیشه سالم نیست. جانورانی که به خواب زمستانی رفتهاند اگر از ذخایر غذایی کافی برخوردار نباشند، ممکن است به نرمی استخوان، پرکاری غدد پاراتیروئید و استئیت فیبروزا ابتلا پیدا کنند. درواقع تصور میشود که بر اجداد ما که بقایای استخوانهایشان در سیما د لوس اُئسوس (به اسپانیایی به معنای چالهی استخوانها) کشف شده است، چنین رفته باشد.
ملکه سوفیا در حین بازدید از محوطه باستانشناسی سیرا د آتاپوئرکا در سال ۲۰۰۹
چالهی استخوانها در غار سیرا د آتاپوئرکا در نزدیکی شهر بورگاس (شمال اسپانیا) قرار دارد و یکی از مشهورترین محوطههای باستانی شبهجزیره ایبری با گنجینهای از فسیلها و بقایای استخوانی بینظیر است. چالهی باستانی سیما د لوس اُئسوس از سال ۱۹۸۳ همهساله کاوش میشود و تاکنون مجموعهای از ۵۵۰۰ بقایای استخوانی در آن کشف شده است. تصور میشود این استخوانها تعمدا به داخل گودال پرت شده باشند.
در این چاله، بقایای اسکلتی با قدمتی حدود ۴۳ هزار سال از نیاکان باستانی ما کشف شده است. در این بازهی زمانی هنوز پای اجداد ما انسانهای کنونی به اوراسیا و جنوب اروپا نرسیده بود؛ بنابراین هنوز جای بحث است که این استخوانها به کدام گونهی انسانی تعلق دارد. ولی دست کم برخی از این فسیلها به «انسان هایدلبرگ» متعلق است. تصور میشود انسان هایدلبرگ - که از هومو ارکتوس منشعب شده است - جد مشترک انسانهای کنونی و نئاندرتالها بوده باشد. این گونهی انسانی بین ۷۰۰ هزار تا ۲۰۰ هزار سال قبل در آفریقا و اروپا زندگی میکرد.
بررسی اینکه نیاکان ما انسانها هزاران سال قبل به خواب زمستانی فرو میرفتند، ممکن است ظاهرا کاری غیر ممکن باشد؛ ولی دیرینهانسانشناسان اسپانیایی متوجه برخی علائم روی فسیلها شدهاند که ممکن است نمایانگر رفتن آنان به خواب زمستانی باشد. به گفتهی محققان، آنها در بقایای اسکلتی اجداد ما، ضایعات و آسیبهای استخوانی مشابه حیوانات دارای خواب زمستانی مشاهده کردند.
محققان با توجه به اینکه ساکنان غار سیرا د آتاپوئرکا در دورهای از زمستانهای سخت و طاقتفرسا زندگی میکردند و همچنین برخی شواهد ژنتیکی، فرضیهی خواب زمستانی را مطرح کردند. تصور میشود نیاکان ما در نوعی عجز و ناتوانی تلاش کرده باشند که در ماههای سردتر سال به خواب بروند؛ به همین دلیل در بقایای استخوانی آنها علائمی از آسیبهای ناشی از کمبود ذخایر چربی بدن، کمبود ویتامین د و نوعی رشد ادواری در اعضای تازه به بلوغ رسیدهی گروه وجود دارد.
شاید نیاکان ما توانسته باشند از طریق خواب زمستانی ماههای سرد و یخبندان سال که منابع غذایی بسیار کم بود را سپری کنند
پیش از اینکه بتوان به ضرس قاطع ادعا کرد که نیاکان ما به خواب زمستانی فرو میرفتند، باید یادآوری کنیم که نتایج منتشرشده، تنها حاصل یک تحقیق بسیار مقدماتی است. حتی خود محققان اعتراف میکنند که این موضوع کمی شبیه به ماجراهای علمی-تخیلی است. همچنان سوالات بیپاسخ زیادی در این مورد داریم؛ ولی فعلا دربارهی تأثیر خواب زمستانی روی عملکرد بدن انسان هیچ تردیدی وجود ندارد.
فعلا اینکه انسان بتواند در حالتی با سوختوساز بسیار آهسته مشابه خواب زمستانی قرار بگیرد، همچنان در قلمروی داستانهای علمی-تخیلی است. اما بسیاری از نخستیها و نخستیسانانی همچون شبدوست و چشمگِرد به خواب زمستانی فرو میروند و مبنای ژنتیکی و فیزیولوژیکی برای چنین آهستگی سوختوسازی در پستانداران باقی مانده است.
محققان برای اثبات وجود خواب زمستانی در نیاکان ما نیاز به تحقیقات بیشتری دارند؛ ولی چنانچه این فرضیه به اثبات برسد، باید دید چرا ما انسانها این توانایی شگفتانگیز را از دست دادیم؟ البته فرضیهی خواب زمستانی تنها یکی از دلایلی است که ضایعات روی استخوانهای موجود در غار را توضیح میدهد و شاید دلایل دیگری وجود داشته باشد که فعلا شواهد آن پیدا نشده است.
نظرات