تکامل حیوانات در آینده ؛ از موشهای آبزی تا مانتیسهای عظیمالجثه
با اینکه به نظر میرسد انسان نقش زیادی در نابودی محیط دارد بعید است اقدامات انسانی به نابودی کامل حیات روی زمین بینجامد. برخی موجودات قطعا در عصر انقراض و بحران اقلیمی به حیات خود ادامه خواهند داد و به مرور زمان با دنیای خشنتری که انسان ساخته است سازگار میشوند و به تکامل خواهند رسید.
برخی از تحولات در طول عمر انسان رخ خواهند داد. براساس پژوهشها، تغییرات اقلیمی میتوانند ظاهر حیوانها را تغییر دهند. برای مثال ممکن است تعداد گونههای پرندهی مهاجر کاهش پیدا کنند و از طرفی چرخهی حیات دوزیستان افزایش پیدا کند. هیچکس نمیداند در سالهای آینده چه بلایی بر سر گیاهان و حیوانات خواهد آمد. بااینحال زیستشناسان تکاملی با فرضیههای موجود میتوانند آیندهی تکاملی حیوانات را تصور کنند. به گفتهی لیز آلتر، استاد زیستشناسی تکاملی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا: «در تجسم آیندهی حیوانات باید تغییرات محیطی در زمان حال را در نظر بگیریم.»
حیوانات بازمانده
چه حیواناتی در فاصلهی دهها هزار و حتی میلیونها سال از زمان فعلی به بقای خود ادامه خواهند داد؟ این پرسش بزرگی است که هر پژوهشگری پاسخ متفاوتی برای آن دارند؛ اما در میان پاسخها میتوان به سه خط فکری اصلی رسید. برخی به این فکر میکنند که کدام یک از حیوانات امروزی میتوانند از تغییرات اقلیمی انسانی و انقراض انبوه جان سالم به در ببرند. (دانشمندان پنج رویداد انقراض را در تاریخ طبیعی زمین شناسایی کردهاند و بسیاری معتقدند ما در آستانهی دورهی انقراض ششم زندگی میکنیم). برخی دیگر هم محیطهای احتمالی آینده و سازگاریهایی را که به بقای موجودات منجر میشوند، شناسایی کردند. گروه سوم هم با نگاهی به تاریخ کهن زمین و حیوانات متداول در آن زمان معتقدند این گونهها میتوانند مدتها پس از نابودی انسان مجددا در شکلهای جدید به تکامل برسند.
در ابتدا نگاهی به بازماندهها میاندازیم: این گروه شامل موشها، جوندگان، کبوترها و حشراتی مثل سوسک هستند. به گفتهی جینگمای اوکانر، دیرینهشناس موزهی فیلد شیکاگو این جانداران با وجود وضعیت بد سیاره به بقای خود ادامه میدهند. اگر این گونهها از تغییرات زیستبومی کنونی جان سالم به در ببرند میتوانند جایگاه جانداران منقرضشده را در زنجیرهی غذایی از آن خود کنند. برای مثال اگر ببرها در چند میلیون سال آینده منقرض شوند، احتمالا کبوترهای گوشتخوار بدون بال و موشهایی هماندازه با شترمرغ جای آنها را خواهند گرفت و غذای ببرها را میخورند. از طرفی پیشبینی گونههای آینده کار دشواری است؛ اما واضح است با نابودی برخی گونهها، جانداران دیگر جای آنها را در زنجیرهی غذایی پر خواهند کرد.
موشهای آینده میتوانند از ضایعات سمی تغذیه کنند
برای مثال اگر انقراض گونههای پستاندار ادامه پیدا کند ممکن است جوندگان جای آنها را بگیرند. انسان با زندگی شهری، تنوع ژنتیکی موشها را افزایش داده است به همین دلیل این جانوران بهراحتی میتوانند خود را با محیط اطراف سازگار کنند. به گفتهی الکسیس میچاجلیو، دیرینهشناس کالج میدلبری، گوناگونی ژنتیکی راهحلی بالقوه برای چالشهای محیطی است. دانشمندان در گذشته هم به سازگاری موشها و تطبیق آنها با شهرهای مختلفی مثل نیویورک اشاره کرده بودند. حتی ممکن است این جانداران در آینده با محیط آلایندهی فلزی و رادیواکتیو سازگار شوند و ضایعات سمی را بخورند.
از طرفی اگر حیات روی زمین دشوار شود ممکن است موشها برای زندگی در آب سازگار شوند. شاید نوادگان تکامل یافتهی این موجودات خزهای خود را از دست بدهند و دارای بالهی شنا شوند و جریان خونشان متناسب با آب به تکامل برسد. دیگر پستانداران دریایی مثل فوکها و والها هم همین مسیر را طی کردند. زمانی در خشکی زندگی میکردند و سپس به نمونههای آبزی تکامل یافتند. بااینحال تمام این مسیرهای تکاملی صرفا تخیلی هستند؛ اما کارشناسان میگویند احتمال وقوعشان وجود دارد.
محیطهای آینده
دومین روش برای پیشبینی تکامل حیوانات، تصور محیطهای آینده است. محیطها میتوانند با اعمال فشار انتخابی و تحمیل برخی ویژگیها بر دیگری به تکامل بینجامند. برای مثال برخی پرندهها با منقارهای نوک تیز و بلند به تکامل رسیدهاند تا به این صورت بتوانند عصارهی گلها را بنوشند.
در پیشبینی محیطی، پلاستیک بخشی جدانشدنی از محیط آینده است. ضایعات پلاستیکی فراگیرترین زبالههای انسانی هستند و بقایای آنها ممکن است تا هزاران سال تجزیه نشوند. به گفتهی ساهاس بارو، زیستبومشناس تکاملی در موزهی ملی تاریخ طبیعی اسمیتسونیان:
پلاستیک منبع عظیم کربن است. عنصری که زندگی بسیاری از موجودات زنده به آن وابسته است. پلاستیک در آینده میتواند به غذا تبدیل شود و هر حیوانی که بتواند از این غذا تغذیه کند به بقای خود کمک کرده است.
به این ترتیب این روند وارد چرخهای کامل میشود: بسیاری از پلاستیکها از مواد نفتی یا سوختهای فسیلی ساخته شدهاند که این سوختها خود از گیاهان فسیلشده و بقایای جانوری به دست میآیند. در نتیجه شکلهای جدید حیات در واقع بقایای شکلهای بسیار کهن را میخورند.
موریانهها در طول میلیونها سال آینده میتوانند از پلاستیک تغذیه کنند
موریانهها ممکن است در آینده پلاستیک بخورند. این حشرات دارای میکروبیوم شکمی هستند. میکروبیوم به مجموعهای از جانداران میکروسکوپی زنده گفته میشود که با تجزیهی سلولوز به هضم غذا کمک میکنند. سلولز هم مانند پلاستیک از پلیمر کربنی پیچیدهای ساخته شده است در نتیجه موریانهها احتمالا میتوانند پلیمر دیگری مثل پلاستیک را هم تجزیه کنند. به گفتهی بارو: «بهراحتی میتوان تکامل میکروبیومی را تصور کرد که به هضم پلاستیک کمک میکند.»
برخی قارچها و باکتریها از جمله باکتریهای شکم گام هم قادر به تجزیهی پلاستیک هستند. به دلیل بالا آمدن سطح دریاها، محیط آیندهی زمین عمدتا آبی خواهد بود. در دنیایی با افزایش سطح دریاها و سواحل تغییریافته، برخی جانوران برای زندگی در محیطهای آبی به تکامل میرسند.
شارلن سانتانا، استاد زیستشناسی دانشگاه واشنگتن به تکامل گونههای خفاش برای زندگی در اطراف اقیانوسها اشاره میکند. او میگوید ممکن است خفاشهایی با طول بالهای دو متر به تکامل برسند که بتوانند مانند مرغهای دریایی روی آب پرواز کنند و صدها کیلومتر را به جستجوی غذا در جزیرهها بپردازند. همچنین میتوانند از موقعیتیاب صوتی خود برای حس نوسانهای آب و شکار ماهیها استفاده کنند. به گفتهی سانتانا:
خفاشهای آینده کارهایی را انجام میدهند که خفاشهای کنونی قادر به آنها نیستند یکی از این کارها اوج گرفتن بر فراز اقیانوس و پرواز در مسافتهای طولانی است. من به این جانوران خفاش بادبانی میگویم.
نگاه به گذشته برای پیشبینی آینده
بسیاری از دانشمندان محیط آینده را محیطی خالی از انسان میدانند. آنها این تصور را از حیواناتی میگیرند که در گذشتههای دور روی زمین زندگی میکردند. به گفتهی آلتر استاد زیست تکاملی کال استیت، اگر انسانها منقرض شوند، گازهای کربنی حاصل آنها تا مدتی طولانی در آسمان باقی میمانند. این مسئله میتواند به دورانهای انفجار رشد گیاهانی بینجامد که توانایی رشد در جوی با تراکم بالای کربن دیاکسید را دارند.
افزایش چگالی و تنوع گیاهی میتواند تراکم اکسیژن جو را هم افزایش دهد. به عقیدهی پژوهشگرها رشد حشرات تا اندازهای به تراکم اکسیژن جو وابسته است. در این صورت ممکن است بدن حشرات بزرگتر شود. در نتیجه دنیای غنی از اکسیژن آینده زمینه را برای تکامل مانتیسهای هماندازه با خرگوش یا مورچههایی به بزرگی مرغ مگسخوار و سنجاقکهایی به بزرگی شاهین را فراهم میکند.
حشرات در دوران کربونیفر بسیار بزرگتر از اندازه فعلی بودند
حدسهای فوق دربارهی دنیا کاملا براساس فرضیههای علمی ارائه شدهاند. برای مثال اتفاق مشابهی در حدود ۳۰۰ میلیون سال پیش در دورهی کربونیفر رخ داد در آن زمان بیش از ۳۰ درصدی جو زمین را اکسیژن تشکیل میداد. درحالیکه میزان اکسیژن جو زمین در حال حاضر ۲۱ درصد است. سوابق فسیلی نشان میدهند حشرات در آن زمان بسیار بزرگتر از زمان حال بودهاند. مایرین بالیسی، دیرینه شناس لا بریا تار پیتز در لوس آنجلس معتقد است در صورت نابودی انسان، شکارچیهای جدیدی در رأس هرم غذایی قرار میگیرند. او با اشاره به شکارچیهایی که پیش از انسان وجود داشتند میگوید:
اگر تنها شکارچیهای آمریکای شمالی را درنظر بگیریم با مواردی مثل گرگهای خاکستری، شیر کوهستان یا خرس گریزلی روبه رو میشویم؛ اما شکارچیهای بزرگ آمریکایی در حدود ۱۲ هزار سال پیش در طول دورهی پلیستوسین یا عصر یخبندان آخر رایجتر بودند و بسیاری از گونهها مثل گربههای دندانخنجری و سگهای استخوانشکن در زمین رایج بودند.
بالی سی میگوید در دنیای آیندهی خالی از انسان، ممکن است شکارچیهای بزرگ ماقبل تاریخی بار دیگر به تکامل برسند. او دربارهی گربههای دندان خنجری اطمینان زیاد دارد. این گونهها در طول ۴۰ میلیون سال گذشته چندین بار بهصورت مستقل به تکامل رسیدند؛ بنابراین اگر برخی گونههای گربهسان در آینده دوام بیاورند ممکن است تاریخ دوباره تکرار شود.
چه آیندهای میخواهیم؟
عمر انسان مدرن تنها به چند هزار سال میرسد اما کاری که انسان امروز انجام میدهد پیامدهای تکرارشوندهای را برای دنیای طبیعی فردا خواهد داشت. تکامل حیات به رشد و ژنتیک امروزی وابسته است. از آنجا که تنوع طبیعی جانوری بالا است برخی از جانداران در رقابت بر سر منابع و بقا برنده میشوند بهطوریکه کم فایدهترین ویژگیهای آنها محو میشوند درحالیکه ویژگیهای دیگر با محیط سازگار خواهند شد. با انقراض گونهها به دلایلی مثل از بین رفتن زیستگاه، کشاورزی، شکار غیرقانونی یا تغییرات اقلیمی انسانی، بسیاری از منابع بالقوهی حیات متنوع از آینده حذف خواهند شد.
بااینحال دانشمندان دنیایی را تصور میکنند که در آنگونههای در معرض خطر کنونی به حیات ادامه میدهند و شاخههای جدیدی در درخت تکامل به وجود میآیند. آینده تنها متعلق به موشها، کبوترها و حشرات نیست. تا زمانی که مانتیسها، خرسهای قطبی و پروانههای پادشاه وجود داشته باشند نوادگان آنها هم در چشمانداز آینده حضور خواهند یافت.
با تمام این مسائل انسان باید مسئولیت کامل نقش خود در شکلگیری سیارهی زمین را بپذیرد. وقتی بتوان موجودات آینده را تصور کرد میتوان از خود پرسید: چه آیندهای را برای سیارهی خود میخواهیم؟ تا چه اندازه برای نسلهای آیندهی انسان تلاش میکنیم؟ به گفتهی میچاجلیو:
در حال حاضر فکر کردن به بازگشت گونهها در طی میلیونها سال آینده دلگرم کننده است؛ اما نباید از سرمایهگذاری بر حیات اطراف خود غافل شد. کارهای زیادی را برای حفاظت از گونهها، گوناگونی زیستی و توانایی آنها برای پاسخ به تغییرها میتوانیم انجام دهیم.
نظرات