جمعیت کره زمین به زودی از مرز هشت میلیارد نفر خواهد گذشت

سه‌شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۵
مطالعه 8 دقیقه
براساس پیش‌بینی سازمان ملل، جمعیت جهان تا چند ماه دیگر به ۸ میلیارد نفر خواهد رسید. برخی جمعیت‌شناسان باور دارند که جمعیت بشر نزدیک نقطه اوج است.
تبلیغات

پیش‌بینی می‌شود که اواخر امسال جمعیت جهان از هشت میلیارد نفر عبور کند. سازمان ملل متحد اخیراً تاریخ وقوع این اتفاق را ۱۵ نوامبر ۲۰۲۲ (۲۴ آبان ‍۱۴۰۱ خورشیدی) تعیین کرده است؛ بااین‌حال هیچکس نمی‌تواند روز موعود را با دقت کامل و قطعیت پیش‌بینی کند.

از ‌سال‌های دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی و در زمانی که شمار جمعیت کل جهان برای اولین بار به سه میلیارد نفر رسید، گذشتن از هر نقطه‌ی عطف جدید و ثبت یک پله‌ی میلیارد نفری دیگر در نمودارهای جمعیتی، اندکی بیش از یک دهه طول کشیده و با توجه به تاریخچه‌ی گذشته و کنار هم گذاشتن آماروارقام شاید طبیعی به نظر برسد که فرض کنیم رسیدن به پله‌های جمعیتی ۹ میلیارد و سپس ۱۰ میلیارد نفر چیزی اجتناب‌ناپذیر و قطعی است. این درواقع دقیقاً همان چیزی است که در آخرین پیش‌بینی‌های جمعیتی سازمان ملل و اداره‌ی سرشماری ایالات متحده‌ امریکا نیز محاسبه شده و در اخبار و تحلیل‌های گوشه‌وکنار دنیا نیز به آن‌ها اشاره می‌شود.

اما در این میان افرادی هم هستند که از دریچه‌ی دیگری به موضوع رشد جمعیت زمین نگاه می‌کنند. درواقع با عبور از سد هشت میلیارد نفر، شاید بد نباشد یک امکان دیگر را هم در نظر بگیریم: این احتمال که جهان شاید هرگز به جمعیت ۱۰ میلیارد یا حتی ۹ میلیارد نفر نرسد. از سویی توجه به این واقعیت که مشکلات عمده‌ی جمعیتی جهان نه از توده‌های جمعیتی رو به رشد، بلکه از کوچک شدن کشورها (از حیث جمعیت) و پیری جمعیت سرچشمه می‌گیرد. البته که پیری جمعیت و کاهش آن، کمتر شدن نیروهای کار را نیز در پی خواهد داشت.

معمولاً در داستان‌های پیش‌پا‌افتاده و برخی فیلم‌ها هنگامی که حرف از کاهش جمعیت یا کوچک‌تر شدن جوامع انسانی به میان می‌آید، سازندگان و نویسندگان تمایل پیدا می‌کنند که این اتفاق را به دلایل خاص و دور از ذهن یا عجیب گره بزنند. شاید تعابیری همچون جنگ اتمی، برخورد یک سیارک به زمین یا مسائلی از این دست در صدر عناوین مورد علاقه‌ی بسیاری باشند.

اما درحال‌حاضر و در قرن بیست‌ویکم و با استناد به اعداد و ارقام و نمودارهایی که در دست داریم، ما اساساً درمورد هجوم سیارک‌ها یا سنگ‌های آسمانی به زمین، تهاجم بیگانگان فضایی یا سناریوهای آخرالزمانی صحبت نمی‌کنیم (البته این عوامل نیز می‌توانند به کاهش شدید جمعیت منتهی شوند!)، درواقع در اینجا ما با پیش‌بینی‌های جمعیت‌شناختی ساده‌ای از سوی برخی کارشناسان امر مواجه هستیم که برپایه‌ی آن‌ها، نرخ زادوولد در سراسر جهان به‌سرعت در حال کاهش است و ما با ادامه‌ی کاهش نرخ رشد به‌طور بالقوه می‌توانیم در کمتر از یک نسل به اوج جمعیت انسان در تمام تاریخ حضورش روی سیاره برسیم.

توسعه سریع

در توسعه سریع، تقویت بهداشت و آموزش به نرخ باوری پایین‌تر منتهی می‌شود

پیش‌بینی‌های سازمان ملل شناخته‌شده‌ترین پیش‌بینی‌ها در این عرصه محسوب می‌شوند. اما مجموعه‌ای دیگر از پیش‌بینی‌ها هم در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته‌اند. این پیش‌بینی‌ها توسط جمعیت‌شناس ولفگانگ لوتز، تحت نظارت مرکز جمعیت‌شناسی ویتگنشتاین دانشگاه وین ارائه شده‌اند. آقای لوتز مدیر این مجموعه است و برخی کارهای آن‌ها در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است.

سطح تحصیلات در رویکردهای افراد به باروری تأثیر می‌گذارد و این در محاسبات سازمان ملل نادیده گرفته می‌شود

برپایه‌ی این پیش‌بینی‌ها، اوج جمعیت انسانی کره‌ زمین نزدیک‌تر (از نظر زمان پیش رو) و کمتر (از نظر سقف متصور) است. نگاهی به مفروضات واقع در پس پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها به‌ندرت نکته یا تحلیل غیرقابل قبول یا نامعقولی در خود دارند و از همین روی، امکان تحقق آن‌ها را باید جدی گرفت.

لوتز در توضیحات خود از وجود دو سؤال بزرگ برای اهل فن یاد می‌کند. به‌باور اون توجه به این دو سؤال تعیین می‌کند که آیا امکان به وقع پیوستن پیش‌بینی‌های لوتز و مرکز تحت مدیریتش بیشتر است یا پیش‌بینی‌های متداول و معروف سازمان ملل.

  • پرسش نخست این است که نرخ باروری با چه سرعتی در آفریقا کاهش خواهد یافت؟

پرسش مهم دیگر به چین و کشورهای با باروری بسیار پایینی مربوط می‌شود که براساس برخی گزارش‌ها نرخ باروری در آن‌ها رو به بهبود بوده است.

  • بااین‌حال پرسش اصلی این است درصورت وقوع بهبود در نرخ باروری در این کشورها، این بهبود با چه نرخی رخ خواهد داد؟

سازمان ملل جمعیت را با استفاده از روندهای تاریخی برای هر کشور، و محاسبه‌ی نحوه عملکرد کشورهای دیگر در شرایط مشابه در گذشته، مورد پراجکشن یا برون‌یابی قرار می‌دهد. لیمن استون، مدیر تحقیقات شرکت مشاوره‌ی جمعیتی Demographic Intelligence، این روش‌شناسی را با تحلیل تکنیکال در سهام مقایسه می‌کند: روشی برای جست‌وجوی الگوهای تاریخی و پیش‌بینی احتمال تکرار آن‌ها.

درمقابل، پیش‌بینی‌های ویتگنشتاین علاوه بر توجه به الگوهای تاریخی، تلاش هم می‌کند تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا نرخ زاد ولد افزایش یا کاهش داشته است. یک عامل بزرگ و به‌نظر تأثیرگذار که به‌طور رسمی در مدل‌های سازمان ملل گنجانده نشده است، سطح تحصیلات است. به بیان ساده ازآنجاکه مردم و به‌ویژه زنان در قیاس با گذشته‌ها فرصت‌های بیشتری برای ادامه‌ی تحصیل دارند، خانواده‌های کوچک‌تری نیز خواهند داشت و تعداد فرزندان کمتری به دنیا خواهند آورد.

در این راستا، ولادیمیرا کانتورووا جمعیت‌شناس سازمان ملل توضیح می‌دهد که رویکرد سازمان ملل به‌طور ضمنی بر ارزیابی پدیده‌هایی همچون توسعه، شهرنشینی، آموزش زنان و استفاده از روش‌های پیشگیری از بارداری متکی است. ارزیابی‌های سازمان ملل بر داده‌های تاریخی کشورهایی متکی است که دوره‌های مشابهی را پشت سر گذاشته‌اند.

باروری افریقا

سازمان ملل پیش‌بینی می‌کند که جمعیت آفریقا از ۱٫۳ میلیارد نفر امروز به ۳٫۹ میلیارد نفر تا پایان قرن افزایش یابد.

سناریوی پایه‌ی ویتگنشتاین پس از محاسبه‌ی تأثیر فاکتور آموزش،پیش‌بینی می‌کند که جمعیت آفریقا در آن دوره‌ی زمانی به ۲٫۹ میلیارد نفر برسد. در سناریوی دیگری از ویتگنشتاین، که خودشان از آن به‌نام سناریوی «توسعه سریع» یاد می‌کنند، جمعیت آفریقا تا پایان قرن جاری میلادی تنها به ۱٫۹ میلیارد نفر خواهد رسید.

عبارت «توسعه سریع» ویتگنشتاین نکته‌ی مهمی در پی دارد: این پیش‌بینی به‌معنی نابودی و افول انسان‌ها نیست؛ بلکه بر مبنای این پیش‌بینی بهداشت و آموزش به‌سادگی بهبود می‌یابد، جهانی با رفاه انسانی بهتر شکل می‌گیرد و مرگ‌ومیر هم کمتر شده و سطوح متوسطی از مهاجرت رخ می‌دهد.

دنی دورلینگ، استاد جغرافیا در دانشگاه آکسفورد تصریح می‌کند که این خوش‌بینی چندان هم بی‌جا نیست. دورلینگ مجموعه‌ای از مقالات و کتاب‌ها در مورد اینکه آیا پیش‌بینی‌های سازمان ملل عملی خواهد شد یا خیر، به رشته‌ی تحریر در آورده است. آخرین مورد از نوشته‌های او یک متن خوش‌بینانه است: «کاهش سرعت: پایان شتاب بزرگ؛ و اینکه چرا این کاهش برای سیاره، اقتصاد و زندگی ما خوب است». دورلینگ اشاره می‌کند:

به‌طور کلی وضعیت بهداشت به سرعت در حال بهبود است، ارائه‌ی آموزش به‌طور چشمگیری در حال تقویت و کیفیت مسکن نیز در حال افزایش است.

حوزه‌ی دیگری که پیش‌بینی‌های سازمان ملل در آن متفاوت است، مسئله افزایش باروری است. طبق پیش‌بینی سازمان ملل نرخ باروری بین سال‌های ۲۰۲۲ تا ۲۰۳۰ در ۵۰ کشور (و همچنین ۱۴ منطقه و وابستگان آن‌ها) افزایش یابد. بزرگ‌ترین کشور در میان آن‌ها چین است؛ جایی که سازمان ملل انتظار دارد نرخ باروری در آن به آرامی در بازه‌ی زیادی از سال‌های باقی‌مانده‌ی این قرن افزایش یابد.

خانم کانتوروا از سازمان ملل اشاره می‌کند که پیش‌بینی‌های بازگشت باروری براساس روند کشورهایی است که الگوی مشابهی را تجربه کرده‌اند. به‌عنوان مثال، اروپای غربی پس از اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰ شاهد افزایش نرخ باروری بود، اگرچه در سال‌های اخیر دوباره به آرامی کاهش یافته است.

آیا چنین حدسی می‌تواند خیلی خوش‌بینانه باشد؟ به‌هرصورت باید در نظر داشته باشیم که چین برای معکوس کردن میراث سیاست تک فرزندی خود تلاش کرده است.

جمعیت چین

در آن سو دکتر لوتز فرضیه‌ی تله باروری پایین را پیشنهاد کرده است. در این فرضیه در کشورهایی که در آن‌ها نرخ باروری به کمتر از ۱٫۵ فرزند در هر زن کاهش می‌یابد، مشکل زیادی در بازگشت به سوی نرخ بالاتر رخ می‌دهد؛ شاید به این دلیل که خانواده‌های تک فرزندی به یک هنجار پذیرفته‌شده و مطلوب برای افرادی تبدیل می‌شوند که رشد کرده‌اند. اون کشورهایی مانند ژاپن یا کره جنوبی را مثال می‌زند. نرخ باروری در کره جنوبی به ۰٫۸ فرزند رسیده است و این رقم برای ژاپن چیزی حدود ۱٫۳ است. به‌باور لوتز، بیرون جستن از این نرخ‌ها و بازگشت به نرخ باروری بالاتر برای این ممالک چندان هم راحت نیست.

لوتز درمورد قرنطینه‌ی دوساله‌ی کرونا نیز صحبت می‌کند. به‌باور او با وجود همه‌ی مقاله‌ها و گمانه‌زنی‌ها در مورد اینکه اگر مردم مجبور باشند در خانه بمانند، شاید تمایل و فراغتشان برای ایجاد رابطه و داشتن فرزند بیشتر شود، اما در عمل به نظر نمی‌رسد که دو سال همه‌گیری جهانی باعث رونق خاصی در زمینه‌ی زادوولد شده باشد. در واقع، این تأثیر کاملاً برعکس بوده است، به دلیل نگرانی مردم، کاهش قابل توجهی داشته است. وقتی نگران آینده هستید که بچه ندارید، منتظر می‌مانید.»

بحث‌های جالبی درمورد اینکه جمعیت ایالات متحده در آینده چقدر خواهد شد نیز وجود دارد، اما این موضوع، عامل محرک بزرگ و متفاوتی در پیش‌بینی‌های جهانی برشمرده نمی‌شود.

سازمان ملل با کنار هم گذاشتن تمام این عوامل برآورد می‌کند که جمعیت جهان در اواخر دهه‌ی ۲۰۵۰ میلادی به بیش از ۱۰ میلیارد نفر برسد. این در حالی است که در سناریوی پایه ویتگنشتاین، جمعیت زمین در سال ۲۰۷۰ به اوج ۹٫۶۷ میلیارد رسیده و به‌دنبال آن کاهش آهسته‌ای خواهد داشت. طبق سناریوی توسعه سریع ویتگنشتاین هم جمعیت جهانی در سال ۲۰۵۰ به ۸٫۷ میلیارد نفر خواهد رسید.

به‌باور استون «همه‌ی این گروه‌ها انتخاب‌های متفاوت اما قابل احترامی درمورد پیش‌بینی انجام می‌دهند. من دوست دارم بگویم یک راه ساده برای حل آن وجود دارد. واقعیت این است که فرضیات معقول می‌توانند به جاهای بسیار متفاوتی منتهی شوند.»

سیاستگذاران بهتر است در فرض رشد بی‌پایان جمعیت انسانی فروتن باشند. این تنها یکی از حالات ممکن برای آینده است که جهان باید برای آن آماده باشد. لوتز در پایان گفت:

در نهایت، جمعیت کل یک عدد بی معنی است. مهم این است که ببینیم که این افراد چه کاری انجام می‌دهند، چه مهارت هایی دارند، و اینکه آیا غذا به اندازه کافی برای خوردن دارند یا خیر.
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات