ماموتها ممکن است خیلی قبلتر از آنچه DNA نشان میدهد، منقرض شده باشند
در سال ۲۰۲۱، تجزیهوتحلیلی از DNA گیاهی و جانوری از نمونههای رسوبات شمالگان که حدود ۵۰ هزار سال گذشته را در برمیگرفت، نشان داد که ماموتها تا ۳۹۰۰ سال پیش در شمال مرکزی سیبری زندگی میکردند؛ درحالیکه جوانترین فسیل ماموت پیداشده در قاره اوراسیا که قدمتش به تقریباً ۱۰٬۷۰۰ سال پیش بازمیگردد، از انقراض این حیوانات در زمانی بسیار دورتر حکایت میکند. سپس آنطور که میدانیم، ماموتها فقط در جزیره ورانگل در سواحل سیبری و سواحل پریبیلوف در دریای برینگ زنده ماندند.
یافته فوق یکی از چندین مورد در سالهای اخیر است که از DNA باستانی یافتشده در رسوبات و سایر مواد محیطی برای دستیابی به بینشهای جدیدی درمورد انقراض حیوانات استفاده کرده است. شواهد ژنتیکی از کرگدنهای پشمالو در اوراسیا و اسبها در آلاسکا نیز نشان دادهاند که این حیوانات در برخی مناطق تا هزاران سال پس از آنچه تصور میشد، زنده بودند.
اما براساس یافتههای جدید پژوهشگران که ۳۰ نوامبر در نشریه نیچر منتشر شد، استخوانهای بزرگ حیوانات میتواند برای هزاران سال در زمین یخزده شمال باقی بماند، به آرامی فرسوده شود و تکههای ریزی از DNA را آزاد کند. این بدان معنا است که جوانترین DNA باستانی در نمونه رسوبات شاید از چنین استخوانهایی آمده باشد و نه از ماموتها، کرگدنهای پشمالو و سایر جانوران بزرگی که در آن زمان زنده بودند.
براساس شواهد DNA، ماموتهای پشمالو در شمال مرکزی سیبری هزاران سال پس از آنچه یافتههای فسیلی نشان میدهد، زندگی میکردند. مطالعه جدیدی استدلال میکند ماندگاری بالای بقایا در محیطهای یخزده میتواند نتایج را تا هزاران سال دچار خطا کند.
دیرینهشناسان، جاشوا میلر از دانشگاه سینسیناتی و کارل سیمپسون از دانشگاه کلرادو بولدر میگویند مطالعاتی که روی این شواهد ژنتیکی تکیه دارند، میتوانند تخمین زمان انقراض این جانوران را هزاران سال به سمت زمان حال تحریف کنند.
زمان و چرایی نابودی ماموتها و برخی از دیگر موجودات عصر یخبندان معما است. تعیین زمان انقراض این حیوانات میتواند به آشکار کردن عاملی که موجب نابودی آنها شد (انسانها، گرم شدن اقلیم، ترکیبی از دو یا عامل کاملاً متفاوتی) کمک کند.
قضاوت درست درمورد زمان ناپدیدشدن یک گونه از محدودهاش یا از روی زمین کار سادهای نیست. برای حیواناتی که مدتها است از بین رفتهاند، فسیلها میتوانند کمک کنند، اما اگر جوانترین فسیل پیداشده از یک گونه منقرضشده ازقضا آخرین فرد آنگونه نیز بوده باشد، این تصادفی بزرگ خواهد بود.
در دو دهه گذشته DNA محیطی یا eDNA به تکنیک مورداعتماد برای پیدا کردن اینکه چه موجوداتی در مکانی خاص زندگی میکنند یا زندگی میکردند، تبدیل شده است.
دیرینهشناسان عموماً بر گونهای از eDNA تمرکز میکنند که درون مواد معدنی و دیگر مواد گیر میافتند و در طول زمان مدفون میشوند. این DNA باستانی رسوبی یا sedaDNA همان چیزی است که ژنتیکدان تکاملی یوچنگ وانگ از دانشگاه کمبریج و همکارانش در مطالعه ۲۰۲۱ روی ماموتها آن را تجزیهوتحلیل کردند. میلر میگوید:
دیانای میتواند به حیوان زنده تعلق داشته باشد، اما همچنین میتواند از مدفوع یا از استخوانها آمده باشد. ما در مطالعات خود، روی استخوانها تمرکز میکنیم. در آبوهوای گرمتر استخوان به اندازهای میماند تا DNA را حداکثر تا چند دهه منتشر کند که معمولاً برای تعیین زمان کلی انقراض عمومی مهم نیست؛ اما در شرایط سرد، انتظار شکاف بسیار بزرگتر و حتی در مقیاس هزاره را دارید.
میلر و سیمپسون تخمینهای خود از مدت زمانی را که استخوانهای مربوط به ماموتهای مرده میتوانند DNA را وارد محیط کنند، براساس تاریخگذاری رادیوکربن استخوانهای حیوانات بزرگ یافتشده روی سطح زمین در مکانهای سرد امروزی قرار میدهند. شاخهای گوزن شمالی با قدمت دو هزار سال در جزایر سوالبارد در نروژ و جزیره الْزمیر در کانادا یافت شدهاند و بقایای ۵ هزار ساله از فُکهای فیلی در نزدیکی خط ساحلی جنوبگان پیدا شدهاند.
وانگ و همکارانش موافق نیستند که eDNA ماموت در نمونههای آنها میتواند به استخوانهای قدیمی درحال پوسیدگی تعلق داشته باشد. آنها در پاسخ در همان شماره مجله نیچر خاطرنشان میکنند که جوانترین eDNA ماموت که آنها پیدا کردهاند، تنوع ژنتیکی پایینی را نشان میدهد که دقیقاً همان چیزی است که اگر DNA واقعاً از جمعیت رو به کاهش در پایان دوران ماموتها روی زمین آمده باشد، انتظار میرود. اگر DNA از جمعیت درحال رشد اولیه بیاید، تنوع ژنتیکی بالاتری دارد.
هندریک پوینار، متخصص ژنتیک تکاملی و یکی از پیشگامان پژوهشهای eDNA که در مطالعه ۲۰۲۱ روی ماموتها مشارکت نداشت، میگوید: «فکر میکنم که میلر و سیمپسون موضوعی منطقی را برای آزمایش و تجزیهوتحلیل آینده مطرح میکنند.» پوینار از دانشگاه مکمستر در همیلتون کانادا میگوید: «اما فکر نمیکنم که تجزیهوتحلیل آنها برای مبارزه با شواهد متعددی که حاکی از ماندگاری بیشتر حیوانات عظیمالجثه هستند، کافی باشد.»
برای مثال، پوینار به این موضوع اشاره میکند که مطالعه وانگ، شواهد DNA گیاهان آن دوره زمانی را ردیابی میکند و نشان میدهد ماموتهای پشمالو در شمال مرکزی سیبری به خاطر استپ-توندرا که زیستگاه طبیعی آنها بود، میتوانستند زنده بمانند.
برای میلر، فاصله زمانی میان جوانترین بقایای اسکلتی ماموت شناختهشده در شمال مرکزی سیبری و جوانترین eDNA ماموت گزارششده توسط وانگ و همکارانش بسیار مشکوک است. او میگوید: «این مقاله به ما این اجازه علمی را میدهد تا واقعاً انتظار استخوانهایی را داشته باشیم که بسیار جوانتر از چیزی باشند که تاکنون دیدهایم. برایناساس، باید دهها یا صدها مورد از ماموتهایی که اخیراً مردهاند، در مکانی وجود داشته باشد اما مردم بهدنبال آنها بودهاند و نمونههای جوانتری پیدا نشده است.»