چرا ایالات متحده از واحدهای اندازه‌گیری متریک استفاده نمی‌کند؟

چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۵
مطالعه 5 دقیقه
واحدهای اندازه‌گیری متریک
مقاومت آمریکایی‌ها در برابر واحدهای اندازه‌گیری متریک و اصرار آن‌ها برای استفاده از واحدهای محلی دلایل جالبی دارد که دانستن آن‌ها خالی از لطف نیست.
تبلیغات

نحوه‌ی اندازه‌گیری اجسام توسط مردم، ممکن است موضوع بسیار بی‌مزه‌ای به‌نظر برسد؛ اما در پشت‌‌صحنه‌ی اصرار آمریکایی‌ها برای نوشیدن قهوه به‌صورت اونس و پمپاژ بنزین به گالن داستانی نهفته است. داستانی که مقدار زیادی میهن‌پرستی، ثبات سیاسی و بی‌اعتمادی تاریخی به فرانسوی‌ها را در خود جای می‌دهد.

به‌گزارش لایوساینس، کِن آلدر، استاد تاریخ دانشگاه نورث وسترن در ایلینویز می‌گوید: «تناقض اینجا است که روش مورد استفاده‌ی ما برای اندازه‌گیری اجسام بسیار پیش‌پاافتاده و کسل‌کننده است؛ اما این روش درعین‌حال بسیار مهم است، چراکه به نحوه‌ی زندگی و تعامل ما با یکدیگر ساختار می‌بخشد.»

آلدر که در سال ۲۰۰۳ در نشریه‌ی مطبوعات آزاد، مطلب «اندازه‌گیری همه چیز است: ادیسه‌ی هفت ساله و خطای پنهانی که جهان را متحول کرد» را منتشر کرده بود، در ادامه‌ می‌گوید: «شما نمی‌توانید بدون تعیین استانداردها مقایسه انجام دهید یا اقتصاد داشته باشید. مردم به‌شدت برای استانداردها جنگیده‌اند؛ زیرا این یک دعوای واقعی برسر نحوه‌ی عملکرد اقتصاد است.»

در دهه‌ی ۱۷۹۰، دولت فرانسه از آکادمی علوم این کشور خواست تا یک سیستم اندازه‌گیری جدید و منطقی ارائه کند. این آکادمی تصمیم گرفت که سیستم اندازه‌گیری جدید براساس چیزی باشد که بتوانند آن را به‌طور فیزیکی در طبیعت بسنجند؛ به‌عبارت بهتر سیستم جدید قادر به تحمل آزمون زمان باشد.

آکادمی علوم فرانسه درنهایت به این نتیجه رسید که یک متر باید معادل ۱۰ میلیونیم یک ربع محیط زمین باشد؛ یعنی خطی که از قطب شمال تا خط استوا ادامه دارد. این تصمیم، به آغاز واحد اندازه‌گیری متریک منتهی شد.

روش اندازه‌گیری متریک که بیشتر کشورهای جهان هم از آن استفاده می‌کنند، نسبت به سیستمی که ایالات متحده از آن استفاده می‌کند، شیوه‌ی ساده‌تری برای استانداردسازی اندازه‌گیری‌ها است. همه‌ چیز در سیستم متریک به اعشار تقسیم می‌شوند؛ به‌عنوان مثال یک سانتی‌متر از ۱۰ میلی‌متر و یک کیلوگرم از ۱۰۰۰ گرم تشکیل شده است.

علاوه‌بر این واحد اندازه‌گیری متریک، سیستمی منطقی هم به‌شمار می‌رود؛ مثلا آب در صفر درجه‌ی سانتی‌گراد یخ می‌زند (برخلاف ۳۲ درجه‌ی فارنهایت که تصادفی است) و در ۱۰۰ درجه‌ی سانتی‌گراد (به‌جای ۲۱۲ درجه‌ی فارنهایت) هم می‌جوشد.

باوجود این دلایل، سوال اینجا است که چرا ایالات متحده حتی یک اینچ هم کوتاه نیامده است و آمریکایی‌ها به استفاده از واحدهای یارد، مایل و پاینت ادامه می‌دهند؟

سیستم عرفی ایالات متحده از مجموعه‌ی چند سیستم شکل گرفته و تکامل یافته است که قدمت آن‌ها به انگلستان قرون وسطی بازمی‌گردد. در سال ۱۷۹۰، جرج واشنگتن به نیاز برای یکپارچگی واحد پول و اندازه‌گیری اشاره کرد. پول با موفقیت اعشاری شد؛ اما یکپارچگی در همین حد باقی ماند. در حقیقت آمریکا چندین‌بار تلاش کرد تا دست به تغییر بزند؛ اما هرگز نتوانست به‌طور کامل این‌کار را انجام دهد. سیستم بریتانیا بیش‌ازحد در صنعت آمریکا و روان ملی این کشور ریشه دوانده بود.

حتی قبل از به‌وجودآمدن سیستم متریک چندین تلاش توسط گروه‌های مختلف در فرانسه انجام شد؛ اما این تلاش‌ها تا قبل از هرج‌ومرج‌های پس از انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه راه به جایی نبرد. آلدر به لایوساینس می‌گوید: «قبل از این اتفاق، اقدامات انجام‌شده نه‌تنها از کشوری به کشور دیگر، بلکه از شهری به شهر دیگر نیز متفاوت بودند.»

درحقیقت تصور می‌شود که قبل از سیستم اندازه‌گیری متریک، بیش‌از ۲۵۰ هزار واحد اندازه‌گیری مختلف در فرانسه وجود داشته است. در این دوره، معیارهای استاندارد برای افرادی که سفر می‌کردند از اهمیت بالایی برخوردار بودند. به‌گفته‌ی آلدر: «سیستم‌های محلی اندازه‌گیری، تجار و بازرگانان را تحت‌فشار قرار می‌داد؛ درحالی‌که سیستم متریک به آن‌ها اجازه می‌داد تا به‌طور دقیق بدانند که چه چیزی به‌دست می‌آوردند. بااین‌وجود مردم محلی مقاومت می‌کردند؛ زیرا آنچه را که می‌دانستند دوست داشتند.»

لازم به ذکر است که سیستم‌های اندازه‌گیری قدیمی برای مردم محلی فرانسه به‌خوبی کار می‌کردند؛ چراکه این معیارها با سیستم‌های شمارش فیزیکی ارتباط داشتند؛ به‌عنوان مثال اندازه‌ی یک مزرعه را می‌توانستند با «journée» اندازه‌گیری کنند که در فرانسوی به‌معنای روز است و به تعداد روزهای مورد نیاز برای برداشت محصول اشاره دارد. در زمان‌های دیگر زمین را برحسب «boisseaux» یا «بوشل» اندازه‌گیری می‌کردند تا مقدار بذر غلات موردنیاز برای کاشت در زمین را محاسبه کنند. آلدر معتقد است که سیستم‌های قدیمی کاملا دیوانه‌وار نبودند و تاحدودی منطقی به‌شمار می‌رفتند.

با وجود این پس از انقلاب فرانسه و به‌زانو درآمدن لویی شانزدهم با گیوتین، جایگزینان او اصرار کردند که سر لویی شانزدهم باید برحسب واحد کیلو اندازه‌گیری شود. کسانی که جایگزین لویی شانزدهم شدند، بخشی از جنبش روشنگری در دوره‌ای بودند که تحت‌عنوان عصر خرد شناخته می‌شود. آلدر درمورد این دوره می‌گوید: «زمان عقلانی‌سازی فرارسیده بود و ایالات متحده قرار بود دومین کشوری باشد که مانند جمهوری خواهر، روش جدید اندازه‌گیری اجسام را مورد استفاده قرار می‌دهد.»

در سال ۱۷۹۳ توماس جفرسون، وزیر امور خارجه‌ی ایالات متحده، جوزف دامبی را فراخواند؛ دانشمندی فرانسوی که با استوانه‌ی کوچکی مسی راهی دنیای جدید شده بود. این استوانه‌ی یک کیلوگرمی، قرار بود وزن استاندارد جدید آمریکا باشد. اما کشتی دامبی گرفتار طوفان شد و بادهای اقیانوس اطلس پس از خارج‌کردن کشتی از مسیر اصلی، آن را در اختیار دزدان دریایی بریتانیایی باج‌گیر قرار داد. متاسفانه دامبی در زندان جان خود را ازدست داد و کیلوگرم هرگز به‌دست جفرسون نرسید.

طوفان‌های مزاحم تنها دلیل متداول‌نشدن سیستم متریک در ایالات متحده نیستند؛ چراکه به‌گفته‌ی آلدر مسئله‌ی هویت هم مطرح است و همه‌ی آمریکایی‌ها به‌اندازه‌ی جفرسون فرانسوی‌دوست نبودند. آلدر درباره‌ی این موضع‌گیری آمریکایی‌ها می‌گوید: «درک می‌کنم که مردم به سیستم متریک به‌عنوان نیرویی برای جهانی‌شدن اظهار تنفر کنند. کاملا منطقی است که مردم بخواهند کنترل محلی داشته باشند. این اتفاق می‌تواند موضع‌گیری دربرابر چیزی باشد که بیش‌ازحد عقلانی و فرانسوی است.»

به‌گفته‌ی آلدر، سیستم جدید حتی در فرانسه نیز چندان مورد استقبال قرار نگرفت و به‌معنای واقعی کلمه ۱۰۰ سال طول کشید تا اجرایی شود. جدال دراین‌باره هرگز پایان نیافت و تا به امروز دانشمندان هنوز درباره‌ی نوسانات کیلوگرم و متر اصلی بحث بی‌نتیجه می‌کنند.

عامل دیگری که علیه سیستم متریک در ایالات متحده وجود دارد، ثبات سیاسی نسبی در این کشور است. این وضعیت، از زمان استقلال آمریکا پس از برگزاری انتخابات به‌جای کودتا و انقلاب در این کشور حاکم شد. به‌باور آلدر، این ثبات هیچ لطفی به سیستم متریک نکرد؛ زیرا برای بازنگری کامل در سیستم اندازه‌گیری یک کشور، مقدار کمی آشفتگی نیاز است تا اخلالگران بتوانند از این آشفتگی استفاده کنند. او می‌گوید: «ما با جنگ داخلی به این آشفتگی نزدیک شدیم؛ اما درگیری‌ها برای ایجاد چنین تغییری به اندازه‌ی کافی خراب‌کارانه نبودند.»

به‌عنوان مثال انگلستان حرکت به سمت سیستم متریک را در دهه‌ی ۱۹۷۰، پس از تغییر شدید وضعیت ژئوپولیتیک خود آغاز کرد. به‌گفته‌ی آلدر، در این دوره بریتانیا نه‌تنها امپراطوری‌اش را ازدست داد، بلکه تجارت گزینشی با همسایگان قاره‌ای را به‌جای مستعمرات سابق خود آغاز کرد. گفته می‌شود بریتانیایی‌ها درحال‌حاضر با بی‌میلی سیستم متریک را پذیرفته‌اند؛ علائم جاده‌ای هنوز هم براساس مایل هستند و میخانه‌ها همچنان آبجو را به‌صورت پاینتی می‌فروشند. پاینت (pint) پیمانه‌ای برای سروکردن مایعات و معادل ۰٫۴۷۳ لیتر در آمریکا است. البته براساس دانشنامه بریتانیکا، اندازه‌گیری‌های خشک و مایع برای پاینت در بریتانیا با ایالات متحده یکسان نیست.

بااین‌حال، دولت جیمی کارتر در همان زمان سعی کرد از بریتانیایی‌ها پیروی کند. به‌گفته‌ی آلدر، دولت تلاش کرد تا علائم جاده‌ای را به کیلومتر تغییر دهد؛ اما واکنش‌دیوانه‌وار مردم باعث شد که این‌کار نیمه‌تمام رها شود. کنگره ایالات متحده در سال ۱۹۷۵ قانونی را برای تغییر سیستم اندازه‌گیری تصویب کرد؛ اما برخلاف بریتانیا این تغییر داوطلبانه بود و مهلتی هم برای آن درنظر گرفته نشده بود.

با توجه به وجود چنین اختلافی در سیستم اندازه‌گیری، آلدر به کسانی که از ته دل آرزو دارند آمریکا منطقی باشد و اونس را به نفع گرم کنار بگذارد، هشدار می‌دهد که مراقب آرزوی خود باشند؛ زیرا اغلب اوقات این تغییر واحد اندازه‌گیری با تغییرات سیاسی شدیدتری همراه است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات