برای اجساد قربانیان چرنوبیل چه اتفاقی افتاد؟
انرژی هستهای صرفنظر از اینکه بهطورکلی چقدر ایمن است، بیشتر از موفقیتهایش، به خاطر بلایای خود مورد توجه قرار میگیرد.
در سال ۲۰۱۱ زمینلرزهای در سواحل ژاپن موجب ایجاد سونامی و برخورد آن به نیروگاه هستهای فوکوشیما شد. رآکتورها سرانجام پایدار شدند، اما نیروگاه دیگر فعالیت نمیکند. در این حادثه، کسی براثر بیماریهای ناشی از اشعه فوت نکرد، هرچند بیش از ۱۰۰ هزار نفر از مردم اطراف منطقه را ترک کردند.
قبل از فوکوشیما، آخرین فاجعه هستهای ۲۵ سال پیش در سال ۱۹۸۶ در چرنوبیل رخ داد. از چرنوبیل بهعنوان یکی از بدترین فاجعههای ناشی از انسان در تاریخ یاد میشود. دو نفر در انفجار اولیه رآکتور جان خود را از دست دادند، مواد رآکتور تا سوئد و ژاپن پراکنده شد و تا سال ۲۰۰۵ بیش از ۶هزار نفر در نتیجهی مواجهه با تشعشات ناشی از انفجار دچار سرطان تیروئید شده بودند. بیش از نیم میلیون کارگر بازیابی نیز درمعرض تشعشعات قرار گرفتند.
نیروهای امدادی چرنوبیل افرادی بودند که بیشتر از همه تحتتاثیر قرار گرفتند. طبق گزارشها، ۲۹ آتشنشان (کسانی که به انفجار و آتشسوزی اولیه در رآکتور شماره ۴ پاسخ دادند)، براثر مواجهه حاد با تشعشات در عرض چند هفته جان خود را از دست دادند. آنها به همراه مهندس ولادیمیر شاشنوک باید در تابوتهای سربی دفن میشدند تا بدنشان محیط را آلوده نکند. در همین حین، مهندس والری کودمچوک همراه با رآکتور شماره ۴ مهروموم شد و جسدش هرگز بازیابی نشد.
دو قربانی نخست
فاجعه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ اول از همه جان مهندس والری کودمچوک گرفت. کودمچوک و همکارش ولادیمیر شاشنوک در زمان انفجار اولیه در آن محوطه کار میکردند و آزمایش انجام میدادند.
کودمچوک برای بررسی نتایج آزمایش به موتورخانه رآکتور شماره ۴ رفت و در همین زمان رآکتور گلوله آتشینی از مواد هستهای را وارد جو منفجر کرد. بقایای کودمچوک هرگز پیدا نشد. به دلایل ایمنی، مهندسان شوروی پوشش بتنی و فولادی عظیمی را در اطراف رآکتور شماره ۴ ساختند که نمیتوان آن را باز کرد.
- چرا مردم میتوانند در هیروشیما و ناگاساکی زندگی کنند؛ اما در چرنوبیل نه؟10 مرداد 02مطالعه '6
شاشنوک سعی کرد کودمچوک را نجات دهد، اما موفق نشد. امدادگران او را درحالی در محل پیدا کردند که به شدت درمعرض تشعشات و سوختگی ناشی از بخار و آب قرار گرفته بود. لودمیلا شاشنوک، همسر شاشنوک پس از مشاهده وی در بیمارستان گفت: «اصلا به همسر من شباهتی نداشت و مثل تاولی بادکرده بود. او مدام با خود زمزمه میکرد: «من همه کار کردم، من برق را قطع کردم.»
شاشنوک در آرامگاه معمولی در نزدیکی چرنوبیل به خاک سپرده شد. لودمیلا در مراسم خاکسپاری شرکت نداشت، زیرا همه ساکنان منطقه تخلیه شده بودند و زمان تشییع جنازه را به او نگفته بودند. یک سال بعد، جسد او را از خاک بیرون آوردند و به گورستان میتینسکویه منتقل کردند و در آنجا او را در تابوتی سربی قرار دادند و با بتن پوشاندند تا تشعشات بدن او وارد محیط نشود.
شعلههای آتش انفجار اولیه چرنوبیل به دمای بیش از ۱۹۸۰ درجه سانتیگراد رسید و آتشنشانان حاضر در صحنه درمعرض دوزهای کشنده تشعشع قرار گرفتند. ستوان ولودیمیر پراویک و تیمش که از ۱۳ آتشنشان تشکیل شده بود، ازجمله افرادی بودند که درمعرض بدترین شرایط قرار گرفتند.
سطوح تشعشات مستقیما درون رآکتور شماره ۴ به قدری بالا بود که فقط ۴۸ ثانیه مواجهه با آن به معنای مرگ بود. پراویک و پنج نفر دیگر بالای سقف رفتند تا روی رآکتور آب بریزند. آنجا، آنها فقط یک ساعت دوام آوردند و درنهایت عضلاتشان شروع به از کار افتادن کرد و شروع به عقبنشینی کردند تا بلکه خودشان را نجات دهند. این افراد فقط ۶ نفر از ۲۹ آتشنشانی بودند که طی انجام وظیفه جان خود را از دست دادند. آتشنشانان بیشتری به چرنوبیل آمدند که برای مواجهه با تشعشات مجهز نبودند، اما به هر حال باید شعلهها را خاموش میکردند.
بهگزارش گاردین، چشمهای قهوهای پراویک به خاطر مواجههی شدید با تشعشات به رنگ آبی درآمده بود، درحالیکه کالبدشکافی آتشنشان نیکولای تیتنوک نشان میداد قلبش تاول زده است. وسایل آنها بهقدری رادیواکتیو بود که در زیرزمین بیمارستان پریپیات انداخته شد و بدون لباس محافظ و ماسک مخصوص نمیشد به آنها نزدیک شد. این آتشنشانان نیز مانند مهندس ولادیمیر شاشنوک باید در تابوتهای سربی دفن می شدند تا محیطزیست در امان بماند. آنها همراه شاشنوک در گورستان میتینسکویه به خاک سپرده شدند.
دفن در تابوتهای سربی
انفجار در چرنویبل ایزوتوپهای رادیواکیتوی مانند زنون-۱۳۳، استرونسیم-۹۰، ید-۱۳۱ و ایزوتوپهای فراوان دیگری را وارد جو کرد.
درحالیکه هر ایزوتوپ نیمه عمر مخصوص به خود را دارد، واپاشی برخی از ایزوتوپها بیشتر طول میکشد. مشکل اصلی این است که هر ایزوتوپ به ایزوتوپهای دیگر تجزیه میشود که آنها هم به نوبهی خود به ایزوتوپهای دیگر تجزیه میشوند. کل این فرایند میتواند صدها و شاید حتی هزاران سال طول بکشد. چرنوبیل چنین ذراتی را به مدت ده روز متوالی وارد هوا کرد.
صرفنظر از اینکه چرنوبیل چه تعداد ایزوتوپ وارد هوا کرد، یا اینکه افراد تا چه حد درمعرض تشعشات قرار گرفتند، چنین مواد رادیواکتیوی در تمام طول مدت نیمه عمر ایزوتوپ در بدن باقی نمیمانند. بیشتر تشعشات در عرض یک روز وارد بدن و از آن خارج میشوند، درحالیکه برخی برای چند هفته باقی میمانند. پس چرا مهندس ولادیمیر شاشنوک و امدادگران چرنوبیل در تابوتهای سربی دفن شدند و روی آنها با بتن پوشانده شد؟
سرب ماده اصلی مورد استفاده برای مهار تشعشات است و بتن (خصوصا بتن متراکم) نیز در جلوگیری از تشعشات عالی است. ماری کوری، دانشمند مشهور برنده جایزه نوبل در تابوت سربی دفن شد، زیرا در طول زندگیاش درمعرض تشعشات زیادی قرار گرفته بود اما این رویداد به دهه ۱۹۳۰ برمیگردد. درنهایت، حتی اگر ایزوتوپها در بدن باقی نمانند، دفن افرادی که درمعرض تشعشعات قرار گرفتهاند در تابوتهای سربی، اقدام احتیاطی مناسبی است.
دفن در قبرستان میتینسکویه
امدادگران چرنوبیل در گورستان میتینسکویه در شمال غربی مسکو در منطقه مشخصی از گورستان به خاک سپرده شدند. هریک از آتشنشانان یادبود مخصوص به خود را دارد، اگرچه مشخص نیست که آیا یادبودها بالای آرامگاه واقعی هر یک از آنها قرار دارد یا خیر. پشت یادبودها مجسمه بزرگی از مردی قرار دارد که دستانش را جلوی ابر قارچی باز کرده است.
گورستان میتینسکویه قبرستان مشهوری برای افراد سرشناس شوروی ازجمله هنرمندان، ورزشکاران، دانشمندان و قربانیان تراژدیهای دیگری مانند قتلعام مدرسه بسلان در سال ۲۰۰۴ است. وبسایت قبریاب (Find a Grave) برخی از افراد دفنشده در این گورستان را فهرست میکند که با چرنوبیل در ارتباط بودند، اما افرادی که در فاجعه ۱۹۸۶ جان باختند، در این فهرست به چشم نمیخورند. در میان آنها والری لگاسف، شیمیدان اهل شوروی نیز حضور دارد که دو سال پس از حادثه چرنوبیل به دلایلی مانند احساس گناه به خاطر عدم مخالفت با طراحی معیوب رآکتور چرنوبیل خودکشی کرد. بهاینترتیب، افرادی مانند لگاسف قربانیان بعدی چرنوبیل به حساب میآیند.
قربانیان آخر
قربانیان نهایی چرنوبیل هنور به خاک سپرده نشدهاند. ارتباط بین قرار گرفتن درمعرض تشعشات چرنوبیل و ابتلا به سرطان تیروئید در مجلههای معتبر علمی تایید شده است.
- داستان چرنوبیل؛ قسمت اول: چرا راکتور نیروگاه اتمی منفجر شد؟17 خرداد 98مطالعه '13
- فاجعهبارترین حوادث هستهای تاریخ؛ از چرنوبیل تا سن لورن13 مرداد 02مطالعه '10
با وجود تلاشهای تخلیه در سال ۱۹۸۶، هزاران نفر هنوز درمعرض سطح بالایی از تشعشعات قرار دارند. افرادی که در سنین پایین درمعرض تشعشعات قرار گرفته بودند، بالاترین خطر ابتلا نه تنها به سرطان تیروئید بلکه سرطان خون، بیماریهای خونی، بیماریهای قلبیعروقی و آب مروارید را داشتند. برای افرادی که در پاکساری چرنوبیل نقش داشتند، نیز همین اتفاق رخ داد. بهگفتهی کمیسیون ساماندهی هستهای ایالات متحده آمریکا، تلاشهای پاکسازی در چرنوبیل به مشارکت ۶۰۰ هزار نفر درمجموع ازجمله ۲۰۰ هزار نفر در سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۷ نیاز داشت.
حدود ۱۰۶ کارگر در روزهای اولیه پاکسازی به مسمومیت پرتوی حاد دچار شدند و بیشتر آنها گرفتار آب مروارید شدند. از سال ۱۹۸۷ تا سال ۲۰۰۶، نوزده نفر از این افراد جان باختند. تا سال ۲۰۰۵، ششهزار نفر مبتلا به سرطان تیروئید ناشی از قرار گرفتن در معرض تشعشات چرنوبیل تشخیص داده شدند. دههها طول میکشد تا چنین دادههایی به دست آید و مسلما تعدادی از قربانیان از قلم میافتند.
اطلاعاتی از ۱۹ فردی که از سال ۱۹۸۷ تا ۲۰۰۶ جان باختند، ازجمله محل دفن آنها در دست نیست. همچنین اطلاعاتی درمورد مرگومیر افرادی که به سرطان تیروئید مبتلا شدند، وجود ندارد، اگرچه بهطورکلی نرخ بقای ۵ ساله در افراد مبتلا به سرطان تیروئید ۹۷ درصد است. در هر صورت، بدیهی است چرنوبیل بیش از آنچه خبر داریم، قربانی گرفته است و در آینده نیز شمار قربانیان آن افزایش پیدا خواهد کرد.