آیا حیوانات واقعاً غریزه دارند؟

جمعه ۱۷ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۰
مطالعه 4 دقیقه
اردک
درحالی‌که از دیرباز غریزه به‌عنوان رفتاری کاملا از پیش تعیین‌شده و بدون هرگونه تاثیری از محیط تعریف شده است، یافته‌های تازه آن را زیر سوال می‌برد.
تبلیغات

به‌نظر می‌رسد در سرتاسر سلسله حیوانات، گونه‌های مختلف روش‌های غریزی برای پیدا کردن راه خود در زندگی دارند: لاک‌پشت‌های دریایی تازه از تخم بیرون‌آمده که می‌دانند به کمک نور ماه به اقیانوس برسند، پرندگانی که با تغییر فصول هزاران کیلومتر مهاجرت می‌کنند و شیرهای مادری که می‌دانند باید از نوزادان خود پرستاری و محافظت کنند و به آن‌ها آموزش دهند. اما آیا این رفتارها واقعا غریزی هستند؟

قبل از اینکه این سوال را مطرح کنیم که غریزه چگونه عمل می‌کند، باید بدانیم غریزه چیست.

رابرت لیکلایتر، روانشناس متخصص در زمینه‌ی رشد از دانشگاه بین‌المللی فلوریدا به لایوساینس می‌گوید گفتگو درباره غریزه فقط زمانی ممکن است که درمورد روی دیگر سکه، یعنی رفتارهای اکتسابی یا آموخته‌شده نیز صحبت کنید.

به‌عبارت دیگر، «غرایز» در واقع رفتارهایی هستند که تحت‌تاثیر عواملی قرار دارند که مستقیما آشکار نیستند. به‌عنوان‌مثال، دانشمندان مدت‌ها فکر می‌کردند نقش‌پذیری (imprinting)، یعنی رفتاری که در آن جوجه‌های پرندگان ازجمله بوقلمون‌ها، غازها، مرغ‌ها و اردک‌ها به نوعی مادرشان را شناسایی و او را دنبال می‌کنند، یک غریزه است: گرایشی ذاتی، از پیش تعیین‌شده و متاثر از ژنتیک که به‌نظر می‌رسید غیرقابل توضیح باشد.

«غرایز» در واقع رفتارهایی هستند که تحت‌تاثیر عواملی قرار دارند که مستقیما آشکار نیستند

اما از سال ۱۹۶۳، گیلبرت گوتلیب، رواشناس رشد به کشفی انقلابی دست پیدا کرد: جوجه‌ اردک‌ها جذب صدای مادرشان می‌شوند، زیرا سیستم شنوایی آن‌ها وقتی درون تخم هستند، رشد پیدا می‌کند.

آزمایش‌های جوجه اردک گوتلیب، پیشگام درک جدیدی از غریزه و این موضوع بود که آیا اصلا رفتارهای غریزی وجود دارد؟ مانند مثال جوجه اردک‌ها، تاثیرات دیگری می‌تواند قبل از تولد ارگانیسم و درحالی‌که او هنوز درحال رشد است، اتفاق بیفتد.

لاک پشت
بسیاری از رفتارهایی که زمانی دانشمندان آن‌ها را غرایز این حیوانات می‌دانستند، درواقع پیش از اینکه گونه از تخم بیرون بیاید یا متولد شود، آموخته می‌شود.

بحث کلاسیک طبیعت درمقابل تربیت، این تفاوت ظریف را نادیده می‌گیرد. توانایی گربه برای فرود آمدن روی پاهایش و توانایی پروانه شهریار برای مهاجرت هزاران کیلومتری، همان چیزی است که مارک بلومبرگ، عصب‌شناس رفتاری آن را «رفتارهای خاص گونه» می‌نامد. بلومبرگ به لایوساینس گفت: «وقتی مردم می‌گویند غریزی منظور آن‌ها رفتاری است که به‌طور قابل اعتمادی تولید می‌شود.»

مخالفان دیدگاه رشدی اشاره شده، می‌گویند طیفی از رفتارهای خاص هر گونه وجود دارد. مورد دیگری که مخالفان عنوان می‌کنند این است که موجودات در بدو تولد تجربه کافی برای تعیین رفتاری خاص را نداشته‌اند. اما تجربیاتی مانند صداسازی جوجه اردک‌ها، قبل از تولد شروع می‌شود. علاوه‌براین، رفتارهای زیادی وجود دارد که دانشمندان قبلا فکر می‌کردند غریزه هستند، تا اینکه علم، کارکرد درونی آن‌ها را آشکار کرد.

لاک‌پشت‌های دریایی می‌توانند اقیانوس را پیدا کنند، زیرا ممکن است دارای نوعی قطب‌نمای مغناطیسی باشند که به آن‌ها کمک می‌کند مسیرهای مهاجرتی پیچیده را دنبال کنند. این غریزه نهادینه‌شده و از پیش تعیین‌شده نیست، زیرا تحت‌تاثیر میدان مغناطیسی زمین قرار دارد.

به‌طور مشابه، اگر بارداری گربه‌ای در فضا سپری شود و توله در فضا به دنیا بیاید، نمی‌داند چگونه روی پاهای خود فرود آید و این امر نشان می‌دهد چنین رفتارهایی به سادگی در ژن‌های ما رمزگذاری نشده‌اند (آزمایش روی موش‌ها در فضا این موضوع را تایید کرده است). در این رفتارهای استثنایی، درواقع نیرویی پنهان است.

مثال گیج‌کننده دیگر در پرندگانی که زندگی انگلی دارند، این است که با قرار دادن تخم‌های خود درون آشیانه پرندگان دیگر، گونه‌های دیگر را فریب می‌دهند تا جوجه‌های آن‌ها را پرورش دهند. چگونه پرنده‌ای که توسط گونه دیگری بزرگ می‌شود، متوجه می‌شود به کدام گونه تعلق دارد و و بعدا کدام گونه جفت‌گیری کند؟

اگر پرنده میزبان تشخیص دهد که جوجه انگلی متعلق به خودش نیست، به او حمله خواهد کرد. به‌گفته‌ی بلومبرگ، این رفتار توضیحی ممکن اما تاییدنشده برای این موضوع است که پرندگان انگلی چگونه گونه خود را تشخیص می‌دهند. مطالعات دیگر نشان می‌دهند که جوجه‌‌ی انگلی شب‌ها با گونه‌ی خود معاشرت می‌کند؛ اما دانشمندان هنوز به‌طور کامل نمی‌دانند چگونه چنین چیزی امکان‌پذیر است.

ژن‌های ما آن‌طور که دیدگاه غریزه فرض می‌کند، رفتارها را از پیش تعیین نمی‌کنند

ژن‌های ما آن‌طور که دیدگاه غریزه فرض می‌کند، رفتارها را از پیش تعیین نمی‌کنند. بلومبرگ گفت: «رابطه میان ژن‌ها و رفتار به شدت غیرمستقیم است و وقتی انواع مختلفی از رفتارهای جدید را دارید، نورون‌ها الگوی شلیک خود را تغییر می‌دهند و این امر به تغییر بیان ژن منجر می‌شود. بنابراین، این تاثیری دو طرفه است.» به‌طور خلاصه، ژن‌های ما رفتارها را مانند کلید روشن و خاموش تعیین نمی‌کنند و برخی از تجربه‌های زندگی نیز به‌نوبه‌ی‌خود بر نحوه رفتار ژن‌های ما اثر دارند.

بلومبرگ افزود رفتارهای اساسی نیز آموخته می‌شوند. همه حیوانات برای زنده‌ماندن به نوشیدن آب نیاز دارند، با‌این‌حال آزمایش‌ها نشان داده‌اند موش‌هایی که با خوردن غذاهای خشک بزرگ شده‌اند (درمقابل غذاهای تر که آب‌رسانی می‌کنند) یاد گرفتند وقتی تشنه هستند، آب بنوشند. علت آن است که طبیعت دربرابر تربیت، دوگانگی کاذبی ارائه می‌دهد. بلومبرگ می‌گوید: «حتی برای موارد حیاتی مانند آب، تجربیاتی وجود دارد که برای یادگیری نحوه زندگی در جهان اهمیت دارد.»

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
در حال مطالعه لیست مطالعاتی هستی
0
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
تبلیغات

نظرات