چرا متن ترانه‌ها روز به روز ساده‌تر و تکراری‌تر می‌شود؟

شنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۰
مطالعه 3 دقیقه
تصویرسازی پاپ آرت موسیقی
بر اساس ارزیابی صدها هزار ترانه، ساختار برخی بخش‌های آهنگ‌ها ساده‌تر و تکراری‌تر از گذشته شده‌اند.
تبلیغات

هنگام مقایسه‌‌ی موسیقی‌های موفق امروزی با ۴۰ آهنگ برتر دهه‌های گذشته، با انبوهی از جانبداری‌های سرسختانه از ترانه‌های قدیمی مواجه می‌شویم. به نظر می‌رسد هر نسل نسبت به سلیقه‌ی موسیقیایی و عادت‌های شنیداری نسل جدید افسوس می‌خورد.

گرچه علم لزوما اولویت‌های ذهنی یا شکاف‌های نسلی را درنظر نمی‌گیرد، پژوهشی جدید نشان می‌دهد موسیقی پاپ طی پنجاه سال گذشته دستخوش تغییرات معنادار و چشمگیری شده است. بر اساس این پژوهش که در مجله‌ی Scientific Reports منتشر شده است، ترانه‌های آهنگ‌ها به سمت ساده‌تر شدن و تکراری‌تر شدن پیش می‌روند. ایوا زانگرل، نویسنده اول مطالعه می‌گوید:

بخش‌های کورس (بخشی که چند بار در آهنگ تکرار می‌شود) و خطوط هم‌قافیه در آهنگ‌ها افزایش یافته‌اند. ما متوجه شدیم امروزه درک ترانه‌ها ساده‌تر شده است.

روند یادشده در میان ۵ ژانر موسیقی پاپ انگلیسی مثل پاپ، راک، رپ، R&B و کانتری از سال ۱۹۷۰ دیده می‌شود. این تغییرات نشان می‌دهند چگونه تغییر عادت‌های شنیداری، پلتفرم‌ها و تولید می‌توانند فرهنگ عامه را شکل دهند.

زانگرل و همکارانش، ترانه‌های ۳۵۳٬۳۲۰ آهنگ معروف را که بین سال‌های ۱۹۷۰ و ۲۰۲۰ منتشر شدند، تحلیل کردند. آن‌ها از یادگیری ماشین برای استخراج ویژگی‌های کلیدی زبانی مثل نسبت کلمات تکراری، انواع نشانه‌های احساسی، میزان خوانایی و غنای واژگان استفاده کردند. سپس مدل‌های دیگری را برای دسته‌بندی و تحلیل این ویژگی‌ها در یک زیرمجموعه شامل ۱۲ هزار آهنگ، توسعه و آموزش دادند.

پژوهشگران دریافتند که نسبت ردیف‌های تکراری به غیرتکراری در طول سال‌ها در بین ژانرها افزایش یافته است؛ به‌طوری‌که این آمار برای آهنگ‌های پاپ دو برابر شده و برای موسیقی رپ حتی بیشتر از این بوده است. نسبت کورس‌ها در مقایسه با دیگر بخش‌های آهنگ افزایش یافته است. این پژوهش همچنین نشان می‌دهد که ترانه‌های معاصر، احساسات منفی بیشتر و احساسات مثبت کمتری را نسبت به گذشته منتقل می‌کنند. همچنین ترانه‌ها شخصی‌تر شده‌اند، به‌طوری‌که تعداد ضمیرهایی مثل «من» در آن‌ها افزایش یافته است.

بررسی‌های قبلی کاهش پیچیدگی ترانه‌ها در طول زمان را ثابت کرده بودند. با این‌حال پژوهش جدید این یافته‌ها را در نمونه‌ای جامع‌تر منعکس می‌کند و با بررسی تعداد بیشتری از آهنگ‌ها، مقایسه‌ی ژانرها و نگاه کردن به صدرنشین‌ها به چشم‌انداز بزرگ‌تر از سلیقه شنیداری مردم رسیده است.

مردی در حال گوش دادن به موسیقی
بسیاری از افراد در حین انجام کار به موسیقی گوش می‌دهند.

با این‌حال حتی مجموعه داده‌های گسترده‌ی پژوهش جدید کاملا جامع نیستند، زیرا تمرکز آن‌ها صرفا بر ترانه‌های انگلیسی زبانی است که از پلتفرم آنلاین Genius جمع‌آوری شده‌اند؛ بنابراین ممکن است دارای سوگیری‌هایی نسبت به فرهنگ غرب باشند.

به عقیده‌ی رابین جیمز، پژوهشگر مستقل موسیقی عامه‌پسند و فلسفه، نیت و معنای عاطفی را نیز به سختی می‌توان در متن ترانه‌ها تحلیل کرد. عبارت‌هایی مثل «Slay» با دو معنی متفاوت «کشتن» و «گل کاشتن» ممکن است در ارزیابی خودکار، پرخاشگرانه یا خشونت‌آمیز به‌نظر برسد، اما در عین حال می‌تواند دربردارنده‌ی معنای عاطفی مثبت نیز باشند. حتی ارزیابی پیچیدگی هم کار دشواری است. ترانه‌ها شاید در نگاه اول ساده به نظر برسند، اما ممکن است بازی هوشمندانه‌ای با کلمات باشند. یکی از این نمونه‌ها، ردیف‌های معکوس در آهنگ معروف Work It اثر میسی الیوت است.

همچنین ترانه‌ها تنها بخش کوچکی از ساختار یک آهنگ را تشکیل می‌دهند. حتی اگر ترانه‌ها ساده‌تر باشند، به‌نظر می‌رسد که معیارهای موسیقیایی مثل بافت و ریتم می‌توانند پیچیده‌تر باشند. با این‌حال تغییر ساختار ترانه به ویژه کورس‌ها به قدری واضح است که پژوهشگرهای موسیقی در چند سال گذشته به این روند اشاره کرده‌اند.

هنوز مشخص نیست چرا بخش‌های تکراری، بیشترین بخش آهنگ را اشغال می‌کنند؛ اما بر اساس پژوهش‌های گذشته، حجم موسیقی امروزی می‌تواند تا حدی این پدیده را توجیه کند. به‌طوری‌که وقتی مردم با تعداد بسیار زیادی انتخاب روبه‌رو باشند، معمولا چیزهایی را ترجیح می‌دهند که درک و پردازششان آسان‌تر و سرراست‌تر باشد.

چگونگی تعامل افراد با موسیقی نیز تغییر کرده است به‌طوری‌که تعداد بیشتری از شنونده‌ها در حال انجام چند کار مختلف به موسیقی گوش می‌دهند؛ بنابراین وقتی موسیقی در پس‌زمینه قرار دارد، لزوما نباید چالش‌برانگیز باشد یا توجهی را به خود جلب کند.

رواج استریمینگ در دنیای کنونی نیز نقش مهمی در تغییر روندهای آهنگ‌سازی بازار ایفا می‌کند. به جای سرمایه‌گذاری روی یک آلبوم بر اساس یک تک آهنگ آشنا، شنونده‌ها می‌توانند به آسانی و آزادانه در ابتدا بخشی از آهنگ را بشنوند و آن را مرور کنند. این مسئله فشار زیادی بر هنرمندان وارد می‌کند که تا حد ممکن آهنگ‌های گیرایی بسازند.

با این‌حال تلاش برای گیرایی لزوما پدیده‌ی بدی نیست و هواداران موسیقی هم درباره‌ی چیزی که می‌خواهند بشنوند، زیاد از حد فکر نمی‌کنند. موسیقی پیچیده لزوما موسیقی محبوب‌تری نیست. اگر این طور بود تمام مردم به موسیقی پراگرسیو راک گوش می‌دادند.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات