راز تکامل موسیقی؛ چرا ترانه‌های فولک در سراسر دنیا به یکدیگر شباهت دارند؟

سه‌شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۰
مطالعه 5 دقیقه
تکامل موسیقی
در سراسر دنیا آوازهای سنتی بسیار گسترده و متنوع هستند و یافتن نقاط اشتراک آن‌ها می‌تواند نشان دهد که موسیقی چگونه به تکامل رسیده است.
تبلیغات

تفاوت بین صحبت کردن و آواز خواندن چیست؟ پاسخ این پرسش سخت‌تر از آن است که به نظر می‌رسد. شاید فکر کنید آهنگ‌ها ملودی دارند، درحالی که گفتار ملودی ندارد؛ اما این رویکرد برای بسیاری از نمونه‌های موسیقی رپ و نوحه صدق نمی‌کند. یا شاید فکر کنید موسیقی و آهنگ با ضرب منظم تعریف می‌شود. باز هم باید بگوییم بسیاری از آهنگ‌ها این ویژگی را ندارند. برای مثال سرودهای گریگوری‌ یا بداهه‌نوازی‌های راگ‌های شمال هند یا حتی آهنگ پراگرسیو راک پینک‌فلوید به نام «اوردرایو میان‌ستاره‌ای» از این دست موسیقی‌ها به شمار می‌روند.

موسیقی یکی از موضوعات جالب و گیج‌کننده برای چارلز داروین بود. او در سال ۱۸۷۴ نوشت توانایی بشر برای تولید و لذت بردن از ملودی‌ها را باید یکی از اسرارآمیز‌ترین قابلیت‌ها و موهبت‌ها در نظر گرفت. تمام جوامع موسیقی ساختند و بااین‌حال به باور داروین موسیقی هیچ مزیتی برای بقای انسان ندارد. او گمان می‌کرد موسیقی صرفاً به‌عنوان روشی برای جلب نظر جفت‌های احتمالی به وجود آمده است.

دیگر دانشمندان ویکتوریایی به این باور مشکوک بودند. ویلیام جیمز با رد ادعای داروین معتقد بود موسیقی صرفاً محصولی از عملکرد مغز انسان و نوعی خروجی اتفاقی محض از سیستم عصبی است.

بحث درباره‌ی موسیقی تا امروز هم ادامه دارد. برخی پژوهشگرها در حال تکمیل تعریف‌های تکاملی برای موسیقی هستند، در حالی که برخی دیگر موسیقی را ابداعی فرهنگی درست مانند نوشتن می‌دانند که برای موجودیت خود نیازی به انتخاب طبیعی ندارد.

در سال‌های گذشته، دانشمندان فرضیه‌های مرتبط با موسیقی را با کلان‌داده‌ها بررسی کردند. آن‌ها به تحلیل ویژگی‌های آکوستیک هزاران آهنگ ثبت‌شده در طی صدها فرهنگ متفاوت پرداختند. پاتریک سویج، موسیقی‌شناس تطبیقی از دانشگاه اوکلند نیوزلند می‌گوید موسیقی شهودی به نظر می‌رسد و بااین‌حال وقتی تلاش می‌کنید آن را تعریف کنید، تقریباً همیشه می‌توانید نوعی مثال نقض پیدا کنید.

آلات باستانی موسیقی
آلت‌های موسیقی باستانی

در مطالعه‌‌ی منتشرشده در مجله‌ی Science Advances، گروهی بین‌المللی از کارشناسان و دانشمندان بر آن شدند تا دریابند که چگونه آهنگ‌های سنتی با گفتار در سرتاسر جهان متفاوت هستند. موسیقی سنتی می‌تواند مواردی مثل ترانه‌های فولک، لالایی‌ها، موسیقی مذهبی و موارد دیگر را دربر بگیرد. این گروه که از کارشناسان موسیقی، روان‌شناس‌ها، زبان‌شناس‌ها، زیست‌شناس‌های تکاملی و موسیقی‌دان‌های حرفه‌ای تشکیل شده است، به تحلیل آهنگ‌های ثبت‌شده در ۵۵ زبان ازجمله عربی، بالیایی، زبان باسک، چروکی، مائوری، اوکراینی و یوروبایی پرداختند.

بر اساس یافته‌های پژوهش، آهنگ‌های فرهنگ‌های مختلف دارای شاخصه‌های مشترکی هستند که در گفتار پیدا نمی‌شوند و این مسئله نشان می‌دهد که احتمالاً حق با داروین بوده یا به بیان دیگر موسیقی با وجود گوناگونی کنونی، در اجداد دور ما به تکامل رسیده است.

به باور برخی پژوهشگرها، موسیقی مانند آواز پرندگان به تکامل رسیده است

یافته‌ها نشان می‌دهند که موسیقی‌های سنتی به‌طور کلی آهسته‌تر و دارای صداهای زیر بیشتری هستند و همچنین نسبت به زبان گفتاری زیر و بم‌های پایدارتری دارند. با اینکه این قوانین هیچ استثنایی ندارند، شباهت‌های مخفی را نمایش می‌دهند که نشانه‌ای برای چگونگی تکامل موسیقی هستند. به گفته‌ی مؤلف ارشد مقاله، یوتو اوزاکی: «آنچه را موسیقی می‌نامیم در هر جامعه‌ای می‌توان پیدا کرد.»

پیش از پژوهش جدید، سویج و دیگر دانشمندان به مجموعه‌ای از شاخصه‌های آکوستیک دست پیدا کرده بودند که اغلب سنت‌های موسیقیایی به‌صورت مشترک آن‌ها را دارند. بااین‌حال پژوهشگرها مطمئن نیستند که این شاخصه‌ها تنها منحصر به موسیقی باشند، بلکه ممکن است در زبان‌های گفتاری هم وجود داشته باشند. برای مثال عبارت‌های کوتاه در هر دو شکل تلفظ صوتی رخ می‌دهند. بااینکه آهنگ‌ها معمولا از زیر و بم‌های مشخصی استفاده می‌کنند، زبان‌های دارای لحن مثل چینی ماندارین هم به‌شدت به تفاوت تن صدا برای تلفظ کلمات گفتاری وابسته‌اند.

موسیقی‌دان‌ها در حال اجرای موسیقی سنتی
چهار نفر از ۷۵ شرکت‌کننده در پروژه، هر کدام موسیقی سنتی منطقه‌ی خود را اجرا کردند.

بنابراین پژوهشگرها به مقایسه‌ی موسیقی و گفتار در سراسر جهان پرداختند. اگرچه مجموعه‌های موسیقی متنوعی از سراسر جهان وجود دارند، بسیاری از این اسناد صرفاً «محصولات بدون بدنه‌» فاقد زمینه‌ی زبانی و فرهنگی هستند و بدون دخالت معنادار مردم یک منطقه‌ی خاص به وجود آمده‌اند.

پژوهشگرها برای دستیابی‌ به داده‌هایی با زمینه‌ی فرهنگی عمیق‌تر، ۷۵ پژوهشگر موسیقی را از سراسر دنیا به‌عنوان همکار استخدام کردند. هرکدام از شرکت‌کننده‌ها یک قطعه‌ی سنتی از فرهنگ خود را خواندند. سویج و اوزاکی هم قطعه‌های سنتی کشور خود را اجرا کردند.

برای اینکه نتایج پژوهش دچار سوگیری نشوند، تنها برخی از پژوهشگرهای شرکت‌کننده از فرضیه‌ی تأثیر زمان بر موسیقی اطلاع داشتند و پژوهشگرها تحلیل‌های خود را با جداسازی داده‌های افرادی که فرضیه‌ را می‌شناختند، بررسی کردند تا مطمئن شوند این اطلاعات بر نتایج کلی تأثیر نمی‌گذارند.

هر شرکت‌کننده به اجرای چهار نمونه از آهنگ موسیقی انتخابی خود پرداخت. در یک نسخه آن‌ها آهنگ را با ساز نواختند. در نسخه‌ی دیگر ملودی را خواندند. در نسخه‌ی سوم، ترانه‌ها را خواندند و در نهایت نسخه‌ی آخر نمونه‌ای از گفتار طبیعی به شکل توصیف آهنگ بود. داده‌ها نشان می‌دهند که ملودی‌های اجرای ساز، دارای آهسته‌ترین تمپوها و دارای بالاترین و پایدارترین زیر و بم‌ها بودند در حالی که نمونه‌های گفتار طبیعی دارای سریع‌ترین تمپو‌ها و پائین‌ترین و بی‌ثبات‌ترین زیر و بم‌ها بودند. نسخه‌های خواندن ملودی‌ها و ترانه‌ها بین این دو طیف قرار می‌گیرند.

نکته‌ی جالب توجه اینجا است که با وجود تفاوت‌های عظیم فرهنگی، نقاط مشترکی وجود دارند. این اشتراکات نشان‌دهنده‌ی چگونگی تکامل موسیقی هستند. در اینجا چند نظریه‌ی رقیب مطرح می‌شوند. برخی پژوهشگرها بر این باورند که موسیقی به‌عنوان یک محصول ساده‌ی گفتاری به وجود آمده؛ در حالی که برخی دیگر معتقدند موسیقی مانند آواز پرندگان از انتخاب جنسیتی سرچشمه گرفته است. دسته‌ی سوم نیز معتقدند موسیقی و آواز به دلیل کارکرد اجتماعی‌شان به تکامل رسیده‌اند.

نتایج نشان می‌دهند موسیقی صرفاً محصول گفتار نیست. چیزی عامل تمایز موسیقی در تمام فرهنگ‌ها بوده است. برای مثال آواز خواندن به این علت تکامل یافته تا گروهی از افراد را گرد هم بیاورد. این علت به فرضیه‌ی ارتباط اجتماعی اشاره دارد.

اثبات فرضیه‌های فوق دشوار است، اما آواز خواندن برای رسیدن به اهداف اجتماعی و ارتباطی درست مانند زبان به تکامل رسیده است. وقتی بحث انتقال احساس مطرح می‌شود، موسیقی بسیار قدرتمند عمل می‌کند؛ به‌طوری‌که حتی می‌تواند قوی‌تر از گفتار باشد.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات
تبلیغات

نظرات

تبلیغات