زبانی که با آن صحبت میکنیم، میتواند تشخیص رنگها را برایمان آسانتر کند
زمانی که طول میکشد سایهها و رنگهای مشابه را از هم تشخیص دهید، میتواند به کلماتی که برای توصیف آنها استفاده میکنید بستگی داشته باشد.
تحقیقات مکرراً نشان داده است که زبانهایی با اصطلاحات بسیار متفاوت برای تمایز بین رنگها و سایهها، مانند کلمات روسی siniy و goluboy برای آبی روشن و آبی تیره، در تشخیص این رنگها سریعتر از زبانهایی هستند که از صفتهای مختلف، مانند کمرنگ و پررنگ یا روشن و تیره، برای توصیف استفاده میکنند.
با این حال، برخی سوالات در مورد نحوهی تشخیص رنگ در مغز بیپاسخ میماند؛ مثل اینکه آیا مهارت تشخیص رنگها تغییرپذیر است یا استفادهی مغز از زبان مناسب میتواند تشخیص رنگ را تسریع یا برعکس، آن را دشوارتر یا کندتر کند.
مطالعهای جدید از دانشگاه علم و صنعت نروژ (NTNU) و دانشگاه اسلو در نروژ شواهدی پیدا کرده است که نشان میدهد زبانی که مغز ما در هر لحظه برای پردازش محیط اطرافمان استفاده میکند، بر نحوهی ایجاد حس ادراک توسط سایر فعالیتهای شناختی تأثیر میگذارد.
میلا ولچانوا، زبانشناس NTNU، باور دارد نحوهی پردازش محیط در مغز بر درک رنگها هم تاثیر میگذارد او میگوید: «این [یافته] از این [ایده] پشتیبانی میکند که زبانی که ما استفاده میکنیم میتواند بر نحوهی درک رنگها تأثیر بگذارد و این پیوند بسیار پویا و وابسته به فعالسازی در مغز است.» به عبارت دیگر، کلماتی که استفاده میکنیم میتوانند نحوهی تجربهی رنگها را شکل دهند و این ارتباط دائماً بر اساس فعالیت مغز ما در حال تغییر است.
- زبان چگونه روی مغز اثر میگذارد؟12 اردیبهشت 98مطالعه '6
- مغز چگونه با صحبتکردن با بیش از یک زبان کنار میآید؟9 مرداد 01مطالعه '9
در مطالعه، گروهی متشکل از ۱۰۶ داوطلب از لیتوانیایی زبانها، نروژی زبانها و لیتوانیاییهای مسلط به زبان نروژی تحت یک سری آزمایش قرار گرفتند.
هر سه گروه دو آزمایش برای اندازهگیری سرعت تشخیص سایههای مختلف آبی انجام دادند. یک آزمایش در سکوت نسبی انجام شد و در آزمایش دیگر آنها باید هشت رقم را به خاطر میسپردند. شرکتکنندگان دو زبانه ابتدا اعداد را به زبان لیتوانیایی و سپس به نروژی شنیدند. سپس آزمایش سومی انجام شد که در آن شرکتکنندگان زمانبندی شدند که چقدر طول میکشد تا یک سایه از رنگ را شناسایی کنند.
مانند زبان روسی، لیتوانیایی دو کلمه برای آبی دارد (žydra برای آبی روشن و mėlyna برای آبی تیره)، در حالی که نروژی فقط یک کلمه برای توصیف آبی (blå) دارد. همانطور که مطالعات قبلی نشان داده بود، داوطلبان دوزبانه میتوانستند بین سایههای مختلف رنگ آبی در لیتوانیایی سریعتر از نروژی تمایز قائل شوند. لیتوانیاییهای تکزبانه نسبت به نروژیهای تکزبانه نیز سریعتر متوجه تفاوتهای رنگی میشوند.
زبان شما درکتان را از جهان تشکیل میدهد
زمانی که مغز مشغول بهخاطرسپردن یک رشته اعداد به زبان لیتوانیایی بود، افراد دو زبانه همچنان سریعتر عمل کردند، اما زمانی که اعداد را به زبان نروژی میشنیدند این سرعت وجود نداشت.
آکویله سینْکِوِچیت، دانشمند کامپیوتر در دانشگاه نورث ایسترن لندن میگوید: «تحقیق نشان میدهد زبانی که بهطور فعال توسط افراد دوزبانه استفاده میشود میتواند به طور قابلتوجهی بر درک آنها از رنگ تأثیر بگذارد. یافتهها نشان میدهند زبانی که استفاده میکنید میتواند نحوهی درک شما از جهان را تا حد ادراک اولیه رنگ شکل دهد.»
در حالی که بسیاری از ما ممکن است درک رنگ را بدیهی بدانیم، زیرا مغز ما همه چیز را در یک لحظه انجام میدهد، توانایی تشخیص رنگها بسیار مهم است. رنگها معنی دارند؛ از قرمزی یک علامت هشدار گرفته تا سیاهی روی یک موز کپک زده که هر دو نوعی اخطار هستند.
یافتههای اخیر، دانش ما از زبان و شناخت و چگونگی آموزش مغز دراثر صحبتکردن را افزایش میدهد. به گفته ولچانوا، زبان میتواند نحوهی تفکر و طبقهبندی اطلاعات ما را شکل دهد و بر آن تأثیر بگذارد و در عین حال، تواناییهای شناختی ما و نحوهی سازماندهی افکار ما میتواند زبانی را که استفاده میکنیم، تحت تأثیر قرار دهد.
تحقیق در Language Learning منتشر شده است.