اهلیسازی سگها درطول تاریخ بارها بهطور مستقل انجام شد
پیوند انسان با سگ ممکن است از ۱۲هزار سال پیش در قارهی آمریکا آغاز شده باشد. براساس مطالعهای جدید، بقایای باستانشناسی کشفشده در آلاسکا، جدول زمانی همنشینی انسان با سگ را حدود ۲هزار سال از آنچه قبلاً در آمریکای شمالی یا جنوبی ثبت شده بود، عقبتر میبرد.
بین ۸هزار تا ۱۲هزار سال پیش، مردم آلاسکا بارها و بارها برای اهلیکردن و پرورش سگها تلاش و روشهای مختلفی را امتحان کردند. درحالیکه برخی از این تلاشها موفقیتآمیز بودند، برخی دیگر به جمعیت سگهای پایدار یا ماندگار منجر نشدند.
سگهایی که امروزه در خانه با ما زندگی میکنند، نوادگان گروهی از گرگهایی هستند که حدود ۲۳هزار سال پیش در سیبری زندگی میکردند. اما بعد از گذشت هزاران سال پس از جداشدن دو گروه از هم، مرز بین گرگ و سگ کاملاً مشخص نبود. اکنون مطالعهی تازه نشان میدهد که مدتها پس از پخششدن سگها به اوراسیا و قارهی آمریکا، مردمی که در آلاسکای کنونی زندگی میکردند، هنوز با ترکیبی عجیب از سگها، گرگها، دورگههای سگ-گرگ و حتی برخی کایوتها وقت میگذراندند و به آنها غذا میدادند.
غذادادن انسان به حیات وحش
فرانسوا لانوئه، باستانشناس از دانشگاه آریزونا، به کمک همکارانش ۱۱۱ مجموعه استخوان از سگها و گرگها را از سایتهای باستانشناسی مختلف در آلاسکا مورد مطالعه قرار دادند. قدیمیترین استخوانها متعلق به گرگهایی بودند که مدتها قبل از پاگذاشتن مردم در آلاسکای کنونی پرسه میزدند و جدیدترین استخوانها برای گرگهای مدرن و وحشی آلاسکا بود. دراینبین، محققان بقایای گرگها، سگها و حتی چند کایوت را مطالعه کردند که متعلق به بازهی زمانی از ۱۰۰۰ تا ۱۴هزار سال پیش بود. به نظر میرسد که حتی گرگها نیز در این مدت ارتباط نزدیکی با زندگی انسانهای مناطق اطراف داشتهاند.
گرگهای آلاسکا روابط خوبی با انسانهای منطقه داشتند
لانوئه و همکارانش اظهار کردند که در طول دورهی زمینشناسی پلیستوسن پایانی در آلاسکا، انسانها ممکن است در حال آزمایش روابط خود با سگسانان بوده باشند. محققانها پیشنهاد میکنند که احتمالاً مردم، سگهای خاصی را اهلی کرده بودند که هیچ اثری در دودمان سگهای اهلی بعدی به جا نگذاشتند. از سوی دیگر، برخی از سگهای وحشی ممکن است اهلی شده باشند و به عنوان همراه یا حیوان خانگی نگهداری شده باشند، در حالی که برخی دیگر برای غذا یا اهداف دیگر شکار میشدند. پلیستوسن پایانی احتمالاً شامل رویکردهای مختلف انسان در تعامل با سگسانان بود که بر رشد روابط ما و سگها تأثیر میگذاشت.
محققان دیانای سگهای باستانی را با سگها و گرگهای امروزی و همچنین گرگهای قدیمیتر از سیبری مقایسه کردند. آنها همچنین نسبت ایزوتوپهای نیتروژن را در استخوانها و دندانهای سگسانان اندازه گرفتند که میتواند نشان دهد یک حیوان بیشتر سایر حیوانات خشکیزی را برای غذا شکار میکرد یا رژیم غذایی سرشار از ماهی داشت. از آنجایی که گرگها در ماهیگیری چندان ماهر نیستند، وجود ماهی در رژیم غذایی گرگ معمولاً نشان میدهد که این حیوان توسط انسان تغذیه میشد یا از غذای بهجامانده از انسان تغذیه میکرد.
داستانی که دادهها فاش کرد، پیچیده، اما از نظر انسانی قابلدرک است. تا قبل از ۱۳٬۶۰۰ سال پیش، هر گرگی که در آلاسکای کنونی زندگی میکرد، رژیم غذایی معمول گرگها را داشت و از خرگوشها، گوزنها و طیف وسیعی از حیوانات دیگر خشکی تغذیه میکرد. اما از حدود ۱۳٬۶۰۰ سال پیش، ایزوتوپهای نیتروژن محبوسشده در استخوانهای گرگهای باستانی نشان میدهند که چیزی تغییر کرده است.
برخی از گرگها هنوز هم تنها با شکار حیوانات وحشی امرار معاش میکردند، اما برخی دیگر تقریباً بهطور کامل با تغذیه از ماهیها زندگی میکردند. از آنجایی که بعید است که گرگهای آلاسکا بهطور ناگهانی ماهیگیری یاد گرفته باشند، تغییر در تغذیه، احتمالاً نشان میدهد که برخی از گرگها شروع به دریافت غذا از مردم کرده بودند.
کشف علم پشت وفاداری سگها
باستانشناسان در سایت باستانی تپهی هولمبک، بقایای ۸٬۱۰۰ سالهی چهار عضو از تیرهی سگان را کشف کردند که شواهد روشنی از تلاشهای مداوم انسان برای دوستی با گرگها ارائه میدهد. تجزیهوتحلیل ایزوتوپهای نیتروژن در استخوانهای کشفشده نشان میدهد که رژیم غذایی آنها عمدتاً ماهی سالمون بوده است که منجر به این فرضیه میشود که این سگها ممکن است سگهای اهلی باشند. بااینحال، آزمایش ژنتیکی نشان میدهد که برخلاف رژیم غذایی، هر عضو از تیرهی سگان پیداشده، از جمله یک تولهسگ تازهمتولدشده، بیشتر با گرگهای مدرن مرتبط هستند تا سگهای اهلی. یافتههای جدید رابطهی پیچیده بین انسان و سگسانان را در اواخر پلیستوسن و اوایل دورهی هولوسن برجسته میکند.
- سگ ها در دو مقطع مختلف اهلی شدهاند5 تیر 95مطالعه '4
- تئوری جدید در مورد عامل آغاز اهلی شدن سگها19 دی 99مطالعه '3
- پژوهشی درباره اهلی شدن سگ ها در طول تاریخ و علل آن29 بهمن 96مطالعه '4
از سویدیگر، چهار عضو تیرهی سگان در تپهی هولمبک همگی شبیه گرگهای وحشی نبودند. درحالیکه حداقل یکی از آنها به اندازهی گرگ مدرن بود، بقیه کوچکتر و بیشتر شبیه سگهای اهلی اولیه بودند. بخشی از دیانای آنها نشان میدهد که که آنها ممکن است ارتباطی با تبار سگ داشته باشند، اما مستقیماً با نژادهای سگ مدرن مرتبط نیستند. لانوئه و همکارانش پیشنهاد میکنند که حدود ۸هزار سال پیش، مردم در تپهی هولمبک در کنار ترکیبی از گرگهای خانگی و دورگههای گرگ-سگ زندگی میکردند که منعکسکننده ماهیت پیچیده روابط اولیه بین انسان و سگ است.
ریشههای همه سگهای امروزی به گروهی از گرگها (که اکنون منقرض شدهاند) میرسد که حدود ۲۳هزار سال پیش در سیبری زندگی میکردند. اما زمانی بین ۱۱٬۳۰۰ تا ۱۲٬۸۰۰ سال پیش، خانوادهی سگان از تپهی هولمبک و یکیدیگر از مکانهای باستانی آلاسکا به نام سوانپوینت دارای دیانای سگ بودند که به نظر میرسد اصلاً با سگهای مدرن مرتبط نیست. شاید این اطلاعات نشان دهند که اهلیکردن سگها فرآیندی بود که چندینبار در مکانهای مختلف اتفاق افتاده و چندین شاخه از یک شجرهی خانواده سگ را ایجاد کرده است، اما در درازمدت فقط یکی از آنها به مدت طولانی دوام آورد.
بهعبارتدیگر، حتی مدتها پس از اینکه سگها برای اولین بار اهلی شدند، به نظر میرسد که انسانها به تکرار اهلیکردن سگها ادامه میدادند. انسانها احتمالاً به سگهای وحشی با رفتار کمتر تهاجمی و دوستانهتر اجازه میدادند در نزدیکی روستاهایشان زندگی کنند. انسانها احتمالاً سگها را قبول میکردند و به آنها غذا میدادند؛ همانطور که در ابتدا سگها را اهلی کرده بودند.
یافتههای مطالعه در مجلهی ساینس ادونسز منتشر شده است.