بدترین‌های دنیای تکنولوژی در سال ۲۰۲۱؛ از توریسم فضایی تا NFTها

یک‌شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۰
مطالعه 13 دقیقه
میلیاردرها در فضا، فیلترهای زیبایی اینستاگرام و توکن‌های غیرقابل تعویض که ارزششان یک‌شبه از هیچ به میلیون‌ها دلار می‌رسد؛ با بدترین‌های دنیای تکنولوژی در سالی که گذشت، آشنا شوید.
تبلیغات

چند وقت پیش در مورد اتفاق‌های مثبتی که در سال ۲۰۲۱ رخ داد، نوشتیم؛ از تزریق بیش از ۸/۷۱ میلیارد دوز واکسن کووید-۱۹ در جهان گرفته تا ارتباط بی‌سیم بین ذهن انسان و رایانه و تولید اکسیژن در مریخ.

حالا نوبتی هم که باشد نوبت بدترین‌های دنیای تکنولوژی است. سال ۲۰۲۱ از بسیاری از جهات از سال ۲۰۲۰ بهتر بود، اما هنوز جا برای پیشرفت بود. در سال ۲۰۲۱ اتفاق‌های کوچک و بزرگی در عرصه‌ی تکنولوژی پیش آمد که یا با شکست کامل مواجه شدند یا جنبه‌ی تاریک پیشرفت فناوری را به نمایش گذاشتند؛ از تلاش فیسبوک برای تصاحب متاورس گرفته تا داروی آلزایمر گران‌قیمت و فرستادن میلیاردرها به فضا. فهرست زیر چشم‌اندازی کلی از اشتباه‌های بشر در حوزه‌ی تکنولوژی را به تصویر می‌کشد.

اگر مورد خاصی از این فهرست جا افتاده که از نظر شما لایق حضور در فهرست بدترین‌های تکنولوژی ۲۰۲۱ است، در قسمت نظرات ما را در جریان بگذارید!

کپی لینک

داروی آلزایمر بایوژن

داروی آلزایمر آدوکانوماب

بهترین نوع دارو ارزان، بی‌خطر و مؤثر است؛ اما بدترین داروی سال ۲۰۲۱ هیچ‌کدام از این ویژگی‌ها را نداشت. دارویی به نام آدوکانوماب، ساخت شرکت بایوژن، که ماه ژوئن با قیمت سالانه‌ی ۵۶۴۰۰ دلار روانه‌ی بازارهای آمریکا شد، نه‌تنها به‌شدت گران‌قیمت است، بلکه هیچ پشتوانه‌ی علمی‌ای برای اثبات اثربخشی آن موجود نیست. بدتر از آن، بیمارانی که از این دارو مصرف می‌کنند با خطر جدی تورم مغزی رو‌به‌رو می‌شوند.

آدوکانوماب که با نام تجاری «ادوهلم» (Aduhelm) به بازار عرضه شد، نوعی آنتی‌بادی است که به پلا‌ک‌های مغزی می‌چسبد. این دارو در آزمایش‌های بالینی بزرگ شکست خورد و هیچ فایده‌ای برای بیماران مبتلا به آلزایمر نداشت. با این‌ حال، اداره‌ی کنترل کیفیت دارو در آمریکا در تصمیمی غیرمنتظره و برخلاف رأی اعضای کمیته مشورتی‌اش، این دارو را تأیید کرد. در پی تأیید بحث‌برانگیز این دارو، چند نفر از اعضای کمیته استعفاء کردند که یکی از آن‌ها به نام آرون کسلهایم، این اقدام را «احتمالاً بدترین تأییدیه‌ی دارو در تاریخ معاصر ایالات متحده» نامید.

درست است که ما به روش‌های درمانی جدیدی برای آلزایمر نیاز داریم؛ اما روش تأیید این دارو مبتنی بر نوع ضعیف‌تر شواهد موسوم به «نشانگر جایگزین» (surrogate marker) بود که ممکن است سنت نگران‌کننده‌ای را در فرایند تأیید دارو بدعت‌گذاری کند. ازآنجاکه داروی «ادوهلم» باعث کاهش قابل‌توجهی از پلاک‌های مغزی می‌شود که نشانگر زوال عقل هستند، اداره‌ی کنترل کیفیت داروی آمریکا به این نتیجه رسید که «احتمال معقولی» وجود دارد که این دارو برای بیماران مبتلا به آلزایمر مفید است. یکی از مشکلات چنین حدس و گمان‌هایی این است که هیچ‌کس نمی‌داند آیا این پلاک‌ها واقعاً باعث بروز آلزایمرند یا فقط جزو علائم محسوب می‌شوند.

«ادوهلم» به‌عنوان اولین داروی جدید آلزایمر پس از ۲۰ سال، در حال حاضر یک شکست مفتضحانه و تمام‌عیار به حساب می‌آید. به‌طوری‌که تعداد بسیار کمی از بیماران مبتلا به آلزایمر از آن استفاده می‌کنند، فروش بایوژن بسیار ناچیز است و حداقل یکی از مصرف‌کنندگان بر اثر تورم مغزی جان خود را از دست داد. از زمان گرفتن تأییدیه، این شرکت قیمت دارو را به نصف کاهش داده و مدیر بخش تحقیقات آن به‌طور ناگهانی استعفاء کرده است.

کپی لینک

باج‌افزار

گروه هکر دارک‌ساید - باج‌افزارها

باج‌افزار (ransomware) نرم‌افزار مخربی است که هکرها با استفاده از آن فایل‌های ذخیره شده در کامپیوترهای سازمانی را رمزگذاری و غیرقابل‌دسترس می‌کنند و سپس برای بازگرداندن آن‌ها از سازمان تقاضای پول می‌کنند. بازار باج‌افزار به‌شدت داغ و پررونق است، به‌ طوری‌که طبق آمار شرکت امنیت سایبری سونیک‌وال، در سال ۲۰۲۱ بیش از ۵۰۰ میلیون حمله باج‌افزاری ثبت شده که در نوع خود بی‌سابقه است.

اما معضل باج‌افزار با حمله‌ی سایبری گروه هکری‌ای به نام دارک‌ساید‌ (DarkSide) در ۷ مه ۲۰۲۱ در مرکز توجه قرار گرفت. این گروه هکری ازطریق باج‌افزار و با سرقت اطلاعات حساس، شرکت نفتی آمریکایی کولونیال را تهدید کرده بود که این اطلاعات رمزنگاری‌شده را منتشر خواهد کرد. حمله به خط لوله‌ی نفتی کولونیال باعث کمبود بنزین و اعلام وضعیت اضطراری در آمریکا شد تا اینکه این شرکت با پرداخت ۷۵ بیت‌کوین (پنج میلیون دلار) به هکرها سعی کرد کنترل اوضاع را به‌ دست بگیرد.

اما حمله‌ی هکرها به زیرساخت‌های حیاتی آمریکا بیش از حد انتظارشان، توجه‌ها را به خود جلب کرد. به‌دنبال این حمله، اف‌بی‌آی حدود نیمی از باج پرداخت‌شده به صورت بیت‌کوین را ردیابی و ضبط کرد و دارک‌ساید هم کمی بعد در وب‌سایت خود پایان فعالیت گروه را اعلام کرد (هرچند احتمالاً فعالیت‌های خود را با نام بلک‌مَتر از سر گرفت).

در هر صورت، تا زمانی که امنیت سایبری سازمان‌ها پر از حفره باشد و افراد حاضر به پرداخت باج شوند، هکرها به این نوع حمله بسیار پردرآمد ادامه خواهند داد.

کپی لینک

توریسم فضایی

توریسم فضایی

اگر تاکنون از موزه‌ی لوور پاریس بازدید داشته‌اید یا حداقل عکس‌های آن را در اینترنت تماشا کرده‌اید، حتماً انبوه گردشگران ثروتمندی را دیده‌اید که آیفون‌های خود را به سمت تابلوی مونالیزا تکان می‌دهند، هرچند به سختی می‌توانند تابلو را تماشا کنند. حالا به لطف رونق گرفتن «توریسم فضایی»، بازدید و سلفی گرفتن از این تابلوی نقاشی معروف تنها یکی از آیتم‌های معمولی فهرست کارهای بسیار هیجان‌انگیزتری است که ثروتمندان مایلند در طول زندگی خود آن را تجربه کنند.

حالا توریسم فضایی و عکس گرفتن از خود در حالت شناور بالای سیاره‌ی زمین، لوکس‌ترین آیتم این فهرست مخصوص میلیاردرها و اطرافیان آن‌ها است. البته رفتن به فضا برای خوش‌گذرانی مقوله‌ی تازه‌ای نیست و اولین‌باری که مسافری به قصد تفریح و گردشگری با شاتل به فضا پرتاپ شد، به سال ۱۹۸۴ باز‌می‌گردد. اما در سال ۲۰۲۱، اضافه شدن نام جف بیزوس و ریچارد برانسون به فهرست گردشگران فضایی به‌شدت در شبکه‌های اجتماعی سروصدا به‌ پا کرد؛ به‌ طوری‌که بسیاری از افراد که از ثروت‌اندوزی جف بیزوس، بنیان‌گذار شرکت آمازون و ثروتمندترین فرد زنده‌ی دنیا در آن زمان دل خوشی نداشتند، برای او و ریچارد برانسون، بنیان‌گذار گروه شرکت‌های ویرجین و از میلیاردرهای مشهور، آرزو می‌کردند که سفرشان به فضا یک‌طرفه باشد!

سفر فضایی بیزوس با سفینه‌ی «نیو شپارد» ساخت «بلو اوریجین»، شرکتی که متعلق به خود او است و با هزینه‌ای حدود ۳ میلیون دلار در هر دقیقه از پایگاهی خصوصی در نزدیکی تگزاس انجام شد. اما برخلاف آرزوی برخی از کاربران اینترنتی، این سفر به خوبی‌ و‌ خوشی به پایان رسید و سفینه‌ی سومین مرد ثروتمند دنیا بعد از سفری ۱۱ دقیقه‌ای به زمین بازگشت.

شاید شما هم این ولخرجی را در شرایطی که بسیاری از مردم دنیا با فقر و گرسنگی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، کاملاً بیهوده و حتی منزجرکننده بدانید. اما وقتی از ریچارد برانسون که او هم با سفینه «یونیتی» ساخت شرکت خودش راهی فضا شد، دلیل این کار را پرسیدند، گفت:‌ «می‌خواهم میلیون‌ها کودک در سراسر دنیا درمورد امکان رفتن به فضا در آینده هیجان‌زده شوند.» به نظر می‌رسد این سفرهای پرخرج که از نظر بسیاری از ما دور ریختن پولی است که می‌توانست صرف کارهای ارزشمندتری شود، برای شرکت‌های گردشگری فضایی‌ میلیاردرها جنبه‌ی تبلیغاتی داشته باشد. انگار که با انجام این سفرها دارند به ما می‌گویند اگر زمانی موفق شدید آیتم سلفی با مونالیزا را از فهرست کارهایی که باید قبل از مرگ انجام داد، خط بزنید، می‌توانید گزینه‌ی بعدی را رفتن به فضا با سفینه‌های ساخت شرکت ما در نظر بگیرید!

کپی لینک

فیلترهای زیبایی

فیلترهای زیبایی اینستاگرام

در سالی که گذشت، فیسبوک به «متا» تغییر نام داد تا به واضح‌ترین شکل، شرط‌بندی مارک زاکربرگ بر سر آینده‌ی اینترنت و دنیاهای مجازی را به تصویر بکشد. جذابیت «متاورس» و واقعیت مجازی هم به این است که می‌توانید در این فضا هرکسی که می‌خواهید باشید و هر کاری را که دوست داشتید، انجام دهید.

اما جلوه‌ی کوچکی از این واقعیت افزوده را کاربران شبکه‌های اجتماعی نظیر اینستاگرام که تحت مالکیت «متا» است، در فیلترهای زیبایی تجربه کرده‌اند. این کاربران، به‌خصوص دختران نوجوان، به کمک این فیلترها ظاهر خود را تغییر می‌دهند؛ پوست صاف‌تر، بینی کوچک‌تر، چشم‌های درشت‌تر. این فیلترها مثل آن‌هایی که چهره‌ی کاربران را شبیه گربه یا خرگوش می‌کنند، جنبه‌ی سرگرمی ندارند؛ بلکه نوعی تصویر غیرواقعی از کاربران می‌سازند که دستیابی به آن در واقعیت غیرممکن است. به عبارت دیگر، پیامی که این فیلترهای زیبایی به کاربران نوجوان منتقل می‌کنند، این است که «خودت نباش.»

به جز اینستاگرام، اسنپ‌چت و تیک‌تاک هم از این نوع فیلترها ارائه می‌دهند و میلیون‌ها نفر هم از آن‌ها استفاده می‌کنند. هرچند متا برخی از این فیلترها را که نوجوانان را به کاهش شدید وزن یا جراحی پلاستیک ترغیب می‌کند، حذف کرده است، افشاگری که قبلاً در فیسبوک کار می‌کرد با ارائه‌ی مدارک نشان داد که اینستاگرام به کودکان آسیب می‌رساند و محیط مسومی را برای نوجوانان ایجاد کرده است. بدتر آنکه خود زاکربرگ نسبت به این موضوع آگاه بوده، اما «چون سود نجومی خود را به مردم ترجیح می‌داد»، از اِعمال تغییرات لازم برای امن‌تر کردن این فضا سر باز زده است.

در کل، فیلترهای زیبایی که ظاهر افراد را بهتر می‌کنند اما باعث ایجاد حس نارضایتی از خود می‌شوند، شروع نگران‌کننده‌ای برای تحقق متاورس به نظر می‌رسند.

کپی لینک

توکن‌های غیرقابل‌تعویض (NFT)

توکن‌های غیرقابل تعویض Bored Apes

وقتی کیانو ریوز در مصاحبه‌‌ی Verge مربوط به ماتریکس ۴، درباره‌ی NFT و «کمیابی دیجیتال» شنید، زیر خنده زد و فلسفه‌ی مالکیت چیزی را که «به‌راحتی» قابل بازتولید است، زیر سؤال برد.

Keanu Reeves doesn’t get the NFT hype either. Watch our full interview here: https://t.co/ea0NInhtBO pic.twitter.com/UuUNFMtfmf— The Verge (@verge) December 11, 2021

البته فلسفه‌ی توکن‌های غیرقابل‌تعویض (NFT) فوق‌العاده‌ است و حتی می‌توان از نگاهی دیگر، آن‌ها را در فهرست بهترین‌های تکنولوژی قرار داد. این توکن‌های منحصر‌به‌فرد در بلاک‌چین قرار دارند و می‌توانند به هر چیز قابل‌تصوری پیوند زده شوند؛ به همین خاطر، کاربردهای زیادی دارند. اما در حال حاضر، تنها کاربرد این توکن‌ها که حسابی سروصدا به‌پا کرده، به تجارت و بازار پرریسک دیگری شبیه بیت‌کوین مربوط می‌شود که ابهت این ایده‌ی بزرگ و انقلابی را به‌شدت پایین آورده است.

NFTها عمدتاً برای فروش آثار هنری دیجیتال و آیتم‌های کلکسیونی دیگر به کار‌ می‌روند تا اثری را که به این توکن پیونده خورده است، اثر «اورجینال» بنامند. در بسیاری از موارد، خریداران این آثار هیچ‌گونه گواهی مربوط به حق تکثیر دریافت نمی‌کنند و این گواهی عمدتاً نزد خالق یا فروشنده‌ی اثر باقی می‌ماند.

به‌همین‌دلیل،، این سؤال در ذهن ایجاد می‌شود که با خرید NFT و پرداخت هزاران یا حتی میلیون‌ها دلار برای آن، دقیقاً چه چیزی نصیب خریدار می‌شود؟ واقعیت این است که هیچ‌چیز. ارزش NFT ممکن است به‌شدت بالا برود و بعد با سر زمین بخورد. اگر به تاریخچه‌ی عجیب ظهور NFTها نگاهی بیندازید، متوجه می‌شوید افرادی که زودتر از دیگران در خرید کریپتوپانک‌ها شتاب کردند، در حال حاضر میلیونر شده‌اند. اما این سرنوشت هیجان‌انگیز تنها در انتظار تعداد بسیار محدودی از کاربران خوش‌شانس است و اغلب خریداران و حتی خالقان NFT به سود قابل‌توجهی دست پیدا نمی‌کنند.

کپی لینک

اپلیکیشن‌ موذی و ربات‌ جاسوس

اپلیکیشن Voila AI Artist

اگر اپلیکیشن Voila AI Artist را به خاطر نمی‌آورید و تجربه‌ کار کردن با آن را نداشته‌اید، شانس آورده‌اید. این اپلیکیشن با توانایی بی‌نظیر خود در تبدیل تصاویر سلفی به شخصیت‌های محبوب به سبک پیکسار و نقاشی‌های دوره رنسانس و کارتون‌های دوبُعدی توجه افرادی بسیاری را به خود جلب کرد؛ اما آنقدرها که به نظر می‌رسید، معصومانه نبود.

از هزینه‌ی اشتراک هفتگی ۳ دلاری آن که بگذریم، بحث حریم خصوصی به میان می‌آید که متأسفانه این روزها در بسیاری از پلتفرم‌ها به‌راحتی نقض می‌شود. همانند بسیاری از اپ‌های مشابه، Voila اجازه‌ی انتقال و ذخیره تصاویر را از کاربر می‌گیرد و با اینکه قول می‌دهد این عکس‌ها را بعد از ۲۴ تا ۴۸ ساعت حذف کند، راهی برای تأیید این موضوع وجود ندارد. همچنین، این اپلیکیشن از داده‌های کاربران برای تبلیغات هدفمند استفاده می‌کند که متاسفأنه اتفاقی نسبتاً رایج است.

اما بدتر از این‌ها، این اپلیکیشن از داده‌های شخصی کاربر بدون اجازه برای آموزش هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و دیتابیس تشخیص چهره‌اش استفاده می‌کرده است که نقض آشکار حریم شخصی است؛ هرچند این اپلیکیشن همچنان برای دانلود در اپ استور و گوگل پلی موجود است.

بحث حریم خصوصی شد؛ جا دارد از ربات خانگی استرو (Astro) آمازون نیز یاد کنیم که ۱۰۰۰ دلار از مشتری می‌گیرد تا در خانه‌ی او جاسوسی کند. این ربات با بهره‌گیری از دستیار صوتی الکسا و دوربین‌های متصل به فضای ابری در خانه می‌چرخد و همه‌چیز را زیر نظر می‌گیرد. بعید نیست مدتی بعد نیز علیه ساکنان خانه شورش کند و اپیزود یک فصل دوم سریال «عشق، مرگ و ربات‌ها» را به واقعیت تبدیل کند.

کپی لینک

ناکامی‌های شارژری اپل

اسپیکر های آیفون ۱۳ پرو مکس

اپل امسال با تراشه‌ی M1 Max و عرضه‌ی ایرپاد ۳ حضور موفقی در بازار تکنولوژی داشت، اما نمی‌توان ناکامی‌های این برند لوکس را در بخش شارژ نادیده گرفت. شارژ مگ‌سیف برای تمام محصولات اپل دردسترس نیست؛ اپل واچ همچنان با کابل مخصوص به خود شارژ می‌شود و برای شارژ سریع سری ۷ نیز لازم است از کابل جدیدتری استفاده کرد. گذشته از این موارد، بسیار عجیب بود که چرا اپل USB-C را به آیپد مینی، آیپد ایر و آیپد پرو آورد، اما حاضر نشد آیفون ۱۳ و نسخه‌های ارزان‌تر آیپد را نیز با پشتیبانی از USB-C عرضه کند. حالا که اپل با بهانه کردن دغدغه‌های زیست‌محیطی این چنین بر حذف کابل شارژ از محصولات جدیدش مصر است، چرا حاضر نشد درگاه شارژ آن‌ها را با نمونه‌‌ی استاندارد مطابقت دهد تا کاربران مجبور به خرید کابل‌های اضافی نشوند؟ جالب اینجا است که تنها آیفون USB-C که توسط یک مهندس رباتیک شخصی‌سازی شده، در حراجی eBay تقریباً ۱۰۰ هزار دلار قیمت‌گذاری شده است.

حالا که داریم تصمیمات احمقانه‌ی اپل را به باد انتقاد می‌گیریم، خوب است به نسخه‌ی 5G نسل ششم آیپد مینی اشاره کنیم که از قابلیت‌های کامل آیفون بی‌بهره مانده است و امکان برقراری تماس با آن وجود ندارد. اینکه اپل و همکاران مخابراتی‌اش قابلیت برقراری تماس را از آیپد 5G حذف می‌کنند، واقعاً جای تعجب دارد. درست است که نگه داشتن آیپد جلوی صورت برای تماس گرفتن مسخره به نظر می‌رسد؛ اما این روزها بسیاری از افراد از هدفون‌های بلوتوثی استفاده می‌کنند و واقعاً دلیلی نداشت اپل، آیپد مینی نسخه 5G را بدون قابلیت تماس عرضه کند.

کپی لینک

متاورس

متاورس - واقعیت افزوده و واقعیت مجازی

کمی بالاتر درباره‌ی فیلترهای زیبایی به‌عنوان اولین قدم‌های اشتباه برای ورود به متاورس صحبت کردیم، اما خود ایده‌ی متاورس نیز به شکلی که در حال حاضر برای آن تبلیغ می‌شود، نگران‌کننده است.

متاورس پیوند جهان فیزیکی با زندگی دیجیتال، دنیای آواتارها و به اعتقاد بسیاری، نسل بعدی اینترنت است و به خودی خود، مفهوم چندان ترسناکی به نظر نمی‌رسد. همین حالا هم داریم به نوعی زندگی در متاورس را تجربه می‌کنیم، چراکه بخش بزرگی از زندگی ما کاملاً دیجیتال شده است.

اما پیش‌قدم شدن شرکت بدنامی مثل فیسبوک برای شکل دادن به متاورس که سابقه‌ی درخشانی در حفظ اطلاعات شخصی کاربر و امنیت و سلامت او ندارد، بسیاری را نگران کرده است. فیسبوک در حالی‌که زیر بار سنگینی از رسوایی‌ها و افشاگری‌ها خم شده بود، ناگهان اعلام کرد می‌خواهد برندش را به «متا» تغییر دهد و از این پس به جای شبکه اجتماعی، به‌عنوان یک شرکت متاورسی شناخته شود.

وقتی فیسبوک، ببخشید «متا»، از متاورس حرف می‌زند، جایی را متصور می‌شود که افراد به صورتشان عینک‌های ویژه می‌زنند و حواس پنجگانه‌شان را با نسخه‌های دیجیتالی جایگزین می‌کنند؛ به‌‌عبارتی، واقعیت را کنار گذاشته و دنیاهای جایگزینی را که به دست امپراتوری‌های سیلیکون ولی ساخته شده، در آغوش می‌گیرند. اما در این بین، شرکت‌های دیگری چون نیانتیک، سازنده‌ی بازی پوکمون‌گو، معتقدند متاورس واقعی نه بر پایه‌ی واقعیت مجازی، بلکه مبتنی‌بر واقعیت افزوده خواهد بود؛ به‌طوری‌که انسان‌ها همچنان در دنیای فیزیکی زندگی می‌کنند با این تفاوت که اشیای هولوگرامی به آن اضافه می‌شوند.

آن‌هایی که واقعیت افزوده را به واقعیت مجازی ترجیح می‌دهند، معتقدند این مدل متاورس خطر کمتری دارد چون انسان‌ها را به‌طور کامل از دنیای فیزیکی جدا نمی‌کند. اما در حال حاضر، آینده‌ی جدال بیگ‌تک‌ها بر سر متاورس و سرنوشت ما کاربران عادی در این کشمکش‌ها مشخص نیست.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات