کنسولهای دستی اندرویدی؛ آیندهی صنعت گیمینگ یا مدی زودگذر؟
اگرچه تولد سری جدید کنسولهای بازی بهندرت روی میدهد، بهنظر میرسد روزهای حاضر ایام خوشیمنی بوده است؛ چراکه شاهد معرفی دو کنسول دستی گیمینگ جدید از لاجیتک و ریزر به نامهای Logitech G Cloud و Razer Edge 5G بودهایم.
درحالیکه این دستگاهها و حتی سیستمهای دستی شبیهساز مشابهی مثل AYN Odin تفاوتهایی با هم دارند، همهی آنها از تراشهی اسنپدراگون کوالکام و سیستمعاملهای مبتنی بر اندروید و طراحی سختافزاری مشابهبا کنسول سوییچ استفاده میکنند. هرچند دستگاههای مذکور امکان اجرای بازیهای اندرویدی را با اتکا به سختافزارهای داخلیشان دارند، تمرکز اصلی آنها استریمکردن نسخههای قابلحمل کنسولها و بازیهای رایانهای حرفهای ازطریق سرویسدهندگان بازیهای ابری یا قابلیتهای استریم خانگی است.
هنوز دربارهی چنین دستگاههایی که بهطور ویژه برای اجرای بازیهای میزبانیشده در سرورها یا پلتفرمهای راهدور طراحی شدهاند نمیتوان قضاوت دقیقی داشت و مشخص نیست که در رسیدن به اهدافشان و بالابردن تقاضا در بازار موفق میشوند یا خیر. بااینحال، فعلاً چارهای نداریم جز مقایسهکردن طراحی سختافزاری این کنسولهای جدید با آخرین تلاشها برای ساختن گروه جدیدی از کنسولهای گیمینگ که جدیترینشان «میکروکنسولها» بودند.
شباهتها
اگر اوایل دههی ۲۰۱۰ ارتباط زیادی با بازار بازیهای ویدئویی نداشتهاید، احتمالاً در جریان تبوتاب میکروکنسولها نیستید که در آن زمان سروصدای زیادی در صنعت گیمینگ بهپا کردند. داستان از سال ۲۰۱۲ با موفقیت پروژهی سرمایهگذاری جمعی Ouya شروع شد که بهمرور به برندهای ریشهداری مثل سونی، انویدیا؛ اپل، آمازون و مَد کَتز نیز سرایت کرد و پای آنها را یکی یکی به بازار باز کرد.
شعار تمام محصولات یکسان بود: وقتی میشود با ۱۰۰ تا ۲۰۰ دلار و خرید میکروکنسول تجربهی مناسبی از اجرای بعضی از بازیهای محبوب تلویزیونی و کامپیوتری داشت، چرا ۴۰۰ دلار هزینهی خرید کنسول کنیم؟ اما مشکل آنجا بود که گیمرها همهی بازیها را آن هم با حداکثر کیفیت و قدرت ممکن میخواستند.
متأسفانه بازیها و عناوین محبوب پورتشده برای میکروکنسولها نتوانستد جایگزین تجربهی اجرای بازیها روی کنسولهای گرانقیمت و قدرتمندی مثل پلیاستیشن و ایکس باکس شوند و عنوانی جدید و اختصاصی نیز برای آنها در کار نبود. پس از مدتی مشخص شد که گیمرها ترجیح میدهند با پرداخت هزینهی بیشتر از کنسولهای قویتر استفاده کنند و محبوترین بازیها را روی دستگاههای بزرگتر تجربه کنند.
شباهت میکروکنسولها به تب کنسولهای دستی استریمینگ امروزی انکارناشدنی است. بازهم شرکتهای نهچندان باسابقه در صنعت بازی در حال توسعهی دستگاههای جدید و ارزانقیمت مبتنیبر اندروید هستند که ادعا میکنند قادرند برخی از نسخههای بعضی از بازیهای موجود روی کنسولهای قویتر را بهشکل مناسب اجرا کنند. بازهم سختافزار، کالایی تعویضشدنی محسوب میشود و هیچ خبری از عناوین اختصاصی جذاب برای متقاعدکردن گیمرهای شکاک برای همراهی با این موج وجود ندارد.
آیا تاریخ صنعت بازی درحال تکرار شدن است؟
تفاوتها
برخلاف شباهتهای ذکرشده، تفاوتهای مهمی بین کنسولهای دستی استریمینگ و میکروکنسولها وجود دارد که میتواند آنها را از هم متمایز کند. بزرگترین تفاوت را باید در حملپذیری دانست؛ درحالیکه میکروکنسولها اندازهی مشابهی با کنسولهای معمولی داشتند و هر دو از نمایشگر تلویزیون استفاده میکردند، کنسولهای دستی مدعیاند که میتوانند تجربهی بازی مشابهی با کنسولهای معمولی را در کف دستان شما ارائه کنند. همین مزیت کاربردهای متعددی برای کنسولهای دستی ایجاد میکند و میتوان در دستشویی و اتاق خواب و حتی روی مبل هنگامی که کودکتان کارتون تماشا میکند از آنها استفاده کنید؛ قابلیتی که کنسولهای وابسته به تلویزیون توان رقابت با آن را ندارند.
استریمکردن یکی دیگر از تفاوتهای مهم است. درحالیکه ایدهی استریمکردن بازیها در میکروکنسولها حتی از یک دههی پیش و در دستگاههایی مثل RIP OnLive وجود داشت، بازار در سالهای اخیر غنیتر شده است. درحالحاضر سرویس استریم Game Pass مایکروسافت در بازار پیشتازی میکند و رقبایی مثل Stadia گوگل و GeForce Now انویدیا و Luna آمازون امکان دسترسی گسترده به صدها عناوین برتر بازی روی دستگاههای حملشدنی ارزان را فراهم کردهاند. همچنین، اگر کامپیوتر گیمینگ یا کنسول مدرنی در خانه داشته باشید، با قابلیت استریم در منزل میتوانید بهراحتی از کنسولهای دستی برای بهرهمندی از کل عناوین موجود روی آنها بهره ببرید.
مطمئناً هنگام استریم بازی باید با کیفیت کمتر تصویر و تأخیر بیشتر ورودی کنار آمد؛ ولی این موارد نیز با افزایش سرعت اینترنت بهتدریج کمرنگتر میشوند؛ شاید به همین دلیل است که ریزر استفاده از اتصال 5G را در کنسول دستیاش ترجیح داده و از مودم وای فای در آن استفاده نکرده است. درهرصورت، بهنظر میرسد حداقل بخشی از بازار گیمینگ توان کنارآمدن با محدودیتهای کنسولهای دستی را با آرزوی تجربهی جدیدترین عناوین حرفهای روی دستگاهی حملشدنی دارد.
کنسولهای دستی جدید ممکن است برگ برندهی دیگری نیز داشته باشند که همان شبیهسازی است. اگرچه بعضی از میکروکنسولها در گذشته از شبیهسازهای جانبی استفاده میکردند، نوع و عملکرد آنها با هم یکسان نبود و گاهاً نصب اولیهی آنها فرایندهای پیچیدهای داشت. اما کنسولهای دستی مبتنیبر اندروید امروزی میتوانند از گسترهی وسیعی از شبیهسازها و بازیهای قدیمی بهره ببرند.
محصولات کوچک و تخصصی مثل AYN Odin و سری حملشدنی Anbernic مستقیماً به قابلیت مذکور تکیه دارند و بهعنوان کنسولهای حملشدنی مخصوص بازیهای قدیمی وارد بازار شدهاند. کنسولهای دستی اندرویدی امروزی، صرفنظر از اهداف بازاریابیشان، باید توانایی استریم بازیهای جدید و اجرای بازیهای قدیمی شبیهسازیشده را بدون دردسر داشته باشند. شاید این ترکیب بتوانند اکسیر جذابی برای بقای آنها باشد.
رقابت
با درنظرگرفتن تمامی مزایا گفتهشده میتوان امیدوار بود کنسولهای استریمینگ دستی جایی خالی در بازار گیمینگ پیدا کنند؛ کاری که میکروکنسولهای منقرضشده هیچگاه موفق به انجام آن نشدند. باوجوداین، دستگاههای استریم جدید نیز با رقبایی مواجهاند که ممکن است بازار محدودتری را برایشان رقم بزند.
شاید سرسختترین حریف کنسولهای دستی گیمینگ همان گوشی هوشمندی باشد که اکنون در جیب شما است. گوشیهای هوشمند علاوهبر امکان ایفاینقش بهعنوان کنسول دستی با اجرای سرویسهای استریم ذکرشده و نرمافزارهای شبیهسازی، میتوانند برای برقراری تماس و تصویربرداری حرفهای بهکار گرفته شوند. همچنین، درحالیکه گوشیهای هوشمند از دکمههای فیزیکی موجود در کنسولهای دستی بیبهرهاند، میتوان با محصولاتی مثل دستهی ۱۰۰ دلاری Kishi ریزر یا حتی دستههای پلاستیکی ارزانقیمت که ازطریق بلوتوث به دستههای کنسول فعلی متصل میشوند مشکل مذکور را بهراحتی حل کرد.
افزونبراین، رقبایی وجود دارند که از قابلیتهای بیشتری از استریمینگ و شبیهسازی مبتنیبر اندروید برخوردارند. استیم دِک یکی از مشهورترین کنسولهای مذکور است که با پشتیبانی از دانلود هزاران بازی موجود در استیم، کاربر را از استریم بینیاز میکند و حتی امکان اجرای شبیهسازها را دارد. دستگاههای حملشدنی متمرکز بر استریمینگ در زمینههایی مثل وزن و عمر باتری و کیفیت صفحه توانایی رقابت با استیم دک را دارند؛ ولی پیشنهاد ۴۰۰ دلاری استیم برای خرید لپتاپهای گیمینگ حملشدنی مناسب میتواند شوق خرید دستگاههای اندرویدی سبک و کمقدرت را کاهش دهد.
کنسول پرفروش نینتندو سوییچ نیز با قیمت مناسب ۳۰۰ دلاریاش سایهای سنگین بر سر رقبا انداخته است. حتی پس از فروش ۱۰۰ میلیون دستگاه، هنوز هم افت چشمگیری در فروش سوییچ دیده نشده است؛ بنابراین، شاید کنسولهای استریم دستی جدید فضایی برای رقابت پیدا نکنند. ناگفته نماند که کنسولهای دستی استریمینگ ممکن است بازار کاملاً متفاوتی را هدف گرفته باشند؛ زیرا کنسول سوییچ در زمینهی استریمینگ و شبیهسازی داخلی حرفی برای گفتن ندارد.
باوجود رقابت سنگین موجود، بعید نیست تولیدکنندگان بیشتری از لاجیتک و ریزر پیروی کرده و کنسولهای دستی اندرویدی اختصاصیشان را در آیندهی نزدیک روانهی بازار کنند.