پشتصحنهی تصاحب اکتیویژن: شم اقتصادی اسپنسر و لابی یک میلیارد دلاری اسمیت
بیست ماه گذشت و سرانجام روزی که مایکروسافت برای بهثمر رسیدنش دستکم ۶۹ میلیارد دلار خرج کرده بود، فرا رسید. قرارداد تصاحب اکتیویژن بلیزارد، ناشر بازیهای محبوب Call of Duty و Diablo از سد کمیسیون فدرال تجارت آمریکا و سازمان رقابت و بازارهای بریتانیا (CMA) گذشت تا با نهاییشدنش، بزرگترین تصاحب شرکتی در تاریخ فعالیت مایکروسافت را رقم بزند.
قراردادی که از نظر ابعاد معامله، ریختوپاشی حیرتانگیز برای شرکتی محسوب میشود که گیمینگ جزو کسبوکار اصلیاش نیست، ممکن بود بهخاطر نگرانیهای ضدرقابتی، به عذابآورترین کابوس مایکروسافت تبدیل شود؛ اما حالا با نهایی شدن قرارداد، شرکت اکتیویژن بلیزارد عضوی از خانوادهی پرجمعیت مایکروسافت است و قرار است ردموندیها را به قول خودشان به «سومین شرکت بزرگ صنعت بازی» پس از تنسنت و سونی تبدیل کند.
تصاحب اکتیویژن ریختوپاشی حیرتانگیز برای مایکروسافت بود
تا پیش از تصاحب اکتیویژن بلیزارد، گیمینگ بخش بسیار کوچکی از امپراتوری مایکروسافت بود؛ بهطوریکه درآمد مایکروسافت از این بخش تنها ۷٫۳ درصد از کل فروش این شرکت را در سال مالی اخیر تشکیل میداد. از آن سو، ایکسباکس مدتها است پشت پلیاستیشن و نینتندو سوییچ گیر کرده و در صنعت بازیهای موبایلی هم حضور چندانی ندارد.
مایکروسافت با تصاحب اکتیویژن بلیزارد قصد داشت تمام این موانع را از سر راه کنار بزند و به ادعای خودش، رقابت در بازار گیمینگ را همانطوری که نهادهای رگولاتوری میپسندند، تقویت کند. اما ماجرای این تصاحب ۶۹ میلیارد دلاری طبق برنامه پیش نرفت و مایکروسافت یکباره سد غولپیکر جدیدی را در قامت نهادهای رگولاتوری دربرابر تحقق رویاهای خود دید.
این ماجرا آنقدر به درازا کشیده شد تا بسیاری به این نتیجه برسند فاتحهی تصاحب اکتیویژن بلیزارد خوانده است. اما در کمال شگفتی، قرارداد بالاخره نهایی شد. پشت صحنهی این پیروزی هم دو نفر نقش بسیار پررنگی داشتند؛ برد اسمیت، رئیس مایکروسافت با لابی یک میلیارد دلاری و رویکرد سیاستمدارانهاش و فیل اسپنسر، رئیس ایکسباکس که شم فوقالعادهای در پیدا کردن تصاحبهای پولساز دارد.
برد اسمیت؛ کسی که چهرهی قلدر مایکروسافت را تلطیف کرد
همه چیز با برد اسمیت شروع شد.
اسمیت سال ۲۰۰۲ سمت مشاور حقوقی ارشد مایکروسافت را برعهده گرفت و در سال ۲۰۱۵ به ریاست رسید. او موفق شد پس از سالها تلاش، چهرهی پرخاشجویانهی مایکروسافت در تعامل با نهادهای رگولاتوری را به چهرهای آشتیجویانه تبدیل کند. شاید بتوان گفت نهایی شدن قرارداد اکتیویژن نقطهی اوج بیش از دو دهه تلاش اسمیت برای اصلاح چهرهی شرکتی بود که امپراتوری چند تریلیوندلاریاش با آجرهای انحصارگرایی بنا نهاده شده بود و زمانی در دنیای تکنولوژی بهعنوان «بزرگترین قلدر محل» شناخته میشد.
اسمیت چهرهی پرخاشجویانه مایکروسافت را به چهرهای آشتیجویانه تبدیل کرد
اسمیت زمانی بهعنوان مشاور ارشد مایکروسافت مشغول بهکار شد که این شرکت بهخاطر انحصارگرایی در بازار سیستمعامل، نزدیک بود از سمت وزارت دادگستری ایالات متحده مجبور به جداسازی واحد سیستم عامل از سایر محصولات نرمافزاری خود شود.
با روی کار آمدن اسمیت، رویکرد مایکروسافت ۱۸۰ درجه تغییر کرد. اسمیت بهجای پافشاری روی مواضع حقبهجانبانه، بر مصالحه و نیاز به شفافتر بودن با رگولاتورها تاکید داشت. او همچین تغییراتی را در رویهی کسبوکار مایکروسافت ایجاد کرد تا پیش از اینکه سروصدای رگولاتورها بلند شود، هر انتقاد مربوط به رفتارهای ضدرقابتی را در نطفه خفه کند.
اما اسمیت صرفا به روی خوش نشاندادن به سازمانهای رگولاتوری بسنده نکرد و مایکروسافت را به سمتی سوق داد تا با تعامل با دولتها، اعتمادسازی کند و شانسش را برای شنیده شدن در مواقعی که منافع تجاریاش به چالش کشیده شده، بالا ببرد.
مسئله اینجا است که مایکروسافت برای عبور دادن توافق اکتیویژن از مرز قوانین ضدرقابتی، باید در سه جبهه مبارزه میکرد و پیروز میشد؛ دولت آمریکا، قانونگذاران بریتانیا و رگولاتورهای اتحادیه اروپا. این مورد آخری سالها به مایکروسافت بهخاطر رفتارهای انحصارگرانهاش بیاعتماد بود و اگر ۲۰ سال تلاش اسمیت نبود، بعید میدانم تصاحب اکتیویژن هرگز نهایی میشد. رفتار دیپلماتیک اسمیت باعث شد نهادهای رگولاتوری اتحادیهی اروپا دستکم به حرفهای مایکروسافت گوش دهند؛ موضوعی که فوقالعاده پراهمیت است و مطمئنا ۱۵ سال پیش ممکن نبود.
دستگاه لابی مایکروسافت سالی یک میلیارد دلار خرج دارد
نهایی شدن قرارداد اکتیویژن بلیزارد نمایشی چشمگیر از قدرت دستگاه حقوقی، تدبیرگری و نفوذ مایکروسافت بود که اجرای آن بیش از یک میلیارد دلار در سال هزینه روی دست این شرکت میگذارد. بله، درست خواندید؛ یک میلیارد دلار در سال!
جالبتر اینکه این یک میلیارد دلار مربوط به هزینههای دفتر نمایندگی مایکروسافت در سازمان ملل است؛ اینبار هم درست خواندید. به گزارش فایننشال تایمز، مایکروسافت در سازمان ملل دفتر نمایندگی دارد و ولادیمیر زلنسکی، رییسجمهور اوکراین اولین مقام دولتی بود که برای تشویق مایکروسافت به سرمایهگذاری در کشورش، از این دفتر بازدید کرد.
درواقع، مایکروسافت یکی از بزرگترین ارتشهای دیپلماسی سازمانی را در اختیار دارد که شامل سیاستگذارانی است که روی هر چیزی که فکرش را بکنید، از تعیین قوانین برای هوش مصنوعی گرفته تا حفاظت از انتخابات و مقابله با جنگ سایبری علیه کشورهای مستقل کار میکنند. حتی گفته میشود چیزی حدود دو هزار «حرفهای» در حوزهی سیاستگذاری و دیپلماسی مایکروسافت به اسمیت گزارش کار میدهند.
مایکروسافت در سازمان ملل دفتر نمایندگی دارد
اسمیت با معرفی خود بهعنوان سفیر غیررسمی صنعت تکنولوژی، مایکروسافت را به جایگاهی رساند که بسیاری از غولهای دنیای فناوری از آن بیبهرهاند و بیشک، بدون تلاشهای ۲۰ سالهی او، تصاحب اکتیویژن هرگز نمیتوانست از سد قوانین ضدرقابتی دنیا رد شود.
بهگفتهی یکی از مدیران سابق مایکروسافت، «قانونگذاران به شما مجوز نمیدهند، اما به حرفتان گوش میدهند. مهم این است که صدایتان برای آنها اعتبار داشته باشد.» و صدای مایکروسافت بهلطف دستگاه لابی یک میلیارد دلاری برد اسمیت، اعتبار زیادی برای سازمانهای رگولاتوری دنیا داشت.
فیل اسپنسر؛ گیمری محبوب با شم اقتصادی فوقالعاده
هنگامیکه فیل اسپنسر سکان مدیریت ایکس باکس را در سال ۲۰۱۴ به دست گرفت، با ساتیا نادلا که او هم به تازگی به مدیرعاملی مایکروسافت منصوب شده بود، داشتند به این فکر میکردند که آیا اصلا منطقی است مایکروسافت به سرمایهگذاری در ایکسباکسی که در شرف شکست از سونی بود، ادامه دهد یا خیر.
اما کمتر از ده سال بعد، اسپنسر و ایکسباکس در کانون بزرگترین و پرخرجترین تصاحب مایکروسافت قرار گرفتند. با نهایی شدن قرارداد اکتیویژن، مایکروسافت نشان داد گیمینگ نهتنها دیگر برایش علامت سوال نیست، بلکه برای آیندهی شرکت کاملا حیاتی است.
واقعیت این است که هرچه مایکروسافت به بازار سیستم عامل پیسی و نرمافزارهای بهرهوری چیره است، در دنیای بازیهای ویدیویی حتی پس از ۲۰ سال تلاش و مبارزه به پای سونی نرسیده. اسپنسر متوجه شد که فهرست بازیهای ایکسباکس و عناوین گیمپس اصلا در حدی نیست که بتواند با سونی دربیفتد و پیروز رقابت شود. برای همین پیشنهاد تصاحب اکتیویژن بلیزارد را مطرح کرد.
اسپنسر نقاط قوت اکتیویژن بلیزارد را در بوقوکرنا کرد و در پیشبرد این معامله نقشی کلیدی داشت. او سالها بود با بابی کوتیک، مدیرعامل اکتیویژن رابطهی صمیمی داشت، حتی زمانی که شرکتهایشان لحظات پرتنشی را در ارتباط با یکدیگر تجربه میکردند.
در نوامبر ۲۰۲۱، اسپنسر سراغ کوتیک رفت و گفت مایکروسافت علاقهمند است دربارهی فرصتهای همکاری استراتژیک بین دو شرکت صحبت کند؛ آن هم فقط سه روز پس از آنکه والاستریت ژورنال در گزارشی نوشت کوتیک به هیئت مدیرهی خود دربارهی آزار و اذیت جنسی گسترده علیه کارمندان اکتیویژن چیزی نگفته است. سهام اکتیویژن کمی پس از این گزارش ۱۱ درصد سقوط کرد.
اسپنسر از کوتیک پرسید آیا مایل است با نادلا صحبت کند و کوتیک موافقت کرد. این دو مدیرعامل روز بعد با هم صحبت کردند و نادلا از علاقهی مایکروسافت به خرید اکتیویژن پرده برداشت. حدود دو ماه بعد، دو شرکت قصد خود را به ادغام اعلام کردند.
برای اینکه به نقش حیاتی فیل اسپنسر در تصاحب اکتیویژن بلیزاد پی ببرید، باید بیش از هرچیز دربارهی بکگراند و خصوصیات اخلاقی او بدانید.
اسپنسر در سال ۱۹۸۸ بهعنوان کارآموز توسعهی نرمافزار وارد مایکروسافت شد. دو سال بعد، پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه واشنگتن با مدرک لیسانس در رشتهی ارتباطات فنی و علمی، بهعنوان برنامهنویس تماموقت در مایکروسافت مشغول به کار شد. آن روزها، اسپنسر روی محصولاتی مثل Encarta و Microsoft Money و Microsoft Works کار میکرد.
در روزهای اولیهی ایکسباکس، اسپنسر مدیریت یک استودیوی بازیسازی داخلی را بهعهده داشت و در سال ۲۰۰۸ تمام استودیوهای مایکروسافت زیر نظر او مدیریت میشدند. در سال ۲۰۱۴ پس از عرضهی کنسول ایکسباکس وان و انتصاب نادلا بهعنوان مدیرعامل، اسپنسر مسئولیت بخش ایکسباکس را بهعهده گرفت.
حتی دشمنان ایکسباکس هم اسپنسر را دوست دارند
فیل اسپنسر در صنعت بازیهای ویدیویی فرد بسیار محبوبی است و حتی دشمنان سرسخت ایکسباکس هم او را دوست دارند. کمتر پیش میآید فردی که از دل شرکتهای بزرگ فناوری بیرون آمده، تا این حد بین مردم محبوب باشد. بسیاری از گیمرها اسپنسر را از خودشان میدانند، چون اسپنسر عاشق بازی است و حتی نام کاربری اکانت ایکسباکس لایو خود را در اختیار عموم مردم قرار داده است. او در مجموع حدود ۱۵ ساعت در هفته مشغول بازی است و علاقهی خاصی به بازی Banjo-Kazooie و Halo Infinite دارد. سال ۲۰۲۱ هم استریمی از بازی Destiny 2 در توییچ پخش کرد.
البته محبوبیت اسپنسر دلایل دیگری هم دارد؛ مثلا قابلیت Backward Compatibility را دوباره به اکوسیستم ایکسباکس آورد. سرویس اشتراکی گیمپس را معرفی کرد. در دوران مدیریت او، کنترلر ایکسباکس برای افرادی با ناتوانیهای خاص عرضه شد و پروژهی کلاد گیمینگ xCloud را راهاندازی کرد. او همیشه در تلاش است تا قابلیت کراسپلی را برای بازیها عملی کند و معتقد است درعین حفظ رقابت بین مایکروسافت، سونی و نینتندو، نباید با انحصاری کردن آثار خود، به گیمرها آسیب رساند. بیخود نیست وقتی فیل اسپنسر میگوید «وقتی همه بازی کنند، همه میبریم»، کمتر کسی ممکن است به صداقت جملهی او شک کند.
فیل اسپنسر: وقتی همه بازی کنند، همه میبریم
اما اسپنسر به جز گیمر بودن، شم فوقالعادهای هم در کشف عناوین پولساز دارد؛ مثل تصاحب ۲٫۵ میلیارد دلاری Mojang، توسعهدهندهی بازی بسیار پرفروش ماینکرفت در سال ۲۰۱۴ یا تصاحب ۸٫۱ میلیارد دلاری ZeniMax Media، ناشر بازیهای Doom و Fallout در سال ۲۰۲۱.
وقتی مایکروسافت Mojang را تصاحب کرد، همه انتظار داشتند محبوبترین بازی جهان، انحصاری شود تا از این طریق گیمرهای بیشتری به خرید کنسول ایکسباکس روی بیاورند؛ اما در کمال تعجب، اسپنسر اعلام کرد ماینکرفت روی تمام پلتفرمها در دسترس خواهد بود. وقتی سونی نگرانی خود را از انحصاری شدن ماینکرفت مطرح کرد، اسپنسر در جواب گفت: «چرا باید اثری را که مردم عاشق تجربه کردنش روی پلیاستیشن هستند، از آنها بگیرم؟»
اسپنسر ویژگی اخلاقی خوب دیگری هم دارد؛ او بسیار فروتن است و به دستاوردهای دیگران اهمیت میدهد. وقتی از او پرسیدند چطور رییس ایکسباکس شد، گفت تنها دلیلی که او ریاست بخش گیمینگ مایکروسافت را بهعهده گرفت این بود که افراد زیادی از این بخش دست کشیده بودند، اما او هنوز آنجا بود و به آیندهی ایکسباکس امید داشت.
وقتی هم از اسپنسر خواسته شد در مراسمی به مناسبت بیستمین سالگرد عرضهی نسل اول ایکسباکس در سال ۲۰۲۱ سخنرانی کند، نپذیرفت و گفت ترجیح میدهد تمرکز رویداد بهجای او روی رابی باخ که تا سال ۲۰۱۰ بخش سرگرمی و دستگاه مایکروسافت را اداره میکرد و جف هنشاو، یکی از بنیانگذاران ایکسباکس باشد.
بسیاری از افراد، فیل اسپنسر را فرشتهی نجات ایکسباکس میدانند؛ بهگفتهی مت بوتی، مدیر استودیوهای ایکسباکس، فیل اسپنسر در مرکز تمام اتفاقاتی است که در ایکس باکس رخ میدهد.
او همیشه درمورد اینکه برند ایکسباکس به کجا باید برسد، فکر میکند. کاملا شبیه بازیکن شطرنجی که همیشه برای قدمهای بعدی خود برنامه دارد. فقط کافی است به او و طرز فکرش اعتماد داشته باشید.- مت بوتی، مدیر استودیوهای ایکسباکس
جمعبندی: تصاحبی که ۱۵ سال پیش ممکن نبود
زمانیکه هنوز هیچ شرکت دیگری با قوانین ضدرقابتی آمریکا گلاویز نشده بود، مایکروسافت نزدیک بود در سال ۱۹۹۸ بهخاطر انحصارگرایی در بازار سیستمعامل با حکم وزارت دادگستری از هم بپاشد. ردموندیها از این فاجعه جان سال بهدر بردند، اما بهشدت آسیب دیدند و مجبور به پرداخت غرامت و از دست دادن امتیازهای زیادی شدند.
در این شرایط بود که برد اسمیت سکان مشاور ارشد حقوقی مایکروسافت را بهعهده گرفت و در دو دههی گذشته چنان چهرهی این شرکت را نزد سازمانهای رگولاتوری دنیا تلطیف کرد تا از تیر رس قوانین ضدرقابتی که دامن گوگل، اپل، متا و آمازون را گرفته بود، در امان بماند.
بسیاری حالا مایکروسافت را به این چشم نگاه میکنند که از اشتباهش درس گرفته و بهاندازهی کافی مجازات شده است؛ حتی قانونگذارانی که معمولا به انتقاد از شرکتهای بزرگ فناوری اشتیاق دارند، به تصاحب اکتیویژن بلیزارد دید مثبتی داشتند و با اتکا به وعدههای مایکروسافت، میگفتند این تصاحب بهجای آسیب، باعث تقویت رقابت خواهد شد.
اگر فیل اسپنسر نبود، بهاحتمال زیاد تصاحب اکتیویژن بلیزارد توسط مایکروسافت هرگز مطرح نمیشد. و اگر برد اسمیت نبود، این تصاحب هرگز نمیتوانست از سد قوانین ضدرقابتی دنیا رد شود. حال باید دید آیا اعتماد دنیا به مایکروسافت تصمیم درستی بوده است یا خیر.