همه چیز درباره ماهیت گروه خونی و نقش آن در بدن انسان (بخش دوم)
در بخش اول از گزارش گروههای خونی و ماهیت آنها به تشریح پژوهشهای آغازین در این زمینه پرداختیم. اکنون در بخش دوم از گزارش به چگونگی کشف گروههای خونی و برخی حدسها بعضا نادرست در مورد آنها پرداخته شده است.
لندشتینر نمیدانست چه چیزی بهطور دقیق یک گروه خونی را از گروه دیگر متمایز میکند. دانشمندان نسلهای بعد از وی اما پی بردند که سلولهای قرمز خونی در هر نوع از این گروههای خونی، با مولکولهای متفاوتی در سطحشان آرایش یافتهاند.
برای مثال در گروه خونی A، سلولهای خونی این مولکولها را در دو مرحله میساختند؛ همانند دو طبقهی یک خانه. طبقهی اول به نام آنتیژن H شناخته میشود. روی طبقهی اولسلولهای طبقهی دوم را بنا میکنند که ما آن را به نام آنتیژن A میشناسیم.
افرادی که دارای گروه خونی B هستند، طبقهی دوم خانهی مورد مثال را به شکل دیگری میسازند. در افراد گروه خونی O، خانه بهصورت یکطبقه ساخته میشود و در نتیجه تنها به ساخت آنتیژن H بسنده میشود و فرایند ساخت ادامه نمییابد.
سیستم ایمنی بدن هر فردی با گروه خونی آن فرد سازگار میشود. اگر افراد در طی انتقال خون، خون اشتباه دریافت کنند، در این صورت سیستم ایمنی بدنشان یک پاسخ شدید به این وضعیت نشان میدهد و خون واردشده به بدن را بهعنوان یک عامل تهاجمی در نظر میگیرد.
در اینجا تنها یک استثنا وجود دارد و آن گروه خونی O است. همانطور که گفتیم، این گروه تنها دارای آنتیژن H است که در سایر گروههای خونی نیز حضور دارد. چنین خونی برای افراد با گروه خونی A یا B نیز سازگار به نظر میرسد و همین امر موجب شده است تا افراد دارای گروه خونی O بهعنوان اهداکنندهی عمومی خون در نظر گرفته شوند و از اینرو خون آنها برای مراکز انتقال خون بسیار ارزشمند تلقی میشود.
لندشتینر، دستاوردهای آزمایش خود را در قالب یک مقالهی کوتاه و مفید در سال ۱۹۰۰ ارائه داد. او با اندکی چشمپوشی از حقیقت اینچنین نتیجه گرفته بود:
باید یادآوری شود که مشاهدههای گزارششده ممکن است در توضیح پیامدهای درمانشناسانهی فرایندهای انتقال خون مفید باشند.
یافتهی لندشتینر راه را بهسوی فرایند انتقال خون از نوع ایمن و با مقیاس وسیع در جهان هموار کرد. کارهای او به حدی ارزشمند بود که امروزه نیز بانکهای انتقال خون از روش تودهسنجی سلولهای خونی مورد استفاده توسط او بهعنوان یک آزمون سریع و قابل اعتماد برای بررسی گروههای خونی استفاده میکنند.
اما همانند هر یافتهی علمی دیگری، لندشتینر با پاسخ دادن به یک سؤال، سؤالهای دیگری پیش روی ما گذاشت. سؤال این بود که دلیل وجود گروههای خونی چیست؟ و اینکه چرا باید سلولهای قرمز خونی در ایجاد ساختارهای مولکولیشان با یکدیگر ناسازگار باشند؟ چرا افراد مختلف دارای ساختارهای مولکولی متفاوتی بودند؟
پیدا کردن پاسخهای علمی مستدل برای این سؤالها دشوار بود. اما در همان زمان، برخی از توضیحهای غیرعلمی ارائه شدند که اتفاقا در بین برخی مردم محبوبیت هم پیدا کردند.
در سال ۱۹۹۶، یک کیادرمانگر (کسی که بهجای دارو و جراحی سعی در انجام درمانهای طبیعی دارد) به نام پیتر دامادو چنین استدلال کرد که ما باید غذاهایمان را بسته به گروه خونیمان انتخاب کنیم تا به این ترتیب با میراث تکاملی خودمان سازگاری بهتری پیدا کنیم. او همچنین ادعا کرد که گروههای خونی به نظر میرسد که در برهههای حیاتی در مراحل توسعهی انسان به وجود آمده باشند.
بر پایهی گفتههای دامادو، گروه خونی O در نیاکان ساکن در آفریقای انسانها شکل گرفته است و گروه خونی A در آغاز عصر کشاورزی به وجود آمده و گروه خونی B در بازهای بین ۱۰ هزار تا ۱۵ هزار سال پیش در ارتفاعات هیمالیا ایجاد شده است. وی همچنین استدلال کرد که گروه AB یک گروه خونی مدرن تلقی میشود و حاصل ترکیبی از گروههای A و B است.
دامادو در ادامه و با اتکا به مفروضات فوق، به این نتیجه رسید که گروه خونی ما، تعیینکننده نوع غذایی است که ما باید بخوریم. برای نمونه فردی با گروه خونی A که به گفتهی دامادو مبتنی بر دورهی کشاورزی است، میبایست گیاهخواری را انتخاب کند.
افرادی با گروه خونی O که ریشهی وابسته به شکار و قاره آفریقا را دارند، بهتر است دارای رژیم غذایی سرشار از گوشت باشند و از خوردن لبنیات و غلات اجتناب کنند. بر پایهی کتاب وی، غذاهایی که با گروه خونی ما سازگار نیستند، آنتیژنهایی دارند که میتواند در ادامه منجر به آغاز بسیاری از بیماریها و ناخوشیها در بدن شود. دامادو چنین توصیه میکند که رژیم غذایی پیشنهادی وی را میتوان بهعنوان راهی برای کاهش عفونت و بیماریها، کاهش وزن، مبارزه با سرطان و دیابت و همچنین راهکاری برای کند ساختن روند پیری و سالخوردگی به کار برد.
گفتنی است که از کتاب دامادو بیش از ۷ میلیون نسخه به فروش رفته و به شصت زبان زندهی دنیا ترجمه شده است. از این کتاب همچنین برای نگارش برخی کتب مهم دیگر در زمینهی تغذیه و گروه خونی استفاده شده است. دامادو همچنین برخی رژیمهای غذایی مبتنی بر گروه خونی را در وبسایت خود میفروشد. همین امر باعث شده است اکثر بیماران از پزشکانشان این سؤال را بپرسند که آیا رژیمهای تغذیهی مبتنی بر گروه خونی واقعا جواب میدهند یا خیر؟
طبیعتا بهترین راه برای پاسخ به این سؤال انجام دادن آزمایشهای مرتبط است. دامادو در کتاب Eat Right 4 Your Type اشاره کرده بود که وی در آن زمان، در سال هشتم از یک برنامهی آزمایشی رژیمی مبتنی بر گروههای خونی روی برخی خانمهای مبتلا به سرطان بوده است. اما باید توجه کنیم که با گذشت تقریبا ۱۸ سال از آن زمان، هنوز دستاوردهای آزمایش مورد اشارهی دامادو منتشر نشده است.
بهتازگی گروهی از پژوهشگران فعال در صلیب سرخ بلژیک، تصمیم گرفتند بررسی کنند که آیا شواهد دیگری هم در ارتباط با رژیم غذایی و تأثیر گروه خونی در آن وجود دارد یا خیر. آنها در بررسی خود به منابع علمی مختلفی از آزمایشهایی مراجعه کردند که به اندازهگیری و سنجش منفعتهای رژیمهای غذایی مبتنی بر گروه خونی پرداخته بودند.
آنها همچنین بیش از ۱۰۰۰ بررسی علمی را مورد کندوکاو قرار دادند؛ ولی تلاشهای آنها بیهوده بود. امی دوبوک یکی از پژوهشگران این گروه در نهایت چنین اعلام کرد:
هیچگونه شواهدی مبنی بر اینکه رژیمهای غذایی مبتنی بر گروههای ABO دارای تأثیراتی بر سلامتی باشند، وجود ندارد.
دوبوک و همکارانش دستاورد خود را در قالب یک مقالهی بررسی در مجلهی American Journal of Clinical Nutrition منتشر کردند؛ اما آمادو هم پس از آن اظهار کرد که با وجود نبودن شواهد منتشرشدهی علمی برای تأیید رژیمهای مبتنی بر گروه خونی او، این رژیمها دارای اساس و پشتوانهی علمی هستند. وی در وبلاگش چنین نوشت:
دانش خوبی در پشت رژیمهای غذایی وجود دارد؛ همانطور که در پشت محاسبات ریاضی آلبرت اینشتین نیز دانش خوبی قرار داشت و در ادامه هم به پیدایش تئوری نسبیت انجامید.
با این حال دانشمندان دیگر، مقایسهی او با تئوری اینشتین را نامستدل ارزیابی کردند و گروهی از پژوهشگران در مقالهای، توسعه و ترویج این رژیمها را نادرست دانستند.
به گفتهی احمد الاسهمی در دانشگاه تورنتو، اینکه برخی از افراد پیرویکننده از رژیمهای تغذیه مبتنی بر گروه خونی، نتایج مطلوبی گرفتهاند، نمیتواند دلیل مستدلی باشد برای اینکه بگوییم گروههای خونی الزاما در موفقیت این رژیمها نقش داشتهاند.
الاسهمی بهعنوان یک متخصص در زمینهی نوظهور ژنومشناسی تغذیهای (Nutrigenomics) فعالیت میکند. او و همکارانش بیش از ۱۵۰۰ داوطلب را برای مطالعه انتخاب کردهاند و روی غذاهایی مصرفی آنها و سلامت بدنشان و ارتباط میان آنها پژوهش میکنند. آنها در کار خود، DNA افراد مورد آزمایش را تجزیه و تحلیل میکنند تا پی ببرند که ژنها به چه شکلی میتوانند در چگونگی تأثیر غذاها بر بدن افراد نقش داشته باشند. به عبارتی ممکن است دو فرد متفاوت به یک رژیم غذایی واحد، وابسته به ژنهای بدنشان، واکنشهای مختلفی داشته باشند. الاسهمی میگوید:
تقریبا هر زمان و در هر جایی که خواستهام صحبت کنم، کسی در انتهای صحبتهایم از من در مورد شباهت کارمان با رژیم غذایی مبتنی بر تغذیه سؤال کرده است (اشاره به کتاب دامادو).
اما این دانشمند کتاب فوق را فاقد ارزش کافی میداند و بر این بارو است که هیچیک از موارد اعلامشده در این کتاب، پشتوانهی علمی ندارند. ولی باید توجه داشته باشیم که الاسهمی با توجه به شناختی که از گروه خونی ۱۵۰۰ داوطلب خود دارد، میتواند چگونگی کارکرد و اثربخشی احتمالی رژیم غذایی مبتنی بر گروه خونی را نیز ارزیابی کند.
از اینرو الاسهمی و همکارانش، افراد مورد آزمایش را بر پایهی رژیمهای تغذیهایشان دستهبندی کردند. برخی از آنها را در دستهی رژیم گوشتی قرار دادند که دامادو برای افراد گروه O توصیه کرده بود؛ برخی دیگر را در گروه گیاهخواری قرار دادند که برای گروه A توصیه شده بود. دانشمندان برای هر یک از افراد مورد آزمایش، بر مبنای میزان وفاداریشان به رژیم غذایی متناسب با گروه خونی خود، امتیازاتی در نظر گرفتند.
پژوهشگران پی بردند که در واقعیت، بعضی از رژیمها برای بعضی از افراد در آن دستهها خوب بودند. برای نمونه آن افرادی که به رژیم غذایی A پایبند بودند، امتیازات کمتری در زمینهی شاخص جرم بدن دریافت کردند و میزان دفع آنها و همچنین میزان فشار خون آنها کمتر بود. افراد حاضر در رژیم مختص O دارای مقادیر کمتری از تریگلیسیرید بودند. ولی برای افرادی که از رژیم غذایی مختص گروه خونی B که مبتنی بر مصرف لبنیات بود، استفاده کرده بودند، هیچ سود یا دستاورد خاصی در طی آن مدت مشاهده نشد.
الاسهمی در نهایت اظهار کرد که نتیجهی پایانی آنها از این آزمایشها، این بوده است که رژیم تغذیه هیچ ارتباطی با گروه خونی افراد ندارد. به عبارت دیگر، اگر شما دارای گروه خونی O باشید، کماکان خواهید توانست به میزان همان فرد دارای گروه خونی A از مزایای رژیم تجویزشده برای گروه خونی A بهرهمند شوید. دلیل احتمالیاش هم این است که در حال حاضر تقریبا هر فردی میتواند از مزایای یک رژیم غذایی گیاهی بهرهمند شود.
هر کسی که از رژیم غذایی O استفاده کند، از مقدار زیادی کربوهیدرات صرف نظر میکند و باید توجه کنیم که منفعتها و مزایای چنین حالتی تقریبا برای هر کسی در دسترس است و محدود به گروه خاصی نیست. از طرفی بهطور مشابه، رژیم غذایی سرشار از لبنیات نیز لزوما برای هر فردی مفید نیست و این موضوع ارتباطی به گروه خونی فرد ندارد و نمیتوان نتیجهی خاصی از آن گرفت.
یکی از استناداتی که برای دفاع از رژیم تغذیه مبتنی بر گروه خونی مطرح میشود، داستانی است که در مورد نحوهی پیدایش گروههای خونی و اختصاص آن به هر یک از ما گفته شده است. باید اشاره کنیم که این ماجرا شباهتی با آنچه دانشمندان بر مبنای شواهدشان در مورد فرگشت به دست آوردهاند، ندارد.
پس از کشف گروههای خونی در سال ۱۹۰۰ توسط لندشتینر، دانشمندان در پی پاسخ به این پرسش برآمدند که آیا حیوانات دیگر نیز دارای گروههای خونی هستند؟ بعدها مشخص شد که برخی از گونههای نخستیان دارای نوعی از خون در بدن خود هستند که با گروههای خونی خاصی در انسانها بهخوبی مخلوط میشود.
اما برای مدتهای طولانی، رسیدن به یک برآیند جامع و تصمیم در مورد اینکه با یافتههای آن زمان به چه دستاوردی میتوان رسید، در هالهای از ابهام بود. صرف اینکه خون بدن نوعی میمون خاص با خون گروه A یک انسان به تشکیل توده و لخته منجر نمیشود، بههیچعنوان نمیتوانست به این معنی باشد که آن میمون لزوما همان ژن نوع A را به ارث برده است که من هم از نیای مشترکم با آن حیوان به ارث بردهام. در واقع باید گفت که خون نوع A بیش از یک بار در طول تاریخ زیستی تکامل یافته است.
این ابهامات و عدم قطعیتها بهآرامی از میان رفتند. روند آن نیز در دههی ۱۹۹۰ میلادی آغاز شد؛ زمانی که دانشمندان توانسته بودند بیولوژی مولکولی گروههای خونی را رمزگشایی کنند.
نسخهی A از ژنهای خون با ژنهای نسخهی B تنها در چند جهش کلیدی تفاوت داشتند. افراد با گروه خونی O نیز دارای جهشهایی در ژن ABO بودند که این ژن باعث میشد در بدن آنها از ساخت آنزیمهای سازندهی آنتیژنهای A یا B جلوگیری شود.
به این ترتیب دانشمندان توانستند ژن ABO انسان را با ژن مشابه در سایر گونهها مقایسه کنند. لور سگورل و همکارانش در مرکز پژوهشهای ملی پاریس یکی از جاهطلبانهترین برنامههای کاوش ژنهای ABO تا به امروز را در میان نخستیان شروع کردند.
ادامه دارد...
نظرات