هشت عضو اضافی بدن که کارکرد اصلی خود را طی تکامل از دست دادهاند
بسیاری از اعضای بدن انسان قبلا ناشناخته بودند، اما بهلطف پیشرفت تکنولوژی، نقش و کارکرد آنها معلوم شده است. اما هنوز هم ارگانهایی در بدن ما وجود دارند که دانشمندان از عملکرد آنها درک کامل و درستی ندارند و در این مورد اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. برخی اعتقاد دارند این اعضا، کاملا اضافه و بیاستفاده هستند (اندامهای وستیجال) و برخی نیز معتقدند، نبود آنها در بدن، یک نقص محسوب میشود و زندگی بدون این ارگانها بسیار سخت خواهد بود. در ادامه با زومیت همراه شوید.
زبان کوچک
بهجز کسانی که به اهمیت عملکرد زبان کوچک پیبردهاند، توجه زیادی به چیزی که در پشت حلق وجود دارد، نمیشود. بعضی از نظریهها نشان میدهد که زبان کوچک یا ملازه بهطور کامل تنها در انسانها توسعه یافته است که به اجداد باستانی ما این امکان را میداد، هنگام نوشیدن آب از چشمه، صحبت بکنند. عدهای نیز بر این باورند وظیفهی زبان کوچک جلوگیری از ورود آب و مواد غذایی به داخل بینی است و درست مثل دریچهی اپیگلوت برای نای عمل میکند. گروهی هم میگویند این اندام کوچک نقش مهمی در حرف زدن، آواز خواندن و عمل بلع، دارد و همچنین مقدار قابل توجهی، بزاق ترشح کرده و پشت گلو را نرم میکند.
اما مهمترین وظیفهی این زائدهی کوچک، ترشح مقدار زیادی بزاق در سریعترین زمان ممکن است، بهطوری که یک انسان در طول عمر خود نزدیک دو استخر شنا، بزاق تولید میکند. مطالعههای یک تیم ایتالیایی نشان میدهد، احتمالا زبان کوچک روی خروپف، تاثیر میگذارد. همچنین مشاهده شده است کسانی که خروپف میکنند، در ملازهی خود، تارهای عصبی کمتری نسبت به کسانی که خروپف نمیکنند، دارند.
ابروها
هرچند کارکرد ابرو در برقراری ارتباط با دیگران است اما اصلیترین هدف ابرو، محافظت از چشمها در برابر خورشید، آب و گردوخاک است. همچنین ابروها یک عامل حیاتی در تشخیص چهره هستند. ابروها روی پیشانیاند و بهراحتی از فاصلهی دور تشخیص داده میشوند؛ آنها معمولا در طول زمان خیلی تغییر نمیکنند و بهعنوان یک عامل شناسایی مهم شناخته میشوند.
محققان دانشگاه امآیتی (MIT)، چهرهی شخصیتهای مشهور را بدون ابرو به ۵۰ نفر از داوطلبهای مختلف نشان دادند که بیشتر آنها به سختی تشخیص میدادند که این افراد مشهور چه کسانی هستند و فقط ۴۶ درصد افراد، چهرهی آنها را بهدرستی تشخیص دادند. اما وقتی چشمهای این افراد مشهور را به صورت دیجیتالی برداشتند، افراد در ۶۰ درصد موارد میتوانستند چهرهها را تشخیص دهند.
موی زیر بغل
موهای زیر بغل که برای خیلیها ناخوشایند و بوی آن از فرد به فرد متفاوت است، در جذب جنس مخالف نقش دارد. همچنین موهای زاید زیر بغل که روی سطح غدههای عرقی شما رشد میکنند، باعث ایجاد بوی بدن شما میشود که در انسانهای نخستین برای تشخیص اطرافیان خود کاربرد داشت؛ اما انسان امروزی آنها را میتراشد. براساس گزارشی، ۲۹ درصد مردان آمریکایی و ۴۹ درصد مردان بریتانیایی، موهای زیر بغل خود را برای جلوگیری از شباهت خود به انسانهای اولیه، میتراشند.
نوک سینهی مردان
برای پاسخ به جواب این سوال، باید مراحل رشد انسان را در رحم مادر بررسی کنیم. در هفتههای اولیهی دوران جنینی انسان، هر دو جنس زن و مرد از یک طرح یکسان، برای رشد پیروی میکنند که بخشی از آن نیز مربوط به رشد بخشهای مختلف پستان است. با این حال، حدود هفتهی ۶ تا هفت بارداری، یک ژن که بر کروموزوم Y قرار دارد، باعث بهوجود آمدن بیضهها میشود؛ ارگانی که در آن اسپرمها تولید و ذخیره میشوند و هورمون تستسترون نیز از آن ترشح میشود. بعد از اینکه بیضهها تشکیل شدند، جنین جنس مذکر در حدود هفتهی ۹ بارداری شروع به تولید هورمون تستسترون میکند که باعث تغییر در فعالیت ژنتیکی سلولهای دستگاه تناسلی و مغز میشود. اما بعد از این تحولات، دیگر نوک پستانها به رشد خود ادامه نمیدهند.
تکامل انسان، علت داشتن نوک پستان را توضیح میدهد، اما چرا این ساختار در مردان وستیجیال باقی میماند؟ در ابتدا همهی انسانها در رحم؛ جنسیت مونث دارند. اگر کروموزوم Y در جنین وجود نداشته باشد، رویان به رشد خود ادامه داده و بهصورت دختر متولد میشود و اگر کروموزوم Y در رویان وجود داشته باشد، هورمون تستسترون، رشد کامل سینهها را متوقف کرده و فقط نوک سینه باقی میماند. در واقع مردان و زنان از یک طرح یکسان ژنتیکی بهوجود میآیند و سپس هر کدام در جهتهای خاصی به تکامل خود ادامه میدهند.
لوزهها
این غدهها، ما را در برابر ویروسها و باکتریهایی که روزانه وارد بدنمان میشوند، محافظت میکنند. در مواردی که لوزهها برای مدت طولانی متورم باقی بمانند، خود میتوانند باعث عفونت شوند. در این گونه موارد، پزشکان توصیه میکنند که آنها را از حلق خارج کنیم. با این وجود نقش ایمنی لوزهها در بدن هنوز بهطور کامل مشخص نشده است. این غدهها که بخشی از سیستم لنفاوی هستند از عفونتهایی که از طریق بینی و دهان وارد میشوند، محافظت میکند اما در صورت تجمع زیاد باکتریها، خود نیز به عنوان سد دفاعی عمل خواهند کرد.
چون لوزهها بخش کوچکی از سیستم دفاعی بدن را تشکیل میدهند، کسانی که بیماریهای مزمن یا مشکلات تنفسی دارند، میتوانند با عمل جراحی آنها را بردارند. امروزه حدود ۵۰۰ هزار عمل برداشت لوزه در ایالات متحدهی آمریکا انجام میشود، که در مقایسه با ۱ میلیون عمل جراحی دههی ۱۹۷۰، کاهش پیدا کرده است و پزشکان در مقایسه با قبل، نسبت به پیشنهاد برداشت لوزهها برای کنترل عفونت، با احتیاط عمل میکنند.
آپاندیس
یک لولهی عضلانی باریک در رودهی بزرگ است که گمان میرود باقیماندهی بخشی از رودهی جانوران باشد که وظیفهی هضم سلولز را بر عهده دارد. اما این بخش در انسان بیشتر حاوی گلبولهای سفید و غدد لنفاوی است. چارلز داروین عقیده داشت اجداد ما، نسبت به ما، گیاهان سخت (مانند سبوس گندم) بیشتری میخوردند، و بههمین دلیل به رودهی کور بزرگتری برای هضم، نیاز داشتند. بنابراین آپاندیس در ابتدا فضای مفیدی از روده بود که طی میلیونها سال فرگشت انسان و عدم استفاده از آن، کوچکتر شد.
جانورانی مانند «کوالا» که مقدار بسیار زیادی برگ هضمنشدنی میخورند، رودهی کور دو متری دارند که بخش عمدهی آنرا آپاندیسی بزرگ تشکیل میدهد. بدون شک، میتوان آپاندیس را با عمل جراحی برداشت و از بدن خارج کرد؛ بدون آنکه عواقب درازمدت مشهودی برای بیمار بهدنبال داشته باشد. اما توانایی گذراندن زندگی بدون یک عضو، به این معنا نیست که آن عضو کاملا بیاستفاده است. تحقیقات جدید که رودهی ۳۶۱ پستاندار را با هم مقایسه کرده است، نشان میدهد ۵۰ گونهی مختلف و کاملا غیرمرتبط در بدن خود، آپاندیس دارند.
در آمریکا برداشتن آپادنیس کودکان، عادی بود اما بعدا مشخص شد افرادی که آپاندیس آنها در دوران کودکی برداشته میشود، نسبت به همسنهای خود بیشتر بیمار میشوند و مغز و جسم آنان به حد کافی رشد نمیکند. مطالعههای اخیر نشان میدهد که در داخل آپادندیس، باکتریهای مفیدی وجود دارد و افرادی که آپاندیس خود را بر میدارند، بهسختی از پس مسمویتها برمیآیند و همچنین سیستم ایمنی آنها ضعیفتر از دیگران است.
دندان عقل
اجداد ما، آروارههای بزرگتری داشتند، بنابراین فضای کافی برای رویش ۳۲ دندان وجود داشت؛ اما امروزه آروارههای ما کوچکتر شده است. بررسی جمجمههای کشف شده، نشان میدهد انسان اولیه سه دندان آسیای بزرگ داشت که از آنها برای جویدن استفاده میکرد. زیرا غذاهای انسانهای اولیه اغلب خام و سفت بوده و آنها برای جویدن این غذاها به دندانهای آسیای بیشتر و آروارههای قویتری نیاز داشتهاند. وقتی انسانهای اولیه آموختند که تکههای بزرگ مواد غذایی را با دستشان خرد کنند، ارتفاع استخوانی فک، کوتاهتر و برجستگی استخوان آرواره، کمتر شد.
به همین دلیل، در بسیاری از انسانهای امروزی، دندان عقل به دندانی بیاستفاده و نهفته تبدیل شده است؛ بهطوری که گاهی باید به کمک روشهای جراحی خارج گردد. شاید انسانهای چندین نسل قبل از ما، بیش از ۲۳ تا دندان داشتهاند، اما با تغییر شرایط محیطی و دگرگون شدن رژیمهای غذایی و کوچک شدن فکها، امروزه حتی جا برای ۲۳ دندان هم در دهان باقی نمانده است. در ۳۵ درصد افراد، دندان عقل وجود ندارد، اما در بیشتر افراد، دندان عقل در سن ۱۰ سالگی تشکیل میشود و بین ۱۷ تا ۲۵ سالگی از پوست خارج و ظاهر میشوند. همین فاصلهی زمانی باعث نامگذاری این دندانها شده است؛ زیرا درآمدن این دندانها را به کامل شدن عقل فرد نسبت میدهند.
دنبالچه
دنبالچه (Coccyx)، یکی از اعضای مهم بدن و شبیه دم است، اما بسیاری از افراد از کارکردهای آن بیاطلاع هستند. استخوان دنبالچه بخش نهایی از ستون مهره میمون است که شامل سه تا پنج مهرهی جداگانه یا ترکیبشده (مهره دنبالچهای) در زیر استخوان خارجی است. در انسان و سایر پستانداران بیدم، استخوان دنبالچه، باقیماندهی دم وستیجال است، اما هنوز هم از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا باعث متصل شدن عضلات، تاندونها و رباطها میشود. همچنین استخوان دنبالچه، به توزیع مناسب بار و فشار فیزیکی در هنگام تغییر حالت بدن کمک میکند.