هر پاتوژن در فصل مشخصی بروز میکند
همه میدانند که بیشترین میزان شیوع آنفلوآنزا مربوط به فصل زمستان است اما پژوهشی جدید نشان میدهد که بیماریهای عفونی دیگری هم وجود دارند که دارای ویژگی فصلی بودن هستند. اوج شیوع آبلهمرغان در فصل بهار است. شیوع بیماریهایی که از طریق رابطهی جنسی منتقل میشوند، حداقل در کشور آمریکا، در فصل تابستان بیشتر و اوج شیوع ذاتالریهی باکتریایی در اواسط زمستان است. این نتایج، حاصل مطالعهای است که روی ۶۹ بیماری عفونی انجام شده و اخیرا در ژورنال PLOS Pathogens منتشر شده است. الویرا مارتینز نویسندهی مقاله میگوید که او انتظار داشته است که عفونتهای حاد از مالاریا گرفته تا فلج اطفال دارای اوج شیوع فصلی باشند. چیزی که او انتظار آن را نداشت، مشاهدهی الگوی مشابهی در بیماریهای عفونی مزمن و از جمله عفونت HIV بود. دیوید فیزمن استاد اپیدمیولوژی میگوید:
تقویم در مورد بیماریهایی که توسط پشهها ایجاد میشوند مانند ویروس نیل غربی، کاملا قابل درک است.
فیزمن در تورنتوی کانادا زندگی میکند؛ جایی که در بیشتر مواقع سال برای پشهها بسیار سرد است و اگر حشرهای نباشد، این بیماری در آنجا نمیتواند منتشر شود. فیزمن که در این پژوهش نقشی نداشته است، میگوید:
آشکار نیست که چرا مشکلات تنفسی و گوارشی دارای حالت فصلی هستند. مشخص کردن آنها بهعنوان بیماری فصلی، گام اول است اما بخش دشوار کار این است که ببینیم علت فصلی بودن آنها چیست؟
دلایل این موضوع معمولا بر اساس نوع بیماری متفاوت هستند. سندرم تنفسی خاورمیانه (MERS)، یک بیماری ویروسی خطرناک دستگاه تنفسی است که با شتر مرتبط بوده و اغلب طی فصل زایمان شترها گزارش میشود. آغازگرهای این بیماری ممکن است مرتبط با عوامل اجتماعی-اقتصادی و جغرافیایی نیز باشند. در کشورهای توسعهیافته، اوج شیوع سرخک در سال تحصیلی اتفاق میافتد؛ زمانی که کودکان در تماس نزدیک با هم قرار دارند. در مناطق در حال توسعه، چرخههای شیوع ممکن است بیشتر مرتبط با دورههای کشاورزی باشد.
چیزی که کمتر قابل درک است، این است که چرا شیوع فلج اطفال در آمریکا در اواخر تابستان بیشتر است. این موضوع باعث شد که یکبار پژوهشگران بررسی کنند که آیا این بیماری ممکن است ارتباطی با بستنی داشته باشد؟ ویروسهای مشابه از جمله، انتروویروس D68 نیز در اواخر تابستان و اوایل پاییز شایعتر هستند و این موضوع شاید بتواند توجیهکنندهی شیوع اخیر فلج اطفال شل (نوع نادری از فلج اطفال که میتواند به دنبال عفونت EV-D68 اتفاق بیفتد) باشد.
پژوهشگران دیگر هم در مورد فصلی بودن بیماریهای خاصی سخن گفتهاند اما مارتینز شاید نخستین کسی باشد که چنین مطالعهی وسیعی روی بیماریهای مختلف انجام داده و این موضوع مشترک را پیدا کرده است. مطالعات پیشین بیشتر روی یکی دو بیماری تمرکز میکردند و مارتینز میگوید که تا همین اواخر امکان جمعآوری دادههایی که امکان چنین تجزیهوتحلیلی را فراهم کنند، وجود نداشته است. پژوهش او شامل مرور مطالعات قبلی انجامشده روی ۶۹ بیماری قابل انتقال است.
النا نائومووا میگوید:
تشخیص این الگوهای بیماری میتواند به ما در مبارزه علیه آنها کمک کند.
نائومووا که در این پژوهش مشارکتی نداشته است اشاره میکند که از این تقویمهای بیماری میتوان در مورد برنامهریزی سفرها یا استفاده از تورهای رختخواب برای مقابله با پشهها استفاده کرد. مارتینز میگوید که این یافتهها در مورد طبیعت چرخهای بسیاری از بیماریها همچنین پیشنهاد میکند افرادی که دارای بیماریهای مزمن هستند، بهتر است در مواقع خاصی از سال برای اجتناب از درگیری ناگهانی با این بیماریها، چکاپهای بیشتری انجام دهند یا دوز بالاتری از دارو مصرف کنند. درک این دورههای زمانی میتواند به دانشمندان در بهبود استراتژیهای مبارزه با بیماری کمک کند. مارتینز قبل از پرداختن به بیماریهای انسانی، در مورد بیماریهای عفونی در پستانداران دریایی مطالعه کرده بود. او میگوید:
دانشمندانی که روی چنین جانورانی کار میکنند، نگران این موضوع هستند که این گونهها هنگامی که جمعیتشان در حداقل میزان سالانه است، بیشترین حساسیت به بیماریها را دارند. بر این اساس بهنظر میرسد که موثرترین زمان حمله به یک عامل بیماریزا، زمانی باشد که جمعیت آن نسبتا کم است. این چیزی است که جلوی چشم ما قرار دارد ولی اغلب آن را نادیده میگیریم.
نائوموا میگوید در مرحلهی بعد نیاز است که پژوهشگران بررسی کنند تا ببینند این تقویم چگونه در مناطق مختلف جهان تغییر میکند و اینکه که آیا تحت تاثیر تغییرات اقلیمی قرار میگیرد یا خیر. او نگران این موضوع است که تغییرات اقلیمی شاید موجب شود بیماریهایی که دارای تقویمهای مختلفی هستند به هم نزدیکتر شده و در نتیجه خطرناکتر شوند؛ درست به همان صورتی که شرایط بیمار مبتلا به عفونت HIV در تماس با مالاریا یا سل، بسیار بدتر میشود.
نتایج پژوهش جدید همچنین نشان میدهد که وابستگی انسانها به محیط طبیعی اطراف بیش از آن است که ما تصور میکنیم. حیواناتی که بیماریهای عفونی را به ما منتقل میکنند اغلب دارای نقاط شیوع و انتقال فصلی هستند، واقعیتی که احتمالا با تغییرات در سیستم ایمنی ما در تعامل است. نوعی از افسردگی که با عنوان اختلال عاطفی فصلی شناخته میشود، وقتی میزان نور در پاییز کم میشود، آغاز شده و وقتی در بهار نور افزایش مییابد، از بین میرود. چنین نوسانات خلقی ممکن است همچنین موجب آغاز تغییرات بیولوژیکی در فرد شوند که روی سیستم ایمنی او اثر بگذارند. شاید این امر یکی از دلایلی است که حتی بیماریهای مزمن نیز میتوانند بهطور برنامهریزیشده ما را تحت تاثیر قرار دهند.