پارکینسون؛ علائم، پیشگیری و درمان
دانش ما دربارهی بیماری پارکینسون (Parkinson's Disease) در طول زمان تکامل یافته و به پیشرفت در روش درمان این بیماری و امیدواری به آینده منجر شده است. احتمالا متخصصان پزشکی هزاران سال درحالمداوای مشکلی بودهاند که امروزه آن را بهعنوان بیماری پارکینسون مینامیم. در آیورودا، طب باستانی هند، دربارهی علائم و درمانهای بیماری پارکینسون بحث شده است. آیورودا علمی است که قدمتش به پنجهزار سال قبلازمیلاد بازمیگردد. به وضعیتی شبیه پارکینسون در نخستین کتاب پزشکی چینی در بیش از ۲۵۰۰ سال پیش اشاره شده است.
جیمز پارکینسون بیماری پارکینسون را بهطور رسمی در سال ۱۸۱۷ در مقالهای با عنوان رسالهای در زمینهی فلج لرزشی معرفی کرد. جیمز پارکینسون پزشکی ساکن لندن بود که علائم کلاسیک پارکینسون را در سه نفر از بیماران خود و نیز سه فرد رهگذر در خیابان مشاهده کرده بود. مقالهی او شرح روشنی از برخی از علائم اصلی این بیماری بود: لرزش و سختی و استوارنبودن قامت. تئوری او این بود که این بیماری بهعلت وجود مشکلی در ناحیهی مدولای مغز اتفاق میافتد. پارکینسون امیدوار بود جامعهی پزشکی به مقالهی او توجه کنند؛ ولی این اتفاق تا سال ۱۸۶۱ نیفتاد. در آن زمان بود که ژانمارتین شارکو، عصبشناس فرانسوی و همکارانش این بیماری را متمایز از دیگر مشکلات عصبی درنظر گرفتند و نام بیماری پارکینسون را بر آن نهادند.
بیماری پارکینسون چیست؟
پارکینسون نوعی بیماری است که بیشتر افراد سالخورده را درگیر میکند؛ اما در جوانترها نیز ممکن است بُروز کند. علائم این بیماری حاصل تخریب تدریجی سلولهای عصبی در بخشهایی از مغز میانی است که کنترلکنندهی حرکات بدن است. علائم اولیه چندان چندان مهم بهنظر نمیرسند: احساس ضعف یا سفتی در یکی از اندامها (مثل پا) یا احساس لرزشی خفیف در یکی از دستها در هنگام استراحت. سرانجام، این لرزشها بیشتر و گستردهتر و عضلات سفت میشوند؛ درنتیجه حرکات آهسته و توازن و هماهنگی بین اندامها تضعیف میشود. با پیشرفت بیماری، افسردگی و مشکلات شناختی و دیگر مشکلات روانی و عاطفی نیز ممکن است بُروز کنند. بیماری پارکینسون معمولا در ۵۰ تا ۶۵سالگی آغاز میشود و درحدود ۱درصد جمعیت مسن جامعه را درگیر میکند. شیوع این بیماری در مردان اندکی بیشتر از زنان است و داروهایی برای درمان علائم و کاهش ناتوانی حاصل از بیماری وجود دارد.
عوامل مسبب بیماری پارکینسون کداماند؟
حرکات بدن را قسمتی از مغز تنظیم میکند که عقدههای قاعدهای (Basal Ganglia) نامیده میشوند. سلولهای این بخش به وجود تعادل مناسبی از دو ماده نیاز دارند که هر دو در انتقال ایمپالسهای عصبی نقش دارند: یکی دوپامین و دیگری استیلکولین. در بیماری پارکینسون، سلولهای تولیدشدهی دوپامین تخریب میشوند و تعادل بین این دو ناقل عصبی بههم میریزد.
آیا پارکینسون ارثی است؟
درمورد تأثیر ژنتیک روی ابتلا به پارکینسون، پژوهشگران بر این باورند گاهی عوامل ژنتیکی در بُروز این مشکل سلولی نقش دارند. در سال ۱۹۹۷، پژوهشگران مؤسسهی ملی سلامت آمریکا متوجه وجود جهشهایی در ژن SNCA در خانوادههایی شدند که شیوع پارکینسون در آنها فراوان بود. در سال ۲۰۰۴، پژوهشگران جهشی را در ژن LRRK2 پیدا کردند که موجب بُروز پارکینسون در چندین خانواده در آمریکا و اروپا شده بود. از آن زمان، ژنهای دیگری نیز کشف شدهاند که با پارکینسون مرتبط هستند. بااینحال ظاهرا ژنتیک، تنها علت حدود ۱۰درصد از بیماری پارکینسون محسوب میشود و علت بیشتر این بیماری کشف نشده است. پژوهشگران معتقدند آغاز این بیماری، حاصل اثر ترکیبی عوامل ژنتیکی و محیطی است. در نمونههای نادر، پارکینسون ممکن است حاصل عفونت ویروسی یا قرارگرفتن درمعرض موادسمی محیطی مانند آفتکشها و مونواکسیدکربن یا فلز منگنز باشد.
بیماری پارکینسون شکلی از پارکینسونیسم است. پارکینسونیسم اصطلاح کلیتری است که برای اشاره به مجموعهای از علائم استفاده میشود که معمولا با بیماری پارکینسون مرتبط هستند؛ ولی گاهی اوقات حاصل دیگر عوامل هستند. تشخیص تفاوت بین این موارد مهم است؛ زیرا برخی از این عوامل ممکن است درمانپذیر باشند. این درحالی است که برخی دیگر به درمانها یا داروها پاسخی نمیدهند.
دیگر علتهای پارکینسونیسم عبارتاند از:
- واکنش منفی به داروهای تجویزی
- مصرف داروهای غیرمجاز
- مواجهه با سموم محیطی
- سکتهی مغزی
- اختلالات تیروئید و پاراتیروئید
- واردآمدن ضربات مکرر به سر (مثلا در اثر تصادفهای مکرر یا برخی ورزشها)
- وجود مایع اضافی در اطراف مغز (هیدروسفالی)
- التهاب مغز (انسفالیت) در اثر عفونت
پارکینسونیسم همچنین ممکن است در افرادی دیده شود که به مشکلات عصبی دیگری نظیر آلزایمر، بیماری لوییبادی، بیماری کروتزفلد یاکوب، بیماری ویلسون و بیماری ھﺎﻧﺗﯾﻧﮕﺗون مبتلا هستند.
علائم و نشانه های بیماری پارکینسون
بیماری پارکینسون اختلالی حرکتی است که بهآرامی پیشرفت میکند. برخی از افراد ابتدا به احساس ضعف و دشواری در راهرفتن و سفتشدن عضلات دچار میشوند. دیگران ممکن است متوجه لرزشهایی در سر یا دستهای خود شوند. افزونبراین، پارکینسون بیماری پیشروندهای است که تمام علائم آن بهتدریج بدتر میشوند.
علائم و نشانه های کلی بیماری پارکینسون عبارتاند از:
- کُندشدن حرکات ارادی بهخصوص هنگام آغاز حرکاتی مانند راهرفتن یا غلتزدن در رختخواب
- کاهش تظاهرهای چهره و تکلم یکنواخت و کاهش پلکزدن
- راهرفتن آشفته و حالت خمیدگی بدن
- مشکل در برخاستن از حالت نشسته
- حرکت چرخشی مکرر در انگشتان دست (مالیدن انگشت شست به انگشت سبابه)
- احساس سفتی در اندامهای انتهایی و بالاتنه
- مشکلات بلع
- احساس سبکی سر یا غشکردن در زمان ایستادن (افت فشارخون وضعیتی)مقالههای مرتبط:کشف شواهدی دیگر مبنی بر ارتباط پارکینسون و نوعی باکتری رودهایپزشکی و درمان بیمارینشانه های آلزایمرعلائم اچ آی وی و ایدز
بیماری پارکینسون معمولا بهطور ناگهانی ظاهر نمیشود. علائم اولیه ممکن است خفیف باشند. فرد ممکن است احساس بیقراری یا خستگی کند؛ در دستها یا دیگر قسمتهای بدن احساس لرزش خفیفی کند یا ایستادن برای او دشوار شود؛ تکلم حالت آرام و مبهم پیدا کند یا دستخط او درمقایسهبا قبل متفاوت شود و کلمات را ریزتر بنویسد. او ممکن است کلمه یا موضوعی را فراموش و احساس افسردگی و اضطراب کند. معمولا دوستان و اعضای خانواده زود متوجه این وضعیت میشوند. مشاهدهی لرزشها و حرکات سفت و نبود تظاهرهای چهره برای نزدیکان آسانتر است. با پیشرفت علائم، فرد ممکن است در هر فعالیتی دچار مشکل شود؛ اما بیشترِ افراد مبتلا به پارکینسون میتوانند اغلب با استفاده از داروها وضعیت خود را مدیریت کنند.
علائم و نشانه های شایع پارکینسون
۱. سفتشدن عضلات: بیشتر افراد مبتلا به پارکینسون در برخی از اندامهای خود دچار سفتی میشوند که دشوارشدن حرکتدادن قسمتهایی از بدن آنها را موجب میشود. علت آن است که عضلات نمیتوانند به حالت ریلکس درآیند. همچنین، این امر میتواند موجب بُروز درد شود؛
۲. لرزش: این لرزههای بدون کنترل معمولا در دستها و بازوها آغاز میشود؛ هرچند ممکن است در فک و پاها نیز مشاهده شود. فرد بیمار بهویژه در هنگام استراحت یا احساس استرس، انگشتهای شست و سبابه خود را بههم میمالد. در آغاز لرزشها، تنها در یک طرف بدن مشاهده میشوند. با گذشت زمان، این لرزشها ممکن است به بخشهای دیگر بدن نیز سرایت کند؛ هرچند همهی افراد دچار لرزه نمیشوند؛
۳. کُندشدن حرکات: کارهایی نظیر راهرفتن و بلندشدن از رختخواب و حتی صحبتکردن دشوارتر و کندتر میشوند. پزشکان این وضعیت را برادیکینزیا مینامند. علت این امر آن است که ارسال پیام بهوسیلهی مغز به قسمتهای مختلف بدن تضعیف میشود. برادیکینزیا ایجاد چهرهای بیحالت شبیه ماسک در فرد را باعث میشود و فرد نمیتواند حالات چهرهاش را نشان دهد؛
۴. تغییرات در راهرفتن: یکی از علائم اولیه این است که در هنگام راهرفتن، حرکت آزادانهی بازوها متوقف و قدمها کوتاهتر و راهرفتن دچار نوسان میشود. فرد بیمار هنگام عبور از گوشهها دچار مشکل میشود و ممکن است احساس کند که پاهایش به زمین چسبیدهاند.
دیگر علائم بیماری پارکینسون
پارکینسون بیماری پیشروندهای است و علائم آن با گذشت زمان بدتر میشوند. این بیماری میتواند علاوهبر حرکات فرد، روی بینایی و خواب و سلامت روانی او هم تأثیرگذار باشد. فرد مبتلا به پارکینسون ممکن است در مراحل مختلف بیماری علائم مختلفی نشان دهد که مشابه علائم موجود در دیگر افراد مبتلا به پارکینسون نباشد. این علائم عبارتاند ار:
- مشکلات در تعادل
- خمیدگی به سمت جلو یا عقب که موجب افتادن بیمار میشود
- قامت خمیده بهصورتیکه سر به جلو خم میشود و شانهها حالت افتادگی پیدا میکنند
- لرزش سر
- مشکلات حافظه
- مشکلات دفع ادرار و مدفوع
- خستگی
- تراوش بزاق از دهان
- مشکلات پوستی مانند شوره
- دشواری در عمل جویدن و بلع
- مشکلات نعوظ یا ارگاسم
- احساس سبکی در سر یا غشکردن در هنگام ایستادن
- ترس و اضطراب
- گیجی
- زوال عقل یا مشکلات تفکر و استدلال
- ازدستدادن بویایی
- تعریق بیشازحد
مشاهدهی این علائم همیشه بهمعنای ابتلا به پارکینسون نیست. علت این علائم ممکن است چیز دیگری باشد. اگر تغییراتی در خود مشاهده میکنید، لازم است به پزشک مراجعه کنید.
مراحل پیشرفت پارکینسون چگونه است؟
اگر فردی مبتلا به بیماری پارکینسون باشد، باید دربارهی نحوهی پیشرفت بیماری خود آگاه باشد. او باید بداند به چه علائمی ممکن است مبتلا باشد و اینکه چه زمانی آن علائم آغاز میشوند و چگونه روی زندگی او تأثیر میگذارند. بااینحال، بیماری پارکینسون در خط مستقیمی حرکت نمیکند و مشخصکردن اینکه دقیقا به چه شکلی پیشرفت میکند، آسان نیست.
پارکینسون با دو دستهی اصلی علائم همراه است: ۱. علائمی که روی تواناییهای حرکتی فرد تأثیر میگذارند و به بُروز مشکلات حرکتی نظیر لرزش و سفت شدن عضلات منجر میشوند؛ ۲. علائم غیرحرکتی نظیر درد و ازدستدادن حس بویایی و زوال عقل هستند. فرد مبتلا ممکن است به تمام این علائم دچار نشود و نمیتوان پیشبینی کرد این علائم چقدر شدید خواهند بود یا اینکه سرعت وخامت آنها چگونه است. فردی ممکن است دچار لرزش کمی باشد؛ ولی زوال عقل شدیدی را تجربه کند. فردی دیگر ممکن است به لرزش دچار باشد؛ ولی مشکلی در تفکر و حافظه نداشته باشد. فردی نیز ممکن است به انواع علائم شدید مبتلا باشد. علاوهبراین، داروهایی که برای درمان پارکینسون استفاده میشوند، روی برخی افراد بهتر از دیگران نتیجه میدهند و این موضوع نیز مشکلی دیگر به این بیماری سخت پیشبینیپذیر میافزاید.
پارکینسون از الگوی گستردهای پیروی میکند. سرعت پیشرفت بیماری در افراد مختلف متفاوت است. علائم معمولا با گذشت زمان بدتر و علائم جدیدی در میانهی راه ظاهر میشوند. پارکینسون همیشه روی طول عمر فرد بیمار تأثیر نمیگذارد؛ اما میتواند موجب تغییر درخورتوجهی در کیفیت زندگی شود. بعد از حدود دَه سال، بیشتر افراد مبتلا حداقل با یک مشکل اصلی مانند زوال عقل یا ناتوانی جسمی درگیر خواهند بود.
مراحل بُروز علائم حرکتی
ممکن است بتوان این وضعیت را به مراحل خفیف و متوسط و پیشرفته تقسیم کرد؛ اما هر مرحله میتواند مناطق خاکستری وسیعی داشته باشد. یک لرزش در بازوی سمت راست ممکن است خفیف بهنظر برسد، اما اگر فردی راستدست بوده و این وضعیت جدی باشد، میتواند روی کیفیت زندگی او تأثیرگذار باشد.
مرحلهی خفیف: علائم ممکن است آزاردهنده باشند؛ ولی معمولا مانع انجام اکثر فعالیتهای فرد نمیشوند. داروها هم در کنترل این علائم مفید هستند. بیمار ممکن است دچار وضعیتهای زیر شود:
- نداشتن حرکت آزادانهی بازوها در هنگام راهرفتن
- ناتوانی در بُروز حالات چهره
- احساس سنگینی در پاها
- ایجاد اندکی خمیدگی در قامت
- ریزشدن دستخط
- سختشدن بازوها یا پاها
- بُروز علائمی در یک طرف بدن (مثلا لرزش در یکی از بازوها)
تغییر دست خط و ریز و نامنظمشدن آن از علائم پارکینسون است
مرحلهی متوسط: اغلب در سه تا هفت سال، تغییرات بیشتری در بیمار مشاهده خواهد شد. در اوایل، بیمار ممکن است در انجام کاری نظیر بستن دگمهی پیراهنش دچار مشکل بوده باشد. در این مرحله، او اصلا نمیتواند این کار را انجام دهد. همچنین، بیمار ممکن است متوجه شود در فواصل مصرف داروها تأثیر آنها ازبین میرود. مشکلات زیر ممکن است در بیمار ظاهر شود:
- تغییر در تکلم و آرامشدن صدا
- خشکشدن بدن در هنگام آغاز حرکت یا تغییرجهت (گویی پاها به زمین چسبیدهاند)
- مشکلات بلع
- افزایش احتمال افتادن
- مشکلات تعادل و هماهنگی
- کندشدن حرکات
- قدمهای کوچک و لرزان
مرحلهی پیشرفته: برخی از افراد هیچگاه به این مرحله نمیرسند. این حالت زمانی است که داروها دیگر اثری ندارند و ناتوانیهای جدی پیش میآید. در این وضعیت، بیمار ممکن است دچار مشکلات زیر شود:
- محدودشدن به تختخواب یا صندلی چرخدار
- ناتوانی در مستقل زندگیکردن
- بُروز مشکلات جدی در وضعیت قرارگیری اندامهای بدن (مثلا خمیدگی شدید)
- نیاز به کمک برای انجام وظایف روزانه
علائم غیرحرکتی
تقریبا هر فرد مبتلا به پارکینسون دچار حداقل یکی از این نشانهها میشود. در حالت شدید، این احتمال وجود دارد که علائم زیر موجب ناتوانی فرد شوند. این علائم ممکن است در هر زمانی بُروز کنند؛ اما از روندی کلی تبعیت میکنند. فرد بیمار ممکن است این مشکلات را سالها پیشتر از بُروز هر علامت حرکتی کلاسیک مانند لرزش داشته باشد:
- یبوست
- افسردگی
- ازدستدادن حس بویایی
- کمشدن فشارخون در هنگام ایستادن
- درد
- مشکلات خواب
البته، این علائم ممکن است علائم بیماریهای دیگر هم باشند و حتی اگر فردی به این علائم دچار باشد، به این مفهوم نیست که دچار پارکینسون شده است. دانشمندان هنوز درحالمطالعه برای درک این ارتباط هستند. فرد همچنین ممکن است دچار مشکلاتی در تفکر و برنامهریزی مانند فراموشکاری یا کاهش مدت زمان توجه و دشواری در سازماندهی شود. خارجشدن بزاق از دهان و نیاز ضروریتر به دفع ادرار نیز از دیگر مشکلات رایج در این بیماری هستند.
چه مشکلاتی ممکن است بعدا خود را نشان دهند؟
زوال عقل و روانپریشی دو مشکل روانی جدی هستند که معمولا بُروز آنها به زمان نیاز دارد. روانپریشی وضعیتی جدی است که در آن فرد چیزهایی میبیند یا میشنود که در آنجا نیست و به چیزهایی اعتقاد دارد که در دنیای واقعی وجود ندارند. زوال عقل بهمعنای این است که فرد دیگر نمیتواند فکر کند و بهخاطر بیاورد و پاسخ دهد. با افزایش سن فرد مبتلا به پارکینسون، احتمال درگیری او با این بیماریها بیشتر میشود.
نحوهی تشخیص بیماری پارکینسون چگونه است؟
ممکن است فردی متوجه شود انجام کارهای روزمرهاش دیگر مثلا قبل آسان نیست؛ مثلا با بستن دگمههای پیراهن یا مسواکزدن دندانهایش مشکل پیدا کرده یا اینکه دیگر بوها را خوب نمیفهمد. این تغییرات بخشی از تغییرات مرتبط با پیر شدن هستند یا علامتی از علائم بیماری پارکینسون؟ پاسخ همیشه آشکار نیست؛ زیرا آزمایش خاصی برای بیماری پارکینسون وجود ندارد. پزشکان معمولا براساس علائم بیمار و معاینه این بیماری را تشخیص میدهند. اگر فردی حداقل دو علامت از علائم اصلی زیر را داشته باشد، پزشک بهدنبال این خواهد بود که ببیند این علائم ناشی از پارکینسون هستند یا خیر:
- رعشه یا لرزش
- آهستهبودن حرکات
- خشکی بازوها یا پاها یا بالاتنه
- مشکلات تعادل و افتادن مکرر
علائم معمولا در یک سمت بدن ظاهر میشوند و درنهایت، بهسمت دیگر نیز سرایت میکنند. علائم پارکینسون بسیار شبیه بیماریهای دیگری است که روی سیستم عصبی تأثیر میگذارند؛ بنابراین مخصوصا اگر علائم فرد خفیف باشد، تشخیص علت اصلی بیماری زمانبر خواهد بود.
معاینهی بیمار مشکوک به پارکینسون
پزشک متخصص به حرکت بازوها و پاهای بیمار دقت خواهد کرد و قدرت و تعادل عضلات او را بررسی میکند. همچنین، ممکن است از بیمار بخواهد بدون کمکگرفتن از بازوها سعی کند از صندلی برخیزد. پزشک سؤالاتی نظیر سؤالات زیر نیز از بیمار میپرسد:
- هماکنون یا در گذشته بیمار دچار بیماریهای دیگری بوده است؟
- اکنون چه داروهایی مصرف میکند؟
- دستخط او ریزتر شده است؟
- در بستن دگمههای لباس و پوشیدن آن دچار مشکل شده است؟
- در هنگام راهرفتن تصور میکند پاهای او به زمین چسبیدهاند؟
- دیگران میگویند که صدای او آرامتر و نحوهی صحبتکردنش نامفهوم شده است؟
پارکینسون میتواند در افراد مختلف به شکلهای متفاوتی بُروز کند. بسیاری از افراد ممکن است برخی نشانهها را داشته باشند؛ ولی برخی دیگر خیر.
آزمایشهای تشخیصی بیماری پارکینسون کداماند؟
در ابتدا، پزشک برای اینکه بتواند علتهای دیگر را کنار بگذارد، از بیمار آزمایش خون میگیرد یا او را اسکن مغزی میکند. در مغز افراد مبتلا به پارکینسون، مقدار کافی از دوپامین تولید نمیشود. دوپامین مادهای شیمیایی است که به حرکت فرد بیمار کمک میکند. اگر در آزمایشهای اولیه دلیل دیگری برای علائم فرد مشاهده نشد، پزشک ممکن است دارویی بهنام کاربیدوپا-لوودوپا (Carbidopa-Levodopa) برای بیمار تجویز کند. این دارو موجب تولید دوپامین در مغز میشود. اگر علائم فرد پس از مصرف این دارو بهتر شد، میتواند از آن بهبعد از آن دارو استفاده کند و احتمالا دچار بیماری پارکینسون شده است.
اگر این دارو روی بیمار نتیجه نداد و توضیح دیگری برای وضعیت بیمار وجود نداشت، آزمایش تصویربرداری بهنام DaTscan انجام خواهد شد. در این روش، از دارویی رادیواکتیو و اسکنری خاص بهنام اسکنر SPECT استفاده میشود تا مقدار دوپامین موجود در مغز فرد بیمار مشاهده شود. تشخیص این بیماری در فرد ممکن است زمان زیادی بگیرد. لازم است فرد بهطور مرتب به پزشک مراجعه کند تا علائم او تحتنظر گرفته شود.
پژوهشگران در سال ۲۰۱۷ روشی برای تشخیص زودهنگام بیماری پارکینسون پیشنهاد کردند. این روش از سیستمی رایانهای تشکیل شده که نرمافزار تخصصی و تبلت (برای تشخیص سرعت نوشتن) و مداد (برای اندازهگیری فشار واردهی بیمار) را شامل میشود.
اگر این علائم ناشی از پارکینسون نباشند، پس ناشی از چیست؟
۱. عوارض جانبی داروها: برخی از داروهای خاص که برای درمان مشکلات روانی نظیر روانپریشی یا افسردگی مصرف میشوند، ممکن است موجب بُروز علائمی نظیر علائم بیماری پارکینسون شوند. داروهای ضدتهوع نیز ممکن است بُروز چنین علائمی را باعث شوند؛ اما معمولا در یک زمان هر دو طرف بدن را درگیر میکنند. این علائم معمولا طی چند هفته پس از قطع مصرف دارو ازبین میروند؛
۲. لرزش اساسی: این بیماری اختلال حرکتی رایجی است که موجب بُروز لرزشی میشود که اغلب در دستها یا بازوها بهچشم میخورد. این وضعیت هنگام استفاده از این اندامها مثلا در هنگام نوشتن بیشتر دیده میشوند. لرزشهای مرتبط با بیماری پارکینسون معمولا زمانی رخ میدهند که فرد درحالحرکت نیست؛
۳. فلج فوقهستهای پیشرونده: افرادی که مبتلا به این بیماری نادر هستند، ممکن است دچار مشکلاتی در زمینهی تعادل شوند که موجب افتادن مکرر آنها شود. آنها دچار لرزش نمیشوند؛ ولی به تاری دید و مشکلاتی در حرکت چشمها دچار هستند. این علائم درمقایسهبا علائم پارکینسون سریعتر پیشروی میکنند؛
۴. هیدروسفالی با فشار طبیعی: این وضعیت زمانی اتفاق میافتد که مایعی در مغز جمع و موجب ایجاد فشار در مغز شود. افراد مبتلا به این بیماری معمولا مشکلاتی در راهرفتن دارند و کنترل مثانه خود را از دست میدهند و دچار زوال عقل میشوند.
درحدود ۲۵درصد از افرادی که گفته میشود به پارکینسون دچارند، درواقع مبتلا به پارکینسون نیستند. برای تأیید این بیماری لازم است به پزشک متخصص مراجعه شود.
درمانبیماری پارکینسون
برای فرد مبتلا به پارکینسون گزینههای درمانی مختلفی موجود است. البته، درمان کاملی وجود ندارد؛ ولی داروها و گاهی جراحی میتواند مؤثر باشد. برخی داروها میتوانند برای سالها علائم بیماری را مهار کنند. برخی از داروهای مصرفی برای درمان بیماری پارکینسون عبارتاند از:
۱. لوودوپا (Levodopa): این دارو که به آن ال-دوپا هم گفته میشود، دارویی است که در بیشتر مواقع برای درمان علائم پارکینسون تجویز میشود. وقتی فردی به پارکینسون مبتلا شده باشد، مغز او بهتدریج تولید دوپامین را متوقف میکند. این دارو میتواند موجب بهبود علائم شود؛ زیرا سبب میشود بدن میزان دوپامین بیشتری تولید کند. برای کنترل علائم حالت تهوع و دیگر عوارض جانبی ناشی از مصرف لوودوپا، معمولا دارویی دیگر بهنام کاربیدوپا (carbidopa) نیز تجویز میشود. به داروی ترکیبی ساختهشده از این دو دارو، سینمت (Sinemet) گفته میشود.
بهندرت برخی افراد نمیتوانند کاربیدوپا را تحمل کنند و لازم است از لوودوپا بهتنهایی استفاده کنند. در چنین وضعیتی، بیمار باید دقت کند این دارو را همزمان با غذاها یا ویتامینهایی مصرف نکند که حاوی ویتامین B6 هستند؛ چراکه این ویتامین روی عملکرد دارو در بدن تأثیر میگذارد. اکثر پزشکان تلاش میکنند مصرف لوودوپا را در بیماران تا حد ممکن بهتعویق بیندازند؛ زیرا این دارو پس از مدتی دیگر روی بیمار اثری نخواهد داشت. گاهی اوقات پس از اینکه بیمار برای سالها از این دارو مصرف کرد، اثرات دارو ازبین میرود و فرد ممکن است دچار مشکلات حرکتی بهنام نوسانات حرکتی (Motor Fluctuations) شود. این مشکلات ممکن است بهتدریج یا ناگهانی پیش بیایند.
۲. سافینامید (Safinamide): داروی دیگری است که برای افراد مصرفکنندهی لوودوپا و کاربیدوپا تجویز میشود که در آنها آثاری از علائمی بُروز کرده که قبلا در کنترل بوده است. مطالعات نشان میدهند اضافهکردن این دارو موجب میشود مدت زمان کاهش علائم یا ازبینرفتن علائم در بیماران طولانیتر شود. شایعترین عوارض جانبی این دارو حالت تهوع و افتادن و حرکات غیرکنترلشده و غیرارادی است.
۳. آگونیستهای دوپامین: این گروه داروهایی هستند که عمل دوپامین در مغز را تقلید میکنند. برخی نمونهها در این زمینه عبارتاند از: پرامیپکسول و روتیگوتین و روپینیرول. فرد بیمار برای درمان علائم بیماری پارکینسون میتواند این داروها را بهتنهایی و بههمراه ال-دوپا مصرف کند.
۴. مهارکنندههای COMT: داروهای این گروه، مانند تولکاپون و انتاکاپن بههمراه لووپودا تجویز میشوند. این داروها موجب طولانیشدن زمان بهبود علائم میشوند. طرز کار این داروها بلوکهکردن عمل آنزیمی است که موجب تجزیهی لووپودا میشود. البته، تولکاپون را بهندرت پزشکان تجویز میکنند؛ زیرا دارویی است که میتواند موجب آسیب کبدی شود.
استالوو نیز قرصی است که از ترکیب کاربیدوپا/لوودوپا با انتاکاپن ساخته شده است. درحالیکه کاربیدوپا موجب کاهش اثرات جانبی لوودوپا میشود، انتاکاپن موجب طولانیشدن زمان فعالماندن لوودوپا در مغز میشود.
۵. مهارکنندههای آنزیم مونوآمیناکسیداز B: این داروها نیز عمل آنزیمی را متوقف میکنند که موجب تجزیه دوپامین میشود. از این دارو بهتنهایی در مراحل اولیهی پارکینسون یا بههمراه دیگر داروها در مراحل پیشرفتهی بیماری استفاده میشود. داروهای گروه مهارکنندههای آنزیم مونوآمیناکسیداز B شامل سلژیلین و رازاژیلین هستند. این داروها معمولا بهتنهایی استفاده میشوند؛ زیرا اگر با دیگر داروها مصرف شوند، عوارض جانبی در فرد بُروز میکند.
دیگر داروهایی که ممکن است برای پارکینسون تجویز شوند، عبارتاند از: آپومرفین، بنزتروپین، آمانتادین و داروهای آنتیکولینرژیک. همهی این داروها میتوانند در کنترل علائم کمک کنند. برخی به آزادشدن دوپامین از سلولهای عصبی کمک و برخی دیگر فعالیت استیلکولین را محدود میکنند. استیلکولین پیامرسانی شیمیایی در مغز است که میتواند موجب کاهش مقدار دوپامین شود.
داروهای آنتیکولینرژیک را اغلب افراد جوانتر مصرف میکنند؛ افرادی که شدیدترین علائم آنها رعشه است. اگر فرد بیمار در هنگام مسنترشدن از این دارو استفاده کند، عوارض جانبی زیر ممکن است در او تظاهر پیدا کند:
- سرگیجه
- خشکی دهان
- تاری دید
- گیجی
- حالت تهوع
- مشکلات دفع مدفوع
دارویی بهنام لوپارکین (Loparkin) برای درمان علائم بیماری پارکینسون در ایران تولید میشود. البته، فرمولاسیون آن مربوط به شرکتی سوئیسی است.
دیگر روشهای درمانی بیماری پارکینسون
عمل جراحی یکی از روشهای درمان بیماری پارکینسون محسوب میشود. بهطور کلی، جراحی فقط زمانی بهعنوان درمان بیماری پارکینسون مطرح میشود که داروها نتوانند علائم را بهبود بخشند. سه روش جراحی برای درمان پارکینسون وجود دارد. این روشها عبارتاند از:
- پالیدوتومی (Pallidotomy)
- تالاموتومی (Thalamotomy)
- تحریک عمقی مغز (Deep Brain Stimulation)
پالیدوتومی: پزشکان معتقدند پارکینسون زمانی اتفاق میافتد که بخشی از مغز بهنام گوی رنگپریده (Globus Pallidus) بهشدت کار میکند. عمل این قسمت مانند عملکرد ترمز است و موجب سختی حرکات بدن میشود. در عمل جراحی به روش پالیدوتومی، بخش گوی رنگپریده در مغز تخریب میشود. این روش درمانی از سختی حرکات میکاهد، موجب تعادل بهتر میشود و حرکتکردن را برای فرد بیمار راحتتر میکند. پالیدوتومی موجب عملکرد بهتر داروها در افرادی میشود که در مراحل پیشرفتهی بیماری هستند.
تالاموتومی: نتایج پژوهشها نشان میدهد رعشهها حاصل وجود مشکلاتی در تالاموس هستند. در این روش جراحی، بخشی از تالاموس تخریب میشود تا از رسیدن لرزشها به عضلات جلوگیری شود. این روش فقط برای کنترل علائم استفاده میشود و معمولا بهعنوان روشی درمانی برای بیماری پارکینسون توصیه نمیشود.
جراحیهای تالاموتومی و پالیدوتومی انجام میشوند؛ اما بهعلت خطر عوارض جانبی چندان معمول نیستند.
تحریک عمقی مغز
برخی از بیماران مبتلا به پارکینسون با روشی بهنام تحریک عمقی مغز (DBS) جراحی میشوند. در این روش، پزشکان بسته به نوع علائمی که باید بهبود پیدا کند، الکترودی را در عمق نقطهی خاصی از مغز بیمار قرار میدهند. این روش در بسیاری از افراد موجب بهبودی زیادی میشود. درواقع، روش DBS درمانی برای علائم بیماری پارکینسون است؛ علائمی نظیر لرزش و سفتی و مشکلات راهرفتن. از این روش برای درمان عوارض جانبی داروهای پارکینسون نیز استفاده میشود. بااینحال، این روش موجب درمان کامل بیماری نمیشود یا از پیشروی آن ممانعت نمیکند. روش تحریک عمقی مغز درصورتی روش درمانی مناسبی است که فرد به این بیماری حداقل برای پنج سال مبتلا شده باشد و دیگر با مصرف داروها به اندازه کافی بهبود پیدا نکند. برای برخی از افراد روش DBS موجب تغییر زندگی میشود و برای برخی دیگر نتایج رضایتبخشی ندارد.
عمل تحریک عمقی مغز به چه صورتی است؟
دستگاه کوچکی که در زیر پوست قفسهی سینهی بیمار گذاشته میشود، پالسهای الکتریکی را به مغز میفرستد. این پالسها موجب بلوکهشدن سیگنالهایی عصبی میشود که مسبب بُروز علائم پارکینسون هستند. هر سیستم DBS چهار بخش دارد:
- الکترودی نازک که در قسمتی از مغز قرار داده میشود که عامل بُروز علائم است (برای بیشتر بیماران در هر طرف مغز یک الکترود کاشته میشود)
- دستگاهی تحریککننده یا تولیدکنندهی پالس (ضربانساز مغزی) که پیامهای الکتریکی کوچکی به الکترود میفرستد.
- سیمی که الکترود را به تولیدکنندهی پالس متصل میکند (بهصورت زیر پوستی رد میشود)
- کنترل ازراهدوری برای کنترل سیستم
پسازاینکه این سیستم راهاندازی شد، کارشناس DBS آن را روی بهترین وضعیت بهبودی بیمار تنظیم خواهد کرد. خود فرد نیز میتواند سیستم را کنترل کند.
مراحل جراحی DBS
این عمل شامل دو مرحله است: ۱. قراردادن الکترود در مغز بیمار؛ ۲. قراردادن دستگاه ضربانساز در زیر پوست ناحیهی قفسهی سینهی بیمار. گاهی این هر دو کار یک زمان انجام میشوند؛ اما اغلب اول عمل مربوط به مغز انجام و چند هفته بعد، دستگاه ضربانساز در محل خود قرار داده میشود.
بعد از جراحی چه میشود؟
فرد بیمار لازم است پس از عمل جراحی داروهای معمولش را مصرف کند. تازمانیکه تورم مغز بیمار فروکش نکند، نمیتوان دستگاه را برنامهریزی کرد. این امر حدود دو تا چهار هفته زمان میبرد تا وقتی دستگاه ضربانساز به فرد داده شود. یافتن نقطهی تنظیم دستگاه چندین ماه زمان میبرد؛ ولی یکبار که نقطهی تنظیم آن مشخص شد، علائم بیمار میتواند بهتر میشود و او نیاز به مصرف داروی کمتری خواهد داشت.
عوارض جانبی DBS
روش تحریک عمقی مغز میتواند به بُروز مشکلات جدی منجر شود. برخی از مشکلات طی چند روز یا چند هفته ازبین میروند؛ در حالیکه برخی علائم میمانند. برای مثال فرد بیمار ممکن است دچار عوارض زیر شود:
- علائم مشابه با علائم سکته مثل گیجی و ابهام در گفتار
- تغییراتی در خلقوخو و حافظه و تفکر
- تشنج
- مشکلات حرکتی
- سردرد و سرگیجه و احساس سوزن سوزن شدن
فرد ممکن است دچار مشکلاتی در نصب دستگاه DBS شود؛ مانند شُلبودن سیم یا قرارگرفتن الکترود در جای اشتباه. در برخی از مراکز ایران نیز این جراحی انجام میشود. هزینهی انجام این جراحی بسیار گران است.
کنارآمدن با بیماری پارکینسون
وقتی فرد دچار بیماریهایی مانند برونشیت یا آنفلوآنزا میشود، میداند طی یک هفته وضعیتش بهتر میشود و به حالت طبیعی برمیگردد؛ اما در بیماری پارکینسون وضعیت متفاوت است. این بیماری ازبین نمیرود و میتواند از راههای مختلفی موجب تغییر زندگی فرد بیمار شود. بااینحال، راهکارهایی وجود دارد که به فرد بیمار کمک میکند با این بیماری مزمن بتواند کناربیاید.
مهمترین راهکار این است که فرد بیمار درست از همان لحظهی آغاز بیماری بهدنبال دریافت کمک باشد. کسب آگاهی و حمایت نیز به بیمار کمک میکند بهتر بتواند با مشکلاتی مواجه شود که در آینده با آنها روبهرو خواهد شد. مشاور سلامت روان میتواند به فرد کمک کند زندگی خود را کنترل و برنامهی درمانی خود را دنبال کند. بهطور کلی کارهایی که بیمار میتواند انجام دهد، عبارتاند از:
- کسب آگاهی دربارهی بیماری
- صحبت با دوستان و نزدیکان دربارهی بیماری و جدانشدن از آنها
- انجام کارهای لذتبخش
- بیمار از پرسیدن دوباره از پزشک یا پرستار دربارهی موضوعی که متوجه نشده یا فراموش کرده، نباید هراس داشته باشد
- استفاده از سرویسهای خدماتی که برای کمک به بیماران پارکینسونی در جامعهی فرد بیمار وجود دارد
- یادگیری نحوهی مدیریت استرس برای کسب دیدگاه بهتری در زندگی؛ زیرا داشتن استرس فقط موجب بدترشدن این وضعیت خواهد شد
- اگر فرد بیمار دچار افسردگی شده باشد (افسردگی که برای مدت طولانی در فرد میماند و نه احساس گاهگاه افسردگی)، برای درمان آن به تجویز پزشک، از داروهای ضدافسردگی میتواند استفاده کند
درمانهای جایگزین بیماری پارکینسون
اصطلاح درمانهای جایگزین بهطور کلی برای توضیح هر درمان پزشکی یا مداخلهای گفته میشود که هنوز ازلحاظ علمی تأیید نشده یا هنوز بهعنوان راهی ایمنی و مؤثر برای بیماری خاصی شناخته نشده است. ویتامین E و کوآنزیم Q10 و اسید اوریک مثالهایی از درمانهای جایگزینی هستند که بهعنوان درمانهایی برای بیماری پارکینسون بررسی شدهاند؛ ولی هنوز نتیجهی قطعی دربارهی مصرف آنها بهدست نیامده و حتی ممکن است اثرات جانبی مضری داشته باشند.
۱. ورزش: ورزش درمانی جایگزین نیست؛ ولی ورزشهایی نظیر تایچی و یوگا میتوانند موجب کاهش استرس و آرامشدن فرد، افزایش انرژی، تعادل و انعطافپذیری شوند. بهطور کلی، ورزش عملی ایمن و مؤثر و راهی آسان برای بهبود سلامت است؛ اما برای استفادهی آن باید با پزشک مشورت کرد؛
۲. رژیم غذایی: با دنبالکردن توصیههای پزشک و متخصص تغذیه بیمار میتواند حس بهتری تجربه کند؛
۳. نگرش مثبت: داشتن نگرش مثبت موجب بهبود بیماری پارکینسون نمیشود؛ اما میتواند موجب کاهش استرس شود و به بیمار کمک کند احساس بهتری داشته باشد.
پژوهشهای درحالانجام درزمینهی بیماری پارکینسون
پژوهشهای مربوط به بیماری پارکینسون پیشرفتهای زیادی کردهاند. امید زیادی وجود دارد که علت این بیماری چه ژنتیک و چه علل محیطی، شناسایی و تأثیرات دقیق این علل روی عملکرد مغز کشف شود. پژوهشگران همچنین درحالطراحی درمانهای جدیدی برای پارکینسون هستند. برخی از روشهای درمانی که هماکنون درحالبررسی هستند، پیوند سلولهای جنینی و استفاده از سلولهای بنیادی و ژندرمانی هستند.
پیوند سلولهای جنینی
پیوند سلولهای جنینی روشی است که در آن سلولهای جنینی داخل مغز افراد مبتلا به پارکینسون کاشته میشود تا جایگزین سلولهای تولیدکنندهی دوپامین در تودهی سیاه مغز (substantia nigra) شوند. در این روش، جای امیدواری وجود دارد؛ ولی این حوزه از پژوهش بحثبرانگیز است. برخی از مطالعات نشان دادهاند کاشت سلولهای جنینی موجب افزایش حرکات غیرارادی در اثر تولید مقدار زیاد دوپامین در مغز میشود. همچنین، مباحث اخلاقی نیز برای استفاده از سلولهای جنینی وجود دارد. بهعنوان پیامدی از این مشکلات، دیگر روشهای درمان درحالبررسی هستند.
استفاده از سلولهای بنیادی
سلولهای بنیادی سلولهای والدی تمام بافتهای بدن هستند. این بدان معنا است که این سلولها میتوانند به هر نوع سلولی تبدیل شوند. امید است بتوان درنهایت، این سلولها را به سلولهای دیگری مانند نورونهای تولیدکنندهی دوپامین تبدیل کرد و آنها را در درمان بیماری پارکینسون بهکار برد. مشکل اینجا است که بیمار ممکن است دچار همان خطر افزایش حرکات غیرارادی شود که دربارهی روش کشت سلولهای جنینی وجود دارد. مانند روش پیوند سلولهای جنینی، درمان با استفاده از سلولهای بنیادی نیز با مباحثی اخلاقی روبهرو است.
پژوهشهای ژنتیکی درحالانجام درزمینهی بیماری پارکینسون
پژوهشگران درحالبررسی ژنهایی هستند که پروتئینهای مسئول تولید دوپامین را کد میکنند. با افزایش مقدار دوپامین در مغز، علائم پارکینسون میتواند کاهش یابد.
درمانهای دارویی
پژوهشگران داروهایی را بررسی کردهاند که از عمل گلوتامات جلوگیری میکند. گلوتامات اسیدآمینهای است که میتواند موجب تخریب سلولهای عصبی شود. افزونبراین، آنان درحالبررسی نقش آنتیاکسیدان کوآنزیم Q10 در کاهش روند پیشروی بیماری پارکینسون هستند.
فاکتور رشد اعصاب
مطالعات اولیه نشان دادهاند فاکتور رشد اعصاب که مادهای شیمیایی است و موجب تحریک رشد سلولهای عصبی میشود، سلولهای لازم برای تولید دوپامین را مجدد بهکار میاندازد و به میزان چشمگیری موجب بهبودی علائم بیماری میشود.
تحریک عمقی مغز
هنوزهم پژوهشهایی برای کسب آگاهی بیشتر درزمینهی نحوهی عملکرد این روش در بیمارن پارکینسونی درحالانجام است. پژوهشگران همچنین مشغول مطالعهی روشهای بهتری برای تحریک مغز هستند.
میزان شیوع بیماری پارکینسون
بیماری پارکینسون دومین بیماری شایع از گروه بیماریهای نورودژنراتیو مرتبط با سن است. بیماری آلزایمر ازلحاظ شیوع در مقام نخست قرار دارد. برآورد شده که بین ۷ تا ۱۰ میلیون نفر در کل جهان مبتلا به پارکینسون هستند. شیوع این بیماری براساس سن به این گونه است که در دههی چهارم زندگی، فراوانی آن حدود ۴۱ نفر در صدهزار نفر است و در افراد ۸۰ساله و بالاتر به بیش از ۱۹۰۰ نفر در هر صدهزار نفر میرسد. احتمال ابتلا به پارکینسون در مردان ۱.۵ برابر بیش از زنان است. براساس گزارش مطالعهای، میزان شیوع بیماری پارکینسون در ایران چیزی حدود دو در هزار نفر است، این میزان برای افراد بالای ۶۵ سال ده برابر میشود و به دو نفر در هر صد نفر میرسد. براساس آمارهای سال ۲۰۱۳، در ایران حدود ۱۶۰هزار فرد مبتلا به پارکینسون وجود دارد. براساس آخرین آمار منتشرشدهی سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۷، مرگومیر ناشی از بیماری پارکینسون در میان ایرانیان ۲۹۷ مورد یا ۰.۰۹ کل مرگها بوده و از این نظر، کشور ایران در رتبهی ۱۴۵ جهان قرار دارد.
نظرات