آیا پیرترین انسان جهان، در مورد سن خود دروغ میگفت
آیا ژان کالمان، پیرترین انسان جهان، در مورد سن خود دروغ گفته است؟ آیا او واقعا هنگام مرگ ۱۲۲ ساله نبوده، بلکه تنها ۹۹ سال داشته است؟ آیا او اصلا خود ژان کالمان بوده است؟ یک ریاضیدان روسی بهنام نیکولای زاک باتوجهبه شواهد ذیل، ادعای دروغگویی ژان کالمان را مطرح کرده است:
رکوردهای جهانی، آمار مرتبط با زندگی طولانی، سرقت هویت و فرار از مالیات. پژوهشگرها بر سر این مسئله بهشدت دچار اختلاف شدهاند. زاک در مقالهای که برای سایت پژوهشی ReasearchGate منتشر کرده، مدعی است کالمان دقیقا در سال ۱۹۳۴ و در سن ۵۹ سالگی فوت کرده و از آن زمان دختر او یوون برای فرار از مالیات وراثتی از هویت او استفاده کرده است. به همین دلیل ژان در سال ۱۹۹۷، کمتر از ۱۰۰ سال داشته است.
اگر این مسئله حقیقت داشته باشد، داستان کالمان به یک مورد کلاهبرداری واقعا قابلتوجه تبدیل خواهد شد؛ حتی تئوری این ادعا هم توجه بینالمللی را به خود جلب کرده است. زاک یافتههای خود را همزمان در مجلهی زیستشناسی PLOS نیز منتشر کرد و مدعی شد بعضی نتایج حاصل از پژوهشهای سالخوردگی دچار خطای آماری هستند؛ بنابراین چگونه میتوان فهمید کالمان در مورد سن خود دروغ نگفته است؟ چگونه میتوان از سن افراد با اطمینان سخن گفت؟
جمعیتشناسان و دیگر کارشناسان، هرکدام ادعای متفاوتی در مورد مسئلهی کالمان دارند. این بحث چندان مورد حمایت قرار نگرفته؛ اما پرداختن به آن وسوسهانگیز است. اگرچه، نوسان بین نظریههای مختلف زیاد است و به عقیدهی کارشناسان، ژان کالمان در مورد سن خود حقیقت را گفته است. ژان کالمان زنی متولد یکی از دهکدههای جنوبی فرانسه است که با ونگوک ملاقات داشته، تا سن صد سالگی دوچرخهسواری کرده و تا چند سال قبل از مرگ خود در سن ۱۲۲ سالگی، روزی دو سیگار میکشیده است.
انسانها همیشه بهدنبال زندگی جاودانه یا حداقل عمر طولانیتر بودهاند. به همین دلیل به عناوینی مثل شکلات، رمز طول عمر زن ۱۰۲ ساله اهمیت میدهند، حتی بااینکه میدانند شکلات رمز واقعی عمر طولانی نیست. تعداد افراد سالخورده در قرن گذشته به شکل چشمگیری افزایش یافتهاند و دانشمندان هنوز هم بر سر محدودیتهای طول عمر انسان به بحث میپردازند.
بهگفتهی دنیل پرامیسلو، متخصص امراض دانشگاه واشنگتن، توانایی پیشبینی دقیق تعداد افراد با عمر طولانی، یک سؤال اجتماعی بسیار مهم است. برای مثال، درک دقیق از این تعداد بر حمایت اجتماعی از افراد مسن تأثیرگذار است.
بهگفتهی ساول نیومن، احتمال این اتفاق بالا است. نیومن استادیار دورهی پسادکترا در دانشگاه ملی استرالیا است که با استفاده از یادگیری ماشین به بررسی ژنوم گندم پرداخته است. او در مقالهای در مجلهی PLOS به ادعاهای مرتبط با طول عمر بالا میپردازد.
ناسازگاری این بررسیها به اشتباهات سادهای مثل سوابق تولد باز میگردد و یکی از دلایل این مسئله میتواند این باشد که افراد بالای ۱۱۰ سال در زمانی متولد شدهاند که درصد سواد و دقت در حفظ سوابق کمتر بوده است. بهدلیل تعداد کم این گروه، حتی اشتباهات کوچک هم منجر به خطاهای محاسباتی بزرگ و تغییرات چشمگیر آماری میشوند.
بهگفتهی نیومن، خطاهای آماری، یافتههای دو مقالهی معتبر در مورد طول عمر را زیر سؤال میبرند. یک مقاله در سال ۲۰۱۶ در مجلهی Nature منتشر شد. براساس این مقاله، حداکثر طول عمر انسان، ۱۱۵ سال است. مقالهای دیگر که در سال ۲۰۱۸ در مجلهی Science منتشر شد، مدعی است چنین حدی صحت ندارد. براساس یک قانون کلی، هرچقدر انسان طول عمر بیشتری داشته باشد، احتمال مرگ او نیز بیشتر خواهد شد.
مقالهی مجلهی Sciene که به بررسی ۴ هزار ایتالیایی با سن بالای ۱۱۵ سال پرداخته، مدعی است پس از ۱۱۵ سالگی، احتمال مرگ کاهش مییابد و یک شرایط پایدار به وجود میآید؛ اما بهگفتهی نیومن دو مقاله دچار خطای آماری شده و دانشمندان به مدت ۲۰ سال بر سر یک توزیع خطا دچار اختلاف بودهاند.
بااینحال، کنت واچر، جمعیتشناس دانشگاه برکلی و یکی از مؤلفان مجلهی Science معتقد است انتقادات نیومن به مدلهای فرضی وابسته هستند و او از دادههای واقعی برای ادعای خود استفاده نکرده است. واچر میگوید:
ما مدارکی برای تولد این افراد داریم که منطبق با گزارشهای سن و مدارک مرگومیر است. او یک فرضیهی نظری ارائه داده است اما این فرضیه برای دادههای ما صحت ندارد.
نیومن میگوید:
این مدارک کافی نیستند و این تصور وجود دارد که اسناد رسمی هرگز اشتباه نیستند اما ما معتقدیم این حقیقت ندارد.
بنابراین حق با چه کسی است؟ به عقیدهی دیمیتری ای. جودانف، ریاضیدان مؤسسهی پژوهشی جمعیتشناسی ماکس پلانک (که در گردآوری دادهها و پردازش آنها برای پایگاه دادههای بینالمللی طول عمر تخصص دارد) این ایدهها کاملا ناسازگار نیستند. مشکلی که نیومن از آن یاد میکند، حقیقت دارد اما مشکل جدیدی نیست. جمعیتشناسان میدانند گزارش اشتباه میتواند خطاهای زیادی را بهویژه در تحلیلها بهدنبال داشته باشد.
کتابهایی مثل ارزیابی طول عمر قابل انتظار، طول عمر قابل انتظار: از ماقبل تاریخ تاکنون و صدسالهها همه با مسئلهی روششناسی دستوپنجه نرم میکنند. بهگفتهی جودانف، خطاهای بزرگی در دادههای جمعیتی وجود دارند، اما احتمال وجود این خطاها در دادههای مرتبط با افراد بیش از صدسال کمتر است؛ زیرا این دادهها بهدقت موردبررسی قرار گرفتهاند.
جمعیتشناسان پایگاه دادهی بینالمللی طول عمر، با درخواست دادهها در مورد افرادی که در سن ۱۱۰ سالگی یا بیشتر فوت کردند، کار را آغاز میکنند (بهدلیل قوانین حریم شخصی، دسترسی به اطلاعات مربوطبه افراد در قید حیات دشوار است). سپس با درنظر گرفتن هر نمونه پیغامهایی را به محل تولد این افراد ارسال میکنند. گواهی تولد اصلی سوابق نامگذاری، سوابق سرشماری و مدارک دیگر را دریافت میکنند. بهگفتهی جودانف آنها به بررسی دقیق زندگی شخص موردنظر میپردازند:
تمام اسناد رسمی، گواهی ازدواج، گواهی تولد کودکان و ... یک آرشیو بزرگ را میسازند و نیاز به منابع زیادی دارد.
احتمال اشتباه بودن گواهی فوت وجود دارد، اما احتمال اینکه تمام اطلاعات آرشیوی شخص موردنظر اشتباه باشد، بسیار اندک است. همانطور که واچر میگوید، احتمال بروز اشتباه وجود دارد (کسی نمیتواند مدعی شود هیچ روشی خطا ندارد) اما نسبت خطایی که نیومن از آن یاد میکند، باتوجهبه دقت دادهها بعید است. جمعیتشناسان از مشکلات آماری مربوطبه پژوهشهای سن بالا آگاه هستند و در تلاشاند از آنها پیشگیری کنند.
به اعتقاد زاک، دختر کالمان برای فرار از مالیات به جعل هویت او پرداخته است
بعضی دانشمندان نظریهی زاک را ستایش میکنند اما جودانف به آن مشکوک است. مقالهی زاک برای انتشار در مجله پذیرفته نشده است. البته این اولینبار نیست که فردی به هویت ژان کالمان شک میکند. بهگفتهی جودانف، فرضیههای زاک متقاعدکننده نیستند. برای مثال، زاک مقاله را با این ادعا شروع میکند که احتمال رسیدن به چنین سنی بسیار پایین است. جودانف میگوید:
بله احتمال رسیدن به این سن کم است اما احتمال پائین و غیرممکن دو کلمهی کاملا متفاوت هستند.
سایر فرضیهها دارای ناسازگاری اندک هستند. براساس یک نظرسنجی فیسبوک از ۲۲۴ نفر، کالمان زیاد هم پیر به نظر نمیرسید. در مثال دیگری که National Post به آن اشاره کرده است، تنفر کالمان از جامعهشناسان بهعنوان انگیزهای برای جعل هویت و فرار او از مالیات درنظر گرفته شده است. کالمان بسیاری از نامههای شخصی خود را هم نابود کرده است. زاک در گفتوگو با رویترز میگوید، قرار دادن شواهد کوچک درکنار هم این فرضیه را ثابت میکند نه صرفا یک مدرک محکم و بزرگ.
درعینحال، یک متخصص فرانسوی امراض بهنام ژان ماری روبین که برای پی بردن به ناسازگاریها با کالمان کار کرده است؛ بهدنبال جزئیاتی مثل نام پرستاران محلی زندگی کالمان است. روبین در گفتوگو با لی پاریسن میگوید:
میتوانید تصور کنید چه تعداد از مردم در این مورد دروغ میگویند؟ فرناند کالمان (همسر ژان) شبانه دختر خود را بهجای همسر خود جا زده است و همه این موضوع را مخفی نگه داشتهاند؟ این نظریهها هیچ مبنایی ندارند.
جودانف این موقعیت را بهخوبی جمعبندی میکند:
پژوهشگر برجستهی دیگری را میشناسم که روی این پرونده کار کرده و از سوی دیگر شخصی را میبینم که فرضیهای با احتمال بسیار پائین را ارائه داده، این فرضیه براساس تصاویر ارائه شده است و آن شخص هم در این زمینه متخصص نیست.
نیومن هنوز قانع نشده و معتقد است دیگر نباید از اسناد استفاده کرد. او میگوید:
ما به یک روش بیولوژیک برای اندازهگیری سن افراد نیاز داریم. روشی که قابل جعل و بهصورت تصادفی قابل جایگزینی یا جابهجایی نباشد.
بهگفتهی کریگ اتوود از دانشگاه ویسکانسین مادیسون، هنوز روشی برای بررسی بیولوژیکی سن و سال ابداع نشده است. برای پیشگیری از سرقت یا جعل هویت میتوان از توالیسازی کامل ژنوم فرد هنگام تولد و مرگ استفاده کرد. اگر دادهها منطبق بودند، یعنی هر دو توالی مربوطبه یک شخص است. با این روش، باید توالیسازی ژنتیکی نوزادان از همین امروز آغاز شود.
براساس دیدگاه اتوود، نظریههای گمراهکننده جذاب هستند اما وقتی بحث امید به زندگی طولانی مطرح میشود، این سناریوها بیفایده خواهند بود. او در ادامه میگوید:
از دیدگاه علمی، صرفنظر از اینکه کالمان ۱۲۲، ۱۱۰ یا ۱۱۲ سال عمر کرده است، هدف اصلی ما بررسی عوامل بیرونی است. این مسئله ربطی به درک عامل پیری و نحوهی تغییر یا به تأخیر افتادن این فرایند ندارد. مطمئن نیستم که این بررسیها تأثیر زیادی بر پژوهشهای طول عمر داشته باشند.
نظرات