آیا شببیداری واقعا خطر مرگ را افزایش میدهد؟
بهار سال گذشته، پژوهشی جنجالی در اینترنت منتشر شد که در آن بهاحتمال مرگ زودهنگام افراد شببیدار اشاره شده بود. البته این خبر، نتیجهگیری پژوهشگران نبود؛ اما در دنیای انفجار اطلاعات بهسرعت منتشر شد. این پژوهش که در مجلهی Chronobiology International منتشر شده بود، در یک بازهی زمانی ۶سالونیمه به بررسی کرونوتایپهای (عادت زمانی خواب) بیش از ۴۳۰ هزار نفر پرداخته بود. پژوهشگران با رتبهبندی دادههای سرویس ملی سلامت انگلستان (NHS) و NHSCR در اسکاتلند به بررسی آثار منفی شببیداری بر سلامت پرداختند.
پژوهشگران پس از مرتبسازی تقریبا نیم میلیون نفر در چهار گروه چکاوکهای محض (چکاوکها از پرندگانی هستند که معمولا با طلوع خورشید از خواب بیدار میشوند)، جغدهای محض (با طلوع آفتاب میخوابند)، چکاوکهای متوسط و جغدهای متوسط، یافتههای مختلف را گزارش کردند.
در طول دورهی بررسی، بیش از ۱۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند (دلیل مرگ اغلب آنها طبیعی بوده است). هدف این بررسی لزوما ارتباط کمخوابی با مرگ نبود؛ بلکه هدف اصلی، بروز اختلالهای همزمان یا چندابتلایی بر اثر کمخوابی بود. چندابتلایی به چند اختلال همزمان عصبی و روانشناختی، دیابت و بیماریهای دیگر گفته میشود.
براساس این بررسی، تغییر در برنامههای خواب میتواند آمار اختلالهای همزمان و درنتیجه خطر مرگ زودرس را افزایش دهد؛ اما بااینکه مرگ زودرس شببیدارها به تیتر داغی تبدیل شده، حقیقت چیز دیگری است.
بررسی ماجرا
بدیهی است که عدم پیروی از عادتهای خواب منظم و مرسوم، بر سلامت انسان تأثیر میگذارد. تقریبا تمام بررسیهای مربوطبه عادتهای خواب به پیامدهای دردسرساز کمخوابی اشاره کردهاند.
اما کریستین نوتسون، مؤلف ارشد کرونوبیولوژی (شاخهای از علم زیستشناسی مرتبط با ریتمهای بیولوژیک موجودات زنده) در مورد نتیجهگیریهای ساده و سطحی هشدار میدهد. بهگفتهی دکتر نوتسون (استادیار دانشگاه نورتوسترن و پژوهشگر زمینههای پزشکی خواب و عصبشناسی) شببیدارهایی که مجبورند صبح زود بیدار شوند و بهاینترتیب بدهی خواب خود را افزایش میدهند، دچار مشکل خواهند شد.
به عقیدهی دکتر نوتسون، مجموعهای از معیارهای دیگر مثل نوع تغذیه و ورزش میتوانند مشکلات سلامتی انسان را افزایش دهند. برای مثال، ازآنجاکه باشگاههای ورزشی معمولا ۲۴ ساعته فعال هستند، ورزشکارها میتوانند تا اواخر شب در کلاسها شرکت کنند. از طرفی گزینههای غذایی برای شببیدارها اغلب محدود به فستفود و غذاهای ناسالم است. در نتیجه باید معیارهای مرتبط با شببیداری را هم درنظر گرفت.
براساس پژوهشها، افراد شببیداری که هر شب بهخوبی میخوابند، غذای سالم میخورند، ورزش میکنند، روابط اجتماعی خوبی دارند و هرروز از نور خورشید بهرهمند میشوند، در معرض خطر یا مرگ زودرس قرار ندارند و صرفا شببیداری را نمیتوان تنها معیار مرگ زودرس درنظر گرفت.
عادتهای خواب همراهبا زمان و فناوری تغییر میکنند
بنجامین فرانکلین در کتاب ریچارد آلماناک فقیر (نسخهی۱۷۳۵) مینویسد: «زود خوابیدن و زود بیدار شدن، هوش، سلامت و ثروت مرد را بالا میبرد.»
اغلب مردم آن دوران با این جمله موافق بودند. آنها یک قرن با اختراع برق فاصله داشتند و مشاغل آن دوران به کشاورزی، دامداری و ساختوساز محدود میشد که همه در فضاهای خارجی انجام میشدند.
جغدها یا شببیدارهای آن زمان افرادی تنبل و بدون انگیزه تلقی میشدند، گروهی از این افراد به خوشگذرانی میپرداختند و دستهی دیگری از شببیداران را هم زندانیان تشکیل میدادند که معمولا تا ظهر میخوابیدند. استفن اینز در کتاب خود با عنوان تولید ثروت عمومی: فرهنگ اقتصادی انگلستان پروتستان به نگرش منفی جامعه نسبت به افراد شببیدار و نادیدهگرفتهشدن آنها در جامعه اشاره میکند.
اختراع برق و تلویزیون مفهوم شببیداری را تغییر داد
دو قرن گذشت و چیزی تغییر نکرد. براساس نظرسنجی مؤسسهی گالوپ در سال ۱۹۴۲، تنها سه درصد از آمریکاییها کمتر از پنج ساعت در شب میخوابند و میانگین خواب در آن زمان به ۷.۹ ساعت در شبانهروز میرسید. شببیدارها معمولا از ناهنجاریهای آماری به شمار میرفتند و درک درستی درمورد آنها وجود نداشت. مثال فرانکلین تا مدتها مثالی همهگیر بود و حتی اختراع برق هم نتوانست این تفکر را از ذهن آمریکاییها خارج کند؛ اما همهچیز در حال تغییر بود.
تا سال ۱۹۵۴، بیش از نیمی از خانوارهای آمریکایی حداقل یک دستگاه تلویزیون داشتند. تا اوایل دههی ۹۰، تعداد کامپیوترهای شخصی افزایش یافت؛ و چند سال بعد، بیش از نیمی از کشور به اینترنت دسترسی پیدا کردند.
در سال ۲۰۱۳، گالوپ به بازنگری در آمار خود پرداخت. این بار تعداد افرادی که کمتر از پنج ساعت در شبانهروز میخوابیدند، به ۱۴ درصد رسیده بود. براساس این آمار، میانگین تعداد ساعتهای خواب آمریکاییها در شبانهروز به ۶.۸ ساعت رسیده بود.
شببیداری تحت شرایطی خاص، ضرری ندارد
امروزه افراد سحرخیز از مزیت برنامهریزی منظم اجتماعی برخوردار هستند. در مقابل، افراد شببیدار تنها به قانون بدن خود وفادار ماندهاند ولی مزایای دیگری هم دارند. براساس پژوهشها، افراد شببیدار معمولا باهوشتر و خلاقتر از افراد سحرخیز هستند.
پژوهشگران در سال ۲۰۰۹ به بررسی افراد سحرخیز و شببیدار در یک محیط آزمایشگاهی پرداختند. آنها از شرکتکنندگان خواستند زمان خواب و بیداری خود را انتخاب کنند و یک بار بلافاصله پس از بیدار شدن و بار دیگر ۱۰ ساعت بعد، از آنها تست گرفتند.
شب بیداری در صورت داشتن خواب کافی و تغذیهی سالم برای سلامت مضر نیست
در تست اول، هر دو گروه عملکرد تقریبا یکسانی داشتند؛ اما در تست دوم، شببیدارها به شکل قابلتوجهی بهتر از افراد سحرخیز عمل کردند و این یعنی عملکرد ذهنی آنها در طول روز بهتر بوده است.
براساس یک بررسی دیگر روی بیش از ۲۰ هزار نوجوان مشخص شد گروه شببیدار بهطور میانگین باهوشتر و خلاقتر از گروهی هستند که شبها زودتر به تختخواب میروند. این یافتهها روی یک مجموعه از متغیرهای آماری ازجمله نژاد، تحصیلات و مذهب انجام شد؛ با این تفاوت که این بررسی بیشتر به خودگزارشها وابسته بود تا نظارت هدفمند.
تقصیر شما نیست، تقصیر جامعه است
به عقیدهی کاترین شاگی، استادیار پزشکی دانشگاه براون، شببیدارهایی که برخلاف تمایلهای طبیعی بدن خود رفتار میکنند، مشکلات سلامتی بیشتری خواهند داشت. او میگوید:
ساعت بدن شببیدارها مانع از خواب زودهنگام آنها میشود؛ از طرفی تعداد زیادی از افراد شببیدار مجبور هستند صبح زود بیدار شوند و بهاینترتیب دچار کمخوابی میشوند. اگر شببیدارها بتوانند مطابق میل طبیعی خود رفتار کنند، کمتر دچار مشکل خواهند شد.
دنیل گارتنبرگ، مربی خواب که زمانی در TED Talk در مورد مزایای خواب عمیق سخنرانی کردد، با این نظریه موافق است و میگوید:
مشکل اصلی، زمان خواب نیست؛ بلکه ناهماهنگی طبیعی در برنامهخواب افرادی است که معمولا از ساعت ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر کار میکنند.
ساعتهای منظم کاری برای شببیدارها مشکلساز است. بدن آنها برای خواب در ساعتهای متداول آماده نیست، اما جامعه همیشه اصرار دارد سحرخیزی بهتر است. به عقیدهی گارتنبرگ، فشارهای اجتماعی، آمار کمخوابی را افزایش میدهد.
در یک بررسی روی دانشآموزان مدرسهای در سیاتل، از گروهی از دانشآموزان خواسته شد هر روز یک ساعت دیرتر سر کلاس حاضر شوند تا بهاینترتیب تأثیر کمخوابی بر مشکلات آنها مشخص شود. زمان خواب این گروه، بهطور میانگین روزانه ۳۴ دقیقه افزایش یافت.
شاید نیمساعت خواب اضافه به نظر ناچیز برسد، اما تأثیر چشمگیری در عملکرد دانشآموزان داشت و نمرهی نهایی این گروه ۴.۵ درصد افزایش یافت. در مقابل، نمرات گروه مبتلا به کمخوابی، کمتر بود و حتی در میان آنها نمرهی مردود هم دیده میشد. نتایج این پژوهش توسط مراکز کنترل و پیشگیری بیماری در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. براساس این پژوهش، تنها یکچهارم از دانشآموزان دبیرستان هشت ساعت در روز میخوابند و دانشآموزان دیگر هم هر شب تنها به مدت چند ساعت چشمان خود را روی هم میگذارند.
البته این مشکل فقط مختص به دانشآموزان نیست. براساس یک بررسی در سال ۲۰۱۳ روی بیش از ۲۰۰۰ فرد بزرگسال، قدرت انتخاب ساعت کاری منجر به افزایش بازدهی کارمندان میشود. این پژوهش توسط بخش پژوهشی سازمان طراحی و معماری گنسلر انجام شد و نتیجهی آن افزایش رضایت شغلی، بهرهوری و دیدگاه مثبت کارکنان نسبت به انتخاب ساعت کاری روزانه بود.
میتوان از یک شببیدار، فردی سحرخیز ساخت؟
به عقیدهی دکتر شارکی، تنها راه جبران خواب افراد شببیدار این است که زودتر به تختخواب بروند. به اعتقاد او، تغییر عادت خواب برای برخی افراد دشوار است؛ زیرا آنها مجبور میشوند نیازهای اجتماعی خود را تغییر دهند و حس خوبی به این کار ندارند. بااینکه ترفندهای زیادی برای تبدیل افراد شببیدار به افراد سحرخیز وجود دارد (مثل اجتناب از صفحات نمایش در طول شب، محدود کردن جذب کافئین، خواب در فضای خنک یا عدم جذب کالری پس از ساعتی مشخص) تعداد کمی از آنها در طولانیمدت میتوانند عادت خواب خود را تغییر دهند.
ازنظر بیولوژیکی، این کار بهمعنی دعوا با خود است. به عقیدهی کارشناسان، راهحل ایدهآل برای این مشکل، یافتن راهی برای پذیرفتن ریتم طبیعی بدن است؛ حتی اگر بهمعنی یافتن شغلی انعطافپذیر یا ثبتنام در کلاسهای شبانه بهجای کلاسهای روزانه باشد.