واکسن مالاریا چگونه سلامت جهانی را متحول خواهد کرد؟
در هر خانه، سه یا چهار بیمار وجود داشت که از سرماخوردگی، سردردهای شدید، تعریق، درد پشت رنج میبرد. عود سردردها برای بار چهارم یا پنجم دیگر برای برخی بیماران تحملشدنی نبود و به کما، هذیانگویی و درنهایت مرگ منجر میشد. سن اغلب بیمارها بین ۵ تا ۲۰ سال بود. آنها حتی به درمانگاهها و امکانات بهداشتی ساده هم دسترسی نداشتند و بهراحتی جان خود را از دست میدادند.
ماجرای فوق، بخشی از گزارش بیماری همهگیر مالاریای اتیوپی در سال ۱۹۵۸ بود که منجر به مرگ تقریبا ۱۵۰ هزار نفر تنها در یک فصل از سال شد. البته قدمت این بیماری به آخرین روزهای امپراطوری روم بازمیگردد که بنا به فرضیهای، علت سقوط این امپراطوری بوده است یا میتوان ریشههای آن را حتی در مصر باستان، هندوستان قرن نوزدهم و حتی در کل تاریخ جستوجو کرد.
مالاریا یکی از قدیمیترین بیماریهای مهلک است که از دیرباز بسیاری از اجداد انسان را آلوده کرده، بر تکامل او تأثیر گذاشته و حتی علت نیمی از کل مرگها در عصر سنگ بوده است. امروزه نزدیک به نیمی از جمعیت جهان در معرض خطر ابتلابه مالاریا قرار دارند. این بیماری سالانه ۴۰۰ هزار نفر را به کام مرگ میکشاند که اغلب آنها در آفریقا زندگی میکنند.
پشهبندها در حال حاضر بهترین روش برای پیشگیری از گسترش مالاریا هستند
آمار مرگومیر کودکان آفریقایی بر اثر مالاریا به دو مرگ در دقیقه میرسد؛ اما امروزه، دوباره امید به پایان این بیماری مهلک افزایش یافته: اولین واکسن مالاریا در برنامههای ایمنسازی مالاوی، غنا و کنیا معرفی شده است.
واکسن جدید توسط گلاکسو اسمیت کلین با حمایت مؤسسهی بیل و ملیندا گیتس و نهادهای دیگری مثل سازمان جهانی بهداشت (WHO) و Gavi، اتحادیهی جهانی واکسن، توسعه یافته است. اختراع این واکسن حاصل ۳۲ سال پژوهش بوده و بیش از ۷۰۰ میلیون دلار هزینه دربرداشته است.
براساس آزمایشها، تأثیر پیشگیری این واکسن در یک بازهی چهارساله، ۴۰ درصد است که از این نظر تأثیر آن با واکسن آنفولانزا برابری میکند؛ درحالیکه واکسن دیفتری ۹۷ درصد مؤثر است و امروزه این بیماری کاملا ریشهکن شده است.
واکسن جدید مالاریا، مهمترین و مؤثرترین روش مبارزه با این بیماری مهلک در چند سال اخیر است که قابلیت پیشگیری از هزاران مرگومیر و کاهش هزینههای اقتصادی و اجتماعی ناشی از مراقبت یا درمان بیماری یادشده را دارد. مسئولان بهداشت آفریقا نسبت به ریشهکن شدن این بیماری امیدوار هستند. آنتونی سیا اسار، مدیر بخش سلامت و بهداشت غنا و یکی از مسئولان مرتبط با پیادهسازی این واکسن میگوید:
هرگز تصور نمیکردم تا وقتی زنده هستم، چنین واکسنی اختراع شود اما حالا شانس خوبی داریم. قبلا شاهد ریشهکن شدن این بیماری در برخی قارهها بودیم، برای آفریقا هم این اتفاق خواهد افتاد.
البته چنین دشمنی بهآسانی شکست نمیخورد زیرا بدن انسان برای هزاران سال، میزبان خوب و قابلاعتمادی برای آن بوده است. مالاریا توسط تکیاختهای به نام پلاسمودیوم به وجود میآید. پلاسمودیوم، جانداری تکسلولی انگلی است و از بافت انسان تغذیه میکند. از پنج نوع متداول مالاریا که انسان را آلوده میکنند، کشندهترین و مهلکترین آنها، پلاسمودیوم فالسیپاروم است.
نیش پشههای آنوفل، عامل اصلی شیوع مالاریا هستند. این حشرات خون آلوده را بین افراد جابهجا میکنند؛ بنابراین مالاریا در محیطهای مستعد رشد این حشرات مثل مناطق گرمسیری و آبهای راکد (لارو این پشه در آب زندگی میکند و بدون آن به بلوغ نمیرسد) بیشتر است. سپس حشرههای بالغ از خون انسان تغذیه میکنند.
روم باستان سیستم فاضلابی ضعیفی داشت. شیوع بیماری مالاریا منجر به سقطجنین و مرگ کودکان و بزرگسالان میشد و به عقیدهی برخی مورخان، این بیماری درنهایت امپراطوری روم را بهزانو درآورد. حتی مناطق سردتر مثل بریتانیا هم از این خطر در امان نبودهاند. مالاریا قرنها با نام تب مردابی در جنوب بریتانیا رواج داشت و منجر به مرگ هزاران نفر شد؛ که دلیل آن را هوای بد مردابها میدانستند. آخرین نمونههای بومی بیماری در این منطقه، دو فرد لندنی بودند که در ۱۹۵۳ در استاکول به بیماری یادشده مبتلا شدند.
سلول سرخ خونی آلوده به مالاریا
در اواخر دههی ۱۸۹۰، یکی از پزشکان نظامی که در هندوستان زندگی میکرد، با تشریح پشهی مالاریا نشان داد عامل اصلی انتقال این بیماری انگلی، حشرات هستند. کشورهای اروپایی با تغییر محیط ازجمله بهبود فاضلابها، پاکسازی نواحی فقیرنشین و دیگر مناطق حشرهخیز و با حشرهکش و آبهای ضد روغن به مبارزه با این بیماری پرداختند. کشورهای ثروتمندتر توانستند بیماری را حتی در نواحی مرطوب و حشرهخیزی مثل سنگاپور ریشهکن کنند.
اما شیوع این بیماری در منطقهی جنوب صحرای آفریقا بیشتر بود و تقریبا نیمی از کودکان زیر چهار یا پنج سال را به کام مرگ کشاند. تصور میشود مالاریا برای اولینبار با ظهور کشاورزی در آفریقا (بر اثر پاکسازی زمین) یعنی حدود ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ سال پیش ظهور پیدا کرد. قدمت مالاریا در متون سومری و مصری به ۴۰۰۰ سال قبل بازمیگردد. از آن زمان رابطهی جدی انسان و مالاریا آغاز شد.
در مقابل، بدن انسان هم بهآسانی تسلیم این حمله نمیشود. در طی نسلها، جمعیتهای تحت تأثیر این بیماری، استراتژیهای متعددی را برای گمراه کردن پلاسمودیوم اختراع کردهاند. برای مثال میتوان به تغییر شکل هموگلوبین حامل اکسیژن خون اشاره کرد. البته این کار با هزینههای قابلتوجهی همراه بوده است. برای مثال کمخونی داسیشکل و تالاسمی هر دو منجر به ضعف و کاهش طول عمر میشوند، اما درعینحال از بیمار دربرابر ویروس مهلک مالاریا مقاومت میکنند.
انگل مالاریا پس از ورود به بدن انسان چند مرتبه تغییر شکل میدهد
جدای از استراتژیهای ژنتیکی چندنسلی، پلاسمودیوم بسیار پیچیدهتر از باکتریها و ویروسهای بدن انسان است و به همین دلیل شکست آن دشوار است. این ویروس از قابلیت تطبیقپذیری بالایی برخوردار است؛ بنابراین بلافاصله از آنکه سیستم ایمنی از وجود ویروس آگاه شد و به پوشش مولکولی خود (آنتیژنها) حمله کرد، این انگل برای فریب سیستم ایمنی یک آرایش متفاوت به خود میگیرد.
مؤثرترین پدافند دفاعی پلاسمودیوم، چرخهی حیات پیچیدهی آن است. پلاسمودیوم پس از ورود به بدن انسان، در طول چرخهی عمر خود مرتب تغییر شکل میدهد. هرکدام از شکلهای این انگل، آنتیژنهای متفاوتی را به سیستم ایمنی فریبخورده ارائه میکنند.
تنها یکبار نیش حشرهی آلوده منجر به تولید تقریبا ۱۰۰ اسپوروزوئیت (هاگ انگلی) در خون قربانی میشود و تنها ۳۰ دقیقه طول میکشد تا به کبد برسد و در سلولهای آن مخفی شود. طی ۷ الی ۱۰ روز، انگلهای مالاریا چند برابر میشوند و به شکل مروزوئیت درمیآیند. سپس مروزوئیتها از سلولهای کبد بهسرعت خارج میشوند و برای فرار از سیستم ایمنی بدن وارد پوششهای حفاظتی میشوند. پوششهای حفاظتی در جریان خون متلاشی میشوند و مروزوئیتها به سلولهای سرخ خونی حمله میکنند. مروزوئیتها در این مرحله با سرعت بالایی تکثیر میشوند و گلبولهای خونی را نابود میکنند. در این مرحله است که فرد بیمار، تبهای دورهای را تجربه میکند. در مرحلهی بعد مروزوئیتها به انگلهای جنسی یا گامتهای نر و ماده تبدیل میشوند. سپس حشرهای دیگر از خون فرد مبتلا تغذیه میکند و این گامتها در شکم حشره به اوکینت تبدیل میشوند که در دیوارهی شکم پنهان میشوند و به اوسیت تبدیل میشوند. هاگهای انگلی یا اسپوروزوئیتهای جدیدی داخل اوسیتها تشکیل میشوند و بهاینترتیب حشرهی ناقل میتواند انگلها را به قربانی جدید منتقل کند.
اسپوروزوئیتها مدت کوتاهی در خون میمانند و تنها تعداد کمی از آنها کافی است تا سیستم ایمنی بدن حمله را آغاز کند؛ بهمرورزمان مروزوئیتها توزیع میشوند؛ سرعت تبدیل انگلهای مالاریا بهقدری بالا است که سیستم ایمنی بهسختی میتواند آنها را کنترل کند. بنابراین زمانیکه بدن در حال مدیریت و واکنش به یک نوع آنتیژن روی مروزوئیتها است، این انگلها تغییر شکل میدهند و تمام تلاشهای سیستم ایمنی به هدر میرود.
پس سیستم ایمنی باید برای مبارزه با هرکدام از شکلهای این ویروس و آنتیژنهای جدید آن آماده باشد. به همین دلیل، میتوان آلودگی مالاریا را تا چند ماه یا چند سال به تأخیر انداخت. ایمنی در شرایطی به دست میآید که طیف وسیعی از گونههای انگلی آزمایش شوند.
افرادی که در معرض خطر مالاریای همهگیر بومی قرار دارند، راه طولانی و خطرناکی برای رسیدن به ایمنی در پیش دارند. آسیبپذیرترین قشر نسبت به مالاریا، جوانها هستند. ظرفیت کودکان برای رسیدن به ایمنی مؤثر ضدمالاریا پائین است. از طرفی، افرادی که هم قبلا عامل بیماریزا را تجربه نکرده باشند، در معرض خطر جدی قرار دارند.
محافظت در مقابل مهاجمین
مالاریا یکی از موانع توسعهی استعمار آفریقا در طول تاریخ است. این بیماری، نرخ مرگومیر اروپاییهای مهاجر به آفریقا را بهشدت افزایش داده بود تا جایی که ساحل سیرالئون، گورستان سفیدپوستان لقب گرفت. نرخ مرگومیر مالاریا در سواحل غربی آفریقا سالانه به بیش از ۵۰ درصد رسیده بود؛ اما با وجود هزینهی بالای ایمنسازی، بدن تنها پس از گذشت چند ماه بدون عفونت، کاملا دربرابر انگل مالاریا آسیبپذیر میشود. درنتیجه مکانهایی که کمتر شاهد شیوع و همهگیر شدن بیماری هستند، بیشتر در معرض خطر مرگومیر قرار دارند. به همین دلیل تمام اهالی غنا از مزایای آلودگی ویروسی منظم آگاه هستند. آلودگی منظم مقاومت بیمار را نسبت به درمانهای دارویی بالا میبرد (آلودگی منظم مالاریایی باعث میشود سیستم ایمنی روند بیماری را محدود کند، به همین دلیل افراد نیمه ایمن با آلودگی بازگشتی کمتر در معرض خطر مالاریای شدید قرار دارند).
کشور پرو سرچشمهی اولین درمان مؤثر بیماری مالاریا است. مالاریا با انتقال بردههای آفریقایی غربی به قارهی آمریکا راه یافت و افراد بومی با پوست درخت گنه تب خود را درمان میکردند. در اواسط قرن نوزدهم، مصرف جوهر گنه گنه (کویینن، مادهای ضدمالاریا در درخت گنه)، بهسرعت بین اروپاییهای ساکن آفریقای غربی رواج یافت و نرخ مرگومیر تا بیش از ۷۵ درصد کاهش یافت.
در قرن بیستم، اختراع داروی جدید کلروکین همراهبا حشرهکشهایی مثل DDT انقلاب بزرگی در درمان و پیشگیری از مالاریا ایجاد کرد. فضاهای داخلی و خارجی سمپاشی میشدند و مرگومیر بر اثر مالاریا بهسرعت کاهش یافت. با افزایش رفاه در اروپا و آمریکای شمالی، تعداد کمی از افراد در معرض خطر آلودگی قرار گرفتند و کل کشورهای آمریکایی و اروپایی از این بیماری نجات پیدا کردند؛ اما در دههی ۱۹۵۰، دنیا هنوز با رویای ریشهکن شدن مالاریا فاصله داشت.
حال با گذشت دهها سال، دانشمندان متوجه افزایش مقاومت انگلهای مالاریا نسبت به کلروکین، DDT و داروهای دیگر نشدند. بهتدریج مخالفت با DDT بهدلیل آثار منفی آن بر محیط و سلامت انسان و خطر گزیدگی حشرات در نواحی گرمسیر افزایش یافت.
بااینحال، دستاورد این تحول، کاهش بیسابقهی مرگومیر و بیماری بر اثر مالاریا در مناطق گستردهی گرمسیری و زیرگرمسیری بود. داروهای جدید مثل آرتمیسین در سال ۱۹۷۲ کشف شدند و همراهبا دیگر داروهای ضدمالاریا، شدت این بیماری را کاهش دادند. در آن زمان تصور میشد مالاریا شکستناپذیر باشد بنابراین دانشمندان بیشتر بهدنبال مدیریت بیماری بودند تا ریشهکن کردن کامل آن.
غنا دومین کشور است که بهطور آزمایشی از واکسن جدید مالاریا استفاده کرده است
حتی اگر مالاریا خطر جانی نداشته باشد، اما بازگشت ویروس آن منجر به کمخونی، ضعف، گرفتگی عضلات، بیماری اندامهای حیاتی، بزرگ شدن طحال، ناباروری، سقط جنین، اختلال شناختی، هذیانگویی و آسیبپذیری نسبت به بیماریهای دیگر میشود. مالاریا طول عمر و کیفیت زندگی را کاهش میدهد و عوارض اجتماعی و اقتصادی زیادی بهدنبال دارد.
مراقبت از بیمار و عدم توانایی کار، خانوادهها را بیشتر در دام فقر گرفتار میکند. طبق محاسبات اقتصاددانها، علت رشد جمعیت منفی آفریقا (سالانه یک درصد)، مالاریا است. مالاریا بیماری فقر است اما عامل فقر هم بهشمار میرود.
با درنظرگرفتن معیارهای مختلف مثل آبوهوای گرمسیری، تاریخچهی استعماری و انزوای جغرافیایی، درآمد کشورهایی که در سال ۱۹۵۵ از مالاریا رنج میبردند، تنها ۳۳ درصد از درآمد کشورهای بدون مالاریا در هر نقطه از جهان است.
بااینکه این بیماری سالها است بر مردم غلبه کرده، اما آنها امید خود را از دست نمیدهند. دولتها و سازمانهای بشردوستانه در این جهت بسیار تلاش کردهاند. سال گذشته بیل گیتس که مبارزه با مالاریا را یکی از اهداف مهم خود میداند، اعلام کرد تقریبا ۴ میلیارد دلار از مؤسسهی خود و دیگر خیرخواهان را به این مبارزه اختصاص داده است.
واکسن مالاریا تنها ۴۰ درصد در پیشگیری از آن مؤثر است
بخش زیادی از این سرمایه به استراتژیهای پیشگیری از نیش حشرات ازجمله فراهم کردن پشهبندهای استریل و حذف مناطق مستعد و حشرهخیز ازجمله آبهای چرب راکد اختصاص داده میشود؛ اما درکنار این تلاشها، امید به تولید واکسن هم افزایش یافته است. تلاشهای گستردهای برای تولید واکسن صورت گرفت اما بسیاری از آنها بهدلیل ماهیت فریبندهی انگل پلاسمودیوم در مرحلهی آزمایش شکست خوردند.
اولین واکسن اثباتشدهی مالاریا RTS-S، مقاومت سیستم ایمنی را افزایش میدهد. این واکسن گام مهمی در مبارزه با این بیماری است که امید به ریشهکن شدن آن را افزایش میدهد. این واکسن بدن را در معرض یکی از متداولترین آنتیژنهای موجود روی اسپوروزوئیت قرار میدهد. اسپوروزوئیتها قبل از راه یافتن به کبد، مدت کوتاهی در خون میمانند.
بااینحال، دانشمندان امیدوار هستند با حملهی سیستم ایمنی به این مرحله، مروزوئیتهای کشندهی خون از بین بروند. در طی سالهای تولید و آزمایش این واکسن، واکسنی برای مبارزه با هپاتیت B اختراع شد که واکنش ایمنی بسیار خوبی دارد. پژوهشگرهای مالاریا هم تصمیم گرفتند این واکسن را به آنتیژن اسپوروزوئیت اضافه کنند و سیستم ایمنی را تقویت کنند. این واکسن ۸۷ درصد در حذف اسپوروزوئیتها مؤثر واقع شده است.
اما مشکل اینجا است که اگر یک اسپوروزوئیت از کبد فرار کند و به شکل مزوروئیت وارد فاز خونی شود، میتواند بهسرعت منجر به شیوع و تولید مالاریا شود. به همین دلیل، پس از یک سال در آزمایشهای پزشکی مشخص شد تأثیر این واکسن در پیشگیری از مالاریا تنها ۵۰ درصد است که پس از چهار سال به ۴۰ درصد رسید.
ساخت این واکسن فرآیندی بسیار پرهزینه داشت و به اعتقاد بسیاری از منتقدان هزینهی ساخت این واکسن را میتوانستند صرف دسترسی بهتر به درمان دارویی و پشهبندها کنند. باوجوداین، واکسن جدید قابلیت پیشگیری از هزاران مرگومیر را دارد.
WHO نسبت به این پروژه خوشبین است. ماتیشیدو موئتی، رئیس منطقهی آفریقا در WHO میگوید:
نوآوری باعث میشود از انگل مالاریا سبقت بگیریم. بااینحال پیشگیری و توزیع واکسن کاملا محتاطانه انجام شد، برای مثال بهار امسال پروژهی واکسیناسیون بهصورت مرحلهای و تنها در بعضی مناطق غنا، مالاوی و کنیا اجرا شد. چهار دوز ایمنساز هم به برنامهی واکسیناسیون روتین اطفال در این کشورها اضافه شده است که از سیستم بهداشتی درمانی نسبتا خوبی برخوردار هستند.
از سوی دیگر، در برنامههای آموزشی مختلف مردم از اهمیت واکسیناسیون آگاه میشوند. درصورتیکه این روشها مؤثر واقع شوند، واکسن مالاریا در طی دو سال جهانی خواهد شد. لود اسکورمن، رئیس اقدامات پزشکی جهانی در GSK ده سال گذشته را صرف توسعهی این واکسن کرده است. او میگوید:
آغاز برنامهی واکسیناسیون، لحظهی بسیار ویژهای برای ما است. بسیار هیجانانگیز است که ببینیم کارمان به ثمر نشسته است. این روش باید بتواند مالاریا را ریشهکن کند.
اما او نسبت به دخالتهایی هشدار میدهد که منجر به کاهش شیوع بیماری در بعضی مناطق میشوند؛ زیرا ممکن است بیماری باقدرت بیشتری به آن منطقه بازگردد.
اختراع این واکسن تنها آغاز راه مبارزه با مالاریا است. واکسنهای دیگری هم درحالتوسعه هستند. برای مثال میتوان به واکسنی اشاره کرد که از اسپوروزئیتهای کامل استفاده میکند و باید به داخل رگ تزریق شود. این واکسن تأثیر ۱۰۰ درصد خود را در نمونههای آزمایشگاهی ثابت کرده است و سال آینده در جزیرهی بیوکو (از غنای استوایی) تست خواهد شد.
گروهی دیگر از پژوهشگرها بهدنبال تغییر ژنتیکی حشراتی هستند که در گسترش پلاسمودیوم نقش دارند. در این روش حشرات ضدعفونی میشوند تا دیگر قادر به حمل انگل نباشند. سال گذشته ده هزار پشهی GM در بورکینافاسو توزیع شدند که حامل جهش ژنتیکی برای ضدعفونی کردن گونهها ماده بودند.
کلینیکهای واکسیناسیون در غنا، برای برنامهی ایمنسازی منظم مالاریا درکنار بیماریهای دیگری مثل فلجاطفال و دیفتری آماده میشوند. هوای گرمسیری با رطوبت شدید و ازدحام پشهها همراه است. آسار در پاسخ به این سؤال که آیا تاکنون به مالاریا مبتلا شده است، پاسخ داد:
بسیاری از افراد بیش از یک ماه را اینجا گذراندهاند ولی آلوده نشدهاند؛ اما حالا ما واکسیناسیون داریم و میتوانیم شاهد پایان مالاریا باشیم.
نظرات