تحریک مغز در درمان افسردگی شدید موثر است
بیش از یک دهه است که پزشکان درحال استفاده از ایمپلنتهای تحریککنندهی مغز برای درمان افسردگی شدید در افرادی هستند که داروهای ضدافسردگی یا الکتروشوک درمانی برای آنها نتیجهای ندارد. این درمان همانند تمام جراحیهای روانی بحثبرانگیز است چراکه سابقهی واضحی در خصوص درمان بیماران ندارد. دو آزمایش بزرگ کاشت ایمپلنت تحریککننده برای درمان افسردگی بهعلت نتایج دلسردکننده متوقف شد و این رویکرد مورد تایید قانونگذاران دولت آمریکا نیست.
اکنون، گروهی از پژوهشگران علم روانپزشکی نتایج مطالعهی بلندمدتی را درمورد بیمارانی که تا هشت سال الکترودهای تحریککنندهی مغز را با خود همراه داشتند، منتشر کردهاند. این افراد بهطور کلی بهتر شده بودند و بهبودی اولیهی آنها حفظ شده بود. در این مطالعه که نتایج آن در مجلهی American Journal of Psychiatry منتشر شد، ۲۸ فرد مورد بررسی قرار گرفته بودند. هرچند این مطالعه کوچک بوده اما کارشناسان میگویند که این یافتهها موجب افزایش توجه به مسالهی استفاده از این روش برای درمان افسردگی شدید میشود. دکتر دارین دارتی از بیمارستان عمومی ماساچوست میگوید:
برجستهترین موضوع در اینجا، پایداری نتیجه است. شما در روشهای دیگر مورد استفاده برای درمان افسردگی شدید چنین چیزی را نمیبینید. این واقعیت که آنها موجب بهبودی بلندمدت بیماران شدند، نشان میدهد که این کار بزرگی است.
درمان ایمپلنت با عنوان تحریک عمقی مغز یا DBS نیز شناخته میشود و پزشکان چندین دهه است که از این روش برای کمک به کنترل رعشه در بیماران مبتلا به پارکینسون استفاده میکنند. در درمان افسردگی، جراحان الکترودی را در منطقهای از مغز که درست زیر تاج سر قرار دارد و در افراد مبتلا به افسردگی شدید فعال است، قرار دادند. برقراری جریان الکتریکی درون منطقهی مذکور که با عنوان «منطقهی ۲۵ برودمن» شناخته میشود، بهطور موثر فعالیت این ناحیه را متوقف میکند و منجر به بهبود علائم افسردگی در بسیاری از بیماران میشود. الکترود به باتری که در قفسهی سینه تعبیه میشود، متصل است. این فرایند شامل یک عمل جراحی میشود و ایمپلنت بهطور مداوم جریان مورد نیاز را تامین میکند.
سالها است الکترودهای کاشتهشده در مغز در کنترل رعشههای بیماران مبتلا به پارکینسون کمک میکند. مطالعهی جدیدی نتایج امیدوارکنندهای را در خصوص استفاده از این روش برای درمان افسردگی شدید حاصل کرده است
در اوایل و اواسط دههی ۲۰۰۰، دکتر هلن مایبرگ، متخصص مغز و اعصاب دانشگاه تورنتو اهمیت منطقهی ۲۵ را کشف کرد و در نخستین آزمایشات درمان به روش DBS برای مورد هدف قرار دادن این منطقه مشارکت داشت. دکتر مایبرگ در تجزیهوتحلیل جدیدی همراه با دکتر آندره کرول هدایت کنسرسیومی متشکل از پژوهشگران چندین موسسه را برعهده داشتند که سلامت روان و تاریخچهی ۲۸ بیماری را تحت نظر داشتند که برای درمان افسردگی از روش درمانی DBS استفاده کرده بودند. حدود یک سوم از آنها طی چند ماه پس از جراحی بهبودی کامل را تجربه کردند و نیمی از آنها کاهش قابلتوجه علائم خود را گزارش کردند. براساس نتایج گزارش، این بیماران سالها پس از درمان همچنان در وضعیت خوبی بهسر میبرند. دکتر مایبرگ می گوید:
نتیجهی نهایی این است که اگر شما بهتر شوید، این وضعیت پایدار میماند. اثر مثبت حاصل از آن با گذشت زمان از بین نمیرود. شما دستگاهی مانند یک ضربانساز را میپوشید و خوب میمانید.
از میان ۲۸ فرد شرکتکننده در این آزمایش، ۱۴ نفر حداقل هشت سال به جلسات پیگیری میآمدند و ۱۱ نفر نیز حداقل چهار سال را کامل کردند. ایمپلنت سه بیمار برداشته شد، اگرچه طبق گزارش، حال این افراد نیز حین استفاده از دستگاه بهتر شده بود. بیشتر بیماران وقتی تحت عمل جراحی قرار گرفتند از داروهای ضدافسردگی استفاده میکردند و پس از آن نیز مصرف داروهای خود را ادامه دادند.
پژوهشگران هیچ تاثیر منفی مرتبط با عملکرد دستگاه را مشاهده نکردند. هفت نفر از بیماران دچار افسردگی دوقطبی بودند. افسردگی دوقطبی یک پریشانی شدید بوده که همراهبا دورههای متناوب شیدایی است. این نگرانی وجود داشت که در این افراد تحریک عمقی مغز موجب تشدید اپیزودهای شیدایی شود اما بنا به گزارش پژوهشگران، چنین اتفاقی نیفتاد.
شایعترین عوارض جانبی از اختلالات روانی پشتصحنه و خود عمل جراحی حاصل میشود. طی چندین سال پیگیری، پنج بار اقدام به خودکشی در سه نفر از این بیماران گزارش شده بود که درمقایسهبا افرادی که دچار این نوع افسردگی شدید هستند (و تحت این درمان قرار نمیگیرند) کمتر از حد متوسط است؛ اما از آنجایی که اندازهی نمونه کوچک است، این نتیجه نمیتواند یک نتیجهگیری قاطع باشد. علاوهبراین، طی عمل جراحی، ۱۹ عارضهی جانبی شامل نارسایی دستگاه و عفونت رخ داد. این نرخ تقریبا معادل نرخ معمولی عوارض جراحی کاشت ایمپلنت برای درمان اختلالات حرکتی نظیر پارکینسون است. چندین نفر از شرکتکنندگان ببش از یک بار تحت جراحی قرار گرفتند زیرا باتری ایمپلنت طی زمان ضعیف شده بود و اثر دستگاه روی خلقوخو کاهش یافته بود. دکتر مایبرگ گفت از آن زمان، این تکنولوژی پیشرفت کرده و دستگاههای کنونی میتوانند بهطور بیسیم مجددا شارژ شوند. تکنیکهای جراحی نیز در سالهای اخیر بهبود یافته است.
با وجود گزارش جدید، کسب تایید دولت آمریکا درمورد استفاده از روش تحریک عمقی مغز برای درمان افسردگی نیاز به زمان، پول، تعهد و نیز شواهد بیشتری دارد. اواسط دههی ۲۰۱۰، دو سازندهی دستگاه یعنی Medtronic و St. Jude Medical آزمایشهای تاییدشده از سوی FDA را برای استفاده از تحریک عمقی مغز در درمان افسردگی انجام دادند. هر دو آزمایش طی ۶ ماه نخست بهعلت نتایج ناامیدکننده متوقف شدند.
در یک مطالعهی مروری اخیر که در آن شواهد علمی مختلف شامل گزارشات موردی، نمونههای کوچک و آزمایشهای بزرگ مورد بازبینی قرار گرفته بود، گروهی از پژوهشگران تحت هدایت استیو کیسلی از دانشگاه کوئینزلند استرالیا نتیجه گرفتند که روش تحریک عمقی مغز برای درمان افسردگی مقاوم به درمان امیدبخش است اما برای کسب دادههای بیشتر باید درمان آزمایشی انجام شود. دکتر دارتی میگوید:
مهمترین کاری که این گزارش میتواند انجام دهد این است که سازندگان دستگاه را به آزمایش مجدد این مداخلات تشویق کند. ما فکر میکنیم که بدون انجام آزمایشهای خوب، گرفتن تایید FDA غیرممکن است.
نظرات