تاثیر مثبت ورزش بر سلامت روان کودکان
پژوهشهای اخیر درمورد ارتباط میان فعالیت بدنی و خطر ابتلا به افسردگی در بزرگسالان نشان داده است که ورزش ممکن است استعداد ژنتیکی ابتلا به افسردگی را خنثی کند. احتمال ابتلای به افسردگی در افراد بزرگسالی که ازنظر ژنتیکی مستعد به این مشکل بوده ولی بهطور منظم ورزش میکردند، بیشتر از افرادی نبود که دارای استعداد ژنتیکی ابتلا به افسردگی نبودند. شواهد خوبی وجود دارد که نشان میدهد همین ارتباط در نوجوانان نیز وجود دارد که گروهی با خطر بالای افسردگی هستند و نرخ خودکشی نیز در آنها بالا است.
نوجوانی زمانی است که در آن فعالیتهای جسمی مخصوصا در دختران کاهش پیدا میکند. توصیهی سازمان جهانی بهداشت این است که نوجوانان علاوهبر فعالیتهایی که در مدرسه انجام میدهند، هر روز حدود یک ساعت به ورزش متوسط تا شدید مشغول شوند. اما بسیاری از نوجوانان تا این حد ورزش نمیکنند. بنابراین افرادی که مسالهی سلامت روان و پیشگیری از خودکشی را در میان نوجوانان مورد مطالعه قرار میدهند، به اثرات محافظتی ورزش کمتر یا فعالیت بدنی ملایمتر علاقمند هستند و نیز به دنبال این مساله هستند که چگونه میتوان به نوجوانان کمک کرد تا فعالیت بدنی بیشتری داشته باشند.
نتایج مطالعهی آیندهنگری که در ماه مارس در مجلهی The Lancet Psychiatry منتشر شد، نشان داد که حتی فعالیت بدنی سبک و کاهش مدت زمانی که کودکان در حالت بیتحرک قرار دارند، با سلامت روان بهتر در آینده همراه است. پژوهشگران سطح فعالیت بدنی نوجوانان ۱۲، ۱۴ و ۱۶ ساله را که در ۱۸ سالگی برای افسردگی مورد ارزیابی قرار میگرفتند، بررسی کردند. شرکتکنندگان دستگاههایی به نام شتابسنج را می پوشیدند که بهطور مدام فعالیت بدنی روزانهی آنها را اندازه گیری میکرد.
آرون کاندولا، نویسندهی نخست مقاله گفت که بسیاری از مطالعات قدیمی به حافظه اعتماد کرده و از مردم میپرسیدند که در اوقات فراغت خود چه کارهایی انجام میدهند. او گفت درحالیکه در این نوع پرسوجو، ورزش و دیگر فعالیتهای بدنی متوسط در نظر گرفته میشود، فعالیتهای سبک درنظر گرفته نمیشود که ممکن است تشکیلدهندهی بخش عمدهای از حرکات فرد طی روز باشند (مانند پیادهروی اتفاقی، خرید، انجام کارهای خانه و موارد دیگر).
نتایج مطالعه نشان میداد که کل فعالیت بدنی در سنین ۱۲ تا ۱۶ سالگی عمدتا بهخاطر کاهش در سطح فعالیتهای سبک و افزایش رفتار بیتحرکی کاهش مییابد. سطوح فعالیت بدنی وقتی کودکان کمسنتر بودند، با سلامت روان آنها در مرحلهی بعدی زندگی مرتبط بود: نمرات افسردگی در سن ۱۸ سالگی برای هر ۶۰ دقیقه فعالیت سبک اضافی در روز در سنین ۱۲، ۱۴ و ۱۶ سالگی پایینتر و برای هر یک ساعت بیتحرکی بیشتر، بالاتر بود.
کاندولا گفت که با رسیدن سن ۱۶ سالگی، افراد جوان حاضر در این مطالعه بهطور متوسط ۹ ساعت در روز مشغول فعالیتهای بدون تحرک بودند و کاهش قابلتوجه این رفتار ازطریق ورزش دشوار است زیرا برای کاهش زمان بیتحرکی و تاثیر آن باید ورزش زیادی انجام شود. او گفت اگر هدف کاهش قابل توجه زمان بیتحرکی باشد (مثلا دو ساعت در روز)، بهتر است تمرکز روزی افزایش فعالیتهای سبک برای مثال ازطریق تغییر شکل محیط مدرسه باشد. کاندولا با تاکید بر این موضوع که کودکان معمولا در مدرسه در حالت نشسته به سر میبرند، گفت:
ما در مدارس خود آداب بیتحرکی را رواج دادهایم، اکنون زمان آن رسیده است که این سیستم را تغییر دهیم.
کاندولا پیشنهاد کرد که برای به حرکت واداشتن دانشآموزان از سیستمهای دیگری مانند میزهای ایستاده استفاده شود. شیهه ژو، استادیار علوم حرکت انسان در دانشگاه اولد دامینیون در نورفوک گفت که پژوهشها نشان میدهند که ورزش کم نیز خیلی بهتر از این است که اصلا ورزشی در کار نباشد.
ژو، نویسندهی نخست مقالهای است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و در آن ۳۵ هزار کودک و نوجوان ۶ تا ۱۷ ساله در آمریکا مورد بررسی قرار گرفته بودند و مشخص شد که احتمال ابتلا به مشکلات سلامت روان خصوصا مشکلات مرتبط با اضطراب و افسردگی، در کسانی که ورزش نمیکردند، درمقایسهبا افرادی که در حد توصیهها ورزش میکردند، دو برابر بیشتر بود. او گفت حتی یک تا سه روز ورزش در هفته، ارتباط محکمی با کاهش نرخ اضطراب و افسردگی داشت و اختلاف معنیداری میان این افراد و کسانی که ۴ تا ۶ روز در هفته ورزش میکردند، دیده نشد.
مدت خواب مناسب و فعالیتهای فوق برنامه نیز با سلامت روان بهتر همراه بودند. درواقع، فعالیت بدنی ممکن است موجب بهبود کیفیت خواب شود که ارتباط نزدیکی با سلامت روان دارد. ایلِین مکماهون، نویسندهی اصلی مقالهای است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. پژوهشگران در این مطالعه بیش از ۱۱ هزار کودک ۱۳ تا ۱۵ ساله را در ۱۰ کشور جهان مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که تنها حدود ۱۳/۶ درصد از آنها توصیههای ۶۰ دقیقه ورزش متوسط یا شدید در روز را رعایت میکنند. ارتباط آشکاری میان فعالیت بدنی مکرر و سطح پایینتر افسردگی و اضطراب وجود داشت اما بیشترین اختلاف بین گروه دارای حداقل فعالیت (فعالیت ۶۰ دقیقه یا بیشتر در صفر تا ۳ روز طی ۱۴ روز گذشته) و گروه تاحدودی فعال (۴ تا ۷ روز در ۱۴ روز گذشته) دیده شد. این مطالعه همچنین نشان داد که حضور در یک تیم ورزشی با پیشرفت اضافهای در سلامت روان همراه است و این رابطه مخصوصا برای دختران قویتر بود.
در بین ۱۰ کشور مورد بررسی تفاوتهای قابل توجهی دیده میشد. در اسلونی، ۶۶/۹ درصد از پسران و ۴۹/۷ درصد از دختران در فعالترین گروه بودند؛ در ایتالیا این گروه شامل ۲۷/۸ درصد از پسران و ۹/۶ درصد ار دختران میشد. دکتر مکماهون پرسید: چرا در برخی کشورها دختران در سنین نوجوانی همچنان فعال هستند؟ آیا علت ارائهی فعالیتهای متنوعتر یا برنامهی مدرسه یا فرهنگ فعالیت در فضای باز است؟
مکماهون گفت تنوع فعالیتهای موجود مهم است و نیز تبدیل ورزش به بخشی از برنامهی درسی و اطمینان از وجود اوقات فراغت کافی در هفتهی یک نوجوان و تشویق آنها برای پیادهروی یا دوچرخهسواری تا مدرسه، اهمیت دارد.
مطالعات مقطعی که نشانی میدهند میان ورزش و سلامت روان بهتر ارتباط وجود دارد، نمیتوانند رابطهی علی و معلولی را مشخص کنند و اینکه آیا افسردگی یا مشکلات سلامت روان دیگر ممکن است موجب شود فرد از ورزش کردن خودداری کند. در این خصوص، ژو گفت:
وقتی به جمعیتهای دارای مشکل روان توجه کنید، میبینید که آنها معمولا سطح فعالیت بدنی یا ورزش کمتری دارند.
ژو به این مساله اشاره کرد که در بزرگسالی نیز این جمعیت معمولا دارای سطوح بالاتری از چاقی و مشکلات قلبیعروقی هستند. اما مطالعات آیندهنگر اخیر ازجمله مطالعهی جدید که روی نوجوانان انجام شده است، به مجموعه شواهدی که نشان میدهند ارتباط قوی در جهت دیگر نیز وجود دارد، میافزاید: ورزش منظم موجب کاهش خطر ابتلا به افسردگی میشود. در مطالعهی مروری که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، کاندولا و همکارانش راههای مختلفی را درزمینه ی چگونگی تاثیر ورزش روی افسردگی ذکر کردند که شامل مکانیسمهایی نظیر تحریک مسیرها و فرایندهای عصبی و کاهش التهاب و نیز تاثیر مثبت ورزش روی تقویت عزت نفس، حمایت اجتماعی و خودکارآیی میشود. دکتر مکماهون گفت:
فعالیت متوسط از هر نوعی که باشد با پیشرفت، سطوح پایین علائم افسردگی، سطوح پایینتر اضطراب و بهزیستی بهتر همراه است.