قرنطینه در دوران شیوع کرونا و عطش لمس دیگران
آلیس یک مدیر ۳۱ ساله از لندن درحال شکستن قوانین قرنطینه ویروس کرونا بوده است. او درحالیکه صدایش را پایین میآورد، میگوید: «من تقریبا نمیخواهم این را به شما بگویم.» آلیس که تنها زندگی میکند، هفتهای یکبار برای ملاقات بهترین دوستش لوسی تا آخر باغ خود قدم میزند. در آنجا، مخفیانه همچون معاملهی مواد مخدر خیابانی، او را محکم در آغوش میگیرد. آلیس میگوید: «شما با انجام این کار احساس بهتری میکنید. مانند اینکه همهچیز خوب است.»
بهجز آغوش لوسی، آلیس از ۱۵ مارس فرد دیگری را لمس نکرده است. آلیس یک هفته قبل از توصیههای دولتی درمورد فاصلهگیری، خود را درحالت قرنطینه قرار داد. او میگوید: «واقعا برای من سخت است. من فرد آغوشگیرندهای هستم.» او درحالیکه درمورد آغوشهای پنهانی خود احساس گناه میکند، میگوید: «دلم برایش تنگ میشود. من احساس میکنم که دراینباره نمیتوانم به دیگر دوستانم بگویم. احساس شرم زیادی همراه دارد. من میدانم که ما قرار نیست این کار را کنیم. اما من از لوسی خیلی سپاسگزارم برای اینکه مرا ملاقات میکند. این کار مرا بسیار شاد میکند.»
آلیس پدیدهی عصبی «عطش پوست» را تجربه میکند که براثر همهگیری جهانی ویروس کرونا تشدید شده است. عطش پوست نیاز بیولوژیکی برای لمس انسان است. بههمین دلیل است که نوزادان در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان روی پوست عریان والد خود قرار داده میشوند. همچنین، بههمین علت است که زندانیان محصور در سلولهای انفرادی اغلب گزارش میکنند که میل آنها به تماس با انسان بهاندازهی اشتیاق آنها برای آزادی، شدید است. تیفانی فیلد، از مؤسسهی پژوهشهای لمس در دانشگاه میامی توضیح میدهد:
وقتی شما پوست را لمس میکنید، اینکار موجب تحریک حسگرهای فشاری میشود که زیر پوست قرار دارند و پیامهایی را به عصب واگ ارسال میکند. وقتی فعالیت عصب واگ افزایش پیدا میکند، سیستم عصبی آرام شده، سرعت ضربان قلب و فشار خون کاهش پیدا میکند و امواج مغزی شما آرامش را نشان میدهد. سطوح هورمونهای استرس مانند کورتیزول نیز کاهش مییابد.
لمس همچنین موجب آزاد شدن اکسیتوسین میشود که هورمونی است که در جریان رابطهی جنسی و زایمان برای پیوند دادن ما به همدیگر آزاد میشود. بهعبارت دیگر، لمس انسان ازنظر بیولوژیکی برای شما خوب است. لمس شدن موجب حس آرامش، شادی و خردمندی بیشتری در انسان میشود. بدون لمس، وضعیت جسمی و عاطفی انسانها بدتر میشود. آلبرتو گالاس، عصبشناس دانشگاه میلان بیکوکا میگوید:
ما از مقالات میدانیم که عدم لمس پیامدهای بسیار منفی برای تندرستی ما بههمراه دارد.
گالاس توضیح میدهد که انسانها ذاتا موجوداتی اجتماعی هستند و مطالعات نشان داده است که محروم کردن میمونها از تماس فیزیکی، عواقب نامطلوبی برای سلامتی دارد. او میگوید:
مغز و سیستم عصبی ما به گونهای طراحی شده است که لمس را به تجربهای دلپذیر تبدیل کند. طبیعت این مودالیتهی حسی را برای افزایش حس تندرستی ما در محیطهای اجتماعی طراحی کرده است. این تنها در حیوانات اجتماعی وجود دارد که برای بهینه کردن شانس بقای خود نیاز دارند که در کنار هم باشند.
قبل از همهگیری ویروس کرونا، بسیاری از کشورهای توسعهیافته از قبل هم به دلیل سیاستهای عدم لمس که به دلایل امنیتی و حقوقی در مدارس و مؤسسههای عمومی رایج است، درمعرض خطر ورود به مناطق بدون لمس بودند. مؤسسهی پژوهشی لمس درحال کار روی یک مطالعهی جهانی در فرودگاه بوده است تا ببیند افراد در حالیکه منتظر پرواز هستند، چقدر همدیگر را لمس میکنند (این پژوهش درحالحاضر متوقف شده است). فیلد میگوید:
ما بیش از ۴ هزار تعامل را مشاهده کردیم. دادهها نشان داد که حداقل در ملاءعام، عملا هیچ تماسی وجود ندارد، ۹۸ درصد زمان مردم درحال کار با تلفنهای همراه خود هستند.
با اعمال پروتکلهای فاصلهگیری اجتماعی در سرتاسر جهان، کسانی که بهتنهایی زندگی میکنند، ماهها را بدون لمس انسان سپری میکنند. این نکتهای ظالمانه است باتوجه به اینکه عطش پوست درواقع سیستم ایمنیمان را ضعیف کرده و ما را دربرابر ویروس کرونا مستعدتر میکند. فیلد میگوید:
من بسیار نگران هستم. زیرا این واقعا زمانی است که ما بیش از همیشه به لمس انسان نیاز داریم.
فیلد توضیح میدهد که لمس در عملکرد سیستم ایمنی مؤثر است زیرا سطح کورتیزول ما را کاهش میدهد. وقتی سطوح کورتیزول بالا است، سیستم ایمنی ما تهی میشود: کورتیزول موجب مرگ سلولهای کشنده طبیعی میشود که نوعی از سلولهای سفید خون هستند که در حمله به ویروسها نقش دارند. فیلد میگوید شواهد نشان داده شده است که لمس انسان موجب افزایش سلولهای کشنده طبیعی در بیماران مبتلا به HIV و سرطان میشود.
گالاس بهشدت درمورد پیامدهای سلامت روانی عطش پوست طولانیمدت برای کسانی که در تنهایی گیر افتادهاند، خصوصا باتوجه به این موضوع که همهگیری جهانی بهخودیخود وضعیت استرسزا و اضطرابآوری است، نگران است. او میگوید:
ما برای حس آسودگی از لمس استفاده میکنیم. وقتی ما درمعرض خطر بوده یا مضطرب هستیم، لمس نوعی کمک است.
عدم لمس موجب افزایش استرسزایی موقعیتها میشود. او توضیح میدهد که مطالعات نشان دادهاند که وقتی بهطور دوستانه روی پشت افراد ضربه زده شود، آنها در انجام وظایف بهتر عمل میکنند. او میگوید: «این نوعی قوت قلب است که به لمس یک مراقب در دوران کودکی، برمیگردد.»
تیم فیلد پژوهشهایی را در جریان قرنطینه انجام دادهاند: ۲۶ درصد از ۱۰۰ فردی که آنها مورد بررسی قرار دادند، گفتند که ازنظر لمس احساس محرومیت شدیدی میکنند و این احساس در ۱۶ درصد از آنها متوسط بود. از این نمونه، ۹۷درصد نیز اختلالات خواب را گزارش کردند. فیلد توضیح میدهد:
وقتی پوست خود را حرکت میدهید، سطح سروتونین افزایش پیدا میکند. کاهش سطح سروتونین با بیخوابی، اضطراب و افسردگی مرتبط بوده است. اگر پوست خود را قبل از رفتن به خواب حرکت دهید، خواب عمیقتری خواهید داشت که بسیار مهم است زیرا مادهی P در جریان خواب عمیق آزاد میشود (مادهی P نوعی ناقل عصبی است که روی ادراک درد، استرس و واکنشهای عاطفی ما اثر میگذارد).
مانند موارد بسیار زیاد دیگری که در زندگی وجود دارد، تا زمان محرومیت از آن، نمیدانیم که تا چه حد وابسته به لمس انسان هستیم. سارا، متخصص منابع انسانی از دانشگاه ریدینگ که ۴۰ ساله است، میگوید: «من بهطور عادی در زندگی خود شاد هستم. من عاشق داشتن فضای خودم هستم.» اما در این دوران، سارا پستهای ناامیدانهای روی رسانههای اجتماعی ارسال میکرد. او در ۲۳ مارس در فیسبوک نوشت: «من میخواهم وقتی محدودیتها برداشته شد، همهی شما را محکم در آغوش بگیرم.» او در ۱۸ مارس در توییتر نوشت: «امروز خیلی گریان هستم. من تنها زندگی میکنم و تصور در آغوش نگرفتن کسی برای ماهها بسیار سخت است.»
برای سارا، عطش پوستی ناشیاز شیوع ویروس کرونا و محدودیتهای حاصل از آن، با حس اندوه همراه است. او میگوید: «احساس یاس میکنم. من واقعا فردی احساسی هستم و درمورد آن احساس غم و استرس و دلتنگی میکنم.» او تاریخ دقیقی را که برای آخرین بار کسی را لمس کرده است، بهخاطر میآورد: ۱۵ مارس. یکی از دوستانش پیش او مانده بود و هنگام رفتن او را در آغوش گرفت. جدای آن آغوش، سارا بهجز گربهی همسایه که گاهی اوقات به باغ او میآید و به او اجازهی نوازش کردن میدهد و چند غاز که او در پارک مجاور به آنها غذا میدهد، موجود زندهی دیگری را لمس نکرده است.
آلیس متوجه شده است که بیش از حالت عادی گربهی خانگی خود را میگیرد. آلیس میگوید: «من بهطور عادی گربهام را زیاد نمیگیرم زیرا او از این کار متنفر است. اما اکنون من او را میگیرم و فشار میدهم.» سارا و آلیس بهطور غیرعمد با حیوانات خانگی خود درحال استفاده از راهبردی برای کاهش عطش پوست خود هستند. فیلد میگوید:
ما از پژوهشهای خود میدانیم که ماساژور بهاندازهی فرد دریافتکنندهی ماساژ از این کار، بهره میبرد. بنابراین داشتن حیوانات خانگی شگفتانگیز است. وقتی سگی را نوازش میکنید، پوست خود را نیز حرکت میدهید و تحریک فشار را تجربه میکنید.
در طول همهگیری، برای حفظ ارتباط از فناوری استفادهی وسیعی شده است اما فناوری نمیتواند جانشین تماس پوستی شود. گالاس میگوید:
ما میتوانیم ازطریق فناوری روابط اجتماعی خود را حفظ کنیم. اما گرچه فناوریهای ما ازنظر دیداری و شنیداری بسیار پیشرفته هستند، تمام این فناوریها فاقد حس لمس هستند. اساسا درحالحاضر هیچ سیستمی در دسترس نیست که به ما امکان تعامل با استفاده از لمس را بدهد.
گالاس توضیح میدهد که فناوریهای لمسی حاضر به قدر کافی پیشرفته نیستند که بتوانند انرژی و ظرافت مثلا یک دست دادن را بازتولید کنند. او میگوید:
شبیهسازی یک دست دادن ساده نیست. سیستمهای زیادی در این مودالیتهی حسی نقش دارند. تنها گیرندههای روی پوست نیست که اهمیت دارد بلکه همچین قدرت دست دادن نیز مهم است. شما نمیتوانید آن را بهراحتی بازتولید کنید. سیستمهایی وجود دارد که نیروهای مشابهی تولید میکنند، اما گسترده نبوده و کیفیت حس تولیدشدهی آنها پایین است. درحالحاضر چیزی وجود ندارد که به ما امکان بازتولید یک نوازش را بدهد.
اما راهکارهای برای کاهش عطش پوست برای کسانی که تنهایی در قرنطینه بهسر میبرند، وجود دارد. فیلد میگوید:
تا میتوانید ورزش کنید. همین راه رفتن ساده در اطراف اتاق میتواند گیرندهی فشار پای شما را تحریک کند. پوست سر خود را ماساژ دهید یا مرطوبکننده را روی صورت خود مالش دهید. اینها همه روشهای مختلفی هستند که افراد میتوانند پوست خود را تکان دهند. بااینحال، کلاسهای آنلاین یوگای زیادی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید.
گاهی اوقت باید این وضعیت را قبول کنید و به خود بگویید تا زمان رسیدن واکسن کرونا یا شاید حتی پس از آن احتمالا در جامعهای بدون تماس فیزیکی زندگی خواهیم کرد. پس از آنکه برای مدت طولانی با همدیگر مانند افراد مطرود رفتار کردیم، آیا واقعا به وضعیت پیش از آن باز میگردیم؟ فیلد از این موضوع میترسد که ویروس کرونا ممکن است ما را بیشتر از قبل به سمت جامعهی بدون لمس سوق دهد. او میگوید «من گمان میکنم وقتی این وضعیت به پایان برسد، بسیاری از مردم هنوز فاصله اجتماعی خود را حفظ کنند.»
آلیس بهتازگی در سوپرمارکتی بود که فردی از کنار او عبور کرد و به پشت او خورد و تماس غیرمنظرهی او موجب شد او از جا بپرد. آلیس اشتیاق لمس همتایان دیگری را که در تنهایی در قرنطینه بهسر میبرند، میبیند. بهتازگی در یک پیادهروی، او با زن مسنی که بهتنهایی جلوی باغ او ایستاده بود، صحبت کرد. او احساس کرد که زن برای مدتی آنجا ایستاده و بهدنبال هرکسی بود تا با او صحبت کند. پس از مدتی صحبت کردن با او، زن دستش را به سوی او دراز کرد. آلیس بهخاطر میآورد: «او گفت: بیا اینجا عزیزم و سعی کرد با من دست بدهد.» آلیس با دلسوزی به او نگاه کرد و گفت «متاسفم، واقعا نمیتوانم.» آلیس درحالیکه دور میشد، از رد کردن اشتیاق برای لمس یک انسان و یک دست دادن ساده احساس وحشت کرد. آلیس میگوید: «من حس واقعا بدی داشتم. زیرا میدانستم چرا آن را میخواهد. من هم آن را میخواستم.»
نظرات