قارچ جادویی؛ از خلسهی آئینی شمنها تا پزشکی مدرن
ما انسانها، از شَمَنهای باستانی (حکیمساحران) و بابا نوئل تا محققان که اکنون در حال مطالعه خواص سلامتی گیاهان هستند، همواره وسواس فکری عجیبی نسبت به «قارچ جادویی (Magic Mushroom)» داشتهایم. قارچها احتمالا از کهنترین گیاهانی هستند که روی زمین روییدهاند. قدمت قارچها به بیش از ۲ میلیارد سال قبل بازمیگردد. در طی این زمان، باورهای مختلفی در مورد این گیاهان شگفتآور بهوجود آمده؛ از هراس تا حس شگفتی یا هر دو با هم.
برخی از قارچهای باستانی قبل از اینکه درختان روی کره زمین سبز شوند، گاه تا ۹ متر ارتفاع داشتند. همین حالا قارچهای غولپیکری در جهان وجود دارند. بهعنوان مثال، قارچ عسلی در رشتهکوه بلو در اورگن آمریکا، ناحیهای به وسعت ۹۶۵ هکتار را فراگرفته و ممکن است بزرگترین موجود زنده کره زمین باشد. بعضی از قارچها شبتاب هستند و قارچهایی داریم که میتوانند حشرات را به زامبی تبدیل کنند. برخی از گونههای قارچ برای انسان کُشنده هستند و برخی دیگر که بهوفور سر سفرهها پیدا میشوند، ارزش غذایی بالایی دارند. نهایتا قارچهای جادویی داریم که روی انسان تأثیرات توهمزا میگذارند؛ شاید همین قارچهای باستانی برای اولینبار الهامبخش داستان بابا نوئل بوده باشند. اما حتی پس از قرنها تجربه، هنوز در مورد بسیاری از خواص جادویی و دارویی این قارچها، ابهامات زیادی وجود دارد.
این مقاله به معنای تشویق یا حمایت از استفاده از قارچ جادویی تهیه نشده که احتمالا خطرناک است و مشخصا در بسیاری از نواحی دنیا (از جمله ایران) غیر قانونی محسوب میشود. حتی حالا که به لحاظ علمی به اثبات رسیده است قارچ جادویی فواید زیادی برای سلامتی دارد، بازهم مصرف آن در دوزهای پایین و در محیطهای کنترلشده زیر نظر پزشکان و متخصصان انجام میگیرد. بااینحال، قارچهای جادویی از شگفتیهای سیاره ما هستند که واقعا نمیتوانیم نادیدهشان بگیریم. در ادامه با حقایق خواندنی در مورد این شگفتی طبیعت همراه زومیت باشید:
قارچهای جادویی دو نوع اصلی و حدود ۲۰۰ گونه دارند
قارچهای توهمزا یا روانگردان به دو دسته کلی تقسیم میشوند که هر کدام دارای ترکیباتی متمایز از مواد مؤثر روی ذهن انسان هستند که خاصیتی جادویی به آنها میدهد. بزرگترین و فراوانترین گروههای قارچ، مادههای توهمزایی به نامهای سیلوسایبین و سیلوسین رتولید میکنند و دارای بیش از ۱۸۰ گونه در تمامی قارههای کره زمین بهجز جنوبگان هستند. این قارچهای گوناگون از دهها جنس به وجود میآیند، اما اغلب با هم رشد میکنند که به آن قارچ سیلوسایبین گفته میشود. بیشتر این قارچها متعلق به جنس سیلوسایبین هستند که شامل گونههای شناختهشدهای مانند سیلوسایبین کوبنسیس (سَرطلا) و سیلوسایبین سامیلنستا (کلاهک آزادی) است. طبق مطالعهای که در سال ۲۰۱۸ انجام گرفت، ازآنجاکه قارچهای سیلوسایبین، ژنهای سیلوسایبین را از اجداد خود به ارث نمیبرند، ممکن است بسیار متنوع باشند. ولی این ژنها فقط بهصورت مستقیم بین گونههای دور با پدیدهی انتقال افقی ژن منتقل میشوند. نویسندگان این تحقیق گمان میکنند که سیلوسایبین در ابتدا ممکن است بهعنوان یک مکانیسم دفاعی برای مقاومت در برابر آفاتی که از قارچ تغذیه میکردند، تکامل یافته باشد.
دیگر گروه قارچها کوچکتر هستند ولی تاریخچه غنی از مصارف آئینی-مذهبی دارند. این گروه شامل یک گونه شناختهشده به نام قارچ مگس یا آمانیتا موسکاریا (قارچ چتر قرمز مشهور) و تعدادی از خویشاوندان کمتر شناختهشدهاش مانند آمانیتا پانتاریا (کلاه پلنگی) است. این قارچها به جای مادههای توهمزایی مانند سیلوسایبین و سیلوسین، حاوی ترکیبات توهمزای دیگری هستند که ایبوتنیک اسید و موسکیمول نام دارند. قارچهای موسکیمول، به لحاظ زیستشناختی نزدیکی زیادی به برخی قارچهای بهشدت سمی دارند؛ همچون آمانیتا فالوئیدس مشهور به کلاهک مرگ که مرگآورترین قارچ چتری شناخته شده و آمانیتا اوکریتا مشهور به «فرشته نابودگر». این قارچ عموما نسبت به خویشاوندان نزدیک خود خاصیت سمی کمتری دارد؛ اما شرط عقل است که این شباهت را فرابگیرید؛ چون اشتباه گرفتن آن با یک قارچ آمانیتای دیگر، به قیمت جان انسان تمام میشود!
قارچهای جادویی الهامبخش احتمالی داستان بابا نوئل
قارچهای جادویی ممکن است الهامبخش داستان بابا نوئل بوده باشند. وقتی کمی به جزئیات داستان بابانوئل دقت کنید، پی به این موضوع میبرید. از کوتولههای پریزاد و گوزنهای پرنده تا سورتمه بابا نوئل و لباس قرمز و سفیدش و ورودش از دودکش شومینه به خانههای مردم در شب کریسمس، تماما عناصری هستند که ممکن است بیارتباط به توهمات ناشی از قارچ جادویی نباشند. طبق نظریهای، بخش زیادی از این داستان رؤیاگونه از قارچهای موسکیمول و بهخصوص از شَمَنهای سیبری نشأت میگیرد که قرنها قبل از خواص قارچهای جادویی آگاه بودند.
داستان بابا نوئل ممکن است ملهم از شَمَنهای سیبری و مصرف قارچهای جادویی باشد
آمانیتا موسکاریا از دیرباز در منطقه سیبری ارزش بالایی داشته است و مصرف آن دست کم به قرن هفدهم بازمیگردد. برخی از مصارف قارچ جادویی در این سرزمین تفریحی بودند؛ ولی شمنها برای ارتباط با جهان روحانی از قارچ جادویی استفاده میکردند. درواقع تصور میشود شمنها از اواخر دسامبر (در آستانهی کریسمس) یعنی زمانیکه به دلیل بارش بالای برف، خانهها تا سقف زیر برف مدفون میشدند، از روی پشتبام قارچهای جادویی را بهعنوان هدایای مخصوص به مردم میدادند. به عقیده انسانشناسان، شمن یا کشیشانی که به سنتهای کهنتر پایبند بودند، آمانیتا موسکاریا را جمعآوری و خشک میکردند و با فرا رسیدن زمستان، بهعنوان هدیه به مردم میدادند. ازآنجاکه برف معمولا در خانهها را مسدود میکرد، دری به پشتبام باز میشد که مردم از آنجا رفتوآمد میکردند. از همینجا میتوانیم بفهمیم که ماجرای ورود بابا نوئل از دودکش شومینه از کجا نشأت گرفته است.
شَمَنها از قارچ جادویی برای ارتباط با خدایان و دنیای روحانی بهره میبردند
شمنها، لباسهای قرمز و سفید میپوشیدند که شبیه آمانیتا موسکاریا (قارچهای چتری قرمز) بودند. آنها از روح حیواناتی مانند گوزن شمالی که در سیبری زندگی میکند و قارچ توهمزا میخورند، برای سفر روحی و شهودی خود استمداد میکردند. البته یک ارتباط دیگر هم وجود دارد؛ مانند خانهی سردسیری بابا نوئل یا قرار دادن هدایا در زیر درختان (شبیه به نحوهی رشد آمانیتا موسکاریا پای درختان کاج). داستان بابا نوئل در طی قرنها، تأثیرات مختلفی پذیرفته و قارچ جادویی تنها یکی از فرضیاتی است که در مورد منشأ این داستان مطرح میشود.
ارتباط هزاران سالهی انسان و قارچ جادویی
هیچکس نمیداند انسان دقیقا چه زمانی، قارچهای جادویی را کشف کرد؛ ولی شواهدی وجود دارد که قارچها از هزاران سال قبل در مراسم آئینی مذهبی مورد استفاده قرار میگرفتند. بهعنوان مثال، قارچهای سیلوسایبین زمانیکه استعمارگران اسپانیایی، آمریکا میانه را فتح کردند، در برخی از فرهنگهای منطقه با ریشههای باستانی اهمیت داشتند. به عقیده محققان، ظاهرا یک فرهنگ مرتبط به قارچ در آمریکای میانه وجود داشته است و شروع آن میتواند به گذشتههای بسیار دور بازگردد. این موضوع میتواند تا حدی به آثار هنری مانند مجسمههای قارچی اقوام مایای باستان و دیوارنگارههایی که در مکزیک کشف شدند ارتباط داشته باشد. قدمت برخی از این آثار باستانی بیش از ۲ هزار سال تخمین زده میشود.
قارچ توهمزای سیلوسایبین مکازیکانا یا سیلوسایبین که بومی آمریکای مرکزی است، قبلا در بین آزتکها به «گوشت خدایان» شهرت داشت. ممکن است سنگنگارههای صحرای بزرگ آفریقا که ۷ هزار تا ۹ هزار قدمت دارند، حتی نمونههای قدیمیتر قارچهای توهمزا را به تصور کشیده باشند. در این نگارههای سنگی کهن، انسانهای رقصانی به تصویر کشیده شدهاند که اجسامی شبیه به قارچ در دست دارند. در برخی از این آثار سنگی، دو خط موازی این اجسام را به سر رقاصان متصل کرده است. البته این سنگنگارهها نمیتوانند شواهدی قطعی باشند؛ ولی برخی از محققان این نقوش سنگی را قدیمیترین شواهد موجود از خوردن قارچ توهمزا میدانند.
مجسمههای قارچی مایاهای باستان (۱۰۰۰ ق.م تا ۵۰۰ م)
یک نظریه نسبتا نامتعارف وجود دارد که به «میمون نشئه» مشهور است. بر اساس این نظریه بسیار جالب، قارچهای جادویی باعث تقویت مغز و شکل دادن به فرهنگ انسانهای اولیه شدند. بسیاری از محققان این نظریه را چندان متقاعدکننده نمیدانند و میگویند شواهد کمی در مورد خودآگاهی انسان وجود دارد و اینکه تنها نمیتوانیم یک عامل آغازگر را در این امر دخیل بدانیم. اما این نظریه در سالهای اخیر دوباره مورد توجه قرار گرفته است و حتی برخی از مخالفان این نظریه، نحوهی تغییر آگاهی و مغز انسان بهوسیله ماده توهمزای سیلوسایبین را بررسی کردهاند.
احتمال سازماندهی مجدد مغز انسان با سیلوسایبین
سیلوسایبین به گیرندههای سروتونین مغز متصل میشود و به نظر میرسد به این وسیله، موجب تغییرات حسی متعددی میشود. اما همراه با توهم و تغییرات خلقی، افرادی که سیلوسایبین مصرف میکنند، اغلب یک احساس انتزاعی و رؤیاگونه افزایش خودآگاهی تجربه میکنند. در سالهای اخیر، فناوری مانند افامآرآی (تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی) اطلاعات جدیدی در مورد مغز انسان آشکار ساخته است. بهعنوان مثال در تحقیقی که در سال ۲۰۱۴ انجام گرفت، محققان مغز ۱۵ نفر داوطلب آزمایش را پس از مصرف سیلوسایبین بررسی کردند و متوجه فعالیتهایی در شبکههای مغزی مرتبط به تفکرات عاطفی و همزمان با آن در نواحی مختلف مانند هیپوکمپوس و قشر قدامی سینگولیت شدند. محققان گفتند این الگوها دقیقا شبیه به اسکنهای افامآرآی افرادی بودند که خواب میدیدند. در این زمان، فعالیت در مغز کمتر سازمانیافته میشود که به تفکر سطح بالا و خودآگاهی مرتبط است.
محققان در یکی دیگر از تحقیقات افامآرآی تغییر چشمگیری در سازماندهی مغز پیدا کردند و متوجه شدند سیلوسایبین به آشفتگی ناگهانی ارتباطات عصبی نیز مرتبط است. به گفته محققان، حالت روانگردان با یک حالت کمتر محدود و ارتباط داخلی عملکرد مغز همراه است که با توصیف ماهیت آگاهی در روانشناسی منطبق است. علاوه بر این، تیمی از محققان دانشگاه جنوب فلوریدا دریافتند که سیلوسایبین همچنین میتواند خود را به گیرندههایی متصل کند که بهبودی را تحریک میکنند. بنابراین اعتقاد بر این است که سیلوسایبین موجب رشد و ترمیم سلولهای مغز میشود و میتواند برای افرادی که دچار افسردگی و دیگر بیماریهای روحی روانی هستند بسیار سودمند باشد.
امکان تغییر دائمی شخصیت با سیلوسایبین
معمولا مدتی پس از مصرف سیلوسایبین، فعالیت مغز به حالت عادی بازمیگردد؛ اما تحقیقات اخیر نشان داده که این ماده توهمزا دارای اثرات طولانیمدتی نیز هست. در تحقیقی که در سال ۲۰۱۱ انجام گرفت، محققان اثرات سیلوسایبین را روی پنج بُعد اصلی شخصیت (روانرنجوری، برونگرایی، سازگاری، استقبال از تجربه و وظیفهشناسی) را بررسی کردند و متوجه افزایش قابل توجه استقبال از تجربه در دوز بالای سیلوسایبین شدند.استقبال از تجربه یا تجربهاندوزی، یک اصطلاح روانشناسی از نحوه نگرش فرد به تجربیات جدید و با ویژگیهایی مانند تخیل، خلاقیت و درک زیباییشناختی همراه است. محققان گفتهاند نهتنها در طول یک بار مصرف سیلوسایبین، استقبال از تجربه در فرد افزایش پیدا کرد، بلکه در حدود ۶۰ درصد از شرکتکنندگان در این مطالعه، استقبال از تجربه بهطور کلی افزایش یافت و حتی تا یک سال پس از جلسه درمانی، اثرات آن در حد قابل توجهی بالاتر از حد اولیه باقی ماند.
از سنگنگارههای تاسیلی نجیر در صحرای بزرگ آفریقا
ازآنجاکه شخصیت فرد معمولا بعد از گذر از دههی سوم زندگی تغییر پیدا نمیکند، محققان کاملا از کشف این موضوع شگفتزده شدند. به گفته محققان، معمولا استقبال از تجربه با افزایش سن کاهش پیدا میکند. داوطلبان قبل از شروع آزمایش، همه از نظر روانشناختی سالم بودند و جلسات سیلوسایبین آنها تحت نظارت دقیق انجام میگرفت. برخی از شرکتکنندگان در طول جلسات دچار ترس و اضطراب شدید شدند و درحالیکه این واکنش موقتی بود، محققان گفتند که این نشاندهنده خطرات احتمالی توهمهای بدون نظارت متخصصان است.
امکان از دست دادن خودانگاره با مصرف سیلوسایبین
برخی افراد احساس میکنند با مصرف قارچهای جادویی خودانگارهشان (درک، ذهنیت و احساس شخص به خودش) را از دست میدهند که معمولا کوتاهمدت است؛ اما ممکن است مربوط به برخی از اثرات طولانیمدت روانگردان، مانند استقبال از تجربهی بالا (که در سطور قبل اشاره شد) باشد. با توجه به مطالعهای که در سال ۲۰۱۷ انجام گرفته، از دست دادن موقتی خودانگاره، میتواند در شرایط مناسب مفید باشد.
به عقیده محققان، از دست رفتن خودانگاره نتیجه یک لحظه افزایش خودآگاهی است؛ احساسی که ذهن مستقیما و با شدت خود را با دنیا در تماس میبیند. فرد از طریق این تجربه ممکن است مکانیسمهای خود را دوباره مهندسی کند که میتواند بینش و جهانبینی او را تغییر دهد. حس عمیق اتصال که بهوسیله این تجربه به وجود میآید، بهطور بالقوه برای افرادی که دچار اضطراب، افسردگی و انواع اعتیادها هستند، مفید است. همچنین روانگردانها بینش گستردهای پیش روی فرد میگذارند که اثرات آن میتواند مدتها بعد از مصرف باقی بماند. افرادی که روانگردانها را تجربه میکنند، دیگر به این فرض باور ندارند که طرز فکری که قبلا داشتند، تنها طرز فکر ممکن است. بلکه روانگردانها میتوانند به فرد کمک کنند تا به روشنگری در مورد فرایندهای ذهنی خود دست پیدا کند.
شواهد از آشنایی اقوام باستانی با قارچ جادویی حتی تا ۹۰۰۰ سال قبل خبر میدهد
طبق تحقیقی که در سال ۲۰۱۸ توسط محققان دانشگاه لیدن در هلند انجام گرفت، حتی مصرف دوزهای بسیار پایین (میکرودوز) قارچهای جادویی میتواند موجب افزایش خلاقیت فرد شود. محققان دریافتند که شرکتکنندگانی که دوزهای پایین گرفتند، راهکارهای بیشتری در مورد چگونگی حل معما پیدا کردند که بهتر، منعطفتر و اصیلتر بودند. امتیازهای تست هوش و تواناییهای کلی تحلیلِ شرکتکنندگان تغییر نکرد؛ این موضوع نشان میدهد که استفاده از دوزهای پایین بیشتر برای تفکرات خلاقانه مفید است.
احتمال بهبود سلامت روانی با قارچهای جادویی
قارچ جادویی اغلب بهعنوان مادهی مخدر خطرناک و بدون ارزش پزشکی دستهبندی و در اغلب کشورهای جهان غیر قانونی محسوب میشود؛ ولی تحقیقات مختلف تا حد زیادی سودمندی قارچهای جادویی را به اثبات رسانده است. بهعنوان مثال، سازمان قانونگذاری کنترل مواد آمریکا، سیلوسایبین را بهعنوان یک مادهی سطح یک طبقهبندی میکند. ترکیباتی که در این دسته قرار میگیرند، مصارف پزشکی پذیرفتهشدهای ندارند و پتانسیل بالایی برای سوءمصرفشان وجود دارد. هروئین و روانگردانهایی از جمله الاسدی در این دسته قرار میگیرند.
قارچ جادویی بهطور بالقوه برای مبتلایان به افسردگی، اضطراب و انواع اعتیاد مفید است
به عقیده محققان، روانگردانها پتانسیل اعتیاد ناچیزی دارند و حتی به درمان اعتیاد به مواد مخدری مانند کوکائین و نیکوتین کمک میکنند. تحقیقات اخیر موجب شده است که قارچهای جادویی بهعنوان داروهای احتمالی با کاربردهای روانپزشکی در نظر گرفته شوند. بهعنوان مثال، مطالعهای که در سال ۲۰۱۷ انجام گرفت، نشان داد که سیلوسایبین میتواند فعالیت مدارهای کلیدی مغز را که نقش مهمی در افسردگی دارند دوباره سازماندهی کند. به نظر میرسد این ترکیب باعث افزایش پاسخگویی عاطفی در مغز میشود.
تحقیق دیگری نشان داده است که سیلوسایبین میتواند افسردگی را بدون اختلال عاطفی تسکین دهد؛ اختلالی که اغلب با مصرف دسته داروهای ضد افسردگی متعارف همراه است که به «مهارکنندههای بازجذب سروتونین (اساسآرآیها)» شهرت دارند. سیلوسایبین باعث تسکین اضطراب میشود، از جمله در یک مورد مربوط به بیماران مبتلا به سرطان چنین نتایجی گزارش شده است. در تحقیقی که سال ۲۰۱۶ انجام گرفت، محققان دریافتند که دوزهای متوسط سیلوسایبین همراه با روان درمانی، به بیماران مبتلا به سرطان کمک میکند بر اضطراب و افسردگی مرتبط با علائم بیماری غلبه کنند و منجر به افزایش کیفیت زندگی و خوشبینی در بلندمدت میشود.
بیماران حاضر در این مطالعه، عنوان کردند که پس از مصرف سیلوسایبین، افکار مطلوبتر و تمایل بیشتری به پذیرش وضعیت موجود خود داشتند. در این مطالعه، شش ماه پس از یک جلسه مصرف (که تنها چهار تا شش ساعت طول کشید)، حدود ۸۰ درصد از شرکتکنندگان به میزان قابلتوجهی کاهش اضطراب و افسردگی نشان دادند و ۸۳ درصد رضایتمندی بیشتری نسبت به زندگی داشتند. دوسوم بیماران حاضر در مطالعه حتی جلسات مصرف سیلوسایبین را یکی از پنج تجربهی ارزشمند زندگی خود دانستند.
این نتایج نشان میدهند که نیاز به تحقیقات بیشتری در مورد سیلوسایبین وجود دارد؛ زمینهای که مدتها است محدودیتهای قانونی برسر راه آن قرار دارد. ولی باید تکرار کنیم که شرکتکنندگان در این مطالعات دوزهای دقیق با نظارت و مشاوره پزشکان و متخصصان مصرف کردند. سیلوسایبین، مادهی توهمزایی است که میتواند تا حدی ترسناک باشد؛ بهویژه اگر فرد با اثرات آن آشنا نباشد که میتواند بسته به خلق و خو، شرایط روحی و محیطی اثرات متفاوتی روی مصرفکننده داشته باشد. همچنین کسانی که به بیماریهای روحی روانی مزمن مبتلا هستند، نیاز به نظارت ویژهای دارند.
واقعیت دیگر اینکه محققان هنور باید تحقیقات بیشتری انجام دهند تا شواهد بهتری در مورد تأثیر قارچ جادویی بر مغز انسان پیدا کنند و خوشبختانه به لطف هزاران سال تجربه و تحقیقات مدرن، این حوزه نشان داده است که میتواند ارزش تحقیقات بیشتر داشته باشد.