اگر کووید ۱۹ با نشت از آزمایشگاه شروع شده باشد، آیا هیچوقت متوجه آن میشویم؟
دیوید رلمن، ایمنیشناس و کارشناس تهدیدهای زیستی از دانشگاه استنفورد در ماه نوامبر نوشت: «ما ده ماه از زندگی خود را در میان یکی از فاجعهبارترین رویدادهای بهداشتی عمر خود میگذارنیم و بهطور نگرانکنندهای هنوز نمیدانیم چگونه آغاز شد.» این عدم اطمینان طولانیمدت اهمیت بسیار زیادی دارد: وقتی منشا دقیق شیوع SARS-CoV-2، مشخص شود به ما کمک میکند تا برای تهدیدهای دنیاگیری آینده بهتر آماده شویم. اما برای پی بردن به اینکه واقعاً چه اتفاقی افتاده است، به بررسیهای علمی دقیق و هماهنگی نیاز است که بهتازگی درحال انجام است.
در این فاصله، فقط میتوانیم حدس بزنیم. مقالهی طولانی نیکلسون بیکر که چند هفته پیش در مجلهی نیویورک منتشر شد، چنین استدلال کرد که دنیاگیری طی حادثهی آزمایشگاهی آغاز شده است و درحالیکه مقاله بهعنوان مطلبی غیرمسئولانه، بدون اطلاعات کافی و مغرضانه مورد انتقاد قرار گرفت، حتی جدیترین منتقدان نیز میتوانند اعتراف کنند که احتمال نشت از آزمایشگاه را نمیتوان با قطعیت رد کرد.
به گزارش وایرد، اکنون دو تلاش عمده برای بررسی منشا کووید ۱۹ درحال انجام است: یک تلاش از جانب سازمان جهانی بهداشت و دیگری بهوسیلهی مجلهی پزشکی معتبر لنست. با توجه به چالشهای فراوانی که در این میان وجود دارد، پیشبینی میشود این بررسیها چند ماه یا حتی چند سال طول بکشد و حتی ممکن است هرگز به پاسخ قطعی نرسند. اگرچه آشکار است که فقدان رویههای شفاف برای مدیریت تضاد منافع و استقلال نامطمئن هر دو تلاش را به خطر میاندازد و ضروری است که دولتها و جامعهی علمی سریعا برای بهبود آنها اقدام کنند (تضاد یا تعارض منافع به شرایطی گفته میشود که در آن فرد یا سازمان با منافع مختلفی مواجه است، در وضعیتی که هریک از منافع میتوانند روی تصمیمگیری فرد یا سازمان اثرگذار باشند).
مسئله با ماهیت تحقیقات شروع میشود که در آغاز باید مشخص کند که آیا ویروس SARS-CoV-2 مستقیماً از حیوانات وحشی به جمعیت انسانی رسیده است (که ازنظر بیشتر متخصصان محتملترین سناریو است) یا شاید از محیط آزمایشگاه فرار کرده است. اما بسیاری از افرادی که بیشترین صلاحیت را برای بررسی این سؤال دارند (آنهایی که دارای بیشترین دانش فنی در این زمینه هستند) همچنین از کسانی هستند که در آن شرایط آزمایشگاهی کار میکنند یا ارتباطات حرفهای نزدیکی با افراد مشغول به کار در این محیطها دارند. به عبارت دیگر، آنها دقیقاً همان افرادی هستند که اگر با ردیابی ویروس به آزمایشگاه برسیم، خودشان ممکن است مورد سرزنش قرار گیرند (یا مستقیماً یا بهعنوان بخشی از جامعهی پژوهشی).
این تنش اساسی در تشکیل کمیتههای کارشناسان، توسط دولتها یا موارد دیگر به هیچ عنوان غیرمعمول نیست. دههها پیش، دانشمندانی که با شرکتهای تنباکو ارتباطاتی داشتند، از کسانی بودند که از اثرات استعمال دخانیات روی سلامت عمومی بهترین درک را داشتند، اما وارد کردن آنها در کمیتههای مشورتی مشکلساز بود و این امر انگیزهای برای ایجاد رویکردهای دقیقتر برای مدیریت تضاد منافع شد.
متأسفانه مشخص نیست که آیا بررسیهای مذکور درمورد منشا دنیاگیری از بهترین رویههای مربوطه پیروی میکنند. برای مثال، هر دو تفحص شامل پیتر دشک میشود؛ بومشناس بیماریها و رئیس سازمان غیرانتفاعی اکوهلث آلیانس که دارای سابقهی پژوهش درزمینهی ویروسهای کرونای مرتبط با ویروس سارس و اثرات آنها روی انسانها است و شامل همکاری با مؤسسه ویروسشناسی ووهان نیز میشود. اتفاقا مؤسسهی ووهان تنها آزمایشگاه در کشور چین است که مجاز به کار با خطرناکترین عوامل بیماریزای جهان است و در محلی واقع شده است که بهنظر میرسد شیوع از آنجا آغاز شده باشد.
اگر نشت آزمایشگاهی وجود داشته باشد (و بازهم باید بگوییم، بیشتر کارشناسان معتقد نیستند که شواهد موجود به این جهت اشاره دارد)، سپس مؤسسه ووهان و شریک آمریکاییاش در فهرست کاندیدهای مورد تفحص قرار خواهند داشت. بنابراین، هیچ فردی با هیچ ارتباطی با هر یک از این سازمانها نمیتواند نقش رسمی را در هرگونه تحقیق مستقل درمورد ریشهی دنیاگیری برعهده داشته باشد.
دشک در اوایل بحران با اطمینان گفت بیماری از حیات وحش آغاز شده است. زمستان گذشته، درست پس از نامگذاری ویروس بهوسیلهی سازمان جهانی بهداشت، وی بیانیهی رسمی را تدوین کرد تا بهشدت تئوریهای توطئه را که بیان میداشتند کووید ۱۹ منشا طبیعی ندارد، محکوم کند و از همکارانش در ووهان و سراسر چین طرفداری کند. چندین دانشمند دیگر نامه را امضا کردند که در فوریه ۲۰۲۰ در مجلهی لنست منتشر شد. براساس اطلاعات موجود، دشک از ابتدا این تلاش را سازماندهی کرده است.
بااینحال، وقتی سازمان جهانی بهداشت در ماه سپتامبر گروه بینالمللی متشکل از ده نفر را با مأموریت شناسایی منشا زنوتیک ویروس و مسیر وارد شدن به جمعیت انسانی، سازماندهی کرد، دشک نیز از اعضای آن بود. دشک این هفته به ساینس گفت که بررسی نشت از آزمایشگاه مهم است، اما تکمیل کردن چنین کارهایی دشوار است چراکه سفسطههای ضدچینی وجود دارد که میگویند مثلاً باید به آزمایشگاه برویم و دوربینهای ویدئویی را ببینیم درحالیکه این موارد واقعگرایانه نبوده و چیزی نیستند که اتفاق میافتد.
در رهنمودهای کمیته سازمان جهانی بهداشت درمورد افشا یا مدیریت تضاد منافع واقعی یا فرضی چیزی گفته نمیشود اما آنها میگویند ترکیب نهایی تیم بینالمللی باید مورد توافق چین و سازمان جهانی بهداشت باشد. علاوهبراین، از آنجایی که افشای عمومی آنها لازم نیست، نمیدانیم که آیا تضاد منافع درمورد اعضای کمیته اعمال میشود. بهنظر نمیرسد سازمان جهانی بهداشت رویههای صریحی را برای مدیریت چنین افشاگریهایی در پیش گرفته باشد. فقدان آشکار چنین فرایندهای معمولی در مورد سازمان جهانی بهداشت، قابلیت اعتماد تحقیقات را حتی قبل از شروع آن تضعیف میکند.
در همین حین، در تاریخ ۲۳ نوامبر ۲۰۲۰، بررسی دیگری که بهوسیلهی لنست راهاندازی شد، کارگروه ۱۲ نفری را برای بررسی منشا دنیاگیری به ریاست دشک تشکیل داد. در میان اعضای دیگر، ۵ نفر از امضاکنندگان نامه اکوهلث آلیانس از فوریه گذشته وجود دارد که بدان معنا است که نیمی از تیم ماهها پیش از آغاز کار، گفتهاند که هرگونه فرضیهی نشت آزمایشگاهی تئوری توطئه است.
بدیهی است هیچکس نمیخواهد با منشا بیماری در ارتباط باشد. برای مثال، اخیراً وزیر امور خارجه چین ادعا کرد که احتمالاً دنیاگیری ناشی از شیوعهای جداگانهای در چند منطقه از جهان بوده است. در همین حین، مقامات کاخ سفید همچنان ادعا میکنند ویروس احتمالاً از آزمایشگاهی در چین نشت کرده است. درحقیقت، آزمایشگاههای متعددی در سراسر جهان وجود دارد (که برخی از آنها را دولت آمریکا حمایت میکند) که با سارس و ویروسهای مرتبط با آن کار میکنند و مکانهایی هستند که در آن یک حادثهی آزمایشگاهی میتواند فاجعهبار باشد. همانطور که بیکر در داستان خود در مجلهی نیویورک به تفصیل به آن میپردازد، دانشمندان سالها است درمورد این احتمال هشدار دادهاند.
نامه فوریه لنست که به امضای دشک و اعضای کارگروه او رسیده بود، موجب ایجاد نگرانیهای معقولی میشود. این گروه از پژوهشگران در محکوم کردن تئوری توطئه درمورد منشا آزمایشگاهی احتمالی هشدار میدهند که اگر این ایده در فقدان شواهد فراگیر شود، منجر به ترس، شایعه و پیشداوری میشود و میتواند همکاری جهانی درزمینهی مبارزه با ویروس را به خطر اندازد. درواقع، بسیاری از منتقدان مطلب بیکر گفتهاند که برخی افراد ممکن است از این نوع گمانهزنیهای بیاساس استفاده کنند و مفاهیم مضرتری مانند بدبینی درمورد واکسنها را رواج دهند.
اما ترس از تئوریسازی توطئه نباید ما را از پرسیدن سوالات ناخوشابند بترساند. آنها باید برعکس عمل کنند و به ما انگیزه دهند تا اطمینان حاصل کنیم که بررسیهای ما درمورد منشا دنیاگیری تاحد ممکن صریح، مستقل و مورد اعتماد هستند.