هومیوپاتی؛ حافظهی آب و جادوی خودشفابخشی
تا به حال به این فکر کردهاید که علم پزشکی بر پایهی «دگردرمانی» استوار است؟ اینکه داروهایی که هنگام بیماری مصرف میکنیم، حاوی موادی است که قرار است علائمی متضاد با علائم بیماری در بدن ایجاد کنند تا بدینترتیب تأثیر این علائم را از بین ببرند. حالا فکر کنید نوعی روش درمانی وجود دارد که بهجای «دگردرمانی» مبتنی بر «همدرمانی» است؛ یعنی برای درمان، از مادهای استفاده میشود که دقیقا همان علائم بیماری را در بدن ایجاد میکند.
صبر کنید؛ این روش درمانی عجیبتر هم میشود. در این روش، دارو هرچقدر رقیقتر شود، اثربخشی آن بیشتر میشود. در واقع، قویترین اثربخشی این دارو زمانی است که حتی یک اتم از مادهی اصلی آن در محلول باقی نمانده باشد. چرا؟ چون در حافظهی آب مانده است چه موادی قبلا در آن حل شدهاند و «اثری شبحوار» از این خواص به بدن بیمار منتقل میشود.
در ضمن، در این روش درمانی خود دارو چیزی را درمان نمیکند، بلکه فقط به ذهن میگوید لازم است چه چیزی را درمان کند و بعد بیماری درمان میشود.
اگر چنین روشی به شما پیشنهاد میشد، آیا حاضر بودید آن را امتحان کنید؟ به این روش هومیوپاتی (homeopathy) میگویند و برخلاف انتظار عدهای از شما، اتفاقا طرفداران بسیاری در دنیا دارد و افراد زیادی معتقدند این روش کاملا در درمان بیماری آنها، از سرماخوردگی ساده گرفته تا آسیب مغزی، مؤثر بوده است.
با این مقاله همراه باشید تا در مورد تاریخچهی هومیوپاتی، روش ساخت محصولات آن، دلایل محبوبیت این روش، سابقهی آن در ایران و مزایا و خطرات آن آشنا شوید.
تعریف و تاریخچهی هومیوپاتی
ساموئل هانمان، پزشک آلمانی قرن هجدهم، در سال ۱۷۹۰ مکتب پزشکی جدیدی به نام «هومیوپاتی» (مشابهدرمانی/همدرمانی) را بنا نهاد و نتیجهی تلاشهای خود را در کتابی به نام «ارغنون پزشکی» گردآوری کرد.
هومیوپاتی: همانند، همانند را شفا میدهد
هانمان از روشهای درمانی دورهی خود که اغلب بر حجامت متمرکز بود، انتقاد داشت؛ اما روزی مجذوب خواص پوست گیاه گنهگنه برای درمان مالاریا شد. او به دفعات مقادیر زیادی از پوست گنهگنه (که بعدها مشخص شد حاوی آلکالوئید کینین است که امروزه نیز در درمان مالاریا به کار میرود) را مصرف میکرد تا علائم ناشی از مصرف این گیاه، شامل تب، عرق و تهوع را ثبت کند. هدف او از این آزمایش بررسی این موضوع بود که آیا دارویی که برای مالاریا در بیماران به کار میرفت، علائم مشابه بیماری را در افراد سالم ایجاد میکرد یا خیر. نتیجهی آزمایش مثبت بود.
هانمان از نتیجهی این آزمایش برای اثبات تأثیر هومیوپاتی (ریشهی این کلمه بهمعنی «مانند بیماری» است) استفاده کرد. از نظر او این آزمایش ثابت میکرد هر مادهای که بتواند علائم بیماری را در فردی سالم ایجاد کند، میتواند همان علائم را در فرد بیمار، درمان کند.
او سپس آزمایشهای بیشتری در این زمینه انجام داد و شواهد دیگری برای اثبات اثربخشی هومیوپاتی به دست آورد. کمی بعد برای این روش درمانی جدید، قوانین مشخصی تنظیم کرد که دو اصول اساسی آن، شالودهی هومیوپاتی مدرن را تشکیل میدهد:
۱- همانند، همانند را شفا میدهد.
در هومیوپاتی اعتقاد بر این است که مادهای که علائم بیماری را در فردی سالم ایجاد میکند، درمانی برای آن بیماری است. مثلا برای درمان مشکل برقراری ارتباط در بیماران، از قرصهایی استفاده میشود که از خردههای بسیار ریز دیوار برلین ساخته شده است، چون این دیوار بتنی زمانی سد راه ارتباطات انسانی بود؛ یا داروی تببُر از گیاه بلادون که خود مسبب تب است، ساخته میشود یا برای درمان تورمهای خارشآور از ترکیبی از زهر زنبور استفاده میکنند.
۲- قانون دوز حداقل (فرایند قویسازی)
طبق گفتهی هومیوپاتها، هرچه دوز کمتر باشد، دارو قویتر است؛ به همین خاطر داروهای هومیوپاتی بهشدت رقیق شدهاند. برخی از آنها آنقدر رقیق شدهاند که دیگر هیچ مولکول قابل تشخیصی از مادهی سازنده در آنها وجود ندارد. ازآنجاکه بسیاری از مواد مورد مصرف هانمان در درمان بیماریها سمی بودند، او مجبور بود برای اجتناب از مسمومیت بیمار، دارو را تا حد زیادی رقیق کند. اما خیلی زود این استدلال منطقی، جنبهای نامعقول به خود گرفت؛ به اعتقاد هانمان، در حین فرایند رقیقسازی، «انرژی حیاتی» از مادهی اصلی به محلول منتقل میشد، در نتیجه نیازی به حضور خود این ماده در داروی نهایی نبود.
مقبرهی ساموئل هانمان، بنیانگذار هومیوپاتی، در گورستانی در پاریس
محصولات هومیوپاتی از گیاهان (مانند پیاز قرمز، تنباکوی کوهی، پیچک سمی، بلادون یا شابیزَک، و گزنه)، مواد معدنی (مانند آرسنیک سفید)، حیوانات (مانند زنبور له شده)، عوامل بیماریزا و آنتیژنها ساخته میشود.
این محصولات اغلب به شکل حبههای قندی زیر زبان قرار میگیرند، اما در اَشکال دیگری مانند پماد، ژل، قطره، کرم و قرص نیز عرضه میشوند. درمان هومیوپاتی بهصورت «فردی» انجام میشود و برای هر شخصی متفاوت است. به دفعات پیش آمده هومیوپات برای افراد مختلف با بیماری یکسان، درمانهای متفاوتی تجویز کند.
طبق ادعای Homeopathy UK، مؤسسهی مطرح هومیوپاتی انگلستان، در آزمایشهایی برای اثبات یا رد اثربخشی هومیوپاتی، ۲۸ بیماری نتیجهی مطلوبی از اثربخشی این روش درمانی را نشان دادند. این بیماریها از تب یونجه، بیخوابی، خروپف و سینوزیت گرفته تا مسمومیت به آرسنیک، ناباروری زنان و آسیب مغزی را شامل میشوند. برخی افراد نیز از محصولات هومیوپاتی برای کاهش وزن استفاده میکنند.
روش ساخت داروی هومیوپاتی
ساموئل هانمان، بنیانگذار درمان هومیوپاتی، معتقد بود فرایند رقیقسازی دارو «انرژی حیاتی» ماده را آزاد میکند و هرچه این فرایند تکرار شود، اثربخشی دارو بیشتر میشود.
در این فرایند (potentization)، مادهی اصلی ابتدا در الکل یا آب مقطر حل میشود. سپس یک واحد از این محلول با نُه واحد آب ترکیب میشود تا میزان رقت محلول به یکدهم محلول اولیه برسد و بعد آن را محکم تکان میدهند. این دارو دارای درجهی اثربخشی 1X است؛ یعنی یک واحد مادهی اصلی و نُه واحد آب.
برای افزایش اثربخشی این دارو، این فرایند دوباره تکرار میشود. یک واحد از داروی 1X با نُه واحد آب خالص ترکیب شده و محکم آن را تکان میدهند. حالا دارو دارای درجهی اثربخشی 2X است.
این فرایند آنقدر تکرار میشود تا هومیوپات به درجهی اثربخشی مدنظر برسد. درجهی اثربخشی 20X مثل این است که یک دانه قرص آسپرین را در حجمی از آب به اندازهی کل اقیانوس اطلس حل کنید. اما این آخرین درجهی اثربخشی نیست. برای مثال، C حاوی یک واحد مادهی اصلی و ۹۹ واحد آب است.
در نتیجه ترکیب 30C که محصولات آن بسیار هم رایج است، به این معنی است که یک واحد مادهی اصلی در میلیاردها میلیون واحد آب حل شده است. اگر میخواستیم قرصی با این درجه اثربخشی حاوی یک اتم از مادهی اصلی داشته باشیم، آنوقت این قرص باید قطری به اندازهی فاصلهی زمین تا خورشید، یعنی ۱۵۰ میلیون کیلومتر داشته باشد.
ترکیب 30C یک واحد مادهی اصلی محلول در میلیاردها میلیون واحد آب است
اغلب داروهای هومیوپاتی آنقدر رقیق شدهاند که حتی یک اتم از مادهی فعال در آنها باقی نمانده است. وقتی از هومیوپاتها میپرسند پس در این شرایط، این دارو چطور میتواند اثربخش باشد، جواب میدهند تکان دادن محلول بعد از هربار فرایند رقیقسازی، «اثری شبحوار» از مادهی اصلی به جا میگذارد. به بیان دیگر، هومیوپاتها معتقدند آب در خاطرش میماند قبلا در آن چه مادهای حل شده است و این حافظهی آب است که خواص مادهی حل شده در آن را (که دیگر اثری از آن باقی نمانده است) به بیمار منتقل میکند.
البته از نظر شیمیدانان و فیزیکدانان، فیزیک کوانتوم ادعای هومیوپاتی مبنی بر «حافظه»ی آب از خواص هر مادهای را که به آن برخورد کرده است، بهطور کامل رد میکند. بههرحال، هومیوپاتی روشی بر پایهی علمی نیست اما منطق هم کاملا خلاف این ادعا است. اگر قرار بود آب حافظه داشته باشد و خواص تمام چیزهایی را که زمانی با آن در تماس بوده است، به بدن منتقل کند، آنوقت همین آب آشامیدنی که هر روز مصرف میکنیم، باید حاوی خواص تمام موجودات و مواد موجود در اقیانوسها باشد. حتی تصور آن هم ترسناک است.
اثربخشی هومیوپاتی از منظر علمی
هومیوپاتی طبیعتا موضوعی بحثبرانگیز است، چون تعدادی از مفاهیم اصلی آن با مفاهیم بنیادی علمی در تناقض است. بهعنوان مثال، توضیح علمی اینکه چگونه محصولی که فاقد مادهی مؤثر است، میتواند در درمان بیماری تأثیر داشته باشد، ممکن نیست.
همین موضوع هم به نوبهی خود چالشهای بزرگی برای انجام تحقیقات دقیق بالینی روی خواص این محصولات ایجاد کرده است. برای مثال، محققان نمیتوانند تأیید کنند آیا ترکیب بینهایت رقیق شده، حاوی موادی که روی برچسب نوشته شده است، است یا خیر. آنها همچنین قادر به اندازهگیری عینی تأثیر محصولات رقیق شده بر بدن انسان نبودهاند.
چالش دیگر سر راه محققان این است که درمانهای هومیوپاتی بهشدت فردگرایانه است و هومیوپاتها از سیستم یکسان و استانداردی برای تجویز دارو استفاده نمیکنند. در دنیا صدها داروی هومیوپاتی مختلف وجود دارد که با درجه رقت متفاوت برای هزاران نشانهی بیماری تجویز میشود و بررسی تمام این روشهای درمانی برای رسیدن به نتیجهای واحد ممکن نیست.
علت محبوبیت هومیوپاتی در دنیا
هومیوپاتی با تمام ادعاهای عجیب خود در مورد حافظهی آب و اثربخشی بیشتر محلول رقیقتر، طرفداران بسیاری در دنیا دارد و در بسیاری موارد طب جایگزین مورد ترجیح خانوادهها است. اما این محبوبیت از چه نشات میگیرد؟
هانمان نگاه بسیار متفاوتی به فلسفهی پزشکی داشت و از آنچه او «آلوپاتی» یا دگردرمانی مینامید (دارویی با خواص متفاوت از بیماری؛ درواقع تمام داروهای مبتنی بر علم) رویگردان بود. هانمان معتقد بود پزشکان زمان او به بیماران آسیب میرساندند، و البته حق هم داشت. روش درمانی اواخر قرن هجدهم بر مفهوم مزاج و برقراری تعادل بین «عناصر چهارگانه در بدن» (که بین مردم به «گرمی» و «سردی» معروف است) متمرکز بود و برای برقراری این تعادل معمولا از روش حجامت استفاده میکرد.
تأثیر هومیوپاتی چیزی بیشتر از اثر پلاسیبو نیست
عجیب نبود که روش هومیوپاتی که در آن خبری از خونریزی و آسیب جسمی نبود، طرفداران زیادی را به خود جلب کرد. این طرفداران سپس نظریات هانمان را به اروپا، هند و آمریکا بردند. مؤسسهی هومیوپاتی آمریکا در سال ۱۸۴۴ و در واقع سه سال زودتر از انجمن پزشکی آمریکا (بزرگترین انجمن پزشکان در این کشور) تأسیس شد. تا دههی ۱۹۰۰، هومیوپاتی حتی توسط دولت آمریکا به رسمیت شناخته شد.
از نظر آن دسته افرادی که داروهای هومیوپاتی مصرف میکنند، این روش درمانی تمام جوانب سلامت آنها را در نظر میگیرد. هومیوپاتها میگویند برای درمان بیماریها، بدون شک روشها و داروهای دیگری جز ایبوپروفن، آنتیاسیدها، استاتینها، داروهای ضد افسردگی و عمل جراحی وجود دارد که هنوز کشف نشده است. محبوبیت هومیوپاتی در طول سالها با ناامیدی فزاینده از اثربخشی داروهای مدرن و عدم درنظرگرفتن «تمام جوانب سلامت» بیمار توسط پزشکان افزایش یافته است. از نظر طرفداران این طب جایگزین، هومیوپاتی هم اثربخشی بالایی دارد و هم تمام جوانب سلامت بیمار را در نظر میگیرد.
در ۱۵۰ سال گذشته، علم پزشکی هم در تئوری و هم در عمل پیشرفتهای بسیاری داشته است. افزایش عمر انسان مدیون ابزارهای جدیدی است که در صنایع پزشکی توسعه یافته است و به لطف همین ابزار، مطالعات و بررسیهای بیشمار است که حالا میتوانیم بدون تردید بگوییم تأثیر هومیوپاتی چیزی بیشتر از اثر پلاسیبو نیست.
اثر پلاسیبو یا دارونما
اثر پلاسیبو یا دارونما کاملا واقعی است و حتی باهوشترین انسانها هم دربرابر آن مصون نیستند. اگر فردی معتقد باشد چیزی حال او را بهتر خواهد کرد، همین اعتقاد کافی است تا آن حال خوب را در او ایجاد کند.
در شرایط مناسب، ذهن انسان میتواند به ابزار شفابخشی قدرتمندی تبدیل شود. هزاران سال است ذهن انسانها توانسته بدن خود را متقاعد کند درمانی جعلی، واقعی است و بدینترتیب بدن را به شروع فرایند درمان تحریک کرده است. امروزه، علم ثابت کرده است در شرایط خاص، اثر پلاسیبو میتواند به اندازهی روشهای درمانی سنتی مؤثر باشد.
بهگفتهی پروفسور تد کپچوک از بیمارستان آموزشی مدرسهی پزشکی هاروارد، «اثر پلاسیبو چیزی بیشتر از مثبتاندیشی است. پلاسیبو در واقع ارتباط محکمتری بین مغز و بدن و طرز کار آنها با یکدیگر ایجاد میکند.»
پلاسیبو میزان کلسترول فرد را پایین نمیآورد یا اندازهی تومورها را کوچک نمیکند؛ در عوض، روی علائمی که توسط مغز کنترل میشود، مثل حس درد، اثر میکند.
بهگفتهی کپچوک، «پلاسیبو شاید حال فرد را بهتر کند، اما او را درمان نمیکند. مطالعات نشان داده پلاسیبو بیشترین اثربخشی را روی کنترل درد، بیخوابی ناشی از استرس و عوارض جانبی درمان سرطان مانند خستگی و حالت تهوع داشته است.»
همچنین ثابت شده اثر پلاسیبو قابل انتقال به دیگران است. کودکان به خاطر وابستگی زیادی که به والدین خود دارند، کاملا با احساسات آنها هماهنگ هستند. شاید شنیده باشید کودکی صرفا به خاطر اینکه مادرش نوعی غذا را دوست ندارد، از خوردن آن غذا خودداری میکند. یا اگر مادر یا پدر در حضور او ترس خود را از چیزی، مثلا گربه، نشان دهند، احتمال اینکه کودک هم این ترس را در خود پرورش دهد، وجود دارد. به همین خاطر هم اگر پدر یا مادری اعتقاد زیادی در اثربخشی روش درمانی خاصی داشته باشد، این حس به کودک منتقل میشود و آرامش کودک به کاهش علائم بیماری کمک میکند.
اثر پلاسیبو اگرچه سهم بزرگی در اثربخشی هومیوپاتی دارد، اما قدرتمندترین عامل در موفقیت این روش «زمان» است. بدن انسان برای بقا همیشه در حال جنگ است. عفونتها بعد از چند روز حتی بدون مصرف دارو از بین میروند. اگر هنگام بیماریهای خفیف دارو مصرف کنید و بعد از مدتی احساس کنید حالتان بهتر شده است، این طور به نظر میرسد که دارو واقعا در درمان بیماری مؤثر بوده است، اما سیستم ایمنی بدن احتمالا بدون دریافت این دارو نیز بیماری را بعد از مدتی شکست میداده است.
پلاسیبو شاید حال فرد را بهتر کند اما او را درمان نمیکند
در مورد اثر پلاسیبو تحقیقات و آزمایشهای بسیاری انجام شده است که برخی از این کشفیات را میتوانید در مستند «پلاسیبو: شکستن کد» (۲۰۰۲) محصول گروه مطالعهی پلاسیبو دانشگاه هاروارد مشاهده کنید.
یکی از این آزمایشها درمورد «جراحی پلاسیبو» در سال ۱۹۹۴ توسط دکتر بروس موزلی در هیوستون تگزاس انجام شد. در این آزمایش، ده مرد با مشکل درد زانو به اتاق جراحی برده و روز بعد با مسکن و چوب زیر بغل مرخص شدند. همهی آنها بعد از جراحی دیگر درد زانو نداشتند. این درحالی است که تنها پنج نفر از آنها واقعا تحت جراحی آرتروسکوپی قرار گرفته بودند و پنج نفر دیگر فقط برشهای کوچکی روی پوست زانو دریافت کردند. این پنج نفر با آنکه تحت جراحی قرار نگرفته بودند (اما فکر میکردند که جراحی شدهاند)، دیگر درد زانو نداشتند.
در واقع این طور به نظر میرسد سیستم ایمنی بدن آنها، درد زانو را درمان کرده بود. انگار که جراحی شبیهسازی شده به سیستم خودشفابخشی بدن این پیغام را داده بود: «توجه لطفا! زانوی من دچار مشکل شده است. درمانش کن!»
قدرت خودشفابخشی بدن را نباید دست کم گرفت. بهگفتهی ناتالی گرامز، هومیوپات سابق و نویسندهی کتاب تجدید نظر در هومیوپاتی، «قدرت خودشفابخشی بدن انسان فوقالعاده است. بسیاری از بیمارانی که من در دورهای که به هومیوپاتی مشغول بودم، درمان کردم، واقعا درمان شدند. درمان آنها به خاطر هومیوپاتی نبود، بلکه قدرت خودشفابخشی بدن خودشان بود. به نظر من لازم است نسبت به این قدرتی که درون همهی ما است، آگاهی بیشتری داشته باشیم.»
هومیوپاتی دربرابر صنعت داروسازی
اگرچه هومیوپاتی تلاش میکند خود را رقیب کوچکی برای صنعت داروسازی معرفی کند، اما خود بخشی از صنعت بسیار سودآور داروسازی است. صنعت هومیوپاتی میلیاردها دلار درآمدزایی دارد و سازمانهای لابیگری آن با چنگ و دندان برای به دست آوردن سهم بزرگتری از بازار پزشکی جایگزین میجنگند.
طبق گزارشی، بازار جهانی محصولات هومیوپاتی در سال ۲۰۱۷ ارزشی معادل ۵٫۳۹ میلیارد دلار داشت و انتظار میرود این صنعت تا پایان سال ۲۰۲۴، حدود ۱۵٫۹۸ میلیارد دلار درآمدزایی کند.
ارزش صنعت هومیوپاتی تا پایان ۲۰۲۴ حدود ۱۵٫۹۸ میلیارد دلار خواهد بود
طبق گفتهی Vox، ارزش این صنعت تنها در آمریکا معادل ۱٫۲ میلیارد دلار است و بهطور تخمینی، پنج میلیون بزرگسال و یک میلیون کودک از محصولات هومیوپاتی در آمریکا استفاده میکنند. این محصولات چنان راحت در صنعت درمانی آمریکا جا خوش کردهاند که برندهای مطرح هومیوپاتی از جمله Boiron و Hyland's به آسانی در فروشگاهای زنجیرهای هول فودز، اسپراتس و حتی والمارت قابل خرید هستند.
طبق گزارشی دیگر، سهم هومیوپاتی در بازارهای اروپا ۲۴٫۸۴ درصد و در آمریکای شمالی، و بهطور عمده در ایالات متحده، ۱۶٫۰۵ درصد است. کشورهای دیگری که بزرگترین بازار فروش محصولات هومیوپاتی را در اختیار دارند شامل فرانسه، آلمان، هلند، انگلیس، بلژیک، ایتالیا، استرالیا و آفریقای جنوبی است.
در نظرسنجی ۲۰۱۴، مشخص شد ۶۰ درصد آلمانیها از هومیوپاتی استفاده میکنند. ارزش بازار محصولات هومیوپاتی آلمان حدود ۷۵۰ میلیون دلار است و نرخ جلسات مشاورهی هومیوپاتی در این کشور صدها میلیون دلار درآمدزایی میکند.
هومیوپاتی در ایران
بهگفتهی جلال میرعبداله، یکی از پزشکان هومیوپات در ایران، تاریخچهی طب هومیوپاتی در کشور به ۱۰۰ سال پیش برمیگردد و با دکتر حسن بهرهمند، که پس از درمان بیماری پدرش با هومیوپاتی، این رشته را در هند آموخت، آغاز شد. او بعد از بازگشت به ایران، مطبی در خیابان جمهوری اسلامی کنونی باز کرد و به درمان مشکلات چشمی با هومیوپاتی پرداخت.
به تدریج افراد بیشتری برای فراگیری این طب به هندوستان سفر کردند و با بازگشت آنها به ایران، تلاشهایی برای پایهگذاری این رشته در کشور آغاز شد.
بهگفتهی میرعبداله، بزرگترین تحول در طب هومیوپاتی در ایران با دکتر مسعود ناصری شروع شد. ناصری به بیماری کلیوی مبتلا بود، اما با هومیوپاتی درمان شد. او سپس به فراگیری این رشته روی آورد و کمی بعد به عضویت انجمن هومیوپاتی انگلستان پیوست. ناصری سپس به ایران بازگشت و دربارهی هومیوپاتی سخنرانیهای بسیاری ارائه داد.
هومیوپاتی سرانجام در ۴ آبان ۱۳۷۴ توسط شورای عالی ارزشیابی وزارت بهداشت بهعنوان روش درمانی به رسمیت شناخته شد و در سال ۱۳۸۱ انجمن هومیوپاتی ایران تأسیس شد. این انجمن درحالحاضر بیش از ۳۰۰ عضو رسمی (پزشک عمومی و متخصص) و ۳۰۰ عضو افتخاری (دندانپزشک، داروساز، ماما و گروههای پزشکی) دارد. در وبسایت این انجمن، مطب ۳۳ هومیوپات در تهران و چندین هومیوپات دیگر در سایر استانها از جمله آذربایجان شرقی و غربی، اصفهان و مازندران معرفی شده است.
هومیوپاتی در سال ۱۳۷۴ در ایران به رسمیت شناخته شد
بهگفتهی دکتر علی مظاهرینژاد، دبیر انجمن هومیوپاتی ایران، «هومیوپات الزاما باید پزشک باشد و دورهی دو سالهی هومیوپاتی را بگذراند. همچنین باید صلاحیت تشخیص و تجویز درست داروهای هومیوپاتی را داشته باشد.»
اگرچه وزارت بهداشت هومیوپاتی را بهعنوان روش درمانی به رسمیت شناخته است، اما بهگفتهی مظاهرینژاد، دورههای هومیوپاتی که توسط انجمن هومیوپاتی در ایران برگزار میشود، تاکنون رسمی نبوده است.
او در گفتگویی با ایسنا در مورد روش درمانی هومیوپاتی توضیح داد:
به طورکلی میتوان گفت اگر فردی سردرد، مشکل گوارشی و ناراحتی اعصاب دارد و کف پایش هم میخچه دارد، وقتی درمان هومیوپاتی را شروع میکند، همه این بیماریها بهبود مییابند. در واقع ما نمیتوانیم بگوییم هومیوپاتی برای درمان بیماری خاصی کاربرد دارد، بلکه در درمان تمام بیماریها مؤثر است.
این ادعا در راستای اعتقاد هومیوپاتها است که میگوید محصولات هومیوپاتی خود چیزی را درمان نمیکنند، بلکه فقط به ذهن میگویند چه چیزی را باید درمان کند؛ درست برخلاف داروهای مدرن که برای درمان بیماری، روی خون، بافتها، استخوانها و سایر اعضای بدن تأثیر می گذارند.
خطرات هومیوپاتی
درحالیکه پزشکی مرسوم با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی به طرز فزایندهای علممحور شد و روشهای درمانی منسوخ و خطرناکی نظیر حجامت را با روشهای کارآمدتر و امنتر جایگزین کرد، طب هومیوپاتی اما در طول این سالها اصول اولیهی خود را حفظ کرده است و تکیهی آن بر درمانهای فردی، انجام هرگونه آزمایش بالینی مبتنی بر روش علمی را غیرممکن میکند.
محصولات هومیوپاتی که در آمریکا تولید میشوند، اگرچه بسیار محبوب هستند و بهراحتی در فروشگاههای زنجیرهای بزرگ یافت میشوند، اما مورد تأیید سازمان غذا و دارو نیستند. در سال ۲۰۱۶، کمیسیون فدرال تجارت آمریکا که مسئول حمایت از حقوق مصرفکننده است، بعد از دریافت شکایات از مصرفکنندگان مبنی بر جعلی بودن داروها، شروع به جمعآوری محصولات هومیوپاتی از قفسههای مغازهها کرد و سازندگان این محصولات را مجاب کرد به مصرفکننده دقیقا بگویند محصولات آنها در واقع دارو نیست.
در وبسایت Boiron، برند معروف محصولات هومیوپاتی، این جمله در بیانیهی رفع مسئولیت آن به چشم میخورد: «ادعاها مبتنی بر روشهای درمانی هومیوپاتی سنتی است نه براساس شواهد پزشکی موردقبول واقع شده.» Boiron همچنین موظف شده است بهطور شفاف به مصرفکنندگان یادآور شود محصولات آن مورد تأیید سازمان غذا و داروی آمریکا نیست.
خطر اصلی، جایگزینی کامل داروهای مرسوم با هومیوپاتی است
ازآنجاکه محصولات هومیوپاتی حاوی مادهای است که علائم مشابه بیماری ایجاد میکند، عدهای بعد از مصرف این داروها تشدید بیماری را گزارش دادهاند؛ اما اکثر این داروها آنقدر رقیق شدهاند که عملا ردی از این مواد در آنها باقی نمانده است و در نتیجه میتوان گفت خطر چندانی ندارند. درضمن، آن دسته افرادی که از محصولات هومیوپاتی بهعنوان داروی مکمل استفاده میکنند (در آمریکا، یک نفر از هر پنج نفر)، در معرض خطر زیادی نیستند؛ اما خطر اصلی متوجه افرادی است که هومیوپاتی را بهطور کامل جایگزین داروهای مرسوم و روشهای درمانی علمی کردهاند چون اثربخشی محصولات هومیوپاتی از نوع پلاسیبو است و واقعی نیست.
بهگفتهی ناتالی گرامز، داروی هومیوپاتی چیزی بیشتر از قرص قند نیست. «شاید با خودتان بگویید، اگر این دارو مؤثر نبود، داروی دیگری مصرف میکنم. و داروی دیگر. و همینطور به سراغ داروهای مختلف میروید و چیزی که در حال از دست دادن آن هستید، زمان است. اگر فردی به سرطان مبتلا باشد، زمان برای او حیاتی است.»
مزایای هومیوپاتی
در مطالعهای در سال ۲۰۱۳ در آلمان از شرکتکنندگان پرسیده شد: «چه عاملی درمورد هومیوپاتی از نظر بیماران ارزشمند است؟» نتیجهی این مطالعه به حس «همدلی» بهعنوان کلید برقراری ارتباطهای مثبت بین بیمار و پزشک و به دست آوردن نتایج مثبت از مراحل درمان اشاره داشت.
پزشکی مرسوم با تکیه بر دادههای علمی و استفاده از جدیدترین و کارآمدترین فناوریها در درمان، اگرچه روش مؤثرتر و قابل اطمینانتری نسبت به هومیوپاتی است، اما در یک زمینه میتواند از هومیوپاتی درس بگیرد و آن اعتماد و توجه بیشتر به احساسات بیماران است.
هومیوپات توجه ویژهای به فرد بیمار و علائم خاص بیماری او دارد. در کنار این علائم، هومیوپات قبل از تجویز دارو، دربارهی سبک زندگی، تاریخچهی پزشکی و شرایط ذهنی بیمار صحبت میکند و این ارتباط مثبت، به بیمار حس امنیت و آرامش منتقل میکند.
حس همدلی با بیمار باارزشترین مزیت هومیوپاتی است
امروزه وقت پزشکان بهشدت مشغول است و بیماران زمان زیادی را در نوبت انتظار میگذرانند. در نظرسنجی که Physician Foundation در سال ۲۰۱۷ انجام داد، تنها ۱۱ درصد بیماران و ۱۴ درصد پزشکان احساس میکردند «به اندازهی لازم با یکدیگر وقت میگذرانند.»
نگاه هومیوپاتی به فرد نگاهی جامع و کامل است و تنها به بیماری او متمرکز نیست. از نظر هومیوپاتها، روش درمانی آنها قدرت خودشفابخشی فرد را تحریک میکند؛ همان قدرتی که هانمان «انرژی حیاتی» نامیده بود.
در دکترین هومیوپاتی، ملاحظات ذهنی، عاطفی و اجتماعی بیمار به اندازهی سیتی اسکن و تستهای آزمایشگاهی مهم است. پزشکی مرسوم لازم است برای تک تک افرادی که در پی درمان بیماری خود هستند، وقت کافی اختصاص دهد و به آنها تنها بهعنوان اعداد و ارقام نگاه نکند. برقراری ارتباط عاطفی بیشتر با بیمار در کنار تجویز داروها و روش درمانی علمی میتواند خلایی را که هومیوپاتی سعی در پر کردن آن دارد، پر کند.
نتیجهگیری
هومیوپاتی روش درمانی شبهعلمی است که معتقد است مادهای که در فرد سالم علائم بیماری ایجاد میکند، میتواند در درمان همان علائم در بدن بیمار به کار رود. این روش هیچ پایهی علمی ندارد، و اثربخشی آن از نوع پلاسیبو و تحریک سیستم ایمنی بدن به خودشفابخشی است، اما به هر حال توانسته است در دنیا محبوبیت زیادی در بین دیگر روشهای درمانی جایگزین به دست آورد.
درمان فردی هومیوپاتی و توجه ویژهی هومیوپاتها به احساسات و حالات روحی بیمار، یکی از دلایل اصلی محبوبیت این روش است. در عین حال باید به خاطر داشت حس همدلی هرچقدر هم مهم باشد، نمیتواند جایگزین درمان واقعی شود؛ چرا که باور و اعتقاد شاید بتواند کوه را جابهجا کند، اما آب قند نمیتواند سرطان را درمان کند.
نظر شما کاربر زومیت دربارهی هومیوپاتی چیست؟ آیا تا به حال از محصولات هومیوپاتی استفاده کردهاید؟ به نظر شما این روش واقعا اثربخشی دارد یا کاملا جعلی است؟
نظرات