آیا پیوند سلولهای مغز انسان به مغز حیوانات منع اخلاقی دارد؟
در سالهای اخیر، آزمایشهایی که ساختارهای کوچک مغزمانندی از سلولهای بنیادی انسان ایجاد میکنند یا سلولهای انسانی را به مغز حیوانات پیوند میزنند، موجب نگرانی برخی دانشمندان، اخلاقشناسان و رهبران مذهبی شده است. در این راستا، مؤسسه ملی سلامت (NIH) برخی پژوهشها را محدود کرده است. بهتازگی هیئتی علمی از آکادمی ملی علوم آمریکا با توصیههایی در مورد نحوهی نظارت بر این حوزه بحثبرانگیز و پرشتاب علوم اعصاب وارد عمل شده است. این هیئت شواهد اندکی پیدا کرده که حاکی از آن باشد که ارگانوئیدهای مغز یا حیواناتی که سلولهای انسانی را دریافت کردهاند، حالتی مانند درد یا آگاهی شبیه انسان را تجربه میکنند و نتیجه میگیرد قوانین کنونی برای نظارت بر این کار کافی است؛ اما آنها هشدار میدهند که قوانین خصوصاً هنگامی که آزمایشها به سمت نخستیهای غیر انسان پیش میرود، ممکن است تغییر کند.
گزارش در حالی منتشر میشود که مؤسسه ملی سلامت در این اندیشه است که آیا تعلیق تأمین بودجه آزمایشهای کایمرا (اصطلاحی برای اشاره پیوند اعضای حیوانات به یکدیگر) را لغو کند. در این نوع مطالعات حیواناتی ایجاد میشود که دارای بافت یا سلول انسانی هستند. تعلیق پژوهشهای کایمرا نهتنها مطالعات مغز بلکه پروژههایی که هدف آنها رشد ارگانهایی برای پیوند به خوکها و گوسفند بود، متوقف کرد.
به گزارش مجلهی ساینس، کمیته سه نوع آزمایش را بررسی کرد: آنهایی که ارگانوئیدهای عصبی یعنی خوشههای ریزی از سلولهای مغز انسان را در ظرف آزمایشگاه تولید میکنند که گاهی مینیمغز نامیده میشود. مورد دوم، آزمایشهایی که شامل پیوند سلولهای عصبی میشوند که در آنها سلولهای انسانی به مغز حیوانات اضافه میشود و سوم، مواردی که کایمرا تولید میکنند که نوعی پیوند است که در آن سلولهای بنیادی از یک گونه به رویان گونهای دیگر که در مراحل اولیهی رشد قرار دارد، تزریق میشود.
چنین آزمایشهایی این نگرانی را ایجاد کرده که حیوانات یا ارگانوئیدها ممکن است اشکال ابتدایی از آگاهی یا احساسات را تجربه کنند. بر اساس گزارش، این سیستمهای آزمایشی مدلهای قدرتمندی برای مطالعهی مغز انسان و شناسایی درمان بیماریها فراهم میکند و استدلالهای اخلاقی قوی در حمایت از این پژوهشها وجود دارد. کمیته به این نتیجه رسید که ارگانوئیدها نمیتوانند آگاهی به دست آورند؛ زیرا فاقد سلولهای مختلف و ساختارهای پیوسته و متصل مغز هستند.
سانس میگوید حتی آزمایشهای ارگانوئید اخیر که ادعای تشخیص امواج مغزی مشابه جنین دارند، سیگنالهای نسبتا غیر اختصاصی را پیدا کردهاند. هیئت این کار را از نظر اخلاقی دارای مشکل ندانست. بر اساس نتیجهگیری گزارش: «بسیار بعید است که در آیندهی نزدیک ارگانوئیدها آگاهی به دست بیاورند یا درد را احساس کنند. آنها در مقایسه با دیگر بافتهای کشتشده، داری بار منفی اخلاقی اضافهای نیستند و به نظارت جدیدی نیاز ندارند.»
این هیئت ۱۱ نفره که شامل کارشناسان اخلاق و حقوق بود، در مورد پیوند عصبی به نتیجهگیری مشابهی رسید؛ زیرا در مطالعات کنونی سلولهای مغز انسان نسبت به تعداد سلولهای مغزی موجود در حیوانی که سلولهای انسانی به آنها پیوند میشود، بسیار بیشتر است. سانس میگوید در نتیجه، آنها تأثیر محدودی روی مدارهای مغزی دارند.
طبق گزارش، نظارت کنونی بر مطالعات پیوند سلولهای عصبی که شامل سیاستهای NIH و کمیتههای محلی مراقبت از حیوانات میشود، برای اکنون کافی است؛ اما بعداً اگر حیوانات تغییر دادهشده قابلیتهای بیشتری به دست آورند، کمیتههای مراقبت از حیوانات ممکن است به تخصص بیشتری نیاز داشته باشند. نهادهای نظارتی مانند NIH میتوانند استفاده از سیستم سه لایهای را در نظر بگیرند که مشابه سیستمی است که برای ویرایش سلولهای زایا یا تغییر DNA رویانهای انسانی به کار میرود.
گزارش مذکور همچنین سیاستهای فعلی را مورد بحث قرار میدهد که در آنها نیازی نیست موافقت افرادی را که سلولها یا بافت خود را برای پژوهش اهدا میکنند، دربارهی انجام این نوع مطالعات دریافت کرد. اما برخی اهداکنندگان ممکن است تمایلی نداشته باشند که سلولهای آنها در آزمایشهای عصبی استفاده شود و کارشناسان اخلاق در حال بحث دراینباره هستند که آیا باید در این رابطه با اهداکنندگان دوباره تماس بگیرند یا بافتهای جدیدی به دست آورند.
بنا بر آنچه در گزارش آمده است، یکی از عواملی که موجب نگرانی مردم میشود این است که دانشمندان و کارمندان بخش ارتباطات مؤسسهها اغلب از اصطلاحاتی مانند مینیمغز استفاده میکنند که در مورد قابلیتهای مدلهای آن اغراق میکند. به گفتهی سانس، اگر این افراد و دفاتر مطبوعاتی در مصاحبهها و بیانیههای مطبوعاتی خود کمی محتاطتر بودند، وضعیت بهتر میشد. آرنولد کریگشتاین، دانشمند عصبشناس دانشگاه کالیفرنیا که روی ارگانوئیدهای عصبی کار کرده، از این گزارش خرسند است. او میگوید:
گزارش بیانیهی روشنی ارائه میدهد که مدلهای کنونی معضل اخلاقی ایجاد نمیکنند؛ اما در آینده ممکن است تغییر کنند. برای این حوزه از علم بسیار مهم است که مردم و آژانسهای تأمین مالی اطمینان حاصل کنند که در حال حاضر کسی از مرزهای اخلاق عبور نمیکند.
انجمن بینالمللی تحقیقات سلولهای بنیادی (ISSCR) نیز از تجزیهوتحلیل و راهنمایی اندیشمندانه کمیته استقبال کرده است. این انجمن بهزودی دستورالعملهای بهروزشده تحقیقات سلولهای بنیادی را که شامل پژوهشهای مرتبط با کایمرا و ارگانوئید میشود، منتشر خواهد کرد.
نظرات