نشانههای هشداردهنده مرگ دراثر گرمازدگی
امروز هوا بهطرز تحملناپذیری گرم است. اپلیکیشن گوشی دمای ۴۸ درجه را نشان میدهد و گزارش هواشناسی محلی هم امروز صبح هشدار ورود موج گرما و رسیدن دما به ۵۰ درجه و حتی بیشتر را داده بود. بااینحال، هوای شهر از اول تابستان به همین شکل بوده و تو فقط تا فردا در این شهر مهمان هستی و امروز تصمیم گرفتهای با دوچرخه تا ساحل رکاب بزنی.
در گزارش هواشناسی توصیه شده بود برای جلوگیری از گرمازدگی در خانه بمانید؛ اما تو از این بابت نگران نیستی. بههرحال تو ورزشکاری، آمادگی بدنی بسیاری داری و بهراحتی میتوانی ۱۰ کیلومتر مسافت را تا رسیدن به دریا رکاب بزنی.
امروز خورشید سوزانتر از هروقت دیگر بهنظر میرسد. عینک آفتابیات از روی قطرات عرق و لایه کرم ضدآفتاب روی بینیات پایین میلغزد. آن را سر جای خود برمیگردانی و با اکراه به گوی آتشین آسمان نگاهی میاندازی. هنوز چیزی نشده سردرد گرفتهای؛ اما به خودت اطمینان داری. پا را روی رکاب گذاشته و به راه میافتی.
خورشید سوزان بیرحم
وجود خورشید سوزان برای ادامه حیات در این سیاره ضروری است؛ اما انرژی حرارتی آن که ما آن را بهصورت گرما احساس میکنیم، نیرویی خیرخواه و در عین حال کاملا بیرحم است. بدن انسان برای حفظ دمای داخلی خود که ۳۷ درجه سلسیوس است، مجبور است مجموعهای از ترفندهای فیزیولوژیکی را بهکار گیرد. بااینحال، بین سطح مطلوب دمای داخلی و آستانه تحمل بدن که «بیشینه دمایی بحرانی» نامیده میشود، تنها حدود سه درجه اختلاف است. این آستانه بین ۴۱٫۶ تا ۴۲ درجه سلسیوس تخمین زده شده و اینکه بدن فرد دقیقا کی به این آستانه میرسد، به عوامل مختلفی ازجمله فیزیولوژی، فعالیت بدنی، میزان آب بدن و سازگاری با شرایط زیستمحیطی بستگی دارد.
گرما بدون شک زندگیبخش است؛ اما وقتی بدن انسان تا این حد داغ میشود، اتفاقات وحشتناکی در آن رخ میدهد که اگر بهموقع جلوی آنها گرفته نشود، احتمال آسیبهای جدی و حتی مرگ وجود دارد. بیماریهای ناشی از گرمازدگی در کشوری مانند ایالات متحده سالانه بیشتر از طوفان، صاعقه، زمینلرزه، گردباد و سیل باعث مرگومیر میشود. در این کشور بین سالهای ۱۹۷۹ و ۲۰۱۴، بیش از ۹ هزار مورد تلفات ناشی از گرمازدگی ثبت شده است.
آمار مرگومیر در دوره موج گرما و سالهایی که از میانگین دما گرمتر هستند، به اوج خود میرسد و انتظار میرود با ادامه روند تغییرات اقلیمی و تأثیر آن بر دمای کره زمین، بهطرز چشمگیری افزایش یابد. یکی از کشندهترین دورههای موج گرما، در سال ۲۰۰۳ کشورهای اروپایی را دربر گرفت و بیش از ۳۰ هزار کشته برجای گذاشت. دما در این کشورها چندین روز پشتسرهم به ۳۸ درجه رسیده بود که برای مردم آنها گرمایی بیسابقه و تحملناپذیر بود.
تنها یک کیلومتر از مسافت را طی کردهای که بدنت به تابش آفتاب، فشار رطوبت هوا روی پوست و گرمای تولید شده از متابولیسم رو به افزایشت حساستر شده است. خونی که در رگهایت جریان دارد، گرمتر شده است. تنها در کمتر از یک درجه بیش از دمای طبیعی بدن، گیرندههای هیپوتالاموس مغز که مسئول تنظیم حرارت بدن هستند، به تکاپو میافتند و سراسیمه به سیستم گردش خون پیام میدهند تا برای خنککردن بدن، خون بیشتری به سطح پوست بفرستد.
پیامهای دیگر مغز به رگهای خونی محیطی میگویند که منبسط شوند تا جریان خون بیشتر شود. سیگنالهای دیگر میلیونها غدد عرقی روی پوست را فعال میکنند. این غدد که در سر، تنه، کف دستها و پاشنه پاهایت متمرکز شدهاند، از مخزن کوچکی در بدن آب پمپاژ میکنند و این مایع شور را از درون لوله بلندی که از میان لایههای پوست رد میشود، بهسمت بالا میفرستند تا در سطح پوست مثل فوارهای مینیاتوری فوران کند.
عرقی که از پوستت میچکد، باید بتواند کمی حالت را روبهراه کند. معمولا سیستم خنککننده بدن عملکرد بسیار رضایتبخشی دارد و در آن، جریان خون گرمای اضافه را از مرکز بدن به غدد عرق منتقل میکند. این غدد مایعات گرم را به سطح پوست میفرستند تا هوایی که از کنار پوست عبور میکند، این رطوبت را تبخیر کند؛ اما برای اینکه این فرایند بهدرستی انجام شود، لازم است عرق روی پوست تبخیر شود. وقتی هوا بسیار مرطوب و ساکن است، عرق کندتر تبخیر میشود. اگر هوا بهاندازه کافی از رطوبت اشباع شده باشد یا اگر پارچهای نفوذناپذیر، مثل لباسهای ضخیم یا همین کولهای که بر پشت داری، عرق را روی پوست بهدام بیندازد، آن وقت عرق بههیچوجه تبخیر نمیشود و دمای بدن کاهش نمییابد.
میزان مقاومت بدن دربرابر افت و افزایش دما
بدن انسان دربرابر افت دمای داخلی بهتر از افزایش دما دوام میآورد. کمترین دمای داخلی که بدن انسان توانسته از آن جان سالم بهدر ببرد، ۱۳٫۷ درجه، یعنی حدود ۲۳ درجه کمتر از حد طبیعی (۳۷ درجه) بوده است. زن ۲۹ ساله سوئدی به نام آنا باگنهولم در حال اسکی بود که یخ ۲۰ سانتیمتری زیر پایش شکست و او با سر درون رودخانهای یخ زده فروافتاد. بالاتنه آنا کاملا در یخ فرورفته و فقط پاها و چوبهای اسکیاش نمایان بود. بااینحال، او توانست جریان هوایی پیدا کند و نفس بکشد.
این زن سوئدی پس از گذراندن ۸۰ دقیقه در این حالت سرانجام نجات یافت. او حدود دَه روز در کما و دو ماه تحت مراقبتهای ویژه بود؛ اما آسیب عصبی واردشده به او بسیار جزئی گزارش شده بود. درمقابل، بیشترین دمای داخلی بدن تنها ۹ درجه بیشتر از حد طبیعی گزارش شده است. مرد ۵۲ سالهای اهل آتلانتا در دوران موج گرما در سال ۱۹۸۰ در آپارتمانش از هوش رفته بود و پزشکان بعد از نجات او، دمای بدنش را ۴۶٫۵ درجه اندازهگیری کردند. این مرد ۲۴ روز در بیمارستان بستری بود تا توانست به حالت عادی بازگردد.
اگرچه میزان آسیبپذیری زنان و مردان دربرابر گرمازدگی همچنان جای بحث دارد، مطالعات انجامشده روی زنان حاضر در ارتش نشان داده که آنها ممکن است بهدلیل درصد بیشتر چربی بدن و تعریق کمتر، بیشتر از مردان درمعرض بیماریهای ناشی از گرمازدگی قرار داشته باشند. چه فرد گرمازده مرد باشد چه زن، احتمال زندهماندن او به زمان گرمازدگی و سرعت رسیدگی به وضعیتش بستگی دارد. یکی از مؤثرترین و سریعترین روشهای درمان گرمازدگی شدید، غوطهورکردن بدن در آب یخ بهمدت ۳۰ دقیقه است؛ البته بهشرطیکه فرد گرمازده کودک یا مسن نباشد، بیماری مزمن نداشته باشد و گرمازدگی بهدلیل فعالیت بدنی شدید اتفاق نیفتاده باشد.
البته زندهماندن از گرمازدگی تضمینی بر بهبودی کامل نیست و نمیتوان گفت فرد گرمازده بهمعنی واقعی کلمه جان «سالم» بهدر برده است. موج گرمای شدیدی که در سال ۱۹۹۵ شیکاگو را درنوردید، ۷۳۹ کشته برجای گذاشت و ۳۳۰۰ نفر را راهی بیمارستان کرد. بررسی ۵۸ نفر از این جمعیت نشان داد ۲۱ درصد آنها بلافاصله بعد از بستریشدن در بیمارستان فوت کردند، ۲۸ درصد در طول یک سال جان خود را از دست دادند و سایر افراد با اختلالات عصبی و عملکرد اعضای بدن روبهرو شدند.
بدن برای خنکشدن در هر ساعت ۱٫۵ لیتر آب از دست میدهد
با خودت فکر میکنی شرایط آنقدرها هم تحملناپذیر نیست. بههرحال، ۵ روز در هفته باشگاه میروی و حواست بوده با خودت بطری آب بیاوری. تو درباره اهمیت آبرسانی به بدن چیزهایی شنیدهای؛ اما آنچه نمیدانی، این است که بدن با چه سرعتی برای خنککردن خود آب از دست میدهد: ۱/۵ لیتر یا بیشتر در هر ساعت.
درواقع، دوندگان ماراتن حرفهای و آموزشدیده حین دویدن نزدیک به چهار لیتر آب در ساعت از دست میدهند. این در حالی است که روده انسان میتواند فقط کمی بیشتر از یک لیتر آب در ساعت جذب کند. بههمیندلیل، درحالیکه بدن بیشترین میزان آب خود را از دست داده، میتوان بهطور مداوم آب نوشید؛ اما همچنان دچار کم آبی بود.
علائم ظاهری گرمازدگی
فردی با هیکل متوسط در حالت استراحت و تنها ازطریق متابولیسم، تقریبا بهاندازه یک لامپ ۱۰۰ واتی گرما تولید میکند. حین ورزش معمولی، دمای بدن در هر ساعت تقریبا ۵ درجه افزایش مییابد؛ مگر اینکه با تعریق یا راههای دیگر خود را خنک کنید.
وقتی دمای بدن از ۳۷ درجه فراتر میرود، ما انسانها درمعرض آسیبهای مختلفی قرار میگیریم که با ورم دستها و پاها شروع میشود که در دمای نزدیک به حد طبیعی اتفاق میافتد. برای شروع ظهور علائم دیگر ناشی از گرمازدگی دمای دقیقی در نظر گرفته نشده است و ترتیب ظاهرشدن آنها در افراد مختلف متفاوت است. بااینحال، این علائم میتواند شامل سنکوپ (سرگیجه و ازهوشرفتن بهعلت گشادشدن رگهای خونی)، گرفتگی عضلات (بهدلیل کمبود نمک) و خستگی شدید باشد که خود را بهشکل ضعف عضلانی، تپش قلب، حالت تهوع، سردرد، استفراغ و اسهال نشان میدهد.
سرانجام وقتی دمای بدن به ۴۰٫۵ درجه برسد، فرد به مرز بحرانی گرمازدگی نزدیک شده است. در این حالت، علائم بیرونی ازجمله احساس آزردگی شدید، هذیان، توهم و تشنج بروز میکند. ازآنجاکه این علائم در افراد مختلف متفاوت است و مخصوصا چون برخی از آنها ممکن است اصلا بروز نکنند، گرمازدگی میتواند ورزشکاران را بهسرعت و با کمترین هشدار از پا درآورد.
درجه حرارت بدنت حالا به ۳۸٫۶ رسیده است؛ یعنی نزدیک دو درجه بیشتر از حد طبیعی. سرت بهشدت درد میکند. شریانهای متورم بازوهایت شبیه شاخههای انگوری است که دور ستونی پیچیده شده باشد. رگهای خونیات در حال گشادشدن هستند تا بتوانند بیشترین میزان خون داغشده را به سطح بدن منتقل کنند.
قلبت با سرعت جنونآمیزی در حال پمپاژ خون است و سعی میکند رگها را پر از خون نگه دارد؛ اما نمیتواند این روند را ادامه دهد؛ چون خون کافی و اکسیژن موجود در آن به مغزت نمیرسد. مجبوری برای استراحت توقف کنی. سرگیجه داری. چشمانت سیاهی میرود. احساس سستی میکنی. اینها علائم شروع سنکوپ ناشی از گرما است؛ حالتی که فرد بهعلت افت فشار خون هوشیاری خود را موقتا از دست میدهد.
بیهوشی ناشی از سنکوپ برای افرادی که موظفاند ساعتها زیر آفتاب بیحرکت بایستند، مشکل بزرگتری از گرمازدگی ایجاد میکند. برای مثال، نگهبانان سلطنتی انگلیس با آن کلاههای پوست خرسی و یونیفرمهای ضخیم چندلایه که برای مخفیکردن عرق طراحی شدهاند، همینطور به حالت ایستاده از هوش میروند و با صورت به زمین میخورند، دندانها و بینیهایشان میشکند؛ درحالیکه هنوز تفنگهایشان را محکم در دستانی نگه داشتهاند که همچنان به پهلوهایشان چسبیده است.
تو تصمیم میگیری از دوچرخه پایین بیایی و روی تکه سنگی بنشینی. از بطری آب مینوشی. بهشدت احساس سستی میکنی، مثل پارچهای که آب آن گرفته شده است. در ذهنت فقط یک فکر میگذرد: اینکه از پل رد شوی و به ساحل برسی. نیم ساعت تا آنجا هنوز راه است.
گرمازدگی کلاسیک و گرمازدگی فعالیتی
دو نوع گرمازدگی وجود دارد: گرمازدگی کلاسیک و گرمازدگی ناشی از فعالیت بدنی. گرمازدگی کلاسیک کودکان، افراد مسن، مبتلا به اضافهوزن و افراد دچار بیماریهای مزمن مانند دیابت کنترلنشده، فشارخون زیاد و بیماریهای قلبیعروقی هدف قرار میدهد. مصرف الکل و برخی داروهای خاص مانند داروهای ادرارآور، ضدافسردگی، داروهای ضدروانپریشی و برخی از داروهای ضدسرماخوردگی و آلرژی نیز میتوانند احتمال ابتلا به گرمازدگی را افزایش دهند. گرمازدگی کلاسیک میتواند در کمال سکوت و بدون بهصدادرآوردن هیچ زنگخطری در طبقات فوقانی آپارتمانهای بدون تهویه هوا قربانی بگیرد.
درمقابل، گرمازدگی فعالیتی سراغ افراد جوان و ورزشکار میرود. ورزش باعث افزایش چشمگیر دمای بدن میشود. دوندگان ماراتن، دوچرخهسواران و سایر ورزشکاران گاهی اوقات دچار هایپرترمی (گرمازدگی) ناشی از ورزش میشوند. در این حالت، دمای داخلی بدن به ۳۷٫۷ تا ۴۰ درجه میرسد؛ اما معمولا هیچ آسیب جدی به بدن وارد نمیشود؛ اما هرچه دمای بدن بیشتر میشود، واکنش فیزیولوژیکی شدیدتر و عوارض جدیتر میشوند. دمای بیشتر از ۴۰ درجه درنهایت میتواند زنجیرهای از اتفاقات فاجعهآمیز را رقم بزند؛ چون در این حالت، متابولیسم مانند رآکتور هستهای، چنان سریع و داغ در جنبوجوش است که بدن نمیتواند خودش را خنک کند. در این حالت، فرد دچار نارسایی عضو، آسیب مغزی و مرگ میشود.
در دمای ۳۹٫۴ درجه، بدنت دارد بهطرز خطرناکی به مرز هایپرترمی ناشی از فعالیت بدنی و خستگی ناشی از گرما نزدیک میشود. مغزت دیگر از اعداد بزرگ سر درنمیآورد. حالا دمای بدنت به ۴۰ درجه رسیده است. با خودت تکرار میکنی: «از پل رد شو، از پل رد شو.»
در طول تاریخ، افرادی که در محیطهای گرم، فعالیتهای بدنی سخت انجام میدادند، مانند کوچنشینان قبیله ماسای در کنیا، ازنظر ژنتیکی با محیط سازگار شدهاند و اندامهای بلند و باریک دارند تا گرمای تولیدشده در بدنشان بهطور حداکثری به سطح منتقل و خنک شود؛ اما تو از قبیله ماساییها نیستی. تو حتی اهل این شهر هم نیستی و بدنت برای تحمل این درجه از گرما سازگار نشده است. بااینحال، همچنان به رکابزدن ادامه میدهی. به خودت میگویی که از پسش برمیآیی.
خطر گرمازدگی در کمین ورزشکاران
ورزشکاران دبیرستانی اغلب دچار گرمازدگی میشوند که یکی از سه علت اصلی مرگومیر در این جمعیت آماری است. طبق تحقیقات برنامه تلویزیونی Real Sports، از سال ۲۰۰۰ تاکنون دستکم ۳۰ بازیکن فوتبال دانشگاهی سر تمرین براثر گرمازدگی و نبود دسترسی به آب یخ، جانشان را از دست دادهاند.
کوری استرینگر، مهاجم تیم فوتبال آمریکایی مینهسوتا وایکینگز، هنگام تمرینات پیش از فصل در سال ۲۰۰۱ براثر گرمازدگی جانش را از دست داد و حالا مؤسسه کوری استرینگر در دانشگاه کنتیکت که در سال ۲۰۱۰ تأسیس شد، متخصص پیشگیری از مرگ ناگهانی ورزشکاران، سربازان و کارگران است.
دوندگان، دوچرخهسواران و کوهنوردان به دفعات دچار گرمازدگی میشوند. باوجوداین، بدن انسان درصورت سازگاری با محیط و تمرین و مدیریت دقیق، میتواند در دمای زیاد ازپس فعالیتهای بدنی طاقتفرسا برآید؛ مثل مسابقه دو ۲۱۷ کیلومتری Badwater در کالیفرنیا که از دره مرگ (Death Valley) شروع شده، سه رشتهکوه را پشتسر میگذارد و به کوه ویتنی ختم میشود یا ماراتن ششروزه ساهارا در بزرگترین صحرای گرم جهان.
بااینهمه، متخصصان میگویند بهدلیل سرعت زیاد دوندگان در کورسهای کوتاهتر، گرمازدگی در مسابقات ۳۰ تا ۹۰ دقیقهای به دفعات بیشتری از مسابقات طولانی رخ میدهد. سه سال پیش در مسابقه دو جادهای ۱۲ هزار نفره فالموث (Falmouth) در ماساچوست، تنها ۴۸ نفر از ۱۰ هزار نفری که به خط پایان رسیدند، دچار گرمازدگی و ۵۵ نفر دیگر هم دچار خستگی شدید ناشی از گرما شده بودند. خوشبختانه همه آنها بهدلیل دسترسی به روشهای خنککننده موجود در خط پایان از گرمازدگی جان سالم بهدر بردند.
وقتی بالاخره به پل میرسی، دمای مرکزی بدنت به ۴۰٫۵ رسیده است. احساس گرما، سستی و تشنگی شدیدی میکنی و گیج شدهای؛ اما خودت هنوز این را نمیدانی و فکر میکنی اوضاع تحت کنترل است.
بدن برای سازگاری با گرما به ۷ تا ۱۴ روز زمان نیاز دارد
شنیده بودی که بدن انسان برای سازگاری کامل با گرما نیاز به زمان دارد؛ اما آنچه نمیدانستی، آن است که این زمان حدود ۷ تا ۱۴ روز است. با ورزش مستمر در هوای گرم و مرطوب، بدن بهتدریج میآموزد در دماهای کمتر سیستم خنککنندهاش را فعال کند. در این شرایط، بدن یاد میگیرد میزان تعریق را افزایش دهد و مکانیزم ذخیره سدیم را بهکار گیرد که بههمراه پتاسیم برای تنظیم مایعات و انتقال سیگنالهای عصبی ضروری است. هرچه سازگاری بدن با دمای زیاد بیشتر شود، ضربان قلب کندتر میشود؛ اما حجم خونِ درگردش با هر انقباض افزایش مییابد تا با گشادشدن رگها، فشارخون همچنان حفظ شود.
وقتی در تخیلات خود به باد خنک کولر خانه فکر میکنی، ناگهان متوجه میشوی که در تمام طول زندگی برای خنککردن خود از تکنولوژی استفاده کردهای و هرگز مجبور نشدهای برای سازگاری طبیعی بدن با دمای زیاد، رفتار و عادات خود را تغییر بدهی.
شاخص گرما و هشدارهای هواشناسی
موج گرما هم مثل هر پدیده هواشناسی دیگری، هشدارهای مخصوص به خود را دارد. سازمانهای هواشناسی در بسیاری از کشورها بهمحض ورود موج گرما شهروندان را مطلع و به آنها توصیههای لازم ازجمله اجتناب از ترددهای غیرضرور یدر ساعات گرم روز را میکنند.
شاخص گرما که در گزارشهای هواشناسی اعلام میشود، هم دما و هم میزان رطوبت هوا را بهگونهای لحاظ میکند که فردی ۱۷۰ سانتیمتری با وزن ۶۷ کیلوگرم در حال راهرفتن با سرعت ۵ کیلومتر بر ساعت و وزش باد ۱۰ کیلومتر بر ساعت تجربه میکند. این شاخص همانند شاخص بادلرز آنچه در فضای بیرون احساس میشود، گزارش میدهد. برای مثال، حین برگزاری مسابقه نیمهماراتن Hot Trot در دالاس در ماه آگوست (مرداد و شهریور)، دما در روز اغلب ۳۶ درجه است؛ اما شاخص گرما بهدلیل رطوبت ۶۰ درصدی، ۴۶٫۶ درجه گزارش میشود.
با افزایش دمای مرکزی بدن، دچار توهم و هذیان میشوی. وزن کولهای را که پشتت حمل میکنی، ناگهان بهطرز باورنکردنی زیاد میشود؛ انگار که داری باری ۱۳ تنی را جابهجا میکنی. بااینحال برای رسیدن به ساحل، مثل هواپیمایی که در باند شتاب میگیرد، سرعتت را زیاد میکنی. انگار داری پرواز میکنی؛ اما قبل از رسیدن به مقصد، تعادلت را از دست میدهی و زمین میخوری و بعد دیگر هیچ چیزی احساس نمیکنی.
گرمازدگی چه بلایی سر بدن میآورد؟
شاید اندکی جای خوشبختی است که قربانیان گرمازدگی پیش از آنکه دقیقا بفهمند دمای بحرانی دارد چه بلایی بر سرشان میآورد، هوشیاریشان را از دست میدهند یا به کما میروند. آسیبی که گرمازدگی به بدن وارد میکند، بهحدی ویرانگر است که تقریبا تمام اندامهای حیاتی بدن را تحتتأثیر قرار میدهد.
در دمای ۴۰٫۵ درجه، متابولیسم بدن شتاب میگیرد و درنتیجه، سلولها ۵۰ درصد سریعتر از حالت عادی گرما تولید میکنند. مثل این است که بدن با افزایش دمای داخلی، بهجای آنکه کولر گازی خود را روشن کند، شعله بخاری را زیادتر میکند. تنها درمان مؤثر این وضعیت این است که شعلههای این آتش را با روش خنکسازی فوری و گستردهای مثل غوطهورشدن کامل بدن در وان آب یخ خاموش کنید.
بدن هر فرد گرمازده به دمای شدید داخلی واکنش متفاوتی نشان میدهد؛ بااینحال، زنجیره اتفاقات ممکن است بدینترتیب پیش برود:
در دمای ۴۰٫۵ تا ۴۱ درجه، دست و پاها و بدن دچار تشنج میشود و از ۴۱٫۶ تا ۴۲٫۷، درجه تهوع و استفراغ شروع میشود و در ۴۳٫۳ تا ۴۳٫۸ درجه، سلولها شروع به تجزیهشدن میکنند؛ ساختار پروتئینها بههم میریزد؛ سلولهای کبدی میمیرند؛ لولههای کوچک درون کلیهها کباب میشوند؛ نورونهای بزرگ پورکینژ در مخچه از بین میروند؛ بافتهای عضلانی از هم میپاشند؛ رگهای خونی شروع به نشت میکنند و باعث خونریزی داخلی در کل بدن، ازجمله ریهها و قلب میشوند.
اکنون در استفراغ، قطرات خون بهچشم میخورد و رودهها سوراخ و سموم دستگاه گوارش وارد جریان خون میشوند. در آخرین تلاش برای زندهماندن، سیستم گردش خون با تصور اینکه رگها پاره شدهاند، هرجا خونریزی میبیند بهکمک پروتئینها خون را لخته و از حالت مایع به جامد تبدیل میکند. در اصطلاح پزشکی، به این فرایند آبشار انعقادی (Coagulation cascade) میگویند. با ذوبشدن و ازبینرفتن بخشهای داخلی بدن، لکههای بنفش خونمردگی روی پوست ظاهر میشود. این لکهها و استفراغ خونی و تشنج، تنها نشانههای ظاهری نابودی کامل اندامهای داخلی بدن هستند.
کمی بعد، چند رهگذر از دور متوجه میشوند دوچرخهای روی شنهای ساحل وارونه شده و کنارش تو به پشت افتادهای، چشمهایت باز و خیرهاند و بهنظر میرسد مردهای. یکی از آنها نبضت را میگیرد: بسیار ضعیف و تند میزند؛ مثل ضربان قلب پرنده. دمای بدنت بسیار زیاد است؛ بههمیندلیل، تصمیم میگیرند تو را به جای خنکی منتقل کنند. بلندکردنت کار سختی نیست؛ زیرا بهدلیل ازدستدادن آب بدن، چندین کیلو سبکتر شدهای.
بسیار خوشاقبال هستی افرادی که تو را پیدا کردهاند با روش درمان گرمازدگی آشنا هستند. آنها تو را در وان آب یخ میگذارند و سرت را روی آب نگه میدارند. دو دقیقه در این حالت سپری میشود؛ پنج دقیقه، ده دقیقه. فکر میکنند دیگر امیدی نیست؛ اما چشمانت زیر پلکها حرکت میکند.
بعد از حدود نیم ساعت، بالاخره چشمانت را باز میکنی؛ اما هنوز گیج هستی و آنچه میبینی، درک نمیکنی. برایت آب میآورند و تو آن را با عطشی وصفنشدنی مینوشی. واقعا بخت با تو یار بوده است: با دمای داخلی ۴۱ درجه به حرارت بحرانی رسیده بودی. بسیاری از افراد از این دما جان سالم بهدر نمیبرند.
حالا بهشدت احساس خستگی میکنی و حتی نمیتوانی روی پاهایت بایستی. نمیدانی کجایی یا چه اتفاق مهلکی را از سر گذراندهای. هنوز معلوم نیست این تجربه چه آسیب بلندمدتی به جسم تو وارد کرده باشد؛ اما مهم این است که زندهای.
نظرات