مطالعه جدید دانشمندان باورهای دیرینه درباره گریه نوزادان را مورد تردید قرار میدهد
اگر فرزندتان بهتازگی به دنیا آمده و از شدت بیخوابی به جستوجو در گوگل مشغول شدهاید تا دریابید عضو جدید خانواده چه زمانی دست از گریههای طولانیمدت میکشد، پاسخی که در گوگل پیدا میکنید ممکن است برای شما آرامشبخش باشد. بسیاری از لینکهای برتر در صفحهی نتایج گوگل شما را به مطالعهای قدیمی هدایت میکنند که میگوید گریهی نوزادان در سن حدوداً ۶ هفتگی به اوج میرسد، سپس بهشدت کاهش مییابد و پس از سه ماه در سطحی پایین تثبیت میشود.
والدین ممکن است پس از دیدن آنچه که «منحنی گریهی نوزاد» نام دارد انتظار داشته باشند فرزندشان پس از گذر از سن ۶ هفتگی بسیار کمتر از قبل گریه کند؛ بااینحال مطالعهی جدیدی در کشور دانمارک براساس دادههایی که از والدین در ۱۷ کشور مختلف جمعآوری شده، الگوی منحنی گریهی نوزاد را زیر سؤال میبرد.
کریستین پارسونز، دانشیار بخش پزشکی بالینی در دانشگاه آرهوس (دومین دانشگاه بزرگ دانمارک) میگوید: «ما دو مدل عددی خلق کردهایم که به شکلی منطقی دادههایی را که دردسترس هستند نشان میدهند. در هیچیک از این دو مدل کاهش شدید گریهی نوزادان پس از گذر پنج هفته دیده نمیشود، اما چنین ادعایی را در نمودارهایی که به والدین نشان داده میشوند میبینیم. دادههای موجود حاکی از آن است که حتی پس از گذر ۶ ماه از تولد، گریه کردن همچنان بخش مهمی از خصلت رفتاری نوزاد را تشکیل میدهد.»
به گزارش ساینستکدیلی پژوهشگران دادههای مربوط به ۵۷ مقالهی پزشکی را از سراسر دنیا گردآوری کردهاند. در این مقالهها والدین با رضایت خودشان دادههای مربوط به گریهی روزانهی نوزادانشان را ثبت کردند. الگوی نرمال گریهی نوزاد یا همان منحنی گریه که والدین در اغلب مواقع به آن اشاره میکنند بر پایهی مطالعهای که سال ۱۹۶۲ در آمریکا انجام شد طراحی شده است. آن مطالعه صرفاً روی ۱۲ هفتهی اول از زندگی نوزادان متمرکز بود.
آرنو کوئنتین ورمیلت، نویسندهی اصلی مطالعهی جدید میگوید: «بهطور معمول این نمودار به افرادی که بهتازگی صاحب فرزند شدهاند نمایش داده میشود. اگر عبارت «گریهی نوزاد» را در گوگل جستوجو کنید تصاویر زیادی از این نمودارِ بهخصوص مشاهده خواهید کرد. به همین دلیل ما فکر کردیم که جالب است اگر از روی تمامی دادههای موجود مدلسازی کنیم تا بفهمیم کدام نوع الگو به بهترین شکل بیانگر دادهها است. ما همچنین بررسی کردیم تا ببینیم که آیا این مدلها با منحنی گریه مطابقت دارند یا خیر.»
گریه کردن یکی از نخستین روشهای ارتباطی نوزادان با والدین است و نوزادان از این طریق تلاش میکنند توجه والدین را به خود جلب کنند. رشد تواناییهای شناختی و عاطفی نوزاد زمانی تحریک میشود که والدین به نشانههایی که فرزندشان بروز میدهد به شکلی مناسب پاسخ دهند.
بهطور معمول افرادی که بهتازگی صاحب فرزند شدهاند در صورتی که احساس کنند فرزندشان بیش از حد گریه میکند سراغ کادر درمان میروند. به همین دلیل مهم است که اعضای کادر درمان و والدین درک درست و دقیقی از الگوی نرمال گریهی نوزادان داشته باشند.
کریستین پارسونز میگوید: «درک الگوی نرمال گریهی نوزادان بهطور خاص برای پزشکان اهمیت دارد چون وظیفهی آنها کمک به والدین، حمایت از آنها و برآورده کردن انتظارات والدینی است که نگران سلامتی فرزند خود هستند. مهم است که متخصصان بالینی به دادههای بهروز دربارهی الگوی نرمال گریهی نوزاد دسترسی داشته باشند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن نگرانی والدین را برطرف کنند. تصورات اشتباه دربارهی گریهی بیش از حد نوزاد توسط والدین ممکن است پیامدهایی منفی بهدنبال داشته باشد، هم برای والدین و هم برای نوزاد.»
یک تعریف پر استفاده برای گریهی بیش از حد (یا کولیک نوزاد) بدین شرح است: نوزاد در بیش از سه روز در هفته، هر روز بیش از سه ساعت گریه کند. پزشکان تخمین میزنند که کولیک در ۶ هفتهی نخست پس از تولد، بین ۱۷ تا ۲۵ درصد از نوزادان را تحت تأثیر قرار میدهد.
پژوهشگران دانشگاه آرهوس دو مدل جدید برای الگوی گریهی نوزاد طراحی کردهاند. یکی از این مدلها نشان میدهد گریهی نوزادان چهار هفته پس از تولد به اوج میرسد. مدل دیگر نشان میدهد نوزادان در هفتههای اول پس از تولد در سطحی ثابت بهشدت گریه میکنند و پس از هفتههای اول، میزان گریهی آنها کاهش مییابد.
هیچیک از دو مدل جدید کاهش شدید میزان گریهی نوزادان را به تصویر نمیکشد، این در حالی است که منحنی معروف گریهی نوزاد میگوید میزان گریه پس از هفتههای اول بهشدت کاهش مییابد.
به گفتهی کریستین پارسونز، یکی دیگر از یافتههای ارزشمند مطالعهی جدید این است که الگوی گریه در بین کودکان مختلف با هم متفاوت است. این موضوع نهتنها در بخشهای مختلف یک کشور بلکه در بین کشورهای مختلف مشاهده میشود. پارسونز میگوید دادههایی که بهصورت محدود دردسترس هستند نشان میدهند نوزادان در کشورهای غیر غربی نظیر هند، مکزیک و کره جنوبی در مقایسه با کشورهای انگلیسیزبان نظیر ایالات متحده، بریتانیا و کانادا کمتر گریه میکنند.