چرا مقاومت پوست ما در برابر خورشید از اجداد باستانیمان کمتر است؟
رابطه انسان با خورشید متناقض و عجیب است. افراد اغلب علاقهمند به آفتاب هستند، ولی بعد از مقداری مواجهه با آن رفتهرفته گرمشان میشود و دانههای ریز عرق روی صورت و اطراف چشمان انسان پدیدار میشوند. به تمام این احوالات باید اقدامات محافظتی گوناگونی را اضافه کنیم که برای مقابله با آفتاب در نظر گرفته شدهاند: کرمهای ضد آفتاب، کلاه، عینک آفتابی. اگر برای مدت طولانی بیرون بمانید یا اقدامات احتیاطی کافی را صورت نداده باشید، پوستتان دچار آفتابسوختگی میشود. آفتابسوختگی را شاید بتوان بهعنوان واکنش پوست به آفتاب و استیصالش از مقابله با پرتوهای سوزان آن قلمداد کرد.
پرسش این است که آیا انسانها همیشه تا این اندازه درمورد اثر خورشید بر بدنشان حساسیت و وسواس داشتهاند؟ نینا ژابلونسکی، انسانشناس زیستی که سازگاری نخستیها با محیط را مطالعه کرده، باور دارد که پاسخ کوتاه به این سؤال، «خیر» است. به عقیده او، گذشتگان ما نیازی به چنین کارهایی دربرابر خورشید نداشتند. پوست انسان برای هزاران سال بهخوبی دربرابر خورشید مقاومت میکرده است.
پوست، مرزی میان انسان و دنیای پیرامون
انسانها بهنوعی در زیر نور خورشید تکامل یافتهاند. نور خورشید در زندگی مردمان بهعنوان پدیدهای ثابت و همیشگی حضور داشت و به آنها را در طول روزها و فصول مختلف گرما بخشیده و بهنوعی زندگیشان را به پیش میبرد. انسان خردمند بخش اعظمی در دوران ماقبل تاریخ و همچنین دوران تاریخ بشر را در خارج از خانه و عمدتاً بهصورت برهنه یا نیمهبرهنه سپری میکرده است. پوست رابط اصلی بین بدن نیاکان ما و جهان پیرامونشان بود.
پوست انسان تقریباً با هر شرایطی که در آن قرار میگرفت سازگار بود. افراد درصورت امکان و اگر میتوانستند در غارها و پناهگاههای صخرهای پناه میگرفتند و از طرفی هم شرایط زندگی آنها را در ساختن پناهگاههای قابل حملی از جنس چوب، پوست حیوانات و سایر مواد جمعآوریشده بسیار ماهر ساخته بود. انسانهای آن روزگاران در ساعت شب دور هم جمع شدند و احتمالاً خود را با «پتوهایی از جنس خز» میپوشاندند. اما مردم در ساعات فعال روز، اغلب در فضای باز بودند و پوست عمدتاً برهنهشان تنها لباس یا محافظی بود که دربرابر خورشید داشتند.
پوست انسان در طول زندگی به روشهای مختلف به قرار گرفتن درمعرض نور خورشید پاسخ میدهد. لایه سطحی پوست یا اپیدرم با اضافه شدن لایههای بیشتری از سلولها ضخیمتر میشود. برای اکثر افراد، پوست بهتدریج تیرهتر میشود؛ زیرا با ورود سلولهای تخصصی رنگدانهای محافظ به نام اوملانین تولید میشود.
قرار گرفتن درمعرض اشعههای خورشید باعث تولید اوملانین میشودد؛ مادهای که ظاهر پوست را تیره میکند.
این مولکول قابل توجه و مهم بیشترین مقدار نور مرئی را جذب کرده و باعث میشود تا پوست به رنگ قهوهای تیره و تقریباً سیاه به نظر برسد. اوملانین همچنین اشعه فرابنفش مضر خورشید را جذب میکند. افراد مختلف بسته به ژنتیک خود مقادیر متفاوتی از اوملانین را در پوستشان تولید میکنند. برخی مقدار زیادی اوملانین دارند و میتوانند هنگام قرارگیری پوستشان درمعرض آفتاب، مقدار بیشتری از این ماده را تولید کنند. برخی دیگر از همان ابتدا مقادیر کمتری از اوملانین را دارند و هنگامی هم که پوستشان درمعرض خورشید قرار میگیرد، مقدار کمتری از اوملانین را در قیاس با دسته اول تولید میکنند.
تحقیقات پیرامون تکامل رنگدانههای پوست انسان نشان داده است که رنگ پوست افراد در دوران ماقبل تاریخ برمبنای شرایط محیطی محلی و عمدتاً با سطوح محلی نور فرابنفش تنظیم میشده است. افراد زیستکننده در زیر نور شدید فرابنفش (مانند آنچه در نزدیکی خط استوا میبینید) سال به سال پوستهایی با رنگ تیرهتر و بسیار برنزهپذیر پیدا میکردند و این نوع پوستها میتوانست مقدار زیادی اوملانین بسازد. در طرف مقابل مردمانی که در مناطقی با سطوح ضعیفتر و فصلیتر پرتو فرابنفش زندگی میکردند (مانند بسیاری از مردمان شمال اروپا و شمال آسیا) پوست روشنتری داشتند و این پوستها تنها توانایی محدودی برای تولید رنگدانههای محافظ داشتهاند.
نیاکان بسیار دور ما که هیچ لباسی بر تن نداشتند، در طول زندگیشان چندان حرکت نمیکردند. پوست آنها با تولید اوملانین بیشتر و همچین با تیرهتر شدن در تابستان و از دست دادن مقداری رنگدانه در پاییز و زمستان (که آفتاب چندان قوی نبود) با تغییرات ظریف و فصلی نور خورشید و شرایط مختلف پرتو فرابنفش سازگار شده بودند. در آن روزگاران آفتابسوختگیهای دردناک حتی برای افرادی که پوستشان رنگدانههای کمی تولید میکرده، بسیار نادر بوده است.
علت نادر بودن فوق آن است که در آن دوره از زیست بشر روی سیاره، هرگز شوکهای ناگهانی پیرامون قرار گرفتن درمعرض آفتاب شدید برای انسانها وجود نداشته است. در عوض با بیشتر شدن شدت نور خورشید در طول بهار، لایهی رویی پوست آنها به تدریج و براثر قرارگیری درمعرض نور خورشید در طول هفتهها و ماهها ضخیمتر میشده است.
البته این بدان معنا نیست که پوست انسانهای آن دورانها طبق استانداردهای امروزی آسیب نمیدیده است. متخصصان پوست احتمالاً درصورت دیدن آن مردمان بهعنوان مراجع، از ظاهر چرمیمانند و چروکیده پوست نیاکان دورمان که درمعرض نور خورشید قرار گرفته بودند، وحشتزده میشدند! رنگ پوست، مانند سطوح تابش خود خورشید با تغییر فصول تغییر کرد و پیری پوست بهسرعت خود را نشان داد. این امر هنوز درمورد افرادی که بهطور سنتی در بسیاری از نقاط جهان عمدتاً در فضای باز زندگی میکنند، صدق میکند.
قرارگیری درمعرض آفتاب بهشکل محافظتنشده و مزمن میتواند به پوست آسیب برساند؛ اثراتی همانند آنچه روی این کشاورز هندی مشهود است
البته هیچ پوستی از هزاران سال پیش وجود ندارد که دانشمندان بتوانند آن را مطالعه کنند؛ بااینحال ما میتوانیم از تأثیرات قرار گرفتن درمعرض نور خورشید روی افراد مدرن استنباط کنیم که آسیبهای مشابه در آن دوران نیز وجود داشته است. قرار گرفتن درمعرض آفتاب بهشکل مزمن میتواند منجر به سرطان پوست شود.
تأثیر زندگی در داخل خانه و فضاهای بسته بر پوست
تا حدود ۱۰ هزار سال پیش (قطرهای در سطل تاریخ تکامل) انسانها با جمعآوری غذا، شکار و ماهیگیری روزگار میگذراندند. بعد از یکجانشین شدن بشر و استقرار در سکونتگاههای دائمی، رابطه بشر با خورشید و نور خورشید بهمقدار زیادی تغییر کرد. کشاورزی و ذخیرهسازی مواد غذایی با توسعهی سازههای ثابت و غیرقابل انتقال همراه بود. در حدود ۶ هزار سال قبل از میلاد بسیاری از مردم در سرتاسر جهان، زمان بیشتری را در شهرهای کوچک محصور شده و البته در داخل خانههای ثابت و مسقف میگذرانند.
درحالیکه هنوز هم اغلب مردم بیشتر وقت خود را در فضای بیرون میگذراندند، اما برخی افراد نیز درصورت امکان در خانه می ماندند. بسیاری از آنها بهتدریج هنگام بیرون رفتن، شروع به محافظت از خود دربرابر نور خورشید کردند. دست کم در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد، یک صنعت کامل پیرامون ابزارهای محافظت دربرابر نور خورشید رشد کرد تا وسایل گوناگونی از انواع چترهای آفتابی، سایهبان، کلاه، چادر و لباسهای مخصوص را برای حفاظت از افراد دربرابر ناراحتی و تیره شدن اجتنابناپذیر پوست در پی قرار گرفتن طولانیمدت درمعرض نور خورشید ایجاد کنند.
درحالیکه استفاده از برخی از این اقلام مانند چترهای آفتابی و چترهای مصر باستان و چین در ابتدا برای طبقات اشراف محفوظ بودند، ولی این اقلام لوکس رفتهرفته به مقدار بیشتر و گستردهتری ساخته شده و دراختیار طبقات بیشتری قرار گرفتند.
پادشاه ایران داریوش بزرگ که بیش از ۲۵۰۰ سال پیش میزیسته؛ این تصویر وی را درحالی نشان میدهد که توسط خدمهاش دربرابر خورشید محافظت میشود
انسانها در برخی مناطق، خمیرهای محافظ ساختهشده از مواد معدنی و بقایای گیاهی (نسخههای اولیه ضد آفتابهای مدرن) را برای محافظت از بخشهای قرارگرفته دربرابر تابش آفتاب پوست بدنشان تولید کردند. برخی از آن مواد ضد آفتاب اولیه از قبیل خمیر تاناکا که توسط مردم میانمار استفاده میشود، هنوز هم وجود دارد.
اقدامات فوق در جوامع سنتی کشاورزی یک پیامد خاص و همهگیر بهدنبال داشت: افرادی که بیشتر وقت خود را در داخل خانه سپری میکردند، از آن بهبعد خود را ممتازتر میدانستند و پوست روشنتر آنها نیز شاید گویای وضعیتشان بود. از نگاه آنان، «برنزه شدن کشاورز» جذاب نبود.
پوست تیرهشده دربرابر آفتاب درواقع بها یا تاوانی بود که با کار سخت در فضای باز تداعی میشد و نه مثلاً داشتن یک تعطیلات آرام یا زندگی مرفهانه. این برداشت منحصر به قوم یا ناحیهی خاصی نبود و در نقاط مختلف از بریتانیای کبیر گرفته تا چین، ژاپن و هند، پوست برنزهشده با یک زندگی پرزحمت همراه بود.
ازآنجاکه انسانها در قرنهای اخیر بهمقدار بیشتر و سریعتری در فواصل طولانیتر حرکت میکنند و زمان بیشتری را در داخل خانه میگذرانند، پوست آنها با مکان و سبک زندگیشان سازگاری پیدا نمیکند. سطح اوملانین پوست شما احتمالاً با شرایط خورشیدی منطقه زیستتان بهطور کامل سازگار نیست و از همین روی، این پوست نمیتواند مانند اجداد باستانیمان از شما محافظت کند.
حتی اگر جزو افرادی باشید که بهطور طبیعی رنگدانههای تیره دارند یا بهاصطلاح قادر به برنزه شدن هستند، بازهم باید توجه کنیم که همه انسانها تاحدی درمعرض آسیب ناشی از دورههای مقطعی قرارگیری درمعرض نور خورشید هستند؛ بهخصوص پس از استراحتهای طولانی که کاملاً خارج از نور خورشید سپری میشوند. «اثر تعطیلات» و قرار گرفتن ناگهانی درمعرض پرتو فرابنفش بسیار بد است؛ زیرا آفتابسوختگی بهمنزلهی نوعی سیگنال آسیب به پوست است و هرگز بهطور کامل ترمیم نمیشود.
این امر مانند اشتباه ناخوشایندی است که شاید سالها بعد هنگام مواجهه با پیری زودرس پوست یا مواجهه با حالت پیشسرطانی پوست، بهایش را پرداخت کنید. هیچ برنزه سالمی وجود ندارد. برنزه شدن نهتنها شما را از آسیب بیشتر خورشید محافظت نمیکند، بلکه خود نشانهی آسیب است.
مردم ممکن است خورشید را دوست داشته باشند، اما باید بپذیریم که ما مثل اجدادمان نیستیم. رابطهی بشریت با خورشید تغییر کرده است و ما هم باید رفتار خود را متناسب با آن تنظیم کنیم تا پوستمان کمترین میزان آسیب را ببیند.