ناگفتههای پروژه امکی اولترا: آزمایشهای محرمانه سیا برای کنترل ذهن
سازمان سیا (CIA) طی دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ مجموعهای از آزمایشهای فوق محرمانهی را به اجرا درآورد که بعدا با افشاگریها، مردم آمریکا و متعاقب آن جامعهی جهانی را شوکه کرد. هر چند ممکن است در ابتدا به نظر برسد هرکدام از این آزمایشها بیشتر به قلمروی داستانهای علمیتخیلی تعلق دارند، اما در کمال شگفتی خیلی زود مشخص شد، آزمایشهای کنترل ذهن امکی اولترا همگی واقعی بودهاند.
محققان سازمان سیا در بحبوحهی جنگ سرد سخت مشغول انجام برخی از آزاردهندهترین و دلهرهآورترین آزمایشهای تاریخ روی افراد عمدتاً ناآگاه و بیگناه بودند. به نقل از پایگاه خبری All That’s Interesting، سازمان سیا در آن دوران پرتنش به این باور رسیده بود که محققان اتحاد جماهیر شوروی توانستهاند با موفقیت انواع تکنیکهای کنترل ذهن مخصوص به خود را توسعه دهند. بدینترتیب، سیا هم برنامهای موسوم به امکی اولترا را در سال ۱۹۵۳ آغاز کرد. در این برنامهی گسترده محققانی از بیش از ۸۰ مؤسسه تحقیقاتی، دانشگاهی و بیمارستانی شرکت داشتند. سوژههای این آزمایشهای عذابآور شوک الکتریکی داده شدند، مورد انواع و اقسام تعرضهای کلامی و جسمی قرار گرفتند و به بسیاری نیز به کررات مقادیر قابلتوجهی مواد روانگردان بهخصوص ال اس دی داده شد.
علاوه بر این، بسیاری از سوژهها که از قبل با مشکلات روحی و روانی فزایندهای دستوپنجه نرم میکردند، بدون اطلاع خود مورد آزمایش قرار گرفتند. بسیاری از این افراد بعدها با مشکلات روانی و جسمی طولانیمدتی مواجه شدند. تعجبی هم نداشت که سیا این پروژه را با نهایت محرمانگی و با نامهای رمزی به اجرا درآورد. و وقتی هم که پروژه –دستکم روی کاغذ- در دههی ۱۹۶۰ خاتمه یافت، بیشتر اسناد و سوابق به دستور مقامهای سیا نابود شدند.
امروز، عموم مردم کشور آمریکا به حدود ۲۰ هزار سند مربوط به آزمایشهای کنترل ذهن امکی اولترا دسترسی آزاد دارند. اما حتی این حجم از شواهد که تنها بخش کوچکی از تمام اسناد و سوابق واقعی را تشکیل میدادند برای پرده برداشتن از یکی از مخوفترین و شنیعترین برنامهها و پنهانکاریهای تاریخ دولت آمریکا کافی بودند.
برنامه امکی اولترا که با نامهای رمزی «امکی نائومی» و «امکیدلتا» نیز شناخته میشد، با حمایت مالی اداره خدمات کارکنان سیا راهاندازی شده بود. اولترای این نام رمزی هم اشارهای است به محرمانگی این پروژه که بهخصوص در طی جنگ جهانی دوم کاربرد زیادی داشت.
تولد پروژه امکی اولترا
با به اوج رسیدن جنگ سرد در اوایل دههی ۱۹۵۰، سازمانهای جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا بهشدت نگران پیشرفتهای اتحاد جماهیر شوروی شده بودند. دولت آمریکا بهخصوص از این واهمه داشت که از اتحاد جماهیر شوروی در زمینه تکنیکهای بازجویی عقب مانده باشد. گزارشهای رسیده از دوران جنگ کره (که بعدا مشخص شد اشتباه بوده) حاکی از آن بود که نیروهای کره شمالی و شوروی قابلیتهای کنترل ذهن را توسعه دادهاند و از این رو، آمریکاییها نمیخواستند همینطور دست روی دست بگذارند.
بنابراین رئیس سازمان نوپای سیا، آلن ولش دالس روز ۱۳ آوریل ۱۹۵۳ دستور به آغاز پروژه امکی اولترا داد. سیدنی گوتلیب، شیمیدان و مغزِ متفکر جاسوسی که در محافل مخفی به «جادوگر سیاه» شهرت داشت، عهدهدار ادارهی این پروژه محرمانه شد. یکی از اولین هدفهای گوتلیب ساخت یک سِرُم حقیقت بود که بتواند از آن برای تخلیهی اطلاعاتی جاسوسان شوروی و متحدانش و اسرای جنگی دیگر استفاده کند.
سیدنی گوتلیب، مغز متفکر پروژه امکی اولترا در دفترش، ۲۱ سپتامبر ۱۹۷۷.
همانطور که انتظار هم میرفت، ساخت سرم حقیقت واقعاً دشوار بود. در عوض محققان بر این باور بودند که میتوانند با تغییر حالت ذهنی (به وسیله مواد مخدر روانگردان و مشابه آن) میتوانند به نوعی ذهن افراد را تحت کنترل در بیاورند. گوتلیب متوجه شد بهترین روش برای کنترل ذهن، در وهلهی اول پاک کردن محتویات آن است. گوتلیب و همکارانش پس از آن باید راهی پیدا میکردند تا محتویات ذهنی تازهای را وارد آن فضای خلأ میکردند. محققان پروژه امکی اولترا چندان نتوانستند از عهدهی وظیفه دوم بربیایند، اما کارهای زیادی برای پاکسازی ذهن افراد انجام دادند.
گوتلیب میخواست سِرُم حقیقت را برای تخلیهی اطلاعاتی جاسوسان شوروی و اسرای جنگی بسازد
به گفته خود گوتلیب، در طی آزمایشهای کنترل ذهن پروژه امکی اولترا تحقیقات زیادی برای این انجام گرفت تا بدانند چطور مواد مخدر میتواند «توانایی افراد برای مقاومت دربرابر محرومیت، شکنجه و هراسافکنی» را افزایش دهد و همینطور باعث «فراموشی، شوک و سردرگمی» شود.
در یک سند محرمانه از سال ۱۹۵۵ آمده است که آزمایشهای امکی اولترا بهدنبال مشاهده این بودند که بدانند «داروها چطور باعث میشوند قربانی از نظر ذهنی سریعتر یا کندتر پیر شود» و همینطور آیا اینکه این داروها میتوانند «باعث تفکر غیرعقلانی و بیاحتیاطی به حدی شوند که فرد در انظار عمومی کاملاً از اعتبار ساقط شود.» دانشمندان پروژه امکی اولترا با این اهداف دست به آزمایشهای حیلهگرانه با نتایج فاجعهباری زدند تا ذهن سوژهها را تغییر دهند.
آزمایشهای کنترل ذهن امکی اولترا چطور انجام شدند؟
برنامه امکی اولترا از همان ابتدا به دلیل اینکه سازمان سیا به خوبی از زیرپاگذاشتن اخلاقیات در آزمایشهای کنترل ذهن اطلاع داشت با نهایت محرمانگی انجام گرفت. در مجموع ۱۶۲ آزمایش این پروژه در چندین شهر، دانشگاه، زندان و بیمارستان انجام گرفتند. ۱۸۵ محقق تراز اول نیز در این سری آزمایشها شرکت داشتند که برخی از آنها اصلاً نمیدانستند ناخواسته وارد برنامهی محرمانه سیا شدهاند.
در آزمایشهای اولیه اکثر اوقات مواد روانگردان را برای تغییر ذهن به هرکدام از سوژهها میدادند. محققان امیدوار بودند همانطور که گوتلیب میخواهد بتوانند محتویات ذهن انسان را به این طریق کاملاً پاک کنند. به سوژهها بیشتر ال اس دی، مواد افیونی، تیاچسی (تتراهیدروکانابینول) و ماده مصنوعی فوقالعاده توهمزای ۳-شینوکلیدینولبنزینات (دولت آن را ساخته بود) و همینطور الکل (در مقادیر گاها کُشنده) داده میشد. محققان همچنین گاهی اوقات دو دارو با اثرات متضاد (مانند یک داروی آرامبخش و یک آمفتامین یا الکل به همراه ال اس دی) را همزمان به سوژهها میدادند تا بتوانند واکنش آنها را ملاحظه کنند.
پزشکی مشغول دادن ال اس دی به یکی از سوژههای پروژه امکی اولترا.
محققان علاوه بر مواد مخدر و داروهای روانگردان از هیپنوتیزم نیز استفاده میکردند. این روش بهخصوص برای آن بود که با هراسافکنی در سوژهها (که مدلی برای اسرای جنگی و جاسوسان دشمن بودند) آنها را تخلیهی اطلاعاتی کنند. محققان در ادامه به بررسی اثرات هیپنوتیزم روی نتایج آزمونهای دروغسنج (پلیگراف) و پیامدهای آن روی از دست دادن حافظه پرداختند.
شرکتکنندگان در برنامه امکی اولترا در همین حال تحت آزمایشهایی مانند شوک الکتریکی، تحریک شنوایی و داروهای فلجکننده (که عموماً برای بیهوشی کاربرد دارند) قرار گرفتند. در همین حال، آزمایشگر دونالد کامرون (نخستین رئیس انجمن جهانی روانپزشکی و رئیس انجمنهای روانپزشکی آمریکا و کانادا) به بیماران دارو میداد و بارها درحالیکه بیماران در حالت اغما (کما) به سر میبردند نوارهای صدا یا تلقین را برای آنها پخش میکرد.
او امیدوار بود که با این روش بتواند بیماری اسکیزوفرنی را درمان کند یا اینکه با پاک کردن محتویات ذهن سوژهها، ذهن آنها را از نو تنظیم کند. اما برخلاف انتظار این آزمایشها اثرات مهلکی روی سوژهها داشتند و بسیاری از آنها برای مدت چندین ماه در اغما به سر برده بودند، برای تمام عمر دچار بیاختیاری و فراموشی شدند.
جان سی. لیلی، روانپزشک و رفتارشناس مشهور حیوانات نیز در این آزمایشها شرکت داشت. او توانسته بود برای این آزمایشها و تحقیق درباره ماهیت ذهن انسان اولین مخزن محرومیت حسی را بسازد. دانشمندان پروژه امکی اولترا این مخزن را سفارش داده بودند تا بتوانند پس از دادن مواد روانگردان به سوژهها آنها را در محیطی عاری از هرگونه محرکهای محیطی نگه دارند.
محققان برنامه با چنین زرادخانهای از انواع ابزارها واقعاً موفق به ازهمگسستن ذهن هزاران انسان نگونبخت شدند. بسیاری از کسانی که نادانسته یا با وعدههای فریبنده وارد آزمایشها شده بودند بعدها بهای سنگینی برای این اشتباه خود پرداختند.
سوژههای این آزمایشهای هولناک چه کسانی بودند؟
به دلیل ماهیت محرمانهی پروژه امکی اولترا بسیاری از سوژهها حتی روحشان خبر نداشت در یک آزمایش فوقمحرمانه شرکت کردهاند. خود گوتلیب بعدها اعتراف کرد، او و همکارانش تعمداً از کسانی در این آزمایشها استفاده کردهاند که «توانایی مقابله با مثل [با ما یعنی سیا]» را نداشته باشند. همانطور که حدس میزنید این افراد کسانی مانند زندانیان معتاد به مواد مخدر، کارگران جنسی مطرود و حاشیهنشین، بیماران روانی و مبتلایان به سرطان و سایر بیماریهای کُشنده بودند.
گاهی به برخی از سوژههای آزمایش برای مدت چند ماه پیاپی هر روز ال اس دی داده میشد.
در همین حال، برخی از سوژههای امکی اولترا داوطلبان (حتی از کارکنان خود سیا) یا دانشجویانی بودند که در ازای پول یا پاداش وارد برنامه شده بودند. برخی از معتادان هم با وعده دریافت مواد مخدر در برنامه مشارکت کرده بودند. اگرچه بسیاری از اسناد برنامه امکی اولترا نابود شدند، اما حالا به خوبی از حضور برخی از افراد مشهور در این برنامه اطلاع داریم. کِن کیسی، نویسنده رمان مشهور «پرواز بر فراز آشیانه فاخته»، رابرت هانتر، ترانهسرای گروه راک گریتفول دد، تد کزینسکی، ریاضیدان، تروریست و بمبگذار و جیمز بولگر، گانگستر و رئیس باند اوباش بوستون از جمله مشهورترین این افراد بودند.
�
هزاران نفر طی پروژه امکی اولترا تحت انواع شکنجههای روحی و روانی و جسمی و تعرضهای جسمی و کلامی قرار گرفتند
برخی از این داوطلبان بعدها کاملاً آزادانه در مورد مشارکتهای خود در آزمایشهای کنترل ذهن صحبت کردند. برای مثال، کیسی که در زمان آزمایشهای دانشجوی دانشگاه استنفورد بود برای نوشتن رسالهاش به پروژه پیوست و در حین برنامه بارها به او ال اس دی و سایر داروهای روانگردان داده شد. خود کیسی تجربهی خود را مثبت دانسته و حتی بعدا مصرف ال اس دی را تشویق کرد. گفته میشود رمان مشهورش را که درباره بیماران روانی یک بیمارستان روانی است را نیز تا حد زیادی از همین تجربهها الهام گرفته است.
وحشتی که برخی شرکتکنندگان آزمایش تجربه کردند
بیشماری از افراد در طول برنامه امکی اولترا به نام علم مورد انواع و اقسام تعرضهای هولناک قرار گرفتند. در یک مورد، به یک بیمار روانی در کنتاکی (بدون اینکه بداند) به مدت ۱۷۴ روز متوالی هر روز ال اس دی داده شد. وایتی بولگر، رهبر چند باند اوباش در بوستون بعدها گزارش داد که در طول برنامه به او ال اس دی داده میشد و پزشکان دائما به او میگفتند: «هیچوقت شده بخوای آدم بکشی؟» او که بعدا به جرم سرقت مسلحانه، پولشویی، حمل غیرقانونی اسلحه و قتل (مشارکت در ۱۹ قتل) به دادگاه کشانده شد، همواره عقیده داشت که بر اثر همین آزمایشهای کنترل ذهن، زندگی تبهکارانهای را در پیش گرفته است.
چارلز منسون، رهبر خانواده منسون ظاهراً از حربههایی مشابه آزمایشهای کنترل ذهن سیا برای اداره فرقهاش استفاده میکرد.
یکی دیگر از شرکتکنندگان این آزمایشها چارلز منسون بود. منسون که حالا بهعنوان یکی از مشهورترین شخصیتهای تاریخ جهان نامش را وارد کتابهای تاریخ کرده، در طی دهه ۱۹۶۰ به پیروان فرقهاش، «خانواده منسون» دستور انجام برخی از هولناکترین قتلها در لسآنجلس را داد. جنایتهای منسون بهخصوص قتل شَرون تیت و لنو و رزماری لابیانکا سروصدای زیادی به پا کرد و افشای جزئیات آن مردم را در شوک عمیقی فرو برد. نهتنها منسون افراد زیادی در حلقهی خود داشت که بعدا به سیا پیوستند، بلکه او با روشهایی مشابه محققان امکی اولترا، یعنی با دادن ال اس دی فرقهاش را اداره میکرد.
بااینحال، تمام سوژههای ناآگاه امکی اولترا شهروندان غیرنظامی نبودند. بلکه برخی از خود کارمندان و مأموران سیا هم بدون اینکه بدانند وارد پروژه شده بودند. گوتلیب ادعا میکرد میخواهد تأثیر ال اس دی را در محیطهای عادی آزمایش کند و بنابراین بدون هرگونه اطلاع قبلی به مأموران سیا ال اس دی میداد.
بسیاری عقیده دارند پروژه امکی اولترا همچنان ادامه دارد
این آزمایشها برای بیش از یک دهه و حتی بعد از مرگ یکی از دانشمندان ارتش به نام دکتر فرانک اولسون نیز ادامه داشتند. اولسون بعد از آزمایشها بهشدت افسرده شد و در همان روزهای آغازین پروژه در سال ۱۹۵۳ از پنجرهی طبقه سیزدهم آسایشگاهی روانی که در آن بستری بود به بیرون پرید و به زندگی خود خاتمه داد. مشهور است، او مدتی قبل از مرگ به خانوادهاش گفته بود، ناخواسته خودش را به مخمصه انداخته است.
وضع کسانی که از آزمایشها جان سالم به در برده بودند نیز وخیم بود. بسیاری از سوژههای آزمایش بعدا درگیر افسردگی، فراموشی، فلج، کلافگی و سردرگمی، خماری (ناشی از ترک نابههنگام مواد مخدر) دردهای طاقتفرسا، بیخوابی و مشکلات روحی روانی شبیه به اسکیزوفرنی شدند. این در حالی است که اثرات بلند مدت این آزمایشها روی این افراد به درستی دانسته نمیشود.
پس از رسوایی واترگیت (که نهایتا به کنارهگیری ریچارد نیکسون، رئیسجمهور آمریکا منتهی شد) در اوایل سال ۱۹۷۳، رئیس سیا، ریچارد هلمز دستور داد که تمامی پروندههای پروژه امکی اولترا نابود شوند. هلمز از این میترسید که پای تحقیقات به تمام سازمانهای دولتی کشیده شود و از این رو، نمیخواست با افشای این برنامه محرمانه یک جنجال دیگر در کشور به پا شود. اما جرالد فورد، معاون سابق نیکسون که حالا رئیسجمهور شده بود، با امید ریشهکنی تمام توطئههای درون سازمانی دستور اجرای تحقیقانی درباره فعالیتهای سازمان سیا را داد. به موجب این دستور، دو نهاد تحقیقاتی به نامهای کمیته کلیسای کنگره آمریکا و کمیسون راکلفر تشکیل شدند.
پروژه امکی اولترا تا به امروز الهامبخش کتابها، سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی بیشماری بوده است.
نتایج این تحقیقات حاکی از آن بود که هلمز بیشتر اسناد پروژه امکی اولترا را از بین برده، اما خوشبختانه در همان سال مجموعهای از ۸۰۰۰ سند در یک ساختمان اسناد مالی کشف شد. این اسناد بعدا با تصویب قانون آزادی اطلاعات آمریکا، در سال ۱۹۷۷ منتشر شدند. متعاقب این افشاگریها سنا در اواخر همان سال مجموعهای از جلسات رسیدگی را برای بررسی تخلفات اخلاقی این پروژه راهاندازی کرد.
بهزودی بسیاری از بازماندگان این آزمایشهای مخوف علیه سیا و دولت فدرال شکایت کردند. در سال ۱۹۹۲ به ۷۷ نفر از این شرکتکنندگان غرامت پرداخت شد. بااینحال، به دلیل نبود اسناد بسیاری از بازماندگان موفق به دریافت غرامت نشدند. در سال ۲۰۱۸ خانوادههای بیماران سابق پروژه امکی اولترا به دلیل آزمایشهایی که دکتر کامرون روی عزیزانشان در دهه ۱۹۶۰ انجام داده بود، از دولتهای ایالتی و فدرال کانادا شکایت کردند. (برخی از آزمایشهای کنترل ذهن در کانادا و همینطور دانمارک انجام گرفتند.)
از زمان افشاگریها تا به امروز، کتابها (داستانی، غیرداستانی، مصور)، سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی بیشماری از آزمایشهای کنترل ذهن پروژه امکی اولترا الهام گرفتهاند. از مهمترین آنها میتوان به فیلم «مردانی که به بزها خیره میشوند (۲۰۰۹)» مجموعه فیلمهای «جیسون بورن» و همینطور سریال تلویزیونی «چیزهای عجیب» اشاره کرد.
دولت اجرای برنامه امکی اولترا را انکار نمیکند، اما بیشتر اتفاقاتی که در جریان این آزمایشهای مخوف رخ دادند هیچوقت فاش نشدند. دولت اعتراف کرد، این آزمایشها در ۸۰ مؤسسه تحقیقاتی و دانشگاهی مختلف و روی بسیاری از افراد ناآگاه انجام گرفتهاند.
پروژه امکی اولترا بعدا به بحثهای زیادی پیرامون انواع تئوریها توطئه دامن زد. سازمان سیا هماکنون با قطعیت اعلام کرد، آزمایشها در همان سال ۱۹۶۳ برای همیشه متوقف شدهاند. اما به دلیل نابودی اسناد، محرمانه بودن پروژه و همینطور انبوه نامهای رمزی، بسیاری از نظریهپردازان توطئه عقیده دارند همچنان محققان سیا و سایر سازمانهای دولت آمریکا مشغول انجام آزمایشهای مخوف مشابهی هستند.
نظرات