آگاهی ممکن است پیش از تولد انسان ظاهر شود

چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۲ - ۲۳:۳۰
مطالعه 3 دقیقه
شکل‌گیری آگاهی در کودکان
شواهد جدید محققان، باورهای پیشین در رابطه‌ با آگاهی نوزادان را به چالش می‌کشد و بیان می‌کند که آگاهی ممکن است در اواخر بارداری ظاهر شود.
تبلیغات

اگر کودکی را تماشا کنید که با تعجب به شمع‌های روی نخستین کیک تولدش خیره شده است، درخواهید یافت که پشت آن چشم‌های بزرگ و معصوم اتفاقی درحال رخ‌دادن است. تشخیص چنین چیزی همیشه تا این حد ساده نیست. زمان را به عقب برگردانید؛ از نوزادی کنجکاو گرفته تا نوزادی تازه‌متولدشده یا حتی تخمک بارورشده، تشخیص وجود آگاهی درتمام این مراحل کار بسیار سختی است.

فراتر از چالش فلسفی تعریف آگاهی، دانشمندان به‌سختی مشخص کرده‌اند که چه زمانی شبکه‌ای درحال‌ توسعه از نورون‌ها پیچیدگی کافی را به‌دست می‌آورد تا علاوه‌بر حس‌کردن، قادر به درک محیط اطراف خود نیز باشد.

به‌عقیده‌ی برخی از دانشمندان، آگاهی ماه‌ها پس از تولد نوزاد و اندکی پیش از نخستین جشن تولد ظاهر می‌شود. برخی دیگری نیز معتقدند که نخستین لحظات آگاهی ما ممکن است بلافاصله پس از به‌دنیاآمدن اتفاق بیفتد.

تیم باین، فیلسوف از دانشگاه موناش استرالیا می‌گوید: «تقریبا تمام کسانی که نوزادی تازه متولدشده را در آغوش گرفته‌اند از خود پرسیده‌اند که کودک‌بودن چگونه است؟ ما نمی‌توانیم دوران نوزادی خود را به‌خاطر بیاوریم و محققان نیز در این زمینه که هوشیاری بلافاصله پس از تولد به‌وجود می‌آید یا مدتی پس از آن، اختلاف‌نظر دارند.»

ما نمی‌توانیم دوران نوزادی خود را به‌خاطر بیاوریم

باین و تیم کوچکی از دانشمندان و فیلسوفان اعصاب از استرالیا، آلمان، ایالات متحده و ایرلند برای خلاصه‌کردن وضعیت پیشرفت دررابطه‌با زمان ظهور آگاهی، مروری بر ادبیات موجود تا به امروز انجام دادند. براساس یافته‌های آن‌ها، شواهد کافی برای اثبات وضعیت اولیه‌ی آگاهی وجود دارد و نشان می‌دهد که آگاهی می‌تواند مدت‌ها قبل از تولد پدیدار شود.

آگاهی، سیاه‌چاله‌ی عصب‌شناسی است؛ تکینگی پنهان‌شده توسط افق رویداد تجربه‌ی ذهنی که هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند به آن دسترسی داشته باشد. ما فقط می‌توانیم تصور کنیم که مغزهای دیگری مانند مغز خودمان می‌توانند ارتعاشات صوتی را به آهنگ شادی و غم، امواج الکترومغناطیسی را به آسمان آبی و غروب گرم یا بوی پوست را به قوت قلب مادری تبدیل کنند.

نظریه‌ی فیزیکی آگاهی انسان، بدون هیچ روش معناداری برای تشخیص کنش آگاهانه از واکنش ناخودآگاه، همچنان محققان را به چالش می‌کشد. ما به‌سختی می‌توانیم درک کنیم که آگاهی چگونه در یک مغز بالغ عمل می‌کند؛ چه رسد به مغزی که هنوز درحال ساخته‌شدن و شکل‌گرفتن است. پیامدها نیز بی‌اهمیت نیستند و فراتر از عصب‌شناسی به محاسبات، اخلاق و حتی قانون کشیده می‌شوند.

آگاهی در کودکان
شواهدی که از شکل‌گیری آگاهی در زمانی نزدیک به تولد حمایت می‌کنند.

زمانی بدون ابزاری برای به اشتراک‌گذاشتن هرگونه تصویر بالقوه از جهان، تصور بر این بود که نوزادان فاقد آگاهی واقعی هستند. تا قرن بیستم، بسیاری از مداخلات پزشکی روی نوزادان با حداقل مسکن موجود انجام می‌شود و تصور بر این بود که آن‌ها فاقد آگاهی لازم برای ثبت محرک‌های دردناک به‌عنوان عواملی آزاردهنده هستند.

نویسندگان بررسی اخیر چهار رشته از شواهد را ارائه می‌کنند که از شکل‌گیری آگاهی در زمانی نزدیک به تولد حمایت می‌کند. این چهار رشته به ارتباط پیشرفته در سراسر مغز، شاخص‌های توجه، تحقیقات مربوط به ادغام اطلاعات از حواس مختلف و نشانگر‌های فیزیکی دخیل در توجه و تغییر جهت توجه اشاره دارند.

لورینا ناچی، روان‌شناس از کالج ترینیتی لندن می‌گوید: «یافته‌های ما نشان می‌دهند که نوزادان می‌توانند پاسخ‌های حسی و شناختی درحال رشد را در تجربیات آگاهانه منسجم کنند تا اقدامات دیگران را درک و پاسخ‌های خود را برنامه‌ریزی کنند.»

گفته‌های ناچی لزوما به این معنی نیست که آگاهی به‌طور ناگهانی در بدو تولد روشن می‌شود؛ اما ممکن است انتظار بیداری تدریجی تجربه را داشته باشیم که با ادغام سیناپس‌ها، ترکیب حواس و شناخت، مدل‌هایی را می‌سازد که می‌توانند با ظاهرشدن محرک‌‌های جدید به چالش کشیده شوند.

پرسش‌هایی از قبیل اینکه آگاهی تکه‌تکه است یا کامل، آیا جنین‌ها رویا می‌بینند یا چگونه می‌توانیم با آگاهی نوزاد تازه‌متولد‌شده ارتباط برقرار کنیم، هنوز پاسخی ندارند. هم‌زمان با بهبود تکنیک‌های اسکن مغز و بهترشدن توانایی ما در ترسیم بافت‌های پیچیده‌ی شبکه‌های عصبی با رشد آن‌ها، ممکن است بتوانیم آگاهی را به‌عنوان یک پیوستار درک کنیم.

نتایج مطالعه در ژورنال Trends in Cognitive Sciences منتشر شده است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات