آیا برخی از افراد حس جهتیابی بهتری دارند؟
رالف استریت (رقابتکننده مسابقات جهتیابی) عاشق نقشهها است. در دوران کودکی، والدین استریت او را بهطور منظم برای تمرین جهتیابی بیرون میبردند. ورزش جهتیابی شامل مسابقه بین دو نقطه با استفاده از نقشه توپوگرافی و قطبنما میشود.
استریت اکنون بهعنوان مسابقهدهنده جهتیابی در سطح بینالمللی به رقابت میپردازد، اما این مهارتهای برجسته در زندگی روزمره او نیز مفید بوده است. وقتی دوستان استریت در سفری از لندن به گلاسکو متوجه استعداد جهتیابی او شدند، وظیفه مسیریابی در سفر را به او واگذار کردند.
بهنوشتهی بیبیسی، افراد دارای توانایی جهتیابی حافظه فضایی بهتری نسبت به میانگین جمعیت دارند، اما رقابتکنندگان در مسابقه جهتیابی بهطورویژه تمرین جهتیابی انجام میدهند. درواقع، تازهترین پژوهشهای انجامشده در حوزه علوم اعصاب و روانشناسی حاکی از آن است که روشهای زیادی برای بهبود مهارتهای فضایی در افراد عادی وجود دارد.
چرا برخی افراد در جهتیابی بهتر هستند
استریت در ۹ سالگی ورزش جهتیابی را شروع کرد. همانطور که تجربیات او نشان میدهد، تجربههای دوران کودکی روی توانایی جهتیابی افراد اثر دارد. داشتن فرصت حرکت مستقل در محیطهای متنوع، برای کودکان اهمیت دارد. نورا نیوکمب، استاد روانشناسی در دانشگاه تمپل در فیلادلفیا میگوید: «آزمایشهای انجامشده روی حیوانات نشان میدهد حرکت منفعلانه چندان کارآمد نیست، زیرا در این حالت عملا به مسیر توجه نمیکنید.»
بهنظر میرسد افرادی که خارج از شهرها یا در شهرهایی که ازنظر فضایی پیچیدهتر هستند، رشد میکنند، در بزرگسالی بهتر میتوانند جهتیابی کنند. نیوکمب میگوید، شواهد خوبی داریم که نشان میدهد حتی در بزرگسالی، افرادی که در محیط اطراف خود در محدوده گستردهتری حرکت میکنند مهارتهای فضایی بهتری دارند.
در بسیاری از جوامع، دختران و زنان فرصتهای محدودی برای تمرین مهارتهای جهتیابی خود دارند و تصور میشود این امر علت اصلی این باور اشتباه است که زنان بهطور ذاتی در جهتیابی از مردان ضعیفتر هستند. گاهی اوقات زنان حتی در مطالعاتی که نشان میدهد عملکردشان یکسان است، به دلیل کلیشههای جنسیتی خود را بدتر از مردان میدانند (مردان مسن معمولا تواناییهای جهتیابی خود را بیشازحد ارزیابی میکنند).
- آیا مردان به طور طبیعی در مسیریابی بهتر از زنان عمل میکنند؟7 بهمن 02مطالعه '2
بهطورکلی، نابرابری جنسیتی با تفاوتهای جنسیتی در توانایی جهتیابی همراه است. این امر به نقش فرهنگ در ایجاد چنین تفاوتهایی (یا ادراک این تفاوتها) اشاره میکند. پابلو فرناندز ولاسکو، فیلسوف و دانشمند علوم شناختی در دانشگاه یورک و کالج دانشگاهی لندن میگوید: «افراد معمولا اثر جنس را بیش از حد تخمین میزنند و همچنین فرض میکنند اثر جنسیت از عوامل فرهنگی مستقل است.»
پژوهشهای انسانشناسی نشان میدهد در جوامعی که در آنها برابری جنسیتی بیشتر است، تفاوتهای جنسیتی در تواناییهای جهتیابی ناپدید میشود. پژوهشگران در مطالعهای که سال ۲۰۱۹ منتشر شد، مردم قبیله بایاکا کنگو را بررسی کرده بودند که بدون استفاده از نقشه یا قطبنما در جنگلهای بارانی به جستجوی غذا و شکار میپردازند. شرکتکنندگان در مطالعه در آزمونهای جهتیابی دقیق بودند و بین مردان و زنان تفاوتی وجود نداشت. دانشمندان این نتیجه را به مسافتهای مشابه طیشده (و بنابراین، تجربه فضایی حاصل) بین زنان و مردان در جامعه نسبت دادند.
هانیول جانگ، پژوهشگر موسسه انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک آلمان سفری را به خاطر میآورد که در آن همراه زنی از قبیله بایاکا در جستجوی غذا از گروه جدا و درنهایت در وسط جنگل سرگردان شدند. سیستم موقعیتیابی جهانی جانگ نتوانست به پیدا کردن مسیرها کمک کند، اما زن بومی با بررسی خورشید راه را پیدا کرد.
جنسیت همچنین بر هدایت دختران به سمت مشاغل خاصی که جهتیابی در آنها ضروری است، تأثیر فرهنگی دارد. پژوهش نیوکمب نشان داده است که زمینشناسان باتجربه نسبتبه روانشناسان باتجربه مهارت جهتیابی بالاتری دارند. این ارتباط با رشتههای علم، فناوری، مهندسی و پزشکی یا آنچه استریت در جامعه خود دیده است، مطابقت دارد: بسیاری از افراد جهتیاب درنهایت وارد رشتههایی مانند مهندسی، ریاضی و فیزیک میشوند (خود استریت در حوزه فناوری اطلاعات کار میکند).
مغز چگونه جهتیابی را پردازش میکند؟
همه اینها چگونه در مغز پردازش میشود؟ یکی از عناصر، نقشههای شناختی است که اساسا مدلهای ذهنی از فضا هستند.
پژوهشگران مطمئن نیستند نقشههای شناختی مغز به چه شکلی هستند: برای مثال، آیا انسان برای پیدا کردن راه خود، بازنماییهایی از نقشهها در مغز ایجاد میکند یا آنها به شکل نمودار (نقشه هندسی) ظاهر میشوند.
نیوکمب میگوید: طبق دیدگاه نقشه، چارچوب کلی وجود دارد که سعی میکنیم اطلاعات جدید را در آن جای دهیم و دیدگاه نمودار میگوید اطلاعات جدید را به نقاط روی نمودار متصل میکنیم. این تمایز، بر دیدگاه ما از این موضوع تاثیر میگذارد که آیا افراد میتوانند فضاهای محلی را با هم ترکیب کنند و میتوانند مسیرهای جدیدی را استنباط کنند که اطلاعات کمی درباره آنها دارند.
اعتقاد بر این است که نقشه شناختی در هیپوکامپ یا ناحیهای از مغز قرار دارد که در حافظه نقش دارد. پژوهشهای علوم اعصاب نشان داده است که ساختارهای اطراف هیپوکامپ نیز نقشی کلیدی در جهتیابی دارند.
استفاده از وسایل کمکی مانند نقشه میتواند منجر به وابستگی به دریافت کمک برای جهتیابی شود
مغز افرادی که مسیریابهای ماهری هستند، با مغز دیگران فرق دارد. یکی از معروفترین نمونهها مربوط به رانندگان تاکسی در لندن است که سالها طول میکشد تا دانش مخصوص را به دست آورند. هیپوکامپ مغز این رانندگان بزرگ میشود.
بااینحال، آزمونهای جهتیابی مختلفی وجود دارد و هیچ آزمون روانشناسی استاندارد طلایی برای ارزیابی مهارتهای جهتیابی خصوصا در میان فرهنگهای مختلف وجود ندارد. فرناندز ولاسکو میگوید: «آزمایش مرسوم چیزی شبیه مارپیچ مجازی است که لزوما با روش راهیابی در محیطها و فرهنگهای مختلف سازگار نیست. بهعنوان مثال، درحالیکه جهتیابی غربی به نشانههای بصری اهمیت میدهد، برخی فرهنگها بیشتر روی نشانههای مبتنیبر بویایی، شنوایی یا سایر حواس تمرکز دارند.»
چگونه توانایی جهتیابی خود را تقویت کنیم
تصورات اشتباه فراوانی درباره جهتیابی انسانها وجود دارد. نبوکمب میگوید: «یک افسانه این است که فکر میکنید نمیتوانید پیشرفت کنید.» فرناندز ولاسکو موافق است: «درحالیکه مغز بزرگسالان انعطافپذیری کمتری نشان میدهد، قطعا بزرگسالان میتوانند این مهارتها را بیاموزند.»
وسایل کمک ناوبری مانند نقشهها و قطبنماها در بسیاری از موارد مفید هستند، اما میتوانند وابستگی را به دنبال داشته باشند. فرناندز ولاسکو می گوید اگر همیشه وظیفه مسیریابی را به GPS محول کنید و از تواناییهای شناختی خود استفاده نکنید، این امر ممکن است به مرور زمان تاثیر منفی بر توانایی جهتیابی شما داشته باشد.
- ۱۰۰ دانستنی جذاب درباره مغز انسان22 دی 02مطالعه '19
- ساعت زیستی و قطبنمای بدن؛ آیا حس ششم انسان واقعیت دارد؟20 تیر 98مطالعه '33
- برخی از انسانها میتوانند میدان مغناطیسی زمین را احساس کنند1 فروردین 98مطالعه '6
مردم میتوانند خود را آموزش دهند تا نشانههای محیطی مانند باد، خورشید و دامنهها را در محیطهای شهری یا روستایی بهتر متوجه شوند. نیوکمب میگوید: «سرنخهایی وجود دارد که بسیاری از مردم به آنها توجه نمیکنند.» فعالیتهایی مانند قایقرانی و پیشاهنگی نیز میتواند مفید باشد. البته همه افراد منابع یا فرصت لازم برای شرکت در این نوع فعالیتها را ندارند، اما برخی از اصول را میتوان هنگام قدم زدن یا گشتوگذار به کار برد.
در بزرگسالی هم میتوان مهارت جهتیابی خود را تقویت کرد
در وهلهی اول، بهتر شدن در جهتیابی مستلزم تغییر رابطه ما با ریسک است. نیوکمب میگوید: «بسیاری از مردم حاضر به کاوش در محیط پیرامون خود نیستند، زیرا میترسند. آنها نمیخواهند زمان را هدر بدهند و همچنین میترسند اتفاق بدی بیفتد.»
اضطراب میتواند مسیریابی را بدتر کند، زیرا اضطراب فضای ذهنی موردنیاز برای وظایف فضایی را اشغال میکند. نیوکمب میگوید: «اگر در آزمایشگاه افراد مورد آزمایش را مضطرب کنید، توانایی جهتیابی آنها ضعیفتر میشود.» بااینحال، در جایی که خطری ندارد، گمشدن گهگاه میتواند حس جهتیابی را تقویت کند.»
فرناندز ولاسکو میگوید بهطورکلی هرچه بیشتر حرکت کنید، خصوصا در مسیرهایی که کمی چالشبرانگیز هستند، عملکرد شما در جهتیابی بهتر میشود. یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که افرادی که در جهتیابی ضعیف هستند، گاهی اعتماد به نفس ندارند و از موقعیتهایی که شامل جهتیابی میشود، اجتناب میکنند.
برای افرادی که نمیتوانند مسیریابی را بدون اپلیکیشن تلفن همراه تصور کنند، هنوز راههایی برای تمرین مهارتهای فضایی با این فناوری وجود دارد. استریت میگوید: «اجازه ندهید همیشه گوگل مپس مسیر شما را تعیین کند.» نیوکمب پیشنهاد میکند تا جایی که ممکن است تنظیمات را تغییر دهید. پیشفرض بسیاری از اپلیکشینها این است که هرجا که میروید، مسیر مستقیم است. این روش وحشتناکی برای یادگیری است. همچنین با بزرگنمایی و کوچکنمایی نقشه سعی کنید اطلاعات دقیقی را که برای جهتیابی به آنها نیاز دارید، ببینید اما به لندمارکها (نشانگرهای مکانی) نیز توجه کنید.
خواب کافی نیز ممکن است مفید باشد. مطالعهای نشان داد که در شرکتکنندگان ۵۴ ساله و بالاتر هشت ساعت خواب شبانه با بهترین عملکرد در یک بازی جهتیابی مرتبط بود.
بنابراین، درحالیکه افراد متخصص درزمینهی جهتیابی و مردم قبایل بومی کنگو ممکن است روشهای متفاوتی برای گشتوگذار در محیطهای خود داشته باشند، خبر خوب این است که همهی ما میتوانیم این مهارتها را در خود تقویت کنیم.
نظرات